پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

موضوع درس:

شماره درس: 207

تاريخ درس: ۱۳۷۷/۱۰/۱۲

متن درس:

بحث ما درباره ی انسان در قران که این انسان کیست؟ چیست؟ سرنوشت او چیست؟ از کجا آمده است؟ به کجا می رود؟ برای چه آمده است؟ و بالاخره درباره ی شان و منزلت این انسان در قران چند روزی درباره ی فصل اول بحث صحبت کردم، فهمیدیم که قرآن شریف شان و مقامی برای این انسان قائل است. این انسان را خلیفة الله می داند. این انسان را اشرف مخلوقات می داند. این انسان اگر بیفتد در مقامی که برای او تعیین شده است می رسد به جایی که به جز خدا نداند، به جز خدا نبیند. فصل دوم بحث ما که بحث امروز است این است که در قرآن تخریب این انسان هم شده است. یعنی در آیاتی مدفت این انسان شده است. مدفت هم خیلی بالاست. جمع بین این آیات را چه جور باید کرد؟ این هم بحث ارزنده ای است بلکه فصل اول وابسته دوم می شود. قرآن شریف گاهی راجع به این انسان می فرماید: « اِنَ الاِنسان خُلِقَ هَلوعاً» « اِذا مَسَرُ الشَرُ جَزوعاً » « و اِذا مَسَدُ الخَیرُ مَنوعاً » این انسان سبکسر است. سبکسری به ریشه اش به اندازه ای است که اگر یه ناملایمی برای او جلو بیاید جزع و فزع او بالا می رود، اگر هم یه نعمتی برای او جلوبیاید سرکش ، طغیانگر، متکبر و بلاخره می خواهد که برتری بر همه ی انسان ها پیدا کند.

« اِذا مَسَرُ الشَرُ جَزوعاً و اِذا مَسَدُ الخَیرُ مَنوعاً » اگر یه مصیبتی براش جلو بیاید جزع و فزعش زیاد می شود و اگر هم یه نعمتی براش جلو بیاید خود را گم می کند. یا در آیه ی دیگر می فرماید: « اِنَ الاِنسانَ لِیَطغی » « اَنَ راهُ استَغنی » این انسان طغیانگر می شود. طغیانگری اش حتی می رسد به آنجا که در مقابل خدا هم قد علم یم کند به اندازه این می رسد که ادعای خدایی می کند در مقابل خدا. فرعون می شود که به قول اهل دل می گویند روح فرعونیت در همه هست، مبارزه می خواهد، ریاضت های دینی می خواهد، که انسان بتواند روح فرعونیت را در خود بکشد و الا این روح فرعونیت همه جا هست، در همه کس هست، خدا نکند یک زنی در خانه اش زن سالاری به او حکومت کند به اندازه ای پرخاشگر می شود که نه به بچه اش پرخاشگری می کند به هر اندازه که بتواند بر شوهر مسلّط می شود. شوهر را دیگر یک نوکر تمام به تمام معنا حساب می کند. خدا نکند مرد سالاری در خانه حکومت کند می رسد به اونجا که راستی زن را یک کلفت به تمام معنا می داند. اول افطار اگر خدای نکرده آبجوش این چای این درست نشده باشد خانه را روی سر خودش و دیگران خراب می کند. داد، فریاد. و این ها روح فرعونیت است. خدا نکند انسان بی ریشه باشد یه ریاست تو جامعه پیدا کند. به اندازه ای تبختر پیدا می شود که یک ماه می خوان اینو ببینند نمی شود، وقتی هم که وارد اتاقش می شن مثل یک فرعون پشت میز نشسته است. مگه می شود با او حرف زد. چه برسد بخواهند به او انتقاد کنند. اعتراض کنن. اگر زمینه پیدا شود می شود فرعون. این آدمی که در خانه مرد سالاره، در خانه زن سالاره، اگر این زمینه پیدا کند ادعای خدایی می کند. « اِنَ الاِنسانَ لَیَطغی »« اَن راهُ استَغنی » اگر ببینه که بی نیازه ، از دیگران بی نیازه اگر بفهمد ریاستی دارد و بالاخره اگر بفهمد که دیگران به این نیاز دارند، این به اونها نیاز ندارد طغیانگرش به آسمان می رود صدای طغیا نگری ، صدای رذالتش به آسمان می رود، در آیه ی دیگر می فرماید: « اِنَ الانسانَ لَظَلومٌ کُفار» این انسان خیلی ظالمه . اگر زمینه ی ظلم برایش پیدا بشه آمریکای امروز می شود. آمریکای امروز چی میگه ؟ می گه من ژاندارم جهانم. جهان باید زیرسیطره ی من باشد، هر چه می گویند: چرا؟ می گوید: من باید ژاندارم باشم. اگر بگن نه دنیا را خراب می کند. زمینه پیدا نمی شه و الا دنیا را خراب می کند. همین قضیه چند روز قبل که این جنایتکار با اون سگ زنجیرش یعنی انگلستان برسر عراق آوردند معناش همینه که من باید حرف آخر را بزنم. سازمان ملل، شورای بین الملل ، دیگران ، همه ، همه باید اون که من می گویم، بگویند بله و می کنم اونکه بخواهم. « اِنَ الاِنسانَ لَظَلوم » خیلی ظالمه. خدا نکنه زمینه درست بشه ، یه دفه زمینه نداره اصلاً و ابداً ظلم می کنه به گربه ، گربه را می زنه دیدی بعضی ها اینجورین که به قول روان شناس ها سادیسمن ، اصلاً ظلم کردن را دوست دارند و حالا نمی تونه به گربه ظلم می کنه. نمی تونه به خانواده ، به بچه اش، به خانم در خانه یعنی کار رسیده به اینجا این بچه ها حتی حق نفس کشیدن در خانه ندارند دو تا بچه دارند با هم بازی می کنند این چون سادیسمه کتک می زنه به بچه ها . خانمش در مقابلش یه جمله بگه و وامصیبتا. چه کوی رسوایی ، اگر یه مقدار بیاد خارج از خانه یعنی یه ریاستی ، کدخدای یه ده بشه ، بخش دار یه دهی بشه، چه مصیبتا در اون ده ایجاد می کند و همین برید جلو. یعنی همه ی ظلم ها در یه سطح کوچک، این سطر را بزرگ کنید ، این اگر ریاست دنیا را پیدا کند ظلم به دنیا می کند از همین جهت هم روایت داریم در روز قیامت که می شه یه خیمه ای سر و پا می کنن ، خیمه خیلی گنده است ، همه ی ظالم ها را می برند اونجا ، حتی اون کسانی که آب تو دوات ظالم یا قلم ظالم رو تراشیدن اونم می ره اونجا. خیمه از آتش همه ی ظالم ها اونجان، چه ظالم باشه به دنیا چه ظالم باشه به خونش چه ظالم باشه ، چه معین ظالم . بعد بزرگان ایراد می کنند که همه یه جا آخه معنا داره ، هارون الرشید و رضا شاه پهلوی و این که در خانه اش ظلم کرده یک جا . این معنا ندارد ، چرا، جوابش همینه که این هم اگر مثل او بود همون ظلم را می کرد. این به همین اندازه می تواند ظلم کند یعنی به یه گربه ای، به بچه در خانه ، به خانم در خانه ، یا این خانم به همین اندازه می تونه ظلم کنه نیش بزنه به شوهرش ، زخم زبون بزند و این خانم که نیش می زند ، زخم زبون می زند ، زن سالاری در خانه می کند اگر می تونست دنیا سالاری می کرد حالا زن سالاری می کنه در خانه اونوقت دنیا سالاری می کرد می شد آمریکا. این وضع انسانه . « اِنَ الاِنسانَ لَظَلوم » از آن طرف هم « لَظلومٌ کُفار» این انسان خیلی بی وفاست. کفاره . کفار یعنی بی وفا یه دنیا خوبی کنید به خانم حالا یه بدی تمام اون خوبی ها را فراموش می کند. قهر، تخم ، داد، فریاد خب خانم اون خوبی های چندین سال فراموش شد، حالا این یه بدی تمام خوبی ها را از بین برد. وضع انسان اینه . یا عکسش خانم راستی خانم خوبی است ، خانه دار، شوهر دار، بچه دار اما خوب حالا امروز بدی کرده تمام خوبی ها فراموش می شه. این بی وفایی است. راجع به خدا هم همینه. یعنی همه ی ما راجع به خدا کفار نیستیم؟! یک شب براش مشکل باشد زندگی چه گله ها راجع به خدا ، خوب این پروردگار عالم الان نعمت هایی که به ما داده کی می تواند نعمت ها را شماره کند. یه روان شناسی یه جمله ای دارد، جمله خیلی شیرین است می گوید : تو که هیچ چیزی نداری حتی به نان شب هم محتاجی اما بدون، یه نعمت هایی داری که به دنیا ارزش دارد. بعد می گوید: که من تمام دنیا را مردم به تو دو تا چشمات رو می گیرم مردی یا نه ؟ کور شو همه ی دنیا مال تو، عقلتو می گیرم همه ی دنیا مال تو، حالا نه فقط پول های ایران ، دلارهای آمریکا، تمام جهان مال توعقلتو می گیرم، مردی ؟ تمام جهان مال تو اما بشومریض بستری همیشه. سلامتی رو ازت می گیرم تمام رفاه مال ایران اما امنیت رو ازش می گیرم . می شه نا امن. مردی؟ تمام جهان مال تو دو تا پاتو می گیرم . نخاعی. حاضری؟ دو تا پا نداشته باشی ، کمر نداشته باشی ، یه رگ ، رگ نخاع ، اینو می گیرم ، لذا این آقا می گه پس معلوم می شه تو دنیا دنیا خیلی داری اما مثلاً شما خوبا، چرا این خانم ها امروز نماز می خونن مرتب ، نماز خوندن وقت داره ، جا داره ، تو منبر کسی که نماز نمی خونه ، یعنی چه ؟ اینم یه بی وفاییه اصلاً یادم رفت چی می خوام بگم همه مون بی وفائیم ، مخصوصاً راجع به خدا، قرآن شریف حتی این جا گله دارد می فرماید: « قُتِلَ الاِنسانُ ما اَکفَرَه » مرگ بر این انسان که چه قدر بی وفاست. این خیلی عقابه ، این خیلی خطاب عجیبیه. مرگ بر این انسان که چه قدر بی وفاست. در آیه ی دیگر می فرماید: « ما قَدَروُ الله حَقَ قَدرِه » هیچ کسی قدرت خدا را نداشت همه بی وفان. راجع به خدا همه بی وفاییم. پروردگار عالم به ما می گه دو رکعت نماز بخون ، آقا ببین این نماز چه قدر برای ما سنگینه. شما یک نفر یه خوبی بهتون بکنه چقدر در مقابلش تواضع می کنید این همه نعمت ها از طرف پروردگار عالم دو رکعت نماز چه قدر برای ما سنگینه. در مقابل پروردگار، در محضر خدا، مخالفت خدا. در محضر پروردگار این مردم عیال الله هستند دیگه در محضر پروردگار ظلم کردن به بنده های خدا. بالاخره قرآن می فرماید: « اَنَ الاِنسانَ لَظَلومٌ کُفار» این انسان خیلی ظالمه ، هم به خودش ، هم به مردم ، هم به خدا. خیلی هم بی وفاست ، هم راجع به خانواده اش ، هم راجع به رفقاش، هم را جع به اجتماعش و هم راجع به خدا، بی وفاست. نظیر این آیات در قرآن زیاده. « خُلِقَ الاِنسان مِن عَجَل » این انسان خیلی آدم عجولیه ، صبر و استقامت اصلاً ندارد. یه حاجتی از خدا می خواهد بالاخره پروردگار عالم اینجور نیست که جوابشو نده ، اگر کسی دعا بکند حتماً جوابش داده می شود اما یه مقدار باید صبر بکنه این صبر ندارد. همان که می گوید همان وقت می خواهد. یه آدم عجولی ، در همه چیز مِن جمله در خواسته هاش از خدا و بلاخره در سوره والعصر بعد از آنکه قسم می خورد می فرماید: این انسان در زیانکاریست. « وَلعَصر اِنَ الاِنسانَ لَفی