پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

سخنرانی حجت الاسلام میرباقری؛ انتظار؛ فرهنگ فردی و اجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

جامعه موعود، جامعه ای بر محور ولایت
یکی از باورهای تشیع، اعتقاد به تحقق جامعه موعود در مرحله پایانی تاریخ به وسیله وجود مقدس امام عصر (عج) است؛ یعنی شیعه معتقد است بر اساس مقدماتی که اشاره شد در مراحل پایانی تاریخ به دست یکی از اولیای خدا که معصوم و از نسل نبی اکرم است، جامعه موعود انبیا محقق می شود. جامعه ای که در آن همه چیز بر محور ولایت ولی خدا، آهنگ عبادت و بندگی دارد. تحقق عبادت، امنیت، عدالت و رفاه بر محور آن ولایت واقع می شود. نکته قابل توجه این است که مفاهیم عدالت، امنیت و رفاهی که در عصر ظهور به وجود می آید با معادل آنها در فرهنگ مدرن بشری کاملا متفاوت است.

نقش شیعه در تحقق جامعه موعود
حال باید دید این اعتقاد چه رسالتی را بر دوش انسان می گذارد؟ باید گفت بر اساس این اعتقاد، محور تحقق این جامعه با یک سیر تدریجی تاریخی از انبیا و اولیا آغاز می شود، ولی بعد از انبیا و اولیا، بار تحقق این جامعه بر دوش شیعیان است که باید با تمام توان، قدم به قدم، خودشان و جامعه بشری را برای رسیدن به این دوره آماده کنند. بنابراین، این گونه نیست که هیچ نقشی برای ما مشخص نشده باشد. اولین نقش این است که خودمان را به جبهه ولی خدا برسانیم و سرباز این جبهه باشیم. دوم این که به صورت جمعی تلاش کنیم. بسترها را برای تحقق ظهور آماده کنیم.

ویژگی های انسان منتظر
درباره هدف دوم باید گفت انسان منتظر باید دلداده اهداف ولی خدا باشد. باید به تحقق آنها امید داشته باشد و خودش را در این راه وقف کند. باید حلیم باشد و فرصت و زمان لازم را برای وقوع این حادثه تحمل کند. باید صبور باشد و بلاها را تحمل کند. ولی آیا به همین حد باید اکتفا کرد. یا انتظار رسالتی اجتماعی بر دوش شیعه می گذارد. یعنی شیعیان باید بکوشند نیروهای خودشان را با همدیگر ترکیب کنند و با این ترکیب نیروها، به یک برنامه ریزی جمعی دست یابند.

انتظار جمعی در جامعه شیعیان
اگر به بحث های فقهی، عرفانی و احساسی انتظار مراجعه کنیم، خواهیم دید همه آنها به بعد فردی انتظار اشاره می کنند. اکنون نیاز به تبیین مفاهیم اجتماعی یا جامعه شناسی انتظار در مراحل مختلف تاریخ احساس می شود. ما باید بدانیم در این مرحله وحدت اجتماعی شیعه چه وظیفه ای بر دوش دارد؟ برای روشن شدن موضوع باید به دو دیدگاه اشاره کرد.

دیدگاه اول
حصر معنویت در بعد فردی انسان
ناگفته پیداست که انسان ها دارای جنبه های روحی، معنوی و باطنی هستند. جنبه معنوی، جنبه ماندگار و باقیست که بعد فردی انسان است که باید خدا را عبادت کند. روح ما نیز باید مشغول عبادت باشد. برای اینکه روح بتواند در این دنیا زنده بماند و تلاش کند، خدای متعال جنبه مادی هم بر روح افزوده به سبب همین برای جسم نیازهایی هم به وجود آمده است. انسان ها در فردیت خودشان باید تلاش کنند از دنیا فاصله بگیرند و به قرب خدای متعال برسند.

بنابراین، براساس این نگاه، انسان دو جنبه دارد: یک جنبه معنوی که ماندگار است که باید به عبادت خدا بپردازد و یک جنبه مادی. همین جنبه مادی انسان مبدا پیدایش زندگی اجتماعی است؛ یعنی دور هم جمع شدیم تا به زندگی اجتماعی بپردازیم و نیازهای مادیمان را تامین کنیم. همین نیازها بود که بشر را دور هم جمع کرده و یک زندگی اجتماعی تشکیل داد. پس جامعه عبارت است از جمع اراده ها، برای تامین نیازمندی های مادی انسان.باید دانست که بعد مادی انسان، بعدی ماندگار نیست. تنها بعد ملکوتی، معنوی و باطنی انسان است که پس از غرق شدن در خدای متعال، ماندگار می شود. اگر با این نگاه با بشر برخورد کنیم، عبادت را مربوط به جنبه فردی انسان می دانیم. در این نگاه عبادت ربطی به جنبه اجتماعی ندارد. پس انبیا هم کاری با این جنبه ندارند. چون پیامبران برای پرورش روح آمده اند. این یک نگاه است.

