آیت الله حائری شیرازی: مشخص بود که امام، آیت الله خامنه ای را برای رهبری زیر نظر دارند!
آیتالله محمد صادق (محیالدین) حائری شیرازی از جمله کسانی است که در سال ۶۸ و همزمان با رحلت حضرت امام(ره) و انتخاب حضرتآیتاللهخامنهای به عنوان رهبر، از اعضای مجلس خبرگان بوده است.
به گزارش رجانیوز، روایت امام جمعه سابق شیراز از حال و هوای جلسه مجلس خبرگان رهبری در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ را که روزنامه ایران اقدام به چاپ آن نموده در ادامه میخوانید.
بعد از آنکه امام (رحمتالله علیه) در شب چهاردهم خرداد ماه سال ۱۳۶۸ به ملکوت اعلی پیوستند، به خبرگان اعلام شد که فردا در مجلس (مجلس سابق که در آن زمان جلسات خبرگان در آنجا برگزار میشد) حضور یابند. در آن شب من در کنگره شعری که در مشهد برگزار شده بود، شرکت کرده بودم و وقتی از این موضوع مطلع شدم خود را با اتومبیل به تهران رساندم.
هنگامی که به تهران رسیدم و در مجلس حضور یافتم، رئیسجمهور داشت وصیتنامه امام(ره) را میخواند، وصیتنامه طولانی بود و تا ظهر طول کشید. پس از آن برای استراحتی کوتاه ختم جلسه اعلام شد.
قرار بود که در جلسه بعد از ظهر نطقهای قبل از دستور ایراد شود، هنگامی که من از جلسه بیرون آمدم، آیتالله شرعی مرا دید و به من گفت: «نظر هیأترئیسه این است که رهبری شورایی شود، ولی این کار ممکن است باعث دلزدگی مردم شود، زیرا مردم تنها با رهبر فردی قوت قلب پیدا خواهند کرد.» با خودم فکر کردم و دیدم ایشان درست میگوید، تصمیم گرفتم که پیش از جلسه برای نطق قبل از دستور ثبتنام کنم.
وقتی وارد مجلس شدم، کسانی که از جناحها و طیفهای مختلف قبل از من ثبتنام کرده بودند به ایراد سخنرانی پرداختند. در این سخنرانیها، بسیاری از مطالب تکرار میشد و به هم شبیه بود، بعد از سخنرانی چند نفر از ناطقان، مجلس کفایت مذاکرات داد و پایان جلسه نطق قبل از دستور را اعلام کرد. آقای طاهریخرمآبادی منشی جلسه، اعلام کرد که جلسه وارد دستور میشود.
اولین مخالف شورای رهبری بودم
در آن زمان آیتالله هاشمیرفسنجانی نایب رئیس مجلس خبرگان بود که معمولاً مجلس خبرگان را ایشان اداره میکرد و آیتالله مشکینی در مجلس خبرگان ریاست تشریفاتی داشت، قرار بر این شد که بحث شورایی شدن رهبری در دستور قرار بگیرد. براساس آئیننامه اول باید مخالف صحبت میکرد، سپس موافق و این روند تا زمان رأیگیری و اعلام کفایت مذاکرات از سوی مجلس ادامه یابد.
من به عنوان اولین مخالف شورایی شدن رهبری، نظرات خود را بیان کردم و گفتم اگر قبل از اینکه شورای عالی قضایی به رئیس قوه قضائیه تبدیل و نخستوزیری نیز به ریاستجمهوری تمرکز پیدا کند، بحث شورایی شدن رهبری مطرح شده بود، میشد درباره آن گفتوگو کرد و به قسمی آن را پذیرفت، اما در حال حاضر این امر بهصورت اصل مسلم در جامعه ما گیرایی ندارد. کما اینکه در قوه قضائیه و ریاستجمهوری نیز این تجربه را داشتهایم.
اما کسانی که نظرشان بر شورایی شدن رهبری بود، بر این عقیده بودند که چون در جامعه سلیقهها و طیفهای مختلفی وجود دارد، باید از هر طیف و سلیقهای در شورای رهبری یک سایه و یک رگ رابطی وجود داشته باشد تا تمام سلایق جامعه در رهبری جمع شود و نظر همه طیفها را در خود داشته باشد، سپس یک موافق به این نکته اشاره کرد که پس از رحلت امام(ره) و با توجه به اینکه سلیقههای متفاوتی در بین افراد وجود دارد و به دلیل اینکه این امر موجب تفرقه نشود، باید از هر طیف و سلیقهای یک نفر در شورای رهبری وجود داشته باشد تا وحدت در جامعه حفظ شود.