خُسر» قسم به عصر، قسم به عصاره ی عالم خلقت یعنی حضرت ولی عصر ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) قسم به عصاره ی عالم خلقت که این انسان در زیانکاریست. یعنی مثل کسی که در آب باشد، آب محیط بر او باشد زیانکاری ، بدبختی ، شقاوت محیط بر این انسانه ، « اِنَ الاِنسانَ لَفی خُسر» این آیات راجع به انسان و مدفت انسان . خب بحث این هفت هشت ده روز این بود که این انسان خلیفة الله است. اون آیه می گفت: « اِنی جاعِل فی الاَرضِ خَلیفَة » این انسان از بس بالاست مسجود ملائکه است. این انسان روح الله است. قیمت این انسان قیمت این جهان است. این انسان تاج کرامت سر او زده شده است و بالاخره اشرف مخلوقات است. این انسان امانة الله است، این آیاتی که خوندیم . این آیات امروز می گه این انسان نابابه ، این انسان عجوله ، این انسان در زیانکاریست و شقی، این انسان در بدبختی، این انسان بی وفاست. این انسان ظالم است و امثال اینها. جمع این آیات چه جور می شود؟ آقایان مفسرین در این باره صحبت ها کرده اند . هر کس هر جوری این آیات شریف را جمع کرده است. خود قرآن شریف آیات را جمع کرده است بعترین حرف ها را معلومه قرآن می زند، بهترین حرفها را قرآن زده است، حرف قرآن اینه : اگر این انسان متقی باشد اگر این انسان را خدا کفترلش کرده باشد رابطه اش با خدا محکم باشد این عجول نیست. این کفار نیست ، این ظلوم نیست، بلکه این انسان همان است که خلیفة الله است، مسجود ملائکه است ، اشرف مخلوقات است، اعظم از ملک مقرب، بالاتر از خانه ی خدا. اعظم از ملک مقرب ، بالاتر از خانه خدا و امثال اینها ، اگر متقی باشد اگر رابطه اش با خدا محکم باشد و اگر رابطه اش با شیطانش محکم باشد، متقی نباشد ، مومن نباشد، این پیش خداوند ذره ای ارزش ندارد. یک چند تا شعر یکی از شعرای عرب اما علمای بزرگ فرموده از: خلاصه اشعار اینه که می گوید: این انسانی که اگر یه کسی بی جا دستش رو قطع بکنن باید پانصد مثقال طلا دیه بدهد چه جور شد انسان اگر ربع درهم که یک پول خیلی کمی است دزدی بکند، این دست رو قطع می کنن. اگر بی جا دست قطع بشه پانصد مثقال طلا، اگر این دست متجاوز شد حاکم شرع این دست را قطع می کنند برای دو قران و ده شای چرا؟ جواب می دیم می گه دست اگر دست آدم شد معلومه پانصد دینار ارزش دارد، و اما اگر دست، دست دزد متجاوز ظالم شد این دست اصلاً ارزش ندارد. این دست باید قطع بشه، باید کوتاه بشه ، اگر یادتون باشه در ضمن صحبت هام می گفتم: این انسان اگر توهین به او بشه توهین به خداست. «مَن اَهانَ وَلّیاً فَقَد بارَزَنی بِالمُحارَبَه » امام صادق علیه السلام می فرماید: مراد از این ولی یعنی شیطان ما . اگر یه مسلماً به یک مسلمان توهین کند، شخصیت او را بکوبد این مثل این است که جنگ با خدا کرده باشد. اما همین اگر متجاوز و ظالم شد زن العیاذ بالله زنا داد، مرد زنا کرد، اگر یک زن شوهر دار باشد این مرد زن دار باشد اسلام می گوید این را باید در میان مردم سنگسار کرد. اسلام می گوید: این کشتن فقط کفایت نمی کند. این رو یه گوشه اعدامش بکنن به دارش بکشن می گه نه . می گه نه ببریدش در میان مردم ، یه گودال بکنید در میان مردم. که این انسان پیش من ارزش دارد. ارزش این انسان پیش من چقدره ؟ این که اگه توهین به او بکنید توهین به من کردید اما به شرط اینکه گناهکار نباشد. به شرط این که خیانتکار نباشد. اون زنی که خیانت به شوهرش بکند معلومه این زن دیگه ارزش ندارد. اون مردی که در حالی که زن داره می تواند غریزه ی جنسی خودش را ارضا بکند برود دنبال فحشا این مثل همون گوساله ایست که می رود دنبال عزره. این دیگه ارزش ندارد. یه گاوی خوب از شیر او استفاده می کنن، از گوشت او استفاده می کنن، احترام او لازمه ، واجبه ، اما اگر این گوساله عزره خور شد ، گوشتش نجس می شود، مدفوعش نجس می شود، شیرش نجس می شود، و بلاخره این دیگه ارزش ندارد به اندازه ای که اسلام می گه این را دیگه باید استبراش کرد تا کم کم دیگه اون حالت ازش گرفته بشه یا اینکه همه چیز او نجس است. یه انسان متجاوز شد نظیر یه گوساله عزره خور. یک مرد زن دار رفت العیاذ بالله کار زشت کرد ، خب این دیگه در اسلام ارزش ندارد اصلاً و ابداً. اگر شوهر نداشت و این کار زشتو کرد، اگر زن نداشت و این کار زشت رو کرد قرآن می گوید این دیگه شخصیت در اجتماع ندارد، این دیگه شخصیت پیش من ندارد. « الزّانیةُ و الزّانی فَاجلِدوا کُلَ واحدٍ مِنهُما مِئَةَ جِلدَة و لا تَاخَذ بِهِما رَافَة» اسلام می گه این باید تو اجتماع تا زیانه بخوره و قرآن می فرماید: یه عده ای باید جمع بشن ، نظاره گر باشن، صد تازیانه بیاد روی گرده ی این مرد یا گرده ی این زن برای اینکه عفت عمومی جریحه دار کردند و همچنین تا آخر. لذا همین آیاتی که خوندم این آیه ها کمه که آخر نداشته باشد. می فرماید: « اِنَ الاِنسانَ خُلِقَ هَلوعاً » این انسان سبکسره ، بی ریشه است. بعد بی ریشه گی اش را معنا می کند می فرماید: « اذا مَسَدُ الشَرُ جَزوعاً و اِذا مَسَدُ الخَیرُ مَنوعاً » بی ریشه گی اش همین مقدار بس است که اگر یک مصیبت کوچکی براش جلو بیاد جزع و فزعش بلند می شود ، بی وفائیش گل می کند، اگر هم یه نعمتی براش جلو بیاد خودشو گم می کند بعد می فرماید:« اِلاّ المُصَلین » مگر نماز خوان ها اونهایی که سرو کار با منبر و محراب دارند، اونهایی که رابطه ی با خدا دارند ، اینها نه بی ریشه اند و نه جزع و فزع دارند در مصیبت ها نه خودشون را گم می کنن در نعمت ها « اِلاّ المُصَلین » یعنی آدم اگه رابطه با خداش محکم شد دیگه ریشه دار است. که امام صادق علیه السلام می فرماید : ریشه اش به اندازه ای است که : اَلمومِنُ الکَالجَبَلِ الرّاسِخ. مثل کوه ، کوه چقدر ریشه دارد. لا تُحَرِکَهُ العَواصِف. هیچ بادی ، بارانی ، طوفانی ، نمی تواند این را تکان بدهد. راستی اگر انسان رابطه با خداش محکم شد ، نمازخون، خودهمن نماز نگاهش می دارد. در ذیل همین آیه ی سوره ی والعصر، فخر رازی به روایت نقل می کند روایت خوبی است. فخر رازی نقل می کند که یک خانمی دیوانه وار اومد خدمت پیغمبر اکرم ( سلام الله علیه و آله و سلم) گفت: یا رسول الله تنها کارت دارم. پیغمبر اکرم پا شدند از میان جمعیت آمدند یه گوشه ای این خانم اومد گفت یا رسول الله گناه کردم ، گناه خیلی بزرگه. حضرت اول فرمودند: رحمت خدا بزرگتر از هر چیزی است، راستی اگر توبه بکنی پروردگار عالم توبه ات را قبول می کنن. گفت: یا رسول الله گناه خیلی بزرگه، فرمودند چیه ؟ زن شوهر دار بودم زنا دادم آبستن شدم بچه به دنیا اومد بچه رو در خمره ای که خفه کردم و اون سرکه های نحس رو هم به مردم فروختم ، خب خیلی گناه بزرگه ، راستی بزرگه، دست رو هر کدام از این چهار تا گناه بذاری باید بگیم لا اله الی الله. حالا پیغمبر احکامش رو گفتند، براش گریه کردند، اما مرادم اینجاست ، من به شما زن و مرد سفارش می کنم این بچه ها تو نو نمازی کنید و الا بیچاره می شن و الا در به در می شن. من به خانم ها سفارش می کنم مواظبت کامل از نماز اول وقت ، من به مردها سفارش می کنم که از نماز در مسجد، با جماعت ، سرو کار داشتن با منبر و محراب. پیغمبر اکرم یه جمله دارن و اون جمله اینه : فرمودند خانم می دونی چرا تو این چاه افتادی؟ خدا دستتو نگرفت؟ « اِنی ظَلنَنتُ اَنَّکَ تَرَکتِ صَلوةَ العَصر» فرمودند: من خیال می کنم تو نماز نمی خونی ، چون نماز نمی خونی به این رذالت افتادی و الا اگه نماز می خوندی اون نمازت تو رو نگاه می داشت و راستی نماز آدمو نگاه می دارد جدی نگاه می دارد. دیگه نمی ذاره بی ریشگی بکنه، دیگه نمی گذارد در صحنه ها گول بخورد ، در صحنه ها سقوط بکند، نمی گذارد. پیغمبر فرمودند : تو که سقوط کردی این سقوط من خیال می کنم نماز نمی خونی و الا اگر نماز می خوندی به اینجا کشیده نمی شد. همین آیه همین رو می فرماید: می فرماید که : « اِنَ الاِنسانَ خُلِقَ هَلوعا» بی ریشه است این انسان. بی ریشگی اش یه دفعه می رسد به اونجا که راستی ها حاضر است بی عفتی کند. به اندازه ای که همه خجالت بکشن و خودش افتخار بکنه. اگر زن بی ریشه زن بی عفت شد به اندازه ای بی حیا می شود که حاضر است کارهایی انجام بده که جوان ها در حالیکه غربند نگاه بهش می کنند اما ازش خجالت می کشن. خدا نکنه آدم بی غیرت بشه، بی عفت بشه. الاِنسانَ خُلِقَ هَلوعا بی ریشه ، جزع و فزع داره، سرکشی داره اما « الا المُصَلین» اگر رابطه ی با خداش محکم بشه دیگه نه بی ریشه است نه جزع و فزع داره نه وقت نعمت خودشو گم می کند. الا المصَلین این جمع بین آیاته ، در همین سوره ی والعصر اول می فرماید که این انسان فروخته در شقاوته ، « وَ العَصر، انَ انسانَ لَفی خُسر» بعد می فرماید امّا : « اِلاَ الذینَ آمَنوا و عَمِلول الصالِحات و تَواصَو بِالحَق و تَواصَوا بالصَبر» مگر یک طایفه ، این دیگه زیانکار نیست، این در سعادته . او کیه ؟ ایمان، بر طبق ایمان، عمل این یک بال ، بال دیگراو به امر به معروف و نهی از منکر بی تفاوت نمی شه انسان باشه ، امر به معروف ، نهی از منکر. این دو تا بال، همین انسانی که قرآن می فرماید: در شقاوته، این در شقاوت بودن پروازش می دهد، پرواز می کند به کجا می رسد؟

طَیَران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت به درآی تا ببینی طَیَران آدمیت

