شماره درس: 15
تاريخ درس: ۱۳۸۱/۹/۲
متن درس:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله ربّ العالمين و الصّلوه و السّلام علي خيرِ خلقهِ، اَشرفِ بريّته ابي القاسم محمّد صلّي الله عليه و آله الطّيبيّن اَلطَّاهرين و علي جميع الانبياء و المرسلين سيّما بقيّه اللهِ في الارضين و لعنته الله علي اعدائهم اجمعين.
بحث امسال ما درباره تهذيبنفس بود كه بحثي لازم و بحثي واجب ميباشد و از اوجب واجبات است. بحث رسيد به اينجا كه صفات رذيله اگر در دل رسوخ كند انسان را از انسانيت بيرون ميبرد و انسان به تناسب آن صفت رذيله به حيواني مبدل ميشود و اگر نبود براي لزوم بحث غير از اين بحث تجسم عمل بس بود كه ما به اين حث خودسازي و تهذيبنفس اهميت فوقالعادهاي بدهيم. تجسمعمل منقسم ميشود به 3 قسمت 1- يك قسمت همين كه فلاسفه و عرفا دربارهاش خيلي صحبت كردهاند و تجسم عمل را به هيمن معنا ميدانند يعني صفات رذيله براي ما هويتساز است حتي مرحوم ملاصدرا در اسفار در باب تناسخ ميگويد گر چه تناسخ از نظر علم و فلسفه و شرع و قرآن غلط و محال است اما از قرآن استفاده ميشود كه يك تناسخ خيلي لطيفي هم داريم و آن اين است كه اعمال بد ما و صفات رذيلهي ما هويت ما را تغيير ميدهد و به تناسب آن صفت رذيله و عمل زشت هويت ما صورتسازي ميشود و در همين دنيا ما حواني بيش نيستيم و روز قيامت كه چشمها همه تيزبين ميشود و خودش و ديگران اين هويت را ميبينند و مرحوم ملاصدرا از جملهي اياتي كه به آن تمسك ميكند اين آيه است« وكل انسان الزمناه طائره في عنقه و نخرج له يوم اليقامه كتاباً يلقاه منشوراً. اقرأ كتابك كفي بنفسك اليوم عليك حسيباً» (سوره اسراء، آيه14) در روز قيامت سعادت و شقاوت هر كسي به گردن اوست «وكل انسان الزمناه طائره في عنقه» ايشان استفاده ميكنند كه سعادت و شقاوت هر كسي در گردن اوست يعني وقتي به او نگاه ميكنند اگر در انسانيت متوغل است يك انسان كامل است و بهشتي است ولي اگر يك حيواني بيش نيست جهنمي است و خطاب تكويني به او ميشود كه همين هويت تو بس كه بفهمي بهشتي هستي يا جهنمي هستي. اين يك تجسم عمل كه دربارهي آن صحبت كردم. 2- تجسم عمل به معناي دوم يعني اعمال ما و صفات ما در همين دنيا به ما سعادت و شقاوت ميدهد اگر اعمال ما نيك باشد، اگر فضايل انساني داشته باشيم در سرنوشت ما در همين دنيا تأثير كامل دارد و اگر اعمال بد داشته باشيم و صفات بد داشته باشيم در سرنوشت ما در همين دنيا تأثير دارد. كه در اينباره هم فيالجمله صحبت كردم و براي اينكه جوانها به آيهاي كه در قرآن هست توجه داشته باشند اين آيه را ميخوانم: قرآن ميفرمايد: اگر انسانها صفات خوب داشته باشند و اعمال خوب داشته باشند اين اعمال و اين صفات تأثير ميگذارد در سعادت آنها و بركات آسمان