شماره درس: 37
تاريخ درس: ۱۳۸۲/۱/۱۳
متن درس:
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث هفته گذشته بحث خوب ارزنده اي بود به مناسبت عيد نوروز عرض كردم اگر كسي بخواهد اين سال براي او سال پر نشاطي باشد. سال موفقيت آميزي باشد و با صحت، سلامتي، امنيت، دل خوش، تقوا و محبت سال را تمام كند اگر به يك دستور العملي عمل بكند من چنين خواهد شد پروردگار عالم فرموده اند: سند قرآني هم داده است. و خلاصه بحث اين بود كه اگر مؤمن باشد اگر چند روزه پاي ريزي كند براي زندگي خود ايمان را تصميم بگيرد مؤمن باشد خدا در قرآن فرموده است (( و كان حق علينا نصر المؤمنين و كان حق علينا ننج المؤمنين)) مؤمن به ما حق دارد و حتما اين حق را ما تأمين مي كنيم و اينكه يار و ياور او هستيم اگر مشكل ها در آن بن بست ها او را نجات مي دهيم و گره از كارا و باز مي كنيم اين دو تا آيه كه خواندم با يك تأكيد خاصي در قرآن آمده است لذا خدا وعده داده است سند هو داده است آن هم سند قرآني كه اگر ما مؤمن باشيم ما بنا بگذاريم اين سال مؤمن باشيم دست عنايت خدا روي سرما خدا يارو ياور ما خدا به طور ناآگاه مشكل هاي ما را رفع مي كند و گره ها را باز مي كند و يك زندگي توأم با توفيق يك زندگي توأم با نشاط به ما عنايت مي كنند و درهفته گذشته مي گفتم كه مؤمن چه كسي است؟ آن كه اهميت به واجبات بدهد همه، همه اهميت به مستحبات بدهد به اندازه اي كه ضرر به كارش ضرر به زندگيش نخورد اجتناب از گناه داشته باشد همه، همه مخصوصا حق الناس و اگر گناه آمد فورا عذر خواهي از خدا، به اين مي گوييم مؤمن و من الان به شما قول مي دهم از نظر قرآن كه اگر راستي مؤمن باشي پرودگار عالم در بن بست ها به فريادتان مي رسد پروردگار عالم يك زندگي منهاي غم و غصه يك زندگي منهاي نگراني و دلهره و اضطراب خاطر امسال به شما عنايت مي كند. علي ان اولياء الله لوخوف عليهم و لو هم يحزنون)) آنها كه خدا آنها را دوست دارد آنها خدا را دوست دارند امنيت دل دارند از گذشته غم و غصه ندارند از آينده نگراني، دلهره، اضطراب خاطر ندارند. امنيت دل بالاترين نعمت ها امنيت دل است كه نشاط مي دهد امنيت دل است كه يك زندگي آرام مي دهد امنيت دل است كه يك زندگي موفقيت آميز مي دهد و نظير اين سه تا آيه كه خواندم در قرآن زياد است در سوره انعام يك مقدار اين سند را واضح تر مي كند مي فرمايد: (( فاين فريقا احق بالا من ان كنتم تعملون)) كسي استحقاق امنيت دل دارد. يعني كه استحقاق يك زندگي پر نشاط،يك زندگي بي دغدغه يك زندگي منهاي غم و غصه و منهاي دلهره كي استحقاقش را دارد.قرآن جواب مي دهد (( الذين امنوا و لم يلبثوا ايمانهم بظلم)) آنها كه مؤمن باشند ايمان دارد ايمانش مشوب به گناه نيست بعد قرآن تدكيد مي كند مي فرمايد: (( اولئك لهمائ من)) حتما زندگي پر نشاط حتما زندگي منهاي غم و غصه، دلهره، اضطراب خاطر بعد دو دفعه قرآن تأكيد مي كند مي فرمايد: (( و هم مهتدون)) دست عنايت خدا روي سر اين لذا بحث هفته گذشته بحث فوق العاده مهمي بود و اگر شما به اين نسخه اي كه من دادم كه اين نسخه شما را مصداق مؤمن مي كند در قرآن بارها و بارها و من جمله اين سه تا آيه كه خواندم سند مي دهد يك زندگي پر نشاط شما پايه ريزي بكنيد و وقتي پاي ريزي كرديد زندگي را امسال با قانون مراقب مواظب باشيد به اين نسخه اهميت بدهيد عمل بكنيد و اگر