بهترين لحظات عمر
خداوند در قرآن مجيد، شب و روز را دو نشانه قدرت، حكمت، رحمت و لطف خود قلمداد كرده است. روز را براى رو آوردن به معاش و شب را براى رو آوردن به معاد و معنويت قرار داده است. خداوند ارزش بسيارى براى شب قائل شده است و به رسول خدا صلي الله عليه و آله خطاب مىكند :
«وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»1 « بخشى از شب را به تهجّد و نماز شب بپرداز ». همه اين شب ظرف را از خواب پر نكن ؛ چون من اين ظرف را نساختم كه مردم آن را از خواب و عيش و نوش و گناه پر كنند.
خدا به پيامبر صلي الله عليه و آله مىفرمايد : شب را به دو يا سه قسمت تقسيم كن. اگر دو قسمت مىكنى، يك قسمت را بخواب و يك قمست را براى بندگى و عبادت برخيز. اگر آن را سه قسمت مىكنى دو قسمت را بخواب و دست كم يك قسمت را براى معاد و آبادى آخرتت بگذار، به همين علت، خداوند زيباترين برنامههاى مربوط به اوليا و دوستدارانش را در شب اجرا كرده است .
«سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الاْءَقْصَى الَّذِى بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ ءَايَاتِنَا»2 .
«وَ الْفَجْرِ * وَ لَيَالٍ عَشْرٍ »3 .
«وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ»4 .
شب آمد شبْ رفيق دردمندان
شب آمد شب كه نالد عاشق زار
گهى از دست خود گاهى ز دلدار
انسان روز سرگرم است. درد فراق، شب خود را نشان مىدهد. همه انبياى خدا با شب انس داشتند. خداوند متعال با اهل شب، بسيار سخن دارد. خداوند متعال سحر را يكى از نشانههاى واقعى عاشقانش مىداند :
«وَ بِالاْءَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ »5 . اولياى خدا با شب انس عجيبى دارند. من انس برخى از آنان را ديده بودم. وقتى عيسى داشت عبادت مىكرد، صداى آخرين نفس مادر را شنيد. از تپه پايين آمد و ديد مادر از دنيا رفته است. همان مريمى كه خدا در قرآن، درباره خصلتهاى نيكوى مريم سنگ تمام گذاشته است و او را به مقام عصمت، ستوده است. كارهاى مادر را انجام داد، او را به خاك سپرد و گريه كرد تا خوابش برد. مادر را در خواب ديد و گفت : آيا آرزويى هم دارى؟ گفت: بله. حضرت عيسى گفت : تو كه اكنون در اعلا عليين بهشتى، تو كه اكنون نزد انبيا و اوليايى، چه آرزويى دارى؟ گفت : مىخواهم خدا مرا به دنيا برگرداند تا شب را بيدار بمانم.
آن جا قيمت شب معلوم مىشود. شما كه از ده ـ دوازده سالگى شبها را، به خصوص شبهاى احيا را ازگريه وتوبه ومناجات پركرديد برايتانچهقدرارزشدارد.
شب قدر
آيات و روايات تأكيد دارند بر اين كه مردم قسمتى از شب را از دست ندهند ؛ به خصوص شب قدر را. چون شب قدر از هزار ماه بهتر است. امير المؤمنين عليه السلام در چنين شبى ضربت خورد، اين شب، شبى بود كه پروردگار مسيح را به سوى خود برد و او را رفعت داد. اين شب، ما نيز بايد به دنبال مسيح و امير المؤمنين، به سوى رفعت حركت كنيم. حركت به سوى رفعت، براى كسى ممكن است كه سبكبار باشد. راه سبكبارى، اين است كه با پروردگار قرارداد جدى بسته شود كه من امشب و همه شبهاى عمرم را با تو به سر خواهم برد. ديگر از من غيبت، دروغ، رابطه با نامحرم و چشمچرانى نخواهى ديد.
ابو بصير به حضرت صادق عليه السلام مىگويد: من شب قدر نمىتوانم احيا بگيرم و بيدار باشم و برايم سخت است ؛ بخصوص نماز خواندن كه بايد ايستاده بخوانم. امام فرمود : «نشسته عبادت كن و نخواب». گفتم: اگر نشسته هم نتوانستم؟ فرمود : «در بستر بخواب ، ولى بيدار باش و با پروردگارت سخن بگو». آن گاه امام فرمود: «اگر امشب يك ركعت نماز بخوانى، از هزار ماه نماز خواندن بهتر است. اگر قرآن بخوانى، اگر توبه كنى و اگر يك قطره اشك بريزى، اشك امشب با گريه هزار ماه مساوى است».
