ياد خدا سبب رستگاري
و اذكروا الله كثيراًِ لعلّكم تفلحون.
خدا را فراوان ياد كنيد تا رستگار شويد.«انفال ، 45»
شكّ نيست كه منظور از ياد خدا تنها ذكر لفظي نيست، بلكه خدا را در درون جان حاضر ديدن و به ياد علم و قدرت بيپايان و رحمت وسيعش بودن است. اين توجّه به خدا روحيه سرباز مجاهد را تقويت ميكند و در پرتو آن احساس مينمايد كه در ميدان مبارزه تنها نيست. تكيهگاه نيرومندي دارد كه هيچ قدرتي در برابر آن مقاومت نميكند و اگر هم كشته شود به بزرگترين سعادت، يعني سعادت شهادت رسيده است و در جوار رحمت حقّ رستگار خواهد بود، خلاصه ياد خدا به او نيرو و آرامش و قوّت و قدرت و پايمردي ميبخشد.
ـ به علاوه ياد عشق زن و فرزند و مال و مقام را از دل بيرون ميراند و توجّه به خدا آنها را كه باعث سستي در امر مبارزه و جهاد ميشود از خاطر ميبرد.[1]
در الميزان آمده:
ذكر خدا در جمله (و اذكرو الله كثيرا) به معناي ياد خدا در دل و در زبان است چه اين هر دو قسم ذكر است و معلوم است كه آن چيزي كه مقاصد آدمي را از يكديگر مشخص و جدا ميكند آن حالات دروني و قلبي انسان است.
ـ ذكر را مقيّد به (كثير) كرد براي اين بود كه در ميدانهاي جنگ هر لحظه صحنههايي كه انسان را به دوستي زندگي فاني و شيريني زخارف دنيوي وادار ساخته و شيطان هم با القاء وسوسه خود آن را تأييد كند تكرار ميشود و لذا فرمود: خدا را زياد ياد كنيد تا بدين وسيله روح تقوي در دلها هر لحظه تجديد و زندهتر شود.[2]
[1] . تفسير نمونه، ج 7، ص 194.
[2] . تفسير الميزان، ج 9، ص 146.