آثار ترك نماز
هـمـان گـونـه كـه نـمـاز، آثـار و فـوايـد فـراوانـى در دنـيـا و آخـرت بـه دنبال دارد ترك اين واجب الهى و سبك شمردن آن نيز عواقب شوم و آثار نامطلوبى در پى خواهد داشت پيش از پرداختن به پيامدها، نخست مراتب بى نمازى را توضيح مى دهيم :
مراتب بى نمازى
الف ـ ترك نماز از روى انكار
يـعنى مسلمان نماز واجب را بر خود لازم نداند، چنين كسى منكر ضرورى دين است و اگر اين انكار به انكار خدا و پيامبر باز گردد، كافر است
ب ـ ترك نماز از روى مسامحه
يعنى مسلمانى قبول دارد كه در اسلام نماز واجب است ، ولى از روى بى اعتنايى به امور دينى و بـه بـهـانه اشتغال به كارهاى دنيوى آن را به جا نمى آورد، چنين كسى مرتكب گناه كبيره شده وفاسق ناميده مى شود.
ج ـ ترك برخى از واجبات نماز
بـديـن مـعنا كه نماز مى خواند، ولى شرايط صحت آن را مراعات نمى كند. مانند آنكه نماز را با لبـاس غـصـبـى ، يـا در مـكـان غـصـبى ، به جا آورد، يا سوره و ذكر واجب را نخواند، يا آنها را صحيح انجام ندهد. اينان از جمله سبك شمارندگان نماز به حساب مى آيند.(١٦٧) كه در درسهاى آينده به كيفر چنين افرادى اشاره خواهد شد.
آثار ترك نماز و بى اعتنايى به آن
الف ـ در دنيا
١ـ جراءت بر گناه : يكى ازآثار ترك نماز، جراءت پيدا كردن بر ساير گناهان است ؛ بدين مـعـنـا كه انسان وقتى نماز را كه ستون دين به شمار مى آيد، ترك كند، ارتكاب گناهان ديگر برايش آسان مى شود. رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود:
(لا يـَزالُ الشَّيـْطـانُ يـَرْعَبُ مِنْ بَنى آدَمَ ماحافَظَ عَلىَ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فَإِذا ضَيَّعَهُنَّ تَجْرُاءُ عَلَيْهِ وَ اءَوْقَعَهُ فِى الْعَظَائِمِ)(١٦٨)
تـا زمـانـى كـه انـسـان نـمـازهـايـش را بـه جـاآورد شـيـطان سراغ او نمى رود و هنگامى كه آنها راضايع كند (ترك كند)، شيطان بر او جرى شده ، به گناهان بزرگ وادارش مى كند.
حضرت علىعليهالسلام در نامه اى به محمّد بن ابى بكر مى نويسد:
(...ثـُمَّ ارْتـَقـِبْ وَقـْتَ الصَّلاةِ، فـَصـَلِّهـا لِوَقـْتـِهـا... فـَمـَنْ ضـَيَّعَ الصَّلاةَ، فـَإِنَّهُ لِغـَيـْرِهـا اءَضْيَعُ...)(١٦٩)
سپس مراقب اوقات نماز باش ، و آن را بموقع به جا آورد؛ زيرا كسى كه نماز را ضايع سازد، غير نماز (عبادت ديگر) را بيشتر ضايع مى كند.
راز ايـن مـطلب آن است كه نماز موجب تذكّر و توجّه به خداست وانسان را متوجه حضور در محضر الهى مى سازد و او را از گناهان باز مى دارد، در صورت ترك نماز، يادآور حضور و مراقبت خدا ومـهـار كـنـنـده گـنـاهان وجود نخواهد داشت به عبارت ديگر، مانع فعاليتهاى وسوسه گرانه شيطان و نفس امّاره برطرف مى شود و شيطان و نفس امّاره بر انسان چيره مى گردند و او را به گناهان ديگر مى كشانند.
