«تذاکروا و تلاقوا و تحدثوا فان الحديث جلاء للقلوب» (الکافي ج1 ص41)
 
دريغا كه فصل جواني گذشت *** به لهو و لعب زندگاني گذشت
 
دريغا كه بي ما بسـي روزگار *** بـرويد گـل و بشـكفد نوبهار
 
كساني كه از ما به غيب اندرند *** بيايـند و بر خـاك ما بگذرند
 
بسي تير و ديمـاه و ارديبهشت *** بيايد كه ما خاك باشـيم و خشت
 
چرا دل بريـن كـاروانگه نهيم *** كه ياران برفتـند و ما در رهيم
 
بيا تا بــرآريـم دستـي زدل *** كه نتـوان برآورد فـردا ز گـل
 
خداوند متعال دلهايمان را به نور ايمان و معرفت ولايت اهل بيت عليهم السلام نوراني بفرمايد به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
 
برکات ذکر صلوات
 
ذكر صلوات دل را نوراني مي كند قبر را نوراني مي كند روز قيامت انسان نوراني خواهد بود و در بهشت هم نوراني خواهد بود.
 
پيامبر عظيم الشان مي فرمايد: «الصلاه عليَّ ، نور علي القبر و نور علي الصراط و نور في الجنۀ» (مستدرک الوسائل ج5 ص332) اگر كسي مي خواهد در بهشت نوراني باشد ، روز قيامت هم نوراني باشد چون هر كس نور دارد در آتش نمي رود : «من كان معه نور لم يدخل النار».
 
هر كس نور دارد در آتش نمي رود و هر كس نور ندارد در آتش مي رود و اگر كسي مي خواهد در قبر و عالم برزخ هم جايگاهش نوراني باشد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد.
 
بهترين حال انسان
 
خواسته خيلي خوبي در موقع تحويل سال از خداي متعال داريم : «حوّل حالنا الي احسن الحال» خدايا حال ما را در طول سال بهترين حالها قرار بده دعاي خيلي خوبي است در هر حالي بهترين حالها نصيب ما بشود بهترين حالها چي هست عرض كرديم برترين و بالاترين حالها و درجات و مقامات اين است كه انسان خدا از او راضي و او هم از خدا راضي باشد (راضيه مرضيه) مقام رضا خيلي بلند است مقام عبد كامل مي باشد او از خدا راضي و خدا هم از او راضي باشد ، چه چيزهايي رضايت خدا را جلب مي كند؟ چه چيزهايي خانه دل ما را پاك مي كند در پايان سال معمولاً همه مردم ، خانه و زندگي و در و ديوار و شيشه و فرششان را تميز مي كنند و لباس يا نو تهيه مي كنند يا آن را تميز مي كنند، اما خانه دلمان را چگونه تميز كنيم كه مورد رضايت حق تعالي قرار بگيرد؟
 
توبه ؛ پاک کننده قلب انسان
 
چند چيز قلب انسان را تميز و پاك مي كند يكي توبه از گناهان است توبه از گناهان دل را پاك مي كند. خداي متعال به حضرت داوود علي نبينا و آله و عليه السلام فرمود : «يا داوود بشر المذنبين و انذر الصديقين» (الکافي ج2 ص314) اي داوود مذنبين و گنهكارها را بشارت بده كه نااميد نباشند برگردند توبه كنند استغفار كنند من آنها را مي آمرزم به صديقين كه اهل صدق و عمل و كار و تلاش هستند هشدار بده يك موقع غرور آنها را نگيرد به عمل خودشان تكيه نكنند.
 
تکيه نکردن بر اعمال در پيشگاه خدا
 
دنباله همين حديث خداي متعال به حضرت داوود علي نبينا و آله و عليه السلام فرمود صديقين هم يك وقت مغرور به كارشان نشوند به صدقشان نشوند نه گنهكار از اميدش نااميد بشود بگويد آب از سر گذشته قابل اصلاح نيستم ، اگر برگردد خدا توبه اش را قبول مي كند و نه آنكه اهل صدق و ورع و تقوا و عبادت است يك وقت مغرور نشود به كارش و فعلش ، هيچ كسي نيست من پاي حساب او را بياورم مگر اينکه هلاك مي شود ما اگر عبادت جن و انس را به جا بياوريم بايد بگوييم: «خدايا عاملنا بفضلك و لاتعاملنا بعدلك» خدايا به فضل و كرمت با ما رفتار كن اگر هم كار خوبي از ما سر زده توفيق تو بوده لطف تو بوده عنايت تو بوده اين آيه قرآن است :«ما اصابك من حسنه فمن الله و ما اصابك من سيئه فمن نفسك» (سوره نساء آيه79)
 
اگر يقيناً كسي اين آيه را عمل كند از همه خطرها رهايي مي يابد يعني هر چه كه گناه و زشتي است به خودش نسبت بدهد بگويد من اشتباه كردم من بد كردم من خلاف كردم من مقصرم من كوتاه آمدم و خدا او را مي آمرزد مورد لطف و رحمت قرار مي دهد يك وقت بديها را به خدا نسبت ندهد: «ما اصابك من سيئه فمن نفسك» (سوره نساء آيه79) بگو خدايا من بد كردم من بدم تو خوبي تمام بديها را به خودش نسبت بدهد.
 
