پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب


شماره درس: 3

تاريخ درس: ۱۳۹۱/۵/۲

متن درس:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصلاة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علي آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.

 

بحث اين دو روز ما دربارۀ يک کلمۀ مقدسي بود. نه فقط پيش تشيع يا پيش مسلمانان، بلکه در نزد انسانها؛ و آن کلمۀ مقدس، ادب بود.

ادب کلمۀ مقدسي است و آن کسي که دارد، بايد بداند که فضيلت مقدسي دارد و شکر آن را بکند. بداند شخصيتها مرهون ادب است. بداند آدم بي ادب شخصيت ندارد. بداند که آدم بي ادب، بعضي اوقات ضرر فوق‌العاده‌اي براي خودش و براي ديگران دارد. در مورد مراعات احترام که به آن ادب مي‌گويند،‌ دو روز صحبت کردم.

ادب در مقابل خدا، ادب در مقابل اهل بيت «سلام‌الله‌عليهم»، ادب در مقابل مراجع و روحانيت، ادب در مقابل پدر و مادر و خويشاون بزرگتر و بالاخره ادب در مقابل بزرگان. بلکه بيشتر بگوييم ادب در مقابل مساويها و کوچکترها. ما مراعات احترام کوچکترها را هم داشته باشيم. يک معلم سر کلاس بايد با بچه‌ها مؤدب باشد. علاوه بر اينکه با تلطف و مهرباني باشد، علاوه بر اينکه از نظر فرهنگي خوب درس بگويد، از نظر فرهنگي آداب و رسوم اجتماعي را به شاگردها بگويد؛ در مقابل شاگرد بايد مؤدب باشد. اگر يک معلمي مراعات احترام شاگردان را نکرد، محبتش از دل شاگردان بيرون مي‌رود. اگر بتوانند در رو و اگر نتوانند در پشت سر او را مسخره مي‌کنند. ما بايد در مقابل بچه‌هايمان در خانه مؤدب باشيم و مراعات احترام را براي بچه‌هايمان و مخصوصاً دختر و پسر بزرگ، داشته باشيم. بي ادبي در مقابل بچه‌ها و جسارت به بچه‌ها، گناهش بزرگ است. علاوه بر اينکه موجب عقده براي اين بچه مي‌شود‌ و خدا نکند بچه‌اي عقده دار باشد. بعضي اوقات يک دختر عقده‌اي، آبروي يک طايفه را مي‌برد. روز اول شعرش را خواندم. بعضي اوقات يک پسر عقده‌اي آتش به آفاق مي‌زند. لذا مادر در مقابل بچه‌ها بايد مراعات احترام بچه‌ها را خيلي عالي داشته باشد. پدر در مقابل بچه‌ها بايد احترام خانم را داشته باشد. به طوري که ابهت مادر در دل اين بچه‌ها جايگزين شود. اين بچه‌ها ياد بگيرند و وقتي ازدواج کردند، بدانند که بايد احترام براي همسر داشته باشند، چه دختر و چه پسر.

يک آيه‌اي در قرآن است و به ما ياد مي‌دهد و آيه خيلي عاليست. آيه مي‌خواهد بگويد که حضرت لقمان به پسرش موعظه مي‌کرد و به پسر مي‌گفت که مواظب باش، مشرک نباشي و کسي را در مقابل خدا تراشيدن، گناهش بزرگ است. آيه مي‌خواهد اين را بگويد اما يک نکتۀ ظريفي در اين آيه آورده است که مورد بحث ماست. (و إذ قال لُقمانُ لِإبنه و هُو یَعظُهُ یا بُنیّ لا تُشرک بالله إنّ الشّرک لَظُلمٌ عظیمٌ)؛ حضرت لقمان به پسرش وصيت مي‌کرد و موعظه مي‌کرد، اما با تلطف و مهرباني. تحميل فکر بر پسر نمي‌کرد بلکه با استدلال موعظه مي‌کرد. يعني ما بايد با بچه‌هايمان مراعات ادب را بکنيم. حرفي که مي‌خواهيم به آنها بزنيم ولو موعظه باشد، بايد با تلطف و مهرباني باشد. بايد تحميل فکر بر آنها نباشد بلکه با استدلال باشد و استدلال در فراخور حال آن بچه باشد و بالاخره بايد پدر و مادر در مقابل بچه‌ها مراعات ادب را داشته باشند. بي ادبي در مقابل بچه‌ها گناهش بزرگ است و جسارت و توهين است و کسي که توهين به کسي بکند، گناهش مثل اينست که اعلام جنگ با خدا کرده باشد. (مَن أهان لي وليّاً فقد بارَزَني بالمحاربة) کسي که به ديگري اهانت کند، مثل اينست که جنگ با خدا کرده باشد. آنگاه گناه بالاتر از اين فرض نمي‌شود. ما بايد مراعات کنيم که زن با شوهر و شوهر با زن مؤدب باشند و مراعات احتياط و مراعات ادب را داشته باشند. از نظر صدا کردن به يکديگر؛ که الان رسم شده براي اينکه اظهار محبت کند، شوهر راجع به زن و زن راجع به شوهر، اسم آنها را خيلي کوتاه و به ادبي مي‌آورند و اين اظهار محبت نيست و اين بي ادبي است. زن راجع به شوهر و شوهر راجع به زن؛ در گفتار و کردارش و مخصوصاً‌در مقابل بچه‌ها بايد مراعات احتياط بشود و بايد مراعات ادب بشود. بعضي اوقات يک جملۀ نيشدار، يک عقرب براي قبرمان مي‌شود.

ايـن سخنهاي چـو مار و كژدمـت مـار و كژدم گردد و گيرد دمت

پيغمبر اکرم مي‌فرمود اگر يک خانمي به شوهرش بگويد من در خانۀ تو خير نديدم، تمام اعمال او حذف مي‌شود. اگر يک مردي به زنش بگويد که ببين زنهاي ديگر چقدر بهتر از تو هستند و زني را به رخ زن خودش بکشد، تمام اعمالش نابود مي‌شود. بايد مراعات احتياط و مراعات ادب را زن راجع به شوهر و شوهر راجع به زن و هر دو راجع به بچه‌ها داشته باشند.

اگر روز اول مي‌گفتم آق پدر و مادر گناهش خيلي بزرگ است و بايد مراعات احترام در مقابل پدر و مادر، فوق‌العاده باشد. همينطور که خدا اول خودش و بعد پدر و مادر را در قرآن گفته است، ما هم راجع به اول خدا و پيغمبر و اهل بيت و روحانيت و مراجع و بالاخره بعد از خدا، پدر و مادر مي‌گوييم احترام فوق العاده براي پدر و مادر داشته باشيد. همچنين عکس اين مطلب؛ بايد پدر و مادر مراعات ادب را راجع به بچه‌هايشان داشته باشند. از نظر صدا کردن، اسم او را سبک نکنند. از نظر گفتار، مسخره نکنند. حتي امر نکنند. قرآن شريف در آيه مي‌فرمايد پدر و مادر بايد امر نکنند و موعظه کنند و بايد با تلطف و مهرباني بگويد و بايد با عزيزم و جانم بگويد و با استدلال بگويد. اينکه من مي‌گويم بکن و تو هم بايد بکني؛ اين غلط است و قرآن مي‌گويد اين غلط است، پدر و مادر بايد مراعات ادب را راجع به بچه‌هايشان داشته باشند. مراعات ادب راجع به همۀ اجتماع؛ اينکه انسان بايد در اجتماع مؤدب باشد، حتي در مقابل غيرمسلمانها.

يک روايتي هست و روايت خيلي عاليست که يک کسي مسلمان شده بود و مادرش نصراني بود. اينکه مسلمان شده بود، روشش با مادر تفاوت کرد. امام صادق «سلام‌الله‌عليه»،‌سفارش کرده بودند که ادب را مراعات کن و احترام اين زن را نگاه دارد. مادر توست و زيردست توست و پير شده است و بايد خيلي احترام او را نگاه داري. چند روزي طول نکشيد که اين مادر، اين احترام خاص را از اين بچه ديد و از او سؤال کرد و گفت چه شده که روش تو با من تغيير کرده است، و چه شده که بي ادبي مبدّل به ادب شده است؟! گفت من مسلمان شده‌ام. آقا امام صادق، امام ششم من است و سفارش تو را خيلي به من کرده است که من مراعات ادب را در مقابل تو بکنم. همين جمله موجب شد که اين زن به اسلام تمايل پيدا کرد و بالاخره شيعه شد.

بعضي اوقات من ديدم که جوان از دست پدر و مادرش ناراحت است. پدر و مادر مقدس هستند و مسجدي هستند و مربوط به روحانيت هستند و پاي منبر مي‌نشينند، اما بد زبان هستند. اين بچه حتي مي‌رسد به آنجا که دست از نماز خواندنش هم برمي‌دارد. يک پسري به من مي‌گفت من نماز نمي‌خوانم براي اينکه پدرم هر صبح با چوب مي‌آمد و مرا براي نماز خواندن بلند مي‌کرد و من گفتم نمازي که با چوب باشد، چه نمازي است و بالاخره آن پسر از منافقين شد و او را اعدام کردند.

من زياد ديدم که پدر خشن و مادر خشن، دختر را بدحجاب مي‌کند. پدر و مادر خشن، بچه را بي نماز مي‌کند و کم کم مي‌رسد به آنجا که بدبين به دين و روحانيت و تشيّع مي‌شوند و نمي‌فهمد که شيطان القاء مي‌کند. بالاخره القاءات شيطان، او را مي‌رساند به آنجا که مي‌گويد دين اسلام يعني دين خشن و دين اسلام يعني دين اين پدر و مادر و اين دين پدر و مادر خشن به درد نمي‌خورد و آنگاه از اسلام برمي‌گردد. خيال نکنيد که گناه ندارد بلکه گناهش خيلي بزرگ است. براي اينکه قرآن مي‌فرمايد اگر کسي، کسي را بي جهت بکشد، مثل اينست که جهان را کشته باشد و اگر کسي بتواند يک کسي را از مرگ نجات دهد، مثل اينست که جهان را زنده کرده باشد.

آقا امام باقر راجع به اين آيۀ شريفه مي‌فرمايند معنايش اينست که اگر کسي يک کسي را از دين منحرف کند و او را دين زده کند؛ مثل اينست که جهان را کشته باشد. اگر کسي بتواند يک کسي را در راه بياورد و او را ديندار کند، مثل اينست که جهان را زنده کرده باشد. يعني اين آيۀ (مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاَهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً) را امام باقر«سلام‌الله‌عليه» يک معناي زيبايي براي آن کرده است. يعني علاوه بر اينکه معناي ظاهري به حال خود باقي مانده، يک معناي بطني و امامي هم براي آن شده است.

معناي ظاهرش اينست که آدم کشي خيلي گناه دارد. اگر کسي يک کس ديگري را بکشد، مثل اينست که جهان را کشته باشد. اين احترام به انسانهاست. ببينيد که خدا چقدر به انسانها احترام مي‌گذارد و ببينيد که خدا چقدر در مقابل انسانها ادب خرج مي‌دهد. يعني انسان تو به منزلۀ جهاني در پيش من. اينقدر خدا مي‌گويد تو مؤدب هستي. اگر کسي يک کسي را بي جا بکشد، مثل اينست که جهان را کشته باشد و اگر کسي بتواند کسي ديگر که دم مرگ است، نجات دهد؛ مثل اينست که جهان را زنده کرده باشد.

مثلاً در راه کسي تصادف کرده و دم مرگ است و شما اين را به بيمارستان مي‌رسانيد و او را از مرگ نجات مي‌دهيد؛ ثوابش مثل اينست که جهان را زنده کرده باشي.

