نظم و اعتدال در عبادت
نظم و اعتدال و اهمّيّت آن
نظم در لغت ، آراستن و درست كردن و ميزان كردن چيزى را گويند.(۳۵)
نظم پديده اى است كه آفرينش موجودات با آن شكل گرفته و خداوند دانا جهان را بر اساس آن بنا كرده است ، بطورى كه يكى از دانشمندان مى نويسد:
(در جهان هستى ، تاآنجا كه عقل و دانش بشر از روى آن پرده برداشته است ، به جز نظم و دقت چيزى وجود ندارد).(۳۶)
چـنـيـن نـظـمـى را (نظم تكوينى ) مى ناميم كه بر سراسر جهان آفرينش از (اتم ) گرفته تا بزرگترين كهكشانها، حاكم و خدشه ناپذير است
نـوع ديـگـر نظم يعنى (نظم تشريعى ) نيز مورد تاءييد اسلام قرار دارد كه هم در قوانين خود آن را مراعات كرده و هم از پيروانش خواسته است تا در همه كارهاى فردى يا اجتماعى خود، آن را مراعات نمايند.
حضرت اميرعليهالسلام در بستر شهادت به امام حسن و امام حسينعليهماالسلام فرمود:
(اوُصيكُما وَجَميعَ وُلْدى وَ اءَهْلى وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابى بِتَقْوَى اللّهِ وَ نَظْمِ اءَمْرِكُمْ)(۳۷) شما و همه فرزندان و خانواده ام و هر كس كه نوشته ام به او برسد را به تقواى الهى و نظم در كارتان سفارش مى كنم
چنين سفارشى در آن موقعيت و از زبان امير مؤ منان علىعليهالسلام آن هم در كنار تقواى الهى ، نشانگر اهـميت ويژه نظم و برنامه ريزى در كارهاى فردى و اجتماعى است كه پيروان واقعى اسلام ناب محمدىصلىاللهعليهوآلهوسلم بايد آن را مراعات كنند.
اصـولاً اسـلام از پـيـروان خـويـش خـواسـتـه تا همه امور زندگى خود را منظم سازند، از اين رو تقسيم ساعات شبانه روز را چنين مطرح مى سازد؛ امام كاظمعليهالسلام مى فرمايد:
(اِجـْتـَهـِدُوا فـى اَنْ يـَكُونَ زَمانُكُمْ اَرْبَعَ ساعاتٍ: ساعَةٌ لِمُناجاةِ اللّهِ وَ ساعَةٌ لاَِمْرِالْمَعاشِ وَ ساعَةٌ لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ وَ الثِّقاتِ الَّذينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فىِ الْباطِنِ وَ ساعَةٌ تـَخـْلَوْنَ فـيـهـا لِلَذّاتـِكـُمْ فـى غـَيـْرِ مـُحـَرَّمٍ وَ بـِهـذِهِ السـّاعـَةِ تـَقـْدِرُونَ عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ ..).(۳۸)
سـعـى كـنـيـد كـه اوقـات شما (در شبانه روز) چهار بخش باشد: بخشى براى مناجات ، بخشى ديگر جهت كار و تلاش ، بخش سوم جهت معاشرت با برادران و مردمان مورد اعتماد كه عيوبتان را بـه شـمـا مـى نـمـايـانـنـد، در حـالى كه در اين عمل اخلاص دارند و بخش آخر را هم به لذتهاى حـلال اخـتـصاص دهيد، زيرا با اين بخش ، بر انجام تكاليف و وظايف آن سه بخش ديگر توانا مى شويد...