و زمين بر آنها نازل ميشود و اگر آدمهاي بدي باشند و صفات رذيلهاي داشته باشند، اگر تكذيب كنند حقيقتها را و واقعيتها را سرنوشت بدي براي آنها خواهد بود «و لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض ولكن كذبوا فاخذناهم بما كانوا يكسبون» (سوره اعراف، آيه96)اگر مردم خوب باشند و اگر مردم مؤمن باشند ـ زير بنا ـ و اگر مردم متقي باشند لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض بركات آسمانها و بركات زمين بر اينها نازل ميشود. اينها بركت مادي و بركت معنوي بر آنان نازل ميشود و سرنوشت اينها سرنوشت سعادت خواهد بود ولي اگر از نظر ايمان شك و شبههاي باشد و اگر از نظر عمل متقي نباشند براي اينها هم شقاوت خواهد بود به جاي اينكه بركات آسمانها وزمين بر اينها نازل شود و درهاي بركت آسمان و زمين بر روي اينها باز بشود بهعكس درها بسته ميشود و بركات از اينها گرفته ميشود. خشكساليها، گزانيها و بالاتر از اينها فساد اخلاقي، آن جامعه را ميگيرد. بعد قرآن ميفرمايد اين را خدا نداده است «بماكانوا يكسبون» كسب مردم يعني بديهاي مردم اين حالت را براي اينها ميآورد. چنانچه كسب مردم يعني رابطه با خدايشان و كارهاي خيرشان آن سعادت را ميآورد كه در اينباره هم فيالجمله صحبت كردم. 3- بحث امروز كه شايد مهمتر از آن تجسم عمل به معناي اول و دوم است و مثل علامه مجلسيها رضواناللهتعاليعليه تجسم عمل را به همين قسم معنا كردهاند و از قرآن هم به خوبي استفاده ميشود اين است كه اعمال ما صورتبندي ميشود هر چه ما به جا بياوريم از خوب و بد، اگر خوب باشد صورت خوب به خود ميگيرد، و اگر بد باشد صورت بد به خود ميگيرد و اين الان هست تا دم مرگ ـ كه چشمها خيره ميشود و دم مرگ همهي مردم اين اعمالشان را ميبينند ـ و شب اول قبر به بعد هم اين اعمال با او هست تا روز قيامت و روز قيامت وارد صف محشر ميشود اگر اعمال خوب است به يك صورت خوب و يك رفيق خوب و يك كمككار خوب در روز قيامت. و يكي از شفعاء روز قيامت هم همين اعمال انسان است و اگر العياذبالله اعمال ما بد باشد مونس ما در قبر آن اعمال بد ما است آن صورت بد نظير يك سگ درنده و نظير مارها و عقربها تا روز قيامت همين صور بد اطراف او را گرفتهاند و به اندازهاي خجالت ميكشد و تا چانه عرق ميكند و مرتب ميگويد اي كاش بين من و اعمال من فاصله بود روايات فراواني در اين مسئله داريم و آيات فراواني هم در اين مسئله داريم و از جمله آيات اين آيه است كه ميفرمايد «يوم تجد كل نفسٍ ما عملت من خيرٍ محضرا و ما عملت من سوءٍ تود لو ان بينها و بينه امداً بعيداً و يحذركم الله نفسه و الله رئوف بالعباد» (سوره آلعمران، آيه30) خدا به بندگانش رئفت دارد لذا زنگ خطر ميزند زنگ خطر چيست؟ اين است كه انسان هر چه در روز قيامت به جا آورده است مجسم ميشود و اطراف او موجود است و با او است. اگر خوب باشد سرفراز است واگر خوب باشد ميگويد:«هاؤم اقرؤا كتابيه» (سوره الحاقه، آيه19) بيائيد ببينيد كه چه سرنوشت خوبي دارم. چه مونس عالي دارم و اما اگر اعمال ما بد باشد به صورت بد مجسم ميشود و به صورت ميمون يا سگ درندهاي به صورت گرگي در ميآيد و اين اعمال با او است. قرآن ميفرمايد به اندزهاي خجالت ميكشد كه گويا جهنم را فراموش كرده است و ميگويد اي كاش بين من و بين اعمال بد من فاصله زياد بود « و ما عملت من سوءٍ تود لو ان بينها و بينه امداً بعيداً» (سوره آلعمران، آيه30) اي كاش بين من و اعمال من فاصله زياد بود و از روايات و قرآن استفاده ميشود كه اين مونس بد با او هست تا جهنم و يكي ا زعذابهاي جهنم همين مونس بد است. حالا اگر اين مونس بد به صورت يك آدم زشت و بدتركيب و بد بوئي باشد برايش سخت است اما اگر به صورت ماري يا عقربي باشد اين مار و عقرب او را ميگزد. مثنوي يك اشعار خوبي دارد كه هم تجسم عمل به معني اول را ميگويد و هم تجسم عمل به معناي دوم و من جمله اين تجسم عمل را خيلي عال يميكند :
اين سخنهاي چو مار و كژدمت مار و كژدم ميشود گيرد دمت
و اين مار و كژدم در قبر هست و در صف محشر هست و او را نيش ميزند و متأسفانه اين مار و عقربها در جهنم هم هستند لذا اهل دل ميگويند عقربهاي جهنم را ما تهيه كردهايم. خدا تهيه نكرده است اعمال ما است كه به جان ما ميافتد. چه در قبر و چه در عالم برزخ و چه در روز قيامت و چه در جهنم. يك چيزي كه همه بايد به آن توجه داشته باشيد اين است كه ما از قرآن استفاده ميكنيم كه آتش جهنم را خود ما تهيه كردهايم ـ بهشت و جهنم الان موجود است. و از نظر قرآن مسلم است كه بهشت و جهنم موجود است ـ اما نعمتهاي بهشت را ما بايد تهيه كنيم و عذاب جهنم را نيز خود ما تهيه ميكنيم. در قيمات خطاب به جهنميها ميشود:«ذلك بما قدمت ايديكم»(سوره آلعمران، آيه182) شما اينها را فرستادهايد،جلو فرستادهايد و اين جمله «ذلك بما قدمت ايديكم» د رقرآن زياد آمده است. يا از طرف خدا يا ملائكه. خطاب ميشود به جهنميها. اگر آتش جهنم است خود تهيه كردهايد. اگر مارومور و عقرباست خود تهيه كردهايد. اگر ــــ است خود تهيه كردهايد. اين ـــــ را كه يك آبجوشان است ـ چه كسي تهيه كرده است همانكسي كه بهواسطهي زبانش به ديگران نيش ميزند و به واسطهي عملش به ديگران ظلم ميكند. آن ظلمها و آن نيشها ـــميشود. اينجا ما دل ديگران را سوزانديم. آنجا ــــ آن ما را ميسوزاند در روايات و آيات ميخوانيم كه اين شخص بايد اين ــــ را بخورد و وقتي بخورد همه ــــ و ــــــ پاره پاره ميشود. اين از كجا سرچشمه گرفته است. «ذلك بما قدمت ايديكم» (سوره آلعمران، آيه182) خودتان تهيه كردهايد.
اين سخنهاي چو مار و كژدمت مار و كژدم ميشود گيرد دمت
در قبر انسان را ميگزد. در برزخ انسان را ميگزد در جهنم انسان را ميگزد و قرآن و روايات و علم مخصوصاً فلسفه و عرفان به ما به خوبي ميفهماند كه در جهنم هر چه هست ما تهيه كردهايم. قرآن در اينباره ميفرمايد وقتي بهشتيها به بهشت وارد شدند بعد از سلام ملائكه كه به آنها خطاب ميشود «كلوا وشربوا هنيئاً بما اسلفتم في الايام الخاليه» (سوره الحاقه، آيه24) از اين نعمتها بخوريد و بياشاميد از اين نعمتها استفاده بكنيد اين چيزهائي است كه خودتان تهيه كردهايد. اين «في الايام الخاليه» دو تا معنا دارد 1- يعني در دنيا 2- يعني در ماه رمضان. و روايتداريم كه «في الايام الخاليه» يعني ماه مبارك رمضان و اين از باب مصداق است. و معنايش اين جور ميشود اين روزهها كه گرفتيد و عبادتهايي كه در ماه رمضان كرديد و اين عبادتهايي كه در دنيا كرديد اينها براي شما «جنات تجري من تحتها النهار» شده است. اين باغها با آن درختهاي سر به فلك كشيده و اين آبهاي جاري در زير درختها و اين مسكنهاي به آن عالي را خود تهيه كردهايد. نماز و روزه و خمس و زكات شما و رسيدگي به مردم و كارهاي خير شما نعمتهاي بهشت شما شده است. و علاوه بر آيات و روايات كه در مسئله هست مرحوم شيخبهائي در كشكول ـ بعد از نقل يك قضيهاي از تخت فولاد اصفهان ـ ميفرمايد اين مسئله تجسم عمل به اين معنا ضرورت در اسلام است. خيلي ادعا بالا است يعني يك چيز واضحي در اسلام است مثل اينكه در ميان سنيها هم هست كه مرحوم شيخبهائي ادعاي ضرورت رد سالام ميكند. و به تنعبير مرحوم شيخبهائي يك چيز واضحي است كه قابل انكار نيست. يكي از رؤساي عرب خدمت رسول گرامي آمد و عرض كرد يا رسولالله من رئيس هستم ـ رئيس يكي از قبايل بود ـ و نميتوانم خدمت شما بيايم و ما يك سرمشقي به من بدهيد كه اين سرمشق در زندگي من مؤثر باشد پيامبر همين تجسم عمل به معني سوم را فرمود. رفمودند فلاني بدان هر كاري بكني در قبر مونس تو است. اگر مونس خوب ميخواهي اعمال تو بايد خوب باشد. نيات تو و افكار و گفتار و كردار تو بايد خوب باشد. تا آن گفتار و كردار تو آن عبادت تو مونس خوبي در قبر براي تو باشد. حورالعين را خود ما ميسازيم ـ البته خدا خلق ميكند ـ اما آن نعمتهاي عالم برزخ و نعمتهاي بهشت و عالم قيامت موادش مال ما است. پيامبر فرمودند اگر مونس خوب ميخواهي بايد اعمالت خوب باشد و اگر اعمال و گفتار و كردارت بد باشد، بدان مونس بد داري. يك سگ درندهاي ـ به قول شيخبهائي ـ توي قبر توي ميآيد و سگ با تو است تا روز قيامت خيلي مشكل است: احتمال اين كمرشكن است و احتمال اين بايد نيروي كنترل كنند و براي انسان باشد اين زنهاي لاابالي و زنهاي بيعفت علاوه بر اينكه خودشان را ميمون ميكنند ـ آنها كه چشم بصيرت دارند به اينها كه نگاه ميكنند كه ميمون هستند ـ يك ميموني هم رفيق در قبر براي تهديد ميكنند كه در روز قيامت هم اين ميمون با او هست و در جهنم هم اين ميمون با او هست. ميمونيكه او را ميگزد ميموني كه او را سرزنش ميكند. عالم قبر و عالم برزخ و عالم قيمات و عالم بهشت و عالم جهنم زبان دارند، حيات دارند «وان الدار الاخره لهي الحيوان» (سوره عنكبوت، آيه ـــ) يعني مار آنجا و عقرب آنجا حرف ميزند ابتدا نيش ميزند نيش ديگري هم ميزند وقتي نيش خو را زد ميگويد خودت تهيه كردهاي خودت تهيه كردهاي. مرا خودت ساختهاي. هم نيش ميزند و هم نيش زخم زبان ميزند. همانطور كه اين آقا و خانم زخم زبان زده است، آن هم زخم زبان ميزند. در جهنم هم چنين است آن سگ درنده او را ميدرد و در حاليكه ميدرد زخم زبان هم ميزند و ميگويد اين چيزي است كه خود تهيه كردهاي. من سگي هستم كه خودت تهيه كردهاي. بعد آن آقايي كه خدمت پيامبراكرم بود گفت آقا اجازه ميدهيد حسان كه يكي از شعراي عرب است گفتار شما را به شعر درآورد؛ آقا اجازه دادند حسان اين حديث را به صورت پنج شش بيت شعر عربي درآورد كه مرحوم محدث قمي رحمهاللهعليه در منازل الآخره اين اشعار را نقل كرده است و اشعار آبداري است. مضمون اشعار همين گفتار گفتار پيامبر است. پيامبراكرم فرمود اگر راحتي در قبر ميخواهي بايد اعمال خوب داشته باشي والا اگر اعمالت بد باشد مونس تو بد است. يكي از علماء بزرگ را در خوب ديدند كه خيلي وضعش بد است گقتند آقا تو چرا؟ گفت من باغ دارم، حورالعين دارم و وضعم خوب است اما يك عقرب هم دارم كه هر روز يك نيش به شصت پايم ميزند گفتند براي چه؟ گفت من قبل از طلبگي يك چاقو دزديدم و چاقو را زير خاك كردم بعد هم يادم رفت و حالا اين چاقو يك عقرب شده است و نميدانم چه بكنم. وقتي آقا از خواب بيدار شد رفت چاقو را درآورد و يا صاحبش را پيدا كرد يا ردمظالم كرد و بالاخره كارش را اصلاح كرد. فردا شب خواب ديد اين عالم دعا ميكرد كه اين عقرب كشته شد و من راحت و آسوده شدم. يكي از علماء كه خيلي به مقامي رسيده بود گفته بود كه من اگر طلبه شدم و به جائي رسيدم به خاطر دخترم است. يك دختري دو، سه ساله داشتم واين دختر مرد و اين دختر ــــــ من رسيد بعد قضيه را اينجور نقل كرد. آن عالم بزرگوار فرموده بود من خواب ديدم. ديدم عالم برزخ است و من آمدم برزخ ديدم كه يك مار و يك اژدهائي است. اتفاقاً رفتم در يك دامنه كوهي ديدم بچههايي كه از دنيا رفتهاند آنجا هستند و آنجا در رفاه و آسايش هستند اتفاقاً دخرت بچهام را پيدا كردم دحتر بچهام آمد و يك نگاهي به اين اژدها كرد يك دستي تكان داد و اژدها رفت بعد من دختر را در دامنم نشاندم دخترم گفت اين اعمال بد تو اين اژدها است اين اعمال زشت توست. بعد هم آيه براي من خواند:«الم يأن للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله» (سوره حديد، آيه16) باباجان آيا وقت آن نشده است كه دست از كارهاي بدت برداري؟ آيا وقت آن نشده است كه اين اژدها را بكشي؟ ميگويد از هول از خواب بيدار شدم دديم كه اين روايت پيامبر راستي يك واقعيت است. آنها كه چشم بصيرت دارند و از عالم ديگر هستند اينها هم باطن ما را ميبينند و هم اعمال ما را، هم خوراك ما را ميبينند هم پوشاك ما را بعضي اوقات خوراك انسان لجن است، نجاست است اما خيال ميكند كه دارد غذاي لذيذ ميخورد. يكي ا زعلماء بزرگ اعتصاب كرده بود تا خدمت آقا امام زمان برسد و اعتصاب غذا كرده بود و دو، سه روز غذا نخورده بود و رفته بود دم مرگ و روزه هم ميگرفت عصر روز سوم يك كسي آمد در خانه و يك غذا هم براي او آورد و گفت اين غذا است و آقا امام زمان فرمودند نميخواهد اعتصاب بكني. يك كاري بكن خودم بيايم. با اعتصاب نميخواهد مر ا بياوري و اين غذا را حتماً بايد افطار كني. افطار كن و بيا مشهد آنجا خدمت ما خوهي رسيد. ميگويد من براي رفتن به مشهد مهيا شدم و ديدم يك رفيق آمد و گفت من از طرف آقا هستم تا با هم برويم ميگويد يك مقدار تهيه كرده بود و يك مقدار كشمش تهيه كرده بود و از اين منزل به آن منزل ميرفتيم و از همين نان وكشمشها ميخورديم تا رسيديم به منزل آخر. ميگويد رفقاي من از شيراز هم به مشهد ميرفتند آنها در آن اتاق بودند و من هم در اين اتاق بودم و وقتي كه من ناهار را خوردم اين آقا به منگفت نميخواهي يك سري به اين رفقايت بزني گفتم چرا؟ ميگويد رفتم به اتاق آنها ديدم ناهار ميخورند اما اين ناهارشان در حالي كه از نظر كيفيت ظاهري خيلي بالا بود، ديدم از نظر باطن آلوده به لجن است، آلوده به نجاست است و اينها اين لجنها چك و چك از باطن دهان اينها ميريزد اما خودشان متوجه نبودند و خيال ميكردند دارند غذاهاي لذيذي ميخورند ميگويد من ترسيدم و يك سلام وعليكي كردم و آمدم پيش آن آقا. آن آقا به من گفت آقا اعتصاب غذا ميكني تا خدمت امام زمان برسي؟ آخر كسي كه اين غذايش باشد و اين وضع خانه و منزلش باشد اين ميتواند خدمت امام زمان برسد. آنها كه چشم بصيرت دارند اين حرام خورها را ميبينند كه دارند نجاست ميخورند ميبينند كه دانرد آتش ميخورند. مرحوم ملاصدرا رضواناللهتعاليعليه در همين باب تناسخ ميفرمايد دو نفر را ديدم غيبت ميكنند اما مثل تنور از دهان اينها آتش بيرون ميآيد. قرآن ميفرمايد اي كسي كه خمس نميدهي، آتش ميخوري. چشم نداري كه ببيني . «الذين يأكلون اموال اليتامي ظلماً انما يأكلون في بطونهم ناراً و سيصلون سعيراً» (سوره نساء، آيه10) آنها كه مال بچه يتيم ميخورند، امام صادق ميفرمايد ما يتيمهاي پيامبراكرم هستيم آنها كه خمس نميدهند اينها آتش ميخورند. چشم ميخواهد كه اين آتش را ببيند واينها مسلم است اگر ما چيزي نداشتيم براي اينكه كنترل شويم جز بحث امروز بس بود كه يك نيروي كنترل داشته باشيم و ببينيم چه ميخوريم و چه ميگوئيم و چه ميكنيم و چه فكري داريم و ببينيم كه چه صفت خوبي يا چه صفات بدي داريم. اينها احتمالش هم نيروي كنترل كننده است چه برسد به اينكه واقعيت هم داشته باشد. قرآن ميفرمايد مظنه به قيامت هم نيروي كنترل كننده است «بسم الله الرحمن الرحيم. ويل للمطففين. الذين اذا الكتالوا علي الناس يستفون و اذا كالوهم او وزنوهم يخسرون. الا يظن اولئك انهم مبعوثون ليوم عظيم» ميفرمايد واي به كمفروش يعني واي به آن اداري كه دلش ميخواهد پول زياد به او بدهند اما كار براي مردم نميكند. وي به كمفروش آن وقتي كه ميخواهد بگيرد