شماره درس: 21
تاريخ درس: ۱۳۹۰/۶/۳
متن درس:
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
شب جمعه متعلق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
قبل از آنکه وارد بحث، یعنی بحث انتظار فرج، بگویم که فردا روز قدس است. این یادگاری حضرت امام که الحمدلله جا افتاده است. همه ساله به واسطۀ این روز قدس، ضربۀ کاری به صهیونیست میخورد. لذا بر همه واجب است که به این روز قدس اهمیت دهند. الحمدلله همه ساله خوب بوده است اما امسال باید خوبتر شود. این قضیۀ سوریه، یعنی صهیونیسم و آمریکا که تصمیم گرفتند این سوریه را نابود کنند. لذا روز قدس همه بگوییم که صهیونیسم باید نابود شود. من تعجب میکنم از سوریه که ملت فهمیدهای هم دارد، ملت و دولتش به جان هم افتادند و صهیونیسم هم تدارک میبیند که سوریه را نابود کند. البته آن جنایتکار تاریخ یعنی آمریکا هم پشتوانه است. هامان زمان صهیونیسم و فرعون زمان آمریکاست. تعجب هم هست از اینکه بعضی از ممالک اسلامی به این آتش دامن میزنند. وای به اختلاف. اگر اختلاف در سوریه بین ملت و دولت نبود، اگر این اختلافها بین بعضی از سران اسلامی نبود، چنانچه تا حال صهیونیسم جرأت نداشته که نگاه به سوره بکند، الان هم جرأت نداشت. الان هم آمریکا اینطور جرأتی نداشت. اما اختلاف در سوریه، دامن زدن به این آتش در ممالک اسلامی، به این صهیونیسم و به این آمریکا جرأت داده است و پشت به پشت مهیا هستند که سوریه را تپۀ خاک کنند. این سد محکم در مقابل صهیونیسم را بشکنند. حضرت امام که این روز قدس را آوردند و الحمدلله حقیقت حضرت امام هم در ممالک اسلامی و مخصوصاً در ایران جا افتاده، یک جمله میگفتند که خیلی جمله بالاست. میفرمودند مسلمانها متحد شوید. اگر همۀ شما متحد شدید، هرکدام یک سطل آب خرج صهیونیسم بکنید، سیل آب صهیونیسم را در دریا میبرد. حرف خیلی بالاست. الان هم چنین است. اگر همۀ مسلمانها قد علم کنند، صهیونیسم نابود است و آمریکا هم جرأت ندارد که طرفداری بکند. یک جملۀ دیگر بگویم، اینکه قرآن میفرماید و حضرت امام هم شاگرد قرآن است. این آیۀ شریفه در قرآن تکرار شده: هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق، ليظهره علي الدين کله و لو کره الکافرون و لو کره المشرکون. هامان زمان، فرعون زمان، بخواهد یا نخواهد، این اسلام جهانی میشود. این دو آیه ولو اینکه تفسیرش برا مهدی (روح فداه) است اما ظاهر آیه این نیست. ظاهر آیه اینست که مسلمان متحد شو، دنیای استکباری بخواهد یا نخواهد نابود میشود. هامان زمان باشد یا فرعون زمان. و این دو آیه به ما میگوید اگر با هم متحد بودیم، الان جهانی بودیم. اینها کلام قرآن است. اما متحد نیستیم و آمریکا توانسته در خیلی از ممالک اسلامی نفتش را ببرد و منافعش را هم ببرد و سرانش را هم نوکر خود بکند. همۀ مسلمانها اگر دق کنن، جا دارد. مسلمانی که قرآن به او میگوید ای مسلمان! هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق، ليظهره علي الدين کله و لو کره الکافرون و لو کره المشرکون. همه با هم متحد شوید، جهانی میشوید. دشمن بخواهد یا نخواهد، هامان زمان، فرعون زمان، بخواهد یا نخواهد، جهانی میشوید. وای به این اختلاف. اگر سقیفۀ بنی ساعده جلو نیامده بود، آیا ما این تفرقه را داشتیم؟ و آیا ما میرسیدیم به آنجا که آمریکا بتواند ما را استثمار کند؟ و آیا انگلستان، یک جزیره، بتواند ما را استعمال و استثمار بکند؟ اگر به راستی اختلاف بنی امیه و بنی عباس، این ریاست طلبها و این پول پرستها و این ظالمها نبود و ما با هم اختلاف نداشتیم و با هم متحد بودیم، همه مسلمان بودیم. قرآن میفرماید همۀ شما با کلمۀ لا اله الا الله، جلو بیایید. با کلمۀ محمد رسول الله، جلو بیایید. آنوقت آقا میشوید و جهان از شما میشود.