نشد جبران بكنيد عذرخواهي از خدا بكنيد يقين داشته باشيد زندگي پر نشاط، زندگي پراهميت، زندگي پر شخصيت و بالاتر از اينها زندگي منهاي غم و غصه منهاي اضطراب خاطر به شما داده مي شود معنا ندارد قرآن وعده بدهد تخلف بكند(( ان الله لا يخلف الميعاد )) معنا ندارد خدا تخلف بكند لذا اگر تخلف شد از طرف ماست هر چه هست از قامت بي اندام ماست وعده او حتما تخلف ندارد شما به دستور العمل هفته گذشته عمل كنيد اهميت به واجبات بدهيد همه،همه مخصوصا نماز و حجاب زنها اهميت به مستحبات بدهيد همه، همه مخصوصا خدمت به خلق خدا اهميت به اجتناب از گناه بدهيد همه،همه مخصوصا حق الناس و اگر گناه آمد فورا عذرخواهي ازخدا اگر نشد گله كن اگر نشد بياييد پيش من كه من به نسخه صدرصد عمل كردم اما زندگيم توأم با غم وغصه زندگي توأم با گرفتاري حتما قرآن مي گويد چنين نخواهد شد چيزي كه امشب بايد توجه به آن داشته باشيد اين است كه عمل كردن به اين نسخه كاري است بسيار مشكل نه اينكه شما چهار ركعت نماز بخوانيد مثلا اگر پول داشته باشيد يك خمسي بدهيد يك مكه تفريحي برويد بعدش هم راستي اجتناب از گناه داشته باشيد. في الجمله و خيلي از گناهان را انجام بدهيد ندانسته توبه و انا به نباشد بعد بگوييد من به نسخه عمل كردم اما نشد و به نسخه عمل شود صدرصد عمل شود مصداق مؤمن بشويد معنا ندارد كه پروردگارعالم تخلف ازوعده بكند براي اينكه درصد جاي قرآن فرموده سندي هم قرآن داده است حال بايد يك مدتي ما درباره همين نسخه كوچك اما مشكل ببينيد كه راستي اگر بخواهيم مردانه وارد ميدان بشويم كاري است مشكل 1- اهميت به واجبات مخصوصا نماز خوب معنايش اين است كه جامعه اسلامي وقتي كه مؤذن مي گويد الله اكبر ديگر همه جا تعطيل باشد جز مسجد ها به اين مي گويند اهميت به واجبات آن وقت ها حجازي ها في جمله به آن عمل مي كردند تا مؤذن گفت الله اكبر دروسط خيابان ترمز مي كرد ديگر همه جا مي شد پاركينگ مي رفتند مسجد نماز مي خواندند. همه مغازه ها تعطيل بود اهميت به واجبات يعني اينكه عايشه مي گويد وقتي مؤذن مي گفت الله اكبر پيغمبر اكرم به اندازه ايي تلاطم دروني پيدا مي كرد كه ديگر ما را نمي ديد و مي فرمود وقت نماز است به اندازه ايي اهميت مي دادند ائمه طاهرين عليهم السلام كه درباره امام دوم دارد وقتي وارد مسجد مي خواستند بشوند بدن مي لرزيد اشك جاري مي شد با جمله (( يا محسن قد اتاك المسيء )) پاي راست را در مسجد مي گذاشتند وارد مسجد مي شدند و با يك حضور قلب خاصي نماز مي خواندند اهميت به واجبات يعني اينكه همه چي در وقت نماز فداي نماز اين معنايش است اهميت به واجبات اهميت به نماز اين معنايش است كه در يك جنگي مسلمانهابرگشتند پيروز برگشتند اول شب يك جايي منزل كردند براي نماز، براي شام، براي خواب وقتي نماز تمام شد شام تمام شد پيغمبر اكرم فرمودند كه لشكر خسته است همه بخوابند عمار ياسر و يك نفر را گفتند شما دو پاسدار باشيد وقتي همه خوابيدند عمار ياسر گفت من تنهايي هم مي توانم پاسدار باشم تو هم بخواب اما من اگر صحنه اي جلو آمد بيدارت مي كنم عمار ياسر وقتي آن هم خوابيد ديد كه هم مي تواند پاسداري كند هم مي تواند نماز بخواند نه نماز واجب نماز مستحبات براي اينكه (( الصلوة قربان كل تقي من شاء استول و من شاء استكثر)) آن كه انسان را خيلي به مقام قرب الهي مي رساند نماز است حالا نمازهاي مستحبي كم بخواند يا زياد بخواند اين كم بخواند بعد درباره اش صحبت مي كنم يك مسلمان به قول امام عسگري (ع) معنا ندارد نافلش را نخواند يعني عقلا 51 ركعت نماز در شبانه روز مي خواند اما بيش از 51 ركعت نماز هم باز خوب است انسان اگر بيكار است اگر حالش را دارد نماز بخواند و عمار ياسر ايستاد نماز در نماز به جاي سوره قل هو الله سوره كهف را شروع كرد معلوم است كسي كه لذت از نماز ببرد خوب مي خواهد طول بكشد در وسط سوره كهف دشمن آمد يك تير آمد به سينه عمار ياسر و تيرهاي آن وقت چون كماني بود فرو مي رفت اما نمي كشت اين اعتنا نكرد تير دوم ديد نه اين مي خواهد تير بزند رفيقش را بيدار كرد كمانش را برداشت دنبال او رفت دشمن هم فرار كرد بعد رفيقش ديد كه خون از سينه عمار مي ريزد به عمار گفت آقاي عزيز نماز مستحبي چرا قطعش نكردي چرا مرا بيدار نكردي يك جمله گفت مراد من است گفت مي ترسيدم مخالفت رسول الله بشود والا دوست داشتم جان از بدنم بيرون رود اما نمازم را قطع نكنم اتفاقا در تاريخ مي گويند نمازش را هم قطع نكرد سوره را قطع كرد ركوع كرد سجده كرد تشهد گفت سلام داد و تعقيب دشمن كرد به اين مي گويند اهميت به نماز اما يك كسي كه همه كارش مقدم بر نمازش باشد اين را نمي گويند مؤمن نه ما در روايات مي خوانيم كه 24 ساعت عقوبت بار بركسي كه نماز را اهميت به او ندهد ولي ما ازآن 24 عقوبت گذشتيم كه يكي از آنها زندگي ناخوش كه قرآن همين را مي فرمايد يكي از آنها فشار قبر يكي از آنها سختي حساب و كتاب اما آن كه در قرآن است كمر مي شكند اين است مي فرمايد:(( فويل للمسلمين الذين هم عن صلوتهم ساهون )) واي به آن نامسلمان كه در وقت نماز غافل از نماز است خواب است غافل از نماز است دنبال ناهارش است غافل از نماز است دنبال خريد و فروشش است غافل از نماز است دنبال سينما رفتن و تفريحش است قرآن مي فرمايد: اين اصلا مسلمان نيست علاوه بر اينكه مسلماني واي براين ما به اينها اهميت نمي دهيم ستاغ مي كنيم اگر هم يك منبري رويش پافشاري كند فرار مي كنيم بعد هم گله مي كنيم اين آقا خيلي سخت گيراست اين آقا هميشه ازغضب خدا مي گويد چرا ازرحمت خدا نمي گويد؟چرا ما را بهشتي نمي كند؟ اين جور حرفها اين جور گله ها خوب معلوم است اين مؤمن نيست اين بحث من نيست اين وعده قرآن نيست وعده قرآن اهميت به نماز خيلي بالاست. بعد درباره اش صحبت مي كنم اصلا حضرت ولي عصر(عج) در يك جمله اي فرموده است ننگ است براي شيعيان ما كه نماز شب نخوانند. مرحوم آيت الله مرعشي رضوان الله تعالي عليه كه مرد بزرگي بود مي گويد كه راه را گم كردم دم مرگ بالاخره آقا
آمدند قابم دادند همراهم آمدند تو همراه با من صحبت مي كردند از جمله صحبت ها اين بود ننگ است عجيب است براي آن شيعه ايي كه نماز شب نخواند مؤمن مگر مي شود نماز شب نخواند مؤمن مگر مي شود نوافل نخواند حال ما از اينها گذشتيم كه امام عسكري سلام الله عليه مرحوم محدث قمي در مفاتيح روايتش را نقل مي كند راجع به اربعين كه امام عسكري فرمودند كه علامت مؤمن پنج چيز است، 1- نماز شب مي خواند نوافل مي خواند پنجاه و يك ركعت نماز در شبانه روز مي خواند اين علامت مؤمن است از اينها كه بگذريم آنچه مهم است نمازظهروعصرومغرب وعشاء وصبح يك خانمي خدمت آقا امام زمان رسيد مي گويد وقتي امام زمان مي خواستند از من جدا شوند فرمودند لعنت خدا بر آن كسي