نماز شب نشانه بهشتيان
كانوا قليلاً من اللّيل ما يهجعون و بالاسحار هم يستغفرون.
آنها (پرهيزكاران) كمي از شبها را ميخوابيدند و در سحرگاهان استغفار ميكردند.«ذاريات ، 17 و 18»
پاداش سحر خيزان و نيكوكاران
آيات بعد به توضيح چگونگي نيكوكار بودن آنها پرداخته، سه وصف را از ميان اوصاف آنها بيان ميكند.
نخست اين كه: آنها كمي از شبها را ميخوابيدند» «كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون».
(يهجعون) از ماده (هجوع) به معني خواب شبانه است.
بعضي گفتهاند منظور اين است كه آنها اكثر شب را بيدار بودند و كمي از شب را ميخوابيدند، و به اصطلاح همواره شب زندهدار بودند.
ولي از آنجا كه اين حكم به صورت يك دستور عمومي براي پرهيزكاران و محسنين بعيد به نظر ميرسد اين تفسير مناسب نيست، بلكه منظور اين است كه آنها كمتر اتّفاق ميافتاد تمام شب را بخوابند، و به تعبير ديگر (ليل) (شب) به صورت جنس و عموم در نظر گرفته شده.
بنابراين همه شب بخشي را بيدار بودند و به عبادت و نماز شب ميپرداختند و شبهايي را كه تماماً در خواب باشند و عبادت شبانه از آنها به كلّي فوت شود كم بوده است.
اين تفسير در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز نقل شده است.[1]
دومين وصف آنها را چنين بيان ميكند: آنها پيوسته در سحرگاهان استغفار ميكردند «و بالاسحارهم يستغفرون».
در آخر شب كه چشم غافلان در خواب است، و محيط از هر نظر آرام، قال و غوغاي زندگي مادّي فرو نشسته، و عواملي كه فكر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است برميخيزند، و به درگاه خدا ميروند، در پيشگاه معبود به راز و نياز ميپردازند، نماز ميخوانند، و مخصوصاً از گناهان خود استغفار ميكنند.
بسياري معتقدند كه منظور از استغفار در اينجا همان نماز شب است، از اين جهت كه قنوت نماز وتر مشتمل بر استغفار است.
(اسحار) جمع (سحر) (بر وزن بشر) در اصل به معني پوشيده و پنهان بودن است، و چون در ساعات آخر شب پوشيدگي خاصّي بر همه چيز حاكم است (سحر) ناميده شده.
واژه (سحر) (بر وزن شعر) نيز به چيزي گفته ميشود كه چهره حقائق را ميپوشاند و يا اسرار آن از ديگران پوشيده است.
در روايتي در تفسير (درّ المنثور) آمده است كه پيغمبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود:
ان آخر الليل في التهجد احب الي من اوله، لان الله يقول و بالاسحارهم يستغفرون: آخر شب براي تهجد (نماز شب) نزد من محبوبتر است از آغاز آن، زيرا خداوند ميفرمايد: پرهيزكاران در سحرگاهان استغفار ميكنند.[2]
و در حديث ديگري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم: (كانوا يستغفرون الله في الوتر سبعين مرة في السحر): (نيكوكاران بهشتي در نماز وتر به هنگام سحر هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش ميكردند).[3]
ـ و در درّ منثور است كه ابن مردويه از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: براي شب زندهداري و نماز شب آخر شب را بيشتر از اوّل شب دوست دارم چون خداي تعالي فرموده: «و بالاسحارهم يستغفرون».
و در همان كتاب است كه ابن مردويه از ابن عمر از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت كرده كه در پاسخ كسي كه از معناي جمله «و بالاسحارهم يستغفرون» پرسيد، فرمود: يعني نماز ميخوانند.
ـ مؤلف: شايد تفسير استغفار به نماز از اين جهت است كه استغفار جزئي از نماز شب يعني نماز وتر است، همچنان كه در آيه: «و قرآن الفجران قرآن الفجر كان مشهوداً»[4] منظور از قرآن فجر همان نماز است.[5]
[1] . مرحوم طبرسي در مجمع البيان به اين حديث اشاره كرده است (ج 9، ص 155) در تفسير صافي نيز حديث از كافي به اين صورت نقل شده است: «كانوا اقل الليالي يفوتهم لا يقومون فيها» (تفسير صافي ذيل آيهي مورد بحث).
[2] . در المنثور، ج 6، ص 113.
[3] . نمونه ج 22، ص 321 ـ 322 ـ 323.
[4] . اسري / 78.
[5] . الميزان. ج 18 ص 586.