بحث ما در این چند هفته مربوط به انتظار فرج بود که از قرآن و از روایات استفاده کردیم، اینکه بالاخره به دست این ایرانی و به رهبری مهدی (روحی فداه)، پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته میشود و شیعه وارث کرۀ زمین و وارث حکومت این جهان میشود. حکومت از اهل بیت و فرماندۀ کل قوا، زهرا (س) و کارگردان این شیعه است. در سورۀ مائده که به راستی مائده است یعنی یک سفرۀ بهشتی است. یک آیات خیلی بالا که از متشابهات هم نیست و هرکسی که زبان عربی بداند و ادبیت بداند و در تفسیر کار کرده باشد، و این سوره را به دست او بدهند، خوب میتواند معنا کند، که مربوط به همین انتظار فرج و همین که به دست این شیعه و به رهبری امام زمان، عالم از این شیعه میشود. یک آیات خوبی در قرآن است. من جمله این آیۀ: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ. یعنی ای مسلمانها، سقیفۀ بنی ساعده جلو میآید و دست از اسلام میکشید و خودرأی برای خودتان یک کاری میکنید، اما بدانید که یک دستهای از شما میآیند که اینها صفات خوبی دارند و خدا را دوست دارند و خدا هم اینها را دوست دارد. اینها با هم متحد هستند و در مقابل یکدیگر متواضع صد در صد هستند اما در مقابل دشمن حسابی ایستادگی دارند و از ملامت ملامت کننده هم نمیترسند. ولو هزار تا رسالنه هم علیه اینها کار کند اما اینها، وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لَآئِمٍ. که احتیاج هم نداشتیم اما بهتر بود. پیغمبر اکرم (ص) دست زدند روی شانۀ سلمان و فرمودند شما. این را هم سنی نقل میکند و هم شیعه، اما احتیاج به سنی و شیعه هم نداریم بلکه هرکس یک مقدار ادبیت داشته باشد، میفهمد که خودِ آیه به خوبی دلالت میکند. به خوبی میفهماند که هم اشاره به سقیفۀ بنی ساعده که چه بدبختی جلو آورد و هم این جهانی شدن اسلام را عقب انداخت و هم میفهماند که یک دستهای هستند که این دسته بالاخره این اسلام را جهانی میکنند. قرآن میفرماید که این دسته، شیعه و حزب الله است. بعد از این آیه، یک مقدار بیشتر این آیه را توضیح میدهند و این آیه را که ریشهدار است، ریشهدارتر میکنند. إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ راکعوُن. سرپرست دین شما، خدا و پیغمبر خداست و آن کسی که همه میدانید که یک صفت دارد یعنی رابطه با خدا محکم و رابطه با مردم محکم، حتی در نماز هم به فقرا رسیدگی میکند. همۀ سنی و شیعه میگویند علی. به اندازهای که سنّی نقل میکند که عمر بارها میگفت دوست داشتم تمام دنیا را بدهم و این آیه دربارۀ من نازل شده بود. سنّیها نقل میکنند که خیلیها در رکوع انگشتر میدادند، شایداین آیه دربارۀ آنها نازل شود. اما در اینکه این آیه دربارۀ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است، همه میگویند. ولایت درست شد. سرپرستی آن کسانی که این عالم را بگیرند و پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته شود. بعد قرآن راجع به شیعه میفرماید: و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا فإن حزب الله هم الغالبون. چه کسی میتواند عالمگیر شود؟ اهل بیت، علی و آن کسی که پیروی از خدا و رسول الله و از اهل بیت و از این ولایت داشته باشد. معلوم هم هست که دیگر نمیخواهد بگوییم اولئک حزب الله، به قول طلبهها حذف ما یعلم جایز است. حتی هم نمیگوید اولئک حزب الله، فإن حزب الله هم الغالبون. خیلی با طنطراق و با تأکید میگوید این شیعه حزب الله است، این شیعه غالب است، این شیعه رستگار است. فإن حزب الله هم الغالبون. به این میگوییم انتظار فرج. به این میگوییم، هرکه عقل داشته باشد، دنبال همین است و به این میگوییم انتظار فرج که اصلاً انتظار فرج یک امر عقلی است. به یک کسی ولو خُل هم باشد و بگویند آقا میخواهی یک زمانی بیاید که حکومت مال عادل و معصوم و مال کسی که علم ماکان و ما یکون و ما هو کائن دارد و در آن حکومت زندگی منهای فقر است و منهای اختلاف و تبعیض و منهای ظلم و غم و غصه و دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی است. آیا میخواهی یا نه؟ معلوم است که همان آدم خُل هم میگوید بله و دیگر چه رسد به عاقل و عالم. خدا نکند آدم لجوج باشد. خدا نکند که آدم بخواهد حق پوش باشد. خدا نکند که یک کسی بخواهد حرف ناحق خودش را به کرسی بنشاند. آنگاه همان است که به قول قرآن، این عقل ندارد. معلوم است که عقلش را لجاجت میگیرد. پوشش لجاجت و عصبیت و جهل و عناد میگیرد. لذا معنای آمدم امام زمان یعنی این. آنهایی که اسلام را جهانی میکنند چه کسانی هستند؟ این آیات قرآن. اینها که چشم بندی ندارد و نمیخواهد روی اینها بحث طلبگی شود، لذا خیلی واضح است. عقل میخواهد، عقلی که زیر پوشش لجاجت نرود و زیر پوشش اختلاف نرود. الان همین سوریه آیا نمیداند که نباید با هم اختلاف داشته باشند؟ همین سوریه نمیداند که هامان زمان و فرعون زمان، توطئه میکنند که آنجا را با خاک یکسان کنند؟ پس چرا چنین شده؟ وای به اختلاف. وای به لجاجت. وای به عناد. حاضر است خودش را بکشد و خانه و کاشانهاش را از دست بدهد و حتی برسد به آنجا که ملتش را از دست بدهد اما لجاجتش سیراب شود. آیا صدام نمیدانست چه میشود و چطور میشود، پس چرا چنین کرد؟. ما چه کرده بودیم که صدام چنین کرد. چرا سران عراق چنین کردند؟. وای به اختلاف، وای به لجاجت، وای به عناد، وای به تعصب. و الاّ آمدن امام زمان و اصلاً قطع نظر از قرآن این صلح کل که الان دادش بلند است، هر عاقلی میفهمد که باید صلح کل باشد. اگر اختلاف شد، یک دسته مسلط بر دستۀ دیگر میشوند. مستکبر مسلط بر مستضعف میشود. وقتی چنین شد مستکبر همه کاره میشود و اما مستکبر فقط منافع خودش را هم نمیخواهد بلکه میخواهد ما هم تابع صد در صد او باشیم و الاّ نابودی مملکت و نابودی ما و نابودی آن کسی است که نه بگوید. گوسفند در مقابل گرگ هرچه التماس کند و حتی گوسفند بگوید مرا بخور، اما باز این گرگ وضع عجیبی با این گوسفند دارد. باید او را بردارد و یک مدتی ببرد و مثل گربه که موش را میبرد و یک مدتی زجرش میدهد و اذیتش میکند و بعد آن را میخورد. این گربههای استکباری، این هامان زمان و فرعون زمان، همیشه چنین بودند و الان هم چنین هستند و از اختلاف ما استفاده میکنند. وقتی ما با هم مخالف شدیم، کار به اینجا میرسد. لذا آمدن آقا امام زمان و یک دسته افراد صالح و شایسته باید این کار را بکنند و این چیزهایی که قرآن دارد و در این دو سه جلسه صحبت کردم، اینها یک امر عقلی است و باید بشود و حتماً میشود و سنت الله است و این سنت الله حتماً میشود و به قول قرآن: و لو کره الکافرون و لو کره المشرکون. هامان زمان، فرعون زمان، بخواهند یا نخواهند و ما با هم اختلاف داشته باشیم یا نداشته باشیم، بله وقتی که اختلاف داشته باشیم عقب میافتد و این درد سرها درست میشود اما بالاخره این شیعه صالح و شایسته میشود و هر وقت این شیعه صالح و شایسته شد، همان روز امام زمان میآید. ما باید صالح و شایسته باشیم. صلح کل الان دادش بالاست و همه این صلح کل را میخواهند الا استکبار جهانی، الاّ صهیونیسم. و الاّ آیا در خود آمریکا این صلح کل را نمیخواهند؟ در این دنیای غرب با این همه نکبتش آیا صلح کل را نمیخواهند؟ در شوروی با آن همه جنایتش که با ما داشت، آیا این صلح کل را نمیخواهند؟. این صلح کل الان هست و همه میخواهند. یک افرادی باید بیایند و این صلح کل را بیاورند. صهیونیسم و آمریکا که خودش جنایتکار است و اختلاف آمیز است که نمیتوانند. پس چه کسی میتواند؟ شیعه ، حزب الله. الا انّ حزب الله هم الغالبون، الا انّ حزب الله هم المفلحون. چرا امام زمان نمیآید؟ به خاطر اینکه ما اختلاف داریم. ما شیعهها مهیا نیستیم. ما باید جداً ایثار و گذشت و فداکاری داشته باشیم. اگر به راستی ایثار و گذشت و فداکاری داشته باشیم و به قول قرآن صالح و شایسته باشیم. وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، صالح و شایسته شو، به یک دستت قرآن و به یک دستت عترت و عمل به قرآن و عمل به عترت و به راستی پشتوانه از عترت باشد، امام زمان همان موقع میآید. لذا اگر از شما بپرسند که امام زمان چه وقت میآید، بگویید هروقت ما مهیا شدیم. به قول امام صادق(ع): علیک بالتهیّأ. همان موقع امام زمان میآید. نمیشود، اصلاً قاعدۀ لطف که فلاسفه و علمای علم کلام راجع به خدا میگویند، یک مصداقش همین است که نمیشود زمینه برای آمدن امام زمان باشد، زمینه برای اینکه جهان گلستان شود، باشد اما خدا نکند. اینکه ظلم است. قاعدۀ لطف میگوید حتماً میشود. آقا امام زمان میداند که چه وقت میآید اما چه وقت میآید؟ خودش فرموده که وقتی شما مهیا شوید. شما مهیای صد در صد بشوید، همان موقع من میآیم و دیگر جنگ و خونریزی و اینها هم نیست. به یک شبانه روز این شیعه با خرق عادت مسلط به جهان میشود. به شش شبانه روز این شیعه مستقر میشود. بعد هم احکام اسلام پیاده میشود و یک بهشت دنیا به تمام معنا و بالاتر از بهشت، چون حکومت اهل بیت است و حکومت اهل بیت معلوم است که بهتر از بهشت است. مخصوصاً حکومت اهل بیتی که دیگر موی دماغی هم نباشد. معلوم است که همان موقع میآید. جلسۀ اول یک جمله از خواجه نصیر الدین طوسی نقل کردم که الان هم نقل کنم و جلسه تمام شود.
وجوده لطف و تصرفه لطف آخر عدمه منّا. وجود مقدس امام زمان لطف است و واسطۀ فیض این عالم است. تصرف امام زمان لطف است و اینکه به واسطۀ عنایت او و دست او روی سر ما، نمیگذارد که صهیونیسم یا آمریکا بر ما مسلط شود. پس چرا نمیآید؟ عدمه مّنا. نیامدش تقصیر ماست. ظلم بالاتر از این هم نیست که ما مانع از این شویم که امام زمان بیاید. یعنی تهیّأ میخواهد اگر تهیّأ نداشته باشیم ظلم است، هم به خودمان و هم به امام زمانمان و هم به ولایت و عترت. بیش از این در این باره حرف نزنم و این مسئلۀ انتظار فرجی که اینقدر در روایات ما و در قرآن هست. فارتقبوا انی معکم رقیب فانتظروا انیمعکم من المنتظرین، ای شیعه منتظر فرج باش. نه اینکه فقط بگو عجل فرجهم، نه اینکه فقط عشق اینکه داشته باش که امام زمان بیاید، اینها خوب است اما غیر از این دو، تهیّأ میخواهد. قرآن میگوید مهیا شو، من با تو هستم. یعنی من تو را به یک شبانه روز مسلط بر جهان میکنم و دیگر جنگ نمیخواهد. مثل قضیۀ آصف بن برخیاست که آصف بن برخیا به یک چشم به هم زدن، تخت بلقیس را به شام آورد و یمن شد بلخ، با یک هدهد و با یک آدم معمولی یعنی آصف بن برخیا. قرآن میفرماید: و قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ، یک کمی از قرآن بلد بود. لذا وقتی که آقا امام زمان بیاید، آن سیصد و سیزده نفر شیعه در میان مردم اینگونه هستند. آقا امام زمان به یکی از این سیصد و سیزده نفر میگوید کاخ سیاه آمریکا را بیاور. به یک چشم به هم زدن کاخ سیاه آمریکا با آنکه در اوست، حاضر میشود و آمریکا فتح میشود. کاخ سیاه کرملین را بیاور، یکی دیگر به یک چشم به هم زدن، میآورد و تمام میشود. قرآن که نمیخواهد قصه بگوید بلکه قرآن میخواهد به شما بگوید که آصف بن برخیا با یک چشم به هم زدن توانست تخت بلقیس را به شام بیاورد. مهیا شو تا یک سیصد و سیزده نفری در میان شما باید که علم من الکتاب داشته باشد، به امر امام زمان، به یک شبانه روز دنیا فتح میشود. اینها خیلی ساده است. اینکه آقا امام زمان میکُشد و خون راه میافتد، اینها همه دروغ است. آقا امام زمان که نمیآیند که آدم بکشد بلکه میآید که عالم را گلستان کند و زندانیها را نجات دهد و عدالت بیاورد و ظلم را نابود کند. اینطور نیست که جنگ اتمی بکند و مظلومان را بکشد. آقا امام زمان نه جنگ اتمی میکند و نه کسی را میکشد و نه قتل عام میکند، بلکه اینها یک روایاتی است که خدا لعنت کند این اسرائیلیها که همه موی دماغ ما بودند. پول میگرفتند و این روایتها را جعل میکردند به خاطر اینکه مردم از شیعه بترسند. لذا اینکه آقا امام زمان میآید به اندازهای میکُشد و مردم میگویند این چه آدمی است و این چه سیدی است که آدم میکُشد و بند نعل علی اکبر را سر نیزه میکند و میگوید عالم را بکشم باز هم جا دارد. اینها همه دروغ است. اصلاً آقا امام زمان که نمیآید آدم بکُشد. آقا امام زمان، آصف بن برخیا دارد و با یک چشم به هم زدن، آمریکا را فتح میکند. هرچه هست از قامت ناساز، بی اندام ماست. وگرنه امام زمان باید آمده باشد. هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق، ليظهره علي الدين کله و لو کره الکافرون و لو کره المشرکون.
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعزّ الأجل الأکرم
بامام زماننا، یا الله
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القُلوب ثبّت قلوبنا علی دینک