عبادت ، هدف خلقت
حقيقت عبادت
الف ـ مفهوم عبادت
عـبـادت ، اظـهـار بـنـدگـى و نـيـاز در پـيـشـگـاه خـداونـد تـعـالى و بـيـان خـواستها و تقاضاى تكامل از درگاهش و تقديس ذات مقدس اوست
(در لغـت بـه مـعـنـاى افـتـادگـى و ذلّت اسـت و بـه هـمـيـن دليـل بـراى غـيـر خـدا پـسـنـديـده نـيـسـت .)(٤) و در اصـطـلاح : (مـراقـبـت بـر افعال و اوامرى است كه خداوند فرمان داده است .)(٥)
شهيد مطهرى در زمينه اهميت و نقش عبادت مى گويد:
(عـبـادات بـراى ايـن مقرر شده كه مردم ، مقنّن قانون را فراموش نكنند و ارتباطشان همواره با او بـرقـرار بـاشد و به يادشان باشد كه خدايى دارند و مراقب آنهاست و همان خداست كه قانون عادلانه را ميان آنها وضع كرده است .)(٦) ب ـ اقسام عبادت
عبادات را با يك نگاه مى توان به سه نوع تقسيم كرد:
١ـ بـرخـى جـنـبـه عـبـادى مـحـض دارد و بـايـد بـا (قـصـد قـربـت) انـجـام گـيـرد و گـرنـه باطل است مانند؛ غسل ، وضو، نماز، روزه ، حجّ، خمس ، زكات و مانند آن
٢ـ برخى ديگر كارهايى است كه اگر به قصد تقرّب به خدا انجام گيرد، عبادت محسوب شده و اجر بيشترى دارد. مانند امر به معروف و نهى از منكر و تاءمين نفقه براى خانواده .
٣ـ قسم سوّم ، جهت دادن هر ترك و فعلى به سوى كسب رضاى الهى است كه در اين صورت همه كـارهـاى انـسـان عـنـوان عـبـادت پـيـدا مـى كـنـد. چـنـانـكـه رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم به روزه داران ماه رمضان نويد داده است :
(نفسهايتان در اين ماه ، تسبيح خدا و خوابتان در آن ، عبادت است .)(٧)
هـمـچـنـيـن كـارهـايـى از قـبـيـل نـگـاه كـردن بـه چـهـره عـالم و پـدر و مـادر يـادگـيـرى مـسـائل ديـنـى ، انـديـشـيـدن و تـفـكـّر، اداى حـق مـومـن ، خـاموشى و نيز عبادت شمرده شده است(٨)
رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود:
( ما يَتَقَرَّبُ إِلَىَّ عَبْدى بِمِثْلِ اءَداءِ مَا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ.. .) (٩)
هيچ عملى همچون انجام واجبات بنده رابه من نزديك نمى كند.
اميرمؤ منان علىعليهالسلام نيز با ديدگاه ديگرى عبادت را به سه نوع تقسيم كرده است :
١ـ عبادت تجارى
٢ـ عبادت از روى ترس
٣ـ عبادت عاشقانه
ج ـ ارزش عبادت
عـبادت وبندگى در برابر پروردگار متعال ، مايه پرهيزگارى و تقرّب به ذات اقدس الهى است قرآن كريم مى فرمايد:
(يا اءَيُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ )(۱۱) اى مردم پروردگارتان را كه شما و پيشينيانتان را آفريده بپرستيد، شايد با تقوا شويد .
هر چه انسان در مسير عبادت خدا گام بردارد، نزد خدا وخلق محبوبتر و با ارزشتر مى شود. به عـبـارت ديـگـر، در جـهـان آفـرينش ، معيار ارزش گذارى مخلوقات ، كرنش و عبادت است و هر چه انـسـان از راه عـبـادت ، كـوچـكـى و وابـسـتـگـى خويش را به خداوند نشان دهد از عزّت و آزادگى بيشترى برخوردار مى گردد. امام صادقعليهالسلام فرمود:
(امـام حـسـيـنعليهالسلام نـزد يـارانـش آمـد و فـرمـود: خـداونـد مـتعال ، بندگان را جز براى اينكه او را بـشـنـاسـنـد نـيـافـريد، وقتى آنان خدا را شناختند او را مى پرستند و هر گاه او را بپرستند از پرستش ديگران بى نياز خواهند بود).(۱۲)
بـنابراين راز و ارزش عبادت در اين است كه انسان را از تمام مخلوقات خدابى نياز كرده ، او را در اوج آزادگى و عزّت ، وابسته به ذات مقدس خدا نگه مى دارد كه عين رستگارى است ، چنان كه امير مؤ منان علىعليهالسلام فرمود:
( اَلْعِبادَةُ فَوْزٌ ) (۱۳) عبادت فوز و رستگارى است
هدف خلقت در قرآن
خـداونـد در آفـريـنش انسان هدف بسيار مهمى را دنبال كرده است قرآن كريم آن هدف مهم را چنين معرفى مى كند.
( وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدوُنِ ) (۱۴) جن و انس را جز براى پرستيدن و عبادتم نيافريدم
چـنـان كـه گـذشت ، انسان با پرستش خدا، ارج و منزلت خويش را بالا مى برد و گرنه روشن است كه ذات مقدّس خدا كمترين نيازى به عبادت ندارد.
