پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

شماره درس: 12

تاريخ درس: ۱۳۹۰/۵/۲۴

متن درس:

الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

اظهار ارادت کنید خدمت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با سه صلوات.

بحث دیروز ما دربارۀ کلمۀ عفت راجع به زنان و غیرت راجع به مرد بود، و یک مقداری در این باره صحبت کردم. بحث عمدۀ دیروز ما راجع به عفت و حجاب و عفاف زنها بود از نظر قرآن و گفتم بیش از بیست آیه و هزار روایت راجع به عفت و حجاب و عفاف زن داریم. و قرآن روی این مسئله خیلی اهمیت داده است.

بحث امروز ما راجع به غیرت است که مربوط به مردهاست. البته بعضی از اقسامش که الان عرض می­کنم، هم مربوط به زنهاست و هم مربوط به مردهاست. این غیرت که یک کلمۀ فوق العاده مقدسی است، مثل کلمۀ عفت که متأسفانه هر دو، دو فضیلت فراموش شده هستند. درحالی که باید این دو فضیلت در میان مردم خیلی بروز و ظهور داشته باشد. اما هر دو ضربه خورده است و راجع به غیرت روایت داریم که اگر ضربه بخورد، در دنیا موجب قساوت قلب است و اگر کسی قسی القلب شود، رستگاری او مشکل است. راجع به آخرتش روایت از این هم مهمتر است و می­فرماید آدم بی غیرت، سُمىَّ فى السّماء دَيوثا، معنایش اینست که هرکه بمیرد باید برود در محضر خدا و از آنجا برگردد به جائی که خود تهیه کرده است. اگر بهشت است که بهشت و اگر جهنم است، جهنم. و این افرادی که می روند در محضر خدا، از آسمانها رد می­شوند. اگر آدم باغیرتی باشد، اگر با عفت و حجاب باشد و بالاخره اگر آدم مقدّسی باشد، آسمان اول و دوم تا آسمان هفتم، یک احترام خاصی برای او قائلند. هرکه به اندازۀ تقدّسش. اما اگر آدم بدی باشد، نه اینکه استقبال ندارد، بلکه با سیرتش صدا زده می­شود. آدمهایی که غیرت ندارند، عفت ندارند را می­­گویند بی عفته، بی غیرته آمد. و روایت همین جا را می­فرماید: سُمىَّ فى السّماء دَيوثا. در آسمانها اسم این به دیوث و بی غیرت صدا زده می شود. تا برسد در محضر خدا و پروردگار عالم هم یک نگاه غضب آلودی به این می­کند و خطاب می­کند که بی غیرت برو سر جایت و او را برمی­گردانند به آتش که خود در عالم برزخ تهیه کرده است. این قضیۀ مردن و روز قیامتش است. در دنیا هم روایت داریم آدمی که بی غیرت باشد، گرفتار است. گره­های کوری در زندگیش می­آید. گرفتار و گره روی گره و غم و غصه روی غم و غصه و بالاخره زجر عجیبی در این دنیا دارد. علاوه بر این قسی القلب است. قرآن راجع به قساوت قلب می­فرماید بعضی اوقات دل انسان می­رسد به آنجا که از سنگ هم سخت تر می­شود. ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً. بعضی اوقات انسان سنگدل می­شود و دیگر رأفت و رحمت و مهربانی در دل این نیست. چه در خانه و چه در خارج از خانه، و از آثاری که بی غیرتی دارد، قساوت قلب است. از آثار بدی که قساوت قلب دارد، گرفتاری در همین دنیاست. یک زندگی ناخوشی، یک زندگی توأم با غم و غصه و اضطراب خاطر و نگرانی دارد. جامعۀ الان ما به غیرتش ضربه خورده است. به عفتش ضربه خورده است. لذا یک جامعه صد در صد گرفتار. به قول عوام آب خوش از گلویش پایین نمی رود. همۀ آن هم فقر نیست و همه هم قضیۀ تجرّد و بی کاری نیست، بلکه زندگی یک زندگی تاریک است و زندگی یک زندگی گرفتاری است. یک دنیا دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی و غم و غصه. این قسم اول راجع به بی غیرتی که مربوط به ناموس باشد، مربوط به زن و بچه باشد. چیزی که