شماره درس: 58
تاريخ درس: ۱۳۷۶/۸/۷
متن درس:
اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم. بسم اللّه الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.
بحث اين چند جلسه ما درباره شرح صدر و سعه صدر بود ويك مقدارى دربارهاش صحبت كردم و ديديم كمك،چه كمال چه كمال مادى مرهون صبر واستقامت مخصوصا شرح صدرو سعه صدر است و اگر انسان صبر نداشته باشد از ميدان در مقابل مشكلات در برود نتواند مشكلات را حل بكند قطعا به جايى نمىرسد كمال مادى باشد چنين است كمال معنوى هم باشد چنين است بى رنج گنج ميسر نمىشود بى صبر احدى به جاى نمىرسد و اين صبر و استقامت در كارها مخصوصا كارهاى مهم و شرح صدر در همه كارها مخصوصا كارهاى مهم از لوازم اوليه است «آلت الرياسه سعه الصدر» از همين جهت هم دراين دو دستور العمل هردو به پيغمبر اكرم امر شده است دستور داده شده است «و اصبر على مايقولون و هجرهم هجرا جميلا» واين «و هجرهم هجرا جميلا» اگر نباشد قطعا اگر كسى بخواهد به كمال مادى برسد به كمال معنوى برسد قطعا نمىشود چنانچه اگر به جاى رسيده باشد نمىتواند حفظ كند او راو چه بسيار هم ديديم افرادى كه لياقت براى كارهاى مهم را داشتند از نظر علمى،ازنظر تقوى ،نفوذ اجتماعى اما همين مقدار كه سهصدر نبود عقب ماندند عقب رفتند همان تنگ نظرى نداشتن شرح صدر آنهارا عقب برد به عكسش هم بسيار ديديم افرادى كه آن دقت در آن علم بالا يعنى اعلم از آنها بوده بالاخره آن جربزهها را نداشتند اما سعه صدر را شرح صدر را داشتند نفوذ اجتماعى جربزه براى اداره پيدا شد و ديديم كه باهمان سعه صدرشان درست اداره بكنند لذا از همه تان تقاضا دارم اين سعه صدر را اين شرح صدر را مومو بدست بياوريد بعد دربارهاش صحبت ميكنم مه صبر واستقامت و سعه صدر را چه جورى بايد بدست آورد ولى آنكه الان سفارش ميكنم به همه اين كه اكر دنيا مىخواهيد بايد تسلط بر اعصاب باشد بايد بتوانيد مثل دريا گل ولاىهاو لجنها و مردارها رادرخود هضم كنيد كارهاى مشكل را مشكلات را حرفهاى ناهنجار را در خود هضم كنيد تحمل داشته باشيد هفته گذشته مىگفتم كه گره وقتى جلو مى آيدمشكل وقتى جلو مىآيد اگر قابل حل است حل كرد اگر قابل حل نيست اگر مىشود از كنار آن گذشت بايد گذشت وبه مطلوب رسيد و اگر نمىشود از كنار آن گذشتبايد تحمل كرد. يا باز كردن مشكل، نشد از پهلوى مشكل رفتن جلو اگر نشد تحمل مشكل و با بار سنگين مكل به منزل رسيدن چيزى كه بحث انروزمان است و يك بحث قرانى هم هست وباى همه مان توجه بهش داشته باشيم اين است كه صبر و استقامت اين صبر و استقامت اين شرح صدر دوقسم است از نظر قرآن 1ـ شرح صدر قرآنى 2ـ شرح صدر شيطانى يعنى گاهى قرآن به شيطان منشها مىگويد شرح صدر دارند گاهى به رحمان منشها مىگويد شرح صدر دارند يعنى به عبارت ديگر گاهى انسان مىرسد به آنجا كه براى رسيدن به هدف رحمانى رسيدن به هدف اسلامى صبر و استقامت و شرح صدر را در قرآن به اين مىگويد شرح صدر رحمانى گاهى براى رسيدن به هدف شيطانى صبر دارد استقامت دارد شرح صدر دارد قرآن به اين مىگويد شرح صدر شيطانى شرح صدرى كه غضب خداروى آن است راجع به شرح صدرى كه انسان بايد داشته باشد براى رسيدن به هدف انسانى به هف رحمانى قرآن ميفرمايد «افمن شرح اللّه صدره للاسلام فهو على نور من رب فويل للغاسيه قلوبهم من ذكر اللّه» يعنى طوبى لك خوشا به آن كسانى كه شرح صدر رحمانى دارند كه همان شرح صدر موجب مىشود نور خدا همراه اينها است «فهو على نور من ربه» بعد هم مىفرمايد واى به كسانى كه اينها قصى القلب هستند واى به كسانى كه آن گناهشان آن دنيا طلبى شان موجب شده كه شرح صدرى رحمانى از اينها گرفته شده است كه از همين آيه استفادهديگر هم مىكنيم و آن استفاده اين است كه اگر گناه آمد شرح صدر از انسان گرفته مىشود روى گناه او رذيلهاى آمدبه دنياطلبى رياستطلبى پول پرستى شهوت رانى اينها شرح صدر را از انسان مىگيرد «فويل للغاصيه قلوبهم من ذكر اللّه» واى به كسى كه سنگ دل است واى به كسى كه شرح صدر ندارد شرح صدر رحمانى. در مقابل آن در سوره نحل شرح صدرى كفرى درست ميكنند مىفرمايند «ولكن من شرح با لكفر فعليهم فلهم غضب اللّه فلهم عذاب عظيم ذلك به انهم اصحب حياط لدنيا على الاخره»آن كسانيكه شرح صدر پيداكردنددر كفر يعنى مىتوانند يعنى مىتوانند مشكلهاى كفر راتحمل بكنند مشكلات گناه را تحمل بكند براى رسيدن به مقاصد شيطانيشان دريا دل هستند تحمل مىكنند مشكلات را گرههاى كفر را باز مىكنند از كنار مشكلها مىگذرند تابه هدف شيطانيشان برسند مىفرمايد كه غضب خدا بر اينها است عذاب بزرگ خدا بر اينها است اينها چه كسانى هستند دنيا پرستها اينها چه كسانى هستند آن كسانيكه دنيارا مقدم مىاندازند بر آخرت «ذلك بانهم استحب حياه الدنيا على الاخره» آيه ديگر يك مقدار رساتر براى همين شرح صدر در كفر و شرح صدر رحمانى صحبت مىكند مىفرمايد «فمن يرداللّه ان يهديه يشرح للسلام» آن كسانى كه دست عنايت خدا روى سر اينها است معلوم مىشود شرح صدر رحمانى پداكردند بواسطه رابطه با خدا آن كسانى كه هدايت خدا يعنى هدايت عنائيه دست عنايت خدا روى سر اينها است اينها شرح صدر دارند براى چى پذيرفتن اسلامپذيرفتن تكاليف «فمن يرد اللّه ان يهديه يشرح صدره للاسلام» ديگر پذيرفت برايش آسان است شرح صدر دارد مىتواند مشكلاتش را تحمل بكند مشكلات راهضم بكند اما عكسش «و من يرد ان يظله يجعل صدره ضيقا كانما يصعد فى السماء كذلك يجعل اللّه الرجس على الذين لا يومنون»[1] اما كسانيكه هدايت عنائيه خدا راندارند دست عنايت خدا وى سرشان نيست به اندازهاى مشكل برايشان مشكل ميشود مثل اينكه بخواهند به آسمان بروند يك نماز مىخواهد بخواند اين نماز ايقدر براى او مشكل است مثل اينكه ميخواهد به آسمان برود «كانما يصعد الى السماء» بعد هم يك نفرين مىكند مىفرمايد پليدى برآن كسى باد كه ايمان ندارد بر آن كسيكه دست عنايت خدا روى سرش نيست وقتى هم برويم نتوى اجتماع مىبينيم جدا چنين است يعنى مثلا براى بعضى نماز سنگين است خيلى هم سنگين است اين نماز اگر برايش پنج دقيقه بشود خيلى برايش بهتر از اين است كه ده دقيقه بشوداما همين اگر يك ساعت دو ساعت سه ساعت بنشيند جعده داشته باشد مخصوصا نقل مجلس غيبت باشد دنيايش درآن جلسه باشد اين سه ساعت چهار ساعت براى او نيم ساعت است يعنى يك وقت ساعت نگاه مىكند مىبيند12به آنطرف است مگويد كه الان اوّل شب بود اما وقتى ميرسد به نكماز اينقدر برايش سنگين است اگر اين امام جماعت يك قدر طولش بدهد اين فرداشب نمىروداما اگر يك جعده چهار ساعته داشته باشد در گناه، برايش ده دقيقه زياد است چه بسيار افرادى را سراغ داريم مىبينيم كه وقتى به تجمل گراى، به ريا كارى، به تظاهر برسد حاضر است در يك جلسه دو ميليون بدهد اما همين دادن خمس به اندازهاى برايش سنگين است كه مىخواهد يك مقدارى از آن را خودش بدهد يك مقدارى را آقا بهش ببخشد يك مقدارش را به پسرش بدهد يك مقدارش را به دخترش بدهد در آخر كار براى اينكه سوسوى وجدانش تمام بشود يك مقدراش را به عنوان خمس بدهد، همين در جلسه قبل براى تظاهرش ده ميليون دادخيلى برايش آسان بودده ميليون براى تجمل گرايى جهيزيه دخترش داد اما وقتى ميرسد به فقرا،ضعفا،بيچارهها به اندازهاى برايش مشكل مىشود همان قضيه عوامانه كه ميگويد كتهاى مراببند بعد مىگويد كليد را از تو جيب من بردار برو نمىدانم جعبه من پول درآور من اين اندازه بدهكارم بردار برو ديگر معمول است خيلىهااز اين كارها برايشان سنگين است باز آن دين به آن اندازه رسانده اما سنگين است از اول تا آخر يعنى راستى بعضىها ببينيد در ربا خوردن مثل آب خوردن ربا مىخورند مسلمان است نماز مىخواند، نماز جماعت مىخواند متدين است مكه ميرود عقيده دارد آه كربلا دارد اما مثل آب ربا ميخورد يعنى ديگر شرح صدر دارد در ربا خورى ديگر برايش آسان است آسان حالا اينجا در مجلس ما نيست نمىدانم هست يا نه غيبت كردن برايش خيلى آسان است خيلى وبه اندازهاى كه حرف عادى بزند يا غيبت بكند هى تفاوتى نمىند تهمت برايش خيلى آسان است قران مىگويد اين شرح صدر در كفر است «ولكن من شرح بالكفرصدرا وقلبهم غضب من اللّه»اين مورد غضب خدا است اين شرح صدر در كفر من بعضى اوقا به شما ميگفتم براى من خاطره شيرينى است از حضرت امام آمده بود درس و نفس ايشان به شماره افتاده بود درس نتوانستند بگويند رفتند تب مالتى داشتند اود كرد و سه روز از خانه نتوانستند بيرون بيايند براى اينكه يكى از طلبههاى درسشان پشت سر يكى از مراجع غيبت كرده بود آن غيبت به گوش ايشان رسيده بود اما براى بعضى غيبت ردن يعنى آب خوردن اسانتر يعنى حرف عادى زدن در حاليكه گناه خيلى بزرگ است كه حالا يك سفره پهن كنند در آن سفره يك ديس از گشت مرده كباب كردندآوردند توى سفره اصلا سر سفره مىنشينيم؟نه سخت است برايمان خوردنش ممكن نيست بخوريم سخت است اين را مىگويند تنگ نظر راجع به اين راجع به گناه شرح صدر ندارد اما همين از نظر معنويت آمده توى سفره «لا يغطب بعضكم بعضاايحب احدكم ان ياكل لحم اخيه ميتا فكرهتموه» قرآن است ديگر نمىشود منكر شد وقتى كه سر سفره غيبت نشستيم يك ديس گوشت مرده آن هم حتما داريم مىخوريم آنجا كه به ظاهر بشود نمىخوريم ما را تازيانه هم بزنند نمىخوريم اما اين را داريم با يك ولعى مىخوريم اين چى؟ يعنىبعضى اوقات انسان ميرسد به آنجا كه در گناه شرح صدر پيدا ميكند چنانچه بعضىها توى نماز شب شرح صدر دارند چقدر مزه دار است يعنى روز به كارش است توى بازار «لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه» اما به فكر دل شب خطاب شد يا رسول اللّه يك افرادى هستند كه اينها در روز به فكر اين هستند كى ميشود آخر شب مناجات با من اين شرح صدر است از خواب بيدار شدن در هواى سرد در هواى گرم جوان خواب را پشت پا گذاشتن بقول قرآن شريف پشت پا به رختخواب زدن «تتجافى جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ينفقون فلا تعلم نفس بما اخفى لهم من قرة اعين جزاءبما كانوا يعملون»[2] يعنى نمىدانى چه لذتى دارد تا به آن نرسى نمىدانى هيچ كسى نمىداند مگر به آن برسد چه كسانى آن كسانى دو تا صفت دارند در روزشان «ومما رزقناهم ينفقون» به اندازهاى لذت مىبرد كه هيچ كس نمىتواند درك بكند از اينكه توانست يك دخترى را بهش جهزيه بدهد توانست يك پسرى را يك خانه بهش بدهد فقط خدا ميداند و آن كسانيكه بهش رسيدند شبشان رابه با خدا به اندازهاى برايش شيرين است كه بقول امام صادق عليهالسلام «الركعتان فى جوف ليل احب الى من الدنيا و مافيها»دو ركعت نماز شب براى من از دنيا و آنچه در دنيا هست بهتر است دو ركعت از نماز شب يعنى امام صادق عليهالسلام مىگويند كه تمام دنيا را به من بده دو ركعت نماز شب از من بگير من نمىكنم من نمىدهم اين شرح صدر دارد در تكاليف ديگر نماز برايشآسان است لذت بخش است روزه برايش آسان است روايت داريم حضرت عيسى رفته بود دنبال براى افطار خودش و مادرش دربه در بيابانها بودند وقتى كه برگشت مادر مرده بود يعنى چه يعنى از دربه درى بيابانها از خوردن علفها ديگر از بيشوهرى از بى كسى نجات پيدا كرده بود آن صديقه به قول قرآن شريف پيش خداآن مقام الان داشت آن مشكلات پشت سر گذاشته بود حضرت عيسى اين را زندهاش كردند گفتند مادر جان مىخواهى بر گردى گفت مىخواهم براى اينكه روزه بگيرم در روزهاى گرم (معلوم مىشود همانروز روزه بوده است از دنيا رفته كه پسرش رفته بود علف تهيه كند براى افطار) و نماز بخوانم در شبهاى بسيار سرد در وسط بيابان دربه در حضرت مريم اينكه پا بشود بگويد سبوح قدوس ربنا ورب الملائكة والروح به اين مىگوييم شرح صدر از آن طرفش هم گاهى العياذ باللّه شرح صدر پيدا مىشود در گناه در معصيت نماز به اندازهاى برايش سنگين است روزه به اندازهاى برايش سنگين است خمس به اندازهاى برايش سنگين است به قول قرآن «كانما يصعد الى السماء» يك كسى تنگى نفس دارد مىخواهد از يك بلندى وقتى مىخواهد بود بالا با سرازيرى سر بالاى چه قدر مشكل است قرآن مىگويد سربالاى اين نست سر بالاى آنكه برود آسمان چقدر مشكل است مبى گويند تنگ نظرها آنهاى كه شرح صدر ندارنددر تكليف اينقدر تكاليف برايشان مشكل است مىبينيم در خودمان در ديگران مشكل، عكس آن مىبينيم در بسيارى از گناه برايش آسان است يك شرح صدر حسابى راجع به گناه دارد تمام گرههاى كورى را با الهام شيطان، با كمك شيطان انسى و جنى باز مىكند براى تينكه به مطلوب برسد به گناه برسد از تمام مشكلات رد مىشود حل مىكند براى اينكه به مطلوب گناهش برسد قرآن مىگويد اين شرح صدر دارد الم شرح صدر شيطانى «ولكن من شرح بالكفر صدرا و عليهم غضب من اللّه ولهم عذاب اليم» اين عذاب اليم من نمىدانم مراد آخرت است يا دنيا شايد همين دنيا باشد يعنى بالاترين عذابها، بالاها، براى بنده چيست؟ آنكه تين حالت را پيدا بكند فقط اينكه عذاب خداى نيست قحط گناه بشود عذاب خدا اين نيست كه نا امنى باشد نه بالاترين عذاب خدا ناامنى دل است قطع رابطه با خدا است ضعفا برايش سنگين باشد اما از تجمل گرايىها برايش لازم باشد واجب باشد چشم هم چشمى برايش واجب باشد كمك كردن به ديگران برايش سنگين باشد لذا اين شرح صدر براى رسيدن به مطلوب واجب است لازم است اما اين را بايد توجه كنيم كه اين صبر و استقامت و شرح صدر را گاهى رحمانى است گاهى شيطانى و خدا نكند كسى شرح صدر داشته باشد راجع به گناه شرح صدر داشته باشد راجع به كفر به عبارت ديگر شرح صدر داشته باشد براى اينكه الهامات شيطان را بپذيرد «ان الشيطان ليوحون الى اوليائهم ليجادلوكم»[3] شرح صدر راجع به الهامات شيطانى در مقابل الهامهاى خدا و به قول قرآن هم خوشا به حال آن كسانيكه شرح صدر رمانى دارند ديگر الهامها از طرف خدااست «فهو على نور من ربه» از اين آياتى كه خوانديم يك نتيجه هم ميگيريم، يك استفاده هم ميكنيم آن استفاده اين است يكى از چيزهاى كه به شرح صدر رحماى ميدهد رابطه با خدااستانسان بتواند كارى بكند كه دست عنايت خدا روى سرش باشد به عكسش از قرآن استفاده مىكنيميكى از چيزهاى مهمى كه موجب مىشود انسان راجع به كارهاى رحمانى سعه صدر نداشته