داستان توبه حضرت آدم
 
يک داستان عجيب قرآني كه خيلي قابل تأمل است داستا ن حضرت آدم علي نبينا و آله و عليه السلام است حضرت آدم علي نبينا و آله و عليه السلام طبق نص قرآن در يك جايگاهي بود كه همه چيز برايش مباح و حلال بود تعبير به بهشت شده البته بهشت دنيايي بوده بهشت آخرتي قطعاً نبوده چون بهشتي كه بعد از قيامت است در آنجا ديگر امتحان نيست گناه نيست معصيت نيست ترك اولي نيست اين مسائل نيست روايات ما مي گويد اين بهشت جايگاهي بوده در همين عالم ؛ همه چيز براي حضرت آدم و حوا مهيا و حلال الّا اينكه از گندم نهي شدند يا شجره ديگري بوده يا گندم بوده از اين استفاده نكنند ولي قرآن مي فرمايد اينها لغزيدند و از آن گندم خوردند به آن شجره منهيه نزديك شدند حالا هر چه بوده «فاكلا منها» از آني كه خدا گفته بود نخور خوردند:
 
«فعصي آدم ربه فغوي» (سوره طه آيه121)
 
«فازلّهما الشيطان» (سوره بقره آيه36)
 
«فوسوس لهم الشيطان» (سوره اعراف آيه20)
 
آيات فراوان داريم كاري است كه شده حالا تعبير خيلي عالي اين است كه مي گوييم ترك اولي كردند يعني بهتر بود نمي خوردند ولي خوردند . خداي متعال خطاب فرمود : چرا اين گندم را خوردي؟  فوري از در عذرخواهي درآمدند :«ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكونن من الخاسرين» (سوره اعراف آيه23) گفتند خدايا ما به خودمان ظلم كرديم بدي كرديم ستم كرديم اگر تو ما را نيامرزي جزء زيانكارها هستيم حضرت آدم عذرخواهي كرد نسبت به خودش گفت : «ظلمنا انفسنا»
 
در جمله دعاي كميل مي خوانيم : «ظلمت نفسي و تجرأت بجهلي» (الاقبال ص706) خدايا من به خودم ظلم كردم جري شدم. خداي متعال حضرت آدم را صفي خودش و خليفه خودش انتخاب كرد يعني آدمي كه عذرخواهي بكند مي شود نماينده خدا خليفه خدا صفي خدا برگزيده خدا : «ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين» (سوره بقره آيه222) گفتند : «ربنا ظلمنا انفسنا» (سوره اعراف آيه23)
 
گناه زشت شيطان
 
شبيه همين امتحان هم براي شيطان پيش آمد ، امر کرد: «فقعوا له ساجدين» برايش سجده كنيد همه ملائكه سجده كردند: «الّا ابليس ابي و استكبر و كان من الكافرين» (سوره بقره آيه34) ابليس امتناع كرد از سجده اي كه امر خدا بود تكبر ورزيد كافر شد گناه گاهي آدم را به استكبار و كفر هم مي كشد خيلي گناه چيز بدي است هيچ وقت در عرائض بنده تشويق به گناه نبوده نيست و نخواهد بود يك وقت برداشت بد كسي نكند ما مي گوييم گنهكار نااميد نباشد بايد توبه كند برگردد و حضرت آدم را يك ترك اولي از بهشت بيرون كرد هفتاد سال بين او و حضرت حوا فاصله افتاد آن قدر گريه و ناله كرد تا خدا او را برگرداند به مقام نمايندگي خودش.
 
