نماز سبب رستگاري
قدا فلح من تزكّي، و ذكر اسم ربّه فصلّي
مسلماً رستگار ميشود كسي كه خود را تزكيه كند، و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند. «اعلي ، 14 ، 15»
و در آيات مورد بحث به نجات اهل ايمان و عوامل اين نجات اشاره ميكند نخست ميفرمايد( مسلماً رستگار ميشود كسي كه خود را تزكيه كند). قد افلح من تزكي
و نام پروردگارش را به ياد آورد و به دنبال آن نماز بخواند ، وذكر اسم ربه فصلي
به اين ترتيب عامل فلاح و رستگاري و پيروزي و نجات را سه چيز ميشمرد: (تزكيه) و (ذكر نام خداوند) و سپس (به جا آوردن نماز)
در اين كه منظور از (تزكيه) چيست تفسيرهاي گوناگوني ذكر كردهاند.
نخست اين كه منظور پاكسازي روح از شرك است به قرينه آيات قبل و نيز به قرينه اين كه مهمترين پاكسازي همان پاكسازي از شرك است.
منظور پاكسازي دل از رذايل اخلاقي و انجام اعمال صالح است.
رستگار شد كسي كه نفس خود را از فجور و اعمال زشت پاك كرد و به زينت تقوي بياراست.[1]
كلمه: (تزكي) به معناي در پي پاك شدن است. و در اينجا منظور پاك شدن از لوث تعلقات مادي دنيوي است كه آدمي را از امر آخرت منصرف و مشغول ميكند به دليل اين كه دنبالش فرموده: (بل تؤثرون الحياة الدنيا) الخ و نيز منظور از تزكي برگشتن به خدايتعالي و توبه كردن است.
چون يكي از وسايلي كه دل انسان را از فرو رفتگي در ماديات حفظ ميكند توبه است و نيز انفاق در راه خدا است كه باز دل را از لوث تعلقات مالي پاك ميكند و حتي اگر دستور دادهاند قبل از نماز وضو بگيريم و وضو گرفتن را هم تطهّر خواندهاند در حقيقت خواستهاند طهارت از آلودگيهايي كه صورت و دست و پاي انسان در اشتغال به امور دنيا به خود ميگيرد مجسم و ممثل كرده باشند. (و ذكر اسم ربه فصلي)
ظاهراً مراد به ذكر نام خدا ذكر زباني و مراد به صلوة همان نماز معمولي و توجه خاص عبودي است كه در اسلام تشريع شده است.
و اين دو آيه به حسب ظاهر مدلولي كه دارند نسبت به همه مصاديق طهارت كه برايتان شمرديم عموميت دارد ولي از نظر روايات وارده از ائمه اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ تنها درباره زكات فطره نماز عيد نازل شده روايات وارده از طرق اهل سنت هم همين را ميگويد.[2]
[1] . نمونه، ج 26 ص 202.
[2] . الميزان. ج 20، ص 634.