موضوع درس:
شماره درس: 217
تاريخ درس: ۱۳۷۷/۱۰/۲۳
متن درس:
بحث دیروز راجع به فصل چهارم بحث ما بود و فصل چهارم بحث این بود که چه کنیم به مقصود برسیم ، بهترین بحث ها چه کنیم به مطلوب برسیم چه کنیم برسیم به آنجا که مسجود ملائکه واقع بشویم. پروردگار عالم امضا کند که تو خلیفه ی من هستی چه کنیم برسیم به جایی که بهشت برای ما کوچک باشد و در بهشت آنکه هم ما باشد ، مقصود ما باشد چیزی غیر از بهشت باشد. مقصود ما گمشده ی ما ، یعنی خدا گفتم علمای علم اخلاق فرموده اند باید منازلی را طی کنید و این منازل از قرآن گرفته شده قرآن می فرماید: باید منازلی را طی کنیم تا به مقصود برسیم گم شده ی ما هویدا شود گم شده ی ما پیدا شود برای آن چه خلق شده ایم به آن برسیم این منازل را نامیده اند به منازل هفت گانه که در آن شعر مشهور گفته شده است که :
هفت شهر عشق را غطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
این منازل را گفته اند شهرهای عشق، شهرهای مطلوب، مقصود. و انصافاً هم چنین است و انسان ولو اینکه به مقصود نرسد ، ولو اینکه نتواند به منزل هفتم ، ششم ، پنجم برسد ، اما همان منزل اول را هم اگر بتواند پشت سر بگذارد بهشت مال اوست دیگه حتماً جهنم نمی رود اگر همان منزل اول را بتواند طی کند دنیای آبادی دارد ، زندگی سالمی دارد و سالمتر، آخرت او. و به قول قرآن شریف همان منزل اول به انسان حیات طیب می دهد حیات طیب در این دنیا ، حیات طیب تر در آخرت. دیروز عرض کردم منزل اول « توجه» است. تذکر، توجه کجا بوده است. از کجا آمده است اینجا برای چی آمده است و کجا خواهد برود قرآن شریف مدعی است من آمده ام برای همین در سوره ی قمر این آیه ی شریفه چندین بار تکرار می شود می فرماید:
« وَ لَقَد یَسَّرنا القُرآنَ لِذّکر فَهَل مِن مدّکر» این قرآن آمده است برای اینکه به انسان توجه بدهد. راه آسانی هم آورده. بعد قرآن تاسف می خورد می فرماید که « کجاست متوجه» یعنی کی متوجه می شود به عبارت دیگرحسرت می خورد که قرآن با این آسانی آمده برای تذکر برای توجه. اما متاسفانه مردم به قرآن توجه پیدا نمی کنند ، به واسطه ی قرآن تذکر پیدا نمی کنند این آیه تکرار شده در سوره ی قمر. « وَ لَقَد سَیّرنا القُرآن لِذکر فَهَل مِن مُدّکر» لذا قرآن معرفی می کند خودش را که من کتاب ذکرم. کتاب ترجمم. و دیروز هم گفتم هر بلایی به سرما بیاید از غفلت است. نباید شیطان مسلط بر سر ما شود. اگر شیطان انسی ، شیطان جنی توانست ما را ببرد برای اینکه اول ما را خواب می کند بعد دزدی می کند و الا آدم بیدار نباید دزد در خانه او بیاید. اگر دزد آمد و دُرّ را برد باید توجه داشته باشیم که خوابیم و این غفلت چیز بدی است. دیروز آیه اش را خواندم گفتم به اندازه ای بده که قرآن می فرماید این غفلت دل را ، گوش چشم را از انسان می گیرد. آدم را کور می کند، آدم را کر می کند آدم را نفهم می کند آدم را تا سر حد حیوانت می برد. آدم را پست تر از حیوان می کند. « وَلَقَد ذَرَانا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِن الجِّنِ و الاِنس لَهُم قُلوبٌ لا یَفقَهون بِها و لَهُم اَعیُنٌ لا یُبصِرونَ بِها و لَهُم اذانَ لا یَسمَعونَ بِها اولئِکَ کَلاَنعام بَل هُم اَضَل اولئکَ هُم غافِلون » بد چیزی است این غفلت. چرا انسان می رسد به آنجا که هفتاد سال عمر ، اما بهره هیچ قرآن همین را تذکر می دهد. می فرماید: آدم های غافل در این دنیا هفتاد سال عمر می کند اما بیدار نمی شود کی بیدار می شود؟ در جهنم قرآن می فرماید: تو جهنم بیدار می شود اونجا بنا می کند آه و ناله کردن « وَ هُم یَصطَرِخونَ فیها » یعنی در جهنم ان شاءَ الله مال شما نیست آه و ناله شان بلند است. چی می گن ؟ می گن خدایا ما را برگردون تا اونچه کردیم دیگه نکنیم خدایا ما را برگردون نَعمَل غَیرَ الَّذی کُنا نَعمَل خدایا ما را برگردون غَیرَ الذّی کُنا نَعمَل خدایا ما را برگردون ، ما عمری برای جهنم کار کردیم ؛ ما را برگردون عمری برای بهشت کار کنیم. پروردگار عالم یا ملائکه نمی دانم بالاخره خطاب عتاب دارد از طرف خداست یا ملائکه ای که موکل جهنم اند می گویند جوابش اینه « اَوَلَم نُعَمِّرِکُم فِیه ما یَتَذَکَر فیه من تَذَکَر» آیا یک عمر هفتاد ساله هشتاد ساله به تو ندادیم برای اینکه متذکر شوی یک عمر غفلت! به قول خودت یک عمر کار کردن برای جهنم؟ چرا؟ بعد قرآن یک خطاب دیگه می کند که « فَذوقوا فَما لَکُم مِن نَصیر» بچشید آنچه تهیه کردید بچشید از این آتش جهنم یار و یاوری ندارید راستی انسان هفتاد سال یک روزش می تواند انسان را به جاهای بالا بالا برساند بعضی اوقات می بینیم که بعضی از بزرگان چهل سال عمر کردند اما یک دنیا افتخار این علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه که یک افتخار است برای اصفهان که نه یک افتخار است برای تشییع به قول آن سُنیه گفته بود.بگید دین مجلسی نگویید دین جعفری. یک افتخاربرای تشییع شصت و سه سال عمر کرده در حالی که کارهای اجتماعی داشته خیلی بالا کارهای اجتماعی داشته در حالی که علامه ی مجلسی نوشته روی هم بگذارید می رود تا سقف اتاق. چرا؟ توجه توجه. وقتی انسان متوجه باشد از عمر استفاده کند نگذارد این عمر به غفلت بگذرد می شود علامه ی مجلسی فکر کنید علامه ی مجلسی از لحاظ فکری از لحاظ استعداد نبوغ داشته اند از انیشتین پرسیدند نبوغ یعنی چه ؟ گفت من نبوغ مبوغ سرم نمی شه همین مقدار می دانم اگر کسی کار کند ، استقامت روی کار داشته باشد به هر کجا بخواهد می تواند برسد. این ملا صالح مازندرانی این داماد علامه مجلسی است. یک ملاّی حسابی است. پهلوی علامه ی مجلسی خارج از ضریح مطهر آنجا دفنند . طرف راست آنجا دفنه این ملا صالح مازندرانی این یک طلبه بود به اندازه ای بی استعداد بود که گاهی خانه اش را گم می کرد اما همین برای نهج البلاغه تفسیری نوشته است برای تفسیرهای نهج البلاغه بهترین تفسیرهاست یا از بهترین تفسیرها. یک ملای حسابی شد این به اندازه ای بی استعداد بود اما آدم متقی بود آدم کار کن بود پشتکار داشت که علامه مجلسی دخترشو بهش داد. اتفاقاً دختر علامه مجلسی خود نبوغ داشت یک ملای حسابی بود و وقتی که عروس و داماد رفتند در حجله این آقا به عروس گفت من مطالعه دارم مطالعه ام را باید بکنم بعد بیایم پیش تو بعد بیایم برای عروس خانم. نشست برای مطالعه کردن تو مطالعه گیر کرد. هر چه فکر کرد نشد و بالاخره همان دختر علامه مجلسی عروس خانم گفت گیرکرده گیرش را رفع کرد. گیر رفع شد بعد رفت برای عروسی اش یعنی همان شب عروسی بله