سبک شمردن گناه، بزرگترین مصیبت 95/10/08
عن الإمام الباقر (ع): «لَا مُصِيبَةَ كَاسْتِهَانَتِكَ بِالذَّنْبِ وَ رِضَاكَ بِالْحَالَةِ الَّتِي أَنْتَ عَلَيْهَا»[1].
امام باقر (ع) در روایت مذکور، فرموده است که هیچ مصیبتى مانند سبک شمردن گناه و خشنودى تو به وصفى که فعلا دارى، نیست.
مصیبت اولی که از کلام امام باقر (ع) برداشت میشود، این است که انسان گناهی را که انجام میدهد، کوچک بشمارد. یکی از مشکلات زندگی انسانها این است که گناه را کوچک میشمارند و این باعث میشود که پرهیز و اجتناب از گناه کردن کم شود و در مقابل، اگر گناه بزرگ شمرده شود، سعی میشود که کمتر گناه و معصیت رخ دهد. بنابراین، باید گناه را از زندگی دور کرد و این کار سخت است، لکن با تمرین و ریاضت میسّر میشود.
مصیبت دوم که از کلام امام باقر(ع) برداشت میشود، این است که کسی از وضعیت کنونی خود راضی باشد و هیچ قدمی در جهت رشد و بالندگی خود برندارد. به نظر میرسد که این کلام تعمیم دارد و علاوه بر رشد و بالندگی معنوی، رشد و پیشرفت مربوط به زندگی دنیوی را نیز شامل میشود، یعنی انسان نسبت به زندگی دنیوی خود نیز باید به دنبال پیشرفت باشد. البته قرآن و معصومین (ع) در رابطه با دنیا و زندگی دنیوی حدّ و مرز تعیین کردهاند و فرمودهاند که انسان باید مواظب باشد که به دنیا وابسته نشود و فریفته دنیا و آنچه در دنیاست، نشود. بنابراین، رضایت انسان به وضعیت کنونی و فعلی خودش مصیبت است و انسان باید خود را از آن وضعیت خارج کند و این گونه نباشد که هیچ تلاشی نداشته باشد و روزهای زندگیاش تکراری و یکنواخت باشد.
در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که حضرت (ع) فرموده است:«مَنِ اسْتَوَى يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ»[2]؛ هر کس که دو روزش مساوی باشد [و هیچ قدمی برای رشد و بالندگی خود برندارد،] مغبون است.
بنابراین، انسان باید مدام در پی رشد و بالندگی باشد تا به ملاقات پروردگار خویش نائل شود و این نیز بدون سختی به دست نمیآید. خداوند متعال فرموده است: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِيهِ»[3]؛ اى انسان! تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مىروى و او را ملاقات خواهى كرد!
همچنین، امام باقر (ع) فرموده است: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ عَالِماً حَتَّى لَا يَكُونَ حَاسِداً لِمَنْ فَوْقَهُ وَ لَا مُحَقِّراً لِمَنْ دُونَهُ»[4].
امام باقر (ع) در روایت مذکور، فرموده است که هیچ بندهای عالم نباشد مگر اینکه به بالا دست خود حسد نبرد و زیردست خود را خوار نشمارد.
انسان عالم همیشه سعی میکند تا نسبت به داشتههای دیگران حسادت نورزد و نسبت به زیردستان خود بیاحترامی نکند، بلکه زیردستان را تکریم و احترام میکند.
همچنین، امام باقر (ع) فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ يُحِبُ أَنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ»[5]؛ همانا خداوند ـ که یادش بزرگ است ـ دوست دارد که از او سؤال شود و آنچه نزد اوست، طلب گردد.
بنابراین، انسان باید هر چه میخواهد را از خداوند متعال بخواهد؛ کما اینکه در بعضی از روایات آمده است که انسان حتی نمک غذای خود را نیز از خداوند بخواهد. البته گاهی به مصلحت انسان نیست که خواسته او برآورده شود.
[1]. حسن بن على، ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص284.
[2]. شیخ صدوق، الأمالی، ص668.
[3]. «الإنشقاق»: 6.
[4]. حسن بن على، ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص294.
[5]. همان، ص293.