نگاه دوم
عبادت بزرگ در عرصه اجتماع
در دیدگاه دوّم مهمترین بعد عبادت انسان، بعد اجتماعی آن است. یعنی عظیم ترین عبادت زمانی است که اراده ها با هم ارتباط برقرار می کنند و یک اراده بزرگ ساخته می شود. کسانی که به نگاه اول معتقدند می گویند: دین آمده تا بعد فردی انسان را هدایت کند. انبیا نیز برای هدایت روح انسان آمده اند و جنبه مادی انسان که همان جنبه اجتماعی است ربطی به عبادت ندارد. بشر باید به دلخواه خود زندگی کند.

اما نگاه دوم معتقد است که همه ابعاد زندگی انسان باید بعد معنوی و خدایی و آهنگ پرستش خدای متعال را پیدا کند. بلکه بزرگترین عبادت ها همان عبادت هایی است که در آن انسان ها مکمل همدیگر می شوند و با تعاون اجتماعی آن عبادت را انجام می دهند. بنابراین این گونه نیست که موضوع جامعه موضوع تامین نیازهای مادی باشد. البته این گردهمایی ها هم به شکل های گوناگون می توانند به وحدت بیانجامند؛ گاهی دور هم جمع شدن به انگیزه پرستش خدای متعال است. به عبارت دیگر می خواهند عبادت اجتماعی شکل دهند و به زبان همدیگر عبادت کنند. ممکن است جامعه ای هم بر محور نیازهای مادی شکل بگیرد به گونه ای که همه مناسبات و ساختارهای اجتماعی، در جهت توسعه و ارضای نیاز مادی باشد. ولی سرانجام کار مهم است. یعنی گروهی گردهم می آیند که با برآوردن نیازهای هم و ارتباط دادن روح ها اجتماعی بسازند تا خدا را به زبان جامعه عبادت کنند.

پیشرفت علوم تجربی در بستر اجتماع
اگر انسان بخواهد جدای از جامعه زندگی مادی خودش را اداره کند، از بسیاری از امکانات بی بهره خواهد بود. او دیگر تکنولوژی و امکانات شهری را در اختیار نخواهد داشت. اگر انسان ها می خواستند جداگانه نیازهای مادی خودشان را تامین کنند، اراده ها به هم گره نمی خورد و این تمدن پیچیده امروز ساخته نمی شد. این ها محصول تلاش اجتماعی است. محصول هماهنگی اراده هاست. وقتی فکرها روی هم ریخته می شود، یک فکر بزرگ ساخته می شود. وقتی اراده ها با هم پیوند می خورد یک قدرت بزرگ اجتماعی درست می شود. این قدرت بزرگ اجتماعی است که با تنوع خود می تواند این کارهای بزرگ را انجام بدهد. مثلاً برای تولید یک اتومبیل صدها نوع فعالیت انجام می گیرد. اگر بنا بود یک نفر این کار را انجام بدهد، چنین تولیدی محال بود.

پیشرفت معنویت در بستر اجتماع
اکنون پرسش این است: آیا در حوزه عبادت خدا نمی توان این اجتماع را شکل داد؟ همین گونه که اگر تامین نیاز مادی، به صورت فردی باشد، تنوع و توسعه ندارد، معنویت هم همین طور است. ارتباط روحی بین افراد می تواند بستر عبادت خدا باشد. حبشان، بغضشان، جودشان و بخششان، همه اینها می تواند بستر عبادت باشد. اگر انسان ارتباط اجتماعی نداشت، حسد، بخل و مبارزه با اینها بی معنا می شد و بسیاری از این صفات حمیده ای که شما در فرد می بینید، صفاتی است که در ارتباطات اجتماعی پیدا می شود: باید دانست بخشی از عبادت ما در خانواده اتفاق می افتد. ارتباط خانوادگی ماست که بستر عبادت جمعی را در یک جامعه کوچک می سازد. در بستر عبادت اجتماعی هم این گونه است؛ اگر جامعه شکل گرفت، عبادت اجتماعی اتفاق می افتد.

