پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین وصلّی الله علی جمیع الأنبیاء والمرسلین وصلّ علی محمّد وآله الطاهرین، ولعن علی اعدائهم اجمعین.
در گفتار پیش گذشت که گوش و چشم و قلب ابزارهای کسب معرفت‌اند. قرآن کريم در رابطه با این سه نعمت انسان را مسئول دانسته است. بدین معنا که در قيامت از انسان درباره نحوه استفاده از این سه عضو سوال مي‌شود. البته، ناگفته نباید گذاشت که سوال پروردگار در قیامت براي معلوم کردن مجهول براي خودش نيست،   بلکه نوعی توبیخ و اعتراض نسبت به نحوه استفاده از نعمتی است که در اختیار انسان گذارده شده است.
قرآن مجيد به صراحت بیان می‌دارد که هیچ کس در برابر اعتراضات پروردگار جواب قابل قبولي ندارد  و اگر با همه وجود در برابر پروردگار در مقام عذرخواهي نیز بربيايد، عذر او پذیرفته نخواهد شد. کسي که نعمت‌های خدا را در راه ناصحیح هزينه کرده، نه پاسخ مقبولی برای کار خویش دارد و نه عذرخواهي او مفید فایده‌ای است. در نتیجه، برای او راه نجات بسته است و این پایان کار بدکاران است.
در مقابل، کسي که با پرونده صحيح وارد قيامت مي‌شود، راه هر گونه اعتراض را بر خویش بسته است. در نتیجه، دادگاهی در انتظار او نیست و اعتراضی نیز به او نمي‌شود:
«كلا إن كتاب الأبرار لفي عليين * وما أدراك ما عليون * كتاب مرقوم * يشهده المقربون».
اين چنين نيست [كه اين سبك مغزان درباره نيكان مى‏پندارند] بلكه پرونده نيكان در عليّين است. تو چه مى‏دانى عليّين چيست؟ قضا و سرنوشتى حتمى [براى نيكان] است. مقربان آن را مشاهده مى‏كنند.
این آیه شریفه در بردارنده این بشارت است که پرونده نيکان عالم در اوج رفعت و علوّ و عظمت است و اعتراضي بر آنان وارد نیست. از این رو، بايد بر اساس آيات قرآن کريم، مسائل مربوط به قيامت را از هم تفکيک کرد تا این خطا در ذهن ایجاد نشود که در قیامت خداوند همه انسان‌ها را در دادگاه حاضر می‌سازد یا به همه اعتراض می‌کند. زیرا ممکن نیست خداوند درباره پرونده نیکان چنین بفرمايد و سپس به آنان اعتراض کند.
برای مثال، فرض کنيد کسی در دنيا نه به دیگران بدهکار است و نه در حق کسی ظلم کرده، نه به کسي ستمی روا داشته است، و همه مردم محل نیز او را به نيکي و خوبي مي‌شناسند و به او اعتماد دارند. آیا رواست برای چنین کسی کلانتري یا دادگاه احضاريه بفرستد؟ آیا برای بدهکار و ظالم نبودن یا جرم و جنایت و خیانتی مرتکب نشدن می‌توان کسی را بازخواست کرد؟
برای همین، وقتي از وجود مبارک رسول خدا درباره میزان توقف انساني که به حقيقت مومن بوده و به قدر توانایی و ظرفیت دِينش را به پروردگار ادا کرده و براي مردم سودمند بوده سوال می‌کنند، حضرت مي‌فرمايد: ورود مومن به صحرای قيامت و داخل شدنش در بهشت کمتر از زمان آمدن رعد و برق و خاموش شدن آن طول می‌کشد. 
به واقع، خداوند در قيامت به اولياء خود چه بگويد؟ بپرسد: چرا در راه من کوشش کرديد و زحمت کشيديد؟ چرا در مجالس علم نشستيد و در پی کسب معرفت بودید؟ چرا حق زن و فرزند را رعايت کرديد؟ به اولياء خدا و عباد صالح پروردگار اعتراض وارد نیست، زیرا اعتراض متعلق به کمبودهایی است که مردم در بعد ايمان و عمل خود دارند. برای مثال، از خطاکاران می‌پرسند: چرا گوش خود را در راه مناسب به کار نگرفتی و به اندازه کافی از حقایق آگاه نشدی تا خطا نکنی و به اشتباه نیفتی؟ اين گونه چراها بي‌جواب است. قرآن مجيد مي‌فرماید که بي‌جواب‌ها به جای پاسخ شروع به عذرخواهي می‌کنند، ولي عذرشان پذیرفته نمي‌شود.
