پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

موضوع درس:

شماره درس: 163

تاريخ درس: ۱۳۸۰/۲/۱۲

متن درس:

اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم. بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

در پيرو عرايض اين چند جلسه شيخ‏الرئيس در آخر اشارات يك جمله‏اى شوق مى‏خواهد اراده مى‏خواهد حركت مى‏خواهد امّانه شوق معمولى نه اراده معمولى و نه حركت معمولى شوقى كه نظير آتش سر تا پاى او را گرفته باشد حركتى كه اراده‏اى كه شبانه روز محرك او باشد و حركتى كه نه دائم باشد با سرعت زياد باشد و به عبارت ديگر بايد شبانه روز براى سير و سلوك در حركت باشد در اراده باشد كه قرآن شريف اين را به سبح طويل اطلاق كرده است در آن دستور العملى كه به پيغمبر اكرم داده شده همان روزهاى اول مى‏فرمايد «ان لك فى النهار سبحا طويلا»[1] يا رسول اللّه‏ شب بيدارى نماز شب توسل راز و نياز با خدا در دل شب تمسك به قرآن و فعاليت در روز نظير يك كره‏اى كه معلق در فضا است اين كره زمين ما چه جور حركت دارد، حركت دائمى حركت‏ها سر سام آور، حركت‏ها منظم، حركت‏ها خستگى‏ناپذير بايد چنين باشيم «ان لك فى النهار سبحا طويلا» شيخ الرئيس تمسك به اين آيه نمى‏كند امّا مضمون آيه را مى‏گويد نمى‏شود انسان به جائى برسد بدون سبح طويل آن هم سير و سلوك رسيدن به خدا يك فرسخ و يك ميليون و يك ميليارد فرسخ نيست اگر ما بخواهيم تشبيه معقول به محسوس بكنيم شما مى‏دانيد كه بعضى از اين ستاره‏ها كه ما مى‏بينيم يك ميليارد سال نورى فاصله با ما دارد و همه اينها تازه آسمان اول است «وزينا السماء الدنيا بمصابيح» يعنى فاصله ما با آسمان اول اين است آسمان دوم تا هفتم، عرش، لوح، قلم، اصلاً نه علم دسترسى به اورا دارد نه خواهد داشت نه مى‏شود به غير خرق عادت در زمان حضرت ولى عصر (عج) مثل اينكه مى‏شود مرحوم مفيد «رضوان اللّه‏ تعالى عليه» د راختصاص يك روايت نقل مى‏كند «يركب و يرقى الاسباب، اسباب السموات السبع و الارضين السبع» اين فاصله‏ها را چه جور بايد طى كرد تا به آسمان اول برسيم به عرش برسيم معناى سير و سلوك يعنى رسيدن به عرش معناى سير و سلوك يعنى لوح و قلم را پشت سر گذاشتن معناى سير و سلوك يعنى رسيدن به آنجا كه خدا بر دل انسان حكومت داشته باشد «قلب المؤمن عرش الرحمن» همان طور كه حركت تا رسيدن به آسمان اول بايد هميشگى باشد بايد نظير سبح طويل تند باشد عالى باشد به قول شيخ الرئيس يك پارچه آتش باشد شوق او اراده او همين طور است اگر بخواهيم راستى به آسمان اول برسيم و نه اينها تخيل باشد قرآن شريف مى‏فرمايد «الذين قالوا ربنا اللّه‏ ثم استقموا تتنزل عليهم الملائكة» همين طور كه ملائكه نازل بر پيغمبرها مى‏شود نازل بر مؤمن مى‏شود در روايات مى‏خوانيم كه همان طور كه ملائكه نازل بر انبياء مى‏شوند با انبياء حرف مى‏زنند براى مؤمن هم به طور الهام وارد مى‏شود آن فهم‏هاى مؤمن يعنى يك روايت داريم مؤمن محدث است، سؤال مى‏كند كه يا رسول اللّه مؤمن ملائكه برايش نازل مى‏شود مثل اينكه ملائكه بر حضرت زهرا عليهاالسلام وارد مى‏شد و محدثه مى‏گفتند فرمودند كه آن جور نه امّا مفهمه است يعنى ملائكه القا مى‏كنند به او ولى اين آيه‏اى كه مى‏خوانم مثل اينكه بالاتر از اينها «انّ الّذين قالوا ربنا اللّه‏ ثم استقموا تتنزّل عليهم الملئكة الاّ تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنّة الّتى كنتم توعدون نحن