بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التّقوی
السلام علیك یا فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین. در خدمت خواهرانی هستیم از مكتب الزهراء(سلام الله علیها) و وزارت دفاع. زمان پخش برنامه، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها است. به علاوه كه در آغاز مهر ماه و آغاز هفته دفاع مقدس هم هستیم. منتها حضرت زهرا سلام الله علیها اولویت دارد و ما اول در مورد آن حضرت صحبت میكنیم.
هر موضوع بحثی كه از اول سال شروع كردیم بحث حقوق است. یكی از بحثها كه مناسبت هم دارد « حق اهل بیت » علیهم ایسلام است. « حق اهل بیت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم» من در یادداشت هایم هشت حق را نوشتهام كه اهل بیت علیهم اسلام بر گردن ما دارند.
سرچشمه و اساس حق: به چه دلیل آن بزرگواران به گردن ما حق دارند؟ دلایل: 1- به دلیل آفرینش(خلقت): اگر اولیاء خدا نبود اصلاً آفرینش نبود. چون قرآن میفرماید: هستی را برای بشر آفریدم و بشر را هم برای عبادت. و آن كسانی كه عبد صالح خدا هستند انبیاء و اولیاء هستند. اگر مثل امام نبود، مطهری نبود، حوزه علمیه هم درست نمی شد. اگر برای خوب درس خواندن بچه نبود، مدرسه و آزمایشگاه و سرایدار و تلفن و آب و برق و گاز و میز و نیمكت و تخته سیاه و. . . هم نبود. همه این ابر و باد و مه و خورشید و فلك برای این است كه این آقا زاده در مدرسه درس بخواند. همه هستی برای این است كه انسانها بندة خدا باشند. اگر بندگان خدا نبودند آفرینش درست نمیشد.
پس آفرینش به خاطر اینهاست. «لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاكَ»(المناقب، ج1، ص216) اگر تو نبودی من هستی را خلق نمیكردم. اگر دختر نبود مادر اینهمه جهازیه جور نمیكرد. تمام سختی كه مادر از اول بچگی دختر جهازیه جمع میكند برای شب عروسی دختر. اگر عروس نبود. 20-15 سال تهیه جهازیه هم نبود.
«بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ یَخْتِمُ»(منلایحضرهالفقیه، ج2، ص615) در زیارت جامعه داریم: به خاطر شما خدا درها را گشود و به خاطر شما درها را میبندد، «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» ذاریات/56 خلاصه اینها محور هستی هستند(اولیاء خدا).
2- حق دارند به دلیل رزق: «بیُمنكم رُزقَ الوراء»در زیارت میخوانیم: امام میفرماید: به یمن و بركت شما به غیر از شما روزی داده میشود. مثل اینكه آدم به گل بگوید: ای گل! آدمها به خاطر تو به تیغها و خارها آب میدهند. هزاران تیغ و علف آب میخورند به گل روی گل.
تربیت بدنی، دنیای ورزش، تمرینات، استخرها، زمینهای فوتبال، مسابقات، . . . تمام اینها به خاطر این است كه ایران یك گل به آمریكا بزند. یعنی میآورد كه دنیای ورزش 20 سال زحمت بكشد. . . 20 سال نیروهای مسلح ما در وزارت دفاع، سپاه، جهاد، ارتش و. . . 20 سال اسلحه سنگین حمل میكنند و شب تا صبح قدم میزنند برای یك لحظه كه اگر دشمن آمد بزند در سینهاش. یعنی تمام آموزش و پادگانها و بودجه و بازنشستگی و درمان و بهداشت و اضافه كار و مرخصی و خارج از مركز و بدی آب و هوا و این همه مقررات، صدها قانون برای این است كه اگر یك دزد وارد كشور شد او را بگیرند.
3- به خاطر امنیت: اهلبیت علیهم السلام به گردن ما حق دارند. و این حقّشان به دلیل امنیت است. اصولا مردان خدا هر جا باشند خدا با آن منطقه قیر نمیكند.
