بسم الله الرحمن الرحیم
چون بحث در زمان شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) میباشد و لذا فكر كردم بحثی را مطرح كنم در مورد بركت، حالا فاطمه زهرا وبركت ربطش چی است، ربطش روایاتی است كه ما در مورد این خانواده داریم، پیغمبر ما(ص) فرمود: «وَ اجْعَلْ فِی ذُرِّیَّتِهِمَا الْبَرَكَةَ»(المناقب، ج3، ص355)، در دعایی كه به امیرالمومنین و حضرت زهرا كرد فرمود كه خدایا در نسل اینها بركت قرار بده، كه كلمه بركت را در مورد نسل حضرت زهرا گفته، یا مثلاً داریم كه بركت چی است؟ یكی داریم كه بركت در كسی است كه: «مَنْ أَحَبَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(المحاسن، ج1، ص152)، محبت اهل بیت را فرموده، یا در مورد اینكه در مراسم ازدواج حضرت زهرا(س) میگفتند كه: «بِالرِّفَاءِ وَ الْبَنِینَ فَقَالَ لَا بَلْ عَلَى الْخَیْرِ وَ الْبَرَكَةِ»(كافی، ج5، ص568) یعنی زنه ا دست میزدند میگفتند كه «بِالرِّفَاءِ وَ الْبَنِینَ»، یعنی ان شاء الله خوش بگذرد و ان شاءالله خدا پسرت بدهد. پیغمبر فرمود: «لَا»، این حرف را نزنید، «بَلْ عَلَى الْخَیْرِ وَ الْبَرَكَةِ»، دعا میخواهید بكنید نگوئید خدا پسرت بدهد بگو خدا خیر وبركت به تو بدهد، پسر و دختر فرقی نمیكند، آخه زنهای قدیم هم مثل زنهای حالا و زنهای حالا هم مثل زنهای قدیم، یك فكر غلطی توی زنها و مردهای قدیم هست كه خیال میكنند پسر از دختر بهتر است، آنجا هم در عروسی حضرت فاطمه زهرا میگفتند دعا كنیم خدا پسرت بدهد پیغمبر فرمود «لَا»، این طور نیست كه خدا پسرش بدهد خیر است میخواهید دعا كنید بگوئید خدا خیر وبركت دهد تو را، و گاهی خیر و بركت در دختر است نه در پسر.
آن سالی هم كه امیرالمومنین به دنیا آمدند حضرت فرمود اسمش را بگذارید، «سنة الخیر و سنة البركة»(شرحنهجالبلاغهابنابىالحدید، ج4، ص114)، این سال سال خیر وبركت است. به دلیل تعبیراتی كه در مورد بركت در مورد حضرت زهرا و اهل البیت شده میخواهم بحث را در مورد بركت بگویم اما بركت چی است؟ در بركت نمو، زیاده، پایداری، استقامت، هست، در بركت چند تا معناهست، او معنای بركت را بنویسیم، پس موضوع بحث بركت، در این جا چند تا بحث است یك موضوع بركت، معنای بركت، ابعاد بركت، عوامل بركت، موانع بركت، این موضوع بحث است، در معنای بركت، یك رشد وزیاده روی توی آن هست و بعد طهارت و قداست. در معنای بركت قداست هم هست، استمرار هم هست، در معنای بركت چهار چیز نهفته است: رشد، زیادی، قداست، استمرار، یكی از اینها نباشد بركت نیست، ممكن است زیادی هم هست، مقدس هم هست اما یك ماهه، بیست روزه تمام میشود، باید استمرار هم باشد، ممكن است چیزی خیلی زیاد باشد اما قداست ندارد، باز بركت نیست، در معنای بركت رشد و زیادی اینها همه هست، این معنای بركت است، بنابراین هر زیادی بركت نیست، یعنی اگر فقط زیادی باشد زیادی تنها بركت نیست چون آیاتی داریم كه قرآن میگوید: «ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ» مسد/2، پول خیلی داشت اما به دردش نخورد، یا داریم كه قرآن میگوید: «ما أَغْنى عَنِّی مالِیَهْ هَلَكَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ» حاقه/29-28، پول خیلی داشتم اما به دردم نخورد، بعضیها اتاق بزرگی دارند سال میآید و میرود یك گرسنهای توی اتاقشان مهمانی نمیشود، ماشینش هیچ عیب ندارد صد در صد آب و روغن ماشینش لوكس، تمیز، خوب، اما سال میآید و میرود از این ماشینش به نفع مردم استفاده نمیكند فقط خانوادگی است، اینكه میگوید قداست در آن است گاهی ممكن است آدم یك غذایی بخورد ملق بزند، گاهی ممكن است یك غذایی بخورد مطالعه كند. نیروی این غذا هم كجا مصرف میشود آن هم بند به بركت است.
ابعاد بركت چی است ابعاد بركت در همه چیز هست. او مبارك ذات مقدس خداوند متعال است كه سرچشمه همه بركت هاست ولذا در قرآن آیه زیاد داریم: «تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ» اعراف/54، بركت مال خداست، «تَبارَكَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ» فرقان/1، «تَبارَكَ الَّذی إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ خَیْراً» فرقان/10، «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ» مومنون/14، در جاهایی كه آب را برای مدت زیادی نگه میدارند بركه، در خانههای قدیم كه لوله كشی نبود منبع آبی ساختند یك چیزی مثل زیرزمین منتها با سیمان محكم و آب را آنجا ذخیره میكردند به آن جاها میگفتند بركه، بركه یعنی جایی كه آب در آن پاكی و رشد و قداست است و برای مدت زیادی هم میخواهند این آب رادر این جا نگه دارند لذا به آنجا میگویند بركه.
