سخنرانی مکتوب حجت الاسلام عباسی ولدی؛ زندگی و بندگی - جلسه دهم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین انه خیر ناصر و معین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان
دوست دارم نیگات کنم یه بار تو دنیا آقاجون
چی میشه جمالت رو کنم تماشا آقاجون
مگه چیزی کم میشه یه روسیاه نیگات کنه
با یه جرعه کم نمی شه آب دریا آقاجون
به جون حسینی که هردوتامون دوستش داریم
واسه ی دیدن تو نمی شناسم سر از پا آقاجون
غرق منتم کن و یه دستی رو سرم بکش
تا منم در بیارم سری تو سرها آقاجون
حتما این بیت را همه بلد هستید. این بیت رو می خواهم بخوانم یه مطلبی رو بگویم، این مقام دلال و ناز است، اگر بخواهی به این شعر ایراد معرفتی بگیری ایراد دارد چون آقا هم به خوبها سر می زند هم به بدها، اما نازه دیگه، امشب می آید به ما که ناز کنیم بعد از بیست و سه شب.
به خوبا سر می زنی مگه بدا دل ندارن
یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا آقاجون
به رقیبا گفته ام هوا منو خیلی داری
آبروم رو نبری پیش رقیبا آقاجون
می دونم تو عاشقی با تو زیاد کم میارم
تو مدد کن تا که بشه عاشقیم امضاء آقاجون
همه با هم صداش بزنیم، برای بار سوم می گم شب قدر بدون عنایت امام زمان درک شدنی نیست. باید دل امام را به دست آورد و نگاه رحمتش رو به سمت خودمان جلب کنیم.
یا صاحب الزمان…
سیر و سلوک، کالای خصوصی نیست
هفت شب از اولین شبهای ماه مبارک رمضان توفیق بود در خدمت دوستان در این هیئت باشیم. بحث ما درباره ی زندگی و بندگی بود. گفتیم سیر و سلوک، یک کالای خصوصی نیست. برای یک آدمهای خاصی هم نیست. اصلا همه ی ما آمده ایم سیر و سلوک کنیم. یک تصورات اشتباهی در سیر و سلوک در ذهن ما وجود دارد که الکی باعث شده است خودمان را از سیر الی الله محروم کنیم.
خانواده و سیر و سلوک
گفتیم در متن خانواده می شود سیر و سلوک کرد اصلا نمی شود بدون خانواده سیر و سلوک کرد. این دقیقتر است. اگر کسی کاری به کار خانواده نداشته باشد و ادعای سلوک داشته باشد یقینا یا در توهم هست، یا دارد بازار گرمی می کند. نمی شود، امکان ندارد. آیات ما می گوید نمی شود، روایات میگوید نمی شود. حتما باید با خانواده در متن سیر و سلوک کار داشت. در هفت شب اول مباحثی را داشتیم که چطور سیر و سلوک کنیم در متن خانواده. در دو شب نوزدهم و بیست و یکم یک بحثی را مطرح کردیم آن کسانی که می خواهند در متن خانواده سیر و سلوک داشته باشند باید مایه ی آرامش باشند.
اگر بخواهند مایه ی آرامش باشند باید ذکر بشوند. یعنی دیدنشان بقیه را یاد خدا بیندازد. وقتی ذکر شدند، دیدنشان دیگران را یاد خدا انداخت، می شود الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که فقط به یاد خداست که دلها آرام می شود. ذکر شدن به چه چیزی بود؟ به بندگی کردن، به اینکه هرچه او گفت بگویی چشم. هرچه تو بگویی. شب بیست و سوم است. من امروز می خواهم درباره ی مسأله ی خاص صحبت کنم. امشب جوانترها، بیشتر گوش کنند. بحث امشب می تواند کلی زندگی را نجات بدهد. تا صبح نشده می شود کلی زندگی نجات پیدا کند با بحث امشب. امشب می خواهم بروم سراغ یکی از مصداقهای کارهایی که اگر انجامش بدهیم دوتا اتفاق هم زمان می افتد. یکی اینکه امشبمان را برده ایم. یقین کنید امشب را برده ایم. دوم اینکه فرسنگها به ذکر شدن خدا نزدیک می شویم. بحث امشب من، گذشت است. گذشت.