یك قصه بگویم: یكی از پیغمبران، حضرت لوط علیه السلام بود. مردم زمان حضرت لوط علیه السلام خیلی عمل بدی انجام میدادند. فرشتهها آمدند شهر را زیر و رو كنند. حضرت لوط علیه السلام در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام بود. آمدند نزد حضرت ابراهیم سلام الله و گزارش دادند كه ما آمدیم شهر را زیر و رو كنیم. فرمود: شهر را؟ «إِنَّ فیها لُوطاً» عنكبوت/32 در این شهر لوط پیغمبر است! یعنی چه؟ یعنی نمیشود كه در جایی مردان خدا باشند و خدا غضب كند. حضرت ابراهیم علیه السلام این را میدانست كه هر جا مرد خدا باشد خدا به آنجا غضب نمیكند. گفتند: «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فیها» عنكبوت/32 ما میدانیم چه كسی آنجاست. منتها به او میگوییم: بیرون برود. وقتی بیرون رفت شهر را زیر و رو میكنیم. این «إِنَّ فیها لُوطاً» در شهر پیغمبر است: در فرهنگ اسلام این است. قرآن میفرماید كه: «وَ ما كانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ» انفال/33ای پیغمبر! تا تو در مردم هستی خدا با مردم قهر نمیكند. گاهی وقتی پدر و مادر كه هستند همه بچهها با هم خوبند. همین كه پدر و مادر از دنیا میروند مثل تسبیح كه نخ آن را كشیدهای تمام دانهها از هم میپاشند. برادرها با هم بد میشوند، خواهرها با هم بد میشوند. یك مشكلاتی بر ایشان پیدا میشود كه پیدا بود این دعای مادر بود كه اینها نگه داشته بود.
حدیث: حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیغام داد، فرمود: ای شیعهها! اگر نبود دعای من به شما، دنیای كفر شما را قورت میداد. به یكی از یارانش فرمود: به شیعیان من بگو: . . . مگر میشود در دنیای كفر، یك مشت شیعه. . . تازه این شیعهها سربلندتر هم باشند. یكوقت هست كه برخی شیعهها ذلیلند. یك وقت نه، یك مشت شیعه در مقابل آمریكا ایستادند. الان اسراییل از شیعیان لبنان وحشت دارد. سلمان رشدی از فتوای فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها وحشت دارد.
3- به خاطر هدایت: حق دارند به خاطر هدایت. ما را هدایت كردهاند. خیلی به گردن ما حق دارند. اگر پیغمبر و اهلبیت پیغمبر نبود كه ما راه و خط را گم میكردیم. شما نقش امام را ببینید. امام ما را هدایت كرد.
«وَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» مومنون/73 پیغمبر! تو مردم را به راه مستقیم هدایت كردی. «بِمُوَالَاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا»(منلایحضرهالفقیه، ج2، ص615) توسط شما ما آموزش دیدیم. اهلبیت علیهم السلام به ما خیلی چیزها یاد دادهاند.
4- به خاطر محبت: چرا به گردن ما حق دارند. چون آنها ما را دوست دارند. پیغمبر ما را دوست دارد. «حَریصٌ عَلَیْكُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» توبه/128. همین كه به امام صادق علیه السلام گفتند: گندم كم است، فرمود: اگر مردم گندم ندارند پس چرا ما نان گندم بخوریم؟ جو و گندم را قاطی كنید و آرد جو و گندم درست كنید. گفتند: وضع بدتر میشود. فرمود: پس نان جو خالی میخوریم. گفتند: وضع بدتر است. فرمود: نمیخوریم. آنها با مردم همدردی و محبت داشتند. اگر آنها به ما محبت دارند ما هم باید آنها را دوست داشته باشیم. مادر كه به بچه محبت میكند حق هم به گردن بچه دارد. مادر چه حقی دارد به گردن بچه؟ برای اینكه به بچه محبت كرده. معلم چه حقی دارد به گردن شاگرد؟ برای اینكه یادش داده.
5- به خاطر شفاعت: «وَ لَسَوْفَ یُعْطیكَ رَبُّكَ فَتَرْضى» ضحى/5 قرآن میفرماید: پیغمبر! روز قیامت به تو میگوییم: اینقدر شفاعت كن تا راضی شوی.
6- به خاطر اینكه: «مودت اهلبیت علیهم السلام مزد در رسالت است» اهلبیت علیهم السلام بر گردن حق دارند؟ بله، به چه دلیل؟ به این دلیل كه پیغمبر ما را هدایت كرده و فرمود: مزد رسالتم این است كه حق اهلبیت علیهم السلام را بدهید و آنها را دوست داشته باشید. سه تا آیه در قرآن داریم در مورد نودت اهلبیت علیهم السلام. 1- «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى» شورى/23 من در مقابل رسالتم هیچی از شما نمیخواهم، فقط یك چیز میخواهم. پیغمبر! بگو نمیكنم بر زحمتهایی كه كشیدهام، بر وحیی كه آوردهام، هیچ اجری نمیخواهم، 23 سال كه زحمت كشیدم مزد نمیخواهم. الّایك چیزی كه میخواهم، چی؟ «الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى» اینكه اهلبیت مرا دوست داشته باشید. پس اگر یك كسی برای ما زحمتی كشید به گردن ما حق دارد، تا میخواهی پولش را بدهی میگوید: نه، پول نمیخواهم، دست این بچه را بگیر، بعد هم میفرماید: «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ» سبأ/47 آن اجری كه میخواهمها! به جیب خودتان میرود. مثل یك استادی كه میگوید: بچهها! شاگردان عزیز! من مزد استادی و معلمی از شما نمیخواهم. مزدم این است كه خوب درس بخوانید. بعد هم میگوید: این مزدی كه به من میدهید یعنی اینكه خوب درس بخوانید سودش به خودتان بر میگردد، خوب درس خواندن به نفع خودتان است. چطور؟ برای اینكه اگر دستتان را گذاشتید در دست حسین علیه السلام در دست یزید نمیگذارید. اگر دستتان را گذاشتید در دست امام صادق علیه السلام، در دست منصور و اینهمه نمیگذارید. اگر خط اهلبیت علیهم السلام را رفتید بیراهه نمیروید.
