رنگ خدایی
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مِنْ أَوْثَقِ عُرَى الْإِيمَانِ أَنْ تُحِبَّ فِي اللَّهِ وَ تُبْغِضَ فِي اللَّهِ وَ تُعْطِيَ فِي اللَّهِ وَ تَمْنَعَ فِي اللَّهِ»[1]
بعد از قرآن، سیره گفتاری و رفتاری اهل بیت(ع) تضمین کننده سعادت و خوشبختی ماست، اگر بر اساس آن عمل کنیم.
امام صادق(ع) میفرماید: از مستحکم ترین دستاویزهای ایمان عبرت گرفتن از چهار چیزاست:
1و2) «أَنْ تُحِبَّ فِي اللَّهِ وَ تُبْغِضَ فِي اللَّهِ»:اگر رنگ خدا در زندگی انسان راه پیدا کرد این انسان موفق می شود اما اگر رنگ خدایی از زندگی انسان جدا شد مطمئن باشید که رنگ شیطانی جایگزین آن می شود. اگردوستی ودشمنی کردن ما، عطا ومنع ما یک جهت را داشته باشد، به اوج قله و نحله سعادت و خوشبختی رسیدهایم و بهرهمند از ایمان کامل و به محکمترین دستاویزهای ایمان چنگ زدهایم .ما معمولاً غافلیم لذا رنگ دنیا، غالب بر کل کارهای ماست و متأسفانه گاهی در عبادات ما هم رنگ خدا کم رنگ می شود.
3و4) «وَ تُعْطِيَ فِي اللَّهِ وَ تَمْنَعَ فِي اللَّهِ»[2]، اگر قصد کمک وخیر به دیگران داریمیک بر چسب يك مهر لِله به آن بزنیم همه چيز درست مي شود. اما اگر لِمن و به خاطر خودم شد،قطعاً اثر ونتیجهای ندارد.«وَ تَمْنَعَ فِي اللَّهِ» و اگر از كسي چیزی دریغ کنیم بگوييم چون اين دشمن خداست من چيزي به او نمي دهم، پس لِله و به خاطر خدا به او نمي دهم يعني موقعي كه شخص يك كار بزرگ انجام میدهد كه كار خودش را به خدا ربطبدهد،اگر اين كارش را ربط به خودش داد، این ارزشی ندارد.
درس : خارج فقه 11/12/1389
. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)ج2، ص: 125[1]