عفو و گذشت
چند روایت می خواهم برای شما بخوانم، این روایتها را عیدی پیشاپیش عید فطر من بدانید و در ذهنتان حک کنید. این همه در دعاها اسماء و صفات الهی را شنیده ایم، اگر بگوییم یکی از اسمهایی که بیشتر از همه در ذهن ماها باقی مانده است چیست، می گوییم اسم غافر و غفور است. این همه شب قدر آمدیم از خدا طلب حاجت کردیم، چی خواستیم؟ یکی از اصلی ترین چیزها این بوده که الهی العفو. خدا مظهر گذشت است، مظهر غفران است، مظهر عفو است. من امشب اصلا نمی خواهم درباره ی گذشت خدا حرف بزنم. ولی این را بدانیم که اگر کسی اهل گذشت شد، یکی از صفات الهی را کسب کرده است که به شدت آن را به ذکر شدن نزدیک می کند. آدمهای اهل گذشت اینقدر بوی خدا می دهند که آدم کنارشان احساس آرامش می کند.
رسول خدا صلوات الله و سلامه علیه و آله فرمودند الا اخبرکم بخیر خلائق الدنیا و الاخره؛ حواسها جمع باشه، می خواهید شما را به بهترین صفاتی که در دنیا و آخرت می شود پیدا کرد آگاه کنم؟ العفو عمن ظلمک. گذشتن از کسی که به تو ظلم کرده است. و تصل من قطعک؛ برقراری ارتباط با کسی که ارتباطش را با تو قطع کرده است.
و الاحسان الی من اساء الیک؛ نیکی کردن به کسی که به تو بدی کرده است و اعطاء من حرمک؛ عطا کردن به کسی که تو را محروم کرده است. یادتان هست در آن شبهای اول گفتم بعضی ها فکر می کنند سیر و سلوک با کارهای غیر عادی انجام می گیرد؟ حتما باید به او بگویی چهارصد بار فلان ذکر را در حالت سجده بگو، هزار بار فلان ذکر را رو به قبله به فلان ترتیب بگو. این روزها دیده اید، خیلی هم خوب است، به ویژه ذکر مأثور در شبکه های اجتماعی پخش می شود که آیت الله فلان گفته این ذکر را بگویید خودتان و پدر و مادرتان بخشیده می شوید، اگر این ذکر را بگویید خداوند به شما عنایت خاص می کند.
من اصلا با اینها مشکل ندارم، البته با در و دکان مشکل دارم اما با اینکه یک روایتی را پخش می کنند و یک دستور العمل یک عالمی مثل آیت الله بهجت و آشیخ مجتبی تهرانی و آقای میانجی و مشکینی و اینها هیچ اشکالی ندارد. ولی عزیزم! همه چیز ذکر نیست، برای جلب رحمت الهی همه چیز به فلان جور ذکر گفتن نیست. من یک حدیث امشب می خوانم بعد از این حدیث، ببینید چطور می شود جلب نظر خدا کرد. کی امشب وضعش خراب است. اگر کسی امشب احساس نمی کند نیاز به بخشش الهی دارد به نظر من اصلا نباید اینجا باشد.
همه ی ما احساس می کنیم به بخشش خدا نیاز داریم. کی احسای می کند کم نیاز دارد به بخشش خدا؟ اگر کسی احساس می کنم کم نیاز دارد به بخشش خدا باز هم نباید اینجا باشد. همه ی ما وضعمان خراب است. بهترین هایمان هم وقتی می رسیم به درگاه ربوبی، می گوییم خدایا نتوانستیم بندگی کنیم. خب وضع خراب است؟ دنبال چیزی می گردم که یقین کنیم دیگر بخشیده شدم، تمام؟ به این حدیث دقت کنید. امام باقر علیه السلام از قول پدرانشان و آنها از قول رسول خدا که فرمود اذا کان یوم القیامة؛ وقتی روز قیامت برپا می شود، نادی مناد؛ یک منادی از جانب خدا ندا می دهد.
