موضوع درس: انسان در قرآن
شماره درس: 197
تاريخ درس: ۱۳۷۷/۹/۳۰
متن درس:
بسمه تعالي
الحمدلله رب العالمين و الصلوة و السلام علي خير خلقه اشرف برية ابالقاسم محمد صل الله عليه وآله الطيبين الطاهرين و علي جميع الانبياء و المرسلين سيما بقية الله في الارضين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين.
فكر مي كردم كه در اين ماه مبارك رمضان در چه موضوعي صحبت كنم، موضوع هاي مختلفي از خانم ها و آقايان ارائه داده شد. و يك خانم فهميده اي مي گفت: اگر درباره ي انسان در قرآن ، هدف از خلقت انسان صحبت بشود خوب است و من هم خيال مي كنم بحث ارزنده اي باشد مخصوصاً از نظر قرآن . لذا به خواست پروردگار عالم و لطف حضرت ولي عصر(عج الله تعالي فرجه الشريف ) بحث امسال ما درباره ي انسان در قرآن. انسان كيست؟ انسان چيست؟ هدف از خلقت انسان چه چيز است؟ چه كس است؟ اميدوارم كه بحث مفيدي باشد و بتوانيم در اين بحث همه را مخصوصاً جوان ها را از دختر و پسر ارضا كنيم. و انشاء الله مرضي حضرت ولي عصر ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) هم باشد. اما با اجازه ي شما امروز يه مقداري درباره ي ماه مبارك رمضان و درباره ي هدف از روزه ، نتيجه ي روزه از نظر قرآن با شما صحبت مي كنم. اولاً بايد بدانيم كه بايد توجه داشته باشيم كه ماه مبارك رمضان ، ماه پر از خير و بركت است و به اندازه اي خير دارد، به اندازه اي بركت دارد كه پيغمبر اكرم مي فرمود:« شقي ترين آن افراد آن كسي كه ماه مبارك رمضان بگذرد اما اين سعادتمند نشده باشد، آفريده نشده باشد.»
اگر كسي ماه مبارك رمضان بر او گذشت اما نتوانست دنيا و آخرت را براي خود تامين كند، نتوانست بهشت را براي خود بخرد، پيغمبر اكرم مي فرمايد شقي ترين مردم اين فرد است. ماه مبارك رمضان نفس هايش عبادت است، خوابش عبادت است. شما در غير ماه مبارك رمضان اگر بخوابيد اگر نماز بخونيد، صدقه بديد در نامه ي عملتون نوشته مي شود اما در ماه مبارك رمضان ولو خواب بريد، نفس بكشيد،
پروردگار عالم در نامه ي عملتون ثواب مي نويسد، نفس هاي روزه دار را، بوي دهن روزه دار ملائكه دوست دارند، نظيرعطري كه ما دوست داريم ملائكه دوست دارند. نفس روزه دار را ، بوي دهن روزه دار را . عبادت چندين هزار برابر است. يك آيه از قرآن خوندن ثواب يك ختم قرآن را دارد، يعني شما يك سوره ي « قل هوالله » بخونيد پنج آيه است. پروردگار عالم پنج ختم قرآن در نامه ي عمل شما مي نويسد. شما دو ركعت نماز بخونيد اقلاً شصت برابر، هفتاد برابر، تا برسد به هفتصد برابرثواب دارد و بالاخره ماه مبارك رمضان پر از رحمت ، پر از نعمت ، پر از پاداش و پر از سعادت است. مائيم كه بايد توجه داشته باشيم ، مائيم كه بايد از اين ماه مبارك رمضان استفاده كنيم، مائيم كه بايد از شب هاي اون ، از روزهاي اون استفاده كنيم . من از همه ي شما آقايان، خانم ها تقاضا دارم در اين ماه يه مقداري رو به خدا برويد. يازده ماه رو به دنيا و به جايي نمي رسيم. يازده ماه رو به اين برنامه هاي راديو، تلويزيون ، روزنامه ها، كتاب هايي كه استفاده ي معنوي ندارد، گعده هايي كه براي ما هست، يعني نشستن در جلسه، يك ساعت ، دو ساعت، سه ساعت، صحبت هاي متفرقه ، بياييم كه يك ماه دست از اين جلسه ها برداريم، دست از اين نگاه كردن به فيلم ها برداريم، دست از اين روش و فش رفتن به دنيا برداريم، يك ماه رو به خدا، يك ماه سرو