٢ـ ويـرانـى ديـن : نـمـاز، تـكـيـه گـاه و اسـاس ديـن خـدا راتشكيل مى دهد كه هر چه بهتر انجام پذيرد، ايمان انسان را قويتر خواهد كرد و اگر خللى در آن وارد شود، ستون دين را منهدم مى كند. پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود:
(اَلصَّلاةُ عِمادُ الدّينِ، فَمَنْ تَرَكَ صَلاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دينَهُ)(١٧٠)
نماز، ستون وتكيه گاه دين است و كسى كه به عمد آن را ترك كند، دينش را ويران ساخته است
از ايـن رو، امـام مـوحّدان ، علىعليهالسلام ضمن سفارش به نماز، ضايع كننده آن را از خود طرد كرده و فرموده است :
(عَلَيْكُمْ بِالُْمحافَظَةِ عَلى اءَوْقاتِ الصَّلاةِ فَلَيْسَ مِنّى مَنْ ضَيَّعَ الصَّلاةَ)(١٧١)
بـرشـمـا بـاد بـه پـاس داشـتن اوقات نماز، پس هر كس نماز را خراب كند از (زمره دوستان) من نيست
ترك نماز، گاهى به كفر و بى دينى مى انجامد، به عبارت ديگر، نماز مرز ميان اسلام و كفر است رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود:
(مـا بَيْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَيْنَ اءَنْ يَكْفُرَ إِلاّ اءَنْ يَتْرُكَ الصَّلاةَ الْفَريضَةَ مُتَعَمِّداً اءَوْ يَتَهاوَنَ بِها فَلايُصَلّيه ا)(١٧٢)
مـيان مسلمان تا كافر شدنش فاصله اى نيست ، جز ترك عمدى نماز واجب يا سستى در آن كه به نماز نخواندن بينجامد.
امام باقرعليهالسلام فرمود:
(رسـول خـداصلىاللهعليهوآلهوسلم در مـسـجـد نـشـسـتـه بـود كـه مردى وارد شد و به نماز ايستاد، ولى ركوع و سـجـودش را ناقص انجام داد. حضرت با ديدن او فرمود: همچون كلاغ بر زمين نوك مى زند؛ اين شخص اگر در اين حالت بميرد، به دين من از دنيا نرفته است .)(١٧٣)
٣ـ از دسـت دادن شخصيت اجتماعى :ازديگر آثار زيانبار ترك نماز و سبك شمردن آن ،منفور شدن درجامعه است ؛يعنى تارك نماز يا سبك شمارنده آن ارزش وشخصيت اجتماعى خويش را از دست مى دهد و مسلمانان با ديده نفرت به او مى نگرند، تا جايى كه به گفته امام باقرعليهالسلام :
(رسـول خـداصلىاللهعليهوآلهوسلم بـا هـمـسـايـگـان مـسـجد شرط كرد به نماز جماعت حاضر شوند و متخلّفان را تهديد كرد كه خانه هايشان را آتش خواهد زد.)(١٧٤)
امام صادقعليهالسلام در مورد انتخاب دوست و همنشين فرمود:
(اِخـْتـَبـِروُا إِخـْوانـَكـُمْ بـِخـَصْلَتَيْنِ، فَإِنْ كانَتا فيهِمْ وَ إِلاّ فَاعْزُبْ، ثُمَّ اعْزُبْ: مُحافَظَةً عَلَى الصَّلَواتِ فى مَواقيتِها وَ الْبِرَّ بِالاِْخْوانِ فِى الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ)(١٧٥)
دوستان و برادران خود را با داشتن دو صفت انتخاب كنيد وگرنه آنها را رها كنيد و از آنان دورى گـزيـنـيـد:اول مـراقـب بـرنـماز دراوقات مخصوص آن و دوم نيكى كردن به برادران درسختى و راحتى
٤ـ زنـدگـى سـخت : سختى زندگى و آميخته شدن با مشكلات روحى و روانى از ديگر پيامدهاى تـرك نـمـاز و سبك شمردن آن است كسى كه رابطه اى باخدا نداشته باشد، روشن است كه از رحمت و الطاف الهى به دور خواهد بود. قرآن مجيد مى فرمايد:
( اءَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرى ) (١٧٦)
نماز را براى ياد من به پاى دار.
درآيه ديگر مى فرمايد:
( وَ مَنْ اءَعْرَضَ عَنْ ذِكْرى فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً ) (١٧٧)
هر كس از ياد من رويگردان شود زندگى برايش سخت و ناگوار خواهد بود.
در ايـن راسـتـا، روايـتـى ازرسـول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم نقل مى كنيم كه زندگى سخت و ناگوار را تشريح ميكند.
(مـَنْ تـَهـاوَنَ بـِصـَلاتِهِ يَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمْرِهِ وَ مِنْ رِزْقِهِ... وَ كُلُّ عَمَلٍ يَعْمَلُهُ لا يُوجَرُ عـَلَيـْهِ وَ لا يـُرْتـَفـَعُ دُعـائُهُ إِلَى السَّمـاءِ وَ لَيـْسَ لَهُ حـَظُّ فى دُعاءِ الصّالِحينَ وَ يَمُوتُ ذَليلاً وَ جائِعاً وَعَطْشاناً...)(١٧٨)
كـسـى كه نماز را سبك شمارد خداوند بركت از عُمر و روزى او برمى دارد و هرعملى انجام دهد پاداشى نمى برد، دعايش به آسمان بالا نمى رود، از دعاى نيكوكاران بهره اى نمى برد و با ذلت و خوارى و گرسنگى و تشنگى مى ميرد.