در آیه دیگر میفرماید: «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلاً» فرقان/57 من هیچ اجری از شما نمیخواهم جز اینكه به سمت خدا راه بروید. مزد من این است كه به سمت خدا بروید، مزد من این است كه اهلبیت علیهم السلام را دوست داشته باشید. پیداست دوستی اهلبیت و پیمودن راه خدا یك نتیجه دارند. اگر به شما گفتند: اگر میخواهی خوب شوی این آمپول را بزن. بعد بگوید: اگر میخواهی خوب شوی این قرص را بخور. مریض میگوید: یعنی چه؟ یك كمی فكر میكند بعد هم میفهمد تركیبات شیمیایی آن آمپول و قرص یكی است. میگوید: مزد نمیخواهیم مگر دوستی اهلبیت. در جای دیگر میگوید: مزد نمیخواهم مگر اینكه خط خدا را بروید. اهل بیت را دوست داشته باشید یا خط خدا را بروید، پیداست كه تركیبات شیمیایی این دو یكی است. یعنی: دوستی اهلبیت یعنی رفتن راه خدا، اینها سرچشمه حقوق بودند.
برویم سراغ ابعاد حقوق. ابعاد حقوق: حقوق چند بعد دارند.
1- معرفت و شناخت: اینكه ما اهلبیت را بشناسیم ما چقدر حضرت زهرا سلام الله علیها را میشناسیم؟ دختران ما كتاب « بانوی نمونه» را دارند؟ هر دختری باید یك جلد از این كتاب را داشته باشد. من زور ندارم و گرنه. . . آرزو بر پیرها عیب نیست!
بنده اگر رییس زندانها بودم هیچوقت اجازه نمیدادم زندانها اینقدر تنگ باشند. كی گفت زندان وسط شهر باشد؟ جایی داریم زندان متری چهارصد هزارتومان! مگر اینجا نمایشگاه است؟ بابا این زمین چهارصد تومانی را بفروش و بروجای دیگر زندان وسیعتر درست كن. اینقدر نمازخانههای پادگانهای ما خراب است! و حال آنكه زمین پادگان متری نیم میلیون است! كی گفت كه مثلا پادگان نبش خیابان باشد؟ 200 متر زمین نبش خیابان را بفروشند به یك بازارچه(پاساژ) و در پادگان مشكل دوش و دستشویی سربازها را حل كنند. نمیدانم كه چرا این فكر نیست! یعنی همه وسط خیابان گشنگی میخورند! بابا صد مرتبه از این پادگان را بفروش و با پول آن برای سربازها دستشویی و دوش و نمازخانه درست كن. چرا در بعضی جاها زندانها تنگ هستند؟ ما خیلی كارها میتوانیم بكنیم. فقط. . . . اگر جسارت نباشد كی گفت دخترها در دبیرستان یك سری درسهایی بخوانند كه خواندن و نخواندنش برای آنها و خطری ندارد؟ اما دختر مسلمان باید با زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها آشنا باشد. ما الان كسانی كه ادعای حزب الهی بودن را میكنند جمع كنیم در یك سالن و درش را قفل كنیم و بگوییم: هر كه میخواهید از اینجا بیرون برود ده دقیقه در مورد امام هادی علیه السلام صحبت كند. همهشان میمانند! (یا اكثرشان) چون شناختی نداریم. حضرت زهرا سلام الله علیها شناخته نشده است؟
2- آشنایی با راه و روش آنها: سیستم تبلیغات ما در ایام فاطمیه این است كه یك مشت واعظ محترم میروند در مساجد و برای مردها منبر میروند. میدانید در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیه چگونه باید باشید؟ باید تمام دختران دانشمند و با سواد، دختران طلبه پخش شوند در همه دبیرستانها و راجع به زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها صحبت كنند. ما یك واعظ پیرمرد را دعوت میكنیم آنهم در حسینیه. مرد برای مرد زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها را میگوید: همهاش غلط است. نه اینكه حالا غلط باشد كم درست است. و حال آنكه درستش این است كه: دخترهای تحصیلكرده با حضرت زهرا علیها السلام آشنا باشند بروند در دبیرستانها و راهنماییهای دخترانه و از حضرت زهرا برای دخترها صحبت كنند. وای كاش یك مغزی بود پولهایی كه خرج منارها و علامتها میشود، جزوههایی تهیه شود و. . .