زياد ميگيرد و وقتي ميخواهد بدهد كم ميدهد. قرآن ميفرمايد اين خيال نميكند معادي باشد. يعني همين مقدار كه مظنهي معاد باشد انسان را كنترل ميكند. اين بحث امروز من تخيل آن هم كنترل ميكند. ما بايد به اين توجه داشته باشيم كه اين شايعه پراكنيهاي ما و اين غيبتهاي ما و اين حسادت بازيهاي ما و چشم و هم چشميهاي ما براي ما يك عقرب ميشود كه آنرا در بر نميشود كشت. اينجا ممكن است عقرب را بكشند اما آنجا او ترا ميكشد ـ اي كاش ميكشت نميشكت ـ ميگزد بدتر از كشتن. بايد بسوزد و بسازد. قرآن ميفرمايد رسوايش بدتر از همه است «و ما عمت من سوءٍ تود لو ان بينها و بينه امداً بعيداً و يحذركم الله نفسه» (سوره آلعمران، آيه30) رسوايي به اينكه انسان ببيند كه اعمالش مجسم شده است به صورتي اقبح من القرده و الخنازير. اين فساد اخلاقي كه الان مخصوصاً زنها آوردهاند. اين فساد اخلاقي در ميان جوانها و اين لختيبازيها خود آنها را به صورت ميمون ميكند. و اعمالش هم به صورت ميمون است. اگر در روز قيامت اين جوري بيايد صف محشر چه رسوائي است. يك خانمي كه بايد زيرلواي حمد باشد و در خدمت حضرت زهرا باشد و چون شيعه است بايد روز قيامت براي او از بهشت بهتر باشد و به دست حضرت زهرا آب كوثر بنوشد و به دست حضرت مولا اميرالمؤمنين تلطف و مهرباني شود و راه هزار ساله را در يك آن بپيمايد و در بهشت در خدمت حضرت زهرا باشد، ناگهان وارد صف محشر ميشود زير لواي حمد كه راهش نمي دهند در آن گرماي سوزان خودش يك ميمون است اعمال لختيگري او هم يك ميمون است اين دوتا رسوايي در روز قيامت برا ياوست. درندگيهايي كه اعمال ما براي ما دارد تكان دهنده است. آنكه من از همه ـ مخصوصاً جوانها ـ تقاضا دارم اين است كه 3 تا آيه از اين بحث امروز من در نظرتان باشد 1- آيهي راجع به تجسم عمل به معناي اول «هنالك تبلوا كل نفس ما اسفلت» (سوره يونس، آيه30) يعني در روز قيامت چشمها تيزبين ميشود و آنچه مخفي است هويدا ميشود 2- آيهي راجع به تجسم به معناي دوم كه در اين دنيا سرنوشت انسان مرهون اعمالش است «و لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركاتٍ من السماء والارض ولكن كذبوا فاخزناهم بما كانوا يكسبون» (سوره اعرف، آيه96)3- آيهي راجع به تجسم عمل به معناي سوم «يوم تجد كل نفس ما عملت من خيرٍ مخصراً و ما عملت من سوءٍ تود لو ان بينها و بينه امداً بعيداً و يحذركم الله نفسه والله رئوف بالعباد» (سوره آلعمران، آيه30) من خيال ميكنم خيلي خوب باشد صبح به صبح اين سه آيه را بخوانيم و براي خودمان معنا كينم. اين آيه سوم را همه بخوانيم. زن،مرد،جوان و پير و خودش معنا كند و بگويد قرآن ميفرمايد: خدا زنگ خطر ميزند، خدا چون رئوف است چون مهربان است زنگ خطرميزند. زنگ خطرش اين است كه در قيامت هر چه خوبي است مجسم ميشود به صورت خيلي عالي و شفيع هم ميشود و هرچه بدي است مجسم ميشود به صورت بدي كه اندازهاي كه جهنم را فراموش ميكند و ميگويد اي كاش اين رفيق بد آبروي مرا نبرد و بين من و اين رفيق بد من فاصله زياد بود. پايان