یُسمِع آخرهم کما یُسمِع اولهم؛ ندا و فریادش را به گوش آخرین نفر در این صف محشر می رساند همانطور که به اولین نفر می رساند. فیقول می گوید این اهل الفضل؛ اهل فضیلت کجا هستند؟ فیقوم عنق من الناس؛ یک عده از مردم از این جمعیت من الاولین الی الآخرین بلند می شوند و می گویند ماییم.
فیستقبلهم الملائکه؛ ملائکه به استقبال می روند. فیقولون ما فضلکم هذا الذی تردیتم به؛ آن فضیلتی که شما به آن آراسته شدید چیست که بلند شدید؟ فیقولون کنا یُجهل علینا فی الدنیا فنتحمل؛ در دنیا به نادانی با ما برخورد می شد ولی ما مدارا می کردیم، تحمل می کردیم.
و یُساؤوا الینا فنعفوا به ما بدی می شد و ما گذشت می کردیم. فینادی مناد من عند الله تعالی؛ این گفتگو بین فرشته ها و این عده دارد انجام می شود یک منادی از جانب خدا ندا می دهد صدق عبادی؛ بنده های من راست می گویند خلوا سبیلهم؛ راهشان را باز کنید. لیدخل الجنة بغیر حساب؛ بدون حساب وارد بهشت شوند. عمل مگر فقط به این است که من سوره ی فلان و فلان را شب قدر بخوانم؟ این هم هست بخوان حتما، سوره ی عنکبوت و روم و دخان را اگر نخوانده اید بعد از جلسه بخوانید. عمل مگر فقط به این است که جوشن کبیر را بخوانیم؟ بخوانید ولی فقط این نیست. یکی از اعمال امشب گذشت است. بچه ها! با پدر و مادرهایتان مشکل دارید و از آنها ناراحت هستید؟ همین الان در دلتان از آنها بگذرید، رابطه ها را درست کنید. پدر است، مادر است! اذیتت کرده، حقت را ادا نکرده؟ پدر و مادر! از بچه ها بگذرید.
بگذرید تا از شما بگذرند
بگذرید تا امشب خدا بگذرد. این عمل امشب است. این آیه ی قرآن است، حرف من نیست سوره نور آیه 22: و لیعفوا و لیصفحوا؛ گذشت کنید، چشم پوشی کنید. الا تحبون ان یغفر الله لکم، مگر شما دوست ندارید خدا شما را ببخشد. ترجمه کردم! آقا سخت است!! آفرین! ریاضت مگر به این است که مثلا نخوری، نخندی، حرف نزنی، سی روز از غذای لذیذ خودت را محروم کنی، کم بخوابی؟ مگر ریاضت فقط به اینها است؟ بعضی از اینها که ریاضتهای من درآوردی هم هست. آقا سختم است که بروم جلوی پدرم که دو هفته است باهاش مشکل دارم، بهش هم گفته ام سختم است که با پسرم مشکل دارم بهش هم گفتم بروم به او بگویم از تو گذشتم؟!
حواست هم باشد، شیطان می آید سراغت. می گوید نه، گذشت کنی رویش زیاد می شود، گذشت کنی … فکر کردی وسوسه ی شیطان فقط به این است که بگوید برو در این شبکه ی اجتماعی، برو در این صفحه؟ نه عزیزم. این هم وسوسه ی شیطان است. امامت به تو گفت گذشت اشتباهی بهتر از انتقام اشتباه است. این را هم امامت گفته است. نهایتش اشتباه می کنی دیگه؟!