2- اطاعت: بعد از معرفت، اطاعت، هر چه میگویند گوش كنیم. اول شناخت بعد اطاعت. شما اول بدان كه او پزشك است بعد هم اگر گفت: آمپول بزن، بگو چشم. قرص، بگو چشم. شربت هر سه ساعت، بگو چشم. اول بشناسیم كه دكتر حازقی است، بعد كه فهمیدند متخصص است به حرفهایش گوش بدهیم.
3- رضایت و تسلیم: بعضیها اطاعت میكنند ولی در دلشان نق هم میزنند. اطاعت با رضایت. آدم اطاعت كند و خوشحال هم باشد. طرف میگوید: چه كنیم مجبوریم؟ مثل این سربازهایی كه به پادگان میآیند، اجباری است. بله قربان میگوید، ولی چقدر رضایت دارد نمیدانم. رضایت یعنی اینكه خوشحال باشد كه دارد اطاعت میكند. بگوید: خدا را شكر، همه دنیا دستشان در دست طاغوت است، من دستم را گذاشتهام در دست حضرت زهرا سلام الله علیها، در دست امام صادق علیه السلام در دست ولایت فقیه. ما باید خوشحال باشیم كه دستمان در دست ولایت فقیه است. از وقتی كه دستمان در دست ولایت فقیه است بیمه شدیم. قبلا كه دستمان در دست كس دیگر بود. هر وقت به ایران حمله كردند یك تكهاش را بردند. وقتی عزیز شدیم كه دستمان را گذاشتیم در دست امام ره وقتی قوی شدیم كه دستمان را گذاشتیم در دست امام ره. ارتش و سپاه ما باید به خودش بنازد. وقتی فرمانده كل قوایشان شاه بود چه اختراع كردند؟ حالا كه دستشان را در دست ولایت فقیه گذاشتهاند رشد علمی و ابتكاریشان در چه حد است؟ دانشگاه ما باید به خودش بنازد. زمان شاه چند تا دانشجو داشتیم حالا چند تا؟ روستاهای ما باید به خودش بنازد. آن زمان چقدر آب و برق و جاده و آسفالت و درمانگاه و كتابخانه و. . . بود و الان چقدر است؟ با اینكه خرج عظیمی از سرمایههای ما خرج جنگ و بازسازی شد. اگر جنگ و بازسازی شد. اگر جنگ و بازسازی نبود الان فقیری در ایران نبود مال این بریزو بپاشها نیست. البته بخش عظیمش نیست هنوز هم در وزارتخانهها و اداره بریز و بپاش هست.
4- زیارت: یكی از حقوق این است كه ما برویم زیارت اهلبیت علیهم السلام. حدیث داریم: همین كه به ما سلام میكنید، ما سلام شما را میشنویم(فرشتهها سلام شما را به ما میرسانند.) وقتی میگوییم: السلام علیك یا اباعبدالله، السلام علیك یا بقیه الله، آن بزرگواران سلام را میشنوند. قبلا میگفتند: چطوری؟ شما الان با تلفن همراه از همین جا با كانادا صحبت میكنید، از تو اتاقت میتوانی با كانادا صحبت كنی. قبلا برای معراج باید دلیل میآورد. از وقتی كه هواپیما درست شد. دیگر محال بودن معراج پیغمبر از بین رفت.
5- برائت از دشمنان اهلبیت علیهما السلام: همه باید خودشان را دوست داشته باشیم هم از دشمنانشان بیزار باشیم.
یك كسی میگفت: اسلام آمریكایی چی است؟ اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله و سلم چیست؟ گفتم: اسلام آمریكایی میگوید: «یُؤْمِنْ بِاللَّهِ» ایمان به خدا آوردم، اما با آمریكا هم رفیق میشود. «فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ» بقره/256 اسلام نابی كه امام ره میفرمود: میگوید: «یُؤْمِنْ بِاللَّهِ» فایده ندارد. اول «فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» بعد «وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ» اول نسبت به طاغوت بگو: مرگ بر آمریكا. بعد «یُؤْمِنْ بِاللَّهِ» بگو: الله اكبر. اسلام ناب 50%، شیرجه میروم ولی بیرون نمیآیم، پس هیچی.