تفاوت گناه حضرت آدم و ابليس
 
به ابليس خطاب شد سجده كن سجده نكرد. خطاب شد چرا سجده نكردي؟گفت خدايا من بهتر از آدم هستم او از خاك است من از آتشم گفت : «رب بما اغويتني» خدايا تو مرا گمراه كردي نعوذ بالله نستجير بالله چطور شد يك نفر امر خدا را اطاعت نكرد شد خليفه الله يك نفر امر خدا را اطاعت نكرد شد ابليس مطرود و ملعون ازل و ابد فرقش سر همين يك كلمه است كه عرض كردم حضرت آدم نسبت گناه را به خودش داد ،گفت : «ظلمنا انفسنا» (سوره اعراف آيه23) گفت خدايا ما به خودمان ظلم كرديم ، خدايا العفو ، خدايا اشتباه کرديم. «ظلمت نفسي» (الاقبال ص706) عذرخواهي کردند و اينکه تقصير دارد و اينكه آدم در همه وقت و همه جا خودش را مقصر بداند يک اصل است .
 
دعائي براي دوري از ايمان عاريه ای
 
يك دعايي در اصول كافي هست امام صادق علیه السلام به يكي از اصحاب و يارانشان فرمودند: اين دعا را زياد بخوان: «اللهم لاتجعلني من المعارين و لاتخرجني من التقصير» (الکافي ج2ص73) يعني خدايا من را از آنهايي كه ايمانشان موقت و عاريه هست قرار نده و از اعتراف به گناه هيچ وقت من را بيرون نياور. اگر عبادت جن و انس را هم آدم به جا بياورد خودش را مقصر ببيند جمله اول هم خيلي مهم است «لاتجعلني من المعارين». معارين کساني هستند که مدت كوتاهي ايمان دارند كار خوب مي كنند اما از او مي گيرند
 
انواع ايمان در روايات
 
ما در اصول كافي يك بابي داريم كه ايمان بر دو نوع است :ايمان مستودع و ايمان مستقر ؛ مستودع يعني وديعه نهاده شده. آقا مثلاً پنج سال ده سال مؤمن مي باشد بعد از او مي گيرند خدا در دل آدم بد هم ممكن است ايمان بگذارد به خاطر مصلحت هايي جان بعضي ها را حفظ بكند فعلاً كار خرابي نكند اما موقتي است بعضي ها استقرار دارد يعني ايمان در قلبش ثابت است.
 
دليل درخواست ثبات قدم در عصر غيبت
 
چرا در زمان غيبت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف، خيلي در روايات سفارش شده از خدا ثبات قدم بخواهيد چرا در زيارت عاشورا در چندين جا گفته شده : «و ان يثبت لي عندكم قدم صدق» در سجده زيارت عاشورا گفته شده : «و ثبت لي قدم صدق عندک مع الحسين و اصحاب الحسين الذين بذلوا مهجهم دون الحسين عليه السلام» (زيارت عاشورا)
 
همه اش مي گوييم ، ثبات قدم ، ثبات قدم ، ثبات قدم
 
در روايت داريم در زمان غيبت و ‌آخرالزمان خيلي ها هستند ايمانشان ، ضايع مي شود خيلي ها هستند با گناه با فساد ، خورده خورده ، ايمانشان كم رنگ مي شود مي پرد و مي رود.
 
در روايت داريم بعضي ها صبح ايمان دارند شب مي شود ايمانشان رفته بعضي ها شب ايمان دارند صبح مي شود ايمانشان رفته گناهها و معصيت ها ايمان را كم رنگ مي كند خورده خورده از دل انسان بيرون مي رود.
 
حديث داريم بعضي ها ايمانشان مثل سرمه مي ماند سرمه كه به چشم مي زنند اولش پيداست ولي خورده خورده ناپيدا مي شود بعد مي پرد تمام مي شود.
 
توصيف ايمانهاي ضعيف و ظاهري
 
عطري كه به خودتان مي زنيد اول عطر هست اما خورده خورده مي رود ايمان بعضي ها هم مي رود ، ايمان رفته اما خبر ندارد ، نمازش كه درست نيست زكات را كه نمي دهد خمس كه نمي دهد روزه اش كه درست نيست تقليد كه نمي كند مسائل را كه بلد نيست حجاب كه ندارد من نمي دانم چي درست است يكي از آقايان مي گفت در شهر ما يك لاتي بود مي گفت من دروغم را مي گويم غيبتم را مي كنم تهمتم را مي زنم چاقويم را هم مي كشم عرقم را هم مي خورم فلان كار هم مي كنم اما دينم را از دست نمي دهم من نمي دانم دينش چي بوده چقدر هم محكم بوده كه با اينها از بين نمي رفته حالا بعضي از مدعيان دين و ايمان اين طوري اند ربا مي خورد دروغ مي گويد هر خلافي مي كند ولي مي گويد من مؤمنم من حزب اللهي ام من مسلمانم.
 
