شماره درس: 224
تاريخ درس: ۱۳۸۲/۷/۳۰
متن درس:
اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم. بسم اللّه الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.
ماه مبارك رمضان ماه عزيزى است وپروردگار عالم ثواب مىدهد حتى براى نفسهاى ما، در خواب ما، در استراحت ما براى اينكه يك حالت توجهى براى ما پيدا بشود الان در فقه مىگفتم كه اين قانون تصامح در ادله سنن يك معنايش همين كه ثواب مىدهند برا اينكه مردم رغبت به مستحبات پيدا كنند در اينجا همين است كه در ماه مبارك رمضان هر كسى يك آيه قرآن بخواند پروردگار عالم ثواب يك ختم قرآن به او مىدهد معناى اين چى اگر كسى روزه بگيرد نفسهايش را خدا حسنه عنايت مىكند و يك حسنه هزار حسنه است يك نماز شب هزار نماز شب است اين معنايش همين است كه ما بايد اين ماه مبارك رمضان را يك توجه خاصى به او داشته باشيم كه در روايات هم دارد ماه رمضان تمام بشود كسى آمرزيده نشود شقىترين افراد است كه در روايات داريم اين اگر فايده ندارد اين ديگر قابل هدايت نيست و اين توجه ما به اين ماه مبارك رمضان اينكه مهمان خدا هستيم اينكه وقت افطار يم دعاى مستجاب داريم و اينكه پروردگار عالم نظر خاصى در ماه مبارك رمضان به همه دارد اين لازم است اين واجب است و اسن روايت مصداق كاملش همين ماه مبارك رمضان است كه پيغمبر اكرم مىفرمايند «على ان ايام دهركم نفخات على فتعرضوا لها» اين نسيمهاى رحمت مىوزد مواظب باشيد خود را در معرض اين نسيمها قرار دهيد حيف است كه ماه مبارك رمضان بيايد ما هم سى تا روزه بگيريم نماز جماعت امام جماعت هم باشيم سى تا منبر هم برويم اما به قول روايت ما آخر ماه مبارك رمضان مثل اول كه آنجا دارد مثل الاغ كه در آسياب دور خودش گرديده شب كه شد هيچ جا اصلاً راه نرفته است و بسيارى چنينهستند كه ماه مبارك رمضان مىآيد روزه را گرفتند و روزه صحيح هم گرفتند نماز جماعت خواندند امام جماعت بوده ثواب هم گرفته است صحيح هم بوده است اما حركت، كمال اصلاً نبوده است يك ذره جلو رفته باشد يك مو جلو رفته باشد نرفته است و اين جلو رفتن ولو يك قدم خوب اين توجه مىخواهد توجه توجه توجه استاد بزرگوار ما استاد علامه طباطبايى اين جمله را مرتب مىگفتند تا از دنيا رفتند توجه توجه توجه در روزه هايمان راستى بتوانيم كه علاوه بر روزه فقهى روزه اخلاقى بگيريم زبان ما، گوش ما، چشم ما، اعضاء و جوارح ما روزه باشند مشل است خيلى روزه فقهى آنچه فقها در رسالهها نوشتهاند من پرهيز بكنم اين آسان است چيزى نيست اما روزه اخلاقى اين هم به شما بگويم روايات صحيح السند داريم اينكه دروغ، تهمت، غيبت روزه را باطل مىكند فقها حملش كردند بع اينكه باطل مىكند مثل كذب به خدا و رسول نيست كه قضا داشته باشد كفاره داشته باشد يعنى بى محتوى مىكند يعنى مقبوا درگاه خدا نمىكند تعبيرش كردهاند اين جور معنا كردهاند اما ما بايد توجه به اين روايات داشته باشيم ديگر مثلاً اين روايت را نمىدانم چگونه مثلاً آدم معنا بكند پيغمبر اكرم فرمودند همه روزه بگيرند موقع افطار همه بيايند از من اجازه بگيرند همه روزه گرفتند يك مردى آمد گفت كه خودم روزه دو تا دخترهايم هم روزه اجازه بدهيد كه آنها هم افطار كنند گفت تو خودت روزه هستى آنها روزه نيستند گفت تا رسول اللّه اينها حرف شنو هستند متدين هستند حرف شما را مىشنوند چشم بصيرت به ايشان دادند فرمودند برو به اينها بگو استفراغ كنيد دو تا قطعه گوشت از دهانشان افتاد بيرون گفت يا رسول اللّه گوشت نخورده بودند سحريشان افطار قبليشان گوشت نبوده فرمودند مگر قرآن نخواندى «لا يغطب بعضكم بعضا ايحب احدكم ان يأكل لحم اخيه ميتا فكرهتموه»[1] اينها غيبت كردند چون غيبت كردند واقعا گوشت مرده خوردهاند يكدفعه انسان گوشت حسابى مىخورد يك دفعه هم ميته مىخورد آن هم ميته انسان اين روايت را شيعه و سنى هر دو نقل كردهاند كه يك كسى آمد خدمت پيغمبر اكرم يك خانمى مسئله پرسيد. خانم رفت اين قدش كوتاه بود عايشه مىخواست به پيغمبر بنازد من قدم بلند است من زيبا هستم آن وقت با دست اشاره كرد يا رسول اللّه قدش كوتاه است همين مقدار پيغمبر غضب كردند و فرمودند عايشه چرا غيبت كردى بعد هم فرمودند عايشه استفراغ كن يك مقدارى گوشت از دهانش افتاد بيرون كه عالم كشف ديگر گفت يا رسول اللّه گوشت نخورده بودم فرمودند الان گوشت مرده خوردى «لا يغطب بعضك بعضا ايحب احدكم ان يأكل لحم اخيه ميتا فكرهتموه» اين روايتهاى صحيح سند را نبايد از آن بگذريم روايت زياد داريم اينكه اگر روزه اخلاقى نباشد روزه باطل است حالا بگوييد يعنى باطل در عالم ملكوت نه در فقه در فقه همان كه فقها در رساله گفتهاند اما معلوم است آدم روزه اخلاقى ناشته باشد يك مو نمىتواند حركت بكند ولى بالاتر از اينها مىخواهند جدى مىخواهند ديگر ما اين روايت كه از در بالاتر است اين روايت راستى از در بالاتر است آمد خدمت امام صادق عليهالسلام، امام صادق عليهالسلامبرايش يك روايت خواندند اين خيلى شاد شد گفت ياابن رسول اللّه درٌ حضرت به ريشش خنديدند يك تبسم مسخرهآميز كردند فرمودند كه«هل الدر الاّ الحجر» روايت من را به يك در تشبيه مىكن در كه يك سنگ بيشتر نيست يك سنگ كمياب قيمت پيدا كرده است در است در روايات ما زياد داريم اينكه اگر عبادت حضور قلب نداشته باشد باطل است به سر صاحبش مىزنند اينها چه معناى دارد حضور قلب چى اين در روزه در نماز هم كم پيدا مىشود كه انسان در وقتى كه روزه است دل فقط با خدا باشد به اين مىگويند حضور قلب و اين روزه قلبى كه بزرگان مىگويند توجه در محضر خدا و ادب حضور مراعات بشود در روايات داريم نماز گاهى يك عشرش بول است گاهى ربعش قبول است گاهى نصفش قبول است گاهى همه آن قبول است تا ببينيم چقدر حضور قلب دارد و كم پيدا مىشود شايد در ميان شما كه از خوبان هستيد دو ركعت نماز با حضور قلب هنوز در طول عمرتان نخوانده باشيد كه وقتى مىگويد اللّه اكبر تا وقتى مىگويد السلام عليكم و الرحمة اللّه و البركاته هيچ خطورى نباشد هيچ چيزى در دل نباشد جز خدا و همه عبادات هم اتفاقا براى همين است اگر روزه است براى اين است اگر نماز است براى آن است اگر اجتناب از گناه است براى اين اول سور طه مىگويد«انا اللّه لا اله ال انا فاعبدونى و اقم الصلوة» براى چه «لذكرى» اين «لذكرى» يعنى چه اگر گفتند نماز بخوان اگر گفتند روزه بگير اگر گفتند عبادت كن اگر گفتند عبادت خدا كن و عبادت شيطان نكن گناه نكن و همه همه براى اين است كه برسى به يك جا كه بيابى خود را در محضر خدا و ادب حضور را مراعات كنى و اين خيلى چيز خوبى است ماه مبارك رمضان براى همين است كه ما برسيم به يك جاى كه اقلاً روزهمان گاهى روزه قلبى باشد روزه توجهى روزه قلبى خوب اين روزه صحيح بايد بشود ميگويم روزه فقهى روزه اخلاقى بايد باشد يعنى صفات رذيله مان كار نكند اصلا و ابدا روزه قلبيمان هم بايد باشد حتما دعاى مستجاب دارد ديگر مستجاب الدعوه است حتما مستجاب الدعوه است ديگر موقع افطار هرچه بگويد خطاب مىشود لبيك وما هم خودمان هم پامنبرىها را بايد بكشانيم به طور غير مستقيم بكشانيم كجا؟ رو به خدا اقلاً ماه مبارك رمضان كه تمام مىشود خودمان، پامنبرىها، مسجدىها يك قدم جلو آمده باشند جلو كجا رو به خدا و ماه مبارك رمضان براى همين است تقاضا دارم از شما به اين نكته كه گفتم توجه كنيد حالا اگر سومى نه ديگر دومى آرى ديگر معنا ندارد يك طلبه دروغ بگويد غيبت كند نه در ماه مبارك رمضان در غير ماه مبارك رمضان اين مطلب تا ان شاء اللّه در وقت افطار در سحرها محيا بشويد براى شبهاى قدر در شبهاى قدر ديگر ان شاء اللّه براى خودتان براى ديگران مقدارت خوبى تهيه كنيد حرف دومى كه بايد به شما عرض كنم اين است كه در دعاهاتان خيلى مواظب باشيد بعضى اوقات يك گرفتارى آدم را مشغول مىكند تا آخر ماه مبارك رمضان و همه دعاها براى اين گرفتارى كه خود دنيا هيچ ارزش ندارد پيش خدا پيش ائمه طاهرين عليهمالسلام وما مىلوليم در اين مشكل تا آخر رمضان و همه چيز فراموش مىشود زياد هستند اين طور زياد نمىگويم دعا براى قرضش نكن دعا براى فقرش نكن دعا براى زنش نكن مىگويم چرا بلوليد در اين اين گرفتارى زمين گيرش بكند تا آخر اين غلط خيلى غلط است يك روايت از امام حسين عليهالسلام مثل خود امام حسين عليهالسلام خيلى لطافت دارد معمولاً روايات امام حسين خيلى لطافت دارد مىفرمايند«ان الدنيا وما فيها عند اولياء اللّه ليس الاّ كذل» دنيا و آنچه در دنيا است پيش اولياء خدا نيست مگر به اندازه سايه، سايه چقدر ارزش دارد بعضى روايات دارد كفى ذل سايه سايه خود سايه چقدر ارزش دارد آن روايتى كه خدا مىگويد به اندازه يك بال مگس دنيا پيش من ارزش ندارد خوب ما دنيوى هستيم بايد از خدا بخواهيم حتى نمك آشمان را اما بايد زمين گير نباشيم در دعا اصلها را كم كم اينها را مىخواهد خيلى انسان برسد به يك جا كه اصلاً نگويد خدا براى چه همين خدا، خدا، خدا اين دعاى سحر اين جورى است اين دعاى سحر خيلى دعاى خوبى است وبزرگان براى اين دعا خيلى شرح نوشتهاند حرف هم خيلى دارد اين دعا خيلى خيلى بالا است پنج دقيقه هم بيشتر طول نمىكشد اين دعا مراب مىگويد خدايا از تو سؤال مىكنم تو را قسم مىدهم به نورت به بهائت يعنى چهارده معصوم تا آخر حالا چه مىخواهم نمىگويد تا آخر دعا ندارد خدايا آخرت به من بده دنيا به من بده خير دنيا و آخرت به من بده هيچى هيچى ندارد اين به ما ياد مىدهد كه زمين گير نكند يك حاجت بعضى اوقات اين جور مىشود آن حاجت ما را زمين گير مىكند بعد هم ما را بى دين مىكند يعنى حاجتمان برآورده نمى شود تقدير الهى اين است كه اسن حاجت برآورده نمىشود تقدير الهى اين است كه اين حاجت بر آورده نشود بعد مأيوس از رحمت خدا مىشود گناهش در سر حد كفر است مىگويد كه ما يك ماه رمضان گفتيم خدا خانه ندارم خانه به من بده خدا نمىشود يك خانه به من بدهد اين اولش است بعد هم يك مقدار بيشتر در عدالت خدا شك مىكند و ديگر زمين مىخورد چه زمين خوردنى ولى اگر پا بند نشد ديگر جلو مىرود حتى دعاهاى مهم مهم براى آمرزش گناهان عاقبت بخيرى فرج براى امام زمان تقويت براى اسلام اينها همه خوب است بايد باشد اما آنكه الان به شما بگويم اينكه اين حرف خواجه حافظ شيرازى است
تو بندگى چو گدايان به شرط مزد مكن كه خواجه خود روش بنده پرورى داند
اين راستى هضمش بكنيم ديگر راستى اين ماه مبارك رمضان كم كم گاهى دانستنيهاى خوب همه شما مىدانيد همه مىدانيد خدا عادل است خدا قادر است خدا جواد است همه ما مىدانيم اما بيايم ديگر بيابيم خدا قادر است عالم است حكيم است جواد است وقتى يافتيم مقام رضا مقام تسليم يعنى همين ديگر چرا نيست براى اينكه اگر خدا مثلاً خانه بخواهد به من بدهد مىدانم خدا عالم است مىدانم خدا حكيم است به حال من قادر به دادن اين خانه است جواد است پس مىفهمد يك مصلحتى هست كه نشده است اما دانستن با فهميدن با يابيدن خيلى فرق دارد عبادت براى همين است كه ما بيابيم دانستنىهاى ما يابيدنىها بشود ما در ماه مبارك رمضان دانستنىهاى ما يابيدنى بشود نه خيال كنيد نمىشود مىشود آقا توجه مىخواهد خلوص مىخواهد دعا مىخواهد راز و نياز با خدا مىخواهد توجه به اول افطار و سحر مىخواهد مىده ديك حرف همين قرآن اين سر و كار داشتن با قرآن اين انس با قرآن گفتم كه در ماه مبارك رمضان يك آيه ثواب ختم قرآن مىدهد براى اينكه ما انس با قرآن پيدا كنيم قرآن نور است دل ما را منور مىكند فهم ما را منور مىكند شعور ما را منور مىكند عقل ما را منور مىكند كار و زنگى ما را منور مىكند قبر و بهشت ما را منور مىكند «قد جائكم من اللّه نور» و سر و كار داشتن با قرآن خيلى خوب است با قرآن سر و كار داشته باشيد كمش خيلى مىشود قطره ناگهان دريا مىشود مثلاً شما اگر پنج دقيقه غير ماه رمضان پنج دقيقه صبح پنج دقيقه عصر قرآن بخوانيد در سال سه چهار دور ختم قرآن كرديد با همين پنج دقيقه و يك حزب قرآن چهار روز يك جزء قرآن چهار تا سى تا صد و بيست روز يك خنم قرآن و اين بى انصافى است انسان اينقدر با قرآن سر و كار نداشته باشد و من تقاضا دارم در ماه مبارك رمضان انس با قرآن خيلى باشد بال بزرگان روى اين انس با قرآن انس با ولايت و نماز اول وقت خيلى اهميت مىدهند نماز اول وقت چه ظهر چه عصر و چه مغرب و عشا مخصوصا صبح و اين خواندن قرآن سرو كار داشتن با ثقلين سر و كار داشتن با ولايت انسان را مىكشاند به خيلى از جاها و ماه مبارك رمضان به قول روايات بهار قرآن است و به اين قرآن خيلى اهميت بدهيد بله دوش به دوش قرآن اهميت به ولايت «انى تاركم فيكم ثقلين» كه شايد هزار جا پيغمبر اين روايت را در هر فرصتى خوادهاند و از نظر شيعه و سنى روايت متواتر است پانصد و چهار سند دارد حتى دم مرگ آمدند مسجد خواندند بنويسيد نگذاشتند قرآن ولايت، ولايت قرآن بله مراتب دارد يك مرتبه خواندن قرآن همين نور است خيلى استفاده دارد تفسير قرآن ما طلبهها كوتاه آمديم كوتاه مىآييم ما بايد اين جور باشيم كه هر آيه به ما مىدهند بتوانيم خوب معنا كنيم برداشت از قرآن حتى لازم نيست مفسر گفته باشد خودمان برداشت كم كم از قرآن داشته باشيم تا برسد به عمل به قرآن و ما طلبهها بايد قرآن بخوانيم خيلى مروج قرآن هستيم ديگر و از نور قرآن استفاده كنيم ما طلبهها بايد ترجمه قرآن بدانيم ما طلبهها بايد تفسير قرآن بدانيم ما طلبهها بايد برداشت از قرآن داشته باشيم ما طلبهها بايد عمل به قرآن بكنيم البته دوش به دوش امام زمان مخصوصا ما طلبهها كه جيره خوار امام زمان هستيم اين زيارت جامعه خيلى زيارت خوبى است تمام اسرار شيعه در اين زيارت است و به قول امام مضمونش دليل بر صحت سند در حالى كه سند هم خوب است اما مضمون خيلى بالا است اتفاقا هيچ كس نمىتواند مثل قرآن كه مبارزه به مثل مىكند ما هم راجع به اين زيارت حضرت امام مبارزه به مثل مىكردند گفتند احدى نمىتواند مثل اين زيارت بياورد خيلى خوب است علامه مجلسى در ذات المعاد مىفرمايد «اصح سند و دلاله» آنوقت مىگويد براى خاطر اينكه پدرش تشرفى پيدا كره و در تشرف آقا فرمودند «هذا نعم الزياره» كه در سامرا بوده مجلسى اول رو كرده به قبر مطهر امام هادى عليهالسلام گفته مال جدتان است حضرت فرمودند آرى و راستى خوب زيارتى است و به شما بگويم بدون تقوا نمىشود كسى به جاى برسد نرسيده و نمىرسد اگر هم برسد ظلمت است «العلم حجاب الاكبر» همين است كه راستى اگر يك كسى در اصطلاحات مجتهد بشود اما در تقوى مانده باشد به غير سياهى هيچ ندارد به غير حجاب هيچ ندارد همان است كه در آن انقلت قلتها مىلولد تا بميرد نمىشود بدون تقوا ما طلبهها دو چيز بايد داشته باشيم يكى درس بخوانيم كه جايش خالى است خوب تقوا داشته باشيم كه از آن اولى مهمتر است و اگر اين دو تا بال نباشد كسى به جاى نمىرسد استاد بزرگوار ما آقاى بروجردى خيلى علاقه به شيخ طوسى داشتند آنوقت بعضى اوقات كه مىخواستند شيخ طوسى را رد كنند مىفرمودند كه اين شيخ طوسى به اندازهاى كتاب نوشته است كه اگر عمرشان را تقسيم بر كتابها بكنيم به اين مسايل يك دقيقه مىرسد آنوقت مىفرمودند ايشان علاوه بر اينكه عالم بودند عابد بود مىفرمودند اين مصباح المتهجد را كه نوشتند مصبح المتهجد مثل مفاتيح است از آنجا سر چشمه گرفته است مىفرمودند اين مصباح المتهجد را كه نوشتند گفتند كه نمىشود كه مردم عمل كنند من عمل نكنم اين كه نمىشود عالم بى عمل يك دوره خودشان عمل كردند بعد هم فرمودند «انذر عشيرتك الاقربين» مىگويند زن و بچهات يك دوره هم وا داشتند خانواده عمل كردند آنوقت اجازه نشر دادند در ميان ما طلبهها اين جورى است تقيد به مستحباتشان خيلى بالا تقيد به نماز شبشان تقيد به نماز اول وقتشان از اينها مهمتر تقيد به زبانشان راستى كنترل شده اعضاء و جوارح كنترل شده و ماه مبارك رمضان براى همين است زمينه درست بشود براى تحصيل ما زمينه درست بشود براى تقواى ما قرآن شريف هم مىفرمايد«كتب عليكم الصام كما كتب على الذين من قبلكم لعلكم تتقون» حس پرهيزكارى ماه مبارك رمضان تقوا به انسان مىدهد از شما تقاضا دارم به اين ماه رمضان اهميت بدهيد خيلى به ياد اسلام عزيز هم خيلى باشيد اسلام در مخاطره عجيبى است مخصوصا تشيع و به ياد اينها باشيد به ياد اسلام به ياد امام زمان (عج) و فرج براى امام زمان (عج) و على كل حال آنچه گفتم تقاضا دارم به اندازهاى كه ممكن است بهآن عمل كنيد از همه شما التماس دعا دارم مه هم با عدم قابليت دعايتان مىكنيم ان شاءاللّه
و صلّى اللّه على محمد و آل محمد.
[1] ـ سوره حجرات، آيه 12.