بـر اين اساس ، بايستى بر سراسر زندگى يك مسلمان ، نظمى دقيق حاكم باشد كه در اينجا به بخشى از نظم در عبادت مى پردازيم :
نظم در عبادت
براى مسلمانان ، نماز صبح قرار داده شده تا همه پس از طلوع سپيده صبح از خواب برخيزند و در آغـاز كـار روزانه ، رو به سوى خدا آورند. سپس با رسيدن خورشيد به وسط آسمان ، دست از كـار شـسـتـه رو بـه درگـاه مـعـبـود آورنـد، مـبـادا كـار روزانـه آنـان را از خـدا غـافـل سـازد. هنگام عصر و آغاز كار وتلاش بعد ازظهر نيز بايد دست نياز به آستان بى نياز دراز كـنـنـد سـپـس بـه كـار مـعـمـول روزانـه روى آورنـد. هـنـگـام آغـاز شـب بـه عـنـوان سـرفـصـل جـديدى در شب و روز، بار ديگر به نماز (مغرب ) مى ايستند و در نهايت فعاليتهاى روزانه با گزاردن نماز عشا و سرساييدن در آستان ايزد يكتا به خواب مى روند.
بـه جـا آوردن نـمـازهـاى واجـب شـبـانـه روزى ، نـظم خاصّى به زندگى نمازگزار مى بخشد، بويژه اگر اين نمازها ـ باتاءكيدى كه اسلام دارد ـ به جماعت خوانده شود.
بـه علاوه ، هفته اى يك بار، همه اهل يك شهر به نقطه اجتماع ، فراخوانى مى شوند تا همه با هم ، مطابق برنامه مخصوصى از مسايل اجتماعى ، سياسى ، اخلاقى و حوادث هفته با خبر شوند و به ذكر و شكر الهى بپردازند.
نمازهاى دو عيد بزرگ اسلامى ـ فطر و قربان ـ نيز به نوبه خود، دو فراخوانى عمومى است كه سالانه مسلمانان را براى دو اجتماع سياسى عبادى بزرگ گرد هم مى آورد و با نظم و شكوه خـاصـى بـرگـزار مى شود و مسلمانان ، رو به سوى خدا آورده ، يكپارچه به ركوع و سجود و قيام و قعود مى پردازد.
هـمـچـنـيـن هـمـه مـسـلمـانـان هـر ساله با مشاهده هلال ماه مبارك رمضان ، روزه مى گيرند و با ديدن هلال ماه شوال افطار مى كنند. آغاز و انجام روزه نيز، طلوع سپيده صبح و مغرب است كه دقيقه اى پس از آن و پيش از اين ، خوردن و آشاميدن ، حرام است ، كه خود نظمى دقيق است
كنگره بزرگ و ساليانه (حج ) نيز نمودار نظم زيباى اسلامى است ؛ همه حاجيان بابستن (احرام ) مـتـحـدّالشـكـل از (مـيـقـات ) به سوى (مكّه ) حركت مى كنند، سپس با نظمّى خاصّ، طواف ، نماز، سـعـى و تـقـصير به جاى مى آورند و (عمره ) رابه پايان مى برند. سپس با احرام بستن مجدّد راهـى عـرفـات و مـشـعر مى شوند و با وقوف منظم در هر يك از آن سرزمينهاى مقدّس ، به سوى مناحركت مى كنند و پس از انجام منظم اعمال مناو بيتوته در آنجا دوباره در ساعت معينّى از منا خارج مى شوند و طواف و سعى را نيز مجدّداً به همان ترتيب انجام مى دهند.
اعتدال در عبادت
هـمان طور كه سستى و بى توجهى نسبت به عبادات نافرمانى خداوند را در پى دارد. افراط و زياده روى نيز نتيجه مطلوب نخواهد داشت ، زيرا ممكن است در بعضى افراد موجب سرخوردگى و دلزدگى و انحراف و سستى عقيده گردد.
