آیه ای که پیامبر را پیر کرد
معشوقي دارم كه شرط وصل خود را آوردن تمام خاكهاي آن تپه در اين محل قرار داده است! حضرت فرمود: با اين جثة كوچك، تو تا كي ميتواني خاكهاي اين تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل كني؟ و آيا عمر تو كفايت خواهد كرد؟!
از خودگذشتگي و استقامت در راه رسيدن به ساحت مقدس امام زمان عليهالسلام
مَتي تَكْثِرُ قَرْعَ الْبابِ يَفْتَحُ لَكَ؛ هر گاه بر كوبيدن دري اصرار ورزي، سرانجام (آن درب) به رويت گشوده خواهد شد.
استقامت و تلاش، يكي از سنّت هاي الهي است كه هر كه تلاش كند خداوند متعال او را به مقام مناسب با آن كوشش نايل مي كند. كتاب الله عظيم از اين حقيقت اين گونه پرده برداشت كه: و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا1 و كساني كه در راه ما تلاش كنند ما راه هاي خويش را به آنها نشان خواهيم داد.
ابن عباس پسر عموي پيامبر اسلام صلوات الله عليه و آله روزي نظر به چهره مبارك رسول خدا انداخت و محاسن سفيد حضرت نظر او را جلب كرد. پرسيد، شما كه چندان سن و سالي نداريد، چرا به اين زودي پير شديد؟ حضرت در پاسخ فرمود: شَيَّبَتْني سُورَةُ هُود، لِمَكانِ هذِهِ الْآيَةِ، فَاسْتَقِمْ كَما اُمِرَتْ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ2 سوره هود به خاطر اين آيهاش مرا پير كرد: پس تو و كساني كه همراه تو به سوي خداوند بازگشت كردهاند استقامت كنيد، همان گونه كه تو را به آن امر كردهام.3
در حالي كه در سوره «شوري» نيز بخش اول همين آيه آمده: (فاستقم كما امرت)4 ولي ايشان اين آيه را موجب پيري زودرس خود ندانستهاند. از اينجا روشن مي شود كه بي ثباتي و عدم مقاومت امت پيامبر، آن عزيز را مبتلا به پيري زودرس كرده است. اي برادر و اي خواهر! بكوش و بجوش تا كه به جايي برسي.
در باب استقامت داشتن، در كتاب «الدر المنثور» آمده كه وقتي آيه: «فاستقم كما امرت و من تاب معك5» نازل گرديد حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: شَمُّروا، شَمُّروا؛ اي مردم! دامن بالا بزنيد، همت به خرج داده و مهياي مقاومت شويد. و ديگر كسي پس از آن، حضرت را خندان نديد.6
شيخ عبدالله پياده رحمهالله7 يكي از عاشقان و دلباختگان حضرت مولا حجت بن الحسن العسكري (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بود. او از همان اوان كودكي محبت فراواني به خاندان عصمت و طهارت عليهمالسلام داشت، و به خاطر همان عشق و ارادتش به اين عزيزان مورد توجه قرار گرفت. او بر اثر بيرغبتي به دنيا و عشق به اهلبيت عليهمالسلام، به زيارت مولايمان صاحبالعصر والزمان ارواحنا فداه نايل گرديده است. يكي از دوستان ايشان نقل ميكند:
ايشان به شخصي كه فرزند يكي از علماي بزرگ مشهد بود، اجازه آمدن به منزلش را نميداد و گاهي كمتوجهي مينمود. اما آن فرد دستبردار نبود و دوباره ميآمد و با ايشان صحبت ميكرد. يك روز شيخ عبدالله از او تعريف كرد. گفتم: پس چرا به او بياعتنايي ميكنيد؟ گفت: بايد چنين كنم تا بدانم كه چه اندازه حاضر است از خود گذشتگي نشان دهد. خواستة آن شخص از ايشان، زيارت وجود مبارك حضرت حجتبنالحسنالمهدي (ع) بود.8
از اينجاست كه از حضرت مولي الموحدين عليهالسلام نقل شده كه فرموده اند: مَتي تَكْثِرُ قَرْعَ الْبابِ يَفْتَحُ لَكَ؛9 هر گاه بر كوبيدن دري اصرار ورزي، سرانجام (آن درب) به رويت گشوده خواهد شد.10نمونهاي از اين كاربرد را در روايتي ديگر كه نقل حكايتي از حضرت داوود نبي علينبيناوآلهوعليهالسلام است، بنگريد:
آن حضرت در حال عبور از بياباني مورچهاي را ديد كه مرتب كارش اين است كه از تپهاي خاك برميدارد و به جاي ديگري ميريزد. از خداوند خواست كه از راز اين كار آگاه شود...، مورچه به سخن آمد كه معشوقي دارم كه شرط وصل خود را آوردن تمام خاكهاي آن تپه در اين محل قرار داده است! حضرت فرمود: با اين جثة كوچك، تو تا كي ميتواني خاكهاي اين تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل كني؟ و آيا عمر تو كفايت خواهد كرد؟! مورچه گفت: همة اينها را ميدانم، ولي خوشم! اگر در راه اين كار بميرم، به عشق محبوبم مردهام! در اين جا حضرت داوود عليهالسلام منقلب شد و فهميد اين جريان درسي است براي او.11
اين حكايت درسي عبرتآموز است براي كساني كه ادعاي عشق به مولا را دارند تا بنگرند كه آيا به اين ميزان از همت و تلاش براي رسيدن به آن سرور عزيز رسيدهاند يا نه؟! البته ناگفته نماند كه دشواريها و پايداري و پايمردي است كه عشق و محبت را سهل و آسان ميسازد.
----------------------
پی نوشت ها:
1. عنكبوت،(29)،69.
2. هود (11)،112.
3. براي اطلاع بيشتر درباره روايات به اين معنا، ر.ك: تفسير نورالثقلين، ذيل همين آيه و مجمع البيان، ج 5، ص 199.
4. شوري،(42)،15.
5. سوره مباركه هود، (42)،15.
6. محمد حسين طباطبائي، الميزان، ج 3، ص 351.
7. شيخ عبدالله از اهالي لردگان بود كه به خاطر مخالفت با برخي از كساني كه در پرداخت خمس آل محمدسلاماللهعليهم سستي ورزيده بودند، به شهر قم هجرت كرد و از آن پس مورد تكريم الهي قرار گرفت. آن بزرگوار به طور معمول، سحرگاهان در خدمت حضرت معصومه سلاماللهعليها به زيارت مشغول بود. او مردي تميز و نظيف و بسيار متواضع بود. اينك قبر شريفش در قبرستان بقيع قم در نزديكي جمكران قرار دارد. ايشان شهير بود كه داراي طيالارض و كمالات معنوي خاصي است و مورد عنايت اهل معنا و كمال بود. از مرحوم دولابي شنيدم كه مردم بين راه مشهد ايشان را مي شناختند و براي او نذر مي كردند. لباس نوي ايشان معمولا هداياي اهل محبت به او بود. رضوان خداوند بر او و همه سالكان راه.
8. صادق حسيني، در كوچة عشق، ص 99.
9. كليني، كافي، ج 2، ص 486، ح 2.
10. حديث ديگري با همين مفهوم از پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله نقل شده كه فرمود: مَنْ قَرَعَ باباً وَ لَجَّ وَلَجَ. جلال الدين بلخي در مثنوي خود اين حديث شريف را به نظمي شيوا درآورده است:
گفت پيغمبر كه چون كوبي دري عاقبت زان در برون آيد سري
11. محمد، محمدي ري شهري، كيمياي محبت ، ص58.
حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی