پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب


شماره درس: 13

تاريخ درس: ۱۳۸۱/۸/۲۹

متن درس:

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله ربّ العالمين و الصّلوه و السّلام علي خيرِ خلقهِ، اَشرفِ بريّته ابي القاسم محمّد صلّي الله عليه و آله الطّيبيّن اَلطَّاهرين و علي جميع الانبياء و المرسلين سيّما بقيّه اللهِ في الارضين و لعنته الله علي اعدائهم اجمعين.

بحث ما راجع به تهذيب‌نفس به فصل چهارم يعني تجسم عمل رسيد. و راجع به تجسم عمل يك مقداري صحبت كردم. تجسم عمل به سه قسم منقسم مي‌شود. 1- يك قسمت كه مربوط بود به بحث ما اين بود كه صفات خوب وصفات بد ما براي ما هويت‌ساز است. اگر كا فضايل انساني داشته باشيم هويت ما در آدميت نوراني و روشن و يك آدم از كار در مي‌آئيم. همان كه خلت ما هم براي همان است كه به مقام آدميت برسيم و اگر رذيله‌اي بر دل ما رسوخ كند و ريشه كند يا زذايلي چنين باشد نمي‌گذارد كه ما آدم بشويم و بلكه آن صفات رذيله ما را از آدميت سلب مي‌كند و يك هويت حيواني براي ما درست مي‌كند. 2- قسم دوم كه ديروز مقداري درباره‌اش صحبت كردم اين بود كه خوبي‌هاي ما هر چه باشد درهيمن دنيا براي ما نتيجه دارد و بدي‌ها ما هر چه باشد در همين دنيا براي ما كيفر دارد و براي ما عذاب دارد و بدي‌هاي ما چنان‌چه در قيامت براي ما جهنم مي‌سارزد در همين دنيا هم براي ما جهنم مي‌سازد و يك زندگي ناراحت‌كننده‌ براي ما درست مي‌شود. واعمال خوب ما چنان‌چه براي ما بهشت مي‌سازد دنياي ما را هم آماده مي‌كند و براي ما در همين دنيا بهشت مي‌سازد. و اعمال خوب ما نتيجه براي خود ما و اطرافيان ما و اولاد ما دارد ديروز در اين‌باره از قرآن استفاده كردم و بعضي آيات را خواندم كه به نحوي دلالت بر اين مطلب داشت و تجربه هم به ما همين را مي‌گويد. آن كساني كه تجربه دارند و فكر دارند به ما همين را مي‌گويند و 11 جا در قرآن امر شده‌ايم كه سير در تاريخ بكنيم و تاريخ بخوانيم و حال گذشتگان را بررسي كنيم و در آن 11 آيه مرتب تكرار مي‌شود كه ببين اعمال بد آن‌ها چه سرنوشتي براي آن‌ها درست كرده است و از تاريخ پند بگير. و اين جمله‌ي «فسيرو في الارض» 11 مرتبه در قرآن تكرار شده است يعني سير در تاريخ بكنيد و اتفاقاً يكي از چيزهايي كه براي خودسازي خيلي مؤثر است و از اين جهتم هم قرآن خيلي روي آن پافشاري دارد سير در تاريخ است از احوال ديگران پند گرفتن و از خوب‌ها سرمشق گرفتن و از بدها عبرت گرفتن به اين معنا كه ببينيم چقدر بدبخت شده‌اند و ما كار آن‌ها را پي‌گيري نكنيم «قل سيروا في الارض فانظروا كيف كان عاقبه المجرمين» (سوره نحل، آيه69)‌و «فسيروا في الارض فانظروا كيف كان عاقبه المكذبين» (سوره نحل، آِه36) سر در تاريخ بكن و ببين ظالم كارش به كجا رسيد پس ظلم نكن. سير در تاريخ بكن ببين آن كساني كه حق و حقيقت را پايمال كردند و پا روي واقعيات گذاشتند عاقبت آن‌ها به كجا رسيد پس تو چنين نكن و بالاخره از بدان و از خوبان پند بگير. سرنوشت خوب‌ها را ببين و سرمشق كن و سرنوشت بدان را ببين و آن كاري كه آن‌ها كرده‌اند را نكن. و اين بحث از نظر قرآن يك بحث فوق‌العاده مهمي است و پيش از 100 آيه در قرآن اينمطلب را مي‌گويد «ان احسنتم احسنتم لانفسكم و ان اسأتم فلها» (سوره اسراء، آيه7) اگر خوبي كردي به خودت خوبي مي‌كني. چنان‌چه اگر بدي كني به خودت بدي مي‌كني. ظالم خيال مي‌كند كه به ديگران ظلم مي‌كند. آدمي كه مال مردم را حيف وميل مي‌كند خيال مي‌كند كه مال مردم را مي‌خورد. اگر يك مقداري فكر كند مي‌بيند كه به خودش ظلم مي‌كند. اين ظلم به اولادش است. اين ظلم بهاطرافيانش است. در آيه ديگر مي‌فرمايد «يا ايها الناس انما بغيكم علي انفسكم» (سوره يونس، آيه23) اي مردم ظلم شما دست و پا پيچ خود شماست. و ظلم شما به خودتان است اگر چه نمي‌فهميد و خيال مي‌كنيد كه تو سر ديگران زده‌ايد و خيال مي‌كنيد كه مال ديگران را برده‌ايد و خيال مي‌كنيد كه آبروي ديگران را برده‌ايد. اما بدانيد «انما بغيكم علي انفسكم متاع الحيوه الدنيا ثم الينا مرجعكم فينبئكم بما كنتم تعلمون» (سوره يونس، آيه23) در همين دنيا ظلم شما به خود شما برمي‌گردد و روز قيامت هم كه مي‌شود واي به حال ظالم و واي به حال مال مردم‌خور و واي به حال آن كسي كه به عرض و آبروي مردم و مال و جان مردم تجاوز كرده باشد. يك آيه ديگر در قرآن هست كه عكس اين را مي‌گويد: مي‌فرمايد: اگر كسي امنيت مي‌خواهد بايد در زندگيش گناه نباشد. مشا مي‌دانيد كه امنيت بهترين نعمت‌هاي خدا است و چهار معنا دارد. 1- امنيت دل. يعني اين‌كه انسان دلي داشته باشد كه غم و غصه در آن نباشد. دلي داشته باشد كه در اين دل نگراني و اضطراب خاطر و دلهره از آينده و و از زندگي نداشته باشد و اين خيلي نعمت بالائي استو در آيات فراوان مي‌فرمايد كه مؤمن اين امنيت را دارد. «الا بذكر الله تطمئن القلوب» (سوره رعد، آيه28) و «الا ان اولياءالله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» (ــــــــــــــــ) حتماً بدان كه چنين است و هيچ اشكالي نيست در اين‌كه اولياء خدا از گذشته، غم و غصه ندارند و ا ز آينده نيز ترس و نگراني ندارند وبه قول قرآن اطمينان دل دارند و صددرصد اطمينان و سكونت و نشاط دل و روشنايي دل دارند و اين خيلي نعمت بالايي است. اين «الا بذكر الله تطمئن القلوب» مي‌گويد اي انسان هيچي چيزي نمي‌تواند اين اطمينان را به تو بدهد جز راطبه با خدا. آيا پول مي‌تواند اطمينان دل بدهد؟ نه چون همان پول و تمول نگراني و اضطراب خاطر مي‌آورد، مخصوصاً اگر آدم، طمع‌كار و زندگي چشم و هم چشمي داشته باشد كه مرتب مي‌سوزد با اين‌كه متحول است پس پول نمي‌تواند اطمينان دل بدهد. آيا رياست و قدرت مي‌تواند اطمينان دل بدهد؟ نه. آيا زندگي خوب يعني خانه‌ ي خوب و زن خوب يا شوهر خوب و بچه‌هاي خوب مي‌توانند اطمينان دل بدهند؟ نه. پس چه مي‌تواند؟ «الا بذكر الله تطمئن القلوب» اين آيه خيلي كوچك است اما يك دنيا معنا دارد مخصوصاً اين‌كه دو، سه تا تأكيد دارد. 1- لفظ الا دال بر تأكيد است. 2- بذكر الله جار و مجرور و مقدم شده است دال تأكيد است. 3- خود جمله جمله‌ي مضارع است دال بر تأكيد است و معناي آيه اين جور مي‌شود كه يقين داشته با و هيچ شك نكن كه هيچ چيزي نمي‌تواند ترا سير بكند جز رابطه‌ي با خدا.هيچ چيز نمي‌تواند نشاط دل بياورد و سكونت و آرامش به انسان بدهد جز ياد خدا و جز رابطه‌ با خدا. و آيه «الا ان اولياءالله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» همين را مي‌گويد اما يك مقدار مفصل‌تر است. ولي آيه «الا بذكر الله تطمئن القلوب» با يك ايجاز خاص به خود و با تأكيد خاص به خود مي‌فرمايد بالاترين نعمت‌ها امنيت دل است يعني انسان آرام دل باشد. انسان در خانه آرام دل باشد و سكونت دل داشته باشد و به عبارت ديگر، نشاط و روشنايي دل داشته باشد. چه مي‌تواند در خانه و بازار و زندگي و وقت خواب و بيداري اين امنيت دل را بدهد قرآن مي‌فرمايد هيچ چيز نمي‌تواند جز رابطه با خدا نظير اين است كه اين‌جا برق نباشد كه ديگر نه روشنايي هست و نه صدا به شما مي‌رسد و نه اين ضبط صوت مي‌تواند ضبط بكند چه موقع صدا به شما مي‌رسد؟ چه موقع اين‌جا روشن مي‌شود؟ چه موقع ضبط صوت صدا را ضبط مي‌كند وقتي كه اين‌جا برق باشد. برق خدا، آشتي بودن با خدا به انسان آرامش مي‌دهد، نشاط مي‌دهد، آرامش مي‌دهد، زندگي او و خانه‌ي او اجاره‌اي است، خانه او كوخ است و فرش او پوست گوسفندي بيش نيست، خاك است و حصير است اما يك دنيا آرامش دارد يك دنيا نشاط دارد و من زياد ديده‌ام. و اين وعده خدا است. شايد بيش از 10 آيه در قرآن مي‌گويد: جوان‌ها آيا امنيت دل مي‌خواهيد؟ يك زندگي منهاي غم و غصه مي‌خواهيد؟ ك زندگي منهاي دلهره و اضطراب خاطر مي‌خواهيد؟ يك زندگي منهاي كلاف سر به گم مي‌خواهيد؟ آيا مي‌خواهدي نظير كلاف سربه گم در زندگي نباشيد؟ هيچ چيز نمي‌تواند اين حالت را بدهد جز رابطه‌ي با خدا «الا بذكر الله تطمئن القلوب» در آيه مي‌فرمايد اگر اين رابطه قطع شد ديگر زندگي تاريك است تاريك. ديگر زندگي وحشتناكي است وحشتناك. اميدوارم در جلسه‌ي ما نباشد و مسلم نيست يك كسي كه رابطه با خدايش قطع باشد و سرو و كار با نماز نداشته باشد و سرو و كار با ائمه‌طاهرين نداشته باشد، سر و كار با معنويات نداشته باشد، سر و كار با انفاقات نداشته باشد و اين مثل كرم ابريشم در اين دنيا بلولد. قرآن مي‌فرمايد زندگيش، تاريك است تاريك. زندگيش وحشتناك است وحشتناك. و بعد مي‌فرمايد «ومن لم يجعل الله له نوراً فماله من نور» (سوره نور، آيه40) اين جمله خيلي شيرين است. «و من يجعل الله له نوراً فماله من نور» اگر نور خدا در دل باشد زندگي بانشاط است. و اما اگر نور خدا نباشد ديگر دل را هيچ چيزي نمي‌تواندنشاط بدهد و منور بكند علاوه بر آن زندگي تاريك است تاريك، زندگي وحشتناك است وحشتناك.

دريا ذاتاً تاريك است و و حشتناك هم هست و حنتي آن كسي كه شنا بلد است و در دريا شنا مي‌كند و لذت مي‌برد مي‌بيند كه دريا تاريك است و علاوه بر اين‌كه تاريك است وحشتناك است اگر اين دريا موجي هم باشد تاريكي و وحشت دوم ديگر نمي‌گذارد كه انسان در آن شنا بكند و اگر ابر هم باشد و ابر محيط بر دريا باشد و ببارد وحشت و تاريكي سوم. قرآن مي‌فرمايد زندگي منهاي خدا اين جوري است وبه قول آقايان طلاب تشبيه معقول به محسوس است. زندگي منهاي خدا نظير درياي موجي است كه ار محيط بر آن باشد و ببارد. «او كظلمات في بحرٍ لجي يغشيه موجٌ من فوقه سحابٌ ظلماتٌ بعضها فوق بعض اذا اخرج يده لم يكديراها و من لم يجعل الله له نوراً فماله من نور» (سوره نور، آيه40) زندگي منهاي خدانظي آن دريائي است كه هم موج دارد و هم باران بر او مي‌بارد و هم تاريك است و هم وحشتناك. قرآن مي‌فرمايد آيا ديده‌اي يك كسي را كه در دريا مي‌خواهد غرق شود چه جور از خود گم‌شدگي پيدا مي‌كند به اندازه‌اي كه وقتي به او مي‌گويند دست خود را بده تا نجات دهيم اصلاً نمي‌فهمد. «اذا اخرج يده لم يكد يراها» اصلاً دستش را نمي‌بيند آن كسي را همكه مي‌خواهد او را نجات بدهد نمي‌بيند ـ اميدوارم در جلسه ما نباشد ـ بعضي‌ها ا ز خود گم شده‌اند و زندگيشان جوري است كه هر قدم برمي‌دارد به ضررش تمام مي‌شود. مي‌خواهد خوب شود اما بد مي‌شود يعني كلاف سر به گم است هر چه مي‌خواهد سر كلاف را پيدا كند نمي‌شود. «اذا اخرج يده لم يكد يراها» (سوره نور، آيه40) من ديده‌ام و مسلم شماها هم ديده‌ايد كه بعضي جوان‌ها را سستي اظهار پوچي مي‌كنند، يك كلاف سر به گم است وقتي كه برويم توي زندگي او مي‌بينيم نماز نمي‌خواند. بعضي مال رمدم‌خور هستند، خمس نمي‌دهند. رشوه مي‌خورد، در اداره‌ها كم‌كاري مي‌كند، رباخواري مي‌كند، ربا مي‌دهد و ربا مي‌خورد و از اين راه پول زيادي هم جمع كرده است اما همين پول برايش وبال شده است. بعضي اوقات پول هست اما وبال است رياست هست، قدرت هست اما دردسر است. خانه‌اش قصر است، با آن تشريفات اما هم‌چون سلول است. قرآن مي‌فرمايد از كجا پيدا شده است؟ معمولاً خانه‌ي خوب و امكانات خوب و پول فراوان و قدرت بايد يك نشاطي بدهد اما چرا بي‌نشاطي آمده است؟ قرآن مي‌فرمايد « و من لم يجعل له نوراً فماله من نور» (سوره نور، آيه40) كسي كه نور خدا در دل او حكم‌فرما نباشد ديگر هيچ چيزي نمي‌تواند به دل او نور بدهد. خوشا به حال آن‌هايي كه امنيت دل دارند. من ديده‌ام كه وضعش خلي بد است اما يك نورانيت خاصي و يك اطمينان خاصي و يك سكونت و نشاط خاصي بر او حكم‌فرما است. خيلي خوب است و بالاترين نعمت‌ها در دنيا همين امنيت است. امنيت به هر معنا كه باشد بالاترين نعمت‌ها است و شما نمي‌توانيد بالاتر از نمعت امنيت پيدا كنيد مخصوصاً نعمتامنيت دل. اگر راستي يك دل پر از غم و غصه باشد، غذا هر چه ليذيذ باشد،‌نمي‌فهمد. زن و بچه هر چه عالي باشند، لذت نمي‌برد و امكانات هر چه بالا باشد لذت نمي‌برد. آن غم و غصه نمي‌گذارد كه اين چشمش را باز كند و از دنيا لذت ببرد جوان‌ها اگر امنيت دل مي‌خواهند رابطه با خدا و الا اگر نور خدا نباشد و رابطه با خدا نباشد بدانيد دل ظلمت دارد و و قتي دل ظلمت داشت،‌همه چيز ظلمت دارد.

2- امنيت اجتماعي و اين هم خيلي مهم است كه انسان جان و مال و ناموسش در امان باشد خيلي عالي است و بعد از امنيت دل اين امنيت اجتماعي است كه از هر غنايي و هر مالي و قدرتي واز هر چه كه شما تصور كنيد مهم‌تر است. و يكي از نكاتش هم اين است كه اگر اين امنيت اجتماع ينباشد ديگر هيچ چيز نيست. آن وقتي كه صدام جنايتكار و بلكه استكبار جهاني مقل آمريكا وشوروي روي اين شهر اصفهان بمب مي‌ريختند. حاضر بود كه برود توي طويله زندگي كند و قصر و امكانات خودش را رها كند. و مي‌رفت توي دهات و خيلي پول مي‌داد تا يك طويله‌اي مي‌گرفت و آن دهاتي ناز هم مي‌كرد و طويله را مي‌داد تا يك روز، دوروز در آنزندگي كند. وقتي امينت نباشد ديگر هيچ چيز نيست. قصر باشد امكانات فراوان باشد، پول باشد، قدرت و رياست باشد ولي بدون امنيت اجتماعي هيچ است. اين امنيت خيل خوب است اين امنيت از كجا پيدا مي‌شود؟‌ قرآن مي‌فرمايد رابه با خدا. در سوره انعام يك ايه‌اي هستكه خيلي آيه خوبي است و خيل هم تأكيد دارد اول سؤال مي‌كند و مي‌فرمايد:«فاي الفريقين احق بالامن ان كنتم تعلمون» (سوره انعام، آيه81) چه كسي استحقاق امنيت دارد؟ به جاي اين‌كه ما جواب بدهيم خدا جواب مي‌دهد و مي‌فرمايد:«الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلمٍ اولئك لهم الامن و هم مهتدون» (سوره انعام، آيه82) متقين اين امنيت را دارند. خدا به متقي اين امنيت را مي‌دهد. و دوباره براي تأكيد مي‌فرمايد:«اولئك لهم الامن و هم مهتدون» اين امنيت مال اوست و دست عنايت خدا هم روي سر او است. كم داريم در قرآن آيه‌اي كه اين قدر تأكيد داشته باشد. 1- خود سؤال يك تأكيد است. 2- جوابي كه خود خدا مي‌دهد نيز يك تأكيد است 3- اصرار بر مطلب تأكيد سوم است 4- جمله «و هم مهتدون» كه در آخر ذكر مي‌فرمايد و بالاترين تأكيدهاست. يعني دست عنايت خداروي سر كيست؟ آن كسي كه امنيت دارد. چه كسي امنيت دارد؟ آن كسي كه تقوا داري و رابهط‌اش با خدايش محك است. در آيه‌اي كه ديروز مي‌خواندم مي‌گفت پروردگار عالم به‌واسطه‌ي تقوا امنيت اجتماعي مي‌دهد:«وضرب الله مثلاً قريه آمنه مطمئنهً يأتيها رزقها رغداً من كل مكان فكفرت بانعم‌الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما كانوا يصنعون» (سوره نحل، آيه112) رابطه با خدا امينت اجتماعي مي‌دهد ـ خوشا به حال آن كساني كه به واسطه‌ي تقوايشان دست خدا بر سر اين‌ها است ـ يك دعايي را پيامبراكرم زياد مي‌خواندند مخصوصاً در مواقع حساس مثلاً در دل شب در سجده و در نماز شب‌شان و در نماز وترشان و حساس‌ترين جاها كه اصلاً ذكر پيامبر بوده است. «اللم لا تكلني الي نفسي طرفه عين في الدنيا و الاخره» خدايا يك آن مرا به خودم وامگذار. اين دعا را هميشه داشته باشيد. اگر يك آن خدا ما را به خود وابگذارد مثل اين است كه كارخانه، اين‌جا را به خودش وابگذارد ديگ رتاريك مي‌شود ديگر بدبختي پديد مي‌آيد ديگ ظلمت است. ديگر وحشت است. و به قول قرآن هم تاريكي است و هم وحشت. خييل دعاي خوبي است. دست عنايت خدا روي سر كيست؟ «الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم» يعني شيعه متقي ـ «الذين آمنوا» يعني شيعه. و «و لم يلبسوا ايمانهم بظلم» يعني تقوي. يعني دست عنايت خدا روي سر شيعه‌ي متقي است. و وقتي دست عنايت خدا روي سر انسان باشد اين انسان از همه چيز مصون است و دل شاد است. كس كه خدا را دارد همه چيز دارد امنيت دل دارد و امنيت اجتماعي دارد. اين آيه شريفه اطلاق دارد يعني امنيت اول و دوم را شامل مي‌شود و امينت سوم وچهارم را نيز شامل مي‌شود.

3- امنيت اقتصادي: اقتصادي سالم كه اين هم مثل همان امنيت اجتماعي خيلي مهم است. و معناي امنيت اقتصادي اين است كه بي‌كاري نباشد، گراني نباشد، تبعيض نباشد، حيف‌وميل نباشد و مردم از نظر خوراك و پوشاك و مسكن و ازدواج در رفاه باشند. اسلامي مدعي است كه اگر مردم به وظيفه عمل بكنند امنيت اقتصادي مسلماً‌هست. يعني اگر اقتصاد اسلام پياده شود ائمه‌طاهرين و قرآن و پيامبراكرم وعده داده‌اند كه اين امنيت باشد چنان‌چه در زمان حضرتولي‌عصر اين امنيت صددرصد هست. يعني فقر نيست چون تبعيض نيست. فقر نيست چون حقوق ـــــ‌ را مي‌دهند. بي‌كاري نيست چون كار درست قسمت مي‌شود. و همه‌ي رمدم از نظر خوراك و پوشاك و مسكان و ازدواج در رفاه هستند. يك نفر نيست كه اجاره‌نشين باشد. يا بي‌خانه باشد. يك نفر نيست كه خانه نداشتنه باشد كه نتواند ازدواج كند و خيال نكنيد تجربه روي آن نشده است. اميرالمؤمنين علي عليه‌‌السلام ـ در آن حكومت پرمخاطره و پربحرانشان در آن 5 سال حكومت كه شايد از اول زمان حضرت آدم تا الان در دنيا حكومتي نتوانيد پيدا كنيد كه اين قدر بحران داشته باشد و همه‌ي اين بحران‌ها را هم دشمنان داخلي براي اميرالمؤمنين به وجود آوردند ـ روي منبر خيلي صريح مي‌فرمودند مردم همه شما الان در رفاه هستيد يك نفر نيست كه گرسنه نباشد، يك نفر نيست كه بي‌مسكن باشد، يك نفر نيست كه احتياج به ازدواج داشته باشد و حتي من آب فرات را هم براي شما آورده‌ام مثل اين‌كه لوله‌‌كشي كرده بود و از فرات براي كوفه آب آورده بود و اقتصاد اسلام را پياده كرد وقتي اقتصاد اسلام پياده شد و يك اقتصاد سالم شد و امينت اقتصاد پيدا شد همه مردم از نظرخوراك و پوشاك و مسكن و ازدواج در رفاه شدند و اقتصاد اسلام شد اقتصاد منهاي حيف‌وميل، اقتصاد منهاي اختلاف طبقاتي اقتصاد منهاي تبعيض‌ها. و وقتي پياده شود مسلم است كه ديگر همه، همه يك امنيت مالي و امنيت اقتصادي پيدا خواهند كرد. به اميد آن روز. و اين امنيت اقتصادي همه خيلي مهم است به اندازه‌اي مهم است كه در روايات فراوان يكي از امتيازهاي امامزمان همين است كه «به يملأ الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً» امام‌زمان مي‌آيد بعد از آن‌كه دنيا از نظر اقتصادي بيمار است. و احتلاف طبقاتي كولاك مي‌كند و مردم حيف‌وميل مي‌كنند و حق فقراء را مي‌خورند امام‌زمان آن وقت مي‌آيد و عدالت اجتماعي مي‌آورد. عدالت اجتماعي يعني حق به حق‌دار مي‌رسد يعني همه در رفاه واقع مي‌شوند يعني از نظر خوراك و پوشاك و مسكن و ازدواج در رفاه واقع مي‌شوند و راجع به حضت ولي‌‌عصر بيش از 300 رويات از پيامبراكرم و ائمه‌طاهرين وارد شده است. من يك وقتي بررسي مي‌كردم 305 رويات با اين جمله به «يملأ الله الارض قسطا و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً» درباره‌ي حضرت ولي‌عصر وارد شده است و به‌اندزه‌اي مهم است كه وقتي آقا به دنيا آمد حكيمه خاتون مي‌گويد آقا به سجده رفتند و در سجده انگشت مبارك را بالا بردندو اين جمله را فرمودند:«بي يملأ الله الارض قسطاً و عدلا بعد ما ملئت ظلماً و جوراً». اين امنيت اقتصادي از كجا پيدا مي‌شود؟ از تقوي وقتي مردم متقي شدند. هر كس حق خودش را برد، اقتصاد ما مي‌شود سالم و وقتي كه حق به حق‌دار رسيد، اقتصاد ما مي‌شود سالم و امينت اقتصادي پيدا مي‌كنيم. اين آنيه مي‌فرمايد امنيت اقتنصادي مرهون تقواي ما است: «الذين آمنوا و لم لبسوا ايمانهم بظلمم اولئك لهم الامن و هم مهتدون» (سوره انعام، آيه82) اين جامعه استحقاق امنيت اقتصادي دارد چه حرف‌هاي خوبي قرآن دارد و چه تئوري و فريضه‌هاي بالايي اسلام دارد. من قبل از انقلاب 4 جلد كتاب راجع به مقايسه بين سييستم‌هاي اقتصادي نوشتم و اتصاد اسلام را با اقتصاد سوسياليستي و سرمايه‌داري و اقتصادهاي ديگر مقايسه كردم و اسمش را گذاشتم مقايسه بين سيستم‌هاي اقتصادي و در آن‌جا اثبات شده است كه اقتصاد اسلام بهترين اقتصادها و عدالت‌ اجتماعي يعني همان اقتصاد اسلامي است و اگر پياده شود يك نفر فقير ومحتاج و بي‌كار نيست، يك نفر كه ازدواج نكرده باشد وجود ندارد و بالاخره يك نفر پيدا نمي‌شود كه از نظر اقتصادي در مضيقه باشد.

4- امنيت سياسي: اين‌هم خيلي مهم است. امنيت سياسي معنايش اين است كه سياست‌مدارها با تدبير و با عقل حرف بزنند و آن‌چه مي‌گويند واقعيت داشته باشد و آن‌چه مي‌كنند براي رفاه ملت باشد و به نفع اسلام باشد و در مقابل، سياست‌باز و حقه‌بازي وپشت‌سر هم اندازي و دروغ‌گويي و دروغ‌بافي و اين‌كه بخواهند جامعه را گول بزند همين كه الان در اين جمهوري اسلامي شهرت بسزايي پيدا كرده است توي روزنامه‌ها امنيت سياسي نيست. در مجلس اين امنيت سياسي نيست. در ميان مردم اين امنيت سياسي نيست و بالاخره شايعه‌ها به جاي امنيت سياسي آمده است و حرف‌هاي پشت سر هم اندازي و دروغ‌ و تقلب و حقه‌بازي و هوچي‌بازي به نام سياست در سياست‌مدارها پيدا شده است و راتسي مصيبت خيلي بزرگ شده است.

