شماره درس: 19
تاريخ درس: ۱۳۸۱/۹/۶
متن درس:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله ربّ العالمين و الصّلوه و السّلام علي خيرِ خلقهِ، اَشرفِ بريّته ابي القاسم محمّد صلّي الله عليه و آله الطّيبيّن اَلطَّاهرين و علي جميع الانبياء و المرسلين سيّما بقيّه اللهِ في الارضين و لعنته الله علي اعدائهم اجمعين.
شهادت موليالموحدين اميرالمؤمنين علي عليهالسلام را به همهي شما تسليت ميگويم و اين مصيبت بزرگ را از طرف شما به ساحت مقدس حضرتولي عصر و مقام معظم رهبري تسليت ميگويم و از طرف همهي شما از حضرت زهرا سلاماللهعليها ميخواهم نظر لطف به جلسه عنايت كنند و انشاءالله با لطف حضرت زهرا از جلسه بيرون برويم. مجلس امروز نورانيت خاصي هم دارد. امام جمعه محترم آيتالله طباطبائي در جلسه تشرف دارند و من سفارش ميكنم به همه شما عزيزان كه براي استقبال ازايشان تبليغ كنند. تبليغ از ايشان و احترام به ايشان علاوه بر اينكه احترام به شخص ايشان و امام جمعه است، احترام به مقام معظم رهبري است و من به نوبت خودم وهمچنين مقام معظم رهبري خيلي ميخواهيم كه استقبال شاياني از ايشان در اين استان بشود و الحمدالله شده است اما من به نوبت خودم و مقام معظم رهبري و روحانيت اصفهان توقع بيش از اين داريم و اميدوارم براي خاطر مقاممعظم رهبري بيش از آنچه كه ميخواهيم باشد انشاءالله. بحث روزهاي گذشته براي فردا باشد. انشاءالله و امروز چند تذكر به شما عزيزان ميدهم و اميدوارم اين تذكرها براي من و شما مفيد باشد و اينكه امروز تذكر را انتخاب كردهام براي اين است كه بعضي از شماها مسجدتان يك روزه است. روز بيستويكم است و البته خوب نيست بايد هر روز مسجد داشته باشيد و هر روز جماعت داشته باشيد اما چون چنين است من مجبور هستم امروز يك تذكرهايي به شما آقايان و خانمها و مخصوصاً جوانها بدهم 1- علي كيست؟ جواب اين سؤال را نميشود داد در حاليكه در اينباره خيلي صحت شده است هم سنيها و هم شيعه و افرادي كه اصلاً مسلمان هم نيستند در اينباره صحبت كردهاند مثل جرجي زيدان ـ جرجي جرداق. اما جواب اين سؤال هنوز داده نشده است. يك روايتي از امام هادي عليهالسلام است شايد بشود گفت جواب سؤال به واسطهي اين روايت داده شده است قرآن ميفرمايد «ولو ان ما في الارض من شجره اقلام و البحر عده منبعد سبقه ابحر مانفدت كلمات الله» (سوره لقمان، آيه28) رگ كلمات خدا را بخواهند بنويسند اگر درياها مركب شود و كلمات خدا نوشته شود آب آن درياها تمام ميشود . دو دفعه آب كنند و مركب شود تا دفعه هفتم آب درياها تمام ميشود اما آن كلمات الله هنوز تمام شدني نيست امام هادي عليهالسلام ميفرمايند مراد فضايل اميرالمؤمنين علي عليهالسلام است كه قرآن ميفرمايد اگر بخواهند فضايل علي عليهالسلام را بنويسيد اگر درياها هفت مرتبه مركب شود و فضايل را بنويسند، اين درياها تمام ميشود اما فضايل اميرالمؤمنين تمام شدني نيست. جواب اين سؤال را كه علي كيست؟ امام هادي يا قرآن داده است و اين افتخار ما شيعهها است يعني اين در گرانبها را داريم و چيزي كه بايد به آن توجه داشته باشيم اين است كه ما از نظر محبت به اين درگانيها كمبودي نداريم. يعني همه اين افرادي كه اينجا نشستهاند تا سر حد عشق علي را دوست دارند. پوست و گوشت و استخوان ما از محبت مولا اميرالمؤمنين روئيده شده است و بايد دعايش را به پدر و مادرها بكنيم كه كشتهها دادهاند و صدمهها كشيدهاند بايد دعايش را به علماء نظير علامه مجلسيها و شيخبهائيها و محقق كركيها و ميردامادها بكنيم و از جمله بايد از صفويه قدرداني كرد، انصافاً در اينباره زحمت كشيدهاند و تشيع مرهون زحمات آنها است و توجه به اين مطلب از باب اين است كه بايد به ولي نعمت اهميت داد د اين لازم و واجب است. لذا از اين نظر كمبود نيست. الحمدالله از نظر شعار هم كمود نداريم و از اختصاصات شيعه اين ات كه وقت اذان «اشهد ان علياً ولي الله» در مأذنههاي بلند است. الحمدالله افتخار ما اين است كه بچههايمان رابا اسم عل و با تربيت حسين و با محبت اهلبيت بزرگ ميكنيم. با جمله يا علي بچههايمان را راه مياندازيم وبا تربيت حسين سق بچههايمان را برميداريم و من جمله وگواريها ـ مقام معظم رهبري ميگفتند يكي ز افتخارات اصفهانيها اين است كه هميشه در اصفهان روضه هست. اين روضه، مرتب برگزار ميشود لذا مجالس سوگواري و مجالس جشن گر چه نقص دارد اما عالي است و بايد خيلي تشكر كرد. البته بايد نواقصش را رفع كرد مثلاً كف زدن و صوتزدن و اين كارهاي زشت در جشنها كهبه فتواي همه مراجع حرام است بايد اينها برداشته شود و اينها تروج از حضرت علي نيست. يا عزاداريهايي كه با فتواي مراجع سازگار نداشته باشد ما نبايد داشته باشيم ولي اين مجالس سوگواري و جشنها و شعار علي هست و الحمدالله بوده و هست و تا روز قيامت هم هست انشاءالله. از اين نظر هم كمبود نداريم. كمبود ما اين جا است كه بايد مولا اميرالمؤمنين سرمشق زندگي ما باشد. يعني عمل ما به اميرالمؤمنين بخواند كه ما در اين جا كمبود داريم يعني عمل ما به اميرالمؤمنين نميخواند. اعمال ما در دانشگاهها و بازار و مجالس عمومي و خانه و معاشرت با مردم بااميرالمؤمنين علي عليهالسلام نميخواند و ضعيف است و ما بايد اين را قوي كنيم قرآن ميفرمايد اگر خداميخواهيد. اگر بهشت ميخواهيد اگر آخرت ميخواهيد اين بايد قوي شود. الگو و سرمشق گرفتن از اهلبيت «لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه لمن كان يرجوا الله و اليوم الاض» (سوره احزاب، آيه22) و من از همه شما تقاضا دارم در زندگي يك كاري بكنيد كه از نظر عمل مولا اميرالمؤمنين از شما راضي باشد. بدانيد مولا اميرالمؤمنين از نظر دل و عقيده از شما خيلي راضي است و حضرت زهرا سلاماللهعليها به شيعهگري شما افتخار ميكند و مولا اميرالمؤمنين به اين محبت شما افتخار ميكند بدانيد مولا اميرالمؤمنين و حضرت زهرا و پيامبراكرم و همهي ائمهطاهرين من جمله امام زمان به اين مجالس روضه و مجالس جشن شما افتخار مي كنند و علاوه بر اين كه افتخار ما است افتخار آنها است. اما از نظر عمل كمبود داريم. روش خانمهاي ما مخصوصاً در اين زمان به حضرت زهرا نميخورد اين فساداخلاقي كه الان در جامعه هست از اين بيبند و باري د رخامها در دانشگاهها و دبيرستانها حضرت زهرا ناراحت است مولا اميرالمؤمنين همان روز اول كه آمد به كوفه به بازار رفت ديد كه وضع بازار بد است. اختلاط زن و مرد است. نه اين اختلاطي كه ما الان توي دانشگاهها و پاركها و خيابانها داريم. نه ! ديد كه بازار شلوغ است و زن و مرد به هم تنه ميزنند. به مسجد آمدند و به منبر رفتند و حتي عصباني بودند يك جمله دارد كه انسان از انتخاب اين جمله تعجب ميكند. فرمود اي بيحيا مردم چرا غيرت نداريد من به بازار آمدم ديدم كه ر بازار شما اختلاط زن ومرد است. از اين جمله معلوم ميشود كه مولا