جریان ولایت در تمام شئونات زندگی در عصر ظهور
در عصر ظهور افزون بر اینکه انسان ها به صورت فردی خدا را می پرستند، حیات اجتماعی شان نیز حول محور امام عصر (عج) شکل می گیرد. آهنگ پیروی از حضرت در همه زندگیشان دیده می شود. پس ولایت ولی خدا باید محور شکل گیری جامعه و عبادت اجتماعی بشود و همه جامعه حول محور این اراده شکل بگیرند. این اراده است که در همه ارواح جاری است و همه روابط از بستر این اراده می گذرد. پس با وجود این باید به سمت تحقق آن حرکت کنیم.

همان گونه که دشمن در بستر رسیدن به جامعه موعود خودش، همه ساز و کارهای جامعه جهانی را به کار می گیرد و می خواهد آن را به نتیجه برساند، ما هم باید تلاش کنیم که جامعه جهانی و پیش از آن دنیای اسلام را در جهت عصر ظهور هماهنگ نماییم؛ یعنی چشم انداز عصر ظهور را در همه زندگی اجتماعیمان جاری کنیم. بنابراین، رسالت ما نسبت به عصر ظهور فقط در تربیت نفوس نیست.

نهضت امام خمینی(ره) مقدمه ای برای جامعه موعود مهدوی
یکی از قدیمی ترین یاران امام (ره) که از آغاز 15 خرداد و قبل از آن با امام در ارتباط بودند نقل می کند: به تهران آمدم تا برای حضرت امام (ره) خبری بیاورم. آغاز نهضت بود و من تحت تعقیب بودم. وقتی آمدم بسیار نگران بودم. امام متوجه نگرانی من شدند. فرمودند: این دفعه شما گرفتار نمی شوید، ولی ما می خواهیم کار بزرگی انجام بدهیم. می خواهیم در ایران یک حکومت اسلامی درست کنیم. بعد در امت اسلامی ایجاد بیداری بکنیم. بعد هم جامعه جهانی را آماده ظهور کنیم. تربیت نفوس است. نگاهی که به تشکیل حکومت ختم می شود نگاهی است که اراده های اجتماعی را جهت می دهد. این نگاه غیر از آن نگاهی است که فقط به تربیت نفوس می اندیشد. اکنون بستر تاریخ ما را به این نقطه رسانده که امت شیعه در یکی از سوق الجیشی ترین مناطق دنیا تشکیل حکومت داده است.

دو جریانی که مدعی تشکیل جامعه جهانی هستند
در مقابل حکومت مدرن قرار دارد که می خواهد همه جامعه جهانی را بر محور آرمانهای خودش هماهنگ کند. به دیگر سخن در پی نهادینه کردن اخلاق مادی در همه ابعاد اجتماعی زندگی بشر است. آنها می خواهند جهان را به سمت آن ایده ها هدایت کنند. ما هم مدعی جامعه جهانی هستیم و می خواهیم جامعه جهانی را به سمت آن نقطه موعود حرکت دهیم. پس تقابل میان دو امتی است که هر دو قدرت پیدا کردند. مبارزه برای رسیدن به عصر ظهور در این دوره با دوره قبل متفاوت است.

سیر تدریجی پیشرفت در جهت تحقق جامعه موعود
پس باید بدانیم که در این مرحله، رسالت ما یک رسالت اجتماعی است. البته هیچ کس مدعی نیست که جامعه ما جامعه موعود انبیاست ولی یک گام به پیش است. ما با تجربه ای که کسب می کنیم تدریجا دست آوردهایی خواهیم داشت که سبب رشد ما می شود. با تجربه و آزمون و خطا باید ضعف هایمان را کم کنیم. دنیای مادی هم با آزمون و خطای فراوان به این نقطه رسیده است. با این وجود آفات بسیاری دارد. ما نباید توقع داشته باشیم که به آسانی به این مهم برسیم. اتفاقا جامعه شیعه پس از سقیفه که حضرت جامعه شیعه را تشکیل دادند هر روز پیشرفت داشته است. هر یک از ائمه معصومین بر اساس برنامه مدونی که از طرف خدای متعال داشتند یک قدم جامعه جهانی را به سمت عصر ظهور پیش بردند.

امام زمان(عج) هدایت گر جامعه تشیع در عصر غیبت
عصر غیبت، عصری است که جامعه تشیع ظرفیت پیدا کرده و می تواند با امامی که نظارت غیر مستقیم دارد، زندگی را ادامه دهد. دست تدبیر امام (ع) از پس پرده غیبت، بالای سر جامعه تشیع است. ایشان جامعه تشیع را قدم به قدم پیش برده اند.

