پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب


شماره درس: 217

تاريخ درس: ۱۳۸۲/۵/۲۹

متن درس:

اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم. بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

بحث هفته گذشته بحث حساسى بود انصافا بحث مبتلا به بود انصافا و معمولاً ما در مسائل اخلاقى خيلى مو شكاف نيستيم خيلى به آن اهميت نمى‏دهيم اگر هم جاى شك و شبه‏اى برايمان جلو بيايد با انقلت طلبه‏گى او را حل مى‏كنيم و اين هم از مصائب است من بارها به ديگران سفارش كردم به ديگران اهانت نكنيد گناه موجب سقوط است بعد به آنها مى‏گويم اگر گناه مى‏كنيد مواظب باشيد در سرازيرى گناه واقع نشويد گناه عادت نشود ديگر مثل ماشينى كه ترمزش ببرد در سرازيرى جلوى ماشين را گرفتن مشكل است مشكل بعد به آنها مى‏گويم اگر گناه مى‏كنيد و در سرازيرى گناه هم واقع هستيد امّا مواظب باشيد گناه را توجيه نكنيد اين ديگر ذنب لا يغفر مى‏شود اين ديگر دخالت در دين مى‏شود دخالت در اسلام و در فقه مى‏شود اين ديگر موجب مى‏شود خود را گناه كار نداند تا توبه كند و خدا نكند يكى از حالات توجيه گرى در گناه پيدا بكند با انقلت قلت طلبه‏گى گناه را لا گناه بداند محمل درست بكند خيلى خطرناك است و اين سوم براى ما طلبه‏ها زياد است كه يك وقت به شما مى‏گفتم كه آقاى داماد رضوان اللّه‏ تعالى عليه از مرحوم آقاى حائرى رضوان اللّه‏ تعالى عليه نقل مى‏كردند كه ايشان شوخى مى‏كردند و مى‏گفتند كه به طلبه نگوغيبت نكن براى اينكه تفسيق مى‏كند اصرار نكن براى اينكه تكفير مى‏كند اين حرف از مرحوم حاج شيخ گرچه شوخى است امّا چه شوخى است كه نصفش جدى نباشد مرحوم حاج شيخ بزرگ شده در ميان ما طلبه‏ها است توجه به مطالب دارد على كل حال اين بحث هفته گذشته بحث مهمى است و اين بحث زخم زبان زدن به ديگران بحث مهم است مخصوصا اينكه ما همه‏مان ضعف عصب داريم كم پيدا مى‏شود دالان يكى اعصابش سالم باشد خيلى كم پيدا مى‏شود و اين اعصاب ضعيف زود غضب مى‏كند، دادش بلند مى‏شود توى آن داد بلند شدن‏ها كم است ديگر توهين نباشد معمولاً ما طلبه‏ها كه زنمان را نمى‏زنيم اگر همچين طلبه پيدا شود ناطلبه است معلوم است اصلاً مسلمان نيست خودمان را هم نمى‏زنيم اگر اين باشد خوب است امّا توهين مى‏كنيم توى دادها يك دفعه يك جمله توهين به اين خانم‏ها حالا فحش هم نمى‏دهيم مثل برو گمشو و امثال اينها امّا توهين كه دلش بسوزد براى اينكه ما تشفى پيدا بكنيم اين هست و اين هم فرق نمى‏كند تقصير داشته باشد، نداشته باشد ديگر فرق نمى‏كند اينكه ما عصبانى شده باشيم، نشده باشيم ديگر اينها فرق نمى‏كند از همه چيز كه بگذريم فشار قبر دارد گناهش خيلى بالاتر از اينها است براى اينكه روايتش را خواندم روايت زياد هم هست حتى در صدر آن روايت قرب نافله همين جمله آمده است «من اهان وليا فقيدا بارزنى فى المحاربه» و امام صادق عليه‏السلام فرمود مراد از ولى يعنى دوست يعنى شيعيان ما و اين گناه امّا از اين گناه صرف نظر كنيم فشار قبر دارد اين روايت معاذ روايت صحيح السندى است ديگر روايت نبوى است امّا از اهل بيت عليهم السلام روايت شده است كه معاذ مرد پيغمبر فرمودند زمين پر از ملائكه شده است براى تشيع جنازه اين معاذ پيغمبر اكرم شركت كردند در غسلش، در دفنش، و حتى لحد را پيغمبر