موضوع درس: انسان در قرآن

شماره درس: 200

تاريخ درس: ۱۳۷۷/۱۰/۳

متن درس:

بحث امسال ما درباره ي انسان در قرآن بود انسان كيست انسان چيست؟ اين انسان براي چي به اين دنيا آمده است منتها سيركجاست و بالاخره فضيلتاين انسان چيست و كجاست در اين دو روز يك بحثي راجع به خليفة الهي انسان كردم كه از قرآن استفاده كرديم اين انسان خليفه ي خداست استفاده كرديم اين انسان مي تواند مظهر همه ي صفات حق باشد مظهر همه ي اسماء الهي باشد اين انسان مي تواند معلم ملائكه شود و بالاخره اين انسان مسجود ملائكه است همه ي ملائكه در مقابل اين انسان اگر خليفه ي خدا شد متواضع است بايد متواضع باشد اگر متواضع نباشد رانده ي درگاه خدا مي شود نظير شيطان كه رانده ي درگاه خدا شد متواضع است بايد متواضع باشد اگر متواضع نباشد رانده ي درگاه خدا مي شود نظير شيطان كه رانده ي درگاه خدا شد و بالاخره آخر بحث رسيد به آنجا كه اين انسان روح الله است معناش را نمي فهميم مي دانيم قرآن شريف اضافه اش اضافه تشريفاتي است اما واقعاً يعني چه كه قرآن تكرار مي كند فَاِذا سَوّيتُهُ و نَفختُ فيه من روحي فَقَعوا له ساجدين وقتي روحم را در او دميدم همه تان به او سجده كنيد به روحم يعني روح الله مي فهميم مي دانيم تشريفاتي بالاتر از اين فرض نمي شود تشريفات عالم ناسوت باشد عالم ملكوت باشد عرش اللهي باشد با آن همه عظمتش اما اين اضافه از آن مهم تر است بحث تا اينجا ديروز تمام شد بحث امروز هم نظير همان بحث است اما ساتر شايد مهم تر و بالاخره در رديف همان بحث دو سه روز است راجع به فضيلت اين انسان يه آيه اي در قرآن است به نام آيه ي كرامت در سوره ي مائده است اين آيه ي كرامت بسيار براي اين انسان فضيلت دراد يك دنيا فضيلت براي اين انسان تعيين مي كند مي فرمايد: وَ لَقد كَرَّمنا بني آدم و حملنا هم في البَّر و البحر و رزقناهم مِن طيِبات و فضلنا هم علي كَثير ممَن خَلَقنا تفضيلد قبل از ان كه آيه را معنا كنم يك مثالي بزنم براي اينكه بتوانم آيه را در فكر همه ي شما عزيزان جا بيندازم اگر شما يك علاقه ي خاصي به كسي داشته باشيد اگر اخترام خاصي براي يك كسي بخواهيد بهترين كارها اين كه آن را دعوت مي كنيد به خانه تان اگر دعوت شما را پذيرفت براي اينكه يك اخترام خاص ديگري براي او قائل باشيد مي رويد دنبال او با ماشين شخصي تان يا با ماشين كرايه اي تان مي رويد درب خانه ي او و او را مي آوريد خانه و وقتي خيلي عزيز شما باشد احترام خاصي خانواده ي شما به او داشته باشد بهترين غذا را براي او تهيه مي كند حتي مي پرسد از اين آقا چه مي خوريد چه براي شما خوب است شما رژيم داريد نداريد و بالاخره بهترين غذاها را براي او فراهم مي كندخانم مواظب كه امن غذا بهترين غذاها باشد از نظر كيفيت از نظر كميت وبلاخره مرتبه ي چهارم سفارش مي كند خانم بريد به بچه ها ش برسيد دست آقا را ببوسيد دو زانو در مقابل آقا بنشينيد نه سفارش مي كند كه هر كه آميد مواظب باشيد كه بي احترامي نشه زير دست آن اقا بنشينيد هر كه بيايد زير دست آن آقا مينشيند بالاخره از اولي كه وارد خانه مي شود تا وقتي كه از خانه بيرون مي