علت دشمنی غرب با تشیع
دشمن با تمام تلاش در همه این هزار و اندی سال در پی این بوده که این مجموعه را محو کند. دشمن می داند که قرار است برخوردی میان اسلام و تمدن غرب رخ دهد. اسلام انقلابی را تمدن غرب رقیب اصلی خودش می داند.به یاد دارید که وزیر امور خارجه سابق آنها در سفرش به خلیج فارس گفته بود: ما ریشه این ملت را می کنیم. به قول امام رضوان الله تعالی علیه، آنها که با ما مخالف نیستند؛ نه با نژادمان مخالفند نه با خصوصیات ملی ما مخالفند؛ مخالفتشان به این دلیل است که می فهمند این نقطه، کانون جوشش اسلام است. این موضوع به زمان حال اختصاص ندارد. در مرحله پایانی تاریخ هم جنگ اصلی و حقیقی بین تشیع و یهود است. در حال حاضر هم این یهود است که این جنگ را علیه اسلام اداره می کند.

یهود، دشمن اصلی شیعه
منظور از یهود، کلیمی ها نیستند. در تورات می خوانیم که حضرت یعقوب از سر شب تا صبح با خدا کشتی گرفت. خدا را زمین زد. خدا گفت از من چه می خواهی؟ گفت: من کرامت می خواهم برای خودم و نسلم و تا ندهی ولت نمی کنم و وعده پیروزی گرفت. اینها یک قوم نژادپرستند. مثلاً این قوم خود را نژاد برتر می دانند. نژادی که خدا مجبور است به آنها قدرت بدهد. شاید معنی «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»[1] که در قرآن آمده همین است. جنگ پایانی نیز میان شیعه و این قوم است. شاید این آیات قرآن همین معنا را در نظر دارند.حال ما باید از نو این قضایا و به تعبیر امروزی ها گزاره ها را درباره جامعه موعود بازنگری کنیم؛ «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنَّا نَصاری»[2] شدیدترین جمعیت ها در دشمنی با مومنین، قوم یهودند و نزدیکترینشان آنهایی هستند که می توانند با شیعه مودت پیدا کنند؛ یعنی نصاری: ذلِک بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسینَ وَ رُهْباناً[3] این ها نزدیک ترین قوم به شیعه هستند. من گمان می کنم این قضایا مطالب دقیقی را بیان می کند.

مسیحیان صهیونیست
دشمن در حال ایجاد مسیحیت صهیونی است. این گروه قوم یهود را در درون خود جا نمی دهند و در پی تکثیر و افزایش تعداد یهود نیستند. آنها حلقه محدودی هستند که خودشان را نژاد برتر و مسلط می دانند. آن ها می خواهند بدنه مسیحیت را استخدام کنند. مسیحیتی که طرفدار اندیشه های صهیونیست است و دشمن خود را نیز اسلام می دانند. در مقابل ما باید با نزدیک شدن به مسیحی ها و وحدت با آنان علیه یهود جبهه گیری کنیم.

جنگ شیطان علیه تشیع
پرچم داری جنگ بین شیعه و یهود با ابلیس و شیاطین است. شیطان دقیقا می داند خط مقابل او خط تشیع است. پس هجوم نظامی، فرهنگی و سیاسی در پیش خواهد بود. البته این کار اکنون هم آغاز شده و دائما فرهنگ تشیع را مورد تهاجم قرار می دهند.

رسالت سنگین فقها
حضرت، بار تشیع را بر دوش فقها گذاشته اند. باید گفت همه مبارزات شیعی، بر محور فقهای عظام شیعه شکل گرفته است. همچنین وظیفه اصلی حفظ شیعه در صیانت از باورهای شیعه و دیگر جهات بر دوش فقها بوده است. گرچه دیگران هم در این زمینه نقش دارند. البته سرنخ این سلسله به دست وجود مقدس امام عصر (عج) بوده و هست. این است که در مجموع، با تمام مبارزه ای که با تشیع در طول این قرن ها وجود داشته، جامعه شیعه یک جامعه رو به پیش بوده است.