از حرفهای خوبی كه ایرانیها میزنند و عربی است و حیف است كه یك عده ناآگاهانه نمیدانند چه چیزی را از دست میدهند این است كه ما در فارسی گفتیم «بَارَكَ اللَّهُ»، «بَارَكَ اللَّهُ» یعنی «بَارَكَ اللَّهُ»، «بَارَكَ اللَّهُ» ما میگوئیم منتها یك خورده لهجهاش میدهیم «بَارَكَ اللَّهُ» در اصل «بَارَكَ اللَّهُ» است، «بَارَكَ اللَّهُ» یعنی خداوند به تو بركت بدهد. این رابرداشتند میگویند مرسی، اصلاً یك اولاد جان دار را دیدیم و یك عروسك بغل گرفتهایم، تبدیل «بَارَكَ اللَّهُ» به مرسی تبدیل فرزند به عروسك است. تبدیل شیر مادر به سرشیشهای است منتها نمیفهمیم فكر میكنیم روشن فكر هستیم، من آن روشن فكرهایی كه میفهمند دوستشان دارم، بعضیها روشن فكر هستند اما نمیفهمند، یعنی دلش میخواهد سوپردولوكس بشود و نمیفهمد هم دارد چه كار میكند. خیال میكند هر مد لباسی وهر كلمهای بگوید این میشود روشن فكر. حواسمان جمع باشد چه چیزی را با چه چیزی عوض میكنیم، خوب اول مبارك خداوند است، اسم خدا بركت دارد، اول هر كاری میگوئیم «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» بگو چون قرآن میگوید، «تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ» الرحمن/78، هم «تَبارَكَ اللَّهُ» داریم و هم «تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ» داریم، خداوند و نام مبارك او بركت دارد، اول هر كاری حتی یك شعر میخواهیم بگوئیم «بِسْمِ الله» میگوئی، یك كلمه میگوئیم بسمه تعالی بگوئیم، این اولین مورد، قرآن بركت دارد «هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ» انعام/92 درباره قرآن مبارك آمده، در مورد بركت قرآن همین بس كه هر چی علم پیش میرود اسرار قرآن كشف میشود، بعضی كتابها مثل ظرف بستنی میماند، یكبار مصرف است مثلاً مرگ بر شاه شعار خوبی بود اما الان بگوئیم مرگ برشاه میگویند برو دنبال كارت، یعنی این یك سال ارزش داشت، دو سال ارزش داشت، اما قرآن 1400 سال است هر چی علم پیش میرود اسرار هستی كشف میشود قرآن میگوید ذی القرنین داشت با لشكری حركت میكرد رسید به یك گوشه زمین دید، «وَجَدَها تَغْرُبُ فی عَیْنٍ حَمِئَةٍ» كهف/86، یعنی ذوالقرنین خوشید را دید كه دارد غروب میكند یك چشمه لجن، نمیگوید خورشید غروب میكند اگر میگفتیم خورشید غروب میكند توی چشمه میگفتیم و علم با این سازگار نیست اما میگوید «وَجَدَ» یعنی او خورشید را چنین دید، به چشمش آمد كه خورشید این طور است و این كلمه «وَجَدَها» مساله را حل میكند «وَجَدَ» یعنی وجدان او، او را چنین یافت، خورشید را یافت كه این طوری است، نمیگوید خورشید این طوری است میگوید او چنین یافت، ماركسیسمها میگفتند سرمایه داری عامل طغیان است هر كس پول دار بشود یاغی میشود.
قرآن نمیگوید این طور، میگوید «كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» علق/7-6، این كلمه راه فرق بین اسلام و ماركسیسم است، آن میگوید پولداری آدم را گردن كلفت میكند، ما میگوئیم پول داری كه خودش را پول دار ببیند، ممكن است آدم پول دار باشد ولی احساس كند كه، مثل بانك پول خیلی است اما نمیبیند كه این پولها مال خودش است. یك امینی هستم كه امروز میگیریم فردا باید بدهم، ان راه استغنی، اگر انسان خودش را پولدار دید بدبخت میشود پس پول آدم را بدبخت نمیكند آن دیدها است كه آدم را بدبخت میكند.
یك كلماتی در قرآن به كار برده شده و گاهی حرف لام، قرآن یك جوری است كه یك حرفش معنا را از زمین تا آسمان تغییر میدهد و هر چی علم پیشتر میرود اسرار قرآن بیشتر كشف میِشود لذا قرآن كتاب مباركی است باز حیف كه قرآن را نشناختیم.