اين معناي زيباي آيۀ شريفه بود و به عبارت ديگر اين معنا که خدا احترام به شخصيت ديگران مي‌گذارد. يک انسان در مقابل خدا، مثل همۀ انسانهاست. اما امام باقر «سلام‌الله‌عليه» معناي زيباتر از از اين معنا دارند. مي‌فرمايند علاوه بر اين معنا، يک معناي ديگر هم براي آيه هست و آن اينست که اگر کسي يک کسي را بي دين کند، مثل اينست که جهان را کشته باشد و اگر کسي بتواند يک بچه مسلمان تحويل جامعه دهد و بتواند يک رفيق نا اهل را اهل کند، مثل اينست که جهان رازنده کرده باشد. امام باقر «سلام‌الله‌عليه» مي‌فرمايند مواظب باشيد که يک دفعه در اثر خشونت تو در اثر العياذبالله بدزباني و فحش دادن تو و در مقابل بچه‌ها جسارت بي جا به خانم و خانم در مقابل شوهر زبان نيش دار داشتن و بالاخره زن حجابي و مقدس و مسجدي و مريد روحانيت، اما اين کار زشتش يعني اين بي ادبي او موجب مي‌شود که دختر و پسر به طور ناخودآگاه از دين و روحانيت برمي‌گردند. همچنين يک پدر مقدس است و خمس و زکات مي‌دهد و به فقراء و ضعفاء رسيدگي مي‌کند اما در خانه خسيس است و در خانه بدزبان و بي ادب است. حاضر است ميليونها به ديگران بدهد اما وقتي به زن و بچه مي‌رسد،‌خسيس مي‌شود. گناهش خيلي بزرگ است و اين بچه‌ها عقده‌اي و بدبين مي‌شوند و بدبين به اسلام و روحانيت و مسجد مي‌شوند و قرآن مي‌گويد اگر کسي يک کسي را بدبين به اسلام کند و او را منحرف از اسلام کند، مثل اينست که جهان را کشته باشد. لذا بحث امروز را خيال مي‌کنم از بحث دو روز قبل و ديروز مهمتر باشد و آنکه معلم سر کلاس بايد خيلي مؤدب باشد و بايد حکومت بر دلها پيدا کند تا بتواند درس بدهد و الاّ معلمي که حکومت بر دل نداشته باشد، درسش هم دلچسب نيست و نمي‌تواند فرهنگ بچه را بالا ببرد. همينطور که نمي‌تواند فرهنگ عمومي بچه را بالا ببرد، فرهنگ درسي او را هم نمي‌تواند بالا ببرد. و معمولاً همينطور که اصلاً اسم بحث را فضيلت فراموش شده گذاشته‌ايم؛ اين فضيلت فراموش شده است. کوچکترها احترام بزرگترها را ندارند و بزرگترها احترام کوچکترها را ندارند. ببينيد که جملۀ پيغمبر چقدر زيباست؛ مي‌فرمايند: «وَقّروا کِبارَکُم، وأرحَمُوا صِغارَکُم»؛ بايد به بزرگترها احترام گذاشت اما فقط کوچکترها نبايد به بزرگترها احترام بگذارند بلکه بايد به کوچکترها هم تلطف و مهرباني کرد. به عبارت ديگر کوچکترها راجع به بزرگترها بايد مراعات احترام را داشته باشند و بزرگترها هم راجع به کوچکترها مراعات احترام را بکنند و با آنها با يک تلطف خاصي برخورد کنند. به عبارت ديگر همۀ معلمها بايد سر کلاس، چطور اگر تک بچه باشد، علاقه به بچه‌اش دارد، بايد به همين اندازه علاقه به بچه‌هاي مردم داشته باشد. همينطور بچه‌ها راجع به معلم بايد احترام خاصي داشته باشند.

اصحاب رسول گرامي راجع به رسول گرامي و اصحاب ائمۀ طاهرين راجع به ائمۀ طاهرين و شاگردهاي مراجع راجع به استادشان، يک مراعات فوق العاده خاصي داشتند. و ما بايد از آنها ياد بگيريم و مراعات ادب، کوچکترها راجع به بزرگترها و بزرگترها راجع به کوچکترها و مساويها راجع به مساوي و زن راجع به شوهر و شوهر راجع به زن داشته باشيم. و اين معمولاً فضيلت فراموش شده است.

بين دو رفيق بايد ادب مراعات شود. لذا امام باقر «سلام‌الله‌عليه» مي‌فرمايد با رفيقت اگر کمي بزرگتر از توست، احترامش رانگاه دار و بگو اين بيشتر از من ثواب و عبادت کرده است و اگر کمي کوچکتر از توست، احترام او را نگاه دار و مراعات احترام کن و بگو گناه اين کمتر از من است. اگر با هم مساوي هستند، احترام اورا نگاه دار و بگو از کجا معلوم که اين عاقبت بخير شود و من عاقبت بخير بشوم يا نشوم؛ بنابراين بايد احترام به اين بگذارم براي اينکه احتمال مي‌دهم که عاقبت بخير شود.

چه روايت زيبايي و چه حرفهاي زيبايي. ما اين روايات را داريم ولي متأسفانه از اين روايات دوريم.يک شخصي خدمت امام صادق «سلام‌الله‌عليه» آمد و آقا امام صادق يک روايت نظير اين روايتهايي که خواندم،‌براي او خواند و اين خيلي شاد شد و گفت يابن رسول الله! «هذا درّ»، گفت اين کلام شما درّ است. امام صادق «سلام‌الله‌عليه» تبسّم کردند و فرمودند تشبيهت غلط است. «هل الدرّ الاّ الحجر»، کلام مرا نبايد بگويي درّ است و درّ يک سنگي است که چون کمياب است، ارزش دارد. جداً بعضي اوقات اين روايتها از دنيا و آنچه در دنياست، ارزشش بيشتر است. آيات قرآن هرکدامش از دنيا و آنچه در دنياست، ارزشش بيشتر است. بعضي اوقات يک آيه قرآن انسان را بهشتي مي‌کند. بعضي اوقات توجه به يک روايت، انسان را عاقبت بخير مي‌کند. بنابراين تقاضا دارم که راجع به همه مؤدب باشيد. حتي راجع به رفقا با يکديگر؛ و اين فضيلت يک فضيلت فراموش شده‌اي است. به عنوان مزاح و حتي به عنوان احترام، به هم ديگر فحش مي‌دهند و يکديگر را مسخره مي‌کنند و خيال هم مي‌کنند که کار خوبي کردند و او مسخره کرده و همه خنديدند و يا اينکه اسم او را زشت برده و خيال مي‌کند کار خوبي است. درحالي که کار خيلي زشت و بد است. همۀ ما بايد راجع به يکديگر ، صد در صد مراعات احتياط را بکنيم و صد در صد بايد مواجهه ما با يکديگر با نشاط و با تبسم و مؤدب باشد و غير از اين غلط است و اين فضيلت فراموش شده، اتّفاقاً در ميان ما کم شده است.

حال بحث را تا اينجا تمام کنم و بحث از حالا به بعد که مي‌خواستم امروز تمام کنم و نشد و فردا راجع به آن صحبت مي‌کنم، اينست که ادب در چيست؛ و اين هم بحث مهمي است. ما بايد راجع به همه چيز مؤدب باشيم. 1ـ راجع به چشممان، بايد مؤدب باشيم. وقتي در کوچه راه مي‌رويم، اينطرف و آنطرف نگاه کردن،‌بيخود است و به اين و آن نگاه کردن، بيخود است. امام صادق مي‌فرمايند اين خيلي خطر دارد؛ «إِیّاکَ وَ فُضُولَ العين فانّه يَغرس الهوي»، مي‌فرمايد بيخود اين طرف و آن طرف را نگاه نکن براي اينکه اين هوي و هوس را بر دل مي‌روياند و آدم هوسي و چشم و هم چشمي مي‌شود. نگاه به قصر او مي‌کند و دلش قصر مي‌خواهد. نگاه به زندگي او و زندگي او را مي‌خواهد و بالاخره اين نگاه‌هاي بيخودي انسان را به قول امام صادق، هوسي مي‌کند.

يک روايت داريم و روايت خيلي عاليست و نظيرش هم زياد داريم که بعضي چيزها را ما از حيوانها ياد بگيريم، من جمله نگاه کردن را از گاو ياد بگيريم. قرآن شريف راجع به نگاه کردن زن به مرد و مرد به زن، همين را مي‌فرمايد: (قُلْ لِلْمُومِنِينَ يغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهنّ و يحفظن فروجهنّ)؛ يعني چشمت را به زير بينداز و نه اينکه چشمت را ببند و همين مقدار که انسان چشم را زير بيندازد، مي‌تواند حسابي از چشم خودش استفاده کند و از اينجا تا آخر شهر هم برود و اصلاً زن نبيند و زن تا آخر شهر برود و اصلا‌ً‌مرد نبيند. براي اينکه به قول عوام نگاه خيره‌اي و خريداري نکرده است و نگاهش با چشم بسته نبوده و چشم افتاده بوده است. و معناي چشم افتاده بوده،‌ يعني چشم را مي‌خواهند براي راه رفتن و تو مي‌تواني خيره نشوي و راهت را بروي. چشم را مي‌خواهند براي اينکه بتواني لقمه را برداري و بخوري و اما چشم را نمي‌خواهند براي اينکه خيره به نامحرم شوي که گناهش خيلي بزرگ است. اين گناهان چشم آلوده‌اي که الان جوانها دارند، منجر به مفاسد عجيبي مي‌شود. همين که امام صادق مي‌فرمايند: «إِیّاکَ وَ فُضُولَ العين فانّه يَغرس الهوي»، يک مصيبتي که الان جوانها دارند و مصيبت هم خيلي بالاست و همۀ ما هم با آن برخورد نمي‌کنيم، اين رفيق يابي دختر با پسر و پسر با دختر است و قرآن خيلي جدي برخورد مي‌کند. مي‌فرمايد اين دوست يابي نامحرم با يکديگر، حال دختر و پسر باشد و يا زن باشد و شوهر دارد و اما رفيق نامحرم هم دارد و يا مرد،‌زن دارد و بچه دارد اما رفيق زن هم دارد. قرآن مي‌فرمايد مثل زنا دادن و زناکردن است و خُدن است و خُدن در قرآن يعني زنا کردن و زنا دادن. و اين قضيۀ دوست يابي که الان يک مصيبت بزرگي براي دخترها و پسرها شده است، در اثر اينست که ادب چشم ندارند. به قول قرآن بايد چشم خيره در نامحرم نشود تا اينکه کم کم به اين مفاسد بالا برسد. ولي متأسفانه ما به واسطۀ‌ نگاه‌هاي بي جا، هوي و هوس را تحريک مي‌کنيم. وقتي هوي و هوس تحريک شد، زندگي چشم و هم چشمي از همين جا پيدا مي‌شود. شهوت را تحريک مي‌کنيم و قضيۀ دوست يابي بين دختر و پسر، از همينجا پيدا مي‌شود و هر دو بزرگ است و هر دو هوي و هوس و شهوت است و به عبارت قرآن، هر دو جهنم است.

بحث فردا ادب در زبان است.

دلم براي جوانها خيلي مي‌سوزد. اين دوست يابي بين جوانها مصيبت بزرگي شده است. من عقيده دارم بدتر از سرطان، قضيۀ دوست يابي دختر با پسر و پسر با دختر است. يا بالاتر از اينها، بدتر از ميکروب ايدز، اين دوستي بين دختر و پسر است. اين دوستيها که چه مصائب بزرگي را براي اجتماع ما آورده است.

دو سه کلمه مصيبت علي اکبر را مي‌خوانم.

اين علي اکبر عفيف و اين علي اکبري که به قول امام حسين، معصوم است. اين علي اکبري که همه چيزش نمره اول است. اين مصيبت را مي‌خوانم براي اينکه خدا يک نظر لطفي به اجتماع ما کند و اين بلاي خانه مان سوز دوست يابي را هرطور که مي‌داند، انشاء الله از ميان ما طرد کند.

نسئلک اللّهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم

بامام زماننا،‌ یا الله

یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group