حافظ مي گويد:
 
گر مسلماني از اين است كه حافظ دارد
 
واي اگــر از پـس امـروز بود فـردايـي
 
تذکري در مورد حجاب
 
پدري مادري كه پير است رو به قبله رويش را تنگ گرفته كه اگر رويش هم باز باشد خيلي اشكالي ندارد اما دختر جواني كه آرايش كرده و در معرض ديد نامحرم هم هست صورت باز موها پريشان لباس بدن نما يا لباس تنگي که اندام پيداست و به فتواي همه فقها حرام است كه حجم بدن زن نبايد پيدا باشد دامنهاي كوتاه .
 
خواهري كه براي زيارت مي آيي توجه داشته باش شما مي گويي من مسلمانم پدر و مادري كه دخترت و خانمت را به اين شكل و قيافه مي آوري بيرون اصلاً خانم حق ندارد براي غير مرد خودش آرايش كند عطر بزند در معرض نامحرم خودش را قرار بدهد روايت داريم ملائكه او را لعنت مي كنند تا برگردد اگر براي نامحرم آرايش كند براي نامحرم عطر بزند آيا واقعاً نمي داني اين حرام است خلاف اسلام و مسلماني است؟
 
اگر نمي داني كه وا مصيبتا چه مسلماني هستي كه احكام واجب خودت را نمي داني اگر مي داني عمل نمي كني باز هم وامصيبتا اگر شما به قصد زيارت آمدي بايد يك كاري كني كه حضرت معصومه علیها السلام رنجش پيدا نكند مؤمنين دوستان اهل بيت رنجش پيدا نكنند وسائل گناه و چشم چراني براي جوانها فراهم نشود هيچ رساله اي هيچ مجتهدي اجازه نمي دهد يك تار موي زن بيرون بماند بايد موها را بپوشانند. خانم آمده زيارت نصف موها بيرون است، حجاب جزء دين ماست ، جزء ضروریات دين ماست ،  برخاسته از آيات قرآن ماست.
 
يك چيزي نيست که بگوييم مسئله جزئي است فرعي است چيز مهمي نيست بلکه ضرورت دين ماست هم نگاه كردن به زنهاي بي حجاب و بد حجاب براي مردها اشكال دارد هم آنها بايد حجاب و عفاف را مراعات كنند منظور اين است كه بعضي ها حجاب كه ندارند دروغ كه مي گويند نوارها و سي دي هاي مبتذل كه مي بينند گوش مي دهند نمازشان را كه درست نمي خوانند من نمي دانم پس دين يعني چه؟
 
معناي دين
 
دين مجموعه اي است از احكام و واجباتي كه ما بايد انجام بدهيم و ترک محرمات ، يعني گناهان را بايد ترك كنيم ، واقعاً به كجا داريم كشيده مي شويم.
 
وظيفه همگاني در حفظ دين
 
اين رواياتي كه مي گويد در آخر الزمان دين مثل سرمه اي مي ماند كه خورده خورده مي پرد شيطان گام به گام مي رود جلو قلعه به قلعه فتح مي كند بعضي پدر و مادرهايي كه پاي منبرها نشستند اينها مقصرند. آيا شما نبايد جلوي دخترت را بگيري جلوي خانمت را بگيري جلوي خواهرت را بگيري جلوي خواهرزاده ، نوه ، نبيره ات را بگيري من روحاني كه نمي توانم بايستم در كوچه و خيابان به تك تك افراد نهي از منكر كنم همه ما وظيفه داريم.
 
سختي حفظ دين در آخرالزمان
 
در هر صورت ما در روايت داريم در آخر الزمان دينداري بسيار كار مشكلي مي شود و لذا فرمودند كه زياد از خدا ثبات قدم بخواهيد فرمود دعاي غريق را زياد بخوانيد: «يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك» اي خدايي كه دلها دست توست دل ما را بر دين خودت ثابت نگه دار اگر خدا كمكمان نكند خدا حفظمان نكند ممكن است همه بلغزيم فرمود از خدا بخواهيد ثبات قدم ، ثبات دين ، «ثبت قلبي علي دينك» خدايا دل من را بر دينت ثابت نگه دار : «لاتجعلني من العارين» (الکافي ج2 ص73) خدايا از آنهايي كه دينشان عاريه و موقت است من را قرار نده.
 