اكرم پوشاندند امّا هنوز خاك نريخته يا ريخته پيغمبر اكرم فرمودند زير منگنه الهى له شد گفتند يا رسول اللّه‏ آدم خوبى بود فرمود بله امّا بد اخلاق در خانه بود شايد هم بد اخلاقى، من خيال نمى‏كنم معاذ فحش مى‏داده من خيال مى‏كنم محيط خانه را سرد مى‏كرده باد و بق مى‏كرده ديگر نمى‏شود كه بيش از اين كه نسبت به معاذ داد، معاذ كه ملائكه تشيع جنازه‏اش زمين را پر كردند فحش كه نمى‏داده قهر مى‏كرده زير منگنه الهى له شد و اين قهرها، اين باد و بق‏ها اينها توهين عملى است و توجه به اين مطلب هم بايد داشته باشيم يك دفه توهين لفظ است داد مى‏زند سرش العياذ باللّه‏ يك حرفهاى ركيكى مى‏زند يك دفعه عمل است توهين عملى، بى اعتنائى هفته گذشته روايتش را خواندم كه امام صادق در منى منبر رفته بودند در ضمن منبر فرمودند اى شيعيان ما اين قدر دل ما را خون نكنيد يك فضول باشى پا شد گفت يابن رسول اللّه‏ ما كجا دل شما را خون مى‏كنيم ما از شيعيان شما هستيم، ما شما را دوست داريم، ما تابع شما هستيم حضرت عصبانى شدند فرمودند تو براى اينكه دو سه روز قبل كه مى‏آمدى منى يك كسى از شيعيان سر راه ايستاده بود خسته بود به تو گفت من را سوار كن بى اعتنائى كردى سوارش نكردى دل رسول اللّه‏ را خون كردى گاهى توهين عملى است بى اعتنائى به زن يا بعضى اوقات انسان فيس و افاده دارد تكبر دارد چند اصطلاح او را گم كرده است خيال مى‏كند خبرى است لذا بى اعتنا به خانمش است حالا اگر نگويد تو بى‏فرهنگى من با فرهنگ هستم اگر اين حرفها را هم نزند امّا همين با كله بادى كه در قرآن اسمش را مى‏گذارد مترف، كله پر از باد توى مجلس نشسته دارد حرف مى‏زند امّا رويش به كسى است كه او پول دار است يا مريدش است به ديگرى بى اعتنائى مى‏كند نجوا نه آنكه خيلى گناه دارد و اين اتفاق زياد مى‏افتد طرف توجه‏مان به يك طرف است بى توجه به ديگرى براى اينكه به حسابش نمى‏آوريم آدم حسابش نمى‏كنيم مخصوصا اگر يك جمله بگويد اهميتش نمى‏دهيم با يك بى اعتنائى اين توهين عملى است مسلم است پيش اصحاب اگر شما رفتيد توى مسجد موقع نماز جماعت آن امام جماعت حالا ولو امام جماعت را فاسق بدانيد عادل ندانيد و نماز فردا خواندى لااقل همه فقها مى‏گويند اين كار حرام است اگر توهين عملى باشد اگر بى اعتنائى به امام جماعت باشد خيلى‏ها مى‏گويند نماز باطل است نگفته است به امام جماعت تو بد هستى به مريدهايش هم نگفته امام جماعت بد است امّا عملاً وهن براى اين امام جماعت است و اينها زياد است زياد يكى از فضلاى جلسه كه من ايشان هم را هم دوست مى‏دارم آدم فاضل و موقرى است يك نامه مفصلى براى من نوشته از دست شاگردهاى من گله دارد خودش از فضلاى خوب است مى‏گويد يك دهه يكى از فضلاى خوب مقدس عالى منبرها خوب آن طرف رودخانه اين منبر رفته است افراد خوب پاى منبر، مى‏شده استفاده كنى در اين يك دهه اين اسم حضرت امام را كه نياورده است اسم مقام معظم رهبرى هم كه آورده نشده است اصلاً در اين ده روز مثل اينكه انقلابى واقع نشده است زمان طاغوت است دارد اين طور حرف مى‏زند اين توهين به انقلاب نيست فقها مى‏گويند اگر آن امام جماعت فاسق باشد اين توهين هم بكند خودش هم فاسق مى‏شود راستى يك دهه همين شماها بعضى‏هاتان براى خاطر اينكه دل آن بانى را (مرده شور آن بانى را ببرد با آن روضه‏اش) دل اين