اوليائكم من الحيوة الدنيا و فى الاخره»[2] رسيدن به اين مقام مجانى با تنبلى رسيدن به اين مقام با نپيمودن راه معلوم است نمى‏شود اين حرف شيخ الرئيس حرف خوبى است انصافا ديگر شيخ الرئيس هم يك جمله دارد كه آن ديگر وامصيبتها است ايشان مى‏فرمايند قبل از اين شوق قبل از اين حركت قبل از اين اراده بايد مصداق «فاخلع نعليك انّك بالواد المقدس طوى» [3]بشود بايد دلبستگى به غير خدا نباشد مى‏خواهد وارد اين وادى مقدس بشود و كسى كه مى‏خواهد وارد اين مقدس بشود بايد هيچ محبتى هيچ وابستگى به غير خدا نباشد و الا اگر باشد نمى‏تواند وارد بشود چه جور حضرت موسى يك وابستگى خطاب شد نمى‏شود. همين طور سير و سلوك ما هم همين است راستى اگر كسى بخواهد وارد بشود اول مقام «انقطاع عن الناس انقطاع الى اللّه‏» مى‏خواهد اين حرف ديگر از آن حرف شيخ الرئيس خيلى مشكل‏تر است اگر شما شنيديد كه مرحوم حاج شيخ مؤسس حوزه علميه قم بارها مى‏فرموده ملا شدن چه مشكل آدم شدن محال است تعجب نكنيد چه مشكل است خدا بشود معلم اخلاق ما اين يك گزينشى حسابى مى‏خواهد همين جورى معلوم است نمى‏شود اين گزينش هم دست خود ما است البته امتحان مى‏شويم امتحان يعنى گزينش اما چه بايد كرد خدا معلم اخلاق ما بشود غير از اين هم چاره‏اى نيست كى مى‏تواند معلم اخلاق ما بشود اين شيخ الرئيس مى‏گويد نه خود اين آيه «فخلع نعليك انك بالواد المقدس طوى» كفشهايت را در بياور بعد وارد شو، شستشوى كن بعد بيا و الا بدون شستشوى دل نمى‏شود و راستى انسان به مقام انقطاع الى اللّه‏ برسد خيلى راز و نياز مى‏خواهد اين همان است كه امام يازدهم مى‏فرمايند كه محال است كسى نماز شب نخواند امّا به مقام سير و سلوك هم برسد بخواهد اهل دل شود بخواهد از آنها بشود معلوم است نمى‏شود «قم الّيل الاّ قليلا نِّصفهُ او نفس منه قليلا اَوزدِ عليه و رتِّلِ القرآن ترتيلاً»[4] الان شما مى‏دانيد درس خواندن خيلى مشكل است ما طلبه‏ها نظير آن قطارى است كه سوار مى‏شويم و مرتب در وسط راه پياده مى‏شوند، پياده مى‏شوند ديگر آخر خط كسى در قطار نيست ماشين خط هم همين است در آخر خط كسى نيست. اين ملا شدنش است اين همه مشكل‏ها اين همه وابستگى‏ها و بالاخره اين همه موانع، نبود اقتضاء هاكى مى‏تواند ملا بشود يك ملائى كه امام زمان پسند باشد فقه و اصول بلد باشيم تفسير بلد باشيم آشنا به روايت اهل بيت باشيم جوابگوى شبهات باشيم امام صادق عليه‏السلام اين جورى شاگرد
مى‏خواهند. اين ملا شدن مشكل است مى‏دانيد كى مى‏شود صاحب جواهر توى جواهر دارد اينكه پسرش مُرد اين پسر عصاى اين آقا بود اين پسر را غسل دادند و گذاشتند توى آن خانه محقر، يك خانه محقرى داشته دو تا اتاق بيشتر نداشته يك اتاق براى مطالعه و كتابها و يك اتاق هم زن و بچه‏اش اين پسر را گذاشتند توى آن كتابخانه، نماز كه تمام شد آمد سر جنازه پسر و جواهر بنويسد خيال نكنيد نمى‏شود و يا خيال نكنيد صاحب جواهر علاقه به فرزندش نداشته است خيال نكنيد صاحب جواهر قسى بوده است خيال نكنيد صاحب جواهر بى تفاوت بوده است شوق شيخ الرئيسى همان كه شيخ الرئيس در آخر اشارات مى‏گويد آن شوق و آن اراده و آن حركت ديگر همه چيز را پوچ مى‏كند جز جواهر نوشتن، نشست درست جواهرش را نوشت بعد هم گفت ثواب اين جواهر هديه به پسرم مى‏شود ملا والا غير از اين نمى‏شود از اين جهت هم مى‏بينيد گفتم مثل قطار آخر خط چيزى باقى نمى‏ماند چرا چون شوقى كه شيخ الرئيس مى‏گويد آن اراده