موجب تأسف است، اینجاست که ایرانی غیرت دارد، ایرانی عفت دارد، علامتش هم همین آثار باستانی هاست. شما مثلاً تخت جمشید را ببینید. از نظر صنعت خیلی مهم است. اینها به این می نازند و به این به عنوان میراث فرهنگی افتخار می­کنند. در این تخت جمشید یک عکس زن نیست. اصلاً حرمسرا دو کیلومتر آنطرف تر تخت جمشید است. با یک حفاظت عجیبی این حرمسرا ساخته شده است و بالاخره یک غیرت خاصی در همین میراث فرهنگیها، انسان می­بیند. یعنی می­بینیم که ایرانی حتی در زمان ساسانیها و چه رسد زمان صفویه و قاجاریه، که اینها یک غیرت خاصی داشتند. همین ساختمان عالی قاپو، الان حرمسرا خیلی محفوظ است و از نگاه نامحرم دور است و بالاخره غیرت در ساختمانها حسابی مراعات شده است. در این ساختمانهای قدیمی شما نمی­توانید یک اشراف پیدا کنید. چنانچه الان در ساختمانها یک ساختمان بی اِشراف نداریم. آن غیرت است و این بی غیرتی در ساختمانهاست که اِشراف فراوان است. در آن ساختمانهای قدیمی اصلاً اِشراف نیست. یعنی من باعفتم و با غیرتم. میراث فرهنگی­هایشان را ببینیم. یک زن، یک دختر یا یک عکس یا یک ناهنجاری در این میراث فرهنگی­ها نیست و می­گویند اروپائیان که میراث فرهنگی دارند، پر از بی عفتی و بی غیرتی و بی حفاظتی است. اما در میراث فرهنگی سر تا سر ایران، صد در صد عفت زن و غیرت مرد مراعات شده است. هم حرمسراهای سلاطینشان و هم خانه­های مهم متولین­شان و هم خانه های معمولی فقرا و ضعفایشان. انسان می­بیند که عفت در آنجا چشمک می­زند. غیرت در آنجا شاهد بروز و ظهور دارد. و من متأسفم که چرا این میراث فرهنگی­ها که به این خرابه­ها افتخار می­کنند، چرا افتخار به غیرت ایرانی و عفت ایرانی نمی­کنند و این یکی از امتیازهای ایران است. البته مثل اسپانیا که اسلام در آنجا حکمفرما شد، آنجا میراث فرهنگی­شان هم عفاف و حجاب دارد و عفت و غیرت دارد. چون اسلام به اسپانیا آمد و همان میراثهای فرهنگی که اینجا هست در آنجا هم هست. عفت و عصمت و غیرت هست. و شما نمی­توانید در این میراث فرهنگی­ها یک زن پیدا کنید یا حرمسرا با ساختمانهای سلطنتی مخلوط باشد. خودِ آن حرمسرا که ساخته شده یک پنجره بیرون ندارد و پنجره­ها طوری است که فوق العاده حفاظت مراعات شده است و هم عفت و هم غیرت مراعات شده است. و این اروپائیان را خدا لعنت کند، البته خدا لعنت کند رضاشاه را که این آلت دست را اینجا آوردند و آتاترک را بردند به ترکیه و بالاخره غیرت و عفت را از مردم گرفت. اینها موذی هستند و می­دانند چه بکنند و دین را از جوانها بگیرند. می­دانند چه بکنند که یک آدمهای پَپو و یک آدمهای که صد در صد نوکر و تابع پرورش دهند. معلوم است وقتی ملتی عفت نداشت، وقتی ملتی غیرت نداشت، آنگاه دنیای استکباری خوب می­تواند بر این مملکت استیلاء پیدا کند. لذا قسمت اول راجع به غیرت، غیرت شخصی است و این غیرت شخصی ضربه خورده است. به عبارت دیگر ناموس داری که یک شرافت برای یک مرد است، شکست خورده است. چنانچه عفت در خانمها و عفاف و حجاب ضربه خورده است. خیال هم نکنید که این ضربه­ها چیزی نیست. بلکه اگر دنیا را داده بودند و یا گرفته بودند و این دو تا ضربه را نزده بودند، ارزش داشت. اگر نفت ما را به طور کلی برده بودند، اما عفت زنها و غیرت مردها محفوظ بود، جا داشت و ارزش داشت. ولی متأسفانه اول عفت را بردند و غیرت را بردند و بعد نفت را بردند و بعد هرچه داشتیم بردند و می­برند و این عفت شخصی، غیرت شخصی را می­گوییم ناموس و فوق العاده اهمیت دارد.