اميرالمؤمنين از دانشگاه ما راضي نيست از اين فساداخلاقي در خيابانها راضي نيست. معلوم ميشود حضرت زهرا از اين روش و منش ما راضي نيست و علي كل حال معلوم ميشود ما در عمل راجع به اميرالمؤمنين و اهلبيت و حضرت زهرا كوتاه آمدهايم و كوتاه ميآئيم و بايد روي آن فكر كنيم و بايد جبران كنيم اين نقص است و نقصش هم خيلي بالا است. اين ننگ است و ننگش هم خيلي بالا است من بعضي اوقات تعجب ميكنم و به اندازهاي متأثر ميشوم كه چرا بايد چنين باشد. ما در روضهها و جشنها اينقدر به اين بدعتها اهميت ميدهيم اگر به خواست امام زمان اهميت ميداديم و به عملمان اهميت ميداديم كه به حضرت علي و زهرا و امام زمان بخورد الان اين فساداخلاقي را نداشتيم اما وقتي كه ميرد به كف زدن توي مجالس و صوتزدن، اين وع بد كه هر چه روحانيت و مراجع ميگويند ـ 16 تا مرجع حرام كرده است ـ اما باز هم كف ميزنيم. كف زدن مال زمان جاهليت است. آنها توي مسجدالحرام كف ميزدند، صوت ميزدند. ما ها در مجالس جشنمان نبايد صوت و كف داشته باشيم و به جاي اين ما بايد صلوات داشته باشيم. بعضي اوقات اين شعاري كه بعد از نماز است كه شعرر انقلاب است و خيلي هم دشمن شكن است و خار چشم دشمن است من ميبينم كه شمااصفهانيها زورتان ميآيد كه اين شعار را بدهيد اما شما اصفهانيها در همين مجالس جشن ـ ميگويد كف بزن، بگو علي، علي، علي ـ با يك ولعي كف ميزنيد و ميگويد علي، علي، علي. اگر بدعت است كه بعضي از اين بيخردان ميگويند ـ ميگويند كه الله اكبر بدعت است و اين شعار انقلاب بعد از نماز بدعت است ـ پس اين هم بدعت است. چرا اين بايد ترويج بشود و آن بايد كمرنگ بشود. اين كارهايي كه به نام سوگواريها ميكنند اگر خوب است پس چرا بايد شعار انقلاب كم رنگ باشد. اگر بدعت است هر دو بايد بدعت باشد. اما آنچه كه امام زمان ميخواهد، بدعت شده است و آنچه كه شيطان ميخواهد ترويج ميشود و انسان بايد فكر كند انسان بايد به اين مطالب اهميت بدهد و علي كل حال آنچه كه نكته اول من و تذكر اول من هست اين است كه آقا، خانم بايد شكر كنيد كه تا سرحد عشق علي رادوست داريم و بايد افتخار كنيم كه در اذان و اقامه، «اشهد ان علياً ولي الله» داريم. ما بايد افتخار كنيم كه روضه داريم و اين روضهها را ائمهطاهرين و مخصوصاً حضرت زهرا را خيلي دوست دارند و ما بايد افتخار كنيم كه مجالس جشن براي چهارده معصوم داريم و اين مجالس جشن را ائمهطاهرين و امام زمان خيلي دوست دارند اينها افتخارات ما است، ديگران ندارند و ما داريم. مخصوصاً در ايران و مخصوصاً در اصفهان. اصفهان بايد به اينها خيلي افتخار كند و خيلي افتخار كنند كه مقام معظم رهبري به من ميگويند كه اين اصفهانيها يك امتياز دارند و آن اين است كه هيچ وقت روضه در اصفهان ترك نميشود و اين افتخار است اما ما در عمل كمبود داريم. ما در عمل فساداخلاقي داريم كه به زهرا نميخورد. در خانههايمان و در خيابانهايمان و دانشگاههايمان و دبيرستانهايمان هست. اگر اينها را جبران كنيم بدانيد مولا اميرالمؤمنين دم مرگ ما ميآيند و ما را ميبرند و ديگر نه شب اول قبر خواهيم داشته و نه عالم برزخ خواهيم داشت و روز قيامت هم ما را زير لواي حمد ميبرد و از آب كوثر به ما ميدهد و بدون حساب و كتاب پشت سر اميرالمؤمنين به بهشت ميرويم و اين از نظر قرآن و روايات مسلم است و ضرورت در اسلام است به شرط اينكه اين سه چيز باشد 1- اعتقاد 2- شعار و زبان 3- عمل.