كار داشتن با منبر و محراب ، يك ماه سر و كار داشتن با منبر و محراب، يك ماه سر و كار داشتن با مفاتيح محدث قمي اين كارخانه ي آدم سازي ، يك ماه سر و كار داشتن با قرآن ، يك ماه سر و كار داشتن با دعا، راز و نياز با خدا، توبه خجالت از اون يازده ماه پيش خدا. بياييم يك ماه رو به خدا، حتماً روز عيد عيدي خواهيم گرفت. اگر نتوانستيم آدميت را از پروردگار عالم عيدي بگيريم لا اقل مي توانيم هديه ي بالايي ازپروردگار عالم بگيريم ، اون هديه چيست؟ روح خدا ترسي در عمق جان ما و اين هديه از خدا هديه ي بالائيست. علاوه بر اين كه روز عيد از خدا عيدي بگيريم، آمرزش گناهان ، تامين آتيه براي خودمون، براي اولادمون ، عاقبت به خيري
براي اولادمون و بالاخره بهشت انشاء الله . لذا بياييد اين يك ماهه را باخدا باشيم من از همه ي شما تقاضا دارم زبان شا روزه باشد ، نه فقط روزها، شب ها هم زبان شما روزه باشد، چشم شما در يك ماه روزه باشد. همه ي اعضا و جوارح شما در يك ماه روزه باشد.حتي برسد به اونجا انشاء الله كه در دهه ي شما هم روزه باشد، فكري در دل نباشد جز آخرت و اگر كسي راستي بتواند اين طوركه مي گويم روزه بگيرد. روز عيد عيدي مي گيرد. تامين آتيه براي خود و اولادش، عاقبت به خيري براي خود و اولادش و پدر و مادرش ، بهشت براي خود و اطرافيانش، روح خدا ترسي در عمق جان او يك نيروي كنترل كننده براي هميشگي و از اين عيدي ها كه فراوان مي شود گرفت.از همه ي اينها بالاتر انسان متوجه مي تواند خود خدا را پاداش ماه رمضان باشد براي او، يعني حكومت خدا بردل. ما يه روايتي داريم اين روايت را دو جور معنا كرده اند . اهل حديث معنا كرده اند: « اَلصُوِمُ لي و اَنا اُجزي بِه » : روزه مال منه، منم پاداش مي دهم. يعني روز عيد پاداش عاقبت به خيري مي دهم، روز عيد اون نيروي كنترل كننده رو مي دهم. روز عيد آمرزش و آمرزيدن براي خودش، آمرزش خودش، و پدر و مادر مي دهم ، و بلاخره روز عيد سعادت دنيا و آخرت مي دهم، اين يه معنا. اما اهل بيت اين روايت را جور ديگري خوندند: اَلصُوِمُ لي و اَنا اُجزي بِه : روزمال من ، پاداشش خود من.اين پاداش خود من يعني چه ؟ يعني مقام لقاء يعني انسان روز عيد برسد به اونجا كه كه صاحب خانه بياد در خانه . روز عيد برسد به اونجا كه در دل ديگه تاريكي دل نداشته باشد، دل روشن باشد. به چي روشن باشد؟ به نور خدا. روز عيد برسد به اونجامكه اگر مي بيند ديدن او خدا گونه باشد، اگر حرف مي زند حرف او خدا گونه باشد، اگر كار مي كند كار او خدا گونه باشد، و بلاخره گفتاراو، كردار او، رفتار او از خدا سرچشمه بگيرد. وقتي خدا آمد در دل ديگر نور خدا هر ظلمتي را ، هر تاريكي را مي برد. ديگه صاحب خانه كه آمد يه زندگي منهاي غم و غصه ، يك زندگي منهاي دلهره ، يك زندگي منهاي نگراني براي انسان پيدا
مي شود. اونكه خدا را دارد ديگه قطعاً غم ندارد، اونكه خدا را دارد ديگه حتماً ترس ، واهمه ندارد، اونكه خدا را دارد پشتوانه ي او در زندگي خداست ديگه صد در صد سكونت ، وقار ، اميد، رجاء ، طمانينه ، يك زندگي منهاي غم و غصه ، يك زندگي منهاي تاريكي . الآن ببين زندگي ما تاريك است، همه ي ما كه اينجا نشستيم كم و بيش زندگي مان تاريك است. همه ي ما در حالي كه شما عزيزان آدم هاي خوبي هستيد، آدم هاي نمازي، سرو كار با خدا ، سر و كار با مسجد خدا، سرو كار با منبر خدا و بلاخره آدم هاي مقدسي هستيد اما زندگي ما