رفع ناراحتيهاي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از طريق نماز
فسبّح بحمد ربّك و كن من السّاجدين.
براي دفع ناراحتي آنان پروردگارت را تسبيح و حمدگو و از سجده كنندگان باش. «حجر ، 98»
به عنوان دلداري و تقويت هر چه بيشتر روحيه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اضافه ميكند ما ميدانيم كه سخنان آنها سينه تو را تنگ و ناراحت ميسازد.
لقد نعلم انّك يضيق صدرك بما يقولون.[1]
روح لطيف تو و قلب حساست، نميتواند اين همه بدگويي و سخنان كفر آميز را تحمل كند و به همين دليل ناراحت ميشوي.
ولي ناراحت مباش براي زدودن آثار سخنان زشت و ناهنجارشان به تسبيح پروردگارت بپرداز و در برابر ذات پاكش سجده كن «فسبح بحمد ربك و كن من الساجدين»
چرا كه اين تسبيح خداوند اولاً اثرات بد گفتار آنها را از دلهاي مشتاقان ميزدايد و از آن گذشته به تو نيرو و توان ميبخشد نور و صفا ميدهد روشنايي و جلا ميآفريند پيوندت را با خدا محكم ميكند ارادهات را نيرومند ميسازد و به تو قدرت تحمل بيشتر و جهاد پيگيرتر و قدم را سختتر ميكند.
لذا در روايات از ابن عباس ميخوانيم: هنگامي كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ غمگين به نماز برميخاست (آثار اين حزن و اندوه را در نماز از دل ميشست.)
تأثير توجه به خدا در قدرت روح
در زندگي انسان هميشه مشكلاتي بوده و هست و اين طبيعت زندگي دنيا است و هر قدر انسان بزرگتر باشد اين مشكلات بزرگتر است و از اين رو ميتوان به عظمت مشكلاتي كه پيامبر در آن دعوت بزرگش با آن روبرو بود پي برد.
ولي ميبينيم خداوند به پيامبرش دستور ميدهد كه براي كسب نيرو و سعه صدر بيشتر در برابر انبوه اين مشكلات به تسبيح پروردگار و نيايش و سجده بر آستانش روي آورد اين نشان ميدهد كه عبادت اثر عميقي در تقويت روح و ايمان و اراده آدمي دارد.
از روايات مختلف نيز استفاده ميشود كه پيشوايان بزرگ هنگامي كه با بحرانها و مشكلات عظيم روبرو ميشدند به در خانه خدا ميرفتند و در پرتو عبادتش آرامش و نيرو مييافتند.
عبادت و تكامل
ميدانيم انسان موجودي است كه بالاترين استعداد تكامل را دارد از نقطه عدم آغاز به حركت كرده و به سوي بينهايت همچنان پيش ميرود و هرگز چرخ تكامل او (هرگاه در مسير باشد) متوقف نخواهد شد.
از طرفي ميدانيم عبادت مكتب عالي تربيت است انديشه انسان را بيدار و فكر او را متوجه بينهايت ميسازد گرد و غبار گناه و غفلت را از دل و جان ميشويد صفات عالي انساني را در وجود او پرورش ميدهد، روح ايمان را تقويت و آگاهي و مسؤوليت به انسان ميبخشد.
و به همين دليل ممكن نيست انسان لحظهاي در زندگي از اين مكتب بزرگ تربيتي بينياز گردد و آنها كه فكر ميكنند انسان ممكن است به جايي برسد كه نيازي به عبادت نداشته باشد يا تكامل انسان را محدود پنداشتهاند و يا مفهوم عبادت را درك نكردهاند.
علامه طباطبايي در تفسير (الميزان) در اين زمينه بياني دارد كه فشرده و خلاصه آن را ذيلاً ميآوريم: (همه موجودات اين جهان به سوي تكامل ميروند، و نوع انسان تكاملش در دل اجتماع صورت ميگيرد، به همين دليل ذاتاً اجتماعي آفريده شده است.
مراد از ساجدين چيست؟
خداي سبحان به پيامبر گرامي خود سفارش ميفرمايد كه او را تسبيح و حمد گويد و سجده و عبادت كند و يا اين مراسم را ادامه دهد و اين سفارش را متفرع بر تنگي حوصله از زخم زبانهاي كفّار نمود معلوم ميشود كه تسبيح و حمد خدا و سجده و عبادات در ازاله اندوه و سبك كردن مصيبت اثر دارد.
ـ مراد به ساجدين در آيه نمازگزاران است. و دستور به نماز خواندن است نه تنها سجده و اگر نماز را سجده ناميد بخاطر اين است كه سجده افضل اجزاء نماز است و مقصود از تسبيح و تحميد، زباني گفتن سبحان الله و الحمد الله و امثال آن است.
در دُر منثور است كه ابن مردويه و ديلمي از ابي الدرداء روايت كرده كه گفت، از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ شنيدم كه ميفرمود به من دستور نرسيده كه تاجر باشم و مال جمع كنم و يا به بسياري مال افتخار نمايم بلكه به من وحي شده كه پروردگارت را بحمد تسبيح كن و از ساجدان باش و پروردگارت را عبادت كن تا تو را يقين آيد.
رسول خداـ صلّي الله عليه و آله ـ هم بر طبق دستور پروردگارش صبر كرد تا آن جا كه شكنجههاي سختي از دشمن بديد و نسبتهاي ناروايي از ايشان شنيده و در آخر ديگر كاسه صبرش لبريز شد خدايتعالي فرمود: «و لقد نعلم انك يضيق صدرك بما يقولون فسبح بحمد ربك و كن من الساجدين».[2]
[1] . سورهي حجر آيهي 97.
[2] . الميزان. ج 12 ص 286.