امام صادقعليهالسلام از رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم نقل مى كند كه فرمود:
(اءَلااِنَّ لِكـُلِّ عـِبـادَةٍ شِرَّةً ثُمَّ تَصيرُ إِلى فَتْرَةٍ، فَمَنْ صارَتْ شِرَّةُ عِبادَتِهِ إِلى سُنَّتى فَقَدِ اهْتَدى وَمَنْ خالَفَ سُنَّتى فَقَدْ ضَلَّ وَ كانَ عَمَلُهُ فى تَبابٍ. اءَما إِنّى اءُصَلّى وَ اءَنامُ وَ اءَصُومُ وَ اءَفْطُرُ وَ اءَضْحَكُ وَ اءَبْكى فَمَنْ رَغِبَ عَنْ مِنْهاجى وَ سُنَّتى فَلَيْسَ مِنّى )(۳۹) هر عبادتى را نخست شور و شوقى است كه پس از چندى به سستى مى گرايد. كسى كه نشاط و شوق عبادتش به سوى سنت و طريق من ختم گردد، هدايت يافته است و اگر در جهت مخالف رويّه من باشد گمراه خواهد شد و عملش نابود است آگاه باشيد كه من نماز مى گزارم و مى خوابم ، روزه مى گيرم و افطار مى كنم ، مى خندم و مى گريم
بنابر اين هر كس از راه و روش من كناره گيرد از امت من نيست
امـام صادقعليهالسلام در مورد اينكه افراط و زياده روى در عبادت موجب دلسردى و انحراف مى گردد، داستانى از فردى تازه مسلمان ، بدين گونه نقل مى كند:
(مـرد مـسـيـحـى در همسايگى يك مسلمان زندگى مى كرد و بر اثر تعريف و تبليغ مرد مسلمان آن مسيحى به اسلام گرايش پيدا كرد و مسلمان شد. شب فرا رسيد و هنگام سحر همسايه مسلمان به سـراغ مـرد تازه مسلمان آمد، در زد و او را از خواب بيدار كرده ، به نماز شب و عبادت فرا خواند مـرد بـراى اوليـن بـار وضـو گـرفـت و هـمـراه مـرد مـسـلمـان بـه مـسـجـد رفـت و تـا صـبـح مشغول عبادت و نماز شد پس از نماز، مرد تازه مسلمان خواست به خانه برود، آن مرد مانع شد و گـفـت : خـوب اسـت بـه تـعـقـيـب نـماز و خواندن قرآن مشغول شويم و اگر نيت روزه كنى و روزه مـسـتـحـبـى بـگـيـرى خـوب است پس از مدتى خواست به خانه برود، مرد گفت : چيزى به ظهر نمانده و او را نگه داشت تا نماز ظهر و سپس عصر را خواندند و باز مرد تازه مسلمان خواست به خانه اش برود. مرد مسلمان گفت : صبر كن تا غروب نمازمغرب و عشا را نيز بخوانيم خلاصه او را تـا آخـر شـب نـگـه داشـت و هـر دو خـسته به خانه برگشتند. شب ديگر وقت سحر شد.
مرد مـسلمان باز به در خانه تازه مسلمان آمد و از او خواست براى مسجد آماده شود. آن مرد تازه مسلمان گـفـت : مـن همان ديشب از اسلام استعفا دادم من مرد فقيرى هستم و كار مى كنم برو يك فرد بيكار پيدا كن كه بتواند هميشه مشغول عبادت باشد). امام صادقعليهالسلام پس از نقل اين حكايت فرمود:
بـه ايـن تـرتـيـب آن مرد عابد سختگير كسى را كه وارد اسلام كرده بود، از اسلام خارج كرد....(۴۰)
و نيز آن حضرت فرمود:
در سـنـيـن نـوجوانى ، در حالى كه از شدّت عبادت عرق از سر و صورتم مى ريخت ، به طواف خـانـه خـدا مـشـغول بودم در اين حال پدرم مرا ديده و فرمود: جعفر! پسرم ، (اينقدر خودت را در زحمت نينداز) هر گاه خداوند بنده اى را به دوستى با خود برگزيند، او را وارد بهشت مى كند و عبادت كم او را مى پذيرد. (در عوض پاداش بزرگ و زياد به او عطا مى كند).(۴۱)
نـاگـفـتـه نماند كه معيار ميانه روى در عبادت براى هر كس فرق مى كند و بستگى به توان و ظرفيت جسمى و روحى هر فرد دارد بطور مثال :
رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم آن قدر ايستاده نماز مى خواند كه پاهايش ورم مى كرد.(۴۲)
حضرت اميرعليهالسلام هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند.(۴۳)
البـتـه آن بـزرگـواران بـا افـراد ديـگـر تـفـاوت دارنـد. ايـن قبيل عبادات براى آنان افراط نبود.