تاريك است، زندگي ما توام با نگراني و اضطراب خاطر است و قرآن مي فرمايد: اگر مي خواي يك زندگي كه تاريكي نداشته باشد ، اگر مي خواهي يك زندگي كه در اون وحشت نباشد، ترس نباشد بايد خدا بيايد در دل. « الا بِذِكرِ الله تَطمَئنُ القُلوب » اين آيه ي شريفه خيلي كوچك است اما خيلي پر معناست. كلمه ي الا آمده براي تاكيد، كلمه ي بذكرالله مقدم شده براي تاكيد، و خود فعل مضارع هم دلالت مي كند براي استمرار و تاكيد و معناش اينجور مي شه كه : انسان هيچ چيزي نمي تواند اطمينان به تو بده، هيچ چيزي نمي تواند رفع نگراني در زندگي تو بكند، هيچ چيزي نمي تواند تاريكي ها رو از زندگي تو رفع بكند جز خدا. « اَلا بِذِكرِ الله تَطمئنُ القُلوب ». « الا اِنَ اولياءَ الله لا خُوفٌ عَلَيهِم و لا هُم يَحزَنون. » باز اين جمله هم خيلي رساست. كلمه ي الا دارد يعني تاكيد، معناش اين جورمي شه كه : آنان كه دوست خدا هستند، آنان كه خدا را دوست دارند. خدا اينها را دوست دارد، يعني اون كساني كه خدا در دل آنها حكومت دارد اين ها يك زندگي منهاي غم و غصه، يك زندگي منهاي نگراني دارند. اينها از گذشته غم و غصه ندارند، از آينده نگراني ، دلهره، اضطراب خاطر ندارند يه عالم اطمينان،خوشا به حال اين ها . زندگي خوش، زندگي روشن،زندگي منهاي غم و غصه اين نيست كه انسان قصر داشته باشد، امكانات داشته باشد، رياست داشته باشد، پول فراوان داشته باشد، شوهر خوب، زن خوب ، بچه هاي خوب داشته باشد. قرآن چيز ديگري مي فرمايد: نه،
زندگي سالم چيز ديگري مي خواهد. چه بسيار ما قصر هايي را ديديم كه زن و شوهر در اون قصر ، يك سلول ، يك زندان، . چه بسيار سفره هاي رنگارنگ ما ديديم كه اون سفره هاي رنگارنگ ما ديديم كه اون سفره هاي رنگارنگ براي اون كساني كه مي خورند جز غم خوردن ، غصه خوردن، يعني سفره ي تلخ . براي اينكه در اون سفره خدا نيست، براي اينكه دراون خانه خدا نيست. يه آيه اي در قرآنه ، من از همه مخصوصاً جوان ها تقاضا دارم اين آيه هميشه در نظرشون باشد مي فرمايد: « وَمَن يَجعَلَ الله لَهُ نوراً فَمالَهُ مِن نور» اگر نور خدا نباشد ديگه هيچ چيز نمي تونه زندگي انسان را روشن كند. « وَمَن يَجعل الله لَهُ نوراً فَمالَهُ مِن نور» اگر نورخدا درسفره ي انسان، اگر نور خدا در خانه ي انسان ، اگر نور خدا در زندگي انسان باشد روشن است و الا تاريك است تاريك ، و الا وحشتناك است ، وحشتناك. زندگي نور خدا مي خواهد. اين نور خد ا را به انسان مي دهد؟ ماه مبارك رمضان، گرفتن روزه ي خوب، نمازخوب، رابطه با خداي عالي، سر و كار داشتن با نور خدا يعني قرآن، سر و كار داشتن با اون كارخانه ي آدم سازيعني مفاتيح محدث قمي و بلاخره سر و كار داشتن با خدا. ماه مبارك رمضان نور به زندگي مي دهد. من تقاضا دارم از شما آقايان، از شما خانم ها، اگر محبت به بچه هاتون داريد كه داريد، اگر تامين آتيه براي بچه هاتون مي خواين كه حتماً مي خواهيد بايد اين بچه هاي شما سر و كار با منبر و محراب داشته باشند و الا زندگي اونها تاريك است تاريك. زندگي اونها دلهره است دلهره. اون جوانهايي كه سر و كار با منبر و محراب نداشته باشد حتماً نمي تواند يك جوان متديني باشد، نمي شود. اون جواني كه سر و كار با منبر و محراب نداشته باشد شيطان انسي، شيطان جني او را مي برد، چه بردني! كي نمي تواند شيطان انسي و شيطان جني او را ببرد، اونكه سرو كار با منبر و محراب داشته باشد.