6- انتظار حكومت اهل بیت علیه السلام: كه حدیث داریم: از بهترین عبادتها این است كه انسان منتظر باشد تا بالاخره امام زمان علیه السلام بیاید و حكومت دست اهلبیت علیهم السلام بیفتد. یعنی نباید به وضع موجود قانع باشد. البته معنای انتظار این نیست كه آدم هست از تلاش بر دارد و بگوید: خیلی خوب، امام زمان علیه السلام میآید و درست میكند! زنها كه منتظر تولد بچه هستند دست از كار نمیشوید هر چند بار یكبار به پزشك میروند، زایشگاه میروند، كارت میگیرند و. . . آن كسی كه منتظر خورشید است در تاریكی نمینشیند، یك لامپی روشن میكند. آن كسی كه منتظر هوای گرم است، در زمستان یخ نمیكند، یكی بخاری و چراغ روشن میكند. انتظار تابستان، معنایش این نیست كه یخ كنیم. انتظار خورشیدی داغ این معنا نیست كه در تاریكی بنشینیم. انتظار یعنی خودن را هم آماده كن. ما منتظر خورشیدیم امّا لامپ هم روشن میكنیم. منتظر حكومت حضرت مهدی علیه السلام هستیم اما حكومت اسلامی هم تشكیل میدهیم. بعضی میگویند: امام زمان علیه السلام باید بیاید و حكومت اسلامی تشكیل دهد! به ما ربطی ندارد. چرا؟ به ما ربط دارد ما لامپ روشن میكنیم، منتظر خورشید میمانیم.
7- احیای امر آنها: ما اگر اهلبیت را دوست داریم باید امر آنها را زنده نگه داریم. اسم بچه هایمان را به نام حضرت زهرا سلام الله علیها بگذاریم «فاطمه» بگذاریم. در هرخانهای یك «فاطمه» یا «زهرا» باشد. به خانم میگویی اسمش فاطمه است. میگوید: نه، خواهرم فاطمه است! بگذار زهرا. میگوید: زن داداشم هم زهرا دارد! خوب، زن داداشت هم تلویزیون رنگی دارد، آیا تو نداری؟ چطور تلفن و تلویزیون رنگی میگویید باید در هر خانهای باشد، اما وقتی به زهرا میرسید. . . . در هر خانهای یك زهرا باشد. و زندگی آن بزرگان را بخوانیم. اسم بچه هایمان را به نام آنها بگذاریم. آداب و رسومشان را داشته باشیم. اینها ابعاد حقوق اهلبیت علیهم السلام بود.
راجع به ولایت خدمتتان بگویم كه روایتی كه مهم است: هر كس اهل بیت را دوست داشته باشد(منتها دوستی همراه با اطاعت) نمیشود تنها به دوست داشتن حضرت علی(ع) میرفته جبهه تو جبهه میروی؟ علی(ع) عادل بود، تو عادلی؟ دوستی خالی نمیشود. ولایت همراه با عمل باید باشد.
حدیث داریم: «مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَكْمِلَ الْإِیمَانِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ»(بشارةالمصطفى، ص197) هر كس محبت اهلبیت را داشته باشد، وقتی هم كه در رختخواب میمیرد ثواب شهید به او را میبخشد. «مَاتَ شَهِیداً»، «مَاتَ مَغْفُوراً»، «مَاتَ تَائِباً» خدا لغزشهای او را میبخشد. «مَاتَ مُؤمِناً» در حال ایمان از دنیا رفته «مُسْتَكْمِلَ الْإِیمَانِ» با ایمان كامل، خدا روح او را میگیرد. «بَشَّرَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ» فرشتهای كه روح او را میگیرد او را به بهشت بشارت میدهد. ولی اگر خدایی نكرده كسی گفت: فعلا ببینیم معاویه چه میگوید؟ ببینیم بنی عباس چه میگوید؟ بنی امیر چه میگوید؟ اهل بیت خوبند، قانون چه میگوید؟ این ولایت فایدهای ندارد. محبتی كه همراه اطاعت باشد مؤثر است. راجع به این مورد چند تا نكته است كه خدمتتان میگویم: حق اهلبیت، آنها ما را دوست دارند. آنها به ما چیز یاد دادهاند. چی دارم میگویم؟ حرفهایم را تكرار كنم. شهادت حضرت زهرا(س) است. بحثمان هم در مورد حقوق اهلبیت علیهم السلام است. گفتم: به چه دلیل آنها حق دارند؟ حق دارند چون: آفرینش به خاطر اولیاء خداست. چون «بیُمنه رزق الوری»بخاطر گل است كه همه علفها و تیغها آب میخورند. چون وجودشان امنیت است. وجود امام زمان(ع) برای. . . «لولا الحجه لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا»
حدیث داریم نه یكی و دو تا، خیلی. كه: اگر حجت خدا نباشد زمین به هم میریزد. حق هم همین است. مثال زدم كه: مثال زدم كه: اگر بچه درس نخواند مدیر اصلا در آزمایشگاه و كتابخانه را باز نمیكند، حق دارند چون: ما را هدایت كردند، چون ما را دوست دارند. امام زمان(ع) فرمود: دوستتان دارم، دعایتان هم میكنم، چون ما را دوست دارند. امام زمان(ع) فرمود: دوستتان دارم، دعایتان هم میكنم، اگر دعای ما نباشد شما را قورت میدهند. حق دارند چون ما نیاز به شفاعت داریم. حق دارند بر ما چون مزد رسالت پیغمبر علاقه به اهل بیت است. به این دلایل آنها بر ما حق دارند، آنها بر ما حق دارند. ما چه كنیم؟ ما باید: آنها را بشناسیم، به حرفشان گوش دهیم، نق نزنیم، پا بوسشان برویم، زیارتشان برویم. از دشمنانشان متنفر باشیم. منتظر حكومتشان باشیم. امرشان را زنده نگه داریم. جلساتی داشته باشیم. این جلسات روضه و جلسات خانگی مهماست.
