پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

شماره درس: 19

تاريخ درس: ۱۳۹۰/۶/۱

متن درس:

الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

شهادت مولی الموحدین مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به همۀ شما تسلیت می­گویم و از طرف شما این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدّس حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تسلیّت می­گویم و از طرف همۀ شما از حضرت زهرا (سلام الله علیها) می­خواهم که نظر لطفی به جلسه عنایت کنند و با لطف حضرت زهرا (س) از جلسه بیرون رویم. ان شاء الله

بحث امروز ما دربارۀ یک فضیلت فراموش شده است و آن قرآن است. گرچه الحمدلله در جمهور اسلامی، قرآن در صحنه آمد. وارد دانشگاهها شد. مردم نه اینکه توانستند قرآن بخوانند بلکه حافظ قرآن شدند و حفظ قرآن در میان مردها و در میان زنها فراوان شد و باید همه و مخصوصاً خانمها، شکر این نعمت را به جا آورند. اما چیزی که باید توجه کنیم، اینکه هنوز یک در ده است. یعنی قرآن که در صحنه آمده و در میان اجتماع آمده و در میان دانشگاهیان آمده و در میان آقایان و خانمها آمده، یک در ده است. معمولاً مردم نمی­توانند قرآن بخوانند، چه رسد که بخواهند تفسیر قرآن بکنند. یعنی قرآن در صحنه نیست و قرآن در میان آنها نیست. وقتی باید بیش از اینها شکر کنیم، که قرآن در صحنه آمده باشد برای همه و همه. در زمان پیغمبر اکرم (ص) چنین شد. مردم سواد الفبا نداشتند، اما حافظ قرآن بودند. پیغمبر اکرم (ص) برای آنها درس قرآن می­گفت. بعد از شهادت پیغمبر اکرم، یک جنگی جلو آمد که مسلمان کُشی بود، هفتصد نفر حافظ قرآن در آن جنگ کشته شد. یعنی صدِ نود مردم درحالی که سواد فارسی نداشتند اما حافظ قرآن بودند. لذا در زمان ما درحالی که قرآن در صحنه آمده، باید بگوییم که یک فضیلت فراموش شده است. بحثی که هست، اولاً اینکه قرآن چیست؟ قرآن خودش را معرفی می­کند و می­گوید من کپیۀ عالم وجودم. وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ. این کتاب، این امام مبین یعنی قرآن، کپیۀ عالم وجود. علم ماكان و مايكون و ماهو كائن، در این قرآن. تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ، هرچیزی را قرآن می­تواند تفسیر کند و می­تواند تبیین کند. ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ، چیزی نیست که در قرآن نباشد. چیزی نیست که خدا در قرآن نیاورده باشد. رساتر اما عرفانی. قرآن یعنی تجلی ذاتی خدا. این قرآن است. این نعمت بزرگی است که پروردگار عالم به ما داده است. البته مبیّن می­خواهد. وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ (سوره نحل، آیه 44). یا رسول الله! قرآن کپیۀ عالم وجود است اما مبیّن می­­خواهد. مبیّنش تو و اهل بیت (علیهم السلام). لذا این روایت ثقلین که سنی و شیعه نقل می­کنند، شاید بیش از هزار مورد پیغمبر اکرم در هر فرصتی فرموده است. یک ساعت دَم مرگ آمد به مسجد و بعد از نماز روی پلۀ اول نشست و حدیث را خواند. دَم مرگ هم می­خواست بنویسد و نگذاشتند. بیش از هزار مرتبه فرموده است که دو تا نعمت بزرگ. قرآن، عترت و عترت، قرآن. قرآن، علی و علی، قرآن. انِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ. اگر می­خواهید گمراه نشوید، به یک دست قرآن و به دست دیگر ولایت داشته باشید. تفاوتی هم با هم ندارد. هر دو تجلی ذاتی خداست. هر دو، تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ. هردوی آنها، علم ماكان و مايكون و ماهو كائن در آنها نهفته است. اهل بیت مفسّر قرآن و قرآن هم متبیّن به واسطۀ اهل بیت (علیهم اسلام) است. اما این فضیلت فراموش شد. چیزی که باید توجه کنیم، نگویید که ما قرآن می­خوانیم، نه، قرآن خیلی اهمیت دارد. قرآن چهار مرتبه دارد که همه و همه این چهار مرتبه را باید طی کنند. اول ـ خواندن قرآن. و این را قرآن جداً می­خواهد. فاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ (سوره مزمل، آیه 21). اینطور آیه­ای در قرآن نداریم که اینقدر تأکید کند که تا می­توانی قرآن بخوان، خواه توجه به معنا داشته باشی یا نداشته باشی. می­خواهد معنایش را بدانی یا ندانی. همان هم که معنایش را نمی­­داند و توجه ندارد، همان لقلقۀ لسان قرآن می­خواند، مثل کسی است که ویتامین را نداند که چه لفظی است و چه کاره است و یک سیب بخورد. این اگر بداند که ویتامینش چیست و چقدر است و یا نداند که ویتامینش چقدر است، ویتامین این سیب یا به جذب بدن این می­شود. خواندن قرآن اینگونه است. ­معنایش را بدانیم یا ندانیم، آن نور قرآن جلوه­گر در دل می­شود. لذا قرآن می­فرماید که تا می­توانی قرآن بخوان. خدا می­داند که مریضی و حرف زدن برایت مشکل است، اما همان موقع هم تا می­توانی قرآن بخوان و همان موقع هم تا می­توانی سورۀ حمد و قل هو الله بخوان. اگر سواد هم نداری، سورۀ حمد را که بلدی، تا برسی به خانه­تان هفتاد مرتبه سورۀ حمد بخوان. پیغمبر اکرم (ص) می­فرمودند اگر بِدَمی به یک مرده و زنده شود، تعجب نکن. بعد قرآن می­فرماید که خدا می­داند که بعضی اوقات کاری داری، مثلاً جوان کنکور دارد، آن بازاری اگر دنبال کارش نرود، ورشکست می­شود، قرآن می­گوید همان موقع هم تا می­توانی قرآن بخوان. بعد قرآن می­فرماید خدا می­داند گاهی در جبهه هستی و در خط مقدم جبهه، یقاتلون فی سبیل الله، همان وقت هم که با دشمن می­جنگی، تا می­توانی قرآن بخوان. فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ، این معنایش چیست؟ خدا به توسط قرآن از همۀ ما می­خواهد که این نور را بخوانیم. قرائت، و این یک فضیلت فراموش شده است. الان اینطور نیست. مردم یک قرآنی می­خوانند اما یک در صد است. در دانشگاه مثلاً یک جلسۀ قرآن می­گذارد و یا اول صحبت چند تا آیه می­خواند، قرآن می­گوید نه فقط این باشد بلکه اصلاً یکی از کارهای اساسی تو باید خواندن قرآن باشد. یک مسلمان که بتواند قرآن را از رو بخواند، لاأقل اگر هر روز نه و هر هفته نه، ماهی یک ختم قرآن داشته باشد. از اول بگیرد تا آخر و دوباره از اول تا آخر. بعضی از بزرگان را سراغ داریم که هر سه روز یک ختم قرآن دارند. خیال هم نکنید که اینها بیکارند، بلکه کار اینها ده برابر کار شماست، اما یک قدری وقت می­دهند به قرآن و هر سه روز یک ختم قرآن می­­شود. خوشا به حال آنهایی که کم کم رسیدند به آنجا که طی اللسان دارند. قرآن می­تواند به انسان هم طی الارض بدهد و هم طی اللسان بدهد. بالاخره مرتبۀ اول از خواندن قرآن اینست که انسان تا می­تواند قرآن بخواند. حال اگر هم قرآن را حفظ کند که چه نوری است و چه برکتی و چه عاقبت بخیری است. در مجالسمان باید قرآن بخوانیم، اما کم می­خوانیم. رسانه­ها باید قرآن خیلی داشته باشند، آنهم در ماه مبارک رمضان. راجع به کارهایشان و راجع به فیلمهایشان قرآن را بسنجیم، یک در صد می­شود. مخصوصاً اگر قرآن با صدای خوش خوانده شود و شمرده شمرده خوانده شود، یک جاذبۀ عجیبی دارد. یکی از معجزات بزرگ خدا، این جاذبیت قرآن است. ما کتاب زیاد داریم. کتابهای شعری که به راستی جاذبه دارد، خیلی داریم اما یک در هزارِ جاذبۀ قرآن را ندارد. قرآن را هر وقت، هرکه بخواند تازه است. این یکی از معجزات قرآن است. قرآن بیست معجزه دارد. معجزه­های خیلی بالایی دارد. شما خیال می­کنید اگر قرآن معجزه نداشت، دشمن با جنگ نرمش می­گذاشت که ما آرام باشیم. دشمن سواد دارد. دشمن علیه اسلام و تشیّع و قرآن کار می­کند. دشمن بیش از پانصد رسانه علیه قرآن و تشیّع دارد، اما بیاید در صحنه و مستقیم بگوید من مخالف قرآن هستم و معجزه­هایش را قبول ندارم، پس بنابراین به صحنه می­آیم، غلط کرده و نمی­آید و تا حالا هم نیامده است و نمی­تواند بیاید. این بیست معجزۀ قرآن دشمن را شل و کور کرده است. فقط فحش می­دهند و فقط بدی می­کنند و تهمت­های بالا می­زنند. به آنها می­گوییم و الان هم من روی منبر می­گویم و از طرف شما هم می­گویم که یک کتاب بیاورید که جاذبه­اش مثل قرآن باشد، همۀ ما دست از اسلام برمی­داریم و قرآن را هم دیگر قبول نداریم. به قول قرآن، پشت به پشت یکدیگر کنند و یک قرآن بیاورند که جاذبه­اش مثل قرآن باشد و همیشه تازه باشد. همین که مثلاً در ماه رمضان سی ختم قرآن می­خواند، هر نامه­ای که بخواند خسته می­شود ولو نامه از پسر عزیزکرده­اش باشد که برایش نوشته و دومرتبه و سه مرتبه بخواند خسته می­شود و دیگر نمی­خواند، اما قرآن را سی مرتبه هم بخواند آن سی و یک مرتبه اگر شیرینی­اش بیشتر نباشد، کمتر نیست. اینها معجزۀ قرآن است و یک فضیلت فراموش شده، الان همین خواندن قرآن است. رادیو، تلویزیون، مردم، مسجد، روحانیت و همه و همه، خواندن قرآن را فراموش کرده­اند. خیال هم نکن که ثواب ندارد، بلکه ثوابش خیلی بالاست. آقا و خانم! اگر کسی یک آیه در ماه رمضان بخواند، خدا ثواب یک ختم قرآن در نامۀ عملش می­نویسد. به جای این سریالها که می­بینید و به جای این حرفهای مفتی که بعد از افطار می­زنید و خیلیها قبل از افطار می­زنند، قرآن بخوان. اگر کهنه می­شد، حق داشتی که بگویی خسته شدم. و این خواندن قرآن را قرآن جداً می­خواهد و اما یک فضیلت فراموش شده است. گفتم الحمدالله حافظ قرآن در میان خانمها و آقایان داریم و خیلی باید شکر کرد، اما وقتی با جامعه بسنجیم، یک در صد می­شود، یک در هزار می­شود و مسلمانهای در صدر اسلام به عکس بودند. هزارتا از آنها سواد الفبا نداشتند و حافظ قرآن بودند و یکی دو تا که خیلی کودن بودند و نمی­توانستند حافظ باشند، اما آشنایی کامل با قرآن داشتند. این یک مرتبه از قرآن.

مرتبۀ دوم از قرآن این تفسیر قرآن است و این تفسیر قرآن را همه لنگیم. اهل علم لنگ است. دانشگاه لنگ است و رسانه­ها اصلاً خبری از آن نیست. شماها هم کجا برای تفسیر قرآن می­نشینید و پیش چه کسی تفسیر قرآن می­خوانید. لاأقل آنوقتها در زمان طاغوت که ما بچه بودیم. در ماه مبارک رمضان، همۀ مسجدها یا غالب مسجدها قرآن می­خوانند و تفسیر قرآن را هم یک آقایی می­گفت. آقایان بزرگ در اصفهان می­آمدند در وسط جلسه که قرآن خوانده می­شد و هنوز تمام نشده بود، نیم ساعت تفسیر می­گفتند. الان این موقوف شده است. ظلم است و ظلم به قرآن است. اگر در روز قیامت این قرآن بگوید که چرا نمی­فهمیدی که من چه می­گویم و چه چیز دارم، چه جوابی به آن می­دهی. اتفاقاً قرآن می­گوید رسول گرامی روز قیامت شکایت می­کند. پناه بر خدا. روایت داریم که وای به کسی که در روز قیامت شفیع او دشمن او باشد. قرآن نقل می­کند که پیغمبر اکرم (ص) شکایت می­­کند. يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا. می­گوید خدایا این امت من قرآن را پشت سر گذاشتند. تفسیر قرآن نمی­دانستند و قرآن نمی­خواندند و اعراض از قرآن داشتند. قرآن مهجور بود. یعنی خدایا بازخواست مرا از این امت بکن. وای به آن روز که پیغمبر اکرم (ص)، مظهر رحمت خدا که باید شفاعت همۀ ما را بکند، از ما شکایت کند که خدایا این قرآن من مهجور در میان اینها بود. چرا اینقدر گرفتاریم؟ به خاطر اینکه قرآن مهجور است و یک فضیلت فراموش شده است. قرآن فضیلت یک کتاب مثل حافظ و سعدی که نیست. گفتم که کپیۀ عالم وجود است. مظهر ذاتی خداست. کلام الله است. در وقتی که قرآن می­خوانیم باید توجه داشته باشیم که خدا با ما حرف می­زند و برسیم به آنجا که به راستی بیابیم خدا را و توجه کنیم که کلام الله یعنی چه. خدا با زبان ما با ما حرف می­زند. لذا مرتبۀ دوم تفسیر قرآن است. در خانۀ کدام یک از شما تفسیر هست. اصلاً تفسیر کم نوشته شده است. ابن عربی یک عارف است. می­گوید که هفتصد تفسیر بر قرآن نوشته شده اما هنوز قرآن بِکر است. حضرت امام به ما می­گفتند که بعد از ابن عربی هفتصد تفسیر نوشته شده و هنوز قرآن بِکر است. همین هزار و چهارصد تفسیر هم الان در کتابخانه­ها نیست. مردم نخواستند و عطار در آن چای پیچید. الان تفسیر در میان ما خیلی کم است. اهل علم کوتاهی کرده است و کوتاهی می­کند. دانشگاه کوتاهی کرده است و کوتاهی می­کند. ترم تفسیر قرآن باید باشد و امتحان تفسیر قرآن باید باشد. جلسات قرآن هر شب باید باشد. نگویید که نه و نمی­شود. چرا سریال می­شود؟. کدام یک از شما هستید که در ماه رمضان یا غیر ماه رمضان سریال نبینید. چرا آن می­شود اما قرآن نمی­شود. چرا از آن خسته نمی­شوی و از این تفسیر قرآن خسته می­شوی. چرا از آن خسته نمی­شوی و از این بحثهای من خسته و چُرتی می­شوی. یک جایش خراب است و خیلی هم خراب است. لذا قرآن یک آیه دارد که کمر انسان را می­شکند. أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا (سوره محمد، آیه 24). مگر قفل شقاوت به دلت خورده است که تدبر در قرآن نداری و تفسیر قرآن بلد نیستی. یعنی آن کسی که سر و کار با قرآن نداشته باشد، قفل شقاوت به دلش خورده است. اینهم مرتبۀ دوم است. قرآن می­خواهد و جداً می­خواهد. از علما و طلبه می­خواهد و دانشگاه می­خواهد و از رسانه­ها مخصوصاً تلویزیون می­خواهد، از مردم و از بازاریها می­خواهد و بالاخره در شبانه روز، یک ساعت یا دو ساعت تفسیر قرآن باشد.