حالا كه بحث بركت است اینجا هم بگویم كه از عوامل بركت تلاوت قرآن است، بركت ابعاد مختلفی دارد یكی از ابعادش بركت در نسل است تمام انبیا از ذریه ابراهیم هستند، چون یا از اسحاق هستند و یا از اسماعیل، یك سری از انبیا از اسحاق هستند و یك سری از اسماعیل هستند و اینها از فرزندان ابراهیم هستند، این نسل با بركت است و لذا وقتی ما صلوات میفرستیم بر پیغمبرمان میگوئیم خدایا، «وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ» بركت بده، از آن بركتهایی كه به ابراهیم دادی. پیداست مهمترین و بابركت ترین وجودها ابراهیم است، بركت در ذریه، شب بابركت داریم، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» دخان/3 و «لیله مباركه» شب قدر است كه شب بابركتی است كه شب قدر مساوی است با هزار ماه، «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» قدر/3، هزار ماه تقسیم بر دوازده ماه میشود حدود هشتاد و سه سال و خوردهای، یعنی یك شب به اندازه هشتاد وسه سال ارزش داشته باشد، بقعه المباركه شجره المباركه،
ابعاد بركت زیاد است، سرمایه بابركت داریم، سخنرانی بابركت داریم، اصلاً علت اینكه در ایران شیعه جلوه كرد چیست؟ رمز شیعه چی است، كی از علما نیم ساعت با پادشاه بحث كرد پادشاه سنی بود شیعه شد همه دربار هم شیعه شدند بعد گفت شما اجازه بدهید مكتب شیعه را در ایران تبلیغ كنیم، الان هر كس شیعه هست به بركت نیم ساعت بحث است اینها یك چیزهای با بركتی است، افرادی هست خیلی با سواد هستند، علمشان بركت ندارد، یعنی یك نفر گمراه را هدایت نمیكنند، مال دارد بركت ندارد، در یك خانههای كوچك آنقدر خیر و بركت است و آنقدر خانههای بزرگ بی خیر و بركت است. حاج احمد آقا میگفت امام در طول عمرش دویست تا كتاب بیشتر داشت و هیچ وقت كتابهای امام از دویست تا بیشتر نشد، امام دویست تا كتاب داشت و رهبر انقلاب شد، و یك آدم داریم كه ممكن است یك میلیون جلد كتاب داشته باشد با خانمش دعوایش بشود، بچه هایش با او قهر باشند، گیر است، غذای با بركت، حالا مكانهای با بركت، مكه، ببكه مباركا، بكه یعنی مكه و عرفات زمین عرفات سه فرسخی چهار فرسخی مكه، زمینی است كه هر گناهكاری شب عید قربان از ظهر تا غروب آنجا بنشیند غروب گناهش قطعاً بخشیده شده، و هر كس بگوید آیا خدا من را بخشید یا نبخشید هر كس بگوید آیا بخشید یا نبخشید شكش هم گناه است، یعنی باید قسم بخورد كه حتماً خدا او را بخشید، در روایت داریم كه اگر كسی در ماه رمضان و شب قدر بخشیده نشد چه خاكی بر سرش بكند چارهای نیست به جزاینكه در صحرای عرفه حضور پیدا كند زمین، زمین بابركتی است البته آن هم بركاتش به خاطر اولیای خداست.
تبلیغ با بركت، یك جوان بچه تاجر بود، بابایش خیلی پول داشت ولی بت پرست و مشرك بود در مكه، ایشان مسلمان شد پدرش گفت حالا كه مسلمان شدی برو از خانهبیرون از خانه بیرونش كرد، این جوان خیلی هم خوش قیافه بود خیلی هم خوش اندام بود و هم بابایش پول دار، یك پارچه كهنه برداشت مانند حوله دور خودش پیچید و آمد نزد پیغمبر، پیغمبر منقلب شد یك بچه تاجر با این خوش قیافهای این به خاطر اینكه مسلمان شده بابایش همه چیز را از او گرفته و ایشان از یاران اسلام و اسمش مصعب است این نوجوانی هم بود شاید هفده سالش هم بود بداً شد نماینده پیغمبر اسلام و ووارد مدینه شد و اولی مسلمانی كه از مكه آمد مدینه و پرچم اسلام را در مدینه بلند كرد ایشان بود و در طول تاریخ تمام مسلمانهای مدینه به بركت مصعب است و در جنگ احد شهید شد. تبلیغ با بركت، گاهی وقتها خداوند یك چیزی را بركت قرار میدهد، و كاری هم نمیشود كرد اشرف مخلوقات پیغمبر ما است، همه تروریستها از فامیلها جمع میشوند متحد میشوند میریزند خانه پیغمبر را بكشند و حضرت علی به جای پیغمبر میخوابد، و پیغمبر میرود در غار تار عنكبوت میگیرد، یعن هستی ما مكتب ما به پیغمبر است، و پیغمبر در غار است و خداوند به این تار عنكبوت نظر دارد، میشود او هن البیوت محافظ اشرف مخلوقات، خدا اگر نظر كند این است الله اكبر اگر خدا بخواهد چه میكند؟
یك روایت امروز دیدم كه تا به حالا ندیده بودم كه وقتی دیدم این روایت را مدتی میخندیدم خداوند میگوید شما مثل زنبور باشید، زنبور عسل كوچك است ولی در دلش عسل دارد تمام پرندهها كه زنبور عسل را توی هوا میبینند میگویند این آشغال كیست، فسقلی، اگر به تمام پرندهها بگویند نظر شما در مورد زنبوور چی است اصلاً زنبوررا جزو پرندهها حساب نمیكنند اما این در لش عسل است اما آنها نیست، خدا میخواهد به یك حیوان كوچك نظر كند، كارخانه عسل سازی، آن هم چه جور، هدهد، قرآن میگوید هدهد دو تا سفر رفت یك شور مسلمان شدند و بنده قرائتی تقریباً سی تا كشور رفتم بارها همه شهرهای ایران را رفتم بعضی شهرها را یكبار بعضی شهرها را خیلی، تقریباً به همه شهرهای ایران رفتم، حالا كسی پای تلویزیون نگوید چرا ده ما یا شهر ما نیامدی، نمیتوانم همه را بروم، شصت هزار روستا كه نمیتوانم بروم به شهرها، بخشها خیلی از آنها را رفتم منتها بعضی جاها مثل سرخس را نرفتهام، من این همه مسافرت رفتم در همه جا كه میروم نمازم را چهارركعتی میخوانم یعنی به قدری سفر كردم كه مثل رانندهها شدم، اما هنوز یك مزرعه مسلمان نشدند به خاطر سخنرانیهای من اما هدهد دو تا سفررفت یك كشور مسلمان شدند خدا وقتی بخواهد به هدهد میدهد و به قرائتی نمیدهد، باید كدخدا را دید ده را چاپید، باید خدا را دید دل را چاپید، این دخترها كه در ازدواجشان خیال میكنند بگویند شوهر من مهندس است آنقدر مهندس بدبخت است، آنچه بچه تاجر بدبخت داریم، البته مهندس خوشبخت هم داریم وخیلی هم داریم، ولی این طور نیست كه شما حتماً داماد فلان كس بودی خوشبخت هستی، باید بگوئیم خدایا برای من خیر مقدر كن. گاهی با یك بچه فقیر آدم ازدواج میكند انواع خوشبختیها یك بچههای تیزهوش، خوش استعداد، نابغه، یكی چمران میشود، یكی رجایی میشود، بچههای مبارك، خدا باید نظر كند.