٥ ـ چـهـره مـنـفـور: هـمـچنين رسول گرامى اسلام ، زشتى چهره و منفورى آن را نتيجه سبك شمردن نماز دانسته ، مى فرمايد:
(... يَمْحُوا اللّهُ تَعالى سيماءَ الصّالِحينَ مِنْ وَجْهِهِ...)(١٧٩)
خداوند سيماى نيكوكاران را از چهره او (سبك شمارنده نماز) محو مى كند.
ب ـ در آخرت
١ـ شـكـنـجـه و فـشـار قبر: عواقب و آثار زيانبار ترك نماز و بى اعتنايى به آن ، نه تنها در دنـيـا بـلكـه در عـالم بـرزخ و آخـرت نـيـز دامـنـگـيـر انـسـان خـواهـد بـود. رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود:
(...مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ... يُوَكِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَكاً يَزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ وَ يَضيقُ عَلَيْهِ قَبْرَهُ وَ تَكُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ)(١٨٠)
كسى كه نمازش را سبك بشمارد خداوند فرشته اى را ماءمور مى كند كه او را در قبر شكنجه دهد و قبرش را براى او تنگ سازد و تاريكى در قبر او خواهد بود.
بر عكس كسى كه نماز را زيبا به پا دارد از وحشت قبر در امان است
امام باقرعليهالسلام فرمود:
(مَنْ اءَتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ يَدْخُلْهُ وَ حْشَةُ الْقَبْرِ)(١٨١)
كسى كه ركوع نمازش را درست انجام دهد وحشت قبر او را نمى گيرد.
٢ـ سختى در محشر: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود:
(مـَنْ تـَهـاوَنَ بـِصـَلاتـِهِ... يـُوَكِّلُ اللّهُ بـِهِ مـَلَكـاً يَسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ وَ الْخَلائِقُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ يُحاسَبُ حِساباً شَديداً...)(١٨٢)
كـسـى كـه نـمـاز را سـبـك بـشـمارد، خداوند فرشته اى را ماءمور مى كند تا (در محشر) او را با صورت روى زمين بكشد درحالى كه مردم او را نگاه مى كنند و حساب سختى نيز خواهد داشت
امام صادقعليهالسلام فرمود:
(مـَنْ تـَرَكَ صـَلاةَ الْعـَصـْرِ غـَيـْرَ نـاسٍ لَهـا حـَتـّى تـَفـُوتـَهُ وَتـَرَهُ اللّهُ اءَهـْلَهُ وَ مـالَهُ يـَوْمـَ الْقِيامَةِ)(١٨٣)
هـر كـس نـمـاز عـصـر را عـمـداً تـرك كـنـد تـا قـضـا شـود، خـداوند در قيامت او را تنها و جداى از اهل واموالش محشور مى كند.
٣ـ مـحـرومـيـت از شـفاعت : سوّمين پيامد ناهنجار كوچك شمردن يا ترك نماز، محروم شدن از شفاعت اوليـاى خـدا در روز بـاز پـسـيـن اسـت قـرآن مـجـيـد در سـوره مـدّثـّر، آيـه ٤٨ يـكـى ازعـلل مـحـروميت ازشفاعت را بى نمازى مى داند و حضرت صادقعليهالسلام در آخرين لحظه حيات ، كه دوستان وآشنايان ، دور بسترش را گرفته بودند، فرمود:
( إِنَّ شَفاعَتَنا لاتَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاةِ)(١٨٤)
شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد نخواهد رسيد.
٤ـ ورود به دوزخ : خيره سرى در برابر خدا و سر بر آستان او نساييدن ، در واقع ، سقوط در دوزخ و گرفتار شدن به آتش دورى از رحمت اوست از اين رو نخستين علّتى كه دوزخيان براى ورود بدانجا بر زبان مى آورند اين است كه :( لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلّينَ... ) (١٨٥)
ما از نماز گزاران نبوديم
از رسول گرامى اسلام نيز چنين نقل كرده اند كه فرمود:
(لا تُضَيِّعُوا صَلاتَكُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلاتَهُ حُشِرَ مَعَ قاروُنَ وَ هامانَ وَ كانَ حَقّاً عَلىَ اللّهِ اءَنْ يُدخِلَهُ النّارَ)(١٨٦)
نماز خويش را تباه نسازيد؛ چرا كه هر كس نمازش را تباه كند با قارون و هامان محشور مى شود و بر خداست كه او را داخل دوزخ سازد.
(۱۲۷) - مستدرك الوسائل ، ج ۱، ص ۱۷۵.
(۱۲۸) - مجموعه ورام ، ج ۲، ص ۸۶.
(۱۲۹) - روزنامه اطلاعات ، ۱۶/۷/۷۰.
(۱۳۰) - كنز العمال ، ج ۷، ص ۲۰۱.
(۱۳۱) - بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۴۰۶.
(۱۳۲) - جامع احاديث الشيعه ، ج ۴، ص ۶.
(۱۳۳) - همان ، ص ۱۴.
(۱۳۴) - بحارالانوار، ج ۴۲، ص ۲۴۹.
(۱۳۵) - طه (۲۰)، آيه ۱۳۲.
(۱۳۶) - ابراهيم (۱۴)، آيه ۳۱.
(۱۳۷) - من لا يحضر الفقيه ، ج ۱، ص ۱۳۶، بيروت
(۱۳۸) - بحارالانوار، ج ۴۲، ص ۲۴۹.
(۱۳۹) - اعراف (۷)، آيه ۳۱.
(۱۴۰) - ر.ك : تفسير نمونه ، ج ۶، ص ۱۴۸.
(۱۴۱) - بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۰۴.
(۱۴۲) - رساله نوين ، بى آزار شيرازى ، ج ۱، ص ۱۲۳.
(۱۴۳) - ذاريات (۵۱)، آيه ۱۸.
(۱۴۴) - جامع الاحاديث ، ج ۴، ص ۱۱۰.
(۱۴۵) - بقره (۲)، آيه ۴۳.
(۱۴۶) - بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۳.
(۱۴۷) - توضيح المسائل امام خمينى (ره)، مساءله ۱۴۰۰، مركز نشر فرهنگى رجاء.
(۱۴۸) - بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۱۱.
(۱۴۹) - همان ، ص ۲۵۹.
(۱۵۰) - اقتباس از كتاب چهل حديث ، امام خمينى (ره )، ص ۳۶۵، نشر رجاء.
(۱۵۱) - بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۶۱.
(۱۵۲) - ابراهيم (۱۴)، آيه ۱۴.
(۱۵۳) - ر.ك : منتهى الامال ، محدث قمى ، ج ۱، ص ۳۶۰.
(۱۵۴) - ميزان الحكمة ، ج ۱، ص ۸۲.
(۱۵۵) - نور(۲۴)، آيه ۳۷.
(۱۵۶) - بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۷.
(۱۵۷) - مؤ منون (۲۳)، آيات ۱ ـ ۲.
(۱۵۸) - لقمان (۳۱)، آيات ۱ـ ۴.
(۱۵۹) - بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۸.
(۱۶۰) - بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۵.
(۱۶۱) - همان ، ص ۲۳۲.
(۱۶۲) - بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۳۲.
(۱۶۳) - وسائل الشيعه ، ج ۵، ص ۳۷۲.
(۱۶۴) - وسايل الشيعه ، ج ۵ ، ص ۳۷۱.
(۱۶۵) - همان ، ج ۱۸، ص ۲۸۸.
(۱۶۶) - بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۷.
(۱۶۷) - گناهان كبيره ، ج ۲، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۳.
(۱۶۸) - بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۲.
(۱۶۹) - جامع الاحاديث ، ج ۴، ص ۴۸.
(۱۷۰) - بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۲.
(۱۷۱) - جامع احاديث الشيعه ، ج ۴، ص ۵۲.
(۱۷۲) - محجة البيضا، ج ۱، ص ۳۴۰.
(۱۷۳) - ملاذ الاخبار، مجلسى ، ج ۴، ص ۲۷۲.
(۱۷۴) - ثواب الاعمال ، مترجم غفارى ، ص ۵۲۳، با اندك تغيير.
(۱۷۵) - جامع الاحاديث ، ج ۴، ص ۵۸.
(۱۷۶) - طه (۲۰)، آيه ۱۴.
(۱۷۷) - طه (۲۰) ، آيه ۱۲۴.
(۱۷۸) - سفينة البحار، ج ۲، ص ۴۳.
(۱۷۹) - همان
(۱۸۰) - سفينة البحار، ج ۲، ص ۴۳.
(۱۸۱) - بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۴۴.
(۱۸۲) - سفينة البحار، ج ۲، ص ۴۳.
(۱۸۳) - ثواب الاعمال ، ص ۵۲۱.
(۱۸۴) - بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۱۹.
(۱۸۵) - مدثر(۷۴)، آيه ۴۵.
(۱۸۶) - بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۱۴.
منبع:کتاب اخلاق عبادی