كه ستاره ديگر در آسمان نيست و اين نماز صبحش را نخوانده دو دفعه فرمودند: لعنت خدا بر آن كسي كه ستاره ها پيدا شده هنوز نماز مغربش را نخوانده است بنابراين اهميت به واجبات خيلي مشكل است حالا من جمله اهميت به نماز ما اگر اهميت به نماز ندهيم گرفتاريم قرآن مي فرمايد: (( من اعرض عن ذكري فان له معيشة ضفلا و نحشره يوم القيامة اعطي)) آن كه اهميت به نماز ندهد 1-يك زندگي توأم با گرفتاري يك زندگي توأم با چه كنم، چه كنم يك زندگي توأم با غم و غصه اضطراب خاطر نگراني اين دنيايش است قرآن مي فرمايد: آخرتش هم كور وارد صف محشر مي شود. آن كه من وعده دادم از نظر قرآن از نظر خداي تبارك و تعالي اينكه راستي شما امسال اگر اهميت به واجبات همه ، همه مخصوصا نماز داشته باشيد در وقت نماز همه چيز فداي نماز بشود مسلم پروردگار عالم به وعده اش عمل مي كند مخصوصا اگر اين اهميت به واجبات همه گاني بشود اجتماعي بشود. بعضي اوقات يك كسي آتشي بر مي افروزد جامعه را مي سوزاند اما اگر جامعه راستي متقي شد قطعا اين وعده قرآن عملي است (( و لو ان اهل القري امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء ولكن كذبوا فأخذناهم بما كانوا يكذبون)) اگر مردم متقي باشند اگر مردم همه، جامعه، جامعه اسلامي باشد. جامعه، جامعه مؤمن باشد مي فرمايد: نعمت مثل باران بر اينها مي بارد (( لفتحنا عليهم بركات من السماء)) بركت ها نعمت ها مثل باران بر اينها مي بارد (( ولكن كذبوا )) اما جامعه نيست اين جور وقتي نيست اين جور گرفتار است جامعه نيست اين جور لذا عمل خودش دست و پا پيچ اش مي شود يك زندگي توأم با گرفتاري يك زندگي توأم با دلهره اضطراب خاطر، تاريكي روي تاريكي، چه كنم روي چه كنم بدبختي روي بدبختي، (( لو كظلمات في بحر بحي نجشاه موج من موقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض اذا اخرج يده لم يكديرا ها)) كسي كه رابطه با خدا نداشته باشد زندگي اين نور دارد معلوم است اين جا رابطه با كارخانه نداشته باشد خوب هر چه ما بخواهيم روشن باشد معقول نيست [ ] رابطه با كارخانه بايد پيدا كرد رابطه با خدا نور مي دهد همين
آيه مي فرمايد آخرش (( و من لم يجعل الله له نورا فما له من نور )) كسي كه زندگي او با خدا نيست زندگي اين نور ندارد نور را خدا بايد بدهد بركت و موفقيت، نشاط و يك زندگي سالم منهاي غم و غصه اينها همه، همه دست خداست. خوب دست خدا كه مؤمن باشد مؤمن چه كسي است؟ كليد را بزند رابطه با خدايش محكم باشد قطعا زندگي با نشاط است زندگي نور است و الا اين آيه اي كه خواندم مي فرمايد: زندگي تاريك است، تاريك تاريك است، تاريك وحشتناك است، وحشتناك، وحشتناك است، وحشتناك الان همه مادر اين مسجد همه شما ها كه آدم هاي خوبي هستيد اما زندگي شما تاريك است چرا؟ اهميت به واجبات همه، همه نيست كم است چون كم است چنين است والا مگر مي شود وعده خدا تخلف بشود. مگر مي شود قرآن بگويد.