ایجاد عقلانیت شیعی، گامی مهم در جهت تحقق جامعه موعود
البته آماده سازی جهان به این معنا نیست که فقط تبلیغ کنیم، به تربیت نفوس بپردازیم. پس جامعه پردازی به سمت عصر ظهور چه می شود؟ ایجاد ساختارهای سیاسی، ایجاد عقلانیت شیعی به سمت عصر ظهور وظیفه کیست؟ اکنون جامعه جهانی سود و زیان خودش را می سنجد. جامعه جهانی بر محور سود دنیا در حرکت است و در این مسیر برای کشورها برنامه ریزی می کند. آیا ما باید در زندگی اجتماعی مان، از همین عقلانیت پیروی کنیم؟ اگر می خواهیم به عصر ظهور بیاندیشیم، باید محاسبه و عقلانیت ما هم در همین مسیر باشد و بر همین اساس باید برای ملت ها برنامه ریزی کنیم. پس به جز تربیت نفوس باید به زمینه سازی در جامعه جهانی هم توجه داشته باشیم.

لیبرال دموکراسی، محور جامعه موعود غرب
جامعه غرب عقلانیتی را از طریق شبکه های ارتباطی و جامعه اطلاعاتی در جهان ایجاد کرده است که عقلانیت را به سمت جامعه موعود خود، یعنی جامعه جهانی بر محور لیبرال دموکراسی هدایت می کند. حتی سندی که برای چشم انداز جامعه اطلاعاتی نوشته اند شبیه منشور سازمان ملل در آغاز شکل گیری جامعه صنعتی است. در اجلاس ژنو سال 2003 و اجلاس تونس سال 2005 اصول پی ریزی و توسعه جامعه اطلاعاتی را به تصویب رساندند که بر محور لیبرال دموکراسی است.

اما ما باید به سمت دیگری حرکت کنیم. ما باید در همین سیر، جریان جامعه اطلاعاتی را تغییر بدهیم و عقلانیت جدیدی ایجاد کنیم. باید به فکر ایجاد یک جامعه اطلاعاتی دیگر باشیم حتی به یک جامعه صنعتی دیگر بیاندیشیم. شاید یکی از شرایط تحقق ظهور، ایجاد اقتدار برای شیعه باشد تا در مقابل رقیب بتواند جامعه جهانی را اداره کند. این موضوع با ادله ای که می فرماید ظهور حضرت دفعتا اتفاق می افتد منافات ندارد. شاید مجبور باشیم از نو ادله عصر ظهور درباره آینده تاریخ بشریت را بازکاوی کنیم.

ذکر مصیبت امام حسین(ع)
«السَّلَامُ عَلَیک یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک وَ أَنَاخَتْ بِرَحْلِک عَلَیکمْ مِنِّی سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِکمْ السَّلَامُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَینِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ»[4]

ای که به عشقت اسیر، خیل بنی آدمند

سوختگان غمت، با غم دل خرمند

هر که طعم این مصیبت را نچشیده از بهره هایش بی خبر است. خوشا به حال کسانی که سوختگان غم تواند.

هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت

با خبران غمت، بی خبر از عالمند

آنهایی که برای امام حسین (ع) سر و دست دادند، آنهایی که به استقبال تیر و نیزه ها می رفتند، سوزش شمشیر را احساس نمی کردند. آنها کسانی بودند که با درک غربت امام حسین(ع) این گونه بیقرار شده بودند. مرحوم شوشتری نقل می کند: سعید بن عبدالله به امام حسین گفت: آقا دشمن به شما نزدیک شده، حلقه محاصره را تنگ کرده و به شما جسارت می کند. دیگر تحمل دیدن این صحنه ها را ندارم. اجازه می دهید به میدان بروم تا نباشم و این صحنه ها را نبینم؟

وقتی وجود مقدس قمر بنی هاشم می خواهد به میدان برود به حضرت عرض کرد: آقا سینه ام تنگ شده. چه چیز سینه قمر بنی هاشم را تنگ کرده؟ دشمن کار را بر امام حسین سخت کرده بود. حالا وقتی بی بی دو عالم می خواهد وداع کند، چه بر او می گذرد؟ چقدر غربت امام حسین جانش را آتش زده. امام حسین تنهای تنها در گودی قتلگاه افتاده و دیگر توان دفاع کردن از خودش را هم ندارد. با هر نفسی که می کشد، خون از زرهش بیرون می زند. دیگر نفس هایش به شماره افتاده و دشمنان همگی به طرف قتلگاه هجوم آوردند. گروهی با نیزه، گروهی با شمشیر و گروهی هم با سنگ. بی بی زینب دست هایش را روی سر می گذارد و صدا می زند: آیا یک مسلمان در میان شما نیست؟

پی نوشت ها:

[1]. المائدة: 64.

[2]. المائدة: 82.

[3]. المائدة: 82.

[4]. مفاتیح الجنان، زیارت عاشوراء.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group