همين جور يكه راستي اگر بمب روي سر ما مي‌ريخت و ما ناراحت مي‌شديم چون امنيت اجتماعي نداشتيم الام جامعه ما همين حالت را دارد براي اين‌‌كه امنيت سياسي ندارد. چون مي‌بينيم كه هوچي‌بازي و دروغ‌پردازي و تهمت‌ها و اهانت‌ها به يكدگر در همه جا پر است واين راستي بلاست و خيلي بلاي بزرگي است. قرآن مي‌فرمايد آيا امنيت سياسي مي‌خواهي؟ با تقوا باش. چقدر عالي است. راستي اگر سياست‌مدارهاي ما متقي بودند، و تابع مولا اميرالمؤمنين بودند و حكومت‌داري را از علي مي‌آموختند و اگر سياست‌هاي ما و نويسنده‌هاي ما ار قرآن برداشت مي‌كردند. ما يك امنيت سياسي داشتيم و اين امنيت سياسي يعني فرهنگ جامعه،‌يعني فرهنگ سالم. و خدا نكند فرهنگ ناسالم بشود ـ فرهنگ ناسالم بدبختي‌ها دربر دارد. الان اين فساد اخلاقي از فرهنگ ناسالم سرچشمه گرفته است و خيال نكنيد اين فساد اخلاقي در جامعه چيز كوچكي است بالاترين مصيبت‌ها و بالاترين بلاها همين چيزي است كه الان در جامعه پيدا شده است به نام تهاجم فرهنگي و شبي‌خون فرهنگي و بهتر از اين دو تعبير فساد اخلاقي است مخصوصاً در جوان‌ها و در مجالس ما اين فساد اخلاقي پر است. در روزنامه‌ها و مجله‌ها و رسانه‌ها اين فساد اخلاقي پر است. و فساد اخلاقي اين نيست كه بي‌حجابي باشد، بي‌غيرتي وبي‌عفتي باشد اين مواد مخدر كه الان جلو آمده است فرهنگ خراب شده است كه كار به اين جا رسيده اسن فاسد اخلاق يعني «ليهلك الحرث و النسل» (سوره بقره، آيه205) قرآن مي‌فرمايد دشمن وقتي كه مسلط شود كارش اين است كه نسل حاضر را كه خراب مي‌كند نسل آينده و جوان‌ها را نيز نابود مي‌كند. و اين فساد اخلاقي از كجا سرچشمه مي‌گيرد؟‌ از اين‌كه امنيت فرهنگي نداريم. ا زاين‌كه امنيت سياسي نداريم. قرآن مي‌گويد اگر اين امنيت‌ها را مي‌خواهي بايد متقي باشي. «فاي الفريقين الا من و هم مهتدون» (سوره انعام، آيه82) چه كسي استحقاق امنيت دل دارد؟ چه كسي استحقاق امنيت اجتماعي دارد؟ چه كسي استحقاق امنيت سياسي دارد؟‌چه كسي استحقاق امنيت فرهنگ يدارد؟ چه كسي استحقاق امنيت اقتصادي دارد؟ «الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم» يعني شيعه متقي. آن جامعه‌اي روي سر آن تقوي سايه افكنده است. اين جامعه اين امنيت‌ها را دارد. آن جامعه‌اي كه دست عنايت خدا روي سر آن باشد. و بعد مي‌فرمايد تقوي اين امنيت را به انسان مي‌دهد، اگر جوان‌ها بخواهند اصلاح بشوند،‌ تقوي مي‌خواهد. اگر خانواده‌ها، اگر دولت و ملت و اگر همه بخواهند جامعه سالم بشود، تقوي مي‌خواهد. زندگي منهاي تقوي عني زندگي منهاي امنيت. زندگي منهاي تقوي يعني آتش. زندگي منهاي تقوي، به قول قرآن ظلمت روي ظلمت. زندگ يمنهاي تقوي يعني وحشت روي وحشت. الان شما فكر كنيد ببينيد دخترهاي ما وپسرهاي ما چه ناامني عجيبي دارند. پدر و مادر نمي‌داند اين دختر كه دبيرستان مي‌رود و برمي‌گردد آيا سالم برمي‌گردد يا نه؟ اين‌ها كه سه، چهار سال دانشگاه مي‌روند از دانشگاه سالم برمي‌گردد يا نه؟ حتي كار به اين‌جا رسيده كه در دبيرستان‌هاي ما الان نگراني است، اين بچه كه دبستان مي‌رود، راهنمايي مي‌رود سالم برمي‌گردد يا نه؟ اين‌ها از كجا سرچشمه مي‌گيرد؟ از بي‌تقوايي. وقتي كه تقوي بر جامعه حكم‌فرما نباشد اين چنين است كه مي‌بينيد. پايان

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group