سه شنبه 13 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

موضوع درس:

شماره درس: 118

تاريخ درس: ۱۳۷۸/۷/۷

متن درس:

اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم. بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

روز جمعه دو عيد بالايى است كه همه ماها بايد ترويج اين دو عيد را بكنيم واجب است لازم است و اين دو عيد هر دو هم خيلى مهم است و يكى ميلاد پر بركت ام الائمه صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام اللّه‏ عليها و يكى هم ميلاد پر بركت حضرت امام «رضوان اللّه‏ تعالى عليه» و لازم است براى ما طلبه‏ها اين ايام اللّه‏ را زنده نگاه بداريم با استدلال به مردم بگوئيم يك شعار زنده‏اى در ميان مردم باشد اين مفيد است هم براى اسلام و هم براى روحانيت زهراى مرضيه سلام اللّه‏ عليها امتياز خيلى دارند حتى بعضى از امتياز هاشان امتياز عرضى، شايد از پدرشان، از شوهرشان هم بالاتر بود مثل حضرت خديجه پدرى مثل رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم اين نه براى اميرالمؤمنين بود نه براى پيغمبر اكرم از نظر علمى هم امتيازى دارند كه غير پيغمبر اكرم هيچ كس نداشت حتى اميرالمؤمنين و آن قضيه مصحف فاطمه اين از نهج البلاغه داريم اين زبور اهل بيت، صحيفه سجاديه يك امتياز است براى عالم اسلام است عالم تشيع است ما افتخار مى‏كنيم كه صحيفه سجاديه داريم امّا مصحف فاطمه غير از اينها است امام باقر عليه‏السلام مى‏فرمايند كه از حا، ميم، سين، عين، قاف در مى‏آوردم همه حوادث را تا ظهور مهدى (عج) بعضى اوقات مى‏فرمودند تا روز قيامت بعد
مى‏فرمودند به واسطه كتاب مادرم زهرا عليهاالسلام به واسطه مصحف فاطمه و جبرئيل هم مى‏آمده اگر شما روح را به معنى جبرئيل معنى نكنيد كه همه ساله براى تقديرات نازل بر ائمه طاهرين مى‏شده كه ظاهرا غير جبرئيل هم هست كه هست كه حضرت امام مى‏فرمود بر احدى جبرئيل نازل نشد جز پيغمبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و حضرت زهرا عليهاالسلام بر پيغمبر نازل شد براى قرآن بر زهرا نازل مى‏شد براى مصحف و اين مصحف شايد سى چهل روز هم نوشته شده است و حالا اين چيست كه علم ما كان و ما يكون و ما هو كائن در او است اين چيست كه همه حوادث در او است اين چيست كه «و لا رطب و لا يابس الا فى كتاب مبين»[1] اين بايد مبين باشد يعنى به سى چهل روز جبرئيل نازل بر حضرت زهرا عليهاالسلام شده است و مصحف را يعنى مبين قرآن را، مفسر قرآن را از اول تا آخر براى حضرت زهرا عليهاالسلام از طرف حق گفتن و يك افتخار هم شده براى امام باقر عليه‏السلام و امام صادق عليه‏السلام هم نيست بلكه اميرالمؤمنين عليه‏السلام، امام باقر عليه‏السلام، امام صادق عليه‏السلام، افتخار هم مى‏كنند درباره هيچ كدام حتى اميرالمؤمنين و اميرالمؤمنين خيلى فضيلت دارد ديگر اكمال دين است ديگر اميرالمؤمنين آن است كه به جاى پيغمبر است صد در صد اميرالمؤمنين آن است كه در نهج البلاغه مى‏فرمايد كه من با پيغمبر اكرم در حرا در آن غار بوديم پيغمبر به من مى‏گفتند يا على «ترى ما ارى تسمع ما اسمع» خيلى حرف است امّا براى حضرت زهرا يك كارهايى مى‏كردند كه براى اميرالمؤمنين هم نمى‏كردند يعنى وقتى كه وارد مى‏شد پيغمبر اكرم بلند مى‏شدند مى‏آمدند دست حضرت زهرا را مى‏بوسيدند زهرا را به جاى