مخالفت ابليس از سجده بر آدم
و اذ قلنا للملئكة اسجدوا لادم فسجدوا الاّ ابليس ابي و استكبر و كان من الكافرين.
و هنگامي كه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده و خضوع كنيد، همگي سجده كردند جز شيطان كه سرباز زده و تكبر ورزيد (و به خاطر نافرماني و تكبر) از كافران شد.« بقره ، 34»
سجده براي آدم:
مسأله سجده براي آدم در سورههاي مختلف قرآن آمده است، مانند سوره اعراف، آيه 11 و حجر: 30 و اسراء: 61 و كهف: 50 و طه: 116.
وضع آيات راجع به اين موضوع نشان ميدهد كه اين مرحله (سجده بر آدم) بر مرحله نخستين از آيات مورد بحث (مسأله اعلام خلافت زمين و گفتگوهاي فرشتگان با خدا) مقدّم است، زيرا در سوره (حجر) ميخوانيم:
فاذا سويته و نفخت فيه من روحي فقعوا له ساجدين.[1]
هنگامي كه آفرينش او را پايان دادم و جان در او دميدم، به خاطر او سجده كنيد اينجا است كه روشن ميشود، مسأله سجده بر او قبل از آزمايش ملائكه است. گواه ديگر بر اين موضوع اين است كه اگر دستور سجده بعد از روشن شدن مقام آدم بود، افتخاري براي ملائكه محسوب نميشد، زيرا در آن زمان مقام آدم بر همه آشكار شده بود.
و از همين جا ميتوان به شرافت و بزرگي اين انسان پي برد كه درجه بزرگي او آنچنان است كه پس از تكميل خلقت وي تمام فرشتگان دستور مييابند در برابر او خضوع كنند.
راستي هم كسي كه لياقت سرپرستي زمين را داشته و از علوم و اسرار آفرينش مطلّع باشد شايسته هر نوع احترام است.
ما در برابر انساني كه چند فرمول بيشتر بلد نيست چه اندازه كرنش ميكنيم چه رسد به اوّلين انسان آن هم با آن معلومات سرشار.
مخالفت ابليس
فرشتگان هنگام خلقت آدم، شاهد و ناظر بودند ابليس يكي از افراد بنيالجان، (مخلوق قبل از آدم در اين جهان) نيز جزو اين گروه، آن منظره را مشاهده ميكرد.
و شاهد بر اين كه او از طائفه فرشتگان نبود آيه 50 سوره كهف است، آنجا كه ميفرمايد:
فسجدوا الا ابليس كان من الجن:
جز ابليس ـ كه از طايفه (جن) بود ـ همه سجده كردند.
پس از تكميل خلقت آدم و بخشيدن حيات به او تمام فرشتگان و حضّار آن صحنه مأمور سجده و خضوع در برابر اين موجود، (و گل سر سبد موجودات)، گرديدند.
فرشتگان همه در برابر او به سجده افتادند، ولي در اين ميان ابليس سر باز زد و از سجده كردن امتناع ورزيد، خود را بالاتر از اين موجود خاكي دانست، كه بخواهد در برابر او سر تعظيم فرود آورد، قرآن در ذيل اين آيه اشاره ميكند ابليس جزو كافران بود، زيرا او به دستورات حضرت حقّ گردن نمينهاد، و براي آن ارزشي قائل نبود، در اينجا نيز زير بار فرمان نرفت.
آيا سجده براي خدا بود يا براي آدم؟
شكّي نيست كه سجده به معني پرستش مخصوص خدا است، و غير از خدا هيچ معبودي در جهان نيست، و معني توحيد (الله) (توحيد عبادت)همين است كه غير خدا را پرستش نكنيم.
بنابراين جاي ترديد باقي نميماند كه فرشتگان براي آدم سجده پرستش نكردند بلكه سجده براي خدا به خاطر آفرينش چنين موجودي بود و يا اين كه، سجده براي آدم به معني خضوع در مقابل آدم بوده است نه پرستش.