آنها توان آن را داشتند و از چنان ايمان و معرفتى برخوردار بودند كه نه تنها چنين عبادتى آنان را خسته و افسرده نمى كرد، بلكه هر چه بيشتر عبادت مى كردند، شادابتر و خوشحالتر بودند.
بـنـابـرايـن ، اگـر امـيـر مـؤ مـنـانعليهالسلام مى فرمايد: (وَ اقْتَصِدْ فى عِبادَتِكَ)(۴۴) در پـرسـتـش خـدا مـعتدل باش ، در حالى كه خود، هزار ركعت نماز مى خواند نسبت به مقام و ظرفيت خود، افراط نكرده است
مداومت واستمرار
نـظـر اسـلام دربـاره عـبـادت ايـن اسـت كـه اسـتـمـرار يـابـد گـرچـه آن عـمـل كـم و كـوتـاه بـاشـد، بـه ايـن مـعـنـا كـه اگـر مـسـلمـانـى ذكـر، دعـا، نـمـاز، تـعـقـيـب نماز وامـثـال آن را شـروع كـرد، آن را ادامـه دهـد، تـا دلش صيقل خورده ، روحش صفا يابد. امام سجادعليهالسلام فرمود:
(من دوست دارم عمل (عبادت ) را ادامه دهم ، گرچه كم باشد).(۴۵)
راز اين مطلب را امام محمّد باقرعليهالسلام اين گونه بيان مى كند:
(اءَحَبُّ الاَْعْمالِ إِلىَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ماداوَمَ عَلَيْهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ)(۴۶) محبوبترين كارها نزد خداوند عزّوجّل ، كارى است كه استمرار داشته باشد، گرچه اندك باشد.
بـنـابـراين ، زيبنده است كه مؤ من در حدّ توان و فرصت و با برنامه ريزى و نظم ، علاوه بر عـبـادتهاى واجب ، عبادت مستحبى را به دلخواه برگزيند و آن را مدّتى ادامه دهد. امام صادقعليهالسلام فرمود:
(إِذا كانَ الرَّجُلُ عَلى عَمَلٍ فَلْيَدُمْ عَلَيْهِ سَنَةً ثُمَّ يَتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شاءَ إِلى غَيْرِهِ)(۴۷) هر گاه شخصى وارد عبادتى شد، آن را تا يك سال ادامه دهد آن گاه اگر خواست وارد عبادت ديگرى شود.
(۳۵) - فرهنگ سيّاح ، ج ۳، ص ۱۶۹۰.
(۳۶) - راه خداشناسى ، جعفر سبحانى ، ص ۱۲۸، چاپ صدر.
(۳۷) - نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص ۹۷۷.
(۳۸) - تحف العقول ، تصحيح غفارى ، ص ۴۳۳، اسلاميه
(۳۹) - اصول كافى ، ج ۲، ص ۷۰، اسلاميه
(۴۰) - داسـتـان راسـتـان ، ج ۱، ص ۶۹، بـه نـقـل از وسائل الشيعه ، ج ۱۱، ص ۴۲۷.
(۴۱) - بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۱۳.
(۴۲) - تفسير نورالثقلين ، ج ۳، ص ۳۶۶، اسماعيليان
(۴۳) - منتهى الامال ، ج ۱، ص ۱۸۳، سازمان انتشارات جاويدان
(۴۴) - بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۱۴.
(۴۵) - همان ، ص ۲۲۰.
(۴۶) - همان ، ص ۲۱۹.
(۴۷) - بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۱۸.
منبع: کتاب اخلاق عبادی