موضوع درس:
شماره درس: 95
تاريخ درس: ۱۳۷۷/۹/۲۵
متن درس:
اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم. بسم اللّه الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.
ماه مبارك رمضان ماه خوبى است و براى خودسازى انسان مىتواند كه اين يك ماه راه صد ساله را برود و شايد هم اين كه روز عيد فطر را اول شوال را عيد قرار دادند براى همين است كه اين يك ماه خودسازى به انسان كمال داده است و اين عيد كمال باشد شايد قربان هم همين معنايش است كه هنوز حج تمام نشده عيد بايد گرفت عيد كمال يعنى انسان رسيده به مقام آدميت به مطلوب به مقصود به مطلوب همه انبياء به مقصود خود خدا براى اين كه خلقت از اين انسان هدف از خلقت مقام عبوديت است انسان به مقام عبوديت برسد «و ما خلقت الانس و الجن الا ليعبدون» و همان مكه همان چند روز به مقام عبوديت مىرسد هنوز تمام نشده است مىگويد عيد بگير ماه مبارك رمضان هم همين است به واسطه ماه مبارك رمضان انسان به مقام عبوديت مىرسد مىگويند عيد بگير اين عيد شرافت براى پيغمبر اكرم براى اينكه انسان رسيده به مقام كمال به آدميت شرافت براى خودش بالاترين شرافتها است معلوم است معناى ضيافت هم همين است ما مهمان خدا هستيم يعنى ما در ماه مبارك رمضان بواسطه رابطه با خدا مىتوانيم به مقامهاى برسيم و راستى اگر توجه باشد انسان مىرسد به تجربه اثبات شده است مىرسد از نظر روايات اثبات شده است مىرسد اگر نه آن روزه اخص الخواص همين روزه خواص باشد. يعنى روزهاى كه اجتناب از گناه در آن باشد قطعا بعد از يك ماه انسان را به مقامهاى بالايى مىرساند مقام فرقان به انسان مىدهد مقام الهام يا وحى به انسان مىدهد و بالاخره آن مقامى كه ولو مرتبه ضعيف مقام آدميت حالا اگر به مقام لقاء نتواند برسد كه من خيال مىكنم مىشود اما به مقام اين كه بفهمد صفات رذيله بالاترين غل است بفهمد اين كه رابطه با خدا خيلى براى انسان مطلوب است فهم اين طور چيزها الهام اين طور چيزها خيلى به انسان كمك مىكند و ما طلبهها قبل از آن كه براى ديگران بگوييم بايد براى خود بگوييم يك كارى بكنيم اين ماه مبارك رمضان هم براى خود بگوييم هم براى ديگران هر دو و اگر راستى اين جور باشد يك ماهه هم براى خود بگوييم هم براى ديگران قطعا انسان عيدى مىتواند از خدا بگيرد هم دنيا هم آخرت هم وجاهت دنيا هم وجاهت آخرت بالاخره اگر نرسد به آنجا كه «الصوم لى و انا اجزى به» الصوم لى و انا اجزى به ديگر اين حتمى است در اين باره ديگر نمىشود شك كرد شبهه كرد و اميدوارم كه در اين ماه مبارك رمضان كه يك معلم اخلاق است ديگر بهترين معلمها براى انسان معلم اخلاق همين ماه مبارك رمضان است يك جملهاى اول به شما عرض كنم اين «توجه» يك دفعه به شما مىگفتم كه علامه طباطبايى «رضوان اللّه تعالى عيله» حرف آخرشان همين بود كه خانم ايشان مىگفتند كه چشمها را باز كردند من هفت هشت ده دقيقه قبل از مرگ ايشان رفتم اتاق ايشان چمشهايشان فرو بسته بود نفس مصنوعى بود يك قدرى ما نگاه كرديم از اتاق آمديم بيرون دو سه دقيقه بعدش ايشان فوت شدند خانم ايشان فقط در اتاق بود مىگفت كه زبانشان باز شد و چشمها را باز كردند چمشها را يك گوشهاى دوختند سه مرتبه گفتند «توجه، توجه، توجه» قبل از آن كه منتقل بيمارستان بشوند من و عدهاى از بزرگان رفتيم ديدن ايشان وضع ايشان خيلى خوب نبود اما