بعد از سخنرانی این موافق، نوبت به آیتالله جنتی رسید تا به عنوان مخالف به ایراد سخنرانی بپردازد. ایشان به نکته مهمی اشاره کرد و گفت: «کسانی که موافق این امر هستند، میگویند که اگر افرادی از هر طیفی، مثلاً کسی که از همه مدبرتر یا کسی که از همه مدیرتر و یا شخصی که شجاعتر، دیگری سیاستمدارتر و فردی دیگر علمی تر باشد، در کنار هم قرار بگیرند، مجموعه کامل تری تشکیل خواهد شد. این عقیده در صورتی درست است که هریک از این افراد بتوانند خصوصیات خود را به دیگری هم انتقال دهند و همه آنها دارای ظرفیتهای یکسان باشند. یعنی کسی که سیاستمدارتر است بتواند سیاست خود را به دیگران هم منتقل کند، آن کس که مدیرتر است، مدیریت خود را به دیگر افراد شورا نیز انتقال دهد و…»
آیتالله جنتی سخنان خود را با ذکر یک مثال اینگونه ادامه داد که معمولاً هنگامی که چندین نفر با هم در مسیری حرکت میکنند، سعی میکنند خود را با فردی که از بقیه ضعیفتر است همراه کنند تا آن فرد نیز بتوانند خود را با دیگران هماهنگ سازد.
از این مثال نتیجه میگیریم که در این صورت تصمیمها باید در نهایت به تأیید افراد ضعیف تر برسد و افراد قوی تر و بادرایت تر از مواضع خود کوتاه بیایند، در نتیجه هماهنگی بین اعضای شورا از بین خواهد رفت و در نهایت تصمیمگیریها به کمترین و پایینترین میزان بازدهی و اثرگذاری خواهد رسید.
سه بار رأیگیری برای رهبری شورایی
پس از اینکه چندین مخالف و موافق دیگر، نظرات خود را در جلسه بیان داشتند مجلس پایان مذاکرات را اعلام کرد و قرار بر رأیگیری شد. در همین هنگام فردی از هیأت رئیسه درخواست کرد تا مخالفان شورایی شدن قیام کنند و اکثریت حاضران به عنوان مخالف برخاستند و شمارش انجام شد. برای اطمینان بیشتر دوباره این درخواست تکرار شد و باز هم اکثریت از جای خود برخاستند و این کار برای بار سوم نیز تکرار شد و در نهایت مجلس اعلام کرد که نظرش بر شورایی شدن نبوده و نظر بر رهبری فردی است.
عدهای از کسانی که موافق شورایی شدن رهبری بودند، نام سه نفر، عدهای نام پنج نفر و عدهای دیگر از آنها نام هفت نفر را برای رهبری معرفی کردند و این در حالی بود که در تمام نامهایی که این افراد برای رهبری معرفی کرده بودند، نام رئیسجمهور دیده میشد.
سپس حضرت آیتالله العظمی خامنهای در حالی که از این موضوع نگرانی داشتند به پشت تریبون آمدند و فرمودند: «شما میدانید که چه بار سنگینی را بر دوش من میگذارید؟» زیرا حضرت امام خمینی(ره) درباره رهبر فرموده بودند: اگر ولی فقیه لحظهای استبداد کند، ولایت او از او گرفته خواهد شد. پس از سخنان حضرت آیتالله خامنهای، رأیگیری برای انتخاب ایشان آغاز شد و چهار پنجم مجلس به ایشان رأی دادند.
قلب امام را خشنود کردید
پس از پایان جلسه و در حالی که هنوز نتیجه رأیگیری مجلس خبرگان به رادیو و تلویزیون اعلام نشده بود، آیتالله جنتی نزد من آمد و از من خواست که به اتفاقش برای تسلیت به مرحوم حاج احمد خمینی به جماران برویم.