بانى را بدست بياوريد اصلاً انگار انقلابى نيست نظامى نيست زمان طاغوت است بدتر از زمان طاغوت است كار خودتان را مى‏كنيد اين توهين نيست، توهين چى حضرت امام مى‏گفتند ذنب لا يغفر، توهين به نظام، توهين به حضرت امام، توهين به آن افرادى كه مربوط به نظام است لذا اين فاضل جلسه شايد الان باشد يك نامه مفصلى درد و دل با من بعد خوبش اينجا است يك نامه‏اى هم براى آن آقا نوشته بود اين نامه را هم براى من نوشته بود دو صفحه نامه امّا يك ذره توهين در آن نبود هى مرتب تعريف آن آقا چه منبر خوبى داشتى چه قدر منبرها خوب، چقدر عالى بود، مردم چه قدر استقبال داشتند امّا خوب چرا شما در يك دهه اصلاً نه نظامى بود، نه امامى بود، نه رهبرى، نه جريانى و ما اينها را فكرش را نمى‏كنيم متأسفانه توى اصفهان زياد هم هست و اين توهين‏هاى عملى بدتر از توهين‏هاى قولى است بدتر از كنايه‏ها است كه بعضى‏ها دارند بدتر از تصريح‏ها است كه بعضى‏ها دارند و على كل حال آنكه الان مى‏خواهم بگويم اين نامه فاضل عزيز يادم آمد گفتم آنكه الان مى‏خواهم بگويم به قول مرحوم آيت اللّه‏ آقاى مرعشى مى‏گفتند شترش درب منزل خودمان خوابيده است اين توهين‏هاى توى خانه به زنمان، به بچه هايمان حالا معلوم است شما فحش نمى‏دهيد معلوم است كه شما كتك نمى‏زنيد امّا داد زدن امّا توهين‏ها، زخم زبانها اينها خيلى گناه دارد ما بگذريم از اينكه توهين است و مبارزه با خدا، جنگ با خدا ما بگذريم از اينكه اين تجسم عمل ديروز يك مقدارش را گفتم اين تجسم عمل اين سخن‏هاى چو مار و كژدمت مار و كژدم مى‏شود گيرد دمت چه قدر عالى است چند تا روايت اين جورى چند تا آيه اين جورى اين سخن‏هاى چون مار و كژدمت مار و كژدم مى‏شود گيرد دمت قطع نظر از اينها، از اينها به اين مى‏گويند فشار قبرنگذريد از فشار قبر خيلى مشكل است زير منگنه الهى له شدن خيلى مشكل است و در روايات هم زياد داريم قبر تنگ است تنگ براى خاطر اينكه زندگى را در دنيا براى ديگران تنگ كرده است تنگ بعضى اوقات يك جمله به قول عوام اشكش را در مى‏آورد ديگر مثل مرواريد گريه مى‏كند يك روز، دو روز هر وقت يادش بيايد من روايت را نديدم مرحوم شهيد دوم روايت را در يكى از دستورها نقل مى‏كند انصافا انسان بايد دق بكند مرحوم شهيد مى‏فرمايد گاهى انسان يك كلمه مى‏گويد براى همين كلمه هفتاد سال بايد در زندان، در جهنم راستى بعضى اوقات اين جورى است انسان يك كلمه مى‏گويد به زنش دل زنش مى‏سوزد هفتاد سال زندان در جهنم و همه‏مان داريم مخصوصا گفتم اعصاب سالم كم است در يكى از كلمات يكى از دكترهاى روانشناس مى‏گويد صد و نود و شش مردم خل هستند يعنى ضعف عصب دارند راستى خل هستيم ديگر اين اعصاب ضعيف خيلى ضرر دارد از جمله اين اعصاب ضعيف ما، ما را زبان ول مى‏كند و بد است انصافا بد است يكى از مراجع بزرگ حاح سيد ابراهيم قزوينى است و اين حاج سيد ابراهيم قزوينى خيلى عالم بالائى است گذشته عجيبى هم داشت نجف را رها كرد براى اينكه حوزه كربلا را رونق بدهد اتفاقا رونق هم داد و توانست با وجود مقدسش در كربلا رونقى بدهد آن وقتى كه كربلا بود دختر فتحعلى شاه اين طلاق گرفته بود از شوهرش و ناراحت در ايران بود آمده بود مجاور كربلا شده بود و اين طور كه مى‏گويند زن مؤدبى بوده است، زن عالمى بوده است، زن زيبائى بوده است اين شايد طمع كرد، يك روزى فرستاد پيش سيد ابراهيم كه آقا من دلم مى‏خواهد دست عنايت شما روى سر من باشد مرحوم سيد ابراهيم جواب بهش دادند گفتند من و تو تناسب با هم نداريم هم كفو هم نيستيم من يك طلبه هستم تو دختر شاه هستى اين زن خيال كرد اين قضيه براى اين است كه مى‏گويد من پول ندارم پيغام دوم را داد كه من پول دارم خيلى من تو را اداره مى‏كنم خانه را اداره مى‏كنم حوزه را اداره مى‏كنم ذره‏اى از شما نمى‏خواهم پول مى‏دهم حسابى حالا اينجا مراد است جواب داد به خانم بگو خانم من يك زنى دارم يك عمر با بدبختى طلبه‏گى، با مضيقه‏ها با من ساخته است و من حالا بخواهم هوو سر اين بياورم اين وفا، اسلام اقتضا نمى‏كند آن وقتى كه با من ساخته است من يك طلبه معمولى بودم و حالا كه ديگر در آخر كار است وفاى اسلام اقتضا نمى‏كند اينها سرمشق زندگى ما بايد باشد راستى اينها بايد سرمشق باشند اين چى مى‏گويد حاج سيد ابراهيم معمولاً خانواده‏هاى ما توى خانه خيلى سختى كشيدند، خيلى سختى مى‏كشند وضعشان خيلى بد بوده است وضعشان خيلى بد است بعضى از اقوام بعضى از همسايه‏ها خرج و مخارج يك روزش خرج و مخارج سال شما است اينها را مى‏بينيد حالا قلنبه سلنبه هم داشته باشد قلنبه سلنبه‏هاى شما، زخم زبانها، داد زدن‏ها، فرياد كردن‏ها، اينكه نمى‏شود به قول عوام يا زر يا زور يا زارى، زر كه نيست زارى هم كه نيست زورش باشد! ظهر مى‏رود خانه غذا نيست يا يك ساعت طول مى‏كشد چه مصيبتها مى‏شود اينها همه توهين است اينها همه فشار قبر دارد اينها همه تقصير داشته باشد يا نه مار و مور و عقرب مى‏شود و به جان ما مى‏افتد. توجيه نكنيد بعضى اوقات، تو طلبه‏ها هم هست توى عوام مردم زياد است كه گربه را دم حجله بايد كشت اين روان شناس‏ها مى‏گويند اگر مى‏خواهى جامعه را بشناسى برو توى جامعه مثالهاى مردم را ببين چيست مثالهاى جامعه اين آئينه فكر جامعه است حالا گربه را دم حجله بايد كشت همان شب اول و دوم حسابى بايد تشر خودمان را بزنيم بايد مردانگى خودمان را بزنيم بعضى اوقات هم حالا پير شده است پايش لب گور است امّا تشر بايد بزند براى چى مى‏گويد آخر نمى‏شود كه زن سوار گردن انسان بشود نه بابا شيطان سوار گردن انسان مى‏شود به اينجاها مى‏رسد و داريم همه‏مان گناهش بزرگ است، بزرگ، و مخصوصا بسيارى از اين زنها كه مظلوم واقع مى‏شوند اينها پناهى ندارد يعنى برود به پدرش بگويد بدتر مى‏شود به مردم بگويد بدتر مى‏شود همين فقط اين طور مى‏شود كه ابهت ما از دلش مى‏رود يكى از بزرگان درجاتشان عالى است عالى‏تر باشد يكى از شاگردها توى درسش بوده همسايه بوده مى‏گفت زن من، من را هم به استخاره كردن قبول ندارد وقتى مى‏خواهد استخاره بكند مى‏رود پيش اين آقا به اين آقا مى‏گويد استخاره برايش مى‏كند نبايد اين جورها باشد كه ما را به استخاره كردن هم قبول ندارد نبايد اين جور باشد از كجا پيدا مى‏شود و هست حالا ممكن است در ميان شماها نباشد ولى اين داد زدنها اين توهين‏ها اينها است و «اياك و ظلم من لا يجد ناصرا الا اللّه‏» اين روايت، روايت عجيبى است براى خاطر اينكه در روايات مى‏خوانيم كه موسى ابن جعفر عليه‏السلام مى‏فرمايد پدرم دم مرگ امام صادق عليه‏السلاممى‏فرمايد كه پدرم دم مرگ امام باقر عليه‏السلام مى‏فرمايد پدرم دم مرگ از وصايا و امام سجاد مى‏فرمايد پدرم دم مرگ در آن وقتى كه مى‏خواست خداحافظى كند و برود قتلگاه آمد، امام سجاد مى‏فرمايد حال من خيلى بد بود سر من را به دامن گرفت چشم هايم را باز كردم و ديدم پدرم مهياى رفتن به ميدان است آن وقت پدرم اين جمله را گفتند «اياك و ظلم من لا يجد ناصرا الا اللّه‏» بترس از ظلم كردن به كسى كه پناهى ندارد جز خدا. اين پناه ندارد اين جورى است كه اگر بخواهد حرف را به ديگرى بزند آبروى خودش مى‏رود آبروى شوهرش مى‏رود و راضى نيست، فقط بايد توى دلش باشد به احدى نمى‏تواند بگويد و بالاخره بحث ما اين است كه توهين هر چه باشد، به هر كه باشد مثلاً در فقه ما ببينيم مسلم است اينها پيش اصحاب و متعرض هم شده‏اند كه اسير را مى‏گيرند يك تلطف يك مهربانى حق اهانت به اسير ندارى كافر است دشمن است رهايش بكنى تو را مى‏كشد امّا بگيرش زندانش بكن امّا توهين بهش نكن راجع به اعدام همه فقه‏ها در كتاب ديات در كتاب قصاص فتوا مى‏دهند كه محكوم به اعدام، اعدامش كنيد امّا حالا بخواهيد توهين بهش كنيد مى‏گويند نه نمى‏شود توهين نمى‏شود كرد و اين توهين اثر وضعى دارد اين توهين گناهش بزرگ است و اين توهين فشار قبر داردو اين توهين اين جورى است كه اتفاقا يكى از چيزهائى كه به تجربه اثبات شده اينكه توهين يكى از آثار وضعيش اين است كه به سر خود انسان مى‏آيد توهين بهش مى‏كنند اين به تجربه اثبات شده دو چيز در باب توهين مسلم است كه به تجربه اثبات شده روايت هم رويش داريم يكى توهين به بزرگان به مراجع به روحانيت به افراد سرشناس توهين كردن به اينها مخصوصا به استاد توهين به استاد انسان را جوان مرگ مى‏كند شايد من الان بتوانم هفت هشت تا از بزرگان را كه اينها جوان مرگ شده‏اند براى اينكه توهين به استاد كردند جسارت به استاد كردند الان مى‏توانم برايتان بگويم هم دانشگاهى و هم در ما روحانيت و متأسفانه در ميان ما طلبه‏ها توهين به بزرگان زياد ديده مى‏شود و چيزى كه الان به شما بگويم گاهى مى‏خواهد مرجع خودش را بلند بكند ديگر مراجع را زمين مى‏زند و اين خيلى مصيبت است، تعريف از مرجع خودت بكن چرا مراجع ديگر رازمين بزنى و اين زياد ديده مى‏شود در ميان طلبه‏ها كه مى‏خواهد تبليغ بكند از آقاشان ديگر آقايان را زير سوال مى‏برد من يك وقتى زمان طاغوت كه انقلاب هنوز پيروز نشده بود توى درسهاى اخلاق قم به طلبه‏ها سفارش مى‏كردم مى‏گفتم كه شما مريد حضرت امام هستيد خيلى خوب از ايشان تعريف كنيد، دروغ نه واقعيتها را بگوئيدامّا حق نداريد ديگران را خراب كنيد فايده‏اى هم ندارد او كه بلند نمى‏شود، ديگرى زمين مى‏خورد امّا اگر تعريف او را بكنيد كارى به ديگرى هم نداشته باشيد مراد خودتان آقاى خودتان را بلند كرديد و اينكه اما توهين به بزرگان بكنيد از اثر وضعيش اين است كه انسان جوان مرگ مى‏شود وگرنه علم او ديگر مفيد براى او نيست يك دفعه خداى نكرده علم او مى‏بردش او را در ظلم بسيار من ديدم كه اين طلبه هائى كه زبانشان ول است نمى‏توانند توى طلبه‏گى بمانند مى‏رفتند بيرون و بدبخت هم مى‏شوند من بسيار ديدم طلبه هائى كه زبانشان ول است اينها ناگهان يك اشكال ناموسى پيدا مى‏كنند آبرويشان مى‏رود چه رفتنى آبروى طائفه مى‏رود چه رفتنى ضرر به روحانيت مى‏خورد اين به تجربه اثبات شده است آتش را مى‏افروزد ديگران هم مى‏سوزند دودش توى چشم همه مى‏رود لذا توهين به ديگران اين بدبختى را دارد مخصوصا اساتيد، مخصوصا مراجع، بزرگان، سرشناسان و من تقاضا دارم راجع به بزرگان زبان ول نباشيم خيلى خطر دارد و متأسفانه در ميان ما طلبه‏ها زياد است يكى هم راجع به خانه‏مان مؤدب باشيم در خانه اگر شما بخواهيد خانه سالم باشد بايد سالم باشيد اگر بخواهيد در خانه دررفاه باشيد بايد قهر و قر و لند، زخم زبان و نق نق و اينها در خانه نباشد او مى‏خواهد تقصير داشته باشد مى‏خواهد نداشته باشد اين شماها هستيد كه بايد خانه را بسازيد بايد خانه را گرم كنيد و على كل حال وقتى كه برويم توى روايتها برويم توى تجربه‏ها برويم توى سير و سلوكى‏ها يكى از بزرگان گفته بود كه من مى‏رفتم نماز، نمازم دير شده بود ديدم بچه‏ها با يك گنجشك دارند بازى مى‏كنند دارند زجرش مى‏دهند من هيچ چيزى نگفتم و رد شدم شب نماز شب هم تعطيل شد فردا شبم نماز شبم رفت هر چه فكر مى‏كردم چه جور شده است عالم غيب به من گفت كه يك بچه گنجشك پيش خدا از دست تو شكايت كرده است حال قبض مى‏گويد حالا چه بكنم داد و فرياد، گريه، زارى، توبه، و بالاخره بعد از مدتها خيال نكنيد در دنيا هم همين است هفتاد گناه از ديگران آمرزيده مى‏شود قبل از آن كه يك گناه از ما آمرزيده شود به اين زوديها كه حال قبض از بين نمى‏رود يك جور مى‏شود كه اصلاً حال قبض از بين نمى‏رود مرحوم آيت اللّه‏ حاج آقا رحيم ارباب فرموده بودند هم حجره‏اى داشتم توى همين مدرسه صدر همسايه اين موشها اذيتش مى‏كردند يك موش آمده بود در مقابل كتابها اين كلاهش را گذاشته بود روى اين موش، اين موش داد و بى داد وير، وير تا اين كه يك گربه پيدا كرد و موش را داد به گربه معلوم است اين گربه خيلى ظالم است يك جورها موش مى‏خورد حالا اينجا مرادم است مرحوم حاج آقا رحيم گفته بودند اين آقا گفت در مدت عمرم ديگر نتوانستم نماز شب بخوانم نشد كه نشد كه نشد راستى نمى‏شود يك وقت حالا اين بچه گنجشك همين بى اعتنائى شد رد شد، بعد مى‏گويد كه چه بكنم اتفاقا جبران شد معلوم مى‏شود آدم خوبى است مى‏گويد توى صحرا برخورد كردم با يك بچه گنجشك افتاده بود زمين مار مى‏خواست بخوردش رفتم اين را برداشتم نوازش تا گذاشتم توى آشيانه‏اش همان شب نماز شب خواندم و بعد هم خوب شدم و بعد هم به من گفتند كه اين بچه گنجشك از دست تو پيش خدا تشكر كرد خدا رحمت كند مرحوم آقاى اراكى يك دفعه راجع به قضيه‏اى به طلبه‏ها مى‏گفت اى طلبه‏ها هفتاد نفر كشته شد سوزانده شد براى خاطر اينكه يك لاابالى يك خروسى را بال و پرش را كند و آنها ساكت بودند يك دفعه آتش مى‏سوزد عالم را مى‏سوزاند آقاى اراكى مى‏گفت كه من از اين خروس كه بدتر نيستم نظام ما حضرت امام، مقام معظم رهبرى اين جريان از يك گنجشك كه ديگر بدتر نيست كه شما اين طور باهاش مى‏كنيد يك دفعه پدر همه در مى‏آيد يك دفعه امريكا مسلط بر سر همه‏مان مى‏شود نكنيد توهين پدرتان در مى‏آيد خيال نكنيد خدا همين طور مى‏گذرد همين آقاى اراكى داد مى‏زد مى‏گفت خدا دير گير است امّا سخت گير است خدا رحمتش كند نماز جمعه‏هاى خوبى مى‏خواند. خدايا به عزت و جلالت قسمت مى‏دهيم حال توجه به اين گونه مطالب به ما به جامعه ما به نسل جوان ما مخصوصا به نسل جوان طلبه ما عنايت بفرما.

و صلّى اللّه‏ على محمد و آل محمد.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group