اهميت قم و زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها
امام صادق مي فرمايند: «تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ» [1] يعني اين فرزند من فاطمه معصومه علیها السلام به شفاعت او تمام شيعيان من وارد بهشت مي شوند. قم با وجود حرم حضرت معصومه عليها السلام و جمکران مرکز خيلي مهمي است.
حاج آقاي دولابي رحمة الله عليه آن قدر به قم و زيارت حضرت معصومه علیها السلام علاقه داشتند که مي گفتند من از قم سير نمي شوم. ايشان بزرگ شده مشاهد مشرفه بودند. مشهد، کربلا و نجف مي رفتند گاهي چند ماه مي ماندند ولي مي گفتند از زيارت قم هر چه قدر که آمدم سير نشدم. تهران هم که برمي گردم صورتم به سمت قم است حضرت معصومه عليها السلام رابطه بين همه و امام هاست و زيارت ايشان را امام هشتم عليه السلام خوانده اند. «السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ»[2] امام هشتم عليه السلام مي خواهد بگويد اين خانم از همه طرف وصل است يعني اگر اينجا وصل شدي به همه امامها وصل شده اي. امام هشتم عليه السلام فرمودند کسي که خواهرم را زيارت کند مرا زيارت کرده است. اگر نتوانستيد مشهد برويد قم را رها نکنيد.
امام صادق عليه السلام فرمودند سه در بهشت از قم باز مي شود سه بزرگوار فرمودند زيارت اين خانم معادل بهشت است بهشت را بر ما واجب مي کند. ان شاءالله اين اقيانوس بيکران رحمت الهي که در جوارش هستيم را قدر بدانيم.
عنايت اولياء الله پس از مرگ
مرحوم آقاي بهاء الديني و خيلي از بزرگان مي فرمايند در عالم برزخ دست انسان بازتر است. احاطه بيشتر است. اولياء خدا حتي در عالم بعد از مرگ بيشتر مي توانند گره گشايي کنند. دوستاني هستند که مي روند سر قبر شهدا و علما و يا پدر مادر و حاجت مي گيرند. مثلا قبر ميرزاي قمي از اول صبح تا غروب و شب دعا مي خوانند و حاجت مي گيرند.
عظمت ميرزاي قمي
در کتاب کريمه اهل بيت عليهم السلام نقل شده در زمان قحطي و خشکسالي قم کشاورزهاي اطراف قم به حرم آمدند تا توسل کنند و باران رحمت ببارد. از متولي حرم اجازه گرفتند تا شب را در حرم بيتوته کنند يک عده مشغول دعا و توسل و يک عده که خسته بودند خوابيدند. يکي از کشاورزها مي خوابد و در خواب ميرزاي قمي را که يکي از علماي بزرگ قم بوده است (صاحب قوانين) است را خواب مي بيند. و ايشان مي فرمايد چرا از روستا آمديد اينجا؟ و کشاورز مي گويد به خاطر خشکسالي و براي آمدن باران اينجا آمده ايم و ميرزاي قمي مي گويد براي اين کار کوچک پيش من هم مي آمديد دعا مي کردم باران بيايد من حوائج اهل قم و مردم قم را مي توانم برآورده کنم و حضرت معصومه عليها السلام براي کل دنيا است.
عنايت آيت الله بهاء الديني از عالم برزخ
يکي از دوستان ما مي گفت من براي يک مشکل مادي سر قبر مرحوم آيت الله بهاءالديني رحمة الله عليه رفتم و به آقا گفتم شما که زنده بوديد من نماز شما مي آمدم و جلسات شما قبل از نماز و بعد از نماز شرکت مي کردم و صحبتي مي کرديد، دعايي مي کرديد مشکل ما حل مي شد. شما از وقتي از دنيا رفته ايد ما را فراموش کرديد يعني ما ديگر با شما رابطه نداريم به فکر ما نيستيد و گلايه کردم بعد از اينکه اين گلايه ها را کردم حمدي خواندم و به روح ايشان هديه کردم. همان شب خواب آقا را ديدم. آقا فرمودند فلاني فکر مي کنيد ما به فکر شما نيستيم ما به فکر شما هستيم همين حالا هم به مشکل شما دعا مي کنيم. مي گفت فردا يک کسي يک هديه حسابي پول مفصلي براي ما آورد کسي هيچ وقت از اين هديه ها نمي آورد. مشکل ما حل شد فهميديم اشاره آقا بوده است. اموات دستشان باز است. روحشان آزاد است.
زنده بودن شهدا و اولياء الله
سفري در ايام اعتکاف به شيراز رفتم تا در دانشگاه شيراز سخنراني کنم. جانبازي که پايش قطع شده بود بعد از جلسه به من گفت ماجرايي براي من اتفاق افتاده است مي خواهم به شما بگويم. مي گفت : شب جمعه اي براي خواندن دعاي کميل با ويلچر و ماشين مخصوص به گلزار شهدا رفتم و تا دير وقت آنجا ماندم بعد از راز و نياز آمدم سوار ماشين بشوم اما هر چه استارت زدم ماشين روشن نشد. و من هم که پا نداشتم که پياده شوم و عيبش را بيابم. ناگهان ياد اين آيه قرآن افتادم که خدا مي فرمايد: شهدا زنده اند. خداي متعال مي فرمايد خوني که در راه خدا ريخته شد زنده است. «بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، فَرِحِينَ بِمَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ...»[3] به ياد شهيدي افتادم که در جبهه با من خيلي رفيق بود. شروع کردم با او سخن گفتن و گفتم حسين ما با هم خيلي رفيق بوديم مي گويند شهدا زنده اند خوب براي من کاري بکن من اينجا گرفتار شده ام. ناگهان ديدم کسي به شيشه ماشين من مي زند. ديدم يک آقايي است. خوب که نگاه کردم ديدم پسر عموي همان شهيد است. به من گفت اينجا چه کار مي کني؟ بعد ماشين را هل داد و روشن شد.
هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده عالم دوام ما
مـا در پيـاله عکس رخ يـار ديـده ايم
اي بي خبر ز لذت شرب مدام ما
آيت الله ناصري حفظه الله فرمودند سر قبر آيت الله بهاء الديني رفتم ديدم ايشان زنده است و در حال خنده به من نگاه مي کنند. سر قبر حاج آقاي دولابي رحمة الله عليه هم رفتم که ديدم ايشان هم زنده است و خيلي شاداب به من نگاه مي کنند. آنهايي که اهل دلند و اهل معنا هستند اموات را زنده مي بينند. اينکه ما نمي بينيم دليل نمي شود که اين واقعيت نداشته باشد. ما خيلي چيزها را نمي بينيم. ما از پشت ديوار خبر نداريم چه رسد به آن عالم که با آن خيلي فاصله داريم.
توصيه خروس به جوان بي نماز
در کتابي از آيت الله خرازي نقل شده است که جواني در نمازي کاهل بود گاهي مي خواند گاهي نمي خواند اما ناگهان مقيد مي شود و به او گفتند چرا اين قدر عوض شده اي؟ جوان گفت: خوابي ديدم و بر اثر آن عوض شدم. گفتند چه خوابي ديدي؟ گفت: خروسي که در خانه داشتيم را در خواب ديدم که مثل يک آدم با من صحبت مي کند و به من مي گويد چرا براي نماز صبح بيدار نمي شوي؟ من اين قدر صبح برايت اذان مي گويم چرا بلند نمي شوي نماز بخواني؟ من آن قدر براي توي بي نماز سبوحٌ قدوس گفتم که چشمهايم کور شده است. جوان فردا چشم خروس را معاينه مي کند و مي بيند که خروسشان واقعاً کور شده است. اين واقعه من را تکان داد و تصميم گرفتم از اين به بعد به نماز اول وقت اهميت بدهم.