می رسد به اونجا که اگر به پیراهنش نگاه بکنن دیگه او پیراهن را نمی پوشد. گفتند: یه خانمی شوهرش استاندار یه شهری بود اون مالیات ، اون شهر نتوانست بده این خانم یه پیراهن ارثی داشت این پیراهن مروارید نشون بود این پیراهن رو فرستاد به مرکز گفت که این پیراهن مالیات امسال شهر ما. خب این پیراهن را آوردند در جلسه آفرین به این خانم بگن بلاخره این پیراهن را برگردوندند، مالیات اون سال را بخشیدند و گفتند از این خانم تشکر کنید پیراهن رو بهش بدید، وقتی پیراهن را آوردند این خانم گفت: من دیگه این پیراهن را نمی پوشم برای این که چشم های نامحرم خیره شده است به این پیراهن. راستی چنین می شود . بازی اش نمی آید. راستی اگر من زیاد دیدم حتی دختر کوچولوها رو من دیدم اینکه نامحرم وارد می شود و سر این دختر رو نامحرم می بینه به اندازه ای ناراحت می شود گریه می کند اما یه وقتم می رسه به اونجا که در جلسه می ایستد براش کف می زنند این می خندد. اون کف زدن بی غیرتی ، اون خنده های بی عفتی ، جمعش می شه، حتی توی رادیو، تلویزیون ما هم اتفاق می افتد. از کجا پیدا می شه ؟

« انَ انسانَ لَفی خُسراِلاَ الذینَ آمَنوا و عَمِلول الصالِحات و تَواصَو بِالحَق و تَواصَوا بالصَبر » اگر دو تا بال باشد پرواز می کند ، پرواز می رسد به اونجا که راستی اگر زنش رو دید بمیرد براش بهتر از این است که کسی به زنش نگاه کند ، چه بسیار دیدیم. یه روایتی از حضرت ابراهیم نقل می کند ، حضرت ابراهیم بالاخره تبعید شد، یعنی هر چه در فلسطین گفت نشد، نمرود های او را آتش زدند نشد، گلستان شد ، بالاخره نباشد تبعید بشه. به حضرت ابراهیم گفتند ، باید بری از شام به مصر. اونجا تبعید. خب آقا اثاثیه اش را جمع کرد و بالاخره رسید به ساره خانم، ساره خانم رو گذاشتن توی یه صندوق ، صندوق رو گذاشتن روی شتر داشتند می رفتند، رسیدند به مصر نباشد تفتیش بشه اومدن سر صندوق گفت حاضر نیستیم صندوق را باز کنم این ها گفتند: این در این صندوقچه ها چیه؟ بالاخره حاضر شد تمام دارائیش را بده در صندوق باز نشه گفتند خیر در صندوق باید باز بشه. در صندوق را باز کردند دیدند یه پیرزنیه . وقتی ابراهیم بشه حاضره همه ی هستیشو بده ولی به زنش نگاه نکنند وقتی هم ضد ابراهیم شد می رسد به اونجا که به زنش نگاه می کنن خیلی خوشش میاد. زنش رو آرایش کرد. اگر بتونه لخت میاره تو جمعیت براش کف می زنن این آقا خوشحالی می کند. این لسان قرآنه . اگه اون طرفی بیفته اونه ، اگه اون طرفی بیفته اینه که : « وَ الله اُعطیتُ الاَقالیمَ السَّبعَه و ما تَحتَ اَفلاکِها اَلا اَن اَعصی فی نَملَةٍ اَسلِبِها جُلبَ شعیرةٍ ما فَعَل ....... » خدا عالم هستی رو به من بده بگه ظلم کن این حرف امیرالمومنین علی علیه السلام ظلم کن به یک مورچه پوست جو را بی جا بگیر من که علی هستم نمی کنم. این می شه باریشه. اگر هم اون طرفی بیفته کلینتون بی اخلاق می شه برای ناهنجاری اخلاقی اش حاضر است عراق را به خاک و خون بکشد وقتی بی ریشه شد آمریکا می شه وقتی باریشه بشن، سرو کار با منبر و محراب ، سرو کار با قرآن ، رابطه با خدا، نماز اول وقت. و الا اگر نماز اول وقت نباشد، اگر رابطه با خدا نباشه، اگر ایمان نباشد، هر چه علم بالا بره ، بی ریشه تر ، نکبت تر، بد بخت تر خواهد شد. هر چه پول دارتر ، بی ریشه تر، بدبخت تر، شقی تر خواهد شد.

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group