من یك قصه برایتان بگویم: در فرانسه بودم نماینده ایران در آنجا. یك چیزی به من گفتند و من تكان خوردم! گفتند: یك خانواده ایرانی آمدند به من گفتند: شما بیا به خانه ما و در آنجا یك سخنرانی كن، مهم است. حتما بیاییم ساعت برایمان صحبت كن. میگفت: من هم رفتم. (كت و شلواری است. منتها تحصیلكرده است) میگفت: رفته آنجا و دیدیم عجب زنهایی عجب دخترهایی! چه خانهای! از آن پولدارهای درجه یكی كه فرار كردهاند و رفتهاند فرانسه، خانوادهای صد در صد آشرافی. بعضی خانمها چقدر طلا داشتند! بعد هم همه جمع شدند. گفت: آقا! یك خرده به ما قصه بگو، حدیث بگو، روضه بخوان. من هم فكر كردم كه تیپ و این خانه و آدمها اصلا گروه خونشان به این جلسهها نمیخورد! گفتم: چی شده است؟ گفتك پسرم آمده گفته: میشود ما مسیحیها، یهودی یا بهایی شویم؟ گفت: بله گفت: من مسلمان درست و حسابی نیستم، اما اینكه بچهام بیاید بگوید: برویم یهودی شویم خیلی به غیرتم برخورد. میدانی كه اهل نماز و. . . نیستیم ولی اینقدر هم بئ نیستیم كه برویم بهایی شویم. بچهام میگوید: در مدرسه كه میروم بچهها میآیند میگویند: دیشب جلسه داشتیم. . . جلسه هایشان را برای همدیگر نقل میكنند و من نگاه میكنم. من میخواهم بروم در جلسهشان، مرا راه نمیدهند و میگویند: تو مسلمان هستی! میگفت: حالا فهمیدم كه چرا در ایران جلسه است. این جلسهها بخشی از ایام فراغت را پر میكند، با حدیث، با مسئله، با یاد بزرگان و. . . ما خیلی ساده نگیریم این جلسات را. ماهی كه در آب قدر آب را نمیداند، وقتی رفت بیرون میفهمد آب چه بود. جلسات جلسات خوبی است. اخیراً یك مشت آدم هم هستند بی سواد و جلسه میگردانند. آن آقایان و خانمهایی كه جلسه میگردانند حتماً سواد داشته باشند. حتماً باید یك كارتی داشته باشند. بابا! گوشتی كه ما میخوریم اداره بهداشت روی آن مهر تأیید زده است كه این گوشت سالم است. غذای معنوی هم مثل غذای مادی است. اگر غذا باید استاندارد باشد سخنرانیها هم باید استاندارد باشد. باید تشكیلات حكومت اسلامی جوری باشد كه هر كسی حق سخنرانی نداشته باشد. من نمیدانم كه این ختم انعام از كجا آمده در صحیح حدیثی نداریم. ما 20-25 سال است كه در تفسیر هستم. هر چه سورة یس انعام و ال عمران را نگاه كردیم نفهمیدم كه ختم انعام با ختم سورههای دیگر چه فرقی میكند. هر روز یك چیزی مد میشود! و پاش به هیچ جا بند نیست. یك نذرهایی، یك مراسمی! اگر این مراسم خوب باشد بسیار خوب است. مردان و زنان و دانشجویان دانشمند برای مردم صحبت كنند. حرفهای پخته زده شود. منتها طولانی هم نباشد، جلسههای سادهای باشد. مادران ما برای روضه نان و پنیر و ماست و سبزی میدادند. الان در عقدهای كاشان این است. بعد از عقد همه نان و پنیر و سبزی میخورند. منتها نانش خوشمزه است. . لازم نیست كه در جلسه حتما باقلوا باشد. خدا رحمت كند شهید مظلوم بهشتی(ره) را. تلفن تلفن كرد و گفت: كارت دارم، من رفتم خانهشان، گفت: این آقایان را میشناسی؟ گفتم: نه. گفت: ما در هر جا جلسه درست میكنیم ساواك میآید و در مسجد را میبندد. فكر كردم از هر فامیلی یك نفر بیاید و تو یك روش كلاسداری را برایشان بگو، اینها هم یادداشت كنند، بعد هم عصر جمعه دخترها و پسرهای فامیل را دعوت كنند، حرفهای ترا برایشان نقل كنند ما میتوانیم صدها جلسهها در تهران درست كنیم و ساواك هم خبر نشود. آخرین فكر شهید بهشتی(ره) در زمان طاغوت این بود. چون اگر آخوند برود در خانه حساس میشوند، اما پدر بزرگ است، همه نوهها و دوستان را جمع كند، و برایشان ده دقیقه صحبت كند. دو تا حدیث میخواند، یك تكه تاریخ میگوید و میروند. بنده هم توفیق داشتم و مقداری كمك كردم.