مرتبۀ سوم ـ برداشت از قرآن. یعنی ما باید کم کم در اثر تفسیر قرآن خودمان مفسّر شویم. لازم هم نیست که خیلی سواد طلبگی یا دانشگاهی داشته باشیم. فراموش نمی­کنم یک جانبازی که هشتاد درصد مجروح جنگی بود. این در جبهه کارها و حرفهایی داشت. راجع به بحثهای من می­گفت که ما چطور و حتی با پوستۀ انار باتری درست می­کردیم و رادیو را در یک سوراخی پنهان کرده بودیم و بالاخره این بحثهای شما را گوش می­دادیم و بالاخره آن چند سال در جبهه و کم کم پروردگار عالم به او الهام داده بود. وقتی آزاد شد در همین اصفهان و من از قم می­آمدم و خیلی به این علاقه داشتم. وقتی پیش من می­آمدم، می­دیدم که برداشت از قرآن دارد و یک برداشتهایی که هیچ جا نیست. گفتم قرآن که یک کتاب معمولی نیست، بلکه دریاست و هرکه، هرچقدر از آن بدارد، یک قطره از دریاست. بالاخره این شخص برداشت از قرآن داشت در اثر تقوایش و در اثر تقیّد به ظواهر شرعش و اما بالاتر در اثر خواندن قرآن و در اثر تدبّر در قرآن و کم کم به این می­گفتم که آقا أقلاً یک جلد کتاب بنویس. خدا نخواست. این اجتماع خطرناک را خدا می­دانست، لذا او را برد در عالم ملکوت و آن شخص از دنیا رفت. از این افراد زیاد داریم. این مولا کاظم اراکی را من دیده بودم که یک مرد بی سوادی بود. اما گذشت و ایثار و فدارکاری­اش، آقا امام زمان (عج) این را حافظ قرآن کرده بود و این رسیده بود به آنجا که این نور قرآن را می­دید. تفسیر قرآن می­کرد. در مقابل علما و بزرگان در جلسه تفسیر می­­گفت. در میان مراجع و مجتهدین که این مراجع و مجتهدین تعجب می­کردند از برداشت این آقا. کار در قرآن می­کند و قرآن کمکش می­کند و می­شود مفسّر قرآن و آنهم برداشت از قرآن. اینها چیزهای چشم بندی که نیست. اینهایی که من می­گویم از خودم که نیست و از کتابها هم که نیست. اینها چیزهایی که آدم دیده و می­بیند که انسان نمی­دانم و نمی­توانم و نمی­شود و اینها نیست، بلکه این خانم باید برسد به آنجا که وقتی ظرف می­شوید، زمزمۀ قرآنش، کم کم برسد به آنجا که برداشت از قرآن کند. خدا رحمت کند این بانو که افتخار برای اصفهانیها بود و همه به او افتخار می­کردند. این شخص یک دوره تفسیر نوشته است به نام أخزن العرفان. درحالی که معلم کم دیده و نمی­توانست معلم ببیند. حجاب و عفاف و از خانه بیرون نیامدن، اما هم وارد فقه بود و هم وارد عرفان بود و هم فیلسوف بود و من جمله مفسّر بود. روز قیامت همین خانم را می­آورند صف محشر و اصفهانیها را هم می­آورند و می­گویند چرا این خانم توانست و تو نتوانستی. چه چیز تو کمتر از او بود. او خواست و شد و شماها نمی­خواهید و نمی­شود.

