تأمین زندگی و کمک به پدر و مادر و کاستن از مشکلات خانواده، یکی از مهمترین دغدغههای فکری جوانان و نوجوانان میباشد. نوجوانان مخصوصاً در خانوادههای کم درآمد، میخواهند تا جایی که مقدور میباشد با پیدا کردن شغلی مناسب، هم از فشار اقتصادی خانواده بکاهند و هم از لحاظ مادی به خود متکی باشند.
بسیاری از این دوستان در خانوادههایی زندگی میکنند که دچار مضیقه مالی شدید هستند. در این خانوادهها پدر برای گذران امور زندگی و امرار معاش از صبح تا پاسی از شب، مشغول کار و تلاش میباشد.
فرزندان خردسال و حتی نوجوانان و جوانان چنین خانوادههایی اکثراً از دیدن پدر و شنیدن صدای گرم و محبت آمیز او ـ به دلیل زود از خانه خارج شدن برای کار و دیر برگشتن ـ محروم میباشند. مشاهده این فشارها و سختیها نوجوانان و جوانان را مصمم میکند که با پیدا کردن کاری هر چند موقت و با درآمد ناچیز به خانواده خود کمک کنند.
دستهای از این نوجوانان درس و تحصیل خود را به طور کلی رها میکنند و تمام تلاش و انرژی خویش را برای رسیدن به این هدف، صرف میکنند. گروهی دیگر هم در کنار درس و تحصیل به مشاغلی موقت و صوری دل میبندند، تا از این راه کمکی به پدر و مادر خود بکنند.
«مریم» که 17 سال دارد و تا سوم راهنمایی تحصیل کرده است، در این زمینه میگوید:
«پدرم کارگر یک نانوایی فانتزی میباشد. ایشان موقع کار با جدیت و دلسوزیِ تمام کار میکند، اما مزد و حقوق او بسیار ناچیز است و با زحمت و تلاش او قابل مقایسه نمیباشد. پدرم صبحها ساعت 4 برای کار از خانه بیرون میرود و شبها دیروقت به خانه برمی گردد. با این حال حقوق او کفاف زندگی 7 نفره ما را نمیدهد مخصوصاً که خواهر بزرگترم در شرف ازدواج میباشد. همین امر باعث شده که من و خواهرم از تحصیل چشم پوشی کنیم و در یک بسته بندی مواد غذایی مشغول به کار شویم».
دستهای دیگر از نوجوانان هم نه تنها به خاطر کمک به خانواده بلکه به خاطر سرزنشهای پدر و مادر ـ به دلیل فشار مشکلات مالی و اقتصادی ـ به دنبال کار و اشتغال میباشند. والدین این دسته از نوجوانان به خاطر مشکلات مالی و تأمین فرزندان با سختی و مشقت، از آنها انتظارات فوقالعادهای دارند. گاهی این والدین هستند که از نوجوانشان میخواهند دنبال کاری بروند و با کسب درآمد، ولو به صورت ناچیز و اندک، به آنها کمک کنند. اگر هم فرزندان آنها کاری پیدا نکنند و یا مهارتی برای کاری نداشته باشند، خانواده، همه چیز را از چشم آنها میبینند و به عدم امکانات و گاهی نداشتن استعداد وی توجهی نمیکنند.
«سودابه»، یکی از دوستان جوان ما که 18 سال دارد و ساکن قم میباشد در مورد تأثیر مشکلات مالی بر خانوادهها و عدم اشتغال جوانان میگوید:
«متأسفانه مشکلات مالی میدان پیشرفت بسیاری از نوجوانان مخصوصاً دختران را محدود میکند و از آنجایی که بسیاری از نوجوانان از لحاظ مالی کاملاً وابسته به خانوادههای خود میباشند، این وابستگی اقتصادی مشکلاتی را برای آنان به وجود میآورد. گاهی اوقات والدین به دلیل اینکه مایحتاج فرزندان خود را تأمین میکنند از آنان انتظارات فوقالعادهای دارند و فکر میکنند هر چه از نوجوانان یا جوانان خود میخواهند باید عملی شود و در این زمینه دختران بیشتر آسیب میبینند. والدین نمیدانند که فرزندان آنها، از اینکه فشار مالی فقط روی دوش پدر و مادر میباشد بسیار ناراحت هستند، ولی به علت پیدا نکردن کاری، نمیتوانند از این فشار بکاهند».