باشد راحع به كارهاى شيطانى سعه صدر داشته باشد رابطه با شيطان «فويل للقاسيه قلوبهم من ذكر اللّه» گناه روى گناه دل را سياه كرده باشد يا به قول اين آيه كه خواندم «ذلك بانهم استحبوا الحيـوهالدنياالاخره» دنيا پرستها آن كسانيكه دنيا دل آنها را برده است حالا اين دنيابه معناى عاميش است اين «ذلك بانهم استحب الحيـوة الدنيا على الاخره»علت است براى آن «ولكن من شرح بالكفر صدرا»است يعنى دنيا پرستها آن كسانيكه دنيا دل اينها را برده استاينها العياذ باللّه شرح صدر شيطانى دارند اينها شرح صدر رحانى ندارنداينها وقتى به تكليف برسد برايشان آسان است حاضر هستند مومو با حوصله مشكلات راحل بكنند اما حاضر نيستند موموبا حوصله مشكلات عبادت را مشكلات اهداف مقدس را حل بكنند و شماها نه ولى معمولا ماها گرفتاريم گرفتار به اين سعه صدر و بدانيد مصيبت خيلى بالا است همين طور كه قرآن مىگويد «فلهم عذاب اليم فويل لقاسيه قلوبهم من ذكر اللّه» اگر هيچ چيز نگوييم جز آن «و كذلك يجعل اللّه رجس على الذين لا يومنون» خياى غضب بالا است پليدى بر آن كسى كه شرح صدر رحمانى ندارد بعد ميگويد ايمان هم ندارد «كذلك يجعل اللّه الرجس على الذين لا يومنون» ايمان هم ندارداگر ما چيزى نداشتيم براى بحث امروزمان جز «و كذلك يجعل اللّه الرجس على الذين لا يومنون» بس بود كه مواظب باشيم يك وقت گناه براى ما آسان نباشد نيست در ميان ما اما بعضى اوقات مىبينيم دروغ گفتن برايش خيلى آسان است در حاليكه به او ميگويند آقا اگريك دروغ گندى ا زدهن بيرون مىآيد اين آسمانها را ميگيرد ملايكه اعن مىكنند با بت پرستس پهلوى هم گذاشته شده است و نهى شده است «فاجتنبوا الرجس من الاوثن و اجتنبوا قولا الزور» اما عادت كرده است به دروغ مىگويد به دروغ شوخى مىكند دروغ نيمه شوخى مىگويد دروغ جدى مىگويد در حاليكه هيچ فايدهاى هم برايش ندارد دروغ براى استفاده دنيايش ميگويد براى رسيدن به هدف نامقدسش مىگويد بعضى اوقات ميرسد به اينجا ديگر توجيه گرى و دروغ مىگويد توجيه هم مىكند يعضى اوقات اين دروغ توام مىشود با تهمت تهمت هم ميزند همهاش برايش آسان است «كذلك يجعل اللّه الرجس على الذين لا يومنون» از آن طرف هم زنها ديديم مردها ديديم كه آنها تكاليف برايشان آسان است خيلى اين جكلات نهج البلاغه اينها مربوط به امير المومنين نيست اينها همه سر مشق است مىفرمايد اگر از اول شب تا به صبح مرا روى خار مغيلان بغلتانند بهتر از اين است كه من حق الناس كنم ولو خيلى مختصرحتام دنيا بهتر از اين است كه من ظلمى بكنم ولو خيلى كم به اين مىگويند كسى كه شرح صدر ندارد شرح صدر شيطانى اينجا اينجور مىشود «واللّه لا اوتيت الاقاليم سبع وما تحت افلاكها الا ان اعصى فى نملة اصلبها جلب الشعيرة ما فعله»عالم هستى را به من بدهند بگويند ظلم به يك مورچه بكن پوست جو را از دهنش بگير نمىكنم چه حالاتى اما همين در دل شب آن هم چه حالاتى راستى اين انسان اگر بيفتد آنطرف چه ميشود اگر هم برود به راهش كه خدا برايش تعين كرده است به كجا ميرسد.
خدايا به حق امير المومنين وآن شرح صدرش در رسيدن به هدفهاى رحمانى، خدايا اين نعمت بزگ را به همه ما عنايت بفرما.
خدايا اين شرح صدر شيطانى بد چيزى است همه مفاسد زير سر همين است به حق امى المومنين عليهالسلام قسمت ميدهيم كه ما را در اين راه در اين وادى نيندازى.
والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته
[1] ـ سوره انعام، آيه 125.
[2] ـ سوره سجده، آيه 16.
[3] ـ سوره انعام، آيه 121.