و لذا در قرآن داریم: «وَ جَعَلَنی مُبارَكاً أَیْنَ ما كُنْتُ» مریم/31، میگوید خدایا هر كجا هستم من را با بركت قرار بده، مبارك قرار بده، از خانههای با بركت خانه حارث بن نعمان این حارث آدمی بود كه خانههای متعددی داشت، آمد خدمت پیغمبر گفت من مسلمان هستم وضع مالیم هم خوب است چند تا خانه دارم همه خانهها مال تو، یك خانهاش را داد به پیغمبر و پیغمبر به اصحاب میداد شب عروسی فاطمه زهرا اینها خانه میخواستند آمد گفت آقا من خانه دارم چرا نمیآیید خانه من، گفت آقا شما چند تا خانه دادید من گرفتم دادم به اصحاب حالا دیگر برای دخترم رویم نمیشود، پیغمبر فرمود كه من خجالت میكشم، گفت: اصلاً من افتخار میكنم كه خانهام رابدهم به كسی مثل علی بنشیند و این افتخار من است. این خانه دارد و خانه هایش مبارك است چقدر آدم داریم، مثلاً خانهاش خالی است و اگر اینجا را خوابگاه دانشجویی كند و بیست تا پزشك توی آن تربیت شوند و هر پزشكی دو هزار نفر را در طول عمرش از مرگ نجات دهد بیست تا دو هزار نفر و همه اینها كه جات پیدا میكنند از مرگ ثوابش مال آن آقایی است كه خانهاش را در اختیار اینها خوابگاه دانشجویی كرده، ما از این بركات غافل هستیم، حالا خانه كه قمتی است، گاهی یك چیز كم قیمت، آب كه قیمت ندارد، آب را وقف میكردند قدیمها كه لوله كشی نبود، آبها میرفت توی آب انبار نگ داشته میِد من بچه كشاان هستم هفتاد ردصد بدن انسان را میگویند آب دارد، بنده و هر انساین هفتاد درصد بدنمان آب دارد، آب از كجاست، از آب انبار آب انبار كجاست، از كسی كه دو ساعت آب وقف كرده است، یعنی یك آبی را خرید و وقف كرد، من گاهی خیلی غصه میخورم، این كارهایی كه رادیو تلویزیون و كمیته امداد میكند كارهای خوبی است. ولی ما كارهای خیلی بهتر داریم، دینی كه زكات دارد اگر مدرم زكات بدهند نیازی به جشن عاطفهها نیست این كار، كار خوبی است نمیخواهم بگویم بد است. دو سه روز دیگر عید میشود بیائید شادیهای خود را تقسیم كنیم باز بلوز و كاموا، اگر مردم كسی كه درآمد دارد بیست درصد بدهد، امام زمان قدیم فرمود: خمس بازار بغداد البته در زمان امام الان بازار بغداد سیب زمینی هم در آن گیر نمیآید، یك بدبختی صدام برای عراقیها به وجود آورده، یك قحطی، یك بدبختی، یك گرسنگی حاكم بر آنجاست ما هشت سال جنگ كردیم پنج تومان میدادیم نان داغ میخوردیم و لن كه در عراق جنگ نیست قحطی است قحطی سوزنده، آن زمانی كه بغداد بغداد بود امام فرمود: خمس بازار بغداد برای همه فقرا بس است هر كس كه پول دارد بیست درصد بدهد. اگر مساله خمس احیا بشود، مساله زكات احیا بشود ما نیاز نداریم به اینكه با بوق و كرنا پول بگیریم، آقا شیرخودمان چرب بوده چربیاش را گذاشتیم خشك شده و با شیرخشك پنیر درست كردیم پنیرش خشك است فرو نمیرود، بعد میگوئیم بدوید یك خوردهای كره به این مخلوط كنید بابا این شیر قبلاً چرب بود منتها چربی خودش را گرفتیم حالا میبینیم پنیر خشك فرو نمیرود میگوئیم یك خوردهای كره مخلوطش كن، ما دینمان خمس و زكات دارد، ما دینمان وقف دارد، وقف خیلی مساله مهمی است، از چیزهاییكه متروك شده وقف است، از چیزهای بركت: (من سن سنتاً حسنه،) اگر یك كسی طرح خوبی، بنیان خوبی را ارائه داد هر كس در تاریخ به آن طرح عمل كند آن آقا كه طراحش است شریك است. یك راه تازهای را به وجود بیاوریم، و ابتكار كنیم، مخترعین، مبتكرین، نویسنده ه، اینها كه خط میدهندامام شاه را برداشت و نظام جمهوری اسلامی رابنیان نهاد، تمام بركاتی كه در جمهوری اسلامی ایران هست شریك آن امام است. یعنی هر بی حجابی كه با حجاب شده امام در ثواب آن شریك است، هر لاابالی كه متعهد شده، هر ترسو كه شجاع شده، هر