مرتبۀ چهارم ـ عمل به قرآن است. قرآن سرمشق زندگی. وقتی قرآن سرمشق زندگی شد، خود قرآن می­گوید که بهشتت از همان جا شروع می­شود. ما خیال می­کنیم با این کارها و با این گناهانمان می­شود دنیا اداره شود. نه اینطور نیست. به غیر دنیای پر از غم و غصه و دلهره و اضطراب خاطر، یک دنیای پر از آشوب و پر از فساد اخلاقی. وقتی اعراض از قرآن شود، اینطور می­شود که الان شده است. اما ببین قرآن چه می­گوید. قرآن می­گوید بهشتت از همین جا شروع می­شود تا به بهشت موعود برسی. مرحوم کلینی در کافی یک روایت نقل می­کند از پیغمبر اکرم (ص) که این روایت خیلی بالاست. می­فرماید که پیغمبر اکرم (ص) فرموده: اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرآنِ. اگر فساد اخلاقی عالم را گرفت، چاره­ای ندارید جز تمسّک به قرآن و تشبّث به قرآن. انَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّق. قرآن شفاعت می­کند و شفاعتش پذیرفته می­شود. قرآن نفرین می­کند و نفرینش پذیرفته می­شود. وقتی قرآن یک فضیلت فراموش شده، شد به ما نفرین می­کند. چنانچه اهل بیت به ما نفرین می­­کنند. بعد قرآن می­فرماید: و من جعله امامه ساقه الى الجنه، هرکس قرآن سرمشق زندگیش باشد، بهشتت از همان جا شروع می­شود تا به بهشت موعود برسد. و من جعله خلفه ساقه الي النار، هرکس پشت پا به قرآن بزند و اعراض از قرآن بکند، جهنمش از همان جا شروع می­شود تا به جهنم موعود برسد. این روایت به ما می­گوید که این فضیلت فراموش شده، خطرناک است خطرناک، و اگر می­خواهی دنیایت یک بهشت موعود شود و حیات طیّب داشته باشی، تمسّک به قرآن داشته باش و قرآن سرمشق زندگیت شود.

از قرآن کمک بگیرید برای اینکه خدا بچه­هایتان را از این شر فساد اخلاقی حفظ کند، در خانه­تان قرآن زیاد بخوانید. قرآن بخوانید و به پسرتان فوت کنید. قرآن بخوانید و به دخترتان بدمید، بدون اینکه او بفهمد. تا وقتی از خانه بیرون می­رود و برمی­گردد، قرآن او را حفظ می­کند. امام حسین کمک به زینب کرد و قرآن خواند. سر بریدۀ حسین قرآن خواند.

 

 

نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعزّ الأجل الأکرم

بحق الحسین و عیاله، بحق الحسین و اخته زینب، یا الله

یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القُلوب ثبّت قلوبنا علی دینک

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group