2- تذكر دوم كه فوقالعاده بايد به آن اهميت بدهيم والا گرفتار ميشويم و هستيم اهميت دادن به نماز است. اسلام به اين نماز خيلي اهميت داده است و به اندزاهاي اهميت داده است كه قرآن نميگويد نماز بخوان چون معلوم است مسلمان بايد نماز بخواند والا مسلمان اگر نماز نخواند كافر است. در قرآن بيش از 100جا ميگويد نماز را زنده نگه دار. در متن زندگي تو ناز باشد. ومعناي «اقيموا الصلوه» كه صد جا در قرن آمده است اين است كه اول وقت بازار بايد تعطيل باشد. ادارهها بايد تعطيل باشد. خيابانها بايد تعطيل باشد. مساجد شلوغ باشد. اگر اين نباشد قرآن ميفرمايد «واي بر تو» بعد هم يك چيزي ميگويد كه دلمنميخواهد بگويم اما چون قرآن گفته است ميگويم. ميگويد:واي به تو نامسلمان. «ويل للمصلين الذينهم عن صلاتهم ساهون» (سوره ماعون، آيه7) واي به آن نامسلمان كه در وقت نماز كار دارد. در وقت نماز از نماز غافل است. يعني واي به آن نامسلمان كه در وقتنماز خواب است. در وقت نماز، ناهار ميخورد. در وقت نماز بازار است در وقت نماز سينما است. در وقت نماز سر درس است. چيزي كه بايد توجه داشته باشيد اين است كه اگر به اين نماز اهميت ندهيد اولين مصيبتش براي شما گرفتاري در همين دنيا است يعني اگر نماز اول وقت نخوانيد و موقع نماز مشغول كار ديگري باشيد، كسبوكار باشد يا تفريح باشد يا خواب باشد يا ناهار هر چه باشد اگر در وقت نماز، نماز نباشد قرآن ميفرمايد اول مصيبتش اين است كه گرفتار ميشوي. يك كلاف سر به گم ميشوي كه الان جامعه ما اين جور است يعني يك كلاف سر به گم است عمرش بركت ندارد مالش بركت ندارد، زندگيش بركت نداردو به جاي زندگي مردگي است. قرآن ميفرمايد به خاطر اين است كه نماز اول وقت نداريد و به نماز اهميت نميدهيد «ومن اعرض عن ذكري فان له معيشه ضنكاً» (سوره طه، آيه124) آن كسي كه در وقت نماز از نماز اعراض داشته باشد و در متن زندگيش نماز نباشد اين يك زندگي بينشاط و يك زندگي سردر گم و يك زندگي تنگي دارد و مصيبت از اين بالاتر اينكه قرآن ميفرمايد «ونحشره يوم القيامه اعمي» (سوره طه، آيه124) روز قيامت هم كور وارد صف محشر ميشويد و با خدا درد دل ميكند ميگويد خدايا من كه چشم داشتم چرا كورم خطاب ميشود براي اينكه در دنيا ما را فراموش كردي نمازا مال خداست رابطه با خدا است. اگر آدم نماز اول وقت را فراموش كند معلوم است چه ميشود يك روايتي از كسي كه شما به آن عشق ميورزيد يعني حضرت رضا عليهالسلام برايتان بخوانم. يكي از صائبين ــــــ حضرت يحيي را به عنوان پيامبر قبول دارند ـ آمد خدمت حضرت رضا عليهالسلام و جمعيتي هم بود وحضرت رضاعليهالسلام او را كمكم آماده كردند يعني با او حرف زدند و استدلال كردند و رسيد به اينجا كه در شرف بود مسلمان شود و بگويد «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله»كه مؤذن گفت «الله اكبر» تا مؤذن گفت «الله اكبر» حضرت رضا براي نماز بپا خواستند اين اطرافيها گفتند آقا نزديك است اين مسلمان بشود صبر كنيد فرمودند حالا موقع نماز است و نماز بر همه چيز مقدم است. اين صائبي ديد عجب تعهدي دارد و اتفاقاًهمين كار حضرت رضا عليهالسلام براي اسلام آوردن اين آقا يك تأكيدي شد. حضرت رضا عليهاسلام نمازشان را خواندند و آمدند و اين آقا هم مسلمان شد. آيا كاري مهمتر از اين ميشود فرض كرد كه آقا حضرت رضا ميخواهد يك كسي را مسلمان بكند و او هم آمده است تا مسلمان بشود