كس در نظام اسلام به هر خیری رسید اجرش با امام است اینها ابعاد بركت بود، حالا كه ابعاد بركت را گفتیم كه بركت اول در ذات مقدس خداوند، در كتاب خدا، در شب قدر، در مكان، در زمان، در زمان مثل آن عالمی كه زدم كه نیم ساعت مباحثه كرد ه ایران همهاش شیعه شدند، زمان بابركت، پول بابركت، خانه بابركت، فكر بابركت، كلمه با بركت، اینها ابعادش و اما عوامل بركت، عوال بركت چی است، چه كنیم كه خدا به ما بركت دهد، اول قرآن میگوید ایمان و تققوا، عوامل یك، ایمان و تقوا: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» اعراف/96 ایمان و تقوی مثل بركت است چرا؟ به خاطر اینكه كسی كه ایمان دارد كارهایش را برای خدا انجام میدهد و كاری كه برای خدابود ذخیره قیامت است استمرار میماند، چون یكی از مسایل بركت این بود كه استمرار داشته باشد یعنی میخواهد شما را راضی كند میگوید جاوید شاه، وقتی شاه مرد هیچ، اما اگر كسی بخواهد خدا را راضی كند تا خدا هست او هم هست، پس فرق نمیكند.
از چیزهایی كه عوامل بركت است قصد قربت است، یعنی آدم برای خدا كار كند، فی سبیل الله نیت خالص به كارها بركت میدهد، من اگر یك حدیث بخوانم برای اینكه شما حدیث را یادبگیرید و عمل كنید، مثلاً یك حدیث میخوانم كسی كه شب میخواد بخوابد وضو بگیرد و بخوابد، اگر با وضو بخوابد تا صبح هم كه خواب است انگار عبادت كرده این حدیث را شا از من میشنوید و تا آخر عمر هر وقت وضو گرفتید خوابیدید من واستاد من و آن كتابی كه من خواندم و خود شما هم در این عبادت شریك هستیم، ولی اگر بگویم سخنرانی كنم تا من مشور شوم، تا به من رای بدهید، خوب حالا اگر رای دادید چی میشود، چهار تا میروند مجلس، و چهار تا كه تمام شد هیچی، مثل ظرف بستنی است كه یكباار مصرف است، حالا او چهارسال مصرف است، اگر میخواهید كارهایتان را بركت بدهید باید سعی كنید كار برای خدا باشد چون قرآن میگوید، ماعندكم ینفد هر چی رنگ شما را داشته باشد میپرد، ماعندكم ینفد و ما عندالله باق، هر چی رنگ شما را داشته باشد میپرد، یك قهرمان فوتبالیست، یك وزنه بردار، خوب كه مشهور شد به خاطر قرمان شدنش همه ایران میشناسند او را و بعد میپرد یعنی یكی قرهمان دیگه پیدا میشود قهرمان اولی از گردونه میرود بیرون، اسقاطی میشود، اما یوسف قهرمان تاریخ است، ما اگر بتوانیم كارهایمان را رنگ خدا به آن بدهیم قهرمان تاریخ میشویم، دوم از عوامل بركت قد قربت است كه در سایه ایمان و تقوا است و یك هم عدالت، «بِالْعَدْلِ تَتَضَاعَفُ الْبَرَكَاتُ»(غررالحكم، ص446)، امیرالمومنین میفرماید اگر میخواهید خدا به شما بركت بدهد عادل باشید لازم نیست قاضی باشید كه عادل باشید یك خانمی دو تا بچه بود این طرف و آن طرفش، سه تاخرما داشت، بچهها گفتند مامان خرما، این دید سه تا خرما است و دو تا بچه یك خرما را داد به این و یك خرما را داد به آن و خرمای سوم را از وسط نصف كرد و به عدالت تقسیم كرد، علی بن ابیطالب فرمود آفرین خانم تو با این عدالتی كه داری رستگار میشود، همین كه انسان، بین خواهر و خواهرشوهرهایش فرق نگذارد، چه فرقی میكند این خواهرشوهر است و این خواهر خودم است چه فرقی میكند، خواهر شوهر با خواهر خود آدم فرق نمیكند، البته خوب بعد عاطفی سواست، اما یك مهمان را آدم احترام بگذارد این طور نباشد همه مهمان هستند، میرویم حاضر غایب میكنیم میگوئیم آقای قرائتی بله حاضر و به یكی بگوید قرائتی حاضر، پس چرا یكی آقا شد و یكی آقانشد، یك وقت دیدم بعضی از این پلیسها به بنزها كه میرسند میگویند آقا بفرما كنار، بنز بفرمائید كنار، به پیكان كه میرسند میگویند برو كنار به ژیان میرسد بكش كنار، یعنی بفرمائید، برو، بكش.