رود يك فضيلتي بر ديگران براي او قائل مي شوند هر عزيزي كه وارد خانه شد بهش سفارش مي كنيد كه احترام به اني آقا بگذاريد مواظب باشيد فضيلت اين آقا احترام اي آقا محفوظ بماند اين ارادت شما به يك آقا ارادت شما به يك آقا ارادت خدا به بنده هاش كرامت خدا به اين انسان همين است مي فرمايد: وَ لَقَد كَرَّمنا بَني آدمَ ما اَينَ اسنان را گرامي مي داريم احترام به او گذاشتيم و حملنا هم في البَّر و البحر براي او هم روي زمين هم در درياها مركت قرار داديم حيوانها را رام كرديم از حيوانها اتفاده كند كشتي را رام كرديم از كشتي استفاده كند و بالاخره مركب بري مركب بحري براي او قرار داديم و حَمَلنا في البَرِ و البَحر و رَزَقناهُم مِنَ الطَيبات ما مهم ترين روزي ها را براش در اين كره ي زمين تعيين كرديم از نظر خوردني ، حبوبات ، و ميوه ها از نظر پوشش بهترين لباسها و بالاخره چيزهاي طيب براي او از نوشيدن، خوردن، پوشيدن براي او خلق كرديم وَفَصَلنا هم علي كَثيرٍ ممَن خَلَقنا تفضيله در حالي كه ما مخلوق خيلي داريم مخلوق ما شماره نمي شود از عالم ناسوت و از عالم مجرد اما اين از همه بالاتر بعضي از مفسّرين اين ممَن خَلَقنا را من را تبعيض گرفته اند و در آن مانده اند براي اينكه معناش اين جور مي شود بر بسياري از مخلوقات اين انسان فضيلت دارد و اين اشتباه است به قول ما طلبه ها به قول ادبيات من مِن بيانيه است و معناي مِن بيانيه آورده شده براي تاكيد و معناش اين است كه ما مخلوق زياد داريم مخلوق ما را بخواهيد شماره كنيد ممكن نيست ما مخلوق ناسوتي داريم ما دي مخلوق مجرد و ملكوتي داريم نظير ملائكه ملائكه ي ما مراتب دارند آسمان اول ، دوم تا هفتم عرش لوح ، قلم، اما در حالي كه مخلوق زياد داريم اين انسان افضل از همه ي مخلوقات ماست. افضل از ملائكه و عالم مجردات ، افضل از ناسوت و ماديات و بالاخره هر مخلوق كه ما داريم اين انسان را ما فضيلت داديم برتري داديم برآنها و خلقنا علي كثير ممن خَلَقنا تفضيلد اين آيه كرامت است و ديگر از نظر فصاحت و بلاغت نمي شود بالاتر از اين براي فضيلت انسان يعني انسان برتر از همه ي موجوداتي اي انسان اگر بيفتي در راه برسي به مقصود برسي به مطلوب جبرئيل در مقام تو متواضع است برتر از جبرئيلي برتر از حمله ي عرشي برتر از همه ي عالم مجرداتي برتر از عرش خدا اميرالمومنين سلام الله عليه در نهج البلاغه گاهي مي فرمايد المومن اَعظَمُ حُرمَةً مِنَ الكَعبه آيا شما از كعبه معظمه محترم تر با فضيلت تر چيزي سراغ داريد بله قبر حسين چرا ؟ براي اينكه مومن در آن قبر است اميرالمومنين مي فرمايد كه از كعبه بالاتر مومن ، اَعظَم حُرمَةً احترام يك مومن از كعبه ي معظمه بالاتر در جمله ي ديگر مي فرمايد: المومن اعظَم مُحَرمَه من الملك المقرَّب از جبرئيل احترامش بالاتر فضيلتش بالاتر از حمله ي عرش فضيلتش بالاتر مومن آنكه در راه خدا آنكه براي رسيده به مقصودش مطلوبش توجه دارد كه كجا برود چه بكند؟ و بلاخره در راه خليفه الهي است نظير اين آيه اي كه خواندم نظير اين روايتي كه خواندم در روايات ما زياد ديده مي شود مثلاً توهين كردن به يك مومن به اندازه اي بزرگ است كه امام صادق عليه السلام مي فرمايد جنگ با خدا يك آقايي عصباني بشود توهين كند به خانمش اين گناه گناه كبيره نيست از نظر امام صادق اين گناه به اندازه ي بزرگ است كه امام صادق مي فرمايد من اَهانَ ولياً فَقَد بارزَني بالمهاريه اگر يك آقايي توهين كند به خانمش دل خانمش بسوزد يك خانمي پرخاشگري كند به شوهرش بي احترامي كند به شوهرش دل شوهر بسوزد گناهش مثل اين است كه جنگ با خدا كرده باشد ونظير اين روايات هم در روايات ما فراوان ديده مي شود احترام به يك مومن دل يك مومن را به دست آوردن به اندازه اي ثواب دارد كه انسان مبهوته ، راستي به خاطر يك كار جزئي اين قدر ثواب !! آري چرا اينقدر ثواب براي اينكه مومن پيش خدا محترمه ابان ابن تخلب مي گويد ابان ابن تخلب يكي از فقهاي بزرگ استلام است مي گويد در خدمت امام صادق سلام الله عليه من طواف كردم ببينيد عبادت چه قدر بالا خانه خدا ، طواف، خدمت امام صادق مي گه ديدم يكي مرا صدا كرد ، جواب ندادم دور دوم زديم مرا صدا كردم جواب ندادم امام صادق برگشتند فرمودند اين با تو كار دارد فرمودند شيعه است گفتم آري يعني مومنه در راهه گفتم آري فرمودند كه برو دنبال كارش گفتم يابن رسول الله طواف چي ؟ فرمودند طواف را بشكن مي گويد طوافم را شكستم رفتم كارش را انجام دادم برگشتم طوافم را كردم بعد آمد خدمت امام صادق ، امام صادق پرسيدند چه شد گفتم آقا كارش را انجام دادم فرمودند مي داني چه قدر ثواب داري ثواب بيست حج و بيست عمره آن هم مقبول اين حاجي ها يكي در هزارشونم حج مقبول ندارند حج صحيح دارند يعني حجي كه صحيح است از نظر فقهي همه ي مسائلش را عمل كرده است صحيح است اما مقبول پيش خدا كجا پيدا مي شود يكي در هزارم پيدا نمي شود امام صادق عليه السلام فرمودند ثواب بيست حج وبيست عمره آنهم مقبول بعد مثل اينكه امام صادق سلام الله عليه ديدند كمه فرمودند ثواب دو ماه اعتكاف در خانه ي خدا يعني شما برويد مكه دو ماه دو ماه در خانه ي خدا محتكف بشي روزها روزه بگيري شبانه روز عبادت بكني از خانه ي خدا بيرون نياي چه قدر ثواب داره اين ثوابها براي چيه ؟ مومن پيش خدا احترام دارد مومن پيش خدا عزيز است وقتي پيش خدا عزيز شد يك گلي هم شما به اين مومن بدهي پروردگار عالم بايد پاداش به شما خيلي عنايت كند به اندازه ي لطف خدا بايد پاداش به شما بدهد لذا اگر بگيد بيست حج و بيست عمره باز هم كم است چون لطف خدا بيش از اينهاست را وي مي گويد مي يك كاري داشتم خدامت امام دوم كه به دست ايشون گره را باز كيند امام دوم دنبال من راه افتادند براي اينكه كارم را انجام بدهند رسيديم به مسجد رسول گرامي ديدم امام سوم آنجا معتكف هستند رو كرد به امام دوم رو كردند به من گفتند چرا به برادرم مراجعه نكردي گره كارتو باز كند گفتم يابن رسول الله متكف بودند مي خواستم مزاحم آقا نشوم يك روايت فرمودند من دلم مي خواهد اين روايت را همه مخصوصاً جوانها هميشه در نظر داشته باشند امام دوم فرمودند كه قضاءُ حاجَة المومن افضَل مِن اعتكاف شهر فرمودند اگر كسي بتواند گره اي از كار مسلمان بگشايد اگر كسي بتواند يك مسلماني را دلش را به دست آورد ثوابش از يك ماه اعتكاف بالاتر استيك ماه در مسجد رسول الله معتكف شدن ، روزه گرفتن ، شبانه روز عبادت كردن ، باز هم اين از باب مثاله ــ براي اين كه تاج كرامت روي سر اين انسانه اتفاقاً اين آيه نمي فرمايد و لَقَد كَرَّمنا بَني آدم همانكه بحث ماست بحث انسان در قرآن بحث انسان در مقابل ساير مخلوقات ــ بحث انسان در قرآن بحث انسان در مقابل ساير مخلوقات ـ بحث انسان در مقابل عالم مجرّدات ، عالم ماديات بحث انسانها در مقابل حيوانها و اين انسان را به لجن كشاند علم آمد يكي از بدبختي ها علم تمدن آمد يكي از بدبخي هاي و سوغاتهاي تمدن اين شد كه اين انسان كم قيمت شد براي اين انسان ديگر قيمت قائل نشدند كار رسيد به آنجا كه سه ـ چهار روز قبل چندين هزار موشك از مقام علم چندين هزار بمب از مقام علم روش سير مسلمانها آمد گناه ، بچه هاي بي گناه زنهاي بي گناه ، مردهاي غيرنظامي به خاك و خون كشيده شد اگر احترام براي انسان قائل بودند اين جنايت اين خيانت مي شد شما بهتر مي دانيد براي اينكه الان عراق را همينطوره به طور فشرده مي فهميد اما هشت سال جنگ آنهمه بمب ها از مقام علم روي سر شما آمد براي چي ؟ چي مي گفتيد ـ مي گفتيد من عزيزم بايد استقلال داشته باشم اما مي گفتند تو ذليلي تو بايد تابع ما باشي هشت سال آنهمه بمب ها ـ ششصد هزار جوان داديم كه اين ها از دنيا و آنچه كه در دنياست پيش من ارزشش بالاتره و كدامشان ـ ما ششصد هزار شهيد معلول ، مجروح و اسير داديم گويا ششصد هزارچند صد كم تر ـ اين ششصد هزار ـ ششصد هزار عزيز خدا براي چه؟ براي اينكه اين ششثد هزار و بهشون مي گفتند ما مي خواهيم روي پاي خود بايستيم دنيا علم مي گفت خير شما بايد ذليل باشيد به اندازه اي اين انسان را كم ارزش كردند اتفاقاً اين فقط قلدي اروپا و امريكا نيست قلدر مي شود وي و مقام علم تمدن امروز نيست نه مقام روان شناسي آنها هم همينه يعني روان انسان بيفته در روان شناسي اروپايي مي بينيم انسان را به اندازه اي پايين مي آوردند از نظر اهميت كه براي او هيچ قائلند فرويد جوانها مي دانند از نظر مقام علمي خيلي بالاست فرو يد خيلي بالاستالان دانشگاههاي ما ، دانشگاههاي روز هنوز حرفهاي فرويد در آنجا زنده است مي داني اين انسان را به كجا كشاند مي گويد اين انسان تمام تماييدن برمي گردد به تمايل جنسي با كمال شهامت و بي حيايي مي گويد بچه كوچك اگر سر پستان مادر را مي مكد اين گرفته شده از غريزه ي جنسي است يعني انسان به اندازه اي پست است به اندازه اي پايين است كه اصلاً خلق شده براي اينكه دختر و پسر باهم بلولد اين سفجايعي كه در غرب هست اين تهاجم فرهنگي كه غرب بديش را ديده اند الان براي ما آورده اند اين از كجا سرچشمه گرفته هفتاد سال در شوروي عالم به نام كمونيسم آنجا حكومت مي كرد اين ماركس چه مي گويد وقتي كه از نظر روان شناسي تحليل مي كنيم مي گويد اين انسان خلق شده براي اينكه مثل يك الاغ كار كند و به اندازه يك الاغ بخورد اين شعار ماركسه اين شعار انگليسه يعني با شعار اين، همه بايد به اندازه ي قدرت كار بكند به اندازه ي احتياج برداشت كن به اندازه