و حضرت رضا هم مقدماتش را فراهم كرده است و زمينه پيدا شده است و به قول عوام تنور گرم شده است و ميخواهد نان را بزند اما وقتي كه مؤذن گفت «الله اكبر» ديگر بايد همه چيز فداي نماز بشود . و ما نقص داريم و نقصمان خيلي بزرگ است يعني مساجد ما خلوت است كه نبايد چنين باشد. به نماز اهميت نميدهيم كه نبايد چنين باشد و به نماز بايد فوقالعاده اهميت داد. گفتم اگر ما هيچ چيزي نداشتيم غير از اين آيه «فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون» واي به كسي كه در موقع نماز غافل از نماز است ميبايست فوقالعاده به نماز اهميت ميداديم. 3- آنچه كه بايد همهي ما متذكر باشيم اين است كه ما همينطور كه رابطهما با خدا بايد محكم باشد رابطه ما با مردم هم بايد محكم باشد كه به آن قانون مساوات ميگويند ومعناي قانون مساوات اين است كه هر چه ما داريم از علم و آبرو و قدم و قلم و منجمله مال بايد هم خود استفاده كنيم و هم ديگران و اين را قرآن جدي ميخواهد و بيش از 100 جا ميفرمايد بايد چنين باشد «بسم الله الرحمن الرحيم. الم. ذلك الكتاب لاريب فيه. هدي للمتقين. الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوه ومما رزقنهم ينفقون» (سوره بقره، آيه1-3) ميفرمايد در قرآن شكي نيست و نزولش هم براي متقي است. اين متقي كيست؟ 1- مبأ و معاد را قبول دارد، امام زمان را قبول دارد 2- در متن زندگيش نماز است و نماز را زنده نگه داشته است 3- از آنچه كه دارد انفاق ميكند در اين آيه نميگويد خمس ميدهد نميگويد زكات ميدهد اين كه معلوم است چون اگر مسلمان خمس ندهد كه مسلمان نيست در يك آيهاي دو، سه مرتبه ميگويد مسلمان نيست «فويل للمشركين الذين لا يؤتون الزكوه و هم بالاخره هم كافرون» (سوره فصلت، آيه7) واي به كافر و واي به مشرك. كيست؟ آن كس كه خمس نميدهد پس آن كس كه خمس نميدهد پس آن كس كه خمس نميدهد نشسته پاك است و معلوم است كه كافر است. بنابراين خداوند علاوه بر پرداخت حقوق واجبه باز هم ميخواهد «ومما رزقناهم ينفقون» بعد هم هر كس به اندازه وسعش بايد به ديگران انفاق نمايد. ودر يك آيهاي ميفرمايد «لينفق ذوسعت من سعته و من قدر عليه رزقه فلينفق مما اتاه الله» (سوره طلاق، آيه7) آن كس كه خيلي دارد خيلي بايد بدهد و آن كس كه اصلاً ندارد به اندازه وسعش بايد بدهد. خودخوري موقوف است. خودمحوري ممنوع است و علي كل حال بايد ديگر گرايي باشد و اين ديگر گرايي «ومما رزقنهم نفقون» 100 جادر قرآن هست كه ميفرمايد به فكر ديگران باشيد و من تقاضا دارم در دعاهايتان به فكر ديگران باشيد و در زندگي و دنيايتان به فكر ديگران باشيد به اندازهاي كه ميتوانيد از آبرويتان و از قدمتان واز قلمتان ديگران استفاده بكنند. در اين ادارهها يك نقص بزرگي كه الان هست، كمكاري و رشوهخواري است. اينها مربوط به اسلام نيست كسي كه رشوه بگيرد . كسي كه كمكاري بكند، كسي كه به اربابرجوع توهين نمايد مسلمان واقعي نيست. اما وظيفه از اين بالاتر است اگر يك اربابرجوع به يك اداري مراجعه كرد اين اداري فوراً بايد كار او را انجام دهد و اگر مربوط به خودش نيست بايد راه بيفتد واين طرف و آن طرف و بالاخره فوراً پرونده او را درست كند و فوراً كار او را درست كند و تشكر هم از او بكند و از اداره روانه خانهاش سازد و اگر كوتاهي كرد اين مسلمان نيست اگر كوتاهي كرد گناهش خيلي بزرگ است گناه به اندزهاي بزرگ است كه در كافي شريف ميفرمايد روز قيامت ـ اداريها با شما هستم ـ او را با روي سياه و غل و زنجير شده به صف محشر ميآورند به اندازهاي ترس او را فراگرفته است كه چشمها به گودي فرو رفته است و به پيشاني او نوشته شده است «آيس من روح الله» اين بايد به جهنم برود اين مأيوس از رحمت خدا است و رحمت خدا شامل حال او نميشود بعد ميگويند اين كيست؟ ـ خدا،يا ملائكه، ميگويند اين خائن به خدا و خائن به پيامبر و خائن به ائمهطاهرين است اين كسي است كه ميتوانست حاجت مردم را برآورد اما نياورد اين ميتوانست به ديگران كمك نمايد اما نكرد بيش از 100 روايت نظير اين روايت دركافي شريف است و قريب 500 روايت مرحوم كافي راجع به قانون مساوات نقل ميكند لذا تذكر سوم من اين است كه مسلمان به هر اندازهاي كه ميتواني بايد به مسلمان كمك كني. به هر اندازهاي كه ميتواني بايد مواظب ديگران باشي. بنيآدم اعضاء يكديگرند.
چه جور اگر چشم شما درد كند همهي اعضا مواظب هستند تا اين چشم خوب شود اگر يك فقيري در جامعه پيدا شود همه ما بايد مواظب باشيم تا رفع فقرش بشود اگر يك حاجتمند در جامعه پيدا شود همه ما بايد مواظب باشيم تا حاجت او رفع بشود. اگر يك كسي حاجت دارد و ادارههاي ما رسيد به اينجا كه گفت برو فردا بيا و العياذبالله كارشكني كرد و يكماه، دو ماه طول كشيد اين اداره را نميشود گفت ادارهي جمهوري اسلامي نميشود ادارهي اسلامي گفت. اين اداره ادارهي كفر است نه اسلام. 4- مطلب چهارم كه مهمتر از اول و دوم و سوم است اين است كه امر به معروف و نهي از منكر در اسلام به اندازهاي اهميت دارد كه يك روايت از اميرالمؤمنين عليهالسلام در نهجالبلاغه هست كه من اين روايت را براي شما ميخوانم ميفرمايد «وما اعمال البر كلها و الجهاد في سبيل الله عنه الامر بالمعروف و النهي المنكر الا كنفثه في بحر لجي» يعني تمام خوبيها يك طرف، نماز و روزه و حج و خوبي به مردم ومنجمله جهاد در راه خدا، همه يك طرف و امر به معروف و نهي از منكر هم يك طرف. اميرالمؤمنين ميفرمايد كه همهي خوبيها در مقابل همه خوبيها قطرهاي از دريا است. يعني امر به معروف و نهي از منكر درياست و آن همه خوبيها قطرهاي از درياست. همين الان در همين جلسه مقدس چه كسي ميتواند بگويد من امر به معروف و نهي از منكر ميكنم. اگر جامعه ما امر به معروف و نهي از منكر ميكرد ما فساداخلاقي نداشتيم. ما اداره بد نداشتيم. اما ببين چهقدر ثواب دارد. و از آن طرف ترك امر به معروف و نهي از منكر چهقدر گناه دارد يك آيه قرآن براي شما ميخوانم تا ببينيد كه چهقدر گناه آن بالا است. قصهي اصحاب سبت در قرآن چندين مرتبه آمده است و تكرار آيات در قرآن دليل بر تأكيد مطلب است. اصحاب سبت يك مشت يهوديها، پولپرستها بودند كه در كنار دريا زندگي ميكردند. در كنار دريا يك دهي بود و اهالي آن ماهي ميگرفتند و خوراك و زندگي و كسبشان از راه ماهيگيري بود. پيامبر خدا به آنها گفت كه روز شنبه نبايد ماهي بگيريد ـ مثل جمعهي ما كه بايد دنبال عبادت برويم ـگفت دنبال عبادت برويد و روز شنبه ماهي نگيريد. اينها تقلب در قانون كردند ـ مثل همين تقلب در قانون وحيلهبازي و حيلهشرعيهايي كه ما فراوان داريم ـ يك حوضچههايي در كنار دريا كنده بودند و اين حوضچهها گود بود و ماهيها به همراه آب توي اين گودالها ميآمدند و براي اينحوضچهها پنجره گذاشته بودند و ماهيها روز شنبه توي اين حوضچهها ميآمدند و اينها اين پنجرهها را ميبستند و ماهي نميتوانستند برگردند و اينها روز يكشنبه ميرفتند و ماهيها را ميگرفتند اين تقلب در قانون است. ميگفتند ما كه روز شنبه ماهي نميگيريم. روز يكشنبه ماهي ميگيريم اما ميخواستند سر خدا كاه بگذارند. غضب خدا متلاطم شد. به پيابمر خدا گفت كه اينها نابود بشوند و نابود هم شدند. اول ميمون و خوك شدند و دو سه روز هم اين جور بودند بعد هم همه نابود شدند و مردند. اين قضيه اصحاب سبت است. در سوره اعراف ميفرماد اينها سه دسته بودند. 1- يك دستهي كم كه امر به معروفو نهي از منكر ميكردند كه در وقت هلاكت اينها را از ميان قوم بيرون كردند. 2- يك دسته آنةا بودند كه ماهي ميگرفتند. 3- يك دسته بيتفاوت بودند و ميگفتند به ما چه مربوط است. قرآن ميفرمايد هم آنها را كه گناه ميكردند وهم آنها را كه بيتفاوت بودند هر دو دسته را ميمون كرديم و هر دو دسته را خوك كرديم و همه اينها را نابود كرديم. چرا؟ براي آنكه آن كس كه گناه كرده بود به خاطر گناهش. و آن كس كه بيتفاوت بود به خاطر ترك امر به معروف و نهي از منكرش. اين قرآن است. آيا گناه بالاتر از اين ميشود كه انسان اين جامعهي پراز فساد را داشته باشد. اما بيتفاوت باشد و بگويد به من مربوط است يا بگويد به تو چه مربوط است. اين لفظ به توجه از دشمن است كه توي دهان ما و مغز ما آمده است و ميبينيد كه چه وضع نكبت باري است اما ميگويد به تو چه مربوط است. يكي از كساني كه از خانوادهي معظم شهدا هم بود وپسرش شهيد شده بود و برادرش هم شهيد شده بود چند روز قبل اينجا آمد و با يك حالي مثل آتش كه روي دلش باشد ميسوخت و ميگفت من پارك رفته بودم ديدم يك دختري در دامن ك مردي خوابيده است آمدم نهي از منكر كنم مردم جمع شدند و گفتند به تو چهمربوط است! اينها دلشان مِخواهد اين جور باشند به تو چه مربوط است. اين چهوضعي است؟ چرا چنين است؟ و نظير اين زياد است شما هم وقتي ميرسيد به آن كس كه نهي از منكر كرده است ميگوئيد به تو چه مربوط است؟ بيتفاوتي گناهش خيلي بزرگ است.من ميترسم از اينكه ما هم به خاطر بيتفاوتي دچار عذاب گناه بشويم. يك مثال بزنم ببينيد كه ما چقدر گناه ميكنيم ولي متوجه گناههايمان نيستيم. يك كسي در همدان به پيامبراكرم و ائمهطاهرين جسارت كرده است. در دانشگاه به دين جسارت كرده است يعني با كمال شهامت گفته است من ميگويم دين افيون مردم و حكومتها است و دين نبايد باشد و همانطور كه موادمخدر انسان را نابود ميكند دين هم انسان را نابود ميكند. افيون است پس نبايد باشد. احكام اسلام تاريك است. احكام اسلام عتيقه است. احكام اسلام سياه است. در جامعه نبايد باشد. ائمهطاهرين اصلاً و ابداً ملكوتيت ندارند. روحانيت ميگويد ملكوتيت دارند. به خاطر اينكه خودشان را جا بزنند كه ما ملكوتي هستيم. و اينجا مسخره ميكند تا مردم برايش كف بزنند. و ميگويد اينكه امام به دنيا ميآيد و به سجده ميرود و پاهايش را بلند ميكند و اذان ميگويد اينها همه خافه است و آخوندها درآوردهاند و مردم هم برايش كف ميزنند ـ درباره امام زمان ميگويد. آقا امام زمان وقتي به دنيا آمدند حكيمهخاتون ميگويد كه به سجده رفتند و انگشت مبارك بالا گرفتند و شهادت دادند و بعد هم گفتند «بي يملاء الله الارض قسطا و عدلاً عد ما ملئت ظلماً و جوراً» اين شخص جسارت كرده است وبه جاي اينكه بگويد حضرت انگشت مبارك را بالا گرفتند ميگويد پاها را بالا ميكند. بعد هم گفته است تقليد يعني چه؟ اين مردم كه تقليد ميكنند ميمون هستند. خلي با كمال شهامت و برايش هم كف زدند و داد و فرياد كشيدند و تمام شد. اين شخص مرتد است و از نظر اسلام مرتد است. او را گرفتند و محكوم به اعدام كردند. حالا اعدامش نميكنند. مقام معظم رهبري نميگذارند اعدامش كنند ـ اما از نظر قانون محكوم به اعدام شد. آن چه كه دل انسان را آتش ميزند اين است كه مجلس ما كار را رسانيد به اينجا كه اين حكم را خرافت حساب كرد. و طرفداري فوقالعاده بالايي از اين آقا كرد. حتي دانشگاههاي اصفهان براي اين آقا چه ميتينگها دادند و چه راهپيمائيها كردند. جسارت به امام در همين دانشگاه اصفهان شد. جسارت به مقام معظم رهبري شد. جسارت به روحانيت شد. شعار عليه نظام دادند و چه شعارهاي بالا بالائي هم دادند. چرا؟ براي طرفداري از يك مرتد. طرفداري از كسي كه جسارت به امام زمان كرده است. طرفداري از كسي كه جسارت به دين و ائمهطاهرين و مراجع و مردم كرده است و آنچه كه انسان را ناراحت ميكند اين است كه چه جور ميشود در مجلس و در دانشگاه و حتي دنشگاه اصفهان كار برسد به اين جا كه چه بازيها درآوردند ئ در خارج دانشگاه هم آن چيزهايي كه واقع شد اما شما كرديد؟ هيچ. مردم چه كردند؟ هيچ. آن كس كه آن جسارت را به دين كرد جهنمي است و قرآن براي اينكه قرآن ميفرمايد آن كس كه گناه ميكند جهنمي است و آن كس هم كه بيتفاوت است و امر به معروف و نهي از منكر نميكند جهنمي است و اين بيتفاوتي ما مصيبت درست كرده است. روزي نيست كه به دين جسارت نشود. روزي نيست كه در مجلس به يكي از مقدسات اين نظام جسارت نشود. روزي نيست كه از مسئولين نظام به نظام و مقدسات و حضرت امام و مقام معظم رهبري جسارت نشود. روزي نيست اما همه مردم بيتفاوت هستند راجع به اين بيتفاوتي هتند. راجع به فساداخلاقي بيتفاوت هستند. راجع به فقر و فلاكت و بيكاري بيتفاوت هستند و آن چيزي كه انسان را آتش ميزند اين است كه بيتفاوت كه هستند نسبت به نظام و اسلام و روحانيت هم بدبين هستند و آمريكا و پيادههاي نظامهاي آمريكا نيز همين را ميخواهنمد كه مردم بگويند جمهوري اسلامي نميتواند كار بكند يعني خودشان كار نيمكنند و اين هوچيبازيها و غوغاسالاري را در ميآورند تا مردم بگويند ببينيد چهقدر فقر هست. مردم بگويند ببيند چهقدر حيف و ميل هست. مردم بگويند ببينيد چهقدر بيكار هست. ببينيد مواد مخدر چه ميكند. پس بنابراين اسلام نميتواند كار بكند. جمهوري اسلامي ايران نيمتواند كار بكند. همه حرفها هم براي اين است و شما بيتفاوت هستيد آن هم چه بيتفاوتي؟ گناهش خيلي بزرگ ات وامر به معورف و نهي از منكر لازم و واجب است. به شعيب پيامبر خطاب شد 100 هزار نفر از قومت را هلاك ميكنم. 40 هزار نفر از بدان و 60 هزار نفر از خوبان را هلاك ميكنم. حضرت شعيب گفت خدايا بدها هلاك ميشوند به خاطر اينكه گناهشان دست و پا پيچ خودشان شده است. خوبها چرا هلاك خواهند شد؟ خطاب شد براي اينكه بدها گناه كردند اما خوبها ساكت ماندند وبيتفاوت شدند. آن بدها بايد هلاك بشوند. خوبها هم بايد هلاك بشوند. بدها براي گناهشان و خوبها براي بيتفاوتيهايشان. آنچه كه من ميترسم و همه بايد بترسيم اين است كه يك دفعه عذاب خدا بيايد و عذاب شامل همه چه خوب و چه بد بشود. يك دفعه العياذبالله استكبار جهاني به ما اذيت كند چه خوب و چه بدها بايد از اين بيتفاوتي بترسيم من آنچه بايد بگويم گفتم و آنچه شما بايد عمل كنيد انشاءالله عمل كنيد. پايان