(( ولو آمن اهل القري امنوا واتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء )) و ما مؤمن باشيم متقي باشيم اما بازهم زندگيمون ناخوش باشد مثل باران بركات بر ما نبارد مگر مي شود لذا بايد برويم در خودمان ببنييم چرا كجايش لنگ است چرا متقي نيستم معلوم است اهميت به واجبات نمي دهيم اصلا من جمله نماز براي نماز شب خوابش مي برد به جوانهاي مي گفتم جوان ها كه هي سؤال مي كنيد از من چه كنيد براي نماز شب بيدار شويم مي گفتيم يك مثال عوامانه برايت بزنم ببين تقصيرماست شما ساعت چهار بعد از نصفه شب يك بليط هواپيما داريد براي مكه انشاءالله حالا كدام يك از شما خوابتان مي برد ما نماز شب را به اندازه يك بليط هواپيما اهميت نمي دهيم معلوم است اين اهميت ندادن به اين نماز شب اهميت ندادن به نماز مي پرسد چرا نمازصبح من غذا مي شود شما اول نماز صبح بعد از نمازتان يك بليط ماشين داريد براي مشهد كدام از شما خوابتان مي برد ما به اندازه يك بليط ماشين يك بليط هواپيما اهميت به نماز آن هم نماز صبح آن هم نماز اول وقت نمي دهيم والا اگر اهميت به نماز بدهيم اين نماز دست ما را مي گيرداين آيه شريفه در قرآن تكرار شده (( واستعينوا باالصبر و الصلوة )) به دو چيز كمك بگير در زندگي يكي از نماز يكي هم از صبر و استقامت در كارها همت مال تو خدا به واسطه نماز توفيقش را مي دهد. توفيق از خدا همت از تو و من جمله توفيق از خدا اينكه نماز دست ما را مي گيرد. نماز زنده است نماز حيات دارد در روايات مي خوانيم آن كسي كه حضور قلب ندارد و يك نماز سر، سري مي خواند وقتي كه مي گويد (( اسلام عليكم و رحمه الله و بركاة )) نماز مي گويد كه خدا ضايعت كند همين طور كه مرا ضايع كردي ما بد نماز مي خوانيم حالا حضور قلب نداريم هيچكس نمي تواند از شماها بگويد من تا حال دو ركعت نماز خواندم با حضور قلب از آن كه مي گويم الله اكبر تا وقتي مي گويم (( اسلام عليكم و رحمتة الله و بركاة)) در نمازم دل من مثل پرنده از اين شاخ به آن شاخ،از آن شاخ به آن شاخ نيست خوب از او گذشتيم چرا مؤدب در نماز نيستيم چرا اين نماز را شمرده، شمرده نمي خوانيم خوب يك نماز مغرب و عشاء شما اگر شمرده، شمرده آن هم نوافل آن هم با تعقيب حضرت زهرا با تعقيبات ديگر نيم ساعت طول نمي كشد چرا نماز ما دلمان مي خواهد پنج دقيقه تمام شود اين اهميت دادن به نماز است بارها گله از من كه چرا نماز مغرب و عشاي تو اين قدر طول مي كشد در حالي كه بيست دقيقه بيشتر طول نمي كشد چرا اين گله مي شود. چرا نماز ما تعقيب ندارد اين تسبيحات حضرت زهرا كه پيش ائمه طاهرين خيلي اهميت دارد. به اندازه ايي كه امام صادق مي فرمايد: از هزار ركعت نماز من افضل است چرا نمي خوانيم چه قدر طول مي كشد يك دقيقه، دو دقيقه ما حاضر نيستيم به جاي هشت ساعت عبادت در شبانه روز يك ساعت عبادت كنيم وقتي مي ايستيم به نماز دلمان مي خواهد اين نماز زود تمام شود بسياري از شما جلوي من درركوع مي رويد جلوي من به سجده مي رويد. جلوي من از سجده بلند مي شويد جلوي من از ركوع بلند مي شويد مي دانيد معنايش چيه؟ معنايش اين است كه آي چرا اين قدر طولش مي دهيد من تعجيل دارم و اين اوضاع را به وجود آوردن اين اوضاع نكبت بار را به جا مي آورند چرا چنين است؟ كي مي تواند بگويد من اهميت به همه واجبات آن هم بعد درباره اش صحبت مي كنم اما حالا كي مي تواند بگويد من اهميت به نماز مي دهم در وقت نماز يك تلاطم دروني يك دفعه به شما مي گفتم خدا درجاتش عاليست عالي تر كند مرحوم ميرزا آقاي شيرازي اين حاج ميرزا علي آقاي شيرازي يكي از مفاخر اصفهان است اجرش را نداشتند اصفهانيها اجرش را نداشتند تا اين كه از دستشان گرفته شد اين آمده بود قم و حجره مرحوم آيت الله آقاي شريف مطهري با ايشان رفيق بودند يك ارادت خاصي مرحوم آقاي مطهري به ايشان