گذشت و دوری از کینه توزی
من داخل پرانتز بگویم نمی خواهم بگویم در این عالم از هر کسی تحت هر شرایطی باید گذشت بله بعضی از جاها هم هست که گذشت معنا ندارد ولی جوانها، بزرگترها! آنها خیلی استثنایی است، اصل بر گذشت است. دلهایتان را از کینه خالی کنید. دل کینه توز نمی تواند رنگ خدا را بگیرد. دل کینه توز نمی تواند رنگ خدا را بگیرد. امشب با خودتان کنار بیایید. زن و شوهرها! کسانی که با هم مشکل دارید! پرونده های طلاقی که الان در دادگاهها روی همدیگر جمع است می دانید اگر حرف امشب اصل زندگی بشود چقدر از این زندگی ها درست بشود. نگذار از این جلسه بیرون بروی و شیطان دوباره سراغت بیاید. همینجا تصمیم را بگیر. گذشت!! من گذشتم تا خدا از من بگذرد، با خدا هم معامله کن فقط. بالاتر از گذشت هم یک پله ای هست، امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق به ما یاد داده است چه کار می کنند اهل بیت علیهم السلام. من یقین دارم دعای مکارم الاخلاق اگر مال غربی ها بود الان با این دعای عجیب و غریب گوش فلک را کر کرده بودند.
اللهم صل علی محمد و آله و سددنی لان اعارض من غشنی بالنصح؛ خدایا توفیقم بده، من را محکم کن برای اینکه درباره کسی که نسبت به من غش ورزیده است، نسبت به من خیرخواهی نکرده من خیرخواهی کنم. و اجزی من هجرنی بالبر؛ مجازات و جزا و مقابله به مثل کنم با کسی که با من قهر کرده به وسیله ی نیکی! و اثیب من حرمنی بالبذل؛ مقابله به مثلم با کسی که من را محروم کرده به وسیله ی بخشش باشد. او عطا نکرد من عوضش عطا کنم. الله اکبر!! کدام قله را دارد نشان می دهد؟! ما چه می گوییم؟ می گوییم چیزی که عوض دارد گله ندارد.
امام سجاد علیه السلام دارد چیز دیگری را نشان می دهد و اکافی من قطعنی بالصله؛ مقابله به مثلم با کسی که با من قطع رابطه کرده به وسیله ی برقراری ارتباط باشد. و اخالف من اغتابنی الی حسن الذکر؛ من مخالفت کنم با کسی که غیبت من را کرده به این وسیله که خوبی هایش را بگویم! او از من بدی گفته من خوبی هایش را بگویم. معرکه ای می شود!! من امشب تصمیم بگیرم که اولا گذشت کنم. دوم اینکه دست از مقابله به مثل هم بردارم و مقابله ام اینطور باشد که امام سجاد علیه السلام یادم داد در دعای مکارم الاخلاق. آن وقت چه اتفاقی می افتد؟! چه گلستانی به پا می شود در زندگی ها؟! چقدر از آتشها در زندگی ها می خوابد؟ چقدر از رابطه ها خوب می شود؟! این روایت را ببینید. امام صادق علیه السلام فرمودند انا اهل بیت مروتُنا العفو عمن ظلمنا؛ به به! ما اهل بیتی هستیم که مردانگی و مروتمان به این است که از کسی که در حقمان ظلم کرده است، بگذریم.
معامله با خدا
آقا غوغایی است در گذشت اگر معامله اش با خدا باشد. وقتی با خدا معامله کردی، چنان اتفاقی در این زندگیها می افتد که خیلی از دادگاهها دیگر بیکار می شوند. خیلی از خانه هایی که از محبت سرد شده است، دچار طلاق عاطفی شده اند نسبت به همدیگر، گرم می شود. بیاییم این قانون را امشب برای اینکه تصمیم گرفتیم رنگ خدا را بگیریم، این قانون را در زندگیمان بگذاریم. بگوییم خدایا! من تصمیم گرفته ام ذکر بشوم، طوری بشوم که وقتی کسی من را دید یاد تو بیفتد، امشب متوجه شدم یکی از اصلی ترین چیزهایی که باعث می شود من ذکر شوم، گذشت است. من قاعده ی اصلی ام در زندگی ام می شود گذشت. هرکجا هم شک کردم که گذشت کنم یا نه، یادم می افتد به این حدیث که گذشت اشتباهی بهتر از انتقام اشتباهی است.