8- یكی از حقوق پرداخت خمس است. بعضی میگویند: ما دوستان داریم، اما خمستان را نمیدهیم. یعنی چه؟ خدا فرموده: هر كه هر چی گیرش آمد. «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساكینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ» انفال/41 االبتهاید مربوط به غنایم جنگی است: كسانی كه رفتید جبهه و غنیمت بدست آوردهاید خمسشو را بدهید. منتها در روایت آمده كه: غنیمت مال غنایم جنگی نیست. ضرر هم فقط مال جنگ نیست، آدم بیرون جنگ هم ضرر میكند و. . . همانطور كه غرامت مال جنگ نیست غنیمت هم فقط مخصوص جنگ نیست. از ان گذشته لازم نیست كه همه چیزی در قرآن باشد در قرآن خمس را برای غنیمت جنگی گفته، بیرون قرآن را اهلبیت) هم فرمودند: هر كس هر چقدر دارد خمسش را بدهد. در قرآن گفته نماز بخوان، اما نگفته چند ركعت. حدیث داریم كه هر نمازی چند ركعت است. در قرآن گفته طواف كنید اما نیامده 7 بار. این را حدیث گفته. ما فقط قرآن خالی را قبول نداریم كه. هم قرآن را قبول داریم هم اهلبیت علیهم السلام را. قرآن و سنت، هر كس هر در آمدی دارد باید خمس بدهد. حالا یك كسی ممكن است صد تومان داشته باشد، هر كی هر چه پس انداز دارد باید خمس بدهد.
ما هم برای امروزمان با اهل بیت كار داریم هم برای فردا و هم برای آخرت. برای امروزمان در زیارت جامعه داریم(زیارت جامعه عجب زیارتی است! مال امام هادی علیه السلام است. آن حضرت فرمود: بروید این رقمی با ائمه صحبت كنید. زیارت جامعه یك دوره امام شناسی است، حقوق اهل بیت است، امام شناسی ناب) «فَثَبَّتَنِی اللَّهُ أَبَداً مَا حَیِیتُ عَلَى مُوَالَاتِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُمْ وَ دِینِكُمْ وَ وَفَّقَنِی لِطَاعَتِكُمْ وَ رَزَقَنِی شَفَاعَتَكُمْ»(منلایحضرهالفقیه، ج2، ص615) خدایا. . . (یكی از حقوق اهل بیت این است كه در دوستی آنها ثابت قدم باشیم.) «وَ جَعَلَنِی مِمَّنْ یَقْتَصُّ آثَارَكُمْ وَ یَسْلُكُ سَبِیلَكُمْ وَ یَهْتَدِی بِهُدَاكُمْ»(منلایحضرهالفقیه، ج2، ص615) دنبال راهشان برویم. دوستی آنها را ثابت نگه داشته باشیم، برای فردا: در آینده «وَ یُحْشَرُ فِی زُمْرَتِكُمْ وَ یَكُرُّ فِی رَجْعَتِكُمْ وَ یُمَلَّكُ فِی دَوْلَتِكُمْ وَ یُشَرَّفُ فِی عَافِیَتِكُمْ وَ یُمَكَّنُ فِی أَیَّامِكُمْ وَ تَقَرُّ عَیْنُهُ غَداً بِرُؤْیَتِكُمْ»(منلایحضرهالفقیه، ج2، ص615) در آینده هم منتظرم قانون و رجعت عمل بشود. اولیاء خدا دو مرتبه زنده شوند. امام زمان(ع) ظهور كند و حكومت دشت شما بیفتد. چشم ما در آن زمان روشن شودریا، در آخرت هم: «وَ یُحْشَرُ فِی زُمْرَتِكُمْ»، «وَ رَزَقَنِی شَفَاعَتَكُمْ» « ما اهل بیت را هم برای دنیا میخواهیم هم برای آخرت. مسئله ولایت اهل بیت خیلی مهم است. حدیث داریم: «مَنْ لَمْ یَتَوَلَّنَا لَمْ یَرْفَعِ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا»(كافی، ج1، ص430) اگر كسی اهل بیت را دوست نداشته باشد خدا هیچ عملی را از او قبول نمیكند. حدیث داریم: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ»(كافی، ج2، ص18)(نماز، زكات، روزه، حج، ولایت). اسلام روی پنج پایه است. بعد هم حدیث داریم: ولایت از همه مهمتر است. قرآن میفرماید: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» صافات/24 روز قیامت خطاب میشود: بایستید، شما مسؤول هستید. از همه چیز از شما سؤال میشود. سؤال میكنند! رهبرت كی بود؟ در دنیا دستت را در دست كی گذاشتی؟ در انتخابات به كی رأی دادی؟ چرا و به چه دلیل؟ هر كسی باید دلیل داشته باشد. از ولایت سؤال میشود.