هنگام سپيده دم خروس سحري
داني که چرا همي کند نوحه گري
يعني که دميدند در آيينه صبح
کز عمر شبي گذشت و تو بي خبري
پيامد سبک شمردن نماز
امام صادق عليه السلام فرمود شفاعت ما به کسي که نماز را سبک بشمارد و اهميت ندهد؛ نمي رسد «لاتنال شفاعتنا لمن ترک الصلوة» ترک نماز در مرز کفر است. يعني کسي که نماز را ترک کرده است در لبه کافر شدن است. نماز ارتباط با خداست و نبايد اين ارتباط قطع شود. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ»[4].
يکي از علما براي اينکه مردم به کارهايشان برسند؛ نماز جماعتش را در عرض دو يا سه دقيقه تمام مي کرد و مستحباتش را نمي خواند واجباتش را مي خواند. به ايشان گفتند فلاني نمازش را نصف شما مي خواند يعني در عرض يک دقيقه نمازش را مي خواند. اين عالم فرمود من واجبات را مي خوانم و مستحباتش را نمي خوانم به نظرم او واجباتش را هم مي زند. اين ديگر نماز نيست.
نقل شده است که شخصي در محضر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم در مسجد نماز مي خواند و چنان تند نماز مي خواند که وقتي پيشاني اش به مهر مي خورد؛ بلند مي شد. مثل مرغي که دانه برمي دارد و فوري بلند مي شود. پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند اين شخص اگر به همين وضع نماز خواندن از دنيا برود به دين من از دنيا نرفته است يعني مسلمان از دنيا نرفته است.
امام حسين عليه السلام در شب عاشورا را مهلت گرفتند و نماز خواندند و فرمودند خدا شاهد است که من نماز را دوست دارم. «أَنِّي قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ» [5]. آيا عاشقان امام حسين عليه السلام هم نماز را دوست دارند؟
قبل از نماز فکرهايمان را از غيرخدا دور کنيم تا مقدار رغبت، محبت و عشق نماز، قرآن و دعا در دلمان بروز کند بعد بلند شويم و با محبت بگوييم الله اکبر. نماز را سبک نگيريم.
سفارش به نماز اول وقت
همچنين نمازمان را اول وقت بخوانيم. نماز آخر وقت خيلي بد است. در روايت داريم آخر وقت نماز، وقت غفران خداست يعني خدا بايد بيامرزد. اما خواندن نماز در اول وقت خدا را خيلي خشنود مي کند، غفران يعني با بخشش خدا نمازت قبول مي شود. ولي خشنودي خدا خيلي مهمتر است. اگر به حرف خدا گوش بدهيد خدا هم حرف شما را گوش مي دهد. «أَنِّي مُطِيعٌ لِمَنْ أَطَاعَنِي» [6] در حديث قدسي خدا مي فرمايد هر کس حرف من را گوش بدهد من هم حرف او را گوش مي دهم.
________________________________________
[1]. بحارالأنوار / مجلسي / 57 / 228 / باب 36- الممدوح من البلدان و... / ص:201.
[2]. مفاتيح الجنان / حاج شيخ عباس قمى / 1 / 563 / اول سيده جليله معظمه حضرت فاطمه بنت موسى... / ص:563.
[3]. آل عمران : 170،169.
[4]. وسائل الشيعة / شيخ حرعاملي / 4 / 25 / 6- باب تحريم الاستخفاف بالصلاة... / ص:23.
[5]. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد / شيخ مفيد / ج2 / 91 / نزول الإمام الحسين ع في كربلاء و ما جرى عليه فيها قبل عاشوراء..... / ص: 87.
[6]. بحارالأنوار / مجلسي / 67 / 26 / باب 43- حب الله تعالى..... / ص: 13.