نوجوانانی چون «سودابه» از والدین خویش انتظار دارند که از هر گونه سرزنش فرزندان جهت نداشتن کار یا درآمد بپرهیزند و سعی کنند در کنار جوانان به رشد عاطفی، اجتماعی و اقتصادی آنان کمک کنند. والدین باید بدانند که احساس فداکاری و دلسوزی فرزندان، مخصوصاً دختران نسبت به پدر و مادر، بیشتر آنها را وا میدارد که به فکر کار و کمک کردن به خانواده باشند. اما همین که میخواهند وارد بازار کار شوند، با امکانات محدودی مواجه میشوند و گاهی زیر فشار قرار میگیرند و عملاً به کاری میپردازند که هیچ گونه آمادگی و علاقهای به آن ندارند و استعدادهایشان نیز به هدر میرود.
به طور کلی تأمین شغل مناسب و راهنمایی جوانان و نوجوانان باید از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. کوتاهی و سستی در این زمینه، جوانان را به انحراف، بزهکاری و اعتیاد خواهد کشاند و چه بسا با ناراحتیهای روانی مواجه خواهد ساخت.
لذا پدران و مادران به عنوان بهترین مربیان و دلسوزترین افراد برای فرزندان، باید آینده آنها را در نظر بگیرند و با برنامه ریزی صحیح و سنجیده در درجه اول نوجوانان و جوانان خود را به تحصیل و درس تشویق کنند. مشاغل موقت و صوری در یک مقطع زمانی بتواند کمکی به خانواده و یا نوجوان بکند، اما مانع پیشرفت نوجوان در امور تحصیل و علم میشود و باعث میشود آینده نوجوان فدای این گونه مسائل ناچیز گردد. والدین محترم میتوانند با ایجاد روحیه قناعت و صبر و تحمل در فرزندان، آنها را به صرفه جویی و قانع بودن تشویق کنند و خود نیز با صبر و تحمل در مورد مسائل و مشکلات مادی و قانع بودن و صرفه جویی کردن، الگویی مناسب برای نوجوانان خویش باشند.
از طرفی مسئولان امر نیز باید با ایجاد مراکز آموزشی فنی و حرفهای برای چنین نوجوانانی امکان کسب مهارت ـ در مدت نه چندان طولانی ـ را فراهم کنند تا نوجوان بتواند با آگاهی و کسب مهارت وارد بازار کار شود. همچنین میتوانند با ایجاد حرفهها و کارهایی که ضمن انجام آنها افراد، تجربه و مهارت روزافزون کسب میکنند و سطح آگاهی علمی و حرفهای خود را بالا میبرند، به استفاده صحیح از تواناییها و مهارتهای جوانان کمک کنند و امکان ارتقای مهارتی آنان را نیز ضمن انجام کار، فراهم سازند.
در کنار این عوامل نوجوانان نیز باید بدانند که قدردانی از زحمات پدر و مادر و انتظارات بی جا از آنها نداشتن و صرفه جویی در هزینهها و قناعت در امور مادی بهترین و شایستهترین کمک به والدین آنها میباشد. اگر نوجوانان از والدین خواهشها و یا توقعات بی شمار نداشته باشند مسلماً والدین نیز از نوجوانان به جز درس خواندن و تحصیل انتظار کار و یا درآمدی نخواهند داشت. بزرگترین آرزوی والدین موفقیت فرزندان در امر تحصیل و کسب مدارج علمی میباشد. پس نوجوانان باید با استفاده صحیح از راهنماییهای والدین و تحمل مشکلات به وسیله قناعت و صرفه جویی به فکر آینده خویش باشند و به مشاغل موقت و کاذب دل نبندند که این گونه مشاغل، مشکل مادی آنها و خانوادههایشان را حل نخواهد کرد.
http://www.hawzah.net