داشت شب آمده بودند ديدن ايشان طول كشيده بود ايشان وقت داشتند بايد وقت خاصي بخوابند وقت خاصي بيدار بشوند مزاحمون شدند وقتي بيدار شدند كه گل دسته هاي حضرت معصومه ايشان را بيدار كرد. نماز شب رفته بود همه رفقا مي گفتند كه صبحي هر كه ديدن ايشان مي رفت مثل اينكه پسر ايشان از دنيا رفته گريه، يك گريه براي اين دسته يك گريه براي آن دسته نماز شب هم ديشب رفت يكي از آقايان مي خواست ايشان را تسليت بدهد دل تسلي بدهد آقا ما هيچ وقت نمي خوانيم شما هم يك شب نخوانيد خيلي عصباني شدند فرمودند كه : از وقتي به تكليف رسيدم تا الان نماز شبم تعطيل نشده به اين مي گويند آقا به اين مي گويند اهميت دادن به نامز و بالاخره اين اهميت دادن به نماز واجب است لازم است گفتم 24 عقوبت مرحوم صدوق رضوان الله تعالي عليه نقل مي كنند براي كسي كه نماز مي خواند اما نماز را سبك مي شمارد نماز اول وقت نمي خواند نماز را جلد و جلد مي خواند و بالاخره بي اهميت نماز بي اهميت شمردن نمازآن هم عقوبت هاي خيلي بالا،بالا و من جمله دنياي ناآباد، دنياي بي نشاط، دنياي توأم با غم و غصه
دنياي با دلهره، اضطراب خاطر، نگراني خانمها زينب مظلومه در اين مسافرت بزرگ در اين مسافرت پر مخاطره نماز شبشان تعطيل نشد و امام حسين(ع) وقتي كه مي خواستند خداحافظي كنند يك حرف به زينب اين بود كه زينبم مرا توي نماز شب فراموش نكن التماس دعا از تو دارم در نماز شبت اين جمله امام حسين است زينب مظلومه همه شب خواند در مقاتل مي خوانيم كه شام عاشورا خيلي شام پر مخاطره اي بود داغ شش تا برادر مثل حسين و ابواالفضل به دل زينب است مبتلا به يك دنيا درنده به يك دريا درنده اين لشكر كذايي كه مي دانست فردا اسير دست اينهاست از اينها بالاتر سفارش برادر هي مرتب امام حسين مي گفت: زينبم بچه هايم، بچه هايم، بچه هايم بايد پرستاري كني اما همين زينب مظلومه نماز مغرب و عشايشان را خواندند بعد با خواهرشان ام كلثوم راه افتادند توي بيابان بچه ها كه متفرق بيابانها بودند يكي پس از ديگري جمع مي كردند زنها را جمع مي كردند و مي آوردند خدمت امام سجاد، امام سجاد مريض بودند حالشان خيلي بد بود.پرستارش زينب است غذا ندارد، آب ندارد، جا ندارد مكان ندارد و اين بچه ها را آن جا جمع مي كرد داغي براي زينب جلو آمد كه خيلي سخت بود دو تا بچه ها از امام حسين نبودند زينب مظلومه بالاخره دو تا بچه را پيدا كردند زير خار مغيلاني اين دو تا بچه دست به دامان يكديگر دست به گردن يكديگر از اثر تشنگي اين دو تا بچه هم هلاك شده بودند شهيد شده بودند خيلي سخت است اينها فرستاد پيش عمر سعد، عمرسعد اگر آب به بچه ها امشب نرسد همه بچه ها مي ميرند يك مشك آب آوردند زينب مظلومه قسمت كردند نوبت رسيد به سكينه اجازه مي خواست اين آب را ببرد قتل گاه به حلقوم بربريده بابا بريزد اين هم يك روضه خواند خوب دلش آرام شد از امانت امام حسين از بچه ها آمد نشست پهلوي امام سجاد نماز شب خواند نماز شبش تمام شد امام سجاد خوابيده ايشان نشسته اعتراض كرد امام چهارم عمه جان زينب نديدم نماز شبت را نشسته بخواني چرا نشسته؟ آن هم جواب داد عزيزم مي خواستم بايستم اما هر چه ايستادم زانوهايم تاب ايستادن نداشت با اين همه فرض نماز شبشان را خواندند چنان چه پشت دروازه كوفه خواندند چنان چه در خرابه شام خواندند. و نماز شب زينب در اين مسافرت تعطيل نشد.