معلومه وقتی عمر را بهش اهمیت بدهد شب عروسی هم مطالعه اش را بکند می شه ملا صالح مازندرانی. از نظر نبوغ فکری بسیار پایین باشد. اما اگه کار و پشتکار قطعاً انسان را به هر کجا که بخواهد می رساند. هفتاد سال عمر بعضی اوقات هیچی. بابا این خیلی خساره. این خسارت از کجا پیدا می شه غفلت بی توجهی. وقتی انسان بی توجه شد به جای آنکه از هفتاد سال عمر مقام عند اللهی را بدست بیاره وسط جهنم را به دست می آره در سوره ی صافات همین را می گه میگه وقتی بهشتی ها بهشت رفتند یکی از مکالمه هایشان همینه. می گن راستی ما فلان رفیق را هم داشتیم بگردید ببینید تو جهنم هست ؟ بهشتی ها جهنمی ها را می بینند جهنمی ها هم بهشتی ها را می بینند و یکی از حسرتهای اهل جهنم همینه لذا یکی از این بهشتی ها نگاه می کند در جهنم قرآن می گه در وسط جهنم او را می بیند فی سواء الجحیم. بهش می گه اه چرا جهنم وای از غفلت کی بیدار می شه ؟ به قول پیغمبر اکرم دم مرگ الناس نَوَم فَاِذا ما تو اِنتَبَهوا. مردم خوابند صد و نود و نودو پنج مردم خوابند کی بیدار می شن؟ دم مرگ. خوب چه فایده ای . ربِ ارجِعون لَعَلی اَعمَلُ صالِحاً فیما تَرَکت کلاّ خدایا برم گردان خطاب می شه که دیگه نمی شه گذشت گذشت گذشت نکردی خطاب می شه که دیگه نمی شه گذشت گذشت نکردی اوردیمت در این دنیا تا به مقام عنداللهی برسی و کاری هم نداشت اما رفتنت تو زرق و برق دنیا رفتنت تو این حیف ومیل های دنیا رفتنت در این لذاتی که هر نوشی نیش ها دارد یک عمر مثل یک الاغی خورد و یک کاری کرد و خوابید تا مرد خیلی حسرت دارد خیلی قرآن می فرماید: ای بشر قبل از آن که بگی ای کاش الان شروع کن توجه توجه توجه این انسان با توجهش گاهی مصداق این آیه می شود « یا ایَها النَفسُ المُطمئنه ارجعی الی ربّک » به چه آیه ای ؟ این را می گن مصداقش امام حسینه مصداق کاملش امام حسینه یعنی روز عاشورا در گودال قتلگاه خدا خطاب کرد « یا ایها النَفسُ المُطمئنه ارجِعی الی ربِک » بیا بیا پیش خودم بیا در این مصداق این نوکرهای امام حسین یعنی شما ها این عاشق های امام حسین یعنی شما ها می توانید در همین دنیا این خطاب را از خدا بگیرید رفتند و شد. کردند و شد خطاب « یا ایها النَفسُ المُطمئنه ارجِعی الی ربِک » را در دل شب از خدا گرفتند خب این انسان گاهی می رسد به اینجا با توجه دیگه خدا از او راضی دیگه این بنده ی خدا دیگه در زمر اهل بیت دیگه در زمره عبادََ الله از صالحین و بالاخره یک زندگی صالح یک زندگی خدایی، در همین دنیا . تتَجا فی جنوبهم عن المضاجع یَدعونَ ربهم خوفاً و طمعاً و مما رزقنا هم ینفقون فلا تعلَم نفس ما اخفی لَهُم من قرةَ اعین جزاءً بما کانوا یَعلَمون.دیگه هستند یک افرادی این افراد در دل شب پشت پا می زنند به رخت خواب برا ی نماز شب پا می شن یک یا الله بهش به دنیا ارزش دارد یک یا الله دو رکعت نمازش را به دنیا نمی دن بعد قرآن می فرماید اینا به مقام عند اللهی توهین دنیا در دل شب می رسند خدا بر دل اینها حکومت پیدا می کنند گاهی تجلی می شود بر دل او صفت جمال خدا. امید پیدا می کند گاهی تجلی می شه بر دل اینها صفت جلالی خدا خوف پیدا می کند غش می کند مدهوش می شود گاهی صفت جمال گاهی صفت جلال اینا شبشونه روز شونم انفاق کردن در راه