پس، از يک طرف اعتراض الهي بي‌جواب است و از طرف دیگر، عذرخواهي مقبول نیست. دوزخ جزای طبیعی چنین انسان‌هایی است و اگر خود این انسان‌ها به جای خدا بودند همین رفتار را می‌کردند. به راستی، اگر ما به جاي خدا بوديم و اين همه براي بنده خود هزينه کرده بودیم و او همه را در زباله‌داني گناه ريخته بود، او را به بهشت می‌بردیم یا در دوزخش می‌انداختیم؟ اگر کسی سرمايه عمر ما را غارت کند، به او آفرین مي‌گوييم و از زحماتش تشکر می‌کنیم یا این‌که به او اعتراض مي‌کنيم و چون دلیل موجهی برای انجام کار خود ندارد عذرخواهي‌اش را نیز مصداق عذر بدتر از گناه قلمداد می‌کنیم و آن را نمی‌پذیریم؟
در قرآن کریم می‌خوانیم:
«ومن خفت موازينه فأولئك الذين خسروا أنفسهم بما كانوا بآياتنا يظلمون».
و كسانى كه اعمال وزن شده آنان سبك و بى‏ارزش باشد، به سبب اينكه همواره به آيات ما ستم مى‏ورزيدند، به خود زيان زده [و سرمايه وجودشان راتباه كرده]اند.
عبارت «خسروا انفسهم» بدین معناست که آنان همه سرمايه‌هاي وجودي خود را که پروردگار به آن‌ها عنايت کرده بود به باد دادند. آیا از چنین انسان‌هایی باید تشکر کرد و به آنان پاداش داد؟ کسی که مي‌توانسته سلمان باشد، اما به اختيار خود شمر شده را چه کسی محترم می‌شمارد تا خداوند او را محترم بشمارد؟
بر اساس تعالیم قرآن، خداوند نه سلمان را سلمان آفریده و نه شمر را شمر خلق کرده است. برای همین، وقتی قرآن درباره خلقت نیکوکاران و بدکاران سخن می‌گوید می‌فرماید:
«فأقم وجهك للدين حنيفا فطرة الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم».
پس [با توجه به بى‏پايه بودن شرك] حق‏گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوى اين دين [توحيدى] روى آور، [پاى‏بند و استوار بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش براى آفرينش خدا هيچ‌گونه تغيير و تبديلى نيست؛ اين است دين درست و استوار.
هر انساني همه مايه‌هاي رسيدن به کمال واقعي را چه در دنيا و چه در آخرت داراست. کسي که اين مايه را در راه درست هزينه کند سلمان می‌شود و کسي که آن را در راه باطل هزينه کند شمر می‌شود. پس، طبیعی است که در قيامت به شمر اعتراض کنند که گوش و چشم خویش را کجا بردي و دست خود را در چه کاري حرکت دادي؟ آیا خداوند دست را به شمر داده بود تا سر عزيزترين انسان‌هاي عالم را از تن جدا کند؟ اين دست را حر هم داشت، ولی او آن را در دفاع از ابي عبدالله، علیه السلام، هزینه کرد. برای همین، هزار و اندی سال است که شیعیان اشک می‌ریزند و خطاب به حر بن يزيد می‌گویند:
«السلام عليکم يا أولياء الله وأحبائه».
و در مقابل، درباره شمر و هم‌مسلکان او می‌گویند:
«ولعن الله شمرا... اللهم العن أبا سفيان ومعاوية ويزيد بن معاوية».
زیرا آنان سرمايه‌هاي الهی خویش را در جاي خود هزينه نکردند و آن را به انحراف کشیدند. آهن را در این باره نمونه می‌آوریم تا موضوع روشن‌تر شود. سنگ آهن را مهندسان معدن کشف کرده و کارگران آن ر ااستخراج می‌کنند. عده‌ای دیگر سنگ را در کوره‌های بزرگ حرارت می‌دهند تا آهن آن را از مواد دیگر جدا کنند. سپس، آهنگر از این آهن شمشير مي‌سازد. يکي از این شمشیرها در دست علي ابن ابي طالب، علیه السلام، قرار می‌گیرد و در جنگ خندق علیه کفر به کار می‌رود تا جایی که پيامبر اسلام مي‌فرماید:
«ضربة علي يوم الخندق أفضل من عبادة الثقلين». 