دين عاريه اي زبير
 
زبير پسر عمه پيغمبر است پسرعمه اميرالمؤمنين عليه السلام است در نهج البلاغه حضرت امير علیه السلام مي فرمايد : «منا اهل البيت» (بحارالانوار 41 ص143) خيلي عجيب است شده «منا اهل البيت» اما در همان اصول كافي روايت مي فرمايد ايمانش موقت و وديعه و عاريه بود تا زمان خليفه سوم عثمان طرفدار پر و پا قرص اميرالمؤمنين علیه السلام بود بعد از عثمان هم با حضرت امير بيعت كرد اما منتظر بود اميرالمؤمنين در كيسه را شل كنند يا امارتي حكومتي به او بدهند اما حضرت او را نالايق مي دانستند به او ندادند به همدستي طلحه و عايشه جنگ جمل را به پا كرد در يك روز 18 هزار نفر را به كشتن داد همين جناب زبير در روايت داريم ايمانش عاريه بوده موقت بوده خدايا ما را از افرادي كه ايمانشان موقت و عاريه است قرار نده.
 
اثر توبه و عذرخواهي به درگاه خدا
 
«اللهم لاتجعلني من المعارين و لاتخرجني من التقصير» (الکافي ج2 ص73) خدايا از اعتراف به تقصير و گناه من را بيرون نياور در هر حالي بگويم خدايا ظلمت نفسي ، اقرار کنيم و بگوييم که ما فقير ، مسكين ، مستكين ، عاصی ، هستيم .
 
خدايا من معصيت كارم من مقصرم من در زندگيم كوتاهي كردم فرق حضرت ‌آدم صفي الله با ابلیس چي بوده كه آدم صفي الله شده با اينكه گندم نهي شده را خورده ، ابليس سجده نكرده مطرود و ملعون شده فرقش سر همين دو كلمه است كه خيلي مهم است حضرت آدم از سر عذرخواهي آمد گفت : خدايا من مقصرم گنهكارم اما شيطان تقصيرش را به خدا نسبت داد  گفت : «رب بما اغويتني» (سوره حجر آيه39) خدايا تو مرا گمراه كردي ، متکبر شد.
 
پيامد صفت زشت تکبر
 
تكبر چيزي است كه آدم را زمين مي زند غرور و تكبر دام است به خدا پناه مي بريم تكبر باعث شد مطرود و ملعون ازل و ابد شد با اينكه شش هزار سال عبادت كرده بود.
 
در نهج البلاغه خطبه قاصعه خطبه عجيبي است. عزيزان خطبه قاصعه نهج البلاغه را نگاه كنند ، طولاني ترين خطبه است و خيلي مطالب عالي و بلندي در آن هست حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام مي فرمايد: شيطان شش هزار سال عبادت كرد كه نمي دانيم از سالهاي دنيايي بوده يا از سالهاي آخرتي چون در كره زمين عبادت نمي كرده شايد سالهايش خيلي طولاني تر بشود بعد بر اثر يک تکبر:  «اذ احبط عمله الطويل و جهده الجهيد عن كبر ساعۀ واحدۀ» (بحارالانوار ج14 ص465)
 
خداي متعال عمل طولاني ابليس را بر اثر يك تكبر كردن همه را محو كرد بعد اميرالمؤمنين علیه السلام مي فرمايد حكم خدا در اهل آسمانها وزمين واحد است اين طور نيست كه خدا ابليس را بر اثر تكبر ، شش هزار سال عبادتش را محو كند او را به زمين بزند لعنت كند اما بني آدم تكبر بورزد او را بالا ببرد نه آنها را هم به زمين مي زند آنها را هم به خاك مي مالد،  تكبر از بدترين گناهان كبيره است غرور تكبر.
 
سلام به محضر امام حسين عليه السلام و دعاي پاياني
 
چون امروز ديگر وقتمان خيلي محدود بوده كوتاه و كم بوده فرصتي براي توسل و روضه خواندن نيست ان شاء الله فردا در خدمت عزيزان خواهيم بود يك سلامي به آقا اباعبدالله مي گوييم و دعا مي كنيم.
 
«السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين» (زيارت عاشورا)
 
خدايا به حق اباعبدالله الحسين علیه السلام گناهان ما را ببخش و بيامرز
 
به حق اباعبدالله الحسين علیه السلام خود ما فرزندان ما مردم ما ملت ما دين و ايمانشان را حفظ بفرما
 
به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف از ما راضي فرجش را نزديك بگردان
 
در دنيا و آخرت ما را آني از قرآن و اهل بيت جدا مگردان
 
مقام معظم رهبري علما مراجع جوانهايمان در پناه امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف حفظ فرما
 
مرضاي اسلام لباس عافيت بپوشان
 
اموات گذشتگان شهدا امام راحل اموات و شهداي اين جمع با انبياء و اوليائت محشور بگردان
 
هديه كنيم به روح بي بي فاطمه معصومه عليها السلام برادر بزرگوار و پدر و مادرشان علیهم السلام سه صلوات بر محمد و آل محمد