براى خاطر ما ايشان مؤدب مجالس ايشان خيلى مؤدبانه بود مؤدب دو زانو نشسته بودند حرف نمىزدند و آقايان خيلى حرف مىزدند حرفهاى سياسى مىزدند من براى اين كه جلسه راتمام بكنم به ايشان عرض كردم آقا يك نصيحتى به ما بكنيد بلند شويم ايشان فرمودند كه اين آيه يادم آمد «فاذكرونى اذكركم» توجه كه اگر اين حال توجه آمد ديگر دست عنايت خدا روى سر انسان من اين تقاضا را از همه شما دارم از همان وقتى كه غروب شب اول ماه مبارك رمضان مىشود تا وقتى كه غروب عيد مىشود اين حال توجه در شما زنده بماند توجه به چه چيزى؟ اين جمله اميرالمومنين عليهالسلام خيلى جمله خوبى است «رحم اللّه امرأ عرف من اين فى اين الى اين» ماه مبارك رمضان براى چه چيزى است توجه به اين كه روزه صحيح آدم را به كجا مىرساند توجه به اين كه رابطه با خدا چقدر مزه دارد چقدر مفيد است توجه به اين كه گناه رذالت مىآورد روزه روزش قبول نمىشود روز گناه بكند روزه باطل است براى اينكه هر گناهى روزه را باطل مىكند از نظر روايات روايتش را مرحوم صاحب وسائل در جلد 6 وسائل نقل كردند هر گناهى روزه را باطل مىكند يعنى روح روزه اين ديگر روزه نيست حالا كفاره ندارد نمىدانم قضا ندارد اين ديگر مربوط به فقه است از نظر اخلاقى ديگر روزه نيست يك ماه بگذرد انسان گناه نكند نه شب نه روز معلوم است قطعا دعاى مستجاب دارد معلوم است قطعا راه را خيلى پيموده است مخصوصا انسان مواظب زبانش باشد اين زبان در حاليكه خوب چيزى است بد چيزى است يكى از بزرگان دويست مصيبت روى اين زبان آورده است يعنى دويست تا بلا دويست تا گناه و راستى اين زبان بايد مواظبش باشيم ديگر خيلى خيلى يك كسى آمد پيش پيغمبر گفت يا رسول اللّه مرا نصيحت بكن پيغمبراكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمودند اگر بگويم عمل مىكنى؟ گفت آرى دو دفعه پيغمبراكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمودند اگر بگويم عمل مىكنى؟ گفت آرى سوم باز پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمودند اگر بگويم عمل مىكنى؟ گفت بله حضرت فرمودند مواظب زبانت باش چه خوب است انسان در اين ماه مبارك رمضان مواظب زبانش باشد يك ماه بگذرد گناه اصلاً نباشد به خيلى جاها مىرسيم يك مقدار بيشتر مالا يعنى نباشد ما طلبهها معلوم است گناه نمىكنيم شما فضلا هستيد امام جماعت هستيد ديگر معمولاً گناه نداريد اما اين ما لا يعنى اينها ما بايد اينها را هم نداشته باشيم يك حرفهايى كه نه نتيجه دنيا دارد نه نتيجه آخرت دارد فشار قبر دارد روايت داريم كه يك جوانى را پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم با دست مباركش در قبر گذاشتند شركت در كفن و دفنش كردند وقتى روى قبر را پوشاندند مادرش آمد گفت كه ديگر برايت گريه نمىكنم شاد هستم مىدانم بهشت رفتى مادر رفت پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم وقتى روى قبر را پوشاندند به اصحاب گفتند قبر چنان فشارى به او داد كه استخوانهاى سينهاش درهم شكسته شد گفتند يا رسول آدم خوبى بود جبهه رفته نماز آمده همراه شما بوده گفتند بله اما ما لا يعنى زياد داشت زبانش ول بود گناه نمىكرد اما يك چيزهاى مىگفت نه نتيجه دنيا داشت نه نتيجه آخرت اين مربوط به زبان هم نيست گاهى گوش انسان اين جور است گاهى چشم انسان اين جور است «اياك و فضول العين و انه