بیدار باش
قیل لِسلمان الفارسی: کیف اصبحت؟ قال:«کیف یصبح من کان الموت غایته و القبر منزله و الدّیدان جواره و ان لم یغفر له فالنار مسکنه.[1]»
شخصی به سلمان فارسی از صحابه رسول الله (ص) میگوید که کیف اصبحت؟ چگونه شب را به روز آوردی و اساساً در چه وضعی هستی؟ پاسخ ایشان در حقیقت برای همه ما یک بیدار باش است وافق آینده را برای انسان ترسیم میکند.
سلمان میفرماید: چگونه انسان زندگی بکند و شب را به صبح برساند با این همه دغدغه ای که انسان دارد. «من کان الموت غایته»؛ کسی که مرگ پایان راه زندگی اوست بالاخره سراغ انسان خواهد آمد، ممکن است به تأخیر بیفتد ولی نه خبر میدهد و نه خبر میدهند. کسانی بودهاندکه اول شب با حال خوش در کنار خانواده، صبح دیدند از دنیا رفته است برخی در نماز در حال سجده رفتند و سر بلند نکردند اینها جلو چشمانمان هست.باید خدا را در زندگی رعایت بکنیم که هنگام مرگ، آماده باشیم.«من کان الموت غایته و القبر منزله»؛ گاهی اوقاتبه گورستان ها و گلزارها که سر میزنیم همینطور ردیف، عکس دوستان، علما، بزرگان، و شخصیت هایی که یکروز دارای آن عظمت و اقتدار بودند، حالا آنچه که باقی مانده یک عکس و یک قبری است.«و الویدان جواره» حیوانات زمین که مقصود کرم،مار، عقرب و امثال اینهاست، همسایه ما در قبر هستند«و ان لم یغفر له» مصیبت آنجاست که اگر خدا هم انسان را نیامرزد چه میشود «فالنار مسکنه»، جایگاه انسان میشود آتش. مرحوم شیرازی بزرگ مقید بوده بعد از اینکه مردم به ملاقات ایشان میآمدند و دید و بازدید و میآمدند دست، عمامه و عبای آقا را برای تبرک میبوسیدند ایشان به یک انسان فاضلی میفرمود: اینجا باش هر موقع ملاقات عمومی من تمام شد با مردم، شما آنچنان مرا نصیحت کن که این غرور و عجب و منیت ها از دل من بیرون برود و من به حالت اولیه برگردم.
(در قواعد فقهیه20/11/1389)
[1]. بحار، ج 76، ص 16.