و نظير اين بحث در سجده پدر و مادر و برادران يوسف ـ عليه السّلام ـ در برابر او نيز خواهد آمد.[2]
در احتجاج از حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ از پدران گراميش ـ عليهم السّلام ـ نقل شده كه: يك مرد يهودي از امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ در معجزات پيغمبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مقابل معجزات انبياء ـ عليهم السّلام ـ سئوال كرد و گفت: خدا ملائكه را براي آدم به سجده كردن وادار نمود، آيا درباره (محمّد) چيزي از اين قبيل انجام داد؟ علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: صحيح است، امّا خداوند ملائكه را به سجده كردن آدم وادار كرد نه به عنوان عبادت تا غير از خداوند عزّوجلّ يعني آدم را عبادت كرده باشند، بلكه به عنوان اعتراف به برتري او و رحمتي از جانب خدا براي آدم بود، امّا خدا به محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ بالاتر از اين داد، (چه اين كه) خداوند جل و علا در جبروتش بر او درود فرستاد و تمام ملائكه نيز درود فرستادند و عموم مؤمنان متعبدند كه درود بر او بفرستند، پس اي يهودي اين (كرامت از كرامت آدم) بيشتر است!
در تفسير قمي نقل شده است كه: خدا آدم را آفريد سپس چهل سال تصوير (مجسمه) آدم باقي ماند و شيطان از كنار آن عبور ميكرد و ميگفت براي مطلب مهمّي آفريده شدهاي (يا براي چه مطلبي آفريده شدهاي؟) سپس عالم مراد امام است فرمود: شيطان گفت: اگر خدا به من دستور دهد براي اين سجده كنم سرپيچي خواهم كرد، تا آنجا كه ميفرمايد: سپس خداوند متعال به ملائكه فرمود: براي آدم سجده كنيد، همگي سجده كردند ولي ابليس آن حسدي را كه در دل داشت ظاهر ساخت و از سجده كردن امتناع ورزيد.
در تفسير اين كلام خدا (فبدت لهما سوآتهما) فرمود: عورت آن دو (آدم و حواء) ديده نميشد بعداً آشكار شد و فرمود: درختي كه آدم از خوردن آن ممنوع گرديد (سنبله) بود (ظاهراً اشاره به خوشه گندم است).[3]
اين آيات، مقام و عظمت و جلالي را كه خدا به آدم داده بيان ميكند كه به ياد بياور اي محمّد (اذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم) وقتي كه ما به ملائكه گفتيم براي آدم سجده كنيد، ظاهر آيه نشان ميدهد كه امر خدا متوجّه همه ملائكه حتّي جبرئيل و ميكائيل بوده است. آيات ديگر چون (فسجد الملائكة كلهم اجمعون الّا ابليس)[4] در همه ملائكه سجده كردند جز ابليس همين مطلب را تأييد ميكند كه امر متوجّه همه بوده است. بعضي ديگر معتقدند: مخاطب اين امر گروهي از ملائكه بودند كه شيطان از آنها بود.
آيا ترك سجده كفر است؟
سؤالي در اينجا پيش ميآيد كه آيا ترك سجده كفر است و چطور در قرآن كفر شمرده شده است؟ در پاسخ بايد گفت: كفر ابليس نه تنها به علت ترك سجده بود بلكه سجده نكردن چيزهاي ديگري را نيز همراه داشت از اين قرار:
1ـ او معتقد شد كه خدا او را امر به كاري بيهوده كرده است و در اين سجده هيچ فائده و مصلحتي نيست.
2ـ او از سجده خودداري كرد روي تكبّر و سرپيچي از فرمان و الآن نيز اگر كسي نماز نخواند و سجده نكند روي اين تمرّد و سرپيچي مسلّماً كافر شمرده ميشود.
3ـ او سجده نكرد و پيامبر خدا را مسخره و استهزاء نمود كه كاشف از كفر او بود.
جبر باطل است
از سه قسمت اين آيه ضمناً ميتوان استفاده كرد كه جبر باطل است. اوّلاً فرمود (أبي) يعني سرپيچي كرد كه معنايش اين است ميتوانست ولي ثانياً ميفرمايد: (فسجدوا الا) كه از آن فهميده ميشود سجده كار ملائكه بود، ثالثاً ملائكه را به امتثال فرمان خدا و سجده به آدم مدح و ستايش و ابليس را به ترك آن سرزنش مينمايد و مدح و ذم هميشه درباره افعال اختياري است امّا معتقدين به جبر ميگويند او سجده نكرد زيرا براي اين كار خلق نشده بود و توانايي بر آن را نداشت.[5]
[1] . مفسر معروف «آلوسي» نيز اشاره به اين معني كرده است.
[2] . تفسير نمونه، ج 1، ص 183.
[3] . تفسير الميزان، ج 1، ص 163.
[4] . آيهي 30 از سورهي حجر و 73 از سورهي ص.
[5] . تفسير مجمع البيان، ج 1، ص 187.