ي قدرت كار كن ديگه يك بمب روي سر هزارها اينها بيندازند ديگر چيزي نيست چيزي نيست مي داني كي چيز است وقتي آيه ي كرامت تاج كرامت سر اين آمد پيامبر رد مي شدند در جنگ در جبهه ديدند يك پيرزني كشته شده ايستاد گريه كردند فرمودند اين پيرزن چه كرده است كه او را كشتيد بعد فرمودند من بميرم جا دارد كه ببينم يك پيرزن بي گناه كشته شده است به پيامبر اكرم خبردادند يك نوكشته شده است ديشب پشت مسجد افتاده شده است قاتل او معلوم نيست پيامبر منبر رفتند فرمودند اگر همه ي ما بميريم جا دارد چونكه يك مظلوم كشته شده است معلومه وقتي كه پيامبر بگويد و لَقَد كَرَّمنا بَني آدم و حملنا في البَر و البَحر و رَزَقنا في الطيبات و فَضَلنا هم علي كثيره ممن خَلَقنا تفضيله ديگه بيان شدنش هم همين پياده شدني است كه پيامبر پياده مي كردند پيامبر مي فرمودند در جبهه بايد مواظب باشيد آب را مصموم نكنيد بايد مواظب باشيد زيست شناسي آنجا حكومت كند درختها را نبريد بايد مواظب باشيد آنكه مانع راهه ـ او را از سر راه برداريد ظالم را بردار اما بي گناه در جبهه باشد يا نباشد مي فرمود نمي شود پيرمرد كشت بايد مواظبت از بچه ها كنيد اگر فرار كردند دنبال نكنيد و اگر اسير شدند بايد كمال احترام را به اين اسرا داشته باشيد چون احترام قائل بودند براي انسان چون اين انسان را تاج كرامت به سير او گذاشته بودند پيامبر اكرم مي ناليد از اينكه ببيند يك بي گناه كشته شده است ببيند يك اينكه اسلام به اين انسان اين قدر اهميت مي دهد من روزهاي اول دوم مي گفتم كه آقا اكز اين بحث را به جايي برسانيم و راستي در عمق جان ما مخصوصاً جوانهاي ما جاي بگيرد يك نيروي كنترل كننده براي انسان ديگر اين انسان اين جوري شهور ران نمي شود ديگر اين جوري شهوت ران نمي شود ديگر اين انسان اينجور آدم كش نمي شود ديگر انساني كه براي انسان ها احترام قائل است ظالم نمي شود ديگر انسان اسلامي خدمتگذار به خلق خداست نه اينكه العياذ بالله ظالم باشد و بخواهد به ديگران تجاوز بكند اما دنياي روز ما را پايين آورد نه ما را خودش ، اصلاً انسانيت را پايين آورد يك مهندس آلماني هيچ فراموش نمي كنم يك مهندس آلماني يك وقت قيمت گذاشته بود روي انسان و از نظر مواد شيميايي اين انسان را قيمت كرده بود مثلاً چهار كيلوقند دارد يك مارك پنج كيلو آهن دارد دو مارك همينطور رسيده بود به هشتاد مارك گفته بود بنابراين قيمت اين انسان هشتاد مارك است. من همان موقع ريش كه نداره به فكل اين خنديدم يك روايت يادم آمد از اميرالمومنين سلام الله عليه است اميرالمومنين مي فرمايد: مَن كانَ هَمُّهُ بَطنُه فَقـمَتُه ما يَخرج مِن بطنه اگر يك انسان هم او شكم او باشد يك انسان غم او شهوت او باشد يك انسان هم و غم او اين دنيا باشد قيمت او همان است كه از شكم او بيرون مي رود آن گفته بود هشتاد مارك اميرالمومنين مي گويد قيمت او آنچه كه از شكمش بيرون مي آيد چه خوب گفته است چه عالي گفته است اميرالمومنين قيمت گذاشته است روي چه انساني! اين انساني كه مثل ماركس بگو شعار بده بگيد اين انسان بايد به اندازه قدرتش كار كند به اندازه ي احتياجش برداشت كند آن خانم كه هم و غمش اين باشد كه آرايش كن فلكلش را نشان بده با جوراب بدن نما پاشو نشان را بده براي اين كه جلب كند جوانها را و قيمت اين چه قدر معلومه فرويد براي اين قيمت قائله هشتاد مارك اما اميرالمومنين مي فرمايند اين خانم قسمت همينه بلكه قيمت تو همينه بلكه قيمت تو همان كه از از شكمت بيرون مي آيد مدفوع تو قيمت تو . معلومه اين خانم قيمت ندارد خانم تو راز كنگره عرش مي زنند سفير نمي دانم چرا چنين شدي علم اين چنين مي كند با انسان تمدن بايد علم دانشگاه بايد انسان را خود شناسي به او ياد بدهد خود را بشناسد وقتي كه اين انسان خود را نشناخت دنياي غرب مي شود و اين روان شناسها خيلي شما ها الحمدلله سرو كار بااين حرف ها نداريد خوبه اين روان شناسهاي غربي يك حرفهاي عجيب و غريبي ـ نيچه اي يك كسي است كه دنيا روي او حساب مي كند مي گويد رحم از ضعفه انسان بايد قلدري كند تا بتواند حكومت كند بر اين انسان ها ـ استثمارگري رسم انسان است ـ رحم و تلطف از ضعف انسان است انسان قوي آن است كه قلدر باشد خب معلومه اين روانشناس كي تحويل مي ده اين افرادي كه چند روز قبل به سر عراق آوردند آنچه هيچ درنده اي به سر ضعيفي نمي آورد به گرگ مي گويد وقتي وارد گله بشه هي پاره ي كند مي ره جلو به جاي اينكه يكي را پاره كنه بخوره هي پاره مي كنه مي ره جلو ببين آيا دنياي امروز چنين شده است يا نه ؟ از كجا سرچشمه گرفته است از اينكه انسان را نشناخته ـ نخواست بشناسه براي اينكه انسان رانشناخت كارش رسيد به اينجا كه خيال كرد كه شهوت جنسي بايد بر جامعه حكم فرما شود براي اينكه لذت ببرد يك آن براي آن ، لذتش انسان را به لجن بكشاند برسد به آنجا كه چون ديگه درس اخلاقه ، مسجده ، ديگه ماه مبارك رمضانه زشته و الا يك مقدار از اين حرف هاي ناهنجار اخلاقي براي شما نقل مي كردم از اين جوجه فكلي ها ازاين غزب رفته ها از اين دانشگاههاي غربي از اين روان شناسها ببينيد كه به كجا مي رسد راسل يك فيلسوف است دنياي روي فلسفه ي او حساب مي كنند بله از نظر ما ، از نظر صدرالمتالهين از نظر علامه طباطبايي از نظر مطهري ها الفباي فلسفه هم نمي داند من الفباي فلسفه را مي گويم راسل نمي دانداا عل كل حال يك فيلسوف است كه دنيا روي او حساب مي كند اين هشتاد سالشه اين جمله كه دارم الان نقل مي كنم هشتاد سال به بعد اين آقا در كتابش نوشته گفته چي ؟ چه مانعي داره كه يك مدتي زنش را بدهد به رفيقش زن رفيقش را هم بگيرد بعد زن را تحويل بگيرد چه مانعي دارد ؟ خب از نظر راسل هيچ مانعي ندارد اما از نظر اين خانم ، الان به ما مي گويد نگو اينها را ، براي اينكه غيرت زهرا در گوشت و پوست و استخوان اين رسوخ كرده است نمي تواند اين جمله را از من عمامه به سر بشنود ولو اينكه بكوبم ولو اينكه مي خواهم دنياي غرب بكوبم جوانها اين تهاجم فرهنگي مي خواهد اين كار را بكند مواظب باش اما حاضر نيست اين خانم اين را بشنود حتي خيلي از شما ها الان به من اعتراض مي كنيد كه آقا چي مي گي روي منبر، منبر رسول الله تو معلم اخلاقي ، با اصطلاح معلم اخلاقي اينها چيه مي گي اما اينها در كتابها نوشته شده است به آقا خانم تهاجم فرهنگي يعني اين يعني مي خواهند جوانهاي ما را به اينجا بكشانند يعني مي خواهند ارزش را از اين انسان بگيرند يعني در صدد غيرت را از مردها عفت را از زنها بگيرند وقتي مرد بي غيرت شد وقتي زن بي عفت شد ديگر كار از اين جاها خيلي بالاتر است خيلي بالاتر است خستتان كردم ناراحتتان كردم يك جمله اي بگم يك مقدار بخنديد مي گويند تيمور لنگ رفت حمام كيسه كش آمد كيسه بكشد تيمور لنگ مي خواست يك مقدار با اين شوخي بكند وقتي كه پشتش را كشيد آمد دستاشو بكشه مي خواستمي تلطف و مهرباني بكند گفت آقا سلماني من چه قدر ارزش دارم اين آقاي سلموني يك كم فكر كرد چي بگه گفت آقا شما صد تومان قيمتتونه گفت احمق اين لنگي كه به من بسته شد اين صد تومنه من صد تومان قيمت دارم گفت آقا بالنگ حساب كردم گفتم صد تومان ـ راستي اين چنينه ـ راستي دنياي غرب با اون فرهنگش ـ ديگه حالا ببين ما مسلمانها با اين قرآنمون ما مسلمانها با اين روايتمون ما مسلمانها با اين روان شناسيمون تهاجم فرهنگي اومده كار هم كرده به دست كي ؟ به دست خودمون اينكاش به دست آنها بود دل انسان نمي سوخت به دست خودمون مي خواهند حرفهاي راسل ـ حرفهاي نيچه ، حرف هاي فرويد ، حرف هاي ماركس بر ما تحميل بشه معناي تهاجم فرهنگي اينه مي خواهند تحميل بشه دارند تحميل مي كنند ديگر برسد به آنجا كه بگيم راست مي گه درست مي گه قرآن چي نه درست نمي گه برسيم به آنجا كه كمال بي شرفي سمينار بگيرند در ممالك اسلامي جمهوري استلامي بگيريد كه قوانين هزار و چهارصد سال قبل مال باديه نشين هاست به درد ما نمي خورد اگه جامعه مدتي بخواهيم قوانين هزار و چهارصد سال قبل نمي شود پياده بشود مال باديه نشين هاست وضع رسيده به اين جا كه مي گوييم انسان وقتي كرامت نداشتي تهاجم فرهنگي ان يه سر تو آورد كه آورده به جوان ها اگر بخواهيم آقا باشيم اگر بخواهيم استقلال خودمون را حفظ كنيم اگر بخواهيم دنيا و آخرت داشته باشيم بايد رو به آن بياوريم و قرآن كتاب ما باشد و قرآن سرمشق ما باشد بايد در روحانيت در اين مملكت كار كند سرمشق جامعه ي بشريت اين نظام باشد و الا اگر بيفتد به روحانيت شد اگر به تهاجم فرهنگش شد كار مي رسد به همين جاها كه گفتم آن فرهنگشه اينم گفتار بعضي از جوانهاي رذالشه تهاجم فرهنگي مي خواهد به دست بعضي از اين جوانهاي رذل مي خواهد به عمل بپوشه اي كاش فقط مثل زمان قلدر رضا شاه ـ خب خوب بود فقط مي گفت تهاجم فرهنگي مي خوام اما بخواهد زير آب بزند بگه قوانين هزار و چهارصد سال قبل يعني قرآن براي باديه نشين ها يعني عرب ها اون هم نه عرب هاي باديه نشين براي اونها خوبه و الا ما جامعه ي مدني مي خواهيد لذا قوانين هزار و چهارصد سال قبل قرآن با مدني ما سازگارنيست بايد همه مواظب باشيم بايد هم متوجه باشيم دولت بايد متوجه باشد ولايت فقيه بايد متوجه باشد بشناسند اين انسان كيست از نظر قرآن اين انسان چيست از نظر قرآن اين انسان چه مي خواهد چه مقدار بايد خوراك به اين انسان بدهيم تاآقاييش باقي بماند خدايا بحق علي اكبر حسين قسمت مي دهيم همه ي ما را مخصوصاً جوانهاي ما را از خواب غفلت بيدار فرما.