چهارشنبه 25 مهر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

عبادت و خدمت
واژه (خدمت)، مفهوم گسترده اى دارد و همه امور اجتماعى ، اقتصادى ، سياسى و فرهنگى را در بر مـى گـيـرد و بـه گـذشـت ، فـداكـارى ، ايـثـار و تـحـمـّل رنج و سختى در همه اين امور، خدمت و خدمتگزارى ، صدق مى كند. كارى كه شكل آن مفيد و برخوردار از روح معنويت بوده و وسيله تقرّب به خدا باشد، در فرهنگ اسلامى خدمت ناميده مى شود.
بنابراين خدمتى كه مقدمه قرب الهى و در راستاى رضاى خدا نباشد، عبادت نيست و از اجر الهى سهمى ندارد.
خدمت عبادى علاوه بر انگيزه الهى و تقرّب به خدا، داراى شرايط زير است : در راه خدا باشد. مخلصانه انجام گيرد. خير خواهانه بوده و فاعلش ، نيّت و هدف خير داشته باشد. داد و ستد و به منظور به دست آوردن مال و منال و شهرت و مقام نباشد. اعانت بر اثم و گناه نباشد. از منّت و آزار مبرّا باشد. خدمت شوندگان ، افراد شايسته خدمت باشند، گرچه متوجه خدمتِ خدمتگزار نباشند و... چنين خدمتى از ارزش و اهميت بسزايى برخوردار است و حضرت علىعليه‌السلام در اين باره مى فرمايد: (اَحْسَنُ الصَّنائِعِ ما وافَقَ الشَّرايِعَ)(٢٥٢)
بهترين احسانها و خدمات ، آن است كه موافق با شريعت ها (و طبق شرايط و موازين دينى ) باشد.
محدوده خدمت
همانطور كه ذكر شد، يكى از شرايط خدمت آن است كه افراد خدمت شونده ، شايسته خدمت باشند، در ايـنـجـا ايـن سـؤ ال مطرح است كه آيا دايره خدمتگزارى آنقدر وسعت دارد كه غير مسلمان را نيز شـامـل مـى شـود، يـا اخـتصاص به مسلمانان و مؤ منان دارد؟ به عبارت ديگر، آيا از نظر اسلام ، خـدمـت در هـر جـا و بـه هـر كـس ، پـسـنـديـده و مورد ستايش ‍ است ؟ يا خدمت مسلمانان و مؤ منان به يكديگر و در جامعه اسلامى داراى ارزش و اهمّيّت است ؟
از نظر اسلام ، خدمت به همه مردم و نوع بشر عملى شايسته است و غرض اولياى گرامى اسلام در خـدمـتـگـزارى ، تـنـهـا مـؤ مـن يـا مـسـلمـان نـيـسـت ؛ بـلكـه نـوع بـشـر را شامل مى شود. چنانكه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد:
(رَاءْسُ الْعـَقـْلِ بـَعـْدَ الدّيـنِ التَّوَدُّدُ اِلَى النـّاسِ وَ اصـْطـِنـاعُ الْمـَعـْرُوفِ اِلى كـُلِّ بـِرٍّ وَ فاجِرٍ)(٢٥٣)
پـس از ديـن (و ايـمـان بـه خـداوند)، بشر دوستى و نيكى به مردم ، اعم از درستكار و گناهكار، سرآمد تمام كارهاى عاقلانه است
اميرمؤ منانعليه‌السلام نيز مى فرمايد:
(اُبـْذُلْ مـَعـْرُوفـَكَ لِلنـّاسِ كـافَّةً فـَاِنَّ فـَضـيـلَةَ فـِعـْلِ الْمـَعْرُوفِ لا يَعْدِلُها عِنْدَ اللّهِ سُبْحانَهُ شَىْءٌ)(٢٥٤)
كـارهـاى نـيـك خـود را براى همه مردم به كار بر و براستى كه هيچ چيز نزد خداى سبحان ، با فضيلت كارهاى نيك ، برابرى نمى كند.
بر اساس اينگونه روايات ،خدمت كردن محدوديتى ندارد.
در بـرخـى ديگر از روايات ،خدمت كردن با قيد (مؤ من يا مسلم) ذكر شده است به عنوان نمونه ،رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد:
(اَيُّما مُسْلِمٍ خَدَمَ قَوْماً مِنَ الْمُسْلِمينَ اِلاّ اَعْطاهُ اللّهُ مِثْلَ عَدَدِهِمْ خُدّاماً فِى الْجَنَّةِ)(٢٥٥)
هر مسلمانى كه به جماعتى از مسلمانان ، خدمت كند، خدا به شماره آنها در بهشت برايش خدمتگزار مى گمارد.
شخصى به نام جميل گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود:
(اَلْمـُؤْمـِنـُونَ خـَدَمٌ بـَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ. قُلْتُ: وَ كَيْفَ يَكُونُونَ خَدَماً بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ؟ قالَ: يُفيدُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً...)(٢٥٦)
مـؤ مـنـان خـدمـتگزار يكديگرند. عرض كردم : چگونه خدمتگزار يكديگرند؟ فرمود: به يكديگر فايده ميرسانند.
از مـجموع اين دو دسته روايات ،چنين بر مى آيد كه خدمت ، ارزش ذاتى دارد وخدمتگزارى به همه مـردم ـ اعـم از مـسـلمـان و كـافـر (بـا شـرايطش) امرى پسنديده است ؛ ليكن خدمت به مسلمانان از اهمّيّت بيشترى برخوردار است
خـدمت به غير مسلمانان به جهت تاءليف قلوب و جذب آنها به اسلام ، اهميت بسزايى دارد.چنانكه در بعضى ابواب فقهى مانند زكات به آن اشاره شده و سهمى از زكات در اين جهت ،مصرف مى شود.
در سياست خارجى كشور اسلامى گاهى مى بينيم دولت جمهورى اسلامى به بعضى از كشورهاى غـيـر اسـلامـى كـمـك بـلاعـوض مـى كـنـد و گـاه در حـوادث نـاگـوار هـمـچـون سـيـل ، زلزله ، قـحـطـى و... كـمـكـهـاى مـالى فراوانى به نامسلمانان مى شود. چنين كارى يكى ازمـصـاديـق خـدمـت اسـت و بـا انـگـيـزه الهى انجام مى گيرد؛ بله ، اگر به غير مسلمانان ، خدمت ، صـورت گـيـرد؛ امـّا انـگـيـزه الهـى بـر آن مترتّب نباشد، باعث تقويت ، شوكت و عزّت آنان در بـرابـر اسـلام و مـسـلمـانـان شـود، سـبيل و راه سلطه آنان بر مسلمانان باشد و مسلمانان را به استخدام خود درآورند و چنين امرى خدمت نيست ؛ بلكه خيانت به اسلام و مسلمانان است
بـنـابـرايـن در خـدمـت كـردن ، سـه مـسـاءله ـ مـوارد، انگيزه و آثار خدمت ـ بايد مدّ نظر خدمتگزار باشد، تا از محدوده جلب رضا و تقرّب به درگاه خداوند، خارج نشود.
خدمتگزارى در نظام اسلامى
در نـظـام اسـلامى مديريتها و مسؤ وليتهاى سياسى ـ اجتماعى ، امانت سنگينى بر دوش ‍ صاحبان آنـهـاسـت ، نـه ايـنـكه طعمه و لقمه چرب و نرمى باشد، چنانكه امير مؤ منانعليه‌السلام به فرماندار آذربايجان نوشت :
(...اِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لكِنَّهُ فى عُنُقِكَ اَمانَةٌ)(٢٥٧)
عمل (و حكمرانى)، طعمه و شكار تو نيست ؛ بلكه امانت و سپرده اى در گردن توست
هـمـه كـسانى كه در جمهورى اسلامى ، مسؤ وليت دارند، بايد خود را مديون مردم دانسته ، بلكه آنـان را در مـرتـبـه بـالاتـر و (ولى نـعـمـت) خـود حـسـاب كـنـنـد و آزادى ، اسـتـقـلال و مـقام خويش را مرهون كوشش آنان بدانند و همچون رهبر و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران ، امام خمينى خود را خادم ملّت بدانند، چنان كه فرمود:
(مـن خـادم شـمـا هستم ، من خادم ملّت شما هستم من آمده ام كه بزرگوارى شما را حفظ كنم من آمده ام كـه دشـمـنـهـاى شـمـا را زمـيـن بـزنـم مـن آمـده ام كـه مـلّت را يـك مـلّت مستقل كنم ....)(٢٥٨)
در جاى ديگر فرمود:
(... به من اگر خدمتگزار بگويند، بهتر از اين است كه رهبر.)(٢٥٩)
و نيز فرمود:
(...حـكـومـت اسـلامى ، حكومت خدمت است پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با اينكه مقامش آن بود، ولى خدمتگزار بود، خدمت مى كرد.)(٢٦٠)
مـسـؤ ولان مـمـلكـتـى ، ارگـانـهـا و نـهـادهـاى انـقـلابـى و هـمـه كـسـانـى كـه در ايـن راسـتـا مـشـغول خدمتند، بايد خود را موظف به انجام وظيفه و رفع گرفتاريهاى امت شهيد پرور و مظلوم دانسته ، از دل و جان ، به اصلاح امور آنان همّت گمارند، امكان ملاقات براى مطرح كردن دردها ومحروميتها و مشكلات را به آنان بدهند، با نهايت تواضع و خوشرويى با آنها برخورد نمايند و از صـمـيـم قـلب بـخـواهـنـد، كـارشـان را انـجـام دهـنـد و از انداختن آنها به پيچ و خمها و كاغذ بـازيـهـاى ادارى و مـعـطـّل كـردن ، ردّ كـردن ، جـواب نـدادن ، سـرگـردان كـردن و مشكل درست كردن براى آنان ، سخت بپرهيزند و هرگز از خدمتگزارى به آنان خسته نشود.
امـام حـسينعليه‌السلام ، افراد خدمتگزار را تشويق كرده و توفيق رفع نيازهاى مردم را از جمله نعمتهاى الهى شمرده ، مى فرمايد:
(اِنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللّهِ عَلَيْكُمْ فَلا تَمُلُّوا النِّعَمَ)(٢٦١)
همانا نيازمنديهاى مردم به شما ازنعمتهاى خدا بر شماست ، بنابراين ، ازاين نعمتهاخسته نشويد.
لازم به ذكر است كه امروز در جامعه ما، اسلام و جمهورى اسلامى ، حاكم است و همه كسانى كه در اين نظام ، مشغول خدمت هستند، شغل ، لباس و مسؤ وليت آنان از نام اسلام و انقلاب اسلامى ، مايه مـى گـيـرد و مـردم ، اعـمـال ، رفتار و برخوردهاى آنان را به پاى اسلام و جمهورى اسلامى مى گذارند. به همين جهت ، همواره و بويژه در هنگام خدمت ، بايد هوشيار و بيدار بوده ، از رفتار و برخورد مغاير با اخلاق اسلامى بپرهيزند و در خدمتگزارى ، موازين اخلاقى را مراعات نمايند.
آفات خدمتگزارى
خـدمـتـگـزارى آفـاتـى دارد كـه شـخـص خـدمـتـگـزار گـاهـى در حـيـن عـمـل ، دچـارش مـى شـود، مـثـل اينكه انگيزه خدمت رسانى او، الهى نباشد، بلكه براى جلب منفعت شـخصى خدمت كند؛ قدمى بر مى دارد، تا قدمى برايش برداشته شود، خدمت مى كند، تا به نام و نـانـى بـرسد و شهرت و مقامى بدست آورد. يا به اهلش خدمت نمى كند و يا در حين خدمتگزارى موازين اخلاق اسلامى را زير پا مى گذارد.
گـاهـى نـيـز شـخـص خدمتگزار بعد از عمل ، آسيب مى بيند و خدمت خود را با به رخ كشيدن ، منّت نهادن ، اذيت و آزار كردن و تباه مى سازد.
اينك به عنوان نمونه به دو آفت مهمّ خدمتگزارى اشاره مى كنيم :
الف ـ ريا
ريـا يـكـى از آفـتـهـاى عـبـادت اسـت(۲۶۲) و خدمتى هم كه در راستاى رضا و خشنودى و تـقـرّب بـه خـدا بـاشـد، نـيـز عـبـادت است بنابراين ريا و نمايش خدمت ، از آفات خدمتگزارى محسوب مى شود. امير مؤ منانعليه‌السلام مى فرمايد:
(كـُلُّ حـَسـَنـَةٍ لا يـُرادُبـِهـا وَجـْهُ اللّهِ تـَعـالى فـَعـَلَيـْهـا قـُبـْحُ الرِّيـاءِ وَ ثـَمـَرُتـُهـا قـُبـْحـُ الْجَزاءِ)(۲۶۳) هـر نـيكى و خدمتى كه بدان خوشنودى خدا اراده نشود، زشتى ريا بر چهره آن مانده و نتيجه اش ‍ پاداشى زشت است
ب ـ منّت و آزار
يـكـى از نـشـانـه هـاى خـدمـت عـبادى ، آن است كه شخص خدمتگزار كارهاى نيك خود را به رخِ خدمت شـونـدگـان نـكـشـد، بـرآنـان مـنـّت نـنـهـد و اذّيـت و آزارشـان نـرسـانـد و گـرنـه عمل خويش را پايمال كرده است حضرت علىعليه‌السلام مى فرمايد:
(مَنْ مَنَّ بِمَعْرُوفِهِ اَفْسَدَهُ)(۲۶۴) هر كس با كارهاى نيك خود (بر ديگران ) منّت نهد، تباهش مى سازد.
و در جـاى ديـگـر خطاب به مالك اشتر و همه دولتمردان ، هشدار مى دهد كه مبادا خدمات عمومى و فعاليتهاى مردم را با منّت و آلوده سازند:
(اِيّاكَ وَ الْمَنَّ عَلى رَعِيَّتِكَ بِاِحْسانِكَ فَاِنَّ الْمَنَّ يُبْطِلُ الاِْحْسانَ)(۲۶۵) مـبـادا بـا نـيـكـى خـود بـر رعـيـّت ، مـنـّت بـگـذارى كـه مـنـّت نـهـادن نـيـكـى را باطل مى كند.



(۲۵۱) - همان ، ص ۲۱۴.
(۲۵۲) - شرح غررالحكم ، ج ۲، ص ۳۸۹.
(۲۵۳) - مستدرك الوسائل ، ج ۸، ص ۳۵۳.
(۲۵۴) - شرح غررالحكم ، ج ۲، ص ۲۳۶.
(۲۵۵) - اصول كافى ، مترجم ، ج ۳، ص ۲۳۹.
(۲۵۶) - اصول كافى ، مترجم ، ج ۳ ، ص ۲۴۳.
(۲۵۷) - نهج البلاغه ، نامه ۵، ص ۸۳۹.
(۲۵۸) - در جستجوى راه از كلام امام ، دفتر ششم ، ص ۱۷ سپهر.
(۲۵۹) - صحيفه نور، ج ۱۲، ص ۱۹۲.
(۲۶۰) - رساله نوين ، ج ۴، ص ۲۵۷.
(۲۶۱) - بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۱۸.
(۲۶۲) - شرح غررالحكم ، ج ۳، ص ۹۹.
(۲۶۳) - همان ، ج ۴، ص ۵۴۵.
(۲۶۴) - همان ، ج ۵، ص ۴۷۳.
(۲۶۵) - نهج البلاغه ، نامه ۵۳، ص ۱۰۳۱.
منبع:گتاب اخلاق عبادی

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group