و دیگری در دست ابن ملجم قرار می‌گیرد تا در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان فرق امیرمومنان را بشکافد و ایشان را به شهادت برساند.
خداوند دست را براي کشتن مردم مظلوم به کسی نداده است؛ دست را براي لمس بدن نامحرم و در آغوش کشيدن او به انسان نداده است؛ خداوند دست را براي جابه جا کردن پرونده مردم عنایت نکرده تا به وسیله آن ظالم را مظلوم و مظلوم را ظالم نشان دهد. به همین ترتیب، چشم و گوش و قلب را براي هزينه کردن در راه باطل به انسان نداده است. پس، حق است اگر به نحوه مصرف آن اعتراض کند که چرا آن‌ها را در باطل هزينه کرديد؟ از این روست که انسان در برابر گوش و چشم و قلب خویش مسئول است:
«إن السمع والبصر والفؤاد كل أولئك كان عنه مسئولا».
گوش و چشم و دل [كه ابزار علم و شناخت واقعى‏اند] موردِ بازخواستند.
وظایف و مسئولیت‌های گوش
گوش انسان دو وظیفه دارد: اول شنیدن است و دوم نشنیدن. يکی از مسئوليت‌های بسيار مهم گوش اين است که معرفت و علم و مواد شناخت خدا و قيامت و حلال و حرام و مسائل اخلاقي را بشنود، اما وظيفه گوش تنها شنيدن نيست، بلکه يکی از وظايف مهمش نشنیدن سخنانی است که عاری از مسائل فوق و ضد آن‌هاست.
چرا قرآن مجيد بر این موضوع تاکید دارد که اگر فرد عادلی درباره موضوعی سخن گفت سخن او را بپذیرید، ولی رای و نظر و سخن فاسق را دور بریزید مگر این‌که صحت آن بر شما ثابت شود؟
آری، انسان حق ندارد گوش خود را هزينه هر زبان نجسي – خواه در داخل خانه یا بیرون از آن- کند. گوش سطل زباله نيست که هر زباله‌ای را بتوان در آن ریخت. از این رو، در شنيدن بايد دقت فراوان کرد.
یکی از سرزنش‌های سخت قرآن در سوره مائده ناظر به عملکرد گوش است، آن‌جا که می فرماید:
«سماعون للکذب».
آنان فوق‏العاده شِنواى دروغ‏اند.
متاسفانه، بسياري از مردم قبول کنندگان دروغ‌اند! یعنی هر دروغی را راست می‌پندارند و بر اساس آن تصمیم می‌گیرند و این در حالی است که تعداد راستگویان نسبت به دروغگویان بسیار کم است. انسان‌های عادل دروغ نمي‌گويند و فاسقان تا بتوانند دروغ می‌بافند. راستی، از هر هزار نفر چند نفر عادل هستند؟
دي شيخ با چراغ همي‌گشت گرد شهر
  کز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست
 
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
  شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
 
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
  گفت آنکه یافت می‌نشود آنم آرزوست.
 
دروغی که سبب ترک جماعت شد
در یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان، جوانی نزد من آمد و گفت: مي‌خواهم پدر همسرم را با خود به این مجلس بیاورم، ولی راهش دور است و نمی‌شود. از طرفی، او که همواره اهل مسجد و نماز جماعت بوده مدتی است مسجد را ترک کرده و وقتی به او مي‌گويم: چرا به مسجد نمي‌روي؟ می‌گوید: ديگر نمی‌شود به اين پيش‌نماز اقتدا کرد.
در این مدت، هر چه دلیلش را پرسیدم چیزی نگفت تا این‌که دیشب گفت: مردم می‌گویند پسر امام جماعت معاون يکي از وزرا شده و هنوز مرکّب حکمش خشک نشده، شش ميليون تومان از بیت المال برداشته و و يک ميليون آن را هم به پدرش داده است. برای همین، پشت سر اين روحاني دیگر نمي‌شود نماز خواند.
او ادامه داد: من به پدرزنم چيزي نگفتم، ولی به منزل آن پيش‌نماز رفتم و گفتم: می‌خواهم ده دقيقه با شما صحبت کنم. بعد، برای ایشان آنچه را شنیده بودم نقل کردم که مردم می‌گویند فرزند شما در روز روشن از بیت المال دزدیده و به شما هم مبلغی از آن را داده است. 
پيش‌نماز لبخندی زد و گفت: مساله مهمی نیست، نگران نباشید! بعد، مرا به چاي و ميوه دعوت کرد و مقداری شيريني نیز به همراه سه شناسنامه از داخل منزل با خود آورد. سپس گفت: خداوند به من سه فرزند داده: دو دختر و یک پسر، که شناسنامه آن‌ها را برایتان آورده‌ام. شما این شناسنامه‌ها را نگاه کنید تا من به پسرم بگويم بيايد و خودش درباره این شش ميليون توضیح دهد.
سپس، بیرون رفت و با کودکی در آغوش بازگشت که هنوز زبان باز نکرده بود و گفت: من همين يک پسر را دارم که اين شناسنامه‌اش است. حال، شما از خودش بپرسید این پول را برای چه منظوری دزديده است؟
این دست تصمیمات و سوء ظن‌ها بر اثر گوش سپردن به لغویات و سخنان بیهوده به وجود می‌آیند، در حالی که خداوند وظیفه انسان را در این باره معین کرده و فرموده است:
«والذين هم عن اللغو معرضون».
مومنین کسانی هستند که از شنیدن سخنان لغو پرهیز می‌کنند.
نعمت گوش به قدری مهم است که در قرآن مجيد نزديک به 100 آيه درباره آن وارد شده است. در ابتدای آياتي که اعضاء و جوارح انسان را شرح مي‌دهند، سخن از گوش به میان آمده و بعد از گوش، نوبت به چشم و قلب ‌رسیده است. به عبارت دیگر، آن اندازه که قرآن بر موضوع گوش تاکید کرده، درباره هيچ عضو دیگری تاکید نکرده است. از این روست که وقتی خداوند اهل ايمان را وصف می‌کند، در آخرين آيه سوره بقره مي‌فرماید:
«قالوا سمعنا واطعنا».
شنيديم و اطاعت کرديم.
حضرت ابراهيم، علیه السلام، از آن جهت بدان مقامات والا رسید که به فرمان پروردگار گوش سپرده و از آن اطاعت کرده بود. قرآن در این باره می‌فرماید:
«إذ قال له ربه أسلم قال أسلمت لرب العالمين».
[و ياد كنيد] هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: تسليم باش. گفت: به پروردگار جهانيان تسليم شدم.
شکرگزاران اندک‌اند
متاسفانه، آدمی در طول تاریخ حیات خویش کمتر راه صلاح و صواب را پیموده و به رستگاری چشم دوخته است. او در اغلب دوران حیات به طغیان و عصیان و نافرمانی گذرانده و نعمت‌های الهی را در راه باطل صرف کرده و از توانایی خویش برای یافتن مینوی سعادت کمتر بهره جسته است. قرآن کریم با لحن گلایه آمیزی درباره نعمت گوش و چشم و قلب می‌فرماید:
«وهو الذي أنشأ لكم السمع والأبصار والأفئدة قليلا ما تشكرون».
و اوست كه براى شما گوش و ديده و دل پديد آورد، ولى اندكى سپاس‌گزارى مى‏كنيد.
خداوند گوش و چشم و قلب را خلق کرد  و آن‌ها را ابزار تحصيل معرفت و دانایی قرار داد تا بشر با استفاده از آن‌ها به رشد و تعالی برسد، اما او به جای بهره برداری درست، آن‌ها را در راه سقوط و انحراف به کار برد و نعمت‌های الهی را تباه کرد. بدین ترتیب، عبارت انتهایی آیه، در حقیقت، شکايت و گله‌ای است که قرآن از نوع بشر دارد، زیرا می‌فرماید تنها عده اندکی از انسان‌ها قدر این نعمت‌ها را می‌دانند و آن را در راه درست هزینه می‌کنند: «قليلا ما تشکرون».
 
 
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group