يغرس الهوى» به چه روايت خوبى است آدم چشم را به اندازه احتياجش بايد با آن نگاه كند مدام اين طرف و آن طرف نگاه كردن، من هيچ فراموش نمىكنم يك خاطره شيرينى است براى من، من اول طلبگىام بود در اصفهان دراين خيابان طالقانى مىرفتم مرحوم آيت اللّه اشنى من فرائد را يك مقدار فرائد پيش ايشان خواندم خيلى ايشان به من لطف داشت ايشان مثل اين كه پشت سر من بود من ايشان را نمىديدم ومن همين طور كه در خيابان مىرفتم به مغازهها نگاه مىكردم يك كار معمولى اما زشت براى ما طلبهها فردا ايشان نمىخواستند ايشان حالا به رخ من بكشند مرادمن اين جمله است ايشان فرمودند ديروز در خيابان ديدمتان به آن نشانى كه در مغازهها رانگاه مىكردى يك چيز شيرينى شد براى من راستى آدم مدام در اين مغازه نگاه كند در آن مغازه نگاه كند معلوم است شما نگاه آلوده نداريد به نامحرم نگاه نمىكنيد اما نگاههاى بخودى «فانه يغرس الهوى» به جاى اين كه خدا در دل بيايد هوى و هوس در دل مىآيد پر خورى، پر خوابى، پر نگاه كردن، پر گوش دادن، پر گفتن همه اينها غلط است همه اينها مانع از پيشرفت است همه اينهامانع از اين است كه خدا بيايد در دلها حتى پر فكر كردن فكرهاى بيهوده فكرهاى تخيل، توهم اينها گناه ندارد آدم فكر بخودى بكند اما معلوم است دل را خراب مىكند ديگر نمىشود دل جاى خدا باشد و يك كار بكنيد اين ماه رمضان دل شما جاى خدا باشد ديگر اگر صاحب خانه را آوردى در دل خيال نمىكنم ديگر بيرون برود و برسد انسان به اينجا كه صاحب خانه بيايد در خانه اگر ما بتوانيم اين ماه مبارك رمضان گناه نكنيم گناه مربوط به طلبهها را هم نكنيم اين مكروهات مشتبهات يعنى چيزهايى كه موجب قساوت است چيزهايى كه موجب اين است كه انسان رابطهاش قطع بشود همين مثل ما لا يعنى در روايت دارد ما لا يعنى اينها را هم نداشته باشيم قطعا عيد كه مىشود از خدا عيدى مىگيريم عيدى آدميت و اين بايد باشد نمىشود نباشد اين يك مطلب كه اين مطلب مال خودمان است آن چه مىگوييم خودمان هم عمل بكنيم نه آنچه مىگوييم بالاترشرا خودمان عمل بكنيم به مردم مىگوييم نگاه آلوده نكن خودمان نگاه ما لا يعنى نداشته باشيم به مردم مىگوييم كه ظلم نكن خودمان مواظب زبان و مواظب اعضاء و جوارحمان باشيم كار بيهوده نداشته باشيم هر چه به آنها مىگوييم درجه بعدش كه مربوط ما طلبهها است بايد باشد ديگر و اين زرنگى براى ما طلبه هااين نيست كه گناه نكنيم اين كه معلوم است طلبه نمىشود كه گناه بكند زرنگى اين نيست كه مثلاً ما طلبهها بهشت برويم معلوم است شما طلبهها بهشت مىرويد زرنگى اين است كه ما راستى طلبه باشيم طلبه زرنگى باشيم كه راستى ما آن درجه بعد از تقوى كه ورع است اين زرنگى را اين ورع را داشته باشيم ما لا يعنى نداشته باشيم و اين ماه مبارك رمضان مىتواند اين حالتها را به انسان بدهد اميدوارم انشاءاللّه پيدا بكنيد راجع به گفتنمان اول چيزى كه بايد باشد خلوص است و اين چيزى كه به قول قرآن تنها موعظه قرآن اين است «قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا للّه مثنى و فردى» پيغمبر بگو تنها موعظه من اين است چه كارهايى اجتماعى چه كارهاى فردى براى خدا باشد ان تقوموا للّه هيچ كسى هيچ چيزى در نظر نباشد جز خدا اگر مسجد مىرويم براى خاطر خدا اين كه خدا دوست دارد اگر نماز جماعت بخوانيم براى اين كه اين نماز جماعت را