مهمان داریم یك مهمان را بشقاب چینی و یك مهمان را بشقاب ملامین، چرا تبعیض، عدالت، یكی را میگوئیم سلام و یكی را میگوئیم سلام علیكم و یكی را میگوئیم سلام علیكم و رحمه الله، چرا تبعیض، «بِالْعَدْلِ تَتَضَاعَفُ الْبَرَكَاتُ»، تولد دختر مبارك است، حدیث داریم ازسعادت انسان این است كه بچه اولش دختر باشد، سلام كردن، در غذاها در شیر و نان بركت است، از ابزار بركت نیت خدا, گفت «یَا مُوسَى مَا أُرِیدَ بِهِ وَجْهِی فَكَثِیرٌ قَلِیلُهُ وَ مَا أُرِیدَ بِهِ غَیْرِی فَقَلِیلٌ كَثِیرُهُ»(كافی، ج8، ص45) خداوند به موسی گفت اگر كارهای تو قصد من باشد چرای آن هم زیاد است یك كار كوچك برای خدا بكن زیاد میكند , «ماكان لله ینمو» هر چی مال خداست رشد و نمو پیدا میكند دعای والدین , دعای پدر مجلسی , علامه مجلسی سحر در حال مناجات و دعا بود در یك لحظه فكر كرد با این حال دعایش مستجاب میشود همینطور كه فكر میكرد چه دعایی بكند یك مرتبه بچهاش توی گهوار جیغ زد , تا جیغ زد گفت خدایا این بچه من را از مروجین دین قرارش بده وشد مجلسی وصاحب كتاب بحار , گاهی دعای پدر و مادر اینطوری است. دعای پدر و مادر در حق بچه مستجاب میشود , خود انسان دعا كند برای بركت خودش از عوامل بركت است , صله رحم سبب بركت است , وجود پیر مرد و پیر زن و محافل موجب بركت است. دادن زكات سبب بركت است , كلمه بركت در قرآن سی و دو بار است , كلمه زكات هم سی و دو بار , یعنی بركت مساوی است با زكات , زكات باعث بركت است,عیادت مریض سبب بركت است , سلام كردن همینطور , اما عوامل بی بركتی , یك سری چیزها هم بركت و را از بین میبرد. قسم خوردن است , بازاریها كه قسم میخورند نه والله , خانمها , مردها , هر كسی , به خدا قسم , گاهی دارد والیبال بازی میكند حالا توپ داخل خط بود یا بیرون خط , به خدا. به ابوالفضل , بابا رها كن حالا یا اینطرف خط خورده یا آن طرف خط , پنجاه بار قسم میخورد كه حالا توپ كجا افتاد. مثلاً به شما میخواهد بگوید گوشت توی خانه نیست میگوید به خدا به ابوالضل گوشت نیست , بگو گوشت نیست دیگه حالا نیم كیلو گوشت كه خدا , ابوالفضل نمیخواهد در یك صحنهای به امام صادق گفتند قسم بخور , گفت نمیخورم وچون قسم نخورد چهار هزار درهم داد , گفتند آقا بخور قسم را. گفت من حتی برای قسم راست حاضرم چهارهزار درهم بدهم قسم راست نخورم چه برسدبه قسم دروغ. قسم بركت را حذف میكند , دزدی بركت را بر میدارد افرادی هستند خیلی دزدی میكنند و همیشه هیجده آنها گرو نوزده و بیست و دوی آنها گرو بیست و چهاراست , دزدی بر خلاف اینكه آدم فكر میكند دزد پولش زیاد میشود , چون دُزد درست است كه توی یك چیزهائی گیر میكند اما گاهی هم یك صحنه هائی پیش میآید آتش میگیرد , میكنند یك شیر با یك گربه بحثش شد شیر به گربه گفت خاك توی سرت كنند گفت چرا ,(ببین گربه و شیر شكل هایش مثل هم هستند شیر و گربه قیافه ظاهریشان یكی است) گفت من توی جنگلها برگ میخورم شیر هستم و تو توی خانه گوشت میخوری ولی لاغر هستی. گفت آخه گاهی به من میگویند پیشت , آن پیشتی كه به من میگویند هر چی گوشت توی بدن من هست آب میشود. درست است كه من توی خانهها گوشت میخورم تو برگ میخُوری.
گاهی دزدها یك چیزهائی را جمع میكنند اما یك حوادثی همه را نابود میكند اسلام فرموده هر مالی با دزدی جمع بشود من این را آتش میزنم, حالا یا دادگاه بفهمد و یا كلانتری و یا نیروی انتظامی , و اگر هم نفهمند خداوند یك جوری مقّرات میكند كه این چیز حرام از دست دُزد بیاید بیرون خدا قُول داده.