بعد از اینکه خبر رأیگیری مجلس خبرگان و نتیجه آن را به اطلاع ایشان رساندیم، ایشان گفت: «قلب امام(ره) را خشنود کردید» و ادامه داد: «چند روز قبل به اتفاق امام(ره) پای تلویزیون نشسته بودیم و مراسم سان دیدن رئیسجمهور به همراه کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی از تشریفات را تماشا میکردیم. من دیدم که حضرت آیتالله خامنهای در حرکتشان بسیار باوقار هستند و این موضوع را به امام(ره) نیز گفتم. امامخمینی(ره) فرمودند که هرچه فکر میکنم، میبینم که حضرت آیتالله خامنهای برای رهبری مناسب ترین فرد هستند.» اما این موضوع قبل از رأیگیری هرگز مطرح نشد.
عقیدتی سیاسی ژاندارمری سیستان
یک بار رئیسجمهور به من گفتند که دوره ریاستجمهوری رو به پایان است و بر این موضوع تأکید میکردند که اگر امام(ره) پس از پایان دوره ریاست جمهوری از من بخواهند که مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشوم، با وجود آگاهی از خطرات این امر هرگز تردیدی به خود راه نخواهم داد.
برخورد متفاوت امام با آیتالله خامنهای و هاشمی رفسنجانی
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دوران ریاستجمهوریشان به من فرموده بودند هر زمان که آیتالله هاشمیرفسنجانی به مسافرت میرفت، امام(ره) گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی میکردند و زمانی که ایشان از سفر بازمیگشت نیز امام(ره) گوسفند دیگری را به شکرانه سلامتیاش قربانی میکردند و برای ایشان اهمیت ویژهای قائل بودند و معتقد بودند که وجود آیتالله هاشمیرفسنجانی برای انقلاب لازم است اما نسبت به حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بسیار سخت میگرفتند، آنچنان که در چهار سال دوم ریاستجمهوری ایشان، امام(ره) ایشان را در تنگنا قرار دادند و مشخص بود که ایشان را برای رهبری زیر نظر داشتند. امام(ره) معتقد بودند که با این کار میخواهند که اگر نفسانیتی در رئیسجمهور است، طلوع کند و در واقع قصد داشتند ایشان را مورد آزمایش قرار دهند. همچنین در دوره ریاستجمهوری ایشان در مورد هیچیک از وزرا با ایشان مشورت نشد. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در آن زمان میفرمودند که اگر قرار باشد ۵۰ نفر برای آوردن رأی به مجلس معرفی شوند، نفر پنجاهویکم نخستوزیر سابق نخواهد بود. در حالی که نظر امام(ره) بر این بود که در هنگام جنگ بافت و ساختار سیاسی کشور نباید تغییر کند. سرانجام نخستوزیر توسط رئیسجمهور انتخاب شد. امام(ره) در همه حال سعی داشتند تا زمانی که در قید حیات هستند هر چیزی که در وجود رهبر معظم انقلاب است، ظهور پیدا کند تا بتوانند در مورد آینده بهتر و با اطمینان بیشتری تصمیم بگیرند. در آن دوران، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در یکی از خطبههای نماز جمعه خود فرموده بودند که ولی فقیه از راه قواعد اولیه و ثانویه امور را اداره میکند، اما امام(ره) فرموده بودند که در این مورد احکام حکومتی وجود دارد. سپس رئیسجمهور نامهای به امام(ره) در مورد خطبههای نماز جمعه نوشتند و از ایشان در اینباره جویا شدند. امام(ره) نیز پاسخ نامه ایشان را در دو صفحه مکتوب فرمودند و اعلام کردند که هر دو نامه را در اختیار صداوسیما قرار دهند تا از طریق این رسانه قرائت شود؛ در حالی که مخاطب نامه رئیسجمهوری بود متن نامه از طریق رادیو سراسری برای مردم پخش شد. پس از آن رئیسجمهوری نامه دیگری به امام(ره) نوشتند و در آن فرمودند: «نامه شما را زیارت کردم.» و در ادامه نامه خود نوشتند: «عباراتی که در خطبهها بهکار بردهام نارسا بوده اما نیتم همان بوده که در نامه شما هست.
امام(ره) در پاسخ نامه رئیسجمهور نوشتند: «شما خورشیدی هستید که اطراف خود را روشن میکنید.» و این امر حکایت از میزان علاقه امام(ره) و تلاش در جهت تعلیم و تربیت ایشان داشت. این قضایا نشانگر تفاوت برخورد امام(ره) در رفتار با آیتالله هاشمیرفسنجانی و حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بود و روشن بود که نسبت به شخص رئیسجمهور توجه و عنایت خاصی داشتند و دایماً ایشان را در معرض امتحان و آزمایش قرار میدادند.