اسلام خيلى دوست دارد خدا دوست دارد اگر منبر مىرويم براى اينكه خدا تبليغ را خيلى دوست دارد براى اينكه كار انبياء است «الذين يبلغون رسالات اللّه و يخشونه و لا يخشون احدا الا اللّه» اگر حتى براى زن و بچه مان چيزى تهيه بكنيم براى اين كه «الكاد لعياله كالمجاهد فى سبيل اللّه» خدا اين را دوست دارد و بالاخره در زندگى مان بايد اين خلوص باشد اين چكش كار ما است چون ما طلبهها همه كارهايمان عبادى است ديگر و همه اين كارها بايد خلوص داشته باشد اگر نه خيلى از آنها باطل مىشود ديگر حالا راستى يك كسى يك ساعت صحبت بكند اما خلوص نباشد يك ساعت وزر و وبال و بدبختى و ريا و تظاهر و گناهش خيلى بزرگ است لذا اين خلوص را كه داريد اما هر چه برويد بالاتر مسلم به انتها نمىرسيد اين خلوص واجب است نگوييد براى مردم بگويند بارك اللّه نه اگر راستى گفتيد كه خدا بگويد بارك اللّه مردم مىگويند بارك اللّه قطعا مىگويند نگوييد براى اين كه العياذباللّه مريد پيدا بكنيد نرويد مسجد براى اين كه مردم استقبال داشته باشند نه بروديد مسجد برويد نماز جماعت بخوانيد برويد منبر براى اين كه خدا بگويد بارك اللّه امام زمان بگويد تو سرباز من هستى ديگر قطعا خدا مىگويد بارك اللّه ديگر قطعا امام زمان مىگويد بارك اللّه ديگر خواه نا خواه مردم مىگويند بارك اللّه «ان الذين امنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمان ودا» اگر ما خلوص داشته باشيم اگر ما تقوى داشته باشيم محبتمان در دل ديگران ريخته مىشود ديگر مىشويم محبوب ديگران اگر خدا بخواهد همه چيز درست مىشود اگر هم خدا نخواهد اگر دنيا پشت به پشت يك ديگر ناگهان يك جايش خراب مىشود بسيار تجربه شده است كه براى خدا نبوده است براى خدا چون نبوده است ناگهان به طور نا خودآگاه يك جا خراب شده است همه ريخته روى هم به عكسش هم اگر راستى براى خدا باشد بالاخره در همين دنيا نتيجه خواهد گرفت قطعا نتيجه خواهد گرفت يعنى اگر رياست بخواهد مىآيد اگر شهرت بخواهد مىآيد اگر علم بخواهد مىآيد اگر هم هيچ كدام را نخواهد و راستى خدا بخواهد آن هم مىآيد به قول آن بزرگ نظير سايه انسان است اگر رفتيم دنبال سايه هر چه كه دنبال سايه مىرويم سايه جلوى ما است نمىشود به آن برسيم اما اگر پشت به سايه كرديم سايه دنبال ما است بخواهيم مىآيد نخواهيم مىآيد به تجربه اثبات شده است چنين است و مخصوصا در مراجع اين به تجربه اثبات شده است مرحوم آيت اللّه العظمى آقاى بروجردى بارها به ما مىگفتند من يك قدم براى اين مرجعيت هم بر نداشتم آن هفت هشت ده ساله كه من خدمت حضرت امام بودم قبل ازاين مرجعيت قبل از اين نظام يك قدم كه ايشان بر نمىداشتند فرار از مرجعيت هم مىكردند و حتى آن وقتى كه مرحوم آيت اللّه العظمى آقاى بروجردى از دنيا رفتند علما جمع شدند از كسانى كه ايشان پا فشارى داشتند آقاى گلپايگانى ايشان بودند يعنى ايشان براى اين كه يكدفعه اسم ايشان نيايد بالاخره در ميان آن هفت هشت ده نفر آقاى گلپايگانى را انتخاب كردند فرار مىكردند اما خدا خداست رسيد به آنجا كه ديديد زياد من اين را ديدم زياد من اين را شنيدم كه وقتى كه فرار بكند براى خاطر خدا مثل سايه دنبال انسان مىآيد بخواهد يا نخواهد لذا اين خلوص را فراموش نكنيد به غير خدا چيزى در دل شما نباشد هيچ چيزى هيچ كسى در دل شما نباشد جز خدا قطعا پروردگار عالم پاداش مىدهد پاداش هم خيلى بالاست راجع به گفتنها هم ما بايد اين را مواظب باشيم كه مردم چه مىخواهند مردم اول چيزى كه مىخواهند مسئله است و متأسفانه بسيارى از ائمه جماعت حالا اميدوارم كه شما نباشيد، نه خودشان مسئله بلد هستند نه مسئله مىگويند اين خيلى بد است اصلاً مسئله گفتن يك چيز نقصى است براى ما طلبهها در حالى كه مسله گفتن خيلى مشكل است مسئله گفتن مشكل مسئله فهميدن از آن مشكلتر و ما در ماه مبارك رمضان يك دوره رساله بايد براى مردم بگوييم من چندين سال يك مسجدى در زمان آقاى بروجردى ساخته شد من از طرف آقاى بروجردى رفتم اقليد ده بيست سال اقليد بودم در يك مسجدى همه ساله يك دوره رساله براى اينها مىگفتم يك ربع رساله قبل از صحبتم يك ربع مسئله گفتم يك دوره رساله مىشد ديگر مايحتاج اليه مردم را مىگفتم اين بايد باشد براى مريدهايتان مسئله بگوئيد اينها مسئله بلد نيستند مسئله نماز شان مسئله روزه شان نمىدانم مسئله طهارت نجاستشان چه رسد مسائل چيزهاى ديگرشان بسيارى از اينها وقتى رفتند مكه و برگشتند خراب است چشمها را بايدهم بگذاريد و الا زن به شوهرش، شوهر به زنش حرام است و مردم مسئله بلد نيستند و اين هم به شما بگويم در روز قيامت جلوى ما را مىگيرند چرا نگفتى براى اينها مسئله نگفتيد مردم اخلاق مىخواهند مردم اخلاق بلد نيستند يعنى مردم نمىدانند كه غيبت كردن حرام است غيبت چيست نمىدانند شايعه پراكنى آن هم گناه دارد «قتل الخراصون الذين فى غمرتهم ساهون» مثل اين آيه در قرآن خيلى كم است اصلاً مىدانيد شايعه يعنى چه و بالاخره تا آخر اصلاً اين مردم نمىداند اين تكبر و منيت و نفسيت واينها انسان رابه زمين مىزند بايد در اخلاق گفت براى مردم ديگر اين جا نمىشود بگوييم كه خلاف شأن است و اين كه قرآن اصلاً كتاب اخلاق است و از قرآن خيلى چيزها مىشود استفاده كرد از قرآن خيلى استفاده بكنيد در منبرهايتان من به تجربه برايم اثبات شده است هر مطلبى را كه مىخواستم بخواهم از قرآن يك مقدار فكر كنم از قرآن مىتوانم يك آيه دو آيه ده آيه قرآن كتاب عجيبى است ديگر «ولا رطب و ولا يابس الا فى كتاب مبين» آشنايى با روايت اهل بيت اين كافى شريف خيلى كتاب بالايى است اين اصول كافى راستى يك دوره اخلاق است دو دوره اخلاق است و چه مانعى دارد حالا روايت را حفظ نيستيد روايت را روى منبر روى عبارت بخوانيم براى مردم خوب هم معنا بكنيم براى مردم آداب و رسوم اجتماعى و من جمله وظيفه زن راجع به شوهرش، شوهر راجع به زنش بلد نيستند ديگر بلد نيستند اين مسائل و اعتقادات هم همين است كه مىبينيد جوانهاى ما مىروند براى خاطر اين است كه اعتقاداتشان تقليدى است و اين اعتقادات تقليدى از كجا پيدا شده است پدر و مادر تقصير دارند ما طلبهها بيشتر تقصير داريم اين اصول دين را بايد اجتهاى بكنيم براى اينها بايددر فراخور حالشان اصول دين بگوييم اصول دين اجتهادى بگوييم دين را تعريف بكنيم يك كارى بكنيم اين جوآنها سر و كار با منبر و محراب داشته باشند و اگر پدر و مادر يك كارى مىكردند جوانهايشان سرو كار با منبر و محراب پيدا داشته باشند كه جوان نمىرفت وقتى سر و كار با منبر و محراب نباشد ديگر خواه نا خواه شيطان انسى شيطان جنى آنها را مىبرد و اينها اصول دين، اخلاق، احكام اينها واجب است لازم است اينها علوم ثلاثه در دين است همه چيز فداى اين سه چيز است و بايد اينها را بگوييم براى مردم با زبان رسا و از آن طرف هم اين نظام جمهورى اسلامى اين نظام خوب نعمت بالايى است حالا اگر براى بعضى شبهه ايجاد شده است شبههاش معمولاً براى خاطر اين است كه كلاه صدر اعظم را سر نوكر مىگذارند يعنى من طلبه بد هستم مىگويند آخوندها بد هستند و اين خيلى مصيبت است اين هميشه هم همين طور است خدا درجاتشان عالى است عالىتر بكند حضرت امام به ما نصيحت مىكردند هميشه همه روزها كه درسها مىخواست تعطيل بشود ايشان اين نصيحت را مىكردند مىفرمودند: كه وقتى جايى رفتيد مواظب باشيد كه روحانيت را حفظ كنيد براى اينكه اگر شما يك گناه كرديد اگر شما يك بدى كرديد آقاى شيخ حسن بد است ميگويند آخوندها، بعد ايشان مىفرمودند اين ذنب لا يغفر است براى اين كه شما موجب شديد جسارت كردندبه روحانيت به قول ايشان جسارت كردند به آن آقايى كه يك عمر با عزت نفس در گوشه خانه زندگى كرده است وضع جمهورى اسلامى هم اين جورى است كه يك مسئول بدى مىكند مىگويند اين هم نظام اينمعلوم است غلط است اما على كل حال اگر آنها مىگويند آنها عوام مردم هستند ما طلبهها چرا حالا ديگر مثلاً يك كسى بد در آمد يك كسى بدى كرد نمىدانم يك جا مصادره اموال بيخودى شد يك جا ظلم شد يك جا تبليغ شد تبعيضها شد اينها چه ربطى به نظام چه ربطى به جمهورى اسلامى اين چه آخر اين جمهورى اسلامى اين كجايش اشكال دارد اين اشكال دارد يا نه مگر يك كسى راستى ولايت فقيه را قبول نداشته باشد و اين هم به شما بگويم حالا مثلا يك كسى شبهه فقهى داشته باشد مثل مرحوم حضرت آيت اللّه العظمى آقاى خويى اما اين، اين كه من نائب امام زمان هستم اين كه من بايد در امور خير دخالت بكنم معناى جمهورى اسلامى يعنى همين بيش ازاين كه نيست و اين نظام بايد ما تعريف اين نظام را بكنيم اين ساكت ماندن ما گناه بزرگى است ششصد هزار جوانها فداى اين نظام شدند معلولين مجروحين ما اسراى ما شهداى ما حالا من بخواهم با يك ساعت بى تفاوتى بگذرم از آن بايد اينها را تجديد نظر كرد اين گناه خيلى بزرگ است العياذباللّه با انگم با مسخرهام نمىدانم خندهآميزم توهين به جمهورى بكنم توهين به نظام بكنم معلوم است اين جهنم است معلوم است اين بدبختى است و معلوم است اين جهل است حالا بعضىها هم اصلاً عناد ندارند اين يك ماهه ما بايد اين نظام را تقدسهاى اين نظام را اين نظام خيلى تقدس دارد ما به مردم تقدسهاى نظام را اين ولايت فقيه را جا بيندازيم ديگر اين ولايت فقيه يعنى چه بايد جا بيفتد اين ولايت فقيه كه به منزله عمود است براى اين خيمه اين بايد جا بيفتد و آن تقدسها كه مربوط به ولايت فقيه است اينها بايد جا بيفتند حالا اگر مستقيم نه به طور غير مستقيم بايد ما بگوييم براى مردم بى تفاوتى نمىشود العياذ باللّه اگر يك كسى هم قبول ندارد نمىشود كه روى منبر عناد و لجاج و عليه جمهورى نمىشود يك كسى تعنى را سرزنش كند به حضرت امام اينها و اللّه بدبختى مىآورد يك كسى يك عمر با يك عفت نفسى با يك رابطه عجيبى با خدا يك آدم كم نظيرى حضرت امام آدم كم نظيرى حضرت امام آدم كم نظيرى در تقوى آدم كم نظيرى بود در اهميت دادن به روحانيت آدم بى نظيرى بود در اين كه دلش مىتپيد براى اسلام آدم بى نظيرى بود در ولايت و بعضى از اوقات يك جملاتى امام در ولايت آدم مىشنود هيچ عارفى هيچ فيلسوفى نگفته است وحضرت امام از اين چيزها زياد دارد حضرت امام از نظر علمى خيلى بالا است از نظر فلسفه از نظر عرفان از نظر آشنايى به اسلام از نظر اصول چه چيز اين حالت جمعى به حضرت امام داده است حالا يك طلبه به خودش جرأت بدهد پيش چهار تا عامى جسارت بكند به حضرت امام اين معلوم است جهنم است معلوم است بدبختى است و اينها را به رفقايتان اگر داريد العياذ باللّه به طلبهها نمىدانم بعضى منبريها اگر رفيقتان باشد كه اقلاً خفه شود ساكت باشد ولى از شما تقاضا دارم اينها رابايد بگوييد امتيازها را حالا راستى از همه اينها ما بگذريم حضرت امام بهتر است يا محمد رضا پهلوى آخر نمىدانم صدام بهتر يا آقاى خامنهاى آدم هر چه هم رذل باشد الا اين كه صدام پسند باشد نمىشود كه اينها را گفت بنابراين تقاضا دارم كه منبرهايتان بايد سياسى باشد يعنى سياسى هم داشته باشد اين مراد من است در سياست بايدامتيازهاى اسلام وضع فعلى را راستى بايد گفت كه چه بگذرد چه بايد بگذرد ما چه وظيفه داريم امسال منبريها بايد به مردم الان دلسوز مردم باشند دلمان براى شما مىتپد اما امتحان است بايد صبر كنيد درست مىشود اين جمله مقام معظم رهبرى راتقاضا دارم فراموش نكنيد خيلى جمله رسائى بود مىگفتند كه به ما طلبهها گفتند در ماه مبارك رمضان به مردم اطمينان بدهيد به مردم اميد بدهيد مرم را نا اميد نكنيد و بعضىها آدم مىبيند روى منبر يك ساعت از اول تا آخر نا اميد كردن مردم بيست سال از اين جذر و مدها براى اين نظام زياد جلو آمده است من يادم نمىرود در بحبوحه جنگ كه هر سه روز يك ميلياردتومان خرج جنگ بود بشكه نفت شده بود 5 دلار حالا نه جنگى در كار است نه خرج و مخارج زيادى در كار است و بالاخره اين بحران نيست در كار اين كه بعضىها مىخواهند بحران درست بكنند نه درست مىشود از اين چيزها در اين جذر و مدها زياد ديده شد زياد ديده شده بله براى مردم سخت است همه مردم بايد كوشا باشند به فقرا رسيدگى كنند همه بايد كوشا باشند مردم در ماه مبارك رمضان گرسنگى نخورند همه بايد مواظب باشيم قانون مواسات در ميان ما زنده بشود ما طلبهها بايدقانون مواسات رادر ميان مردم زنده كنيم به مردم صبر بدهيم به مردم تحمل بدهيم مردم را نا اميد نكنيم و يقينا فرج مىرسد شايد اگر همين شماها كه بعضى از شما جوان هستيد و اين چيزها را كه ديديد اگر بخواهيد جمع بكنيد آن بحبحهها بحرآنها آن جذر مدها براى نظام شايد يك كتاب مىشود نوشت شما يك كتاب مىتوانيد بنويسيد چه بحرانهايى چه خطرهاى اما همهاش را امام زمان رفع كرد براى اين كه ما عقيده داريم اين نظام مال امام زمان است ما عقيده داريم دست عنايت امام زمان روى سر اين نظام است ما عقيده داريم اين نظام را امام زمان با معجزه پيروز كرده است ما عقيده داريم نظام را امام زمان تا اينجا آورده است ما عقيده داريم به دست ما با اين نظام به رهبرى امام زمان پرچم اسلام روى كره زمين افراشته مىشود اين عقيده ما است وقتى اين عقيده ما باشد مسلم است بحرانها زياداست جذر و مدها زياد است 8 سال جنگ را هم تحمل بكنيم 8 سال جنگ تحمل كردن كه بچه بازى نبود اما 8 سال جنگ تحميل بر ما شد دنيا يك طرف ما يك طرف نبود امكانات از ما يك طرف بود امكانات از آنها يك طرف اما بالاخره پيروزى از آن ما بود بله مسلم است هر كه نظام جمهورى اسلامى مىخواهد پيغمبر اكرم هم با 84 جنگ جلو آمد خيلى هم كشته داد ولى بالاخره