خدا خوب بهترین چیزهاست برا اینا شما عاشق یک کسی باشی بالاترین غذاها را می خواهی به این بدی بالاترین مالتا می خواهی به این بدی اگر دری داشته باشی به این می دی و بالاخره برای دیدن این چه خرجها می کنی. الان همه ی شما زن و مرد عاشق امیرالمومنین علی علیه السلام هستید خوب حاضرید ؛ این خانم حاضر است پیراهن زائدش را بفروشد و کربلا برود همه ی شما حاضرید خانه تان را بدید کربلا برید. نه بالاتر از این ، در زمان متوکل گفت هر که می خواهد کربلا بره باید دست بده دسته دسته زن و مرد پیر و جوان می رفتند جلو دست می دادن می رفتند کربلا یک کسی آمد دست چپش را گرفت. گفت دستور داریم دست راست را ببریم کفت که دست راستم را چند وقت قبل دادم حالا اومدم دست چپم را بدم. خب همه ی شما اینجوری هستید چرا ؟ چون عاشق حسین اید خوب راستی ما اکر عاشق گم شده ی خود بودیم ، عاشق مطلوب خود ، عاشق مقصود خود، خب دیگه از خمس دادن ابا داشتیم ؟ این مقدار عیال الله اند. روایت زیاد داریم که فقرا عیال خدا. شما شنیده اید شاید هم خودتان انجام می دید که وقتی صدقه می دی به یک فقیر دستت را ببوس برای اینکه دست شما به دست خدا رسیده است. یعنی این فقیر این قدر اهمیت دارد پیش خدا خوب چرا صدقه دادن برای شما مشکل است؟ چرا؟ چرا خمس دادن برای شما مشکل است ؟ چرا؟ چرا خمس دادن برای شما سنگین است؟ امان از غفلت. عشق را دارید اگر کسی بگوید نه اشتباه کرده است شما عشق به حسین دارید شما عشق به امام زمان دارید محبت نیست در عمق جان شما محبت رسوخ کرده و گوشت شما ، استخوان شما ، پوست شما شهادت می ده به امامت چنانچه که شهادت می ده به وحدانیت. اما نماز خواندن برامون سنگینه. خوب چرا؟ خمس دادن برامون سنگینه. روزه گرفتن برامون سنگینه. نشستن پای منبر. پای وعظ خطا برامون سنگینه. می دانی چرا؟ همه ؛ مرگ بر غفلت. مرده باد این غفلت. این بی توجهی وقتی انسان بی توجه شد همان عاشقه هم وقتی که بی توجه باشد که معشوقش پهلوش است خوب هیچ اعتنا ندارد. عاشقه خواب باشد معشوقش بیاد. خوب هیچ اعتنا ندارد یک عاشقی با معشوقش وعده کرده بود وقتی اومد عاشقه خواب بود دو سه تا گردو ریخت پهلوش و رفت بعد گفت تو باید گردو بازی کنی نه عشق بازی. چه قدر حرف خوبیه. راستی حرف خوبیه. ما عاشقیم شکی نیست اما عشق اینجوری عشق بی توجهی. آقا خدا ، دل شب نماز اول وقت ، دادن پول در راه خدا ، چرا اینها نیست ؟ امان از غفلت. همین جمله ی پیغمبر جمله ی خوبیست. « الناسُ نومٌ فَاِذا ما تو اِنتَبَهوا » مردم می خوابند کی بیدار می شن؟ وقتی مردن. خب چه فایده دیگه. قرآن کریم روی این جمله « چه فایده دیگه» خیلی حرف داره شاید هزار آیه که آقا دم مرگ ، خانم تو قبر، روز قیامت دیگه فایده نداره می فرماید که این آیات خیلی تکان دهنده است می فرماید: « یَوَدُ المُجرم لَو یَفتَدی مِن عَذاب یَومَئذ بِبَیِنَة و صاحبَته و اَخیه و فصیلته الّتی تُوویهَ و مَن فی الاَرضِ جَمیعاً ثُمَ ینجیه کَلّا. میگه روز قیامت انسان حاضره بچه هاش رو بده خودش نجات پیدا کند زن و شوهر ، شوهر زنش رو بده نجات پیدا کند برادرش رو بده تمام خویشانش رو بده خود نجات پیدا کند. دیگه نجات نیست مگر اینکه عملی داشته باشد. « فَمَن یَعمَل مثقالَ ذَرَة خیرَ الیَّرَه و مَن یَعمَل مثقالَ ذَرَة شَرّاً یَرَه » اگر به اندازه ای ذره ای خیر است خودش را می بینی اگر هم به اندازه ای ذره ای شر است خودش رو می بینی ( تجسم عمل ) چقدر خوبه ما متوجه باشیم . این قانون مشارطه برا همینه . که علمای علم اخلاق روی این قانون مشارطه مقاربه ، محاسبه خیلی پا فشاری دارند که دیروز این قانون را از موسی بن جعفر راجع به محاسبش نقل کردم و از مرحوم آقای بهاری که یکی از علمای بزرگ اختلاقه مختصرش رو نقل کردم که من الان دوباره تکرار کنم تقاضا دارم از شما خانم ها ، از شما آقایان ، مخصوصاً جوان ها اینکه این قانون محاسبه ( اسمش قانون محاسبه) این قانون محاسبه را لااقل عمل بکنید. یعنی وقتی خواب پنج دقیقه ، یک سال عبادت از خدا بگیرید برید تو فکر اینکه روز چه کردید؟ اگر خوب بوده شکر کنید اگه بده بوده جبران کنید بعد برید در رختخواب به این می گن قانون محاسبه که موسی بن جعفر (س) می فرماید: « لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَه فی کُل یوم». از ما نیست یعنی شیعه نیست آنکه هر روز حساب خودش را نرسد. تجار ، شما یک دفتر دارید دقتر سالانه، یک دفتر دارید دفتر ماهانه یک دفتر دارید دفتر روزانه خوب چرا برای این پول بی ارزش اینهمه دفتر ، منشی رو منشی اما وقتی رسید به عمر، وقتی رسید به قبر و برزخ و قیامت و بهشت و جهنم اصلاً دفتر نباشد این معلوم است خیلی بی انصافی است این معلومه خیلی ظلمه ظلم به کی ؟ ظلم اول به خود است بعد به خدا، بعد به اجتماع. اما اگر کسی بخواهد این قانون محاسبه را تمامش بکند یک قانون تامی بهش می گن قانون مراقبه ، قانون مشارطه ، معنایش این است اول صبح وقتی نماز شبش را خواند نماز صبحش را خواند، لا اقل وقتی نماز صبحش را خواند تعقیبش را خواند ، بشیند بعد مادی نفس اماره یک مقدار حرف بزند ، چقدر خوبه از بحث های قبل استفاده کردیم که دو بعدی هستیم یک بعد مادی داریم به نام جسم و یک بعد معنوی داریم ملکوتی داریم به نام روح ، که قرآن اسمش را گذاشته روح ، فلاسفه هم می گویند روح عمده ما آن بعد معنوی ماست بعد از نماز دو تا بعد یعنی روح با نفس مکالمه داشته باشند یعنی روح به نفس اماره بگوید ای نفس اماره سعادت من در اینه که تو با من بسازی اگه بسازی بهشت می رویم. هم من لذت می برم هم تو. اگر با من نسازی جهنم می رویم جهنم را تو می بری نه من اما وقتی جهنم رفتیم هم من می سوزم هم تو. بیا با ما بساز. بیا امروز را با من بساز. اینجور هی شرط کند حرف بزند قسمش بدهد این بعد ناسوتی را، این نفس اماره را که به قول حضرت یوسف « اِنَ النَفس لاَمارة به سوء الامارحم ربی » هشت قسمش را بدهد التماسش کند بیا امروز با من باش بعد هم با خدا. خدایا تو باید توفیق عنایت کنی خدایا تو باید رحم کنی خدایا من خود مه را به تو می سپارم بعد هم برود با امام زمان با ولایت. آقا امام زمان تو باید عنایت کنی واسطه فیض تویی قطب عالم امکان تویی. یک مقدار اینجور حرف بزند با خدا التماس کند، گریه کند حرف بزند با واسطه فیض التماس کند امام زمان را به مادرش زهرا قسم دهد و یک مقدار هم با این نفس صحبت کند به این می گوییم مشارطه یعنی شرط بندی حرف زدن، شرط کردن با نفس الاماره اما در طول روز مراقبه می خواهد یعنی هر چه