نماز همراه با مردمداري
و اذ اخذنا ميثاق بني اسرائيل لا تعبدون الاّ الله و بالوالدين احساناً و ذي القربي و اليتامي و المساكين و قولوا للنّاس حسناً و اقيموا الصّلوة و اتوا الزّكوة ثمّ تولّيتم الاّ قليلاً منكم و انتم معرضون.
و ياد آريد هنگامي را كه از بنياسرائيل عهد گرفتيم كه جز خدا نپرستيد و نيكي كنيد درباره پدر و مادر و خويشان و يتيمان و فقيران و به زبان خوش با مردم تكلّم كنيد و نماز به پاي داريد و زكات مال خود بدهيد پس شما عهد شكسته و روي گردانيديد جز چند نفري و شماييد كه از حكم و عهد خدا برگشتيد. « بقره ، 83»
نماز يكي از پيمانهاي الهي
ـ طبق صريح قرآن در اين پيماني كه بني اسرائيل خود شاهد آن بودند و به آن اقرار كردهاند اين مطالب آمده است.
1ـ به جز خداوند يعني (الله) را پرستش نكنند و سر تعظيم در برابر هيچ بتي فرود نياورند.
2ـ نسبت به پدر و مادر احسان و نيكي روا دارند.
3ـ نسبت به خويشاوندان و بستگان و ايتام و فقراء و محرومان نيز به نيكي رفتار نمايند.
4ـ رفتار اجتماعي خويش را نيك گردانند و با سخنان نيكو با مردم روبرو گردند؛ آن چنان با مردم سخن گويند كه دوست دارند ديگران با آنها چنين صحبت كنند.
5ـ نماز (توجّه به خدا در همه حال) را مراعات نمايند.
6ـ در زكات (اداء حقّ محرومان اجتماع) كوتاهي روا ندارند.
7ـ خون يكديگر را نريزند و بر ضدّ هم جنگ و خونريزي به راه نيندازند.
8ـ كسي را از خانه و وطن خود آواره نگردانند.
9ـ چنانچه كسي در ضمن جنگ از بنياسرائيل اسير شد همه براي آزادي او كمك كنند (يعني فديه دهند و او را آزاد سازند).[1]
ولي چنان كه در اين آيات ميخوانيم آنها از مواد اين عهدنامه روي برتافتند و به جز تعداد كمي از آنان از خداپرستي و نيكي به پدر و مادر و نيكي به بستگان و ايتام و فقراء و از گفتار نيك با مردم سر پيچيدند، خدا را فراموش كردند و نماز را كنار گذاشتند و حقّ محرومان را ناديده گرفتند.
داستان آموزنده
17ـ در عصر رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود، يكي از بانوان مسلمان روزها روزه ميگرفت و شبها با نماز و ساير عبادات به سر ميآورد ولي بد اخلاق بود و با نيش زبانش همسايگان را ميآزرد. شخصي به محضر رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمد و از آن بانو تعريف كرد كه با نماز و روزه سر و كار دارد ولي يك عيب دارد و آن اين كه بد اخلاق است و با نيش زبانش، همسايگان را ميآزارد.
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: لا خير فيها هي من اهل النّار، در چنين زني خيري نيست، او اهل دوزخ است.[2]
يعني با اين كه او بر گناه خود ادامه ميدهد نماز و عبادات او، بيخاصّيت و بيخير است.
پس بداخلاقي مانع كمال نماز ميشود.
[1] . تفسير نمونه، ج 1، ص 228.
[2] . بحار الانوار، ج 71، ص 392.