قسم دوم ، غیرت عمومی است. اسلام می­گوید آقا! همۀ زنها به منزلۀ خواهر تو و به منزلۀ حریم تو هستند و همینطور که باید از حریم و از خویشان خودت محافظت کنی، باید از زنها و عموماً از ناموس اجتماع صد در صد محافظت کنی و این عفت عمومی از نظر قرآن و از نظر روایات اهل بیت، از آن عفت شخصی هم خیلی بالاتر است. یک تأسف بخورم، اینست که بعضی از مسئولین ما راجع به عفت شخصی خوب مراعات می­کنند. زنشان چادر دارد و رو و روگیری حسابی دارد. دخترهایشان چادر دارند و عفت دارند و بالاخره راجع به ناموس شخصی خوب مراعات می کنند و اما راجع به ناموس عمومی بی­تفاوت هستند و این خیلی تأثر دارد. من به یکی از این بزرگان می­گفتم که چرا باید زن و بچۀ تو در حجاب باشند، اما زن و بچۀ مردم بی تفاوت راجع به عفت و عصمت و عفاف باشند. اگر خوب است که همه باید باشند و اگر بد است همه باید باشند یا نباشند و این تبعیض و اختلاف خیلی بد است. ما همینطور که راجع به ناموس خودمان مراعات می­کنیم و حساسیت داریم و احساسات داریم، راجع به ناموس اجتماع هم باید چنین باشد. اسلام می­گوید باید امر به معروف و نهی از منکر باشد. باید مواظب زن و بچۀ خودت باشی و راجع به اجتماع هم مواظب باشی. بی تفاوتی راجع به عفت اجتماع، بی غیرتی است و اگر این بی­غیرتی از قسم اول بالاتر نباشد، حتماً کمتر نیست و ما وظیفه داریم. كُلُّكُمْ راعٍ، وَ كُلُّكُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ. همۀ ما به منزلۀ شبانیم برای یکدیگر. همه باید یکدیگر را از گرگ انسانی نجات دهیم. مواظب باشیم گرگ شهوت زن و بچۀ خودمان را که نبرد، بلکه مواظب باشیم گرگ شهوت زنهای دیگر را و دخترهای غریبه را نبرد. به این می­گوییم غیرت عمومی و این غیرت عمومی واجب و لازم است و قاعدۀ امر به معروف و نهی از منکر به ما می­گوید که باید هم مواظب خودت باشی و هم مواظب دیگران باشی. هم مواظب زن و بچه­ات باشی و هم مواظب زنهای غریبه باشی. تمام زنها به منزلۀ خواهرهای ما. همۀ خانه ها به منزلۀ خانه و حریم ما و همینطور که تجاوز در حریم ما ممنوع است و احساسات داریم و حساسیت داریم، راجع به خانه های دیگران هم باید چنین باشیم. راجع به ناموس دیگران باید چنین باشیم. به عبارت دیگر مسلمان آنست که غیرتش هم برای خودش باشد و هم برای دیگران، هم برای زن و بچۀ خودش باشد و هم برای زن و بچۀ دیگران باشد. بالاترین خیانت اینست که یک کسی راجع به زن خودش حساسیت داشته باشد، اما نگاه شهوت آمیز به زن مردم بکند یا العیاذبالله به زن مردم تجاوز کند. همینطور که دوست ندارد کسی تجاوز به زن و به دخترش بکند، به همان اندازه باید دوست نداشته باشد که تجاوز به زن یا دختر دیگران بکند. مسلمان اینست که باید هیچ تفاوتی از نظر غیرت و بی­غیرتی و از نظر عفت و بی عفتی بین حریم خودش و حریم همسایه­ها و غریبه­ها نباشد. این هم قسمت دوم که متأسفانه این بیشتر ضربه خورده است. یعنی الان فساد اخلاقی که برای ما آمده است، ضربۀ حسابی به غیرت مردها خورده راجع به زنهای دیگران و راجع به ناموس دیگران. و اگر مسلمانیم باید ناموس دیگران، ناموس خود ما باشد. یحب لغیره ما یحب لنفسه و یکره لغیره ما یکره لنفسه.در روایات می­خوانیم که آیا دوست داری که کسی به زنت نگاه شهوت آمیز بکند، نه، پس به زن مردم نگاه شهوت آمیز نکن. در روایات می­خوانیم که سفارش شده است که آقا ! دوستی داری کسی به دختر تو تجاوز کند، نه، پس به زنهای غریبه تجاوز کن و الاّ مسلمان نیستی. مسلمان آنست که حریم خود و حریم دیگران نزد او تفاوت نداشته باشد. همانطور که حاضر نیست دیگران به حریمش تجاوز کنند، باید مواظب باید که به حریم دیگران نه خودش بلکه دیگران هم تجاوز نکنند. اینهم قسم دوم از غیرت.