نيست آن حركت نيست مهمتر از اين «فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوى» نيست امّا يك چيز ديگرى كه گريه دارد دق دارد، نيست آن است كه اصلاً نمى‏خواهيم باشد كى مى‏خواهد خودسازى بكند اصلاً خود را يا مريض نمى‏داند يا اگر هم مريض ميداند در سرد رفع اين مرض‏ها اين صفات رذيله نيست دنياطلبى سر تا پاى ما را گرفته است اگر خداى نكرده حسادت، تكبر، خودپسندى، خودخواهى اينها نباشد و نمى‏شود نباشد كسى بگويد من خودخواه نباشم كى مى‏تواند بگويد من خود پسند نيستم كى مى‏تواند بگويد ديگران مقدم بر من ايثار فداكارى كم است مرحوم حاج شيخ را برايش خانه مى‏خريدند مى‏فروخت مى‏داد به طلبه‏ها و بالاخره خانه را به نام پسرش خريدند ديگر هم نشد به اندازه‏اى قرض بالا آورد وقتى مرد خانه را فروختند قرضش را دادند شب هم زن و بچه‏اش شام نداشتند معلوم است اين حوزه درست مى‏كند مثل حوزه قم بركت درست مى‏كند مثل بركت قم مفتى مجانى به كسى چيزى نمى‏دهد مى‏گفت يك عبا آوردندبراى حاج شيخ يك تاجر يزدى از اين عباهاى بدن نما حاج شيخ ديدند خيلى اين عبا بالا است اين با طلبه‏ها نمى‏خورد و عبا را هم نمى‏خواستند رد بكند هديه بود امّا آن زرنگى مومن، زرنگى حاج شيخ به اين آقا گفتند آقا اين چند تا عباى معمولى است گفت شانزده تا عباى معمولى است و يك مقدار هم مى‏خواست مَن من بكند كه من يك عباى شانزده عباى براى شما آوردم فرمودند كه اين را مى‏شود عوضش بكنى با شانزده عبا گفت بله گفت خوب بكن عبا را برد بازار قم و شانزده عبا گرفت آورد جلوى حاج شيخ گذاشت حاج شيخ يكى از اين عباها را داد به اين طلبه يكى به آن طلبه يكى هم خودشان دوش گرفتندبعد رو كردند به او گفتند حالا بهتر نشد شانزده نفر را عبا دار كردى «فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوى» مى‏خواهند نه اينكه نخواهند، مى‏خواهند ما با تسامح مى‏گرزيم همه ما همين جورى مى‏گرزيم شايد مثلاً شماها اين روايت را براى مريدهاتان چند مرتبه خوانديد پيغمبر اكرم پيراهن نداشت نمى‏توانست پيراهن تهيه بكند يك كسى هديه آورد پنج درهم گفت يا رسول اللّه‏ يك پيراهن بخر دادند به اميرالمومنين گفتند برو يك پيراهن بخر رفت و آمد ديدند يك پيراهن پنج درهمى اين خيلى سنگين قيمت است به اميرالمومنين گفتند اين را مى‏شود پس بدهى. در روايت دارد سختشان شد پيغمبر اكرم گفت بيا با هم برويم با هم آمدند درب مغازه گفت اين پيراهن را مى‏شود پس بگيرى گفت بله يك پيراهن خريدند سه درهم همان جا پوشيدند و گفتند به چه خوب آمدند يك دختر بچه‏اى گريه مى‏كرد پولش را گم كرده بود به اين يك درهم دادند گفت كه ديرم شده بردنش درب خانه و سلام كردند به اهل خانه، اهل خانه افتخار كردند اين دختر بچه را آزاد كرد يك كسى گفت يا رسول اللّه‏ ناهار ندارم يك درهم دادند به اين بعد فرمودند به چه پول پر بركتى يك برهنه را پوشاند، يك گرسنه‏اى را سير كرد، يك بنده‏اى را آزاد كرد چقدر شيرين. اين سر مشق است «و لكم فى رسول اللّه‏ اسوة حسنه لمن كان يرجوا للّه‏ و اليوم الاخر» اين «لمن كان يرجوا للّه واليوم الاخر» يعنى سير و سلوك، كى خدا مى‏خواهد، يعنى حكومت خدا بر دل، كى مى‏خواهد كه خدا ـ كه ما نمى‏توانيم ـ درخت رذالت را از دلمان بكند درخت فضيلت به جاى او غرس كند بارور از ميوه او استفاده كنيم كى مى‏خواهد «و لكم فى رسول اللّه‏ اسوة الحسنه» بايد او سرمشق باشد سرمشق همه مهمتر ما طلبه‏ها الان من شما