خود مى‏نشاندند وقتى مى‏خواستند از خانه بيرون بروند عقب عقب بيرون مى‏رفتند و اينها براى اميرالمؤمنين هم نبوده و بالاخره يك چيزهايى حضرت زهرا داشته كه اين قابل درك براى زهرا نيست از همين جهت هم يك صفتى اميرالمؤمنين به حضرت زهرا داده اين صفت را احدى ندارد احدى يا بقية النبوة و اين صفت را اميرالمؤمنين به حضرت زهرا داده است يا ابنة الصفيّة و يا بقية النبوة اين جمله را همان وقتى هم مى‏گفتند كه مصحف نازل نشده بود همان اوايل كه زهرا عصبانى بودند و اميرالمؤمنين به حضرت زهرا گفتند عصبانى نباش غير از اين نمى‏شود باشد مى‏دانى نمى‏شود باشد حالا اگر كتك خوردى و من هم اين حالت اينجا نشستم مى‏دانى همين جورها بايد باشد اين همين جا فرمودند يا ابنة الصفية يا بقية النبوة اين بقية النبوة يعنى چه خيلى معنى دارد يك معنايش اينكه زهرا جان مصحف مال تو مى‏شود مصحف مال تو، تو مبين قرآن هستى، تو همان جور كه قرآن مى‏فرمايد كه ما قرآن را نازل كرديم لتبين للناس تو اين طورى هستى كار پيغمبر «لتبين للناس ما نزل اليهم» يك معنايش هست مبين قرآن است همين كه امام باقر مى‏فرمايد من از كاف، حا، يا، عين، صادش مى‏توانم همه حوادث را بيرون بياورم اينها را كه ما نمى‏دانيم يعنى چه نمى‏دانيم غير از خودشان كه اين جور از حا، ميم، بشود يك دنيا بيرون آورد آنكه اصلاً از متشابهات قرآن است از متشابهات قرآن است كه ما بايد اصلاً درش فكر نكنيم در متشابهات نهى شده ما فكر بكنيم امّا از همين متشابهات قرآن كه مبين براى حضرت زهرا است حوادث از آن در بيايد علم حوادث علم براى حوادث يك معنايش هم اينكه زهرا سر مستودع است اين صلوات كه براى حضرت زهرا است يا دعايى است كه «الهم صل على فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها و السر المستودع فيها بعدد ما احاط به علمك» اين صلوات را خيلى مى‏گويند مؤثر است اهل دل، براى سير و سلوك مخصوصا خيلى ازش نتيجه مى‏گيرند و به تجربه هم اثبات شده براى حوائج هم خوب است و يا دعايش «الهم انى اسئلك بحق فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها و السر المستودع فيها ان تصلى على محمد و ان تفعل بى ما انت اهله و عن تقضى حوائجنا» اين سر مستودع ديگر حالا چيست بايد همان ولايت باشد ديگر همان باشد كه قرآن كى متبين مى‏شود قرآن كى جهانى مى‏شود اين ديگر خواه نا خواه به واسطه زهرا مى‏شود بدست فرزندش مهدى قرآن شريف روى كره زمين افراشته مى‏شود امّا فقط اين نيست آن قرآن متبين مى‏شود لذا اين قضيه عاصف ابن برخيا معلوم مى‏شود كه چيست قرآن مى‏گويد كه كسى كه علم ما پيشش بود از قرآن توانست از يمن بياورد به شام تخت بالقيس را ظاهرا خود بالقيس هم رويش بود «و قال الذى عنده علم من الكتاب» كه امام سجاد عليه‏السلام مى‏فرمايند اين «علم من الكتاب» تنوين، تنوين تنكير است قطره‏اى از درياى علم قرآن پيشش بوده توانست با يك چشم به هم زدن ديگر اين از متشابهات هم نيست امّا توانست بالاخره وقتى كه اين باشد حالا آن كسى كه تمام علم قرآن پيشش است يعنى مصحف فاطمه پيشش است مصحف فاطمه پيشش است مرحوم مفيد در اختصاص نقل مى‏كند «و يركب و يرقى الاسباب، اسباب السموات السبع و الارضين السبع» چى است، شما مى‏دانيد بعضى از اين كرات چندين ميليون سال نورى طول مى‏كشد نورش به ما برسد اين تازه آسمان اول است «و زينا السماء الدنيا بمصابيح» [2] اين آسمان اول است يعنى هزار سال نورى بيشتر هم هست بعضى اوقات ميليون طول مى‏كشد كه نور يكى از اين كرات كه آسمان اول است به ما برسد آن وقت آسمان دوم، سوم كجا است نه علم دين مى‏داند كجا است نه علم روز مجهول است ديگر و آن هم قطره از دريا در روايت مى‏خوانيم آسمان اول نسبت به آسمان دوم قطره از دريا، ريگ از بيابان ديگر آنجا چه خبر است برسيم به آسمان هفتم چه خبر است همان جا كه هيچ كس نرفت جز پيغمبر يعنى معراج پيغمبر اين بود حالا امام زمان «يركب و يرقى الاسباب، اسباب السموات سبع و الارضين سبع» اين مصحف فاطمه است و به واسطه مصحف فاطمه اگر افتخار مى‏كردند راستى جاى افتخار بود سر مستدع لذا اين يا بقية النبوة يعنى اى كسى كه سر مستودع در تو است اى كسى كه بالاخره قرآن به تو متبين مى‏شود سر مستودع يعنى اى كسى كه چهل روز با كم و زياد جبرئيل بر تو نازل شد همين طور كه بر پيغمبر نازل مى‏شد براى او احكام مى‏آورد براى تو موضوعات براى او علم به احكام مى‏آورد براى تو علم به موضوعات، احكام موضوعات قرآن براى تو علم به حوادث مى‏آورد و ما اهل علم بايد بيش از اينها راجع به زهرا عليهاالسلام صحبت كنيم و بايد هم صحبتهاى ما سطحى نباشد ما اهل علم بايد صحبتهايمان علمى باشد يك صحبتهايى كه جوانها نتوانند درك بكنند امّا ذوقشان سيراب بشود سرشار بشود و ما راجع به چهارده معصوم كم صحبت مى‏كنيم و غريب هم هستند همه اينها آن وقتى كه خيلى آباد شدند مى‏رسد به اينجا به عنوان ولايت ما منكر جمهورى اسلامى مى‏شويم فحش به جمهورى اسلامى مى‏دهيم، فحش به حضرت امام مى‏دهيم آن هم روى منبر دعا به نظام كه نمى‏كنيم دعا به ولايت فقيه نمى‏كنيم يك نيش هم واجب است برايمان يك نيش هم بزنيم و بيائيم پايين از منبر اين كار بعضى از ما آخوندها در اصفهان شده است به جاى حضرت زهرا، به جاى فضائل اميرالمؤمنين بابا ولايت، ما اثبات بكنيم كه «و قال الذى عنده علم من الكتاب انا اتيك به قبل ان يرتد اليك طرفك» [3] اين يعنى چه؟ يك قدرى روى اينها صحبت بكنيم ديگر براى مردم دست از اين بازيها برداريم اين راجع به حضرت زهرا كه ديگر اين كار شما است مسجدتان و محرابتان، منبرتان و از واجبات هم هست راجع به نظام و جمهورى اسلامى و حضرت امام، حضرت امام خيلى كار كرد و اى كاش به اندازه كه دشمن‏ها، دشمن نه غير مسلمانهاى دانا مى‏گفتند اى كاش به اين اندازه ما آخوندها راجع به حضرت امام مى‏گفتيم، گفتم كه چند وقت قبل اين رئيس جمهور اسبق شوروى آن هم ميان مردم نه تنها يك سمينار در تلويزيون روسيه مى‏گفت اى كاش ما حرف حضرت امام را شنيده بوديم، اى كاش ما آن نامه حضرت امام را بهش عمل كرده بوديم اگر عمل كرده بوديم حالا در دامن امريكا نيفتاده بوديم تو
دامن اين شيطانها نيفتاده بوديم حالا اقتصاد ما بهتر از اين بود اينها را كه نمى‏شود ما ساده بگيريم آن هم يكى نيست غرب هست، شرق هست دشمن هست همه همه اين ابهت حضرت امام در دل اينها از كجا پيدا شده كه بعضى از ولايتيها مثل اين وضع فعلى كه الان جلو آمده مى‏خواهند اين ابهت را بشكنند و اين گناهش خيلى بزرگ است كه اسمش را گذاشتند امام زدايى اين ابهت حضرت امام، حضرت امام از نظر تقوا خيلى بالا بود من سى، چهل سال با حضرت امام بودم، امّا دوازده سال درس ايشان بودم يعنى قبل از سنه چهل و يك و چهل و دو كه ديگر حضرت امام يا تركيه بودند يا نجف بودند آن ده سال هم راجع به حكومت هم بود و كم خدمت ايشان مى‏رسيدم امّا آن ده چهارده سال قبل پيروزى انقلاب كه من درس و جلسات خصوصى آن لطف حضرت امام روى من كه گفتم و پذيرفته شدم الحمدللّه‏ يك گناه كبيره يا صغيره من از ايشان نديدم خوب اين خيلى‏ها گناه نمى‏كنند امّا تقيد به ظواهر شرعشان من از هيچ كس نديده‏ام در حالى كه من با بزرگان، با مراجع آن هم يك تقيدهاى حسابى دارند امّا اين تقيد به ظواهر شرع حضرت امام راستى نمره اول بود اين ابهت اين هم از همين جا پيدا شده قرآن مى‏فرمايد كه مى‏خواهى عزيز در دلها باشى، مى‏خواهى ابهت در چشمها داشته باشى، محبتت در دلها ريخته شود، همه مردم تو را دوست داشته باشند تقوا داشته باش «ان الذين امنوا و عملوا الصالحات و سيجعل لهم الرحمان ودا» [4] يا به قول امام دوم «من ارادا عزا بلا عيشرة و هيبة بلا سلطنة فاليخرج من ذل من معصية اللّه‏ الى عز طاعته» اين ابهت، اين عزت كه ما طلبه‏ها بايد داشته باشيم يعنى اگر بخواهيم حرف ما در رو نداشته باشد، حرف ما نفوذ داشته باشد هم بايد ابهت داشته باشيم هم محبت در دلها، هم عزت پيش مردم و اين تقوا مى‏خواهد با پشت سر هم اندازى، با سياست بازى نمى‏دانم با منبر خوب با پشت سر هم اندازى حتى يعنى منبر خوب اينها نمى‏شود قرآن مى‏گويد همچون امام دوم مى‏فرمايند كه فقط تقوا، تقوا مى‏توانيد و راستى اين ابهت حضرت امام در مسجد اعظم اين جمله را گفتند وقتى كه دفعه اول مرا گرفته بودند مى‏بردند، مى‏لرزيدند يك سيد گرفتند هيچ كس هم نبود امّا مى‏لرزيدند من دلداريشان مى‏دادم مى‏گفتم چيزى نيست به اندازه‏اى مى‏ترسيدند نگذاشتند من نماز صبح را بخوانم و بالاخره با التماس
جيبشان را نگه داشتند و من يك پا گذاشتم روى زمين و يك پا هم داخل ماشين دست زدم رو خاك راه افتادند و من تيمم را اين جورى كردم و نمازم را هم توى ماشين خواندم از بس اينها مى‏ترسيدند، اينها از كجا پيدا شده و راستى حضرت امام از نظر تقوا خيلى بالا بودند از نظر كنترل چشم او، گوش او زبان او، دل او و راستى حضرت امام خودش را ساخته بود يعنى اول خودش را ساخت، بعد معلم اخلاق شد و معلم اخلاق بود ديگر حضرت امام علاوه بر اينكه يك فيلسوف بود و بالايك عارف بود در مقابل ابن عربى، ابن عربى را چنان زمين مى‏زد كه مثل يك شير، يك گوسفند را روى زمين مى‏زدند عارف بود آشناى كامل به روايت اهل بيت بود مفسر بود حضرت امام راستى مفسر بود برداشت از قرآن داشت و حضرت امام آشنا به معارف اسلامى بود همين در اول كشف اسرار همان دادهايى كه در سنه چهل و دومى زد آن وقت در اول كشف اسرار ببينيد اى علما، اسلام در مخاطره شده مراجع اسلام در مخاطره شده كار رسيده به ايجا جسارت مى‏كنند به ائمه طاهرين كار رسيده به آنجا كه جسارت كرده در يك كتاب و بالاخره به ده، پانزده روز اين كشف اسرار را نوشت و اين كشف اسرار الان يك كتاب زنده است الان يعنى بعد از پنجاه، شصت سال الان يك كتاب زنده است راستى كتاب زنده است خوب اين علم حضرت امام است حضرت امام در فقه اصول چيز داشت غير از اين است كه يك كسى خارج گفتن كارى ندارد خوب اگر بلد باشد آن مشكل است جواهر فهميدن خيلى مشكل است امّا مثلاً كتاب حاج آقا رضايى همدانى را در يك صفحه آن ببيند بيايد بگويد خوب يك خارج مى‏شد خارج هم حاج آقا رضايى خارج گفتن كه كارى ندارد امّا چيز داشته باشد و من ياد ندارم در اين ده، چهارده سال حضرت امام در فقه‏اش، در اصولش يك روز چيز نداشته باشد تتبع باشد حضرت امام چيز داشت در فقه اصول يعنى از خود يك علماى بزرگ حضرت آيت اللّه‏ آقاى سبحانى مى‏گفت كه من به حضرت امام مى‏گفتم آقا چه چيزى مطالعه مى‏كنيد شما؟ مى‏گفت من وسائل روايت اهل بيت راستى اين جور بود در فقه جواهر را علاقه عجيبى ايشان به جواهر داشتند، جواهر مى‏ديدند بعد هم روايت دو روايت فكر مى‏كردند بعد چيز داشتند فقيه بود يعنى فقيه محقق مدقق اصول حضرت امام كه ساده نيست تمام اصولها را شما بسنجيد اصول حضرت امام مقدم بر همه اصولها است در حالى كه اصول مثل مرحوم نائينى فحلى بود در نجف مثل مرحوم حاج شيخ ادعاى بود در اصول در قم امّا راستى حضرت امام يك اصول ممتازى دارد ديگر اينها چيزى نيست كه من بگويم شما بشنويد خوب كتابهاى ايشان ديگر هست شما بگرديد در اين كتابهاى فقه اصولى ايشان ببينيد يك فصل بگذرد ايشان چيز نداشته باشد از خود چيز نداشته باشد و مابقى فضائل امام خيلى است اين گفتم در زمان رضا شاه يعنى بعد از رضا شاه بود اول محمد رضا خوب دارد داد مى‏زند همان دادهايى كه در سنه چهل و يك مى‏زند راستى همه مراجع آنها در حالى كه خوب مرجع تقليد مثل حضرت ايت اللّه‏ العظمى آقاى گلپايگانى، حضرت آيت اللّه‏ العظمى آقاى حكيم اينها كه بچه بازى نبودند خوب اينها از مراجع بزرگ تقليد همه روى آنها حساب مى‏كردند ولى در همين قم وقتى كه ايشان گفتند كه شاه بايد برود حكومت اسلامى بايد تشكيل بشود همه تعجب مى‏كردند اينها چى است كه امام مى‏گويد گفتند اينها چى است كه مى‏گويى و بالاخره رسيد به آنجا كه مى‏خواست و اينها را شما نگذريد ازش آقا شما را به خدا به ديگران بگوئيد خودتان نگذريد از اين حرفها يك كارى 1400 سال مى‏خواستند بشود نشد ايشان كرد ديگر حالا هم اگر بعضى‏ها بد در آوردند خوب به حضرت امام چه خوب آن پنج سال حكومت اميرالمؤمنين عليه‏السلام ما افتخار مى‏كنيم براى اينكه حضرت امام خاك كف پاى اميرالمؤمنين هم نيست بله خوب ما افتخار مى‏كنيم كه حضرت امام مى‏توانند روايت اميرالمؤمنين را معنى كنند حضرت امام مى‏توانند آن كه اميرالمؤمنين مى‏خواسته پياده كند خوب حالا اين اميرالمؤمنين با اين شجاعتش، با اين علم و همه چيز نمره اولش آن پنج سال توانست استانداران را عوض كند مگر ديگر زياد استاندارش نبود، مگر شريح قاضى‏اش نبود اگر مى‏توانست كه مى‏كرد نتوانست و حضرت امام هم همين طور بود خوب نمى‏شد اگر بخواهد عوض
بكند بايد خيلى‏ها بايد عوض بشوند خوب نمى‏شد اصل حكومت اصل كار حضرت امام خوب است يا نه بهتر است از زمان شاه يا نه ولايت فقيه باشد يا شاه كدام بهتر است اينها را بايد حساب بكنيد در اصل حكومت خوب خيلى كار كرد هزار و چهارصد سال مى‏خواستند اين كار بشود پيغمبر اكرم توانستند در مدينه يك كارى بكنند حالا همان مدينه حالا درست شده بود اطرافيان پيغمبر اكرم رذلترين افراد بودند چرا پيغمبر اكرم جداشان نكرد اينها را خوب نتوانستند نمى‏شد اين منافقان اين كسانى كه سقيفه بنى ساعده درست كردند از اطرافيان خواص پيغمبر بودند پيغمبر اينها را عوضشان كند اينهايى كه حكومتها و قاضيها و بالاخره اطرافيان اميرالمؤمنين عليه‏السلام خيلى شان مثل همان زمان پيغمبر بود خوب نشد شما اين احتمال اقلاً بدهيد آن كسانى كه براى خاطر بدى ديگران مى‏گويند حضرت امام مثلاً بد است، نظام بد است، جمهورى اسلامى بد است خوب اينكه نزديك عيد است يك مثال هجوى بدى برايتان مثال بزنم مى‏گويم بد است، بد است مثال امّا براى اينكه يك مقدار بخنديد عيد هم درست شده باشد و تمامش بكنم مى‏گويم. يكى از اين شاه‏ها مريض شده بود دلش درد آمده بود و حسابى دكتر آمد دكتر كه آمد گفت كه اين بايد اماله بشود اين تا اسم اماله شنيد پا شد نشست چى گفتى اين دكتر ترسيد گفت كه آقا گفتم مرا اماله كنيد گفت خوب بياييد اماله‏اش كنيد اتفاقا اماله‏اش هم كردند خوب شد هر وقت دلش درد مى‏كرد مى‏گفت آقاى دكتر را بياوريد اماله‏اش كنيد جدا بعضى اين جورى ديگر آن يارو بده تقصير جمهورى اسلامى است، به جمهورى اسلامى چه اگر راستى اين جور يك قدرى برو بالاتر بگو در زمان اميرالمؤمنين بد بود، تقصير اميرالمؤمنين بود، اطرافيان پيغمبر منافق بودند تقصير پيغمبر بود خوب اين بر مى‏گردد به آنجا كه پيغمبر درست بود صد در صد، اميرالمؤمنين درست بود صد در صد تشكيل حكومت داد بعد از بيست و پنج سال با آن خون جگرها، حضرت امام درست بود درست است اين جمهورى اسلامى صد در صد همان اسلام مقام معظم رهبرى جاى حضرت امام است نقطه ضعف تا حال پيدا نكرديم از ايشان و ديديم كه توانست جا پاى امام «رضوان اللّه‏ تعالى عليه» بگذارد و بالاخره اين جمهورى اسلامى الان هست همه ماها بايد تأييدش بكنيم اگر هم كسان ديگر بدى مى‏كنند هيچ ربطى به جمهورى اسلامى ندارد ما آخوندها، آخوند بد است يا خوب روحانيت بحث روحانيت بحث اين چند وقت ما درباره روحانيت است اگر روحانيت نبود الان تشيع نبود مسلم امّا توى اين آخوندها ميرزا على محمد بهايى هم هست جمله‏اى حضرت امام در درس اخلاق به ما مى‏گفتند جمله خوبى است يك كسى گفت هر چه هست زير سر اين عمامه‏ها است مرحوم شيخ انصارى گفت راست مى‏گويى براى اينكه سيد مرتضى از زير اين عمامه در آمد و ميرزا على محمد بهايى هم از زير عمامه در آمد درست است هر چه هست زير سر اين عمامه‏ها است امّا بايد ما ببينيم اين عمامه كه تا اينجا آمده چى بوده است روحانيت تا اينجا آمده عالى بوده ديگر بله يك آدمهاى نخاله‏اى توى اين آخوندها هميشه بوده و هنوز هم هست خوب اين آدم نخاله چه ربطى به روحانيت دارد حرف عوامانه است يك چيزى از يك آخوند ببينند مى‏گويند اين هم از آخوندها، غلط است اين عوام است اين حرف را مى‏زند حالا ما روى منبر عليه جمهورى اسلامى حرف مى‏زنيم بگوييم چرا بگوييم فلان كس بد كارى كرد، ظلم كرد، فلانى بيخود مصادره كرد، فلانى بيخود حكم نا حق كرد، به جمهورى اسلامى چه؟ آخوند بد نيست، توى آخوند نخاله است از زمان تشكيل روحانيت تا الان چنين بوده است جمهورى اسلامى هم اين است. جمهورى اسلامى يعنى آنكه محورش ولايت فقيه است، آنكه بايد آخوندها آن را بگردانند و غير از آخوند نمى‏داند اين خيلى خوب است، امّا توى گرداننده‏ها نخاله هست، حتى بى دين است، منافق هست، فاسق هست و ما تا اين اندازه كه مى‏توانيم بايد جلويش را بگيريم.

وصلى اللّه‏ على محمد و آل محمد

 

 

[1]- سوره انعام آيه 59.

 


[2]- سوره فصلت آيه 12.

 


[3]- سوره نمل آيه 40.

 


[4]-سوره مريم آيه 96.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group