اسلام را حفظ كرد ديگر ما هم ممكن است مسائلى براى ما جلو بيايد مسائل براى ما جلو آمد اما عمده بقاء نظام اين نعمتى كه ما را آقا كرد در دنيا الان ما آقا هستيم در دنيا ديگر شما ببينيد هم و غم آمريكا شده ما روى اينها حساب بكنيد آقا آمريكا كه الان خودش ادعا مىكند رئيس دنيا هم هست رئيس دنيا است الان ادعا مىكند اول متمدن دنيا است ادعا مىكند اول قدرتمند است راستى هم و غمش شده ما اين خيلى عجيب است كه دشمنى مثل آمريكا هم و غمش شده باشد ما ما اگر چيز ضعيفى بوديم مثل عربستان كه اينقدر اظهارمان نمىكردند اگر ما يك چيزى بوديم مثل كويت نمىدانم يكى از ممالك مثل تركيه اين كه اينقدر حساب مىكند بعد هم دوستان ما ممالك ديگر اروپا از ما حساب دارد شوروى آن شوروى كه در جنگ چقدر به ما اذيت كرد و الان چقدر به ما التماس مىكند الان چه قدر از ما حساب مىكند چى مىخواهيم نمىدانم چه مىخواهيم ديگر و اگر هم دنيا بخواهيم انشاءاللّه درست ميشود درست شده است درست مىشود بنابراين آنچه كه از شما تقاضا دارم همين طور دريك ساعت درماه رمضان صحبت كردن براى مردم بدون اين كه رنگ سياسى داسته باشد نمىشود در حالى كه رنگ الهى دارد منبرها بايد رنگ سياسى هم داشته باشد امتيازات نظام را بگوييد مواظب باشيد مردم را نا اميد نكنيد مواظب باشيد من يك تقاضا هم ديگر دير شد از همه شما عذر خواهى مىكنم يك تقاضاى ديگر از همه شما دارم در زندگى مخصوصا روى منبرها و آن اين كه در زندگى مثبت باشيد منفى باف نباشيد مىبينم درهر جلسهاى مردم شدهاند منفى باف سلام عليكم، سلام عليكم چه خبر بنا مىكند منفى بافى مىكند آن منفى بافى مىكند آن منفى بافى مىكند اين خيلى غلط است انسان وقتى با زن و بچهاش منفى باف شد ديگر خواه نا خواه نمىتواند زن دارى كند ديگر اختلاف در زندگى مسلم هست و منفى هم كه بالاخره پيدا مىشود نمىشود هم مثبت باشد انسان بايد مثل بلبل باشد وقتى وارد باغ شد ميرود اين طرف و آن طرف مىگردد يك شاخه گل روى شاخه گل مىنشيند معاشقه مىكند با گل اما اگر يك مگس شد وارد باغچه شد اين همه گل اين همه درخت اين همه ميوه مىرود يك گوشه باغ يك عذره پيدا مىكند مىنشيند روى آن اين را مىگويد منفى بافى و چرا ما اينقدر منفى باف هستيم در خانه منفى باف با رفيقمان منفى باف هستيم با جامعه مان منفى باف هستيم با نظاممان منفى باف هستيم در منبرمان بعضى منفى باف هستند مثبتها رابگوييد ديگر مثبتها هم زياد است اميد بدهيد به مردم نا اميد كردن مردم گناه است ذنب لا يغفر است مثبتات نظام زياد است مثبتهايش را بگوييد اين منفى بافىها چيست كه بعضى منبرىها روى منبر دارند يا بعضىها در مجلس دارند اگر يك جايى مهمانتان كردند تقاضا دارم جلسه علم و افطار مىكنيد شما مىشويد هم سو با اين عوام مردم اين همسو شدن با عوام مردم يك وقت مىرسد كار به اينجا ده تا غيبت مىكند شما گوش مىدهيد اين ديگر به جاى اينكه غذا بخورى مرده خورى كردى از خانه آمدى بيرون نمىشود كه، مثبت باشيد هميشه در زندگيتان مخصوصا در منبرهايتان دير شد اينها را كه همهاش را گفتم هيچكدامش را نمىخواستم بگويم چيز ديگرى مىخواستم بگويم اميدوارم كه آنچه كه به زبانم آمد مرضى خدا باشد مفيد براى من و شما از همه التماس دعا دارم براى گرفتاريها يك تقاضا دارم براى اين حوزهها خيلى دعا كنيد.
«وصلى اللّه على محمد و آل محمد»