دیگر چطور راه را نشانمان بدهند؟ بقیه اش را هم به تو می سپارم. بشوم ذکر و بقیه را آرام کنم. پدرم، مادرم، از دیدنم آرام بشوند. خیلی این جمله، جمله ی عجیبی است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره ی حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند و لقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان. چقدر ما کم داریم این طور آدمها را. وقتی من به فاطمه نگاه می کردم غم و غصه ها از دلم می رفت! چندتا دور و بر ما اینطوری هستند؟! آقا امیرالمؤمنین کوه توحید، قله ی توحید، دریای توحید، آسمان توحید نگاه به فاطمه می کند، آرام می شود، غم و غصه از دلش می رود. چقدر ما به این نیاز داریم!!
کمک و مدد از خدا
خدایا! توان می خواهد؟ نیرو می خواهد؟ ایمان می خواهد؟ اراده می خواهد؟ انگیزه می خواهد؟ هرچه که می خواهد برای اینکه من اهل گذشت بشوم، امشب در دفتر تقدیرم بنویس.
اما عزیزان من! من یک نکته ی دیگر هم می خواهم به شما بگویم، کسانی که از شما گذشت می شود، قدر گذشت را هم بدانید. بعضی ها در ذهنشان این است که ده بار گذشت کرده ام، یازدهمین بار بدتر از قبل شده است. آن کسانی که اجازه نمی دهند فرهنگ گذشت بین خانواده ها در محله ها، در جامعه رواج پیدا کند آنها مانع خیر هستند. چطور مانع خیر می شویم؟ از ما گذشت می کنند ولی ما قدر این گذشت را نمی دانیم.
ما امشب از گذشت حرف زدیم برای اینکه همین امشب نه فرداشب کلی از رابطه ها خوب شود؛ پدر و مادرها با بچه هایشان، برادر و خواهرها با همدیگر، زن و شوهرها با همدیگر. اگر این اتفاق بیفتد همه ی کسانی که قدر این گذشت را می دانند در ترویج فرهنگ گذشت سهیم هستند.
خدا به ما کمک می کند آن هم به برکت سینه هایی که زدید، اشکهایی که ریختید، به برکت حضرت زهرا سلام الله علیها که امشب به او متوسل شدید، به برکت حضرت علی اصغر علیه السلام که امشب متوسل شدید، به برکت حضرت اباالفضل و حضرت علی علیهما السلام. خانواده های ما آن خانواده هایی می شوند که وقتی امام زمان علیه السلام به این خانواده ها نگاه می کند در این همه غم و غصه ای که دارد لبخندی به لبش می نشیند و می گوید به چه خانواده ای!! وقتی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام پیغمبر پرسید فاطمه را چگونه یافتی؟ یک جمله گفت در تاریخ این جمله ثبت شده است.
من قشنگ ترین توصیفی که از یک زن، از کسی که ازدواج کرده است شنیده ام این توصیف بود که نعم العون علی طاعة الله، به به!! کسانی که تازه ازدواج کرده اید، کسانی که بچه ی کوچک دارید، به جای این همه دعوا بیایید این قانون را در زندگیمان بگذاریم که اگر کسی از همسرمان پرسید همسرت را چگونه یافتی؟ بگوید نعم العون علی طاعة الله. فاطمه چه خوب کمکی است برای من در مسیر طاعت خدا! بیایید در بندگی همدیگر را کمک کنیم. باور کنیم امام زمان علیه السلام غصه ی ما را می خورد.
فکر کردی در زندگی تو که مشکلی پیش می آید، پدرت پیر می شود، پدرت دلسوزتر است یا امام زمان علیه السلام؟ وقتی بین تو و همسرت اختلافی پیش می آید و اسم طلاق می آید، مادرت به خاطر این مشکل پیر می شود، فکر می کنی مادرت دلسوزتر است یا امام زمان علیه السلام؟ فکر می کنی امام زمان علیه السلام فکر زندگی های ما نیست؟ فکر می کنی رابطه ات با پدر و مادرت به هم می ریزد، دل امام زمان علیه السلام نمی شکند؟ امام زمان در زندگی تک تک ما اگر مشکلی پیش می آید، رابطه ای در زندگی شیعه ی علی بن ابی طالب علیه السلام به هم می ریزد اولین کسی که غصه دار می شود امام زمان علیه السلام است. بیاییم به خاطر امام زمان علیه السلام برای اینکه لبخند رضایت به لبش بنشیند امشب ذکر خدا بشویم با گذشت.