قسم سوم از غیرت، غیرت راجع به وطن است. ما باید وطن خودمان را دوست بداریم. حُبُّ الوطن من الایمان. حال چه باید بکنیم. مسلمان آنست که وطنش را دوست داشته باشد. باید مواظب باشیم که دوش به دوش غربیها جلو برویم. استعداد و امکانات ما که بیشتر است چرا عقب مانده هستیم. باید دوش به دوش اروپا جلو رفته باشیم پس چرا عقب مانده هستیم. حال حرفها هست در زمان طاغوت برای عقب ماندگی­مان، اما در زمان جمهوری اسلامی، در زمان یاقوت، چرا باید عقب مانده باشیم. ما باید برای وطنمان کار کنیم. فعالیت در صنعت و تولید و بالاخره دوش به دوش، در همه چیز راجع به وطنمان خودکفا شویم. ما باید راجع به وطنمان، تقدّسها در وطن ما حکمفرما باشد. نباید بگذاریم استکبار جهانی، صهیونیسم در وطن ما فساد اخلاقی بیاورد. اینها ظلم است. اینها غیرتش از قسم اول و دوم هم مهمتر است. ما باید نگذاریم در وطنمان فساد اخلاقی باشد. ما نباید در جمهوری اسلامی فساد اخلاقی داشته باشیم. سال اول انقلاب فساد اخلاقی نبود. یک بی چادر در تمام ایران نبود. همه کوتاه آمدیم تا الان رسیده به اینجا که ضربۀ عجیبی به ایران خورده از نظر عفت و از نظر غیرت و ما همینطور که خانه­مان را دوست داریم و می­خواهیم فساد اخلاقی در خانه مان نباشد، باید وطنمان را هم دوست داشته باشیم و فساد اخلاقی در وطن ما نباشد. ما باید به هر اندازه می­توانیم، همینطور که به فکر خانۀ خود هستیم به فکر خانۀ بزرگمان یعنی ایران عزیز باشیم. و متأسفانه الان وضع اینطور شده که یک خودخوری و یک خودخواهی و بالاخره هرکسی به فکر خود حکمفرما شده است. همان که اسلام عزیز نخواسته و نمی­خواهد. اسلام عزیز می­فرماید خودخوری غلط است. خودخواهی غلط است و باید همینطور که می­خواهی زن تو عفیف باشد و دختر تو عفیف باشد، باید بخواهی که همۀ زنها عفیف باشند و باید بخواهی که فساد اخلاقی در وطن تو نباشد.

قسم چهارم از غیرت که دیروز اشاره کردم و امروز یک مقدار باز کنم، اینست که این شهدا به ما حق دارند. این معلولین و مجروحین به ما حق دارند. اگر اینها نبودند، الان صدام اینجا حکومت می­کرد و آقابالاسر او هم آمریکا بود. همۀ شما هم مثل غربیها از نظر فقری و از نظر بی فضیلتی عجیب باید زندگی می­کردید. وضع عراق الان خیلی بد است در حالی که عراق از نظر امکانات و هم از نظر نفت و هم از نظر آب و خاک و حتی از نظر جُربزه مالی خیلی خوب است اما الان فقر در عراق کولاک می­کند. برای اینکه صدام احمق نتوانست حکومت کند و آمریکای جنایتکار آمد و این بلا را به سر عراق آورد که به این زودیها این بلاها رفع نخواهد شد. آن جنگ هشت ساله اگر نبود. صدام در وقتی که می­خواست حمله کند، گفت شش روز دیگر تهران هستم. راست می­گفت برای اینکه ما که امکانات نداشتیم. نه امکانات جنگی داشتیم و نه امکانات مالی داشتیم و او هم صد در صد از هر جهت امکانات داشت و می­توانست به راستی شش روزه تهران باشد. اما چه کسی نگذاشت؟ این هشت سال جنگ. این شهدا و این معلولین و مجروحین. اینها که رفتند جبهه جان دادند و استکبار جهانی را عقب زدند. دنیا قد علم کرد که ما را زمین بزند و این جنگ همان روزهای اول نگذاشت. همان که می­گفت من شش روزه تهران هستم، همان داد صلح موزیانه­اش بالا رفت. دنیا عقب زده شد. البته شکی نیست که خدا کرد و امام زمان لطف کرد اما بالاخره خدا و امام زمان به دست این شهدا و به دست این معلولین و مجروحین و به دست این اسرا و جانبازان و آزادگان کرد. ما باید راجع به اینها غیرت داشته باشیم. علاوه بر اینکه همۀ ما و مخصوصاً دولت باید اینها را صد در صد در رفاه بگذارد، باید خانواده ­های اینها را در رفاه بگذارد و ما باید برای اینها احترام صد در صد قائل شویم، علاوه بر این باید ببینیم که هدف اینها از این شهادت چه بود؟ اسلام عزیز. هدف اینها از این اسارت چه بود؟ از خودشان بپرسیم. هدف اینها از این جانبازیها چه بود؟ اینها همه می­گفتند و می­گویند که برای اسلامی عزیز. و ما باید راجع به اینها غیرت داشته باشیم. و اگر خدای نکرده دل اینها را با بی­عفتی و بی غیرت و با فساد اخلاقی به درد بیاوریم، ذنب این، ذنب لایغفَر است و معلوم نیست که انسان موفق به توبه باشد.

 

 

قسم آخر غیرت، غیرت دینی است که روی این خیلی سفارش شده است که مسلمان! راجع به دینت غیرت داشته باش. اگر دنیا را به تو بدهند و بخواهند که دینت را بگیرند، نده. یعنی انسان، یک مسلمان، یک شیعه باید اینطور باشد که اگر به او بگویند دنیا مال تو و دینت را بده، باید حاضر نباشد. این جملۀ امیرالمؤمنین که مال امیرالمؤمنین نیست و یک پیام برای ماست. مولا امیرالمؤمنین احتیاج به این حرفها ندارد که ما بخواهیم بگوییم این جمله تعریف امیرالمؤمنین است، بلکه امیرالمؤمنین با این جمله تعریف یک شیعه را می­کند و می­گوید که شیعه کیست. و الله لو اعطيت الاقاليم السبعة بما تحت افلاكها على أن أعصى الله فى نملة أسلبها جلب شعيرة ما فعلت. به خدا قسم اگر عالم هستی را به من بدهند و بگویند که به یک مورچه ظلم بکن و پوست جو را بی جا از دهان مورچه بگیر، من که علی هستم این کار را نمی­کنم. به این می­گویند شیعه. اگر چنین هستی غیرت دینی داری و اگر چنین نیستی ضربه به کمر مولا امیرالمؤمنین می­­زنی و این که می­گویم ضربه، خودِ مولا امیرالمؤمنین (ع) بارها فرموده: قسّم زهری رجلان رجل متهتک و رجل متنسک. دو طایفه کمر مرا شکستند. این دو طایفه بود که نگذاشتند امیرالمؤمنین جلو برود. یکی افراد لجوج خودخواه که حرف امیرالمؤمنین را نمی­شنیدند و یکی هم ظالم و یکی هم آن کسانی که معصیت کار بود و از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) جدا شده بود. الان هم همین است. چه کسی از امام زمان جداست، دو دسته. یک دسته آن کسانی که زیر بار گفتۀ مراجع نمی­روند. یک دسته هم آن کسانی که عمل به رسالۀ مرجع تقلید نمی­کنند. قسّم زهری رجلان رجل متهتک و رجل متنسک. متأسفانه این غیرت دینی هم ضربه خورده است. اول بحثم گفتم که غیرت اول آن غیرت ناموسی مربوط به مردهاست و زنها باید عفت داشته باشند و مردها باید غیرت داشته باشند. عفت زن، حجاب زن، عفاف زن، صد در صد محفوظ بماند و اما نظیر این قسمی که الان می­گویم مختص مردها نیست، بلکه خانمها هم همینطور. خانم باید اگر دنیا را به او بدهند و بگویند چادرت را بردار حاضر نباشد. به خانم بگویند شوهر از هر نظر خوب است، اما می­خواهد موهای تو پیدا باشد و می­خواهد چادر نداشته باشی، باید حاضر نباشد. اگر به خانم بگویند که تمام دنیا مال تو اما لاابالی باش و بی عفت و بی عصمت و بی حجاب و عفاف باش، باید حاضر نباشد. غیرت قسم سوم و قسم چهارم، عمومی است. خانم باید غیرت داشته باشد راجع به دینش و آقا باید راجع به دینش غیرت داشته باشد.

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group