خطبه نماز جمعه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ
و اذا رأوا تجارةً او لهوا انفضّوا اليها و تركوك قائماًَ قل ما عند الله خيرٌ من اللّهو و من التّجارة و الله خير الرّازقين.
هنگامي كه تجارت يا سرگرمي و لهوي را ببينند پراكنده ميشوند و به سوي آن ميروند و تو را ايستاده به حال خود رها ميكنند. بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است و خداوند بهترين روزي دهندگان است. «جمعه ، 11»
شأن نزول:
در شأن نزول اين آيات يا خصوص آيه (و اذا رأوا تجارة) روايات مختلفي نقل شده كه همه آنها از اين معني خبر ميدهد كه در يكي از سالها كه مردم مدينه گرفتار خشكسالي و گرسنگي و افزايش نرخ اجناس شده بودند (دحيه) با كارواني از شام فرا رسيد و با خود مواد غذايي آورده بود در حالي كه روز جمعه بود و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مشغول خطبه نماز جمعه بود، طبق معمول براي اعلام ورود كاروان طبل زدند و حتي بعضي ديگر آلات موسيقي را نواختند مردم با سرعت خود را به بازار رساندند در اين هنگام مسلماناني كه در مسجد براي نماز اجتماع كرده بودند خطبه را رها كرده و براي تأمين نيازهاي خود به سوي بازار شتافتند تنها دوازده مرد و يك زن در مسجد باقي ماندند (آيه نازل شد و آنها را سخت مذمّت كرد) پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: اگر اين گروه اندك هم ميرفتند از آسمان سنگ بر آنها ميباريد.[1]
در اين آيه بحث كساني كه پيغمبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ را به هنگام نماز جمعه رها كردند و براي خريد از قافله تازه وارد به بازار شتافتند شديداً مورد ملامت قرار داده است.
تعبير به لهو اشاره به طبل و ساير آلات لهوي است كه به هنگام ورود قافله تازهاي به مدينه ميزدند كه هم نوعي اخبار و اعلام بود و هم وسيلهاي براي سرگرمي و تبليغ كالا، همانگونه كه در دنياي امروز نيز در فروشگاههايي كه به سبك غرب است نيز نمونه آن ديده ميشود.
تعبير به (انفضوا) به معني پراكنده شدن و انصراف از نماز جماعت و روي آوردن به كاروان است كه در شأن نزول گفته شد هنگامي كه كاروان (دحيه) وارد مدينه شد (و او هنوز اسلام را اختيار نكرده بود) با صداي طبل و ساير آلات لهو مردم را به بازار فرا خواند مردم مدينه حتي مسلماناني كه در مسجد مشغول استماع خطبه نماز جمعه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بودند به سوي او شتافتند و تنها سيزده نفر و به روايتي كمتر در مسجد باقي ماندند.
ضمير در (اليها) به تجارت باز ميگردد يعني به سوي مال التجارة شتافتند، اين به خاطر آن است كه لهو هدف اصلي آنها نبود بلكه مقدمهاي بود براي اعلام ورود كاروان و يا سرگرمي و تبليغ كالا در كنار آن.
تعبير به (قائماً) نشان ميدهد كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ايستاده خطبه نماز جمعه ميخواند چنانكه در حديثي از (جابر بن سمره) نقل شده كه ميگويد: (هرگز رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را در حال خطبه نشسته نديدم و هر كس بگويد نشسته خطبه ميخواند تكذيبش كنيد.
و نيز روايت شده كه از (عبدالله بن مسعود) پرسيدند: (آيا پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ايستاده خطبه ميخواند؟ گفت: مگر نشنيدهاي كه خداوند ميگويد و تركوك قائماً: (تو را در حالي كه ايستاده بودي رها كردند).
در تفسير (درالمنثور) آمده است كه اولين كسي كه نشسته خطبه نماز جمعه خواند معاويه بود!.
[1] . «مجمع البيان»، ج9، ص287 و غالب تفاسير ديگر.