يه روايتي از پيغمبر اكرم ، اين روايت را بخونم بعد آيه ي مربوط به روزه رو بخونم. پيغمبر اكرم رو منبر مي فرمايد كه: سَيَاتِي زَمانٌ عَلي اُمَتي يَفرُونَ مِنَ العُلَما
كَما يَفِرُ الغَنَمُ عَنِ الذِئب . يه وقتي بياد مسجد ها خلوت شود، يه وقتي بياد اطراف علما خلوت شود، نمازها خلوت شوند، پاي منبرها خلوت باشد و مردم فرار از مسجد كنند، فرار از منبر و محراب كنند نظير گوسفندي كه از گرگ فرار مي كند. يعني هجوم مي آورد رو به سينما حتي در ماه مبارك رمضان. حاضر است در گوشه ي كوچه ها بنشيند يا فوتبال بازي كند اما موقع نماز مسجد نرود، اما سر و كار با روحانيت ، سر و كار با منبر و محراب نداشته باشد. اصلاً منزجر از مسجد. جوان ها نريد در فكر اين كه ما چه كنيم جوان ها را بكشانيم به مسجد ، بعد بريد توي تجمل ها ، كم بريد در اينكه اگر در مسجد فوتبال بازي بشه ، جوان ها ميان تو مسجد، نه بابا، اين راه اشتباهه چيز ديگر مي خواد، اهميت دادن پدر و مادر و بلاخره رفتن اين جوان كمتر تا عادت بشود. پدر و مادر اهميت به اين كار بدن ، اينها را مي خواد، بلاخره پيغمبر اكرم مي فرمودند: يه وقتي آدم از مسجد و محراب ، از محراب ، از منبر فرار مي كنن. مسجد ها خلوت مي شود، پاي منبرها خلوت مي شود، مسجد مي شه مال پيرمردها، پيرزن ها ، نماز جماعت مي شه مال بي سوادها و بلاخره منبر مي شه مال افراد عادي . فرمودند : خب وقتي چنين شد چه مي شود؟ اِبتَلي هُمُ الله بثَلاثَة اَشياءِ. سه تا درد بي درمان خدا به اون جامعه مي ده. درد بي درمان اولش اينه: تُرفَعُ البَرَكَةُ مِن اَموالِهِم، تُرفَعُ البَرَكَةُ مِن اَعمارِهِم. مال اينا ديگه مبارك نيست، عمر اينها ديگه بركت ندارد. يعني هشتاد سال عمر مي كنه وقتي كه مُرد چي برد، هيچي، چي گذاشت، هيچي،چه كرد، چه فايده اي براي اجتماع داشت؟ هيچي. اين عمر نيست. عمر كي عمره؟ عمر علامه ي مجلسي. عمر كي عمره؟ عمرحضرت امام ( رضوان الله عليه ) عمر كي عمره؟ اون كسيكه بميرد و توانسته باشد براي اجتماعش كاري انجام بده، يه باقيات الصالحات براي اجتماع گذاشته باشد، و الا صد سال در اين دنيا بماني ، بعد كه رفتي چي ؟ هيچي. اين بي بركتي است، همه ي مالم همينه. حالا خيلي قمول بتواند زند و بچه اش رو در رفاه بگذاره ، اين پول با بركت نيست، پول با بركت
چيه؟ پول حكيم و ساختن اين مسجد. پول با بركت كيه؟ اينكه بتواند ده تا غرب را، دختر را به شوهر، پسر را به زن برساند. ما اگر يه مقدار فكر كنيم همه ي حرفهاي من را مي پسنديد. كسي نيست كه حرفهاي من را نپسندد. حالا انسان تمام اين دنيا مالش باشه، تمام زندگي رفاهي هم مالش باشد، خب حالا چي؟ اين كه پول با بركت نشد، پول با بركت يعني اون پولي كه مفيد باشد براي اجتماعش، مفيد باشد براي آبروش. بعضي اوقات پول به اندازه اي بي بركته كه وصال به زن و بچه اش هم نمي دهد، حاضر نيست زن و بچه اش هم از اون پول استفاده كنند. مثل سنگي كه روي هم مي گذارد پول هم روي هم مي گذارد اما خويشانش گرسنه اند، خويشانش در به درند. بلاخره پيغمبر اكرم فرمود: يه وقتي مياد عمر مردم بي بركته، مال مردم بي بركته، چه وقت ؟ اون وقتيكه سر و كار با منبر و محراب ندارن. بدتر از اين فرمود كه: اِبتَلي هُمُ اللهِ بثَلاَثَةِ اَشياء. تُرفَعُ البَرَكَةُ مِن اموالِهِم، مِن اَعمارِهِم، سَلَطَ الله عَلَيهِم مِن لا رَحمَ لَهُ و لا عِلمَ لَهُ و لا حِلمَ لَهُ : خدا مسلط مي كند بر اون جامعه يه كسي كه نه رحم دارد، نه علم دارد، نه حلم دارد. يه وقتي من اين روايت را معنا مي كردم مي گفتم اين دو تا معنا داره يه معناش اينكه امريكا بر سر ملتي مسلط شود ديدي اين دو سه روزه، اين جنايتكار، اين خيانتكار، اين بدتر از هر ميكروبي به سر عراق چه آورد؟ نه رحم دارد، نه علم دارد، نه حلم دارد، نه شعور دارد، شعور سياسي هم ندارد، و الا كسيكه شعور سياسي داشته باشد اين كار را مي كرد كه دو سه روز قبل با عراق كرد. شعور سياسي هم ندارد. يه درنده، يك قلدر، يه قلدري كه فرقش با اون شيره ، با اون پلنگه دينه، اون علم ندارد، دين پلنگ با علمه مي تونه بمب بسازد نيم تن بريزد روي سر بچه ي بي گناه، بچه ي بي گناه بكشد.اين چي شد . اين چه درنده اي شد. سَلَطَ الله عَلَيهِم مَن لا رَحم لَهُ و لا عِلمُ لهُ و لا عِلم لَهُ و لا حِلمُ لَهُ، مي گفتن اين چك ها كه برسر همه مسلط شده ، چك بازي . ببين چه مصيبتي براي بازار درست كرده . چك امروز بايد پاس بشه، اين نه علم داره ، هر چه داد بزند بابا ندارم امروز، نه حلم داره ، نه رحم
داره و كي اين چك رو الآن نداره، حتي اين گاري چيه چك داره. اين اداريه، خانم ، خانم دسته چكش تو جيبشه و مرتب چك مي كشه ، چك مي كشه ، اين چه بازي ايه ! دنيا مي دوني چيه ؟ وقتي سر و كار با خدا نباشد، مسلط مي شود بر انسان چكي كه نه علم داره، نه حلم داره، نه رحم داره ، يه بدبختي اقتصادي ، يه سقوط اقتصادي ، حالا اينا گذشته است، آنكه نمي گذرد. آنكه نمي شه ديگه هيچ كاري كرد اينه: سومي: يَخرُجونَ مِنَ الدُنيا بِلا ايمان. يعني اون جواني كه سرو كار با منبر و محراب ندارد تشييع خود را نمي تواند حفظ كند يه وقت نگاه مي كنه پدر و مادر مي بينه تشيعش رفت. پسرش ديگه تشيع ندارد، رسيده به اونجا كه محبت اميرالمومنين (ع ) و حضرت زهرا (ص) رو ديگه ندارد كارش رسيده به اونجا كه حضرت زهرا را هم زير سوال مي برد. علم داره تو روزنامه اسم حضرت زهرا را مياره زير سوال مي بره ، عصمت حضرت زهرا را زير سوال مي بره، اينها از كجا سرچشمه مي گيره؟ اگه سرو كار با من عمامه به سر داشت كارش به اينجا مي رسيد؟! مي خواد دينشو از اروپا بياره، مي خواد تقدس هاي تشيع را از فرانسه بگيرد، از دانشگاه لندن بگيره. از نشستن دور هم و گفتن مزخرف ، از اين مي گيره مي دوني به كجا مي رسه؟ الان در روزنامه هاي ماه كه از پول شما ملت درست مي شود مي نشينند اول سمينار درست مي كنند بعد در روزنامه ها مي نويسند كه قوانين هزار و چهارصد سال قبل الان با جامعه ي مدني سازگار نيست، ما يا بايد اون قوانين هزار وچهارصد سال قبل را داشته باشيم يا جامعه ي مدني. وضع جوان هاي ما به اينجا رسيده . يعني قرآن شده قانون وحشي. هي نويسندها، هي نويسنده مي نويسد اينا براي باديه نشين هاست نه براي جامعه ي مدني . كي مي نويسد؟ كسي كه باباش پاي منبر و محراب بزرگ شده كسي كه مادرش با اسم يا علي (ع) اينو بزرگش كرده . اما وقتي كه سر و كار با منبر و محراب نبود كار به اينجا مي رسه. آقا، خانم چاره اي نيست اگر دين مي خواهيد سر و كار داشتن با منبر و محراب، چاره اي نداريد اگر تشيع مي خواهيد سر و كار داشتن
با روحانيت ، سر و كار داشتن با منبر و محراب و الا پيغمبر اكرم هزار و چهارصد سال قبل خبر داده : يَخرُجونَ مِنَ الدُنيا بِلايمان . اون چيزي كه مي خواستم درباره اش صحبت كنم اينه كه : بياييد ماه مبارك رمضان روزه خوب بگيريم، بياييد بچه هاي ما روزه خوب بگيرند. در اين ماه مبارك رمضان سرو كار با مسجد، سر و كار با محراب، با منبر زياد داشته باشيم . آقا، خانم، من هيچ فراموش نمي كنم بچه طلبه اي بودم در مسجد سيد اصفهان، وقتي نماز مي شد اين جمعيت به اون فراواني ، اين جمعيت تا غروب پاي منبر بود و بلاخره اين منبري، اون منبري، اون منبري، هفت ، هشت تا منبري در مسجد سيد منبرمي رفتند. اين ها كم شده ما هم دينمون كم شده. ما سر و كار با منبر و محرابمون كم شده ديگه خواه ناخواه بازار ما بي بركت شده. بازار چرا اين قدر بي بركت است؟ چون بازاري پنجاه سال قبل غير از آن بود،چون بازاري سرو كار با منبر و محراب داشت، بچه هاش هم آدم هاي خوبي از آب در مي آمدند. اگر مي خواهيد اولاد صالح پيدا كنيد بايد سرو كار با منبرو محراب داشته باشيد مخصوصاً ماه مبارك رمضان و چيزي كه قرآن درباره اش پا فشاري داره اين است كه اگر يك ماه رابطه با خدا محكم باشد. اگريك ماه روزه ي خوب بگيريد (( لَعَلَكُم تَتَقون )) يعني خدا مي خواهد روح خدا ترسي در عمق جان شما بود ديگه يك آدم مقدسي، ديگه يه آدم كنترل شده اي و بياييد در اين ماه مبارك رمضان براي خودتون براي بچه هاتون نيروي كننده تهيه كنيد و قرآن مي فرمايد: روزه اين روح كنترل كننده را به تو مي دهد. (( يا اَيُها الَذينَ آمنوا كُتِبَ عَلَيكُم الصِيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَكُم تَتَقون )) يعني خدا مي خواهد روح خدا ترسي در عمق جان شما حكفرما باشد، كنترل شده باشيد دراين دنيا روزه را براتون واجب كرده است، فرموده است روزه بگيريد. چه خوب است روز عيد انسان از خدا عيدي بگيرد، نيروي كنترل كننده يعني روح خدا ترسي . ديگر در خانه اش خدا را حاضر و ناظر بداند، در بازارش خدا را حاضر و ناظر بداند، در اداره اش خدا را حاضر و ناظر بداند، لذا درك بكند،
حضم بكند همه جا محضر خداست و ما در محضر خداييم. اگر اين حالت رو مي خوايين اگه اين نه دانستن ها دانستن را مي دانيد، يابيدن ، يافتن ، اگه مي خواهيد بياييد همه جا محضر خداست. بياييد ما در محضر خداييم قرآن مي فرمايد: روزه ي ماه مبارك رمضان به شما اين حالت را عنايت مي كند.