التماس به آن می کنیم مثل یک دزد جنایتکار خوب است بر نمی داره باید مراقبش باشیم اسب جموشه باید مراقبش باشیم به این می گن قانون مراقبه هی مراقبه هی مراقب این باشیم یک دفعه ما را زمین نزنه ، یک دفعه نره تو صحرای مردم بچره ، و این گفتم مثل اینکه شما یک شر یکی داشته باشید این شریکه دزد باشد خوب از اول روز تا آخر مراقب این هستی باید مراقب باشیم هی مراقبه حالا اگر زمین می خوردیم، ناگهان یک گناه کرد الیاذ بالله یک غیبت کرد یک نگاه آلوده کرد. فوراً جبران یعنی فوراً ملامت ، سرزنش کردن تو سر نفس اماره مرده شورت را ببرد چرا اینجور کردی ؟ چرا اینجورشد ای وای به من ای وای به تو هی عتاب داد، فریاد، گریه، و توبه ، فوراً جبران. که اگر فوراً جبران نشه خیلی خطر داره لذا قرآن شریف روی این فوراً تو به خیلی پا فشاری داره. هی مرتب فوراً جبران. حتی مثلاً یک کسی یک نگاه آلوده کرد فوراً جبران کنه اگه می تونه برود غسل کنه . غسل توبه. اگر می تونه برود بعد از غسل دو رکعت نماز بخواند نماز توبه بعد داد و فریادش بلند بشه خدا غلط کردم ، به آقا امام زمان عرض بکنه آقا در محضر تو گناه کردم حالا چه کنم هی التماس ، گریه ، زاری اومد خدمت امام صادق علیه السلام گفت یابن رسول الله من خودم موسیقی ندارم من خودم داریه و تنبکی ، یعنی تاری ، اینها ندارم اما همسایه ام داره من وقتی می روم برای دستشویی آنجا یک مقدار طول میدم برای اینکه گوش بدهم به این آهنگ های شهوت آمیز. به داریه و تنبک این گوش بدم من خودم ندارم اما او داره گوش می دم ای چطوره؟ امام صادق در غضب شدند فرمودند : وای به تو پاشو برو غسل کن بیا نماز کن بعد از نماز توبه کن از این کار زشتت که اگر می مردی وای به تو . بعد امام صادق فرمودند هر کسی هر چیزی اهلی داره . شیعیان ما که اهل ساز و آواز نیستند. ساز و آواز را بذار برای غربیا به تو چه بذار برای فلسقا فاجرا به شیعه چه فرمود هر کسی مال یک چیزیه. هرچیزی مال یک کسیه و شیعیان ما مال نه مال داریه اند نه مال تنبک نه آهنگ های شهوت انگیز نه موسیقی های شهوت انگیز. خب این کلام امام صادقه اگر میشه غسل کند نماز بخوند جبران کند اگرنمی شود همان جبران اگه نمی شد غسل کند و نماز بخوند همون فوراً خجالت زدگی ، شرمندگی ، رو سیاهی تا شب بشه وقتی شب شد آنوقت حساب خودش را برسد شب ، شب یک نیم ساعتی یک ربعی بنشیند حساب خودش را بکنه پاک بشه مثل اینکه می خواد بره تو قبر و آنوقت برود تو رختخواب خیلی علمای علم اخلاق رو این برنامه پا فشاری دادند. جوانها وای به غفلت وای به غافل و مواظب باشید در زندگی غافل نباشید اگر دزد شیطان است از غفلت ماست سوء استفاده می کند اگر شیطان انسی است از غفلت ما استفاده می کند و بالاخره اگر نفس اماره است و تسلط بر ما ، از غفلت ما استفاده می کند صد و بیست و چهار هزار پیامبر من جمله پیغمبر خاتم و سیصد و سیزده کتاب منجمله قرآن اومده برا همین که ما دائم التوجه باشیم آمد برای اینکه فطرت ما را بیدار بکنه خوشا به حال کسی که در زندگی توجه دارد هم دنیا دارد و هم آخرت این منزل اول دیگه دراین باره صحبت نمی کنم خیلی صحبت مفصله همین اندازه کفایت می کنم حالا منزل دوم تو به ان شاء الله فردا یک مقداری در رابطه با تو صحبت می کنم.