از ايـن رو، خـداونـد در ابـتـداى آفـريـنش انسان ، از او پيمان مى گيرد كه در مسير عبادت او كه (صـراط مـسـتقيم ) است ، گام بردارد و جز او را نپرستد كه آن راه شيطان است خداى تعالى در قرآن مجيد مى فرمايد:
( اءَلَمْ اءَعـْهـَدْ إِلَيـْكـُمْ يـابـَنى ادَمَ اءَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوُّمُبينٌ وَ اءَنِ اعْبُدُونى هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ ) (۱۵) اى فرزندان آدم ! آيا با شما پيمان نبستم كه شيطان را نپرستيد زيرا او دشمن آشكار شماست و مرا عبادت كنيد كه راه راست همين است ؟
خداوند سبحان در اين آيه ضمن اين كه انسان را از عبادت و اطاعت شيطان منع مى كند، هدف و غايت زيـستن را عبادت واطاعت از خود مى داند و پيمان و قانون خلقت را شاهد مى آورد كه بايد انسانها عـبـوديـت خـدا را بـر بـنـدگـى غـيـر خـدا مـقـدم بـدارنـد و دليـلش را درسـت بـودن ايـن راه مـى داند.(۱۶)
هدف خلقت در روايات
در احـاديـث و سخنان پيشوايان معصوم : نيز هدف از خلقت انسان ، عبوديت و بندگى وى نسبت به خداى مقتدر عنوان شده است
حضرت اميرعليهالسلام ضمن بيان مراتب توحيد فرمود:
( اَلَّذى خَلَقَ الْخَلْقَ لِعِبادَتِهِ وَ اءَقْدَرَهُمْ عَلى طاعَتِهِ ..). (۱۷)
خداوند، مخلوقات را براى عبادتش آفريد و آنان را بر فرمانبردارى ازخود، توانا ساخت
امام صادقعليهالسلام در جواب فردى كه پرسيد: خدا مردم رابراى چه آفريد؟ پاسخ داد:
(إِنَّ اللّهَ تـَبـارَكَ وَ تـَعـالى لَمْ يـَخـْلُقْ خـَلْقـَهُ عـَبـَثـاً وَ لَمْ يَتْرُكْهُمْ سُدًى بَلْ خَلَقَهُمْ لاِِظْهارِ قُدْرَتِهِ وَ لِيُكَلِّفَهُمْ طاعَتَهُ فَيَسْتَوْجِبُوا بِذلِكَ رِضْوانَهُ، وَ ما خَلَقَهُمْ لِيَجْلِبَ مِنْهُمْ مَنْفَعَةً وَ لا لِيَدْفَعَ بِهِمْ مَضَرَّةً بَلْ خَلَقَهُمْ لِيَنْفَعَهُمْ وَ يُوصِلَهُمْ إِلى نَعيمِ الاَْبَدِ)(۱۸) خـداونـد، مـخـلوقـات را بـيـهـوده و بـى هـدف نـيـافـريـد و آنـان را بـه حال خود رها نكرد، بلكه آنان را آفريد تا قدرتش را آشكار كند و آنها را به اطاعت خويش مكلّف سـازد تـا بدين وسيله ، رضايت خدا را حاصل نمايند وآنها راخلق نكرد تا از آنان سود ببرد يا بـه وسـيـله آنـها ضررى از خود دور كند، بلكه آنان را آفريد تا به آنها بهره داده ، به نعمت جاويدشان برساند.
بـا انـدكى دقّت در آفرينش خود و جهان در مى يابيم كه آفرينش ما از روى لطف و بزرگوارى (اللّه ) بـوده اسـت ؛ زيرا او قدرت و خير مطلق است و ذات مقدّسش از هر گونه نيازى پاك است از طرف ديگر، هستى هر موجودى ، فيض و مرحمتى است كه از جانب او به آن موجود مى رسد. پس سـپـاس ، آن يـگـانـه اى را كه انسان را به موهبت (معرفة اللّه ) گرامى داشت و در حديث قدسى فرمود:
(كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَاءَحْبَبْتُ اءَنْ اءُعْرَفَ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَىْ اءُعْرَفَ)(۱۹) من گنجى پنهان بودم ، دوست داشتم شناخته شوم ، خلايق را آفريدم تا مرا بشناسند.
درايـنـجـا نـيـزهـدف خـلقـت ، معرفت به خدا عنوان شده است ؛ زيرا شناخت و معرفت ، اساس عبادت وبندگى خداست
پى نوشت ها
(۱) - عنكبوت (۲۹)، آيه ۴۵.
(۲) - توبه (۹)، آيه ۱۰۳.
(۳) - فلسفه اخلاق ، مرتضى مطهرى ، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۲.
(۴) - مجمع البحرين ، ج ۳، ص ۹۲.
(۵) - همان ، ص ۹۵.
(۶) - هدف زندگى ، شهيد مطهرى ، ص ۱۶، حزب جمهورى اسلامى
(۷) - بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۳۵۶، اسلاميه
(۸) - ر.ك : ميزان الحكمة ، محمدى رى شهرى ، ج ۶، ص ۱۶ ـ ۲۱.
(۹) - وسائل الشيعه ، ج ۱، ص ۷۸، بيروت
(۱۰) - شرح غررالحكم ، آمدى ، ج ۲، ص ۵۷۸، چاپ دانشگاه
(۱۱) - بقره (۲)، آيه ۲۱.
(۱۲) - بحارالانوار، ج ۵، ص ۳۱۴.
(۱۳) - شرح غرر الحكم ، ج ۱، ص ۲۵.
(۱۴) - ذاريات (۵۱)، آيه ۵۶.
(۱۵) - يس (۳۶)، آيات ۶۰ ـ ۶۱.
(۱۶) - ر.ك : تفسير نمونه ، ج ۱۸، ص ۴۲۴ ـ ۴۲۷
(۱۷) - مستدرك سفينة البحار، ج ۷، ص ۴۹.
(۱۸) - علل الشرايع ، شيخ صدوق ، ص ۹.
(۱۹) - تفسيرنمونه ، ج ۲۲، ص ۳۹۴.
منبع: کتاب اخلاق عبادی