امام میهمان داشت، خرمای خوبی سر سفره گذاشته بود میهمان یك نگاهی به خرما كرد و گفت: عجب خرمایی! درشت است، برق میزند! میخواست مقدس مآبی كند، گفت: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ» تكاثر/8. روز قیامت از این نعمتها سؤال خواهد شد؟ كنایه زد كهای امام صادق از این خرماها بخور، درقیامت هم جواب را بده! امام فرمود: خدا از نان و آب و خرما و. . . سؤال نمیكند، سؤال میكند كه رهبرت كی بود؟ اگر رهبرت درست باشد نان و آب فرقی نمیكند چه باشد. اما دستمان را بگذاریم در دست امام و روی گونی بنشینیم، دستمان را بگذاریم دردست آمریكا و روی قالی بنشینیم. شب عاشورا در خیمه امام حسین(ع) باشیم و او آب برای خوردن علی اضغر پیدا نشود این ارزش دارد. جایزه یزید ارزش ندارد اما تشنگی در خیمه امام حسین ارزش دارد. این ما این را میگوید. «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ»(كمالالدین، ج1، ص236) باز حدیث داریم كه میفرماید: من روز قیامت میایستم و میپرسم: با قرآن چه كردید؟ با اهل بیت چه كردید؟ من نمیدانم كه چی جواب زهرا را خواهند داد؟ چی جواب پیغمبر را خواهد داد؟ با زهرا چه كردند؟ پیغمبر كه یك دختر بیشتر نداشت. اگر چند تا دختر داشت و یكی از آنها شهید میشد آدم دلش اینقدر تنی سوخت. یك دختر داشت آن هم چه دختری! پیغمبر دست زهرا را میبوسید. زهرا كه وارد میشد پیغمبر میایستاد. میفرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»(المناقب، ج3، ص343) پدرت فدایت شود. تازه، با شمشیر كشتن آسان است با شكنجه كشتن سخت است، بین در و دیوار سخت است. باز كشتن مهم نیست روبروی شوهر زدن مهم است. خیلی به غیرت شوهر بر میخورد. زدن حضرت زهرا روبروی حضرت علی روبروی بچهها! از همه سختتر این است كه حامله هم بود! چیزی كه قصه را سختتر میكند این است كه تازه پدرش از دنیا رفته بود! داغ دار بود. دو ماه پیش پدرش از دنیا رفته بود. چقدر سخت است! این مزد اهل بیت است. حق اهل بیت چیست؟ آنها این رقمی حق آنها را دادند. «لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ»(إقبالالأعمال، ص296) در دعایث ندبه داریم كه: یا رسول الله! خیلی سفارش كردی، اما فرمان شما اجرا نشد. «فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِیَ مَنْ سُبِیَ وَ أُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ»(إقبالالأعمال، ص296) هر كه خواستند كشتند. هر كه توانستند تیعید كردند. این امامزادهها كه در روستاهای ایرانند اینها همه بچههای امامان هستند كه از دست بنی عباس فرار كردند در مكه و عراق جایشان نبود، آمدهاند در روستاهای ایران قایم شدند.
السلام علیك یا فاطمه الزهرا، السلام علیك و رحمه الله و بركاته. برادرمان آقای طاهری ما را به فیض میرسانند.
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته