نقش جامعه در گرایش جوانان به نماز
مسئوليت جامعه
جامعه نيز در امر راهنمايي و هدايت نسل جوان و زمينه سازي براي سوق دادن آنان به سمت مذهب و تکاليف ديني و تعليم آن ها وظيفه دارد. اصل نظارت اجتماعي ايجاب مي کند که محيط سالم و زمينه ساز براي رشد مذهب در ميان جوانان، فراهم شود.
اسلام مسئله امر به معروف و نهي از منکر را وظيفه عموم قرار داده است. در جوامع اسلامي مردم بايد مرشد، هادي و راهنما و ولي يکديگر باشند و با همکاري هم و امکان کنترل اجتماعي. فضاي سالم براي جوانان و نوجوانان را فراهم آورند.
در جامعه اسلامي مردم وظيفه دارند جلوي نابساماني ها را بگيرند، راه نفوذ و گسترش عوامل فساد را سد کنند، محيطي سالم را براي جوانان فراهم آورند تا جوانان و نوجوانان با فضيلت، در جامعه پرورش يابند. سلامت اعتقادي و اخلاقي مردم و حاکميت فرهنگ معنوي بر فضاي عمومي جامعه مي تواند در مذهبي کردن و نمازي نمودن (جوانان و نوجوانان) مؤثر باشد.[1] .
وقتي يک نوجوان و جوان صداي مؤذن را مي شنود و جامعه نيز در مقابل حساسيت از خود نشان مي دهد. او اشتياق جامعه را در برابر اين رستگاري مي بيند و آمادگي خانواده خود را قبل از اذان، براي برپايي نماز مشاهده مي کند مسلماً اين موارد تأثير فراواني بر ذهن و ضمير او خواهد گذاشت اگر اين بستر اجتماعي آماده باشد، قطعاً گرايش جوانان و نوجوانان به نماز نيز بيش تر خواهد بود.
يکي از عوامل بسيار مهم در ايجاد محيط سالم در بين جوانان، فراهم نمودن هم دلي و وفاق و وجود نيکي در بين گروه هاي مختلف سني جامعه است. مهر و نيکي در جامعه نقش اساسي در ايجاد و برقراري حس همکاري روحي و رواني دارد. بر همين مبنا اسلام دستور داده است: «حتي به افراد فاسق و گناه کار، خوبي و محبت نماييد».[2] .
احسان و نيکي در ايجاد روابط محکم، مؤثر است و به گفته عاميانه «الانسان عبيدالاحسان»؛ انسان در برابر نيکي و احسان بنده، اسير است.
بر همين اساس، امام علي(ع) مي فرمايند: «احسان کن تا ديگران را به اطاعت خويش در آوري».[3] .
در بين گروه هاي جامعه، جوانان و نوجوانان بيش تر از ساير گروه ها در عرصه اجتماعي نياز به نيکي و نگاه پر مهر و محبت و لطف بزرگ ترها دارند. عدم توجه به اين نياز از طرف بزرگ ترها، عرصه شکفتن و بالندگي را بر جوانان تنگ مي کند.
جوانان در مقام يک گروه نوپا در محيط اجتماع، حق توجه و پذيرش از طرف بزرگ ترها را دارند تا ريشه گل وجودشان پايدار و وجودشان سرزنده و بالنده شود؛ همان طور که بزرگ ترها در جايگاه خود به عنوان باغبان جامعه، هدايت آن ها را دارند تا آينده جوانان و جامعه به اين وسيله تضمين شود. جوانان فرزندان جامعه اند و براي آينده اجتماع، امانت داراني مطمئن به حساب مي آيند.
بنابراين بايد رفتاري شايسته با آنان داشته باشيم! چون جوانان داراي روحي حساس و دلي پاک هستند. رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرموده است: «اُوصيکُم بِالشُّبّان خَيراً فَاِنَّهُمْ أَرَقَّ اَفْئِدَةً اِنَ اللهَ بَعَثَني بَشيراً وَ نَذيراً فَحالَفَني الشُّبّان وَ خالَفَني الشُّيُوخُ ثُمَّ قَرَأَ فَطالَ عَلَيْهِمْ الاَمَدْ فَقَسَتْ قُلُوبُهُم»؛[4] «شما را به نيکي به نوجوانان و جوانان سفارش مي کنم، زيرا آن ها دلي نرمتر (پذيراتر) دارند. خداوند مرا به پيامبري برانگيخت تا مردم را به رحمت الهي بشارت دهم و از عذابش بترسانم. جوانان سخنانم را پذيرفتند ولي پيران سر باز زدند».[5] .
[1] کريما، زهرا؛ پايان نامه، روش هاي جذب کودکان به نماز، ص 580.
[2] محدث نوري، مستدرک الوسائل، ج 2، ص 67.
[3] آمدي تميمي، محسن؛ غررالحکم، فصل 2، ح 8.
[4] مجموعه روايات جوان، به نقل از کتاب الحديث، ج 1، ص 349.
[5] سوره حديد، آيات 57 - 4.
مدارا با جوانان
يکي از رفتارهاي بسيار خوب و داراي آثار فراوان اخلاقي و تربيتي، مدارا کردن با مردم است. ازجمله رفتارهاي بر گزيده پيامبر نيز مدارا با مردم بود.[1] .
در اسلام مدارا با مردم به طور عام سفارش شده و به طور خاص، مدارا با جوانان دستور داده شده است.
مدارا با جوانان، طبق سفارش ائمه و پيشوايان ديني، در گرايش آنان به امور ديني و معنوي اثر بسيار زيادي دارد.[2] .
امام صادق(ع) يکي از روش هاي نيکي به فرزند را مدارا با او معرفي مي نمايد. وقتي از امام پرسيده مي شود: «راه ياري به فرزند چيست؟» امام در پاسخ مي فرمايد: «يَقْبَلُ مَيْسُورَهُ وَ يَتَجاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لا يَرْهَقُهُ، وَ لا يَخْرُقُ بِهِ»:[3] «آن چه در توان فرزند بوده است قبول کن و از آن چه بر او مشکل بوده است در گذر و او را به گناه وامدار و با او مدارا کن».
جمله ولايخرق به اين معني است که نبايد با جوان با سختي و بدتدبيري و بي خردي برخورد کرد و بايد با او مدارا و سازگاري نمود.
پس مدارا با جوانان، نقش بسزايي در تربيت معنوي آن ها دارد و در هدايت و ترغيب آنان به انجام تکاليف ديني و بالأخص گرايش آنان به نماز اثر زيادي دارد.
[1] محدث نوري، مستدرک الوسائل، ج 9، ص 37.
[2] مجموعه روايات جوان، ص 105.
[3] ورام، ج 1، ص 57.
احساس برادري با جوانان
جوان ها موهبت هاي الهي اند، امانتداران آينده و امانت هاي فعلي اند. از اين جهت بر همگان لازم است با جوانان مدارا نمايند و آنان را از خود نرنجانند. بايد نسبت به آنان همچون فرزندان و برادران خود دل سوزي کرد تا روح صفا در زندگي و در جامعه حکم فرما شود. بايد به آن ها نويد آسايش و بالندگي در آينده را داد و در اين راه احساس برادري با جوانان و نوجوانان و کل افراد جامعه نقش اساسي دارد.[1] .
در قرآن کريم آمده است «مؤمنان برادر يک ديگرند»[2] امام صادق(ع) نيز درباره برادري با جوانان و نوجوانان و ميان سالان مي فرمايد:
«اُوصيکَ أَنْ تَتَّخِذُوا صَغيرالمُسْلِمينَ وَلَداً، وَ اَوْسَطَهُم اَخَاً... و صِلْ اَخاکَ...»؛ «سفارش مي کنم خردسالان مسلمانان را فرزند، جوانان را برادر... خويش بدان بدانيد. پس به فرزند خود رحم کن و با برادرت پيوند و هم دلي داشته باش.»[3] .
اين دستور ديني امام صادق(ع)، آثار فراواني نيز در جامعه دارد که مهم ترين آن، ايجاد فضاي دوستي همراه با صميميت، هم دلي، وفاق، احساس برادري و تفاهم اجتماعي نسبت به يک ديگر است.
در چنين فضايي راحت تر مي توان جوانان را به سمتي هدايت نمود که موجب شکوفايي آنان گردد. قبلاً نيز به اين که جوانان مسئوليت آينده جامعه را بر عهده دارند اشاره نموديم. در صدر اسلام نيز بسياري از پيروزي ها مديون برادري و ايثار جوانان تحت لواي رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) بود. جوانان فطرتاً پاک و مسئوليت پذير و هدايت پذيرتر از پيران هستند. پس جامعه و عوامل اجتماعي در تربيت ديني و گرايش آنان به امور عبادي از طريق هم دلي و اتحاد، نقش به سزايي دارد.
[1] سوره حجرات، آيه 12، ترجمه آيت الله مکارم شيرازي.
[2] سوره حجرات، آيه 9، ترجمه آيت الله مکارم شيرازي.
[3] فريد، مرتضي؛ الحديث، ج 1، ص 306.