اثر يك شب زندهدارى
روز قيامت، ملائكه پروندهاى را مىبينند و عصبانى مىشوند و مىخواهند
صاحب پرونده را به جهنم ببرند. خطاب مىرسد كه غير از اين پرونده كه شما ديديد، يك ورق پرونده هم نزد من دارد. او يك شب، در سراسر عمرش، بيدار شد، ياد گناهانش افتاد و اشك ريخت و خوابيد. من با همان گريه، آتشش را خاموش كردم. او سهمى از جهنم ندارد. خوش به حال كسى كه شب قدر را احيا بگيرد. امام صادق عليه السلام مىفرمايد : خوش به حال كسى كه همه گناهان گذشته را در نظر بياورد و ببيند كه نافرمانى چه خدايى را مرتكب شده است. اگر براى گناهانى كه از جلو چشم مىگذراند، اشك بريزد، من به او اميد مىدهم كه خدا او را نااميد نكند.
اهميّت شب جمعه
اين مربوط به شب قدر بود ، اما درباره شب جمعه امام صادق عليه السلام مىفرمايد: فرزندان يعقوب، نزد پدر آمدند و گفتند : ما كه پيش خدا آبرو نداريم و موقعيتى نداريم كه توبه كنيم. تو از طرف ما از خدا طلب مغفرت كن. يعقوب گفت :
«سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ»6.به زودى براى شما طلب آمرزش مىكنم .
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: صبر كرد تا هفته بگذرد و شب جمعه فرا برسد ؛ چون شب جمعه، توبه پذيرفته مىشود. امام صادق عليه السلام مىفرمايد: همه ماهيان دريا و حيوانات صحرا يك لحظه سر را بلند مىكنند و با صداى حيوانى خود، مىگويند : «رَبَّنا لا تُعَذِّبنا بِذُنوبِ الآدَمِيِين» « خدايا ما را به گناه انسانها عذاب نكن ». شب جمعه، دعاهاى بسيارى دارد. يكى از دعاها اين است :
«يا اللّهُ يا رَحمنُ يا رَحيمُ يا ذَالجَلالِ وَالاِكْرامِ يا اللّهُ أَنتَ الذى لَيسَ كَمِثلِهِ شَى وَ هُو السَميعُ البَصير».
سميع يعنى همين الان صداى ما را مىشنوى كه ما داريم دعا و گريه مىكنيم ، اما بصيرى يعنى كل پرونده ما را مىبينى كه ما چه كاره بودهايم. «يا اَجوَد من سُئِل» ؛ خدايا! سخاوتمندى مانند تو در عالم نبوده است كه در خانهاش بروم. «يا اَكرَمَ مَن اُعطِى» ؛ اى كريمترين كريمان، در عطا كردن! «يا اَرحَمَ مَن استَرحَم» ؛ اى مهربانترين مهربانان كه از تو مهربانى خواستم و تو عطا كردى! بر پيغمبر و آلش درود فرست. من بنده ناتوان تو بودم. اگر من هم مانند ابراهيم قدرت داشتم، گناه نمىكردم. اگر من هم مانند على اكبر قدرت داشتم، گناه نمىكردم. «وقِلّةُ حيلَتِى» ؛ تدبير و چارهانديشى من كم است. «اِنّكَ ثِقَتى» ؛ تو تكيهگاه من هستى «وَرَجائى» ؛ تو اميد من هستى. منتى بر من بگذار كه اگر امشب نزد تو نامم در پرونده دوزخيان است، آن را در پرونده بهشتىها بنويس. همين مطلب را امير المؤمنين عليه السلام به صورت شكوه دل مىگويد : «لاِىِّ الاُمورِ اِلَيكَ أَشكُو ولِما مِنها اَضِجُ وَأَبكى، لِعَلِيمِ العَذابِ وَشِدَتِه أَم لِطُول البَلاءِ وَمُدَتِهِ، فَلَئِنْ صَيَّرتَنى لِلْعُقُوباتِ مَعَ أَعدائِك وَجَمَعْتَ بَينى وَبَيءْنَ أهلِ بَلائِكَ وفَرَّقتَ بَينِى وَبَينَ أَحِبائِكَ وَ اَوليائِكَ...»7.
مىفرمايد : اگر مىخواهى در قيامت، مرا نزد انبيا راه ندهى، نزد حسينت راه ندهى و مىخواهى مرا در آتش ببرى، من چيزى نمىگويم، بگذار جهنم مرا بسوزاند ، اما به من بگو : «فَكَيفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِكَ» ؛ جدايى از تو را چه كار كنم؟
1 . اسراء (17) : 79.
2 . اسراء (17) : 1.
3 . فجر (89) : 1 ـ 2.
4 . اعراف (7) : 142.
5 . ذاريات (51) : 18.
6 . يوسف (12) : 98.
7 . فرازى از دعاى كميل.