دزدی سبب این است كه بركت نداشته باشد مال حرام: «إِنَّ الْحَرَامَ لَا یَنْمِی وَ إِنْ نَمَى لَمْ یُبَارَكْ لَهُ فِیهِ»(وسائلالشیعة، ج17، ص82)
امام كاظم فرمود مال حرام رشد نمیكُند و اگر رشد كُند بركت ندارد , آدم هست یك بچه دارد و از یك بچهاش خیر میبیند و آدم هست یازده تا بچه دارد از هیچ كدام خیر نمیبیند: «إذا ظهرت الجنایات ارتفعت البركات»(غررالحكم، ص458) اگر در مردم خیانت شد، او رشوه گرفت , او سر هم بندی كرد , كارگر كلك زده، اگر همه به هم كلك زدند مرد میگوید پول گیرم نیامد امروز كاسبی نبود خوب راستش را بگو , این به خانمش و خانمش به این دروغ میگوید. حدیث داریم اگر خیانت زیاد شد خداوند بركت را از همه بر میدارد , یكی از آنهائی كه خدا بركت را بر میدارد این است كه خدا حافظه را میگیرد , مثلاً یك مدتی زحمت میكشد یا چیزی را حفظ میكند بعد خدا حافظهاش را میگیرد. هر چی یاد گرفته از بین میرود مثل اینكه زن لباس شستم بعد میآید هر چی لباس دارد از بند میاندازد توی خاك , یعنی زحماتش تاراج میرود. این همه خدمت میكند به فلانی بعد میآید دشمنش میشود، بشكند این دست كه این همه به این خدمت كردی اینها معنای بركت است وقتی خدا بخواهد بركت را بردارد دوستت میشود دشمنت , آن كسی كه به او دل بستی رهایت میكند: «إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ كُلَّهَا»(كافی، ج2، ص374) حدیث داریم اگر مردم زكارت ندهند خدا بركت را بر میدارد , والله امسال آفات شد , نه خیر آفات نشد , والله امسال زكات ندادی , تو اینهمه خرما صادر كردی اینهمه دلار گرفتی زكات خرما را ندادی , داریم كسانی كه در مورد نماز سهل انگاری میكنند , گناه بركت را بر میدارد این هم ایام سوگواری حضرت زهرا , پیغمبر فرمود یا فاطمه جان: «مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً»(فلاحالسائل، ص22) در مورد نماز چهار تا جمله دارد , یك «مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ»(كافی، ج6، ص400) یعنی كسی كه نمازش را سبك بشمارد یعنی وقتی میرود نماز با لباس ساده میرود و وقتی میرود عروسی لباس شیك میپوشد , تمام زنها باید وقت تماز لباس شیكّشان را بپوشند لباس سبك پوشیدن استخفاف است , عقب انداختن , اگر صدای اذان را شنیدی وضو گرفتی تو هم به نماز احترام نگُذاشتی , كسی احترام نماز را دارد كه قبل از شنیدن اذدان وضو بگیرد یعنی اگر صبر كردی و من آمدم در خانه را زدم گفتی كیّه معلوم است كه دوستم نداریم اگر دوستم داشتی باید بیایی سر كوچه , مهمان عزیز است در قبل از اینكه بیاید برنجش را دَم كنیم اگر نگاهت به مهمان خورد قابلمه روی چراغ گذاشتی پیداست مهمان برایت ارزش ندارد , اذان شنیدی وضو گرفتی فایده ندارد , «مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ» , میخواهیم نماز بخوانیم ضمناً یك غیلم خوشمزّه هم هست میگوییم الله اكبر. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» و تند و تند نماز میخوانیم , این نماز است یا سر نماز یك جائی میایستد كه فیلم را هم ببیند این سبك شمردن نماز است. دیر خواندن , غلط خواندن ,همه سبك شمردن نماز است. نماز را درست بخوانیم نماز كه هفده كلمه بیشتر نیست خیلیها نمازشان غلط است , نماز هفده تا كلمه است این هفده تا كلمه را چه كسی است كه نمیتواند درست بخواند , فرمود فاطمه جان: «مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ» ویكی «مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ» , «مَنْ ضَیَّعَ صَلَاتَهُ»(عیونأخبارالرضا، ج2، ص31) ضایع كند , سه تعبیر داریم در مورد نماز كسی كه نمازش را سبك بشمارد اینها داریم كه پانزده بلاء و مرض به آن مبتلا میشود یكی: «یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ»(فلاحالسائل، ص22) خدا بركت را عمرو رزقش بَر میدارد صبح تا شما میدَود ولی به جائی نمیرسد , دوست دشتمنش میشود , محفوظّیاتش یادش میرود , كتابش را مُوش میخورد , مالش را دزد میبرد , مُدش عوض میشود , بچهاش مریض میشود , هیچی كیب كه اها نمار نلاسد خبذ ار عمس نمیبیند این را پیغمبر به فاطمه زهرا گفت , خود زهرا وجود با بركتی است , گر چه من بلد نیستم روضه بخوانم ولی میخواهم دو دقیقه در مورد زهرا صحبت كنم به دلیل اینكه , آیت الله العظمی خوانساری مرجع تقلید بود در بازار تهران در وصیت نامهاش یك چیز عجیبی دارد نوشته نود سال در فقه و اصول زحمت كشیدم. ملّا مرجع تقلید بود ولی الآن كه دارم میروم چشمی كه آرزوم دارم من را نجات بدهد آن گریهای كه برای حضرت زهرا كردم چون زهرا خیلی عزیز بوُد , دختر نبوت , مادر امت , همسر ولایت , ما نمیفهمیم زهرا چه كسی است كلمه زهرا یعتی درخشنده. به زهرا میگویند زهراچون ایشان وقتی سر نماز میرفت نوری از محرابش به آسمانها میرفت به همین خاطر میگویند زهرا یعنی درخشنده , فاطمه درلغت یعنی زن استثنائی كه او را نمیشود بادیگران مقایسه كرد. اگر زهرا