كى مى‏تواند بگويد پيغمبر سر مشق زندگى من و اين حرف شيخ الرئيس را سرسرى نگيريد «فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوى» هنوز هيچ چيزى نشد به موسى با فرضى كه مى‏دانيد موسى اصلش درست بود بعدش هم در خانه فرعون حسابى كار مى‏كرد بعدش لشكر زير زمينى داشت درست كار مى‏كرد هم آمد ده سال زير دست پيغمبر خدا تربيت شد و قرآن مى‏گويد اصلاً از همه اينها گذشته معلمش ما بوديم در مقابل چشم ما تربيت شد همه اينها وقتى مى‏خواهد وارد وادى مقدس بشود خطاب مى‏شود «فالخع نعليك» حالا شايد هم آن هم خدا بوده اينكه فكر اين زن توى بيابان وقت زائيدن، سرما برف هم مى‏باريد امّا بالاخره امتحان است براى همه نمى‏شود نباشد «احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون»[5] ادعا هم نيست يك عبد الذهرائى بوده اين افراد پيرمردها در نجف اين را ديده بودند اين معلم هم نبوده امّا راستى معلم اخلاق بوده خيلى بالا بوده چيز داشته است اين آقا خودش نقل كرده بود به همه بگويم همين است خودش نقل كرده بود كه ظهرى كه آمدم خانه هوا خيلى گرم بود سرداب نداشتيم زن و بچه‏ام زير درخت خرما يك فرش پهن كرده بودند نشسته بودند من هم رفتم لباسم را در آوردم و نشستم و هوا خيلى گرم بود و غوغا كرده بود شروع كردم زمزمه كنم «الهى رضا برضاك صبرا على بلائك لا معبود سواك» و هى صبر براى اينها گفت يك وقت يك كندوى زنبور از آن بالا افتاد پائين توى درخت خرما اينها لانه كرده بود ند يك دفعه افتاد پائين و زنبورها افتادند به جان ما و گزيدند منجر شد به بيمارستان، وسط راه ماشين چپ شد له شدم رفتيم بيمارستان و آمدند و گفتند كه دكتر بيهوشى نيست و له هم هستى پايت شكسته و دستت شكسته و حاضرى همين جورى عملت بكنيم گفت حاضر شدم زير چاقوى جراحى بدون بيهوشى آن وقت مى‏شود گفت «الهى رضا برضاك صبرا على بلاك لا معبود سواك» گفته بود ديدم نمى‏شود ديدم نمى‏شود و امتحان مى‏آيد هر كسى جورى كارى بكنيد، دعا زياد بكنيد خدايا نمى‏شود كه امتحان نشويم خدايا خوب نه متوسط نه رفوزه نشويم توى امتحانها رفوزه نشويم و هر كسى را جورى امتحان مى‏كنند و على كل حال راه مشكل است امّا عالى است اگر نتيجه برسد نتيجه‏اش ديگر حركت از آسمان اول و دوم و سوم كه نيست «فلولا ان الشياطين يحومون على قلوب بنى آدم لنظروا الى ملكوت السموات و الارض» ديگر درك مى‏كند تجلى را درك مى‏كند قيوميت حق را ديگر راستى مى‏يابد خدا را مى‏بيند خدا را مى‏شنود حرفهاى خدا را ديگر موسى مى‏شود و تكلم با خدا امّا مشكل است ولى اگر هم نه، آن وقت ديگر قلب ما مى‏شود چراگاه شياطين ديگر همان است كه عوام مى‏گويند شيطان توى پوستش رفته است خدا نكند شياطين توى پوست ما برود ديگر آن علم چه مى‏شود ديگر اميرالمؤمنين مى‏گويد كار مى‏رسد به اينجا «نظر الشيطان باعينهم و نطق الشيطان با السنتهم» اگر خودسازى نكنيم شيطان با زبان ما صحبت مى‏كند اگر هم خود سازى بكنيم امتحان است مشكل است از هر چه مشكل‏تر همين جا. خدايا به عزت و جلالت خدايا به حق آن كسانى كه رفتند و به جائى رسيدنـد خدايـا ولـو كمرنگش را اين حرفها را ولو كمرنگش را به همه ما عنايت بفرما.

وصلى اللّه‏ على محمد و آل محمد

 

 

 

[1] سوره مزمل، آيه 7.

 


[2] سوره فصلت، آيه 3.

 


[3] سوره طه، آيه 12.

 


[4] ـ سوره مزمل، آيه 4.

 


[5] ـ سوره عنكبوت، آيه 2.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group