سيد نعمت الله جزائري در كتاب انوار نعمانيه مينويسد: يكي از دوستان مورد اعتماد و عادلم گفت با خود فكر كردم كه در حديث وارد شده هر كس دو ركعت نماز او قبول شود عذاب نميشود. تصميم گرفتم به مسجد كوفه بروم در آنجا دو ركعت نماز با حضور قلب بخوانم و خود را از وساوس شيطان خالي نمايم، ناگاه به خاطرم گذشت كه مسجد كوفه مناره ندارد، اگر كسي بخواهد منارهاي براي آن بسازد از كجا سنگ و گچ تهيه كند، بالاخره به فكرم رسيد كه از فلان محل بهتر ميشود، تهيه نمود، كمكم تعيين كردم كه در چند روز اين مناره تمام ميشود و سر مناره را چگونه ميسازند.
همينكه دو ركعت نماز تمام شد. متوجه شدم من هم از ساختمان مناره فارغ شدهام. فهميدم به مسجد كوفه آمدم براي ساختن مناره نه براي دو ركعت نماز با حضور قلب.[1]
[1] . پند تاريخ، ج5، ص221.