یك میلیون ركعت نماز خوانده باشد آن هم با توجه و مادر عمرمان یك ركعت نماز با توجه نداریم. مادر نماز یك میلیونیم زهرا نیستیم , ما بزرگ بزرگهایمان یك صدم كنیز زهرا نیستند , زهرا كنیزی داشت به نام فضّه بیست سال هر چی میخواست بگوید از قرآن میگفت هر سوالی میكردند جوابش را از آیه قرآن میگفت و ما الان نداریم روی كره زمین كسی را , هیچ دانشمندی را نداریم روی كره زمین الان كه بتواند هر چی سوال كردیم پاسخش را از قرآن بگوید. این صور نیست كه یك زن خوبی بود دختر پیامبر بود آن وقت پیغمبر , پیغمبر دستش را میبوسید , خیلی مهم پیغمبر دست زهرا راببوسد. بعد پیغمبر میگفت «فِدَاهَا أَبُوهَا»(المناقب، ج3، ص343) بابات جانش قربان تو به زهرا میگفت خیلی بالا است این , به قدری عزیز است كه امام حسین روز عاشورا گفت شما به من میگوییید بله قُربان به یزید بگویم «هیهات منا الذلة»(اللهوف، ص97) من زیر بار یزید نمیروم , من مادرم زهرا است یعنی این عزتم از مادرم است , امام زین العابدین در مسجد شام در آن سخنرانی كه كوّودتاه بود كه سخنرانی , در آن بیانی كه خاصیّت كّوتاه داشت , «أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ»(المناقب، ج4، ص60) من مادرم زهرا است در خطبههای هم امامان ما داریم مادرم زهرا است زهرا مادری است كه همه به او افتخار میكردند و در دعا زهار محور است و باقیها پروانه میگوییم خدایا به فاطمه و شوهرش و بچه هایش , یكی از بچه هایش مهدی است , یك میلونر یكی از بچه هایش بنیانگذار جمهوری اسلامی است بركتی كه خدا به زهرا داد آن وقت این زهرا را آدم سیلی بزند اگر فاطمه زهرا پیر بود شهید میشد اینقدر آدم عصهاش نمیخرود زهرا جوان بود هفده سالش بود , حتی اگر این زهرا حامله بنود میكّشتنش دل آدم نمیسوخت زهرا حامله بود , حتی اگر با شمشیر میگُشتن اینقدر آدم دلش نمیسوخت زن حامله با لگد , حتی اگر زهرا جلوی چشم علی نبود اینقدر آدم دلش نمیسوخت آخه روبروی علی روبروی شوهر كسی به زن بزند خیلی مهم است آن هم شوهری كه امیرالمؤمنین است. حالا اگر پیغمبر چند تا دختر داشت یكی از آنها را شهید میكردند باز آدم دلش نمیسوخت یك دختر كه بیشتر نداشت , اگر بچها توی خانه نبودند باز كمتر آدم دلش میسوخت بچها توی خانه بودند دیدند , اگر پیغمبر سالهای طولانی از دنیا رفته بود پیغمبر دو ماه پیش از دنیا رفته , تازه داغ دیده , یك زهرا آن هم جوان , آن هم حامله سه آن هم با لگد , چها رآن هم روبروط شوهر و بچهها , پنج آن هم داغ دیده , به همین خاطر نقل میكنند از زبان حال زهرا , «صُبَّتْ عَلَیَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّتْ عَلَى الْأَیَّامِ صِرْنَ لَیَالِیَا»(مسكنالفؤاد، ص112), انقدر مصیبت سر من ریخت , ان دقر مصیبت بر من نازل شد كه اگر مصیبتها بر روز نازل میشد همه شب میشد. خدایا به بركتی كه به زهرا و بچه هایش دادی این كشور متعلق به امام زمان است و من به پدرهائی كه اسم دخترشان را فاطمه , زهرا نگُذاشتهاند میگویم استغفار كنید میدانید فاطمه معنایش چی است , اسم دخترش را گُذاشته لیتا , توی هر كتاب رفتی گذشتم ببینم لیتا چی است , سیتا. اگر روشنفكر هم میشوید روشنفكرعاقل بشوید.
مثل بچهها هستند یك عینك میزنند با با این عینك چشمت را كُور میكند اگر هم میخواهی عینك بزنی برو پهلوی پزشك یك بزنی كه شیشهای بخورد به چشمت , همینطور خوشش میآید عینك میزند , عینكی میشود حالا حساب نمیكند كه این عینك چشمش را كُور میكند خوشا به حال كسی كه یك مقدار عقل داشته باشد و روشنفكر بشود و رو سیاه آدمی كه اَدای روشنفكرها را در میآورند و حالیشان هم نیست كه این اسم چی است نگاه میكند به ارمنی و یك اسم ارمنی روی خودش میگذارد من نمیدانم اینها چقدر شرمنده هستند اسم روی دخترت میگذاری اسم خوب بگُذار , این هم اسم زیبا , یك مقداری فكر كنیم , عُذر خواهی كنیم از زهرا یاد بگیریم , ما زهرا را نشناختیم در یك كلمه , اخیراً ده جلد كتاب مفصّل نوشته شده من توی نمایشگاه كتاب دیدم در مورد اینكه زهرا دختری كه شناخته نشد.
از امام صادق وقتی مسئله میپرسیدند میگفت اجازه بدهید من بروم در مصحف زهرا ببینم , حضرت زهرا كتابی داشت به نام مصحف , تمام علوم را در آنجا نوشته بود و گاهی امام صادق به كتاب ما در مراجعه میكرد كه از آینده خبر بدهد , علم غیب بدهد , ما زهرا را نشناختیم , حواستان را جمع كنید دخترانتان را زهرا گونه تربیت كنید افتخار كنید كه دخترتان زهرا و فاطمه است نگویی توی فامیل ما سه تا فاطمه است بس است. باید در هر خانهای یك زهرا باشد , هیچ وقت نمیگوییم توی فامیل ما سه تا دیپلم هست دیگر بس است توی هر خانهای میخواهید دیپلم ولیسانس باشد , در هر خانهای یك زهرا , افتخار كنیم. خدایا به آبروی زهرا , كشور ما , مردم ما , رهبر ما , دین ما , عقل ما , فكر ما , ناموس ما , نسل ما را حفظ بفرما.
«والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته»