شماره درس: 9
تاريخ درس: ۱۳۹۰/۵/۲۰
متن درس:
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
شب جمعه متعلق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود یعنی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
هفتۀ گذشته عرض کردم یکی از فضایل فراموش شده انتظار فرج است. پیغمبر اکرم و ائمۀ طاهرین (علیهم السلام) و خودِ امام زمان این انتظار فرج را جداً میخواهند. و اتفاقاً حقیقت انتظار فرج یک فضیلت فراموش شدهای است. توجه به این مطلب انتظار فرج یعنی اینکه به دست ما و به رهبری امام زمان، پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته شود. قوانین اسلام سرتاسر جهان را بگیرد. دنیا و همۀ مردم یک زندگی منهای فقر و یک زندگی منهای تجرّد و یک زندگی منهای غم و غصه و دلهره و اضطراب خاطر و یک زندگی منهای ناامنی پیدا کند. و بالاخره یک بهشت در دنیا برای همه پیدا شود. اما مهمتر از اینها حکومت اهل بیت (علیهم السلام) بر جهان است. آنهم نه حکومت یکسال و دو سال و ده سال و صد سال بلکه یک حکومت میلیونها سال. همۀ ائمۀ طاهرین (علیهم السلام) زنده شوند و حکومت جهانی داشته باشند و بالاخره حکومت دنیا مثلاً مال امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و آنهم بیش از هزار سال. حکومت جهانی مثلاً مال امام جوادی که بیست و پنج ساله شهیدش کردند، آنهم بیش از هزار سال. معلوم است که حکومت جهانی اهل بیت (علیهم السلام) یک حکومتی میشود که اسلام صد در صد در آن پیاده می شود. وقتی اسلام صد در صد پیاده شد، آنگاه یک حکومت میشود منهای رذالت، یک حکومت میشود منهای ظلم و تبعیض، یک حکومت میشود که همه از نظر اقتصاد در رفاه و آسایش باشند و بالاخره یک حکومتی میشود که فضایل در آن حکومت حکمفرماست و رذایل در آن حکومت نیست. معنای انتظار فرج یعنی همین. معلوم است که واجب و لازم است که همه و مخصوصاً شیعه این انتظار فرج را داشته باشد. لذا در کلمات پیغمبر اکرم (ص)، در کلمات ائمۀ طاهرین (علیهمالسلام) زیاد دیده میشود که راجع به این انتظار فرج تأکید داشتند. حتی قرآن میفرماید ای مسلمان، فَانتظروا فَانّی مَعَکُم مِنَ المُنتظرین. انتظار فرج داشته باش که ثوابش خیلی است. به اندازهای که دست عنایت من روی سر شماست. بقیة الله خیرٌ لکم ان کنتم مؤمنین. مؤمن باش و پرهیزکار باش، تا اینکه حکومت اهل بیت بشود و معلوم است که اگر حضرت بقیة الله حکومت بر جهان پیدا کند، بهترین چیزهاست. هفتۀ گذشته میگفتم که به اندازهای ثواب دارد که پیغمبر اکرم میفرماید کسی که منتظر فرزندم مهدی (روحی فداه) باشد مثل اینست که در مقابل من در خون خود غوطه ور شود یعنی شهادت در راه اسلام. اگر الان یک کسی جداً انتظار فرج داشته باشد، این فضیلت فراموش شده در میان مردم، در زندگی او زنده باشد، همیشه ثواب جهاد در نامۀ عملش نوشته میشود. خواب است و استراحت میکند و سر کسب و کارش است، اما آن حالت انتظار فرج، پیغمبر اکرم (ص) میفرماید ثواب در نامۀ عملش و آنهم ثواب شهادت و آنهم شهادت در مقابل پیغمبر اکرم (ص)، مینویسند. لذا این انتظار فرج لازم و واجب است. و قرآن روی این فرج و روی این ظهور هم راجع به اصل قضیه و هم راجع به انتظار فرج خیلی تأکید دارد. بحث امروزمان یک آیه در آن است که این آیه خیلی رساست و خیلی احتیاج به تفسیر و تأویل و روایت ندارد. یک دقت و آنهم دقت عقل عمومی، میتواند آیه را معنا کند. صدر آیه مربوط به حکومت اهل بیت (علیهم السلام) است که قرآن میفرماید حکومت شیعه، حکومت شما. صدر آیه هم انتظار فرج را معنا میکند. ذیل آیه میفرماید که کی این حکومت حاصل میشود. میفرماید به دست خود شماست که جداً منتظر فرج باشید. این انتظار فرج را جامۀ عمل بپوشانید. به این آیه میگویند آیۀ وَعد، یعنی آیهای که خدا وعده داده است به این شیعه که آقای جهان شود. حکومت جهانی از برای این شیعه شود. میفرماید: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ (سورۀ نور، آیه 55). خدا وعده است به این شیعه و این شیعه کیست؟ آیا همۀ مسلمانها؟ میفرماید نه. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ، یعنی بعضی از مسلمانها. آن مسلمانها چه کسانی هستند؟ اینکه زیربنا ایمان باشد و روبنا تقیّد به ظواهر شرع باشد. الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، به عبارت دیگر صدر آیه میفرماید که خدا به این شیعه وعده داده است و وعدۀ چه چیز؟ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ. اینکه این شیعه خلیفۀ روی زمین شود. به عبارت دیگر به دست این شیعه و به رهبری امام زمانش، پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته شود. این وعدۀ خداست به این شیعه. و لیمکّن لهم دینهم الّذی ارتضی لهم. دین او جهانی شود. حکومت، حکومت اهل بیت باشد. البته آن شیعۀ حسابی گردانندۀ آن حکومت هم خواهد شد. در زمان ظهور است که این شیعه، آن کسی که لیاقت دارد، رئیس یک اداره، استاندار یک شهر و بالاخره پست حساس این حکومت را پیدا میکند. گردانندۀ این حکومت جهانی، این شیعه است. بعد میفرماید، امنیت سرتاسر جهان حکمفرما میشود. یعنی هم امکانات و هم امنیت. آنگاه جنگ و زد و خورد و تحریمها و تسلط استکبار جهانی و اینها نیست و فقط حکومت اهل بیت (ع) هست و گردانندۀ این حکومت شیعه است. که از روایات استفاده میشود که در رأس این حکومت زهرا (س) است و الگو از زهراست. اما بالاخره حکومت جهانی و لیمکّن لهم دینهم الّذی ارتضی لهم. اما نه فقط حکومت، بلکه حکومت منهای ظلم و حکومت منهای ناامنی، حکومت منهای جنگ، حکومت منهای استکبار جهانی و یک امنیت صد در صد. قدری بالاتر معنا کنید. امنیت در قرآن دو قسم است. یکی امنیت ظاهری همین که معنا کردم و یکی امنیت دل که این مهمتر است. قرآن در سورۀ انعام میفرماید: فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ. چه کسی استحقاق دارد؟ یک دل بدون غم و غصه و یک دل بدون نگرانی و اضطراب خاطر و یک دل امنیت دار. چه کسی استحقاق دارد؟ میفرماید شیعه این استحقاق را دارد. الذین آمنوا و لَم یَلبسوا ایمانهم بِظلم اولئک لهم الأمن و هُم مُهتَدون. این امنیت دل دارد و دست عنایت خدا روی سرش است و این امنیت بهتر از آن امنیت ظاهر است و در این آیهای که میخوانم، امنیت آمده است. امنیت ظاهری یعنی یک حکومت منهای ظلم، یک حکومت منهای استکبار جهانی اما یک معنای دیگر یک حکومت منهای غم و غصه و منهای دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی. وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً. این از صدر آیه که گفتم خیلی احتیاج به آیه و روایت که صدر آیه را تفسیر کند، نداریم. یک دقت میخواهد، آن کسانی که وارد قرآن هستند و آن کسانی که سر و کار و آشنایی با تفسیر قرآن دارند، بدون روایت میتوانند آیه را معنا کنند، به این صورت که معنا کردم. اصلاً تاب دو معنا و سه معنا هم ندارد تا اختلاف شود و احتیاج به روایتی پیدا کنیم و بالاخره صدر روایت به این شیعه میگوید که خدا وعده داده است که به دست تو و رهبری امام زمان پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته شود و عدالت اسلامی و قوانین اسلام سرتاسر جهان را بگیرد و امنیت کامل، هم امنیت ظاهر و هم امنیت باطن یعنی امنیت دل برای کرۀ زمین باشد. نه فقط برای شیعه بلکه برای همه. به این میگویند حکومت اهل بیت. پیغمبر اکرم (ص) که فرموده است این حکومت هست و آنهم در دو سه هزار روایت. آن پیغمبر فرمودند که ای مردم انتظار چنین روزی را داشته باشید. آن پیغمبر فرموده است که این روز میآید و حتماً میآید و شک نکنید و وعدۀ خداست. و نمیشود که نیاید. اگر چنین ما حکومتی نداشته باشیم، ظلم است که پروردگار عالم میتواند چنین حکومتی را تشکیل دهد و ندهد. اما حالا کاری به معنای عقل و قاعدۀ لطف و اینها ندارم. آنچه الان گفتم این قرآن است و صدر آیه که میفرماید برای شیعه چنین حکومتی هست و دست شیعه است که این حکومت را بیاورد. یعنی خود شیعه است که میتواند این حکومت را بیاورد. به این میگویند انتظار فرج. حال ذیل آیه میگوید که ای شیعه این حکومت را تو باید بیاوری. يَعْبُدُونَني لايُشْرِكُونَ بي شَيْئاً. اگر به راستی یک آدم متدینی شدی، اگر به راستی توحید عبادی و توحید افعالی پیدا کردی، اگر به راستی در نمازت گفتی ایاک نعبد و ایاک نستعین و دروغ نگفتی، میتوانی این حکومت را بیاوری، يَعْبُدُونَني لايُشْرِكُونَ بي شَيْئاً. باید شرک در زندگیت نباشد. خوب معلوم است شیعه که بت پرست نیست و شیعه که گاوپرست نیست. شیعه که شیطان پرست نیست. پس این يَعْبُدُونَني لايُشْرِكُونَ بي شَيْئاً، یعنی اینکه شیعه باید این ایاک نعبد و ایاک نستعینش صادق و جدی باشد.
دوم ـ میفرماید شیعه چه وقت میتوانی این حکومت را بیاوری؟ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ. باید از نماز کمک بگیری و نه فقط نماز بخوانی و نه این نمازهای ما، بلکه نماز در شیعه زنده باشد. یعنی در وقتی که مؤذن میگوید الله اکبر، چه صبح و چه ظهر و چه مغرب، همه در مسجد و همه جا تعطیل باشد و به این میگویند أَقِيمُوا الصَّلاةَ. نماز زنده باشد و الاّ اگر نماز زنده نباشد، قرآن میگوید وای به تو و تو نمیشود که حکومت جهانی بیاوری. آن کسی را که خدا بگوید وای به تو، معلوم است که این نمیتوان حکومت جهانی بیاورد. فويل للمصلّين الّذينهم عن صلوتهم ساهون. وای به آن نامسلمان که در وقت نماز غافل از نماز است. مشغول کسبش است و مشغول خواب و خوراکش است. اینهم از موضوع دوم یعنی شیعهای که باید انتظار فرج و شیعهای که باید به دستش این حکومت جهانی به رهبری امام زمانش بیاید، باید نماز در میان او زنده باشد.
سوم، وَ أُوتِي الزَّكَاة. باید قانون تعاون در او زنده باشد. همه به فکر یکدیگر باشند. بنی آدم اعضای یکدیگرند. خدا رحمت سعدی را، این را از روایات گرفته و از این أُقِيمُ الصَّلَاةَ وَ أُوتِي الزَّكَاة، گرفته است که در قرآن زیاد تکرار شده است.
بنـی آدم اعضــای یکدیگــرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگــر عضــوها را نمانـد قــرار
تو که از غم دیگران بی غمی نشایـد که نامت نهند آدمـی
و این آیه میفرماید که نشاید که نامت را نهند شیعه. یک خراسانی آمد خدمت امام صادق (ع) و مرتب تعریف شیعههای خراسان را کرد. حضرت فرمودند خوب، شما شیعهها در وقتی که محتاج شوید میروید سرِ دخل و سر جیب یکدیگر و چیزی بردارید و او هم خوشحال شود. گفت، نه. آقا دست گذاشتند به کمر و فرمودند شما شیعهها کمر ما را میشکنید. شما که شیعه نیستید. شیعه آنست که چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار. این أوتی الزکاة قرآن که آن زکات اصطلاحی نیست که هرکه گندم دارد یک مقدارش را بدهد، بلکه قانون تعاون در مقابل نماز است. همینطور که رابطه با خدا محکم است رابطه با یکدیگر هم محکم باشد. جامعهای میتواند به دستش و به رهبری امام زمانش پرچم اسلام را روی کرۀ زمین افراشته کند که به قول امام صادق (ع) همۀ آنها یکی باشند. کلٌّ یدٌ علی ما سواهٌ. غیبت و تهمت و شایعه و پشت سر هم انداختن برای یکدیگر و در روزنامهها یکدیگر را خراب کردن و در مجالس به یکدیگر توهین کردن و اینها شیعه نیست. بله شیعۀ سه جلدی الحمدالله هست و شکر خدا را میکنیم. در عقیده علی را دوست داریم و شعار یا امیرالمؤمنین داریم اما آن شیعه که بشود به دست او پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته شود، باید نماز در او زنده باشد و قانون تعاون هم در او زنده باشد.
چهارم ـ و أطیعوُا الرَّسُول. باید گناه در جامعهاش نباشد و باید روزیاش حلال باشد و باید خانهاش مقدس باشد. باید جامعهاش از یک تقدّس خاصی برخوردار باشد. گفتم در وقتی که حکومت اسلامی بشود، زهرا الگوست و زهرا نمونه است. آقا امام زمان میفرمایند که: لی اسوة من جدّتی فاطمه. الگو اوست. این شیعه چه وقت میتواند این حکومت جهانی را بیاورد؟ وقتی زهرا الگوی زنهای شیعه باشد. وقتی به جای رباخوری، قرض الحسنه صد در صد حکمفرما باشد. و بالاخره در وقتی که جامعه گناه نداشته باشد و مقدس باشد. معلوم هم است اینها که من الان معنا میکنم و قرآن معنا میکنم، یک امر عقلی است. آقا امام زمان میآید و شما هم به دستتان میخواهید دنیا را آباد کنید برای اینکه میخواهید نماز را زنده کنید. اگر خودتان بی نماز یا بد نماز باشید که این معنا ندارد که تو بروی و حکومت جهانی بیاوری، بلکه اول باید خودت را اصلاح کنی. اگر خودت اصلاً زکات و خمس ندهی و قانون تعاون اصلاً در میان شما حکمفرما نباشد، آنوقت شما میخواهید حکومت اسلامی بیاورید؟. اصلاً معنای حکومت اسلام اینست که قوانین اسلام پیاده شود. هفتۀ گذشته میگفتم که امام زمان (عج) و البته به دست ما و به رهبری ایشان، به یک شبانه روز، عالم را میگیرد، با خرق عادت و با معجزه. به شش شبانه روز در روی کرۀ زمین مستقر میشود. اما بعدش دیگر معجزه نیست و حساب پیاده شده اسلام عزیز است. اسلام عزیز پیاده میشود. أُقِيمُ الصَّلَاةَ ، أُوتِي الزَّكَاة، أطیعوا الرسول در جهان زنده میشود. يَعْبُدُونَني لايُشْرِكُونَ بي شَيْئاً، این در رأس امور است و در جهان زنده میشود و این دیگر خرق عادت و معجزه نیست بلکه اسلام عزیز است. لذا چه کسی میتواند این اسلام عزیز را جهانی کند؟ کسی که خودش مسلمان واقعی باشد. و هر وقت که ذیل این آیه متحقق شد، همان روز امام زمان میآید و واجب است که امام زمان بیاید. از طرف خدا، قاعدۀ لطف، اقتضا میکند که اگر زمینه باشد، ولی خودش بیاید. حال چرا نمیآید؟ هفتۀ گذشته گفتم که خواجه نصیرالدین طوسی میگوید: وجوده لطفٌ، و تصرّفه لطفٌ آخر، وعَدَمه مِنّا. این وعدۀ خدا چرا متحقق نمیشود؟ يَعْبُدُونَني لايُشْرِكُونَ بي شَيْئاً، نیست. أُقِيمُ الصَّلَاةَ، نیست. أُوتِي الزَّكَاة، نیست. أطیعوالرسول نیست. هر وقت شد، آنگاه وعدۀ خدا تخلف ندارد. بنابراین هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست. ما دلمان میخواهد امام زمان بیاید، این که معلوم است و همه میخواهند. اما خواستن غیر از عمل است. ما میدانیم که بالاخره امام زمان میآید و معلوم است. ما شیعه هستیم و دوازده امامی هستیم و سنّی هم قبول دارد، چه برسد به ما شیعهها. یک روایت و ده روایت و هزار روایت که نیست، بلکه بیش از ده هزار روایت از شیعه و سنّی راجع به امام زمان دارد. همه میدانند که امام زمان میآید و بالاخره میآید و پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته میشود و قوانین اسلام سرتاسر جها را میگیرد. این علم است و میدانیم و آنهم دادخواستمان است و دوست داریم اما عملمان نیست. هرگاه عمل توأم با آن خواستن و آن عقیده شد، امام زمان همان وقت میآید.
گفتم این بزرگان ما بعضی اوقات چه کلمات رسایی دارند. زن و مرد! از مراجع تقلید استفاده کنید که کلمات رسایی دارند. از تاریخ علما و از زندگانی علما خیلی استفاده کنید، حرفهای خیلی مهم دارند. خواجه نصیرالدین طوسی، این مردی که افتخار برای شیعه است و افتخار برای دنیا و انسانیت است، میگوید که راجع به امام زمان، وُجودُه لطفٌ، واسطۀ فیض عالم است. تصرّفه لطفٌ آخر، مواظبت کامل از ما که استکبار جهانی نتوانند ما را نابود کند. اینهم مسلم است، حال پس چرا این امام زمان نمیآید؟ عَدَمه مِنّا، تو باید این حکومت را بیاوری. به دست شیعه، اما این شیعهای که آیۀ شریفه معنا میکند و به رهبری امام زمان (عج) پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته شود. خوب بحثی بود.
خدایا به عیال ابی عبدالله الحسین قسمت میدهیم که فرج آقا امام زمان را نزدیک بفرما.
خدایا به دست ما و به رهبری ایشان هرچه زودتر پرچم اسلام را روی کرۀ زمین افراشته بفرما.