عاشورا؛ زمينه شفاعت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم
حادثه عاشورا حادثهاي استثنائی است که در همه کائنات یک بار بیشتر اتفاق نیفتاده و بر همه کائنات اثر گذاشته است. اگر رسول اسلام، واسطه فیض برای همه هستی است و هر خیری در هر کجای عالم به افراد ميرسد به واسطه رسول گرامي اسلام است، حادثه عاشورا اين زمينه را فراهم كرده؛ یعنی شفاعت رسول گرامی اسلام نسبت به همه کائنات به واسطه امام حسین علیه السلام است. البته هر کس بهرهاي میبرد، ولی همه بهرهها و همه شفاعتهای رسول گرامی اسلام، به وسیله عاشورا واقع میشود. البته معني اين شفاعت، شفاعت قراردادي نيست. در اين عالم، معلم، شفيع شاگردش است؛ از خودش مايه ميگذارد تا اين شاگرد به علم برسد. طبيب شفيع مريضش است.
عاشورا، طریق رسیدن فیض به کل عالم
بايد دانست كه هر فيضي كه به هر كس در عالم ميرسد، از طريق حادثه عاشوراست. شايد بتوان ادعا كرد اگر حادثه عاشورا نبود، غير از معصومين هيچ كسي به بهشت نميرفت. در كلام معصومين ميخوانيم: فرشتگان مقرب خدا از ما تسبيح و تمجيد و عبادت را ياد گرفتهاند. در بعضي از روايتها وقتي نور معصومين تجلي كرد، به گونهاي ملائك را خيره كرده بود كه متحير مانده بودند. شايد گمان ميكردند آنها خدا هستند. اگر ملائكه عبادت را آموختهاند، از عاشورا آموختهاند. هر فيضي كه به ملائكه ميرسد از يمن عاشورا است. هر فيضي به هر كسي ميرسد به شفاعت رسول اكرم است. بنابراين اگر انسان بخواهد به كمالي برسد، بايد در پرتوي عاشورا برسد، اگر عاشورايي شد، بهرهها را ميبرد و اگر به حادثه عاشورا راه پيدا نكرد، بهرهاي در كار نيست.
امام معصوم، غیبت و حضورش یکی است
زیارت عاشورا، مناسک نزدیک شدن به عاشورا است. اول اینکه زیارت یعنی به محضر معصوم رفتن است. معصوم ظاهراً غیبت و حضور ندارد: وَ عَيْنِكَ النَّاظِرَةِ بِإِذْنِكَ وَ شَاهِدِكَ عَلَى عِبَادِكَ الْجَحْجَاحِ الْمُجَاهِدِ الْعَائِذِ بِكَ الْعَابِدِ عِنْدَكَ؛[1]در دعایی که از امام رضا علیه السلام برای امام زمان(عج) نقل شده ميخوانيم: خدايا! بلايا را دفع كن. چشم ناظر تو که به علم تو ناظر به همه هستی است و گواه بر تمام بندگان است؛ این چهارده نور، چشم خدا هستند. معصوم در همه احوال، ناظر انسان است. ما هستیم که در غیبتیم.
هر کس به مقدار ظرفیتش به محضر معصوم میرسد و از معصوم استفاده میکند. فرض کنید کودکی پای درس یک فقیه وارسته اهل فن حاضر شده، اما به مقدار ظرفیت خودش حاضر است.
آداب زیارت معصوم
انسان وقتی میخواهد به زیارت معصوم برود، بايد آدابی را رعایت کند. مثلاً در آداب زیارت گفتهاند. مستحب است انسان با گرد و غباری که از راه آمده به زیارت برود. زيارت آداب ظاهری و باطنی دارد.
در زیارت معصومین چه از راه دور و چه از راه نزدیک، نوعا سلامی که آمده سلام غایب نیست؛ یعنی نميگوييم: السلام علیه بلکه ميگوييم السلام علیک. بايد كاري كنيم كه خود را در محضر او ببينيم. زیارت عاشورا با سلام شروع شده است: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ؛[2]اين سلام یعنی چه؟ من يكي از معانياش را عرض ميكنم.
یکی از معانی سلام در زیارت
معني سلام اين است كه ما دعا ميكنيم و سلام خدا را براي آن مخاطب ميخوانيم. آن سلام حق است كه بر بنده نازل ميشود. دل و روح سالم، كبر و حسد و غرور ندارد. اين سلامتي از خداست و آنچه بيماري دل را برميدارد، سلام حق است. فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً[3]کسی که در دلش مرض وجود دارد، اگر با خضوع با او صحبت کردی طمع میکند. دل مریض، دلی است که در حرام طمع میکند. چه چیز این را رفع میکند: سلام حق. جز سلام حق، هرکجا سلامتی است، جلوه سلام حق است. سلام بر سید الشهدا، یعنی سلام حق را بر او خواستن در همه شئون. یعنی سلامی که از حق به واسطه رسول الله به سيد الشهدا ميرسد غیر از سلامی است که از جانب امیرالمومنین علیه السلام و فاطمه زهرا(س) به حضرت ميرسد. هرکدام شاید برکات و رحمت خاص را به حضرت به همه هستی ميدهد.
معنای دیگر سلام در زیارت
البته معنای دیگری هم در سلام گفتهاند. وقتي خاص انسانها با هم سلام ميكنند به معناي اين است این سلام که انسانها به هم میکنند به معنای این باشد که از سوي من هيچ نوع گزندي به شما نميرسد. پس وقتي به معصوم سلام ميكنيم، يعني ما جوري زندگي ميكنيم كه به شما هيچ آزاري نرسد.
عناوین مهمی که در زیارت عاشورا درباره امام حسین علیه السلام آمده
مسئله دوم این است که در این سلامها چند عنوان آمده: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ[4]اول: عنوان ابا عبد الله به حضرت سلام میکنیم. دو: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؛ [5]دوم به عنوان اینکه فرزند رسول الله است: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ[6]پسر امیر المومنین و سید اوصیا است: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِالْعَالَمِينَ؛[7]سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا که سر آمد همه زنهاي عالم است و دیگر: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ؛[8]سلام بر خون خدا و پسر خون خدا و تنها شده. این عنوانها بی حساب و کتاب نیست.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امیرالمؤمنین علیه السلام پدران این امت
انا و علي ابوا هذه الاُمة؛ من و تو، دو پدر امتيم. اين پدر يعني چه؟ برخي گفتهاند يعني ابوت، اين است كه اين امت دو تولد دارند. يكي پدری و مادري كه جسمش از اوست و يك تولد ديگر، تولد به اسلام است. قبل از اينكه پيامبر بيايد هنوز روحشان به دنيا نيامده بود. كسي كه انسانيت آنها را متولد كرده، رسول گرامي اسلام و امير المؤمنين است. بدون آنان، هیچ کس تولد انسانی نخواهند داشت. همه حیوان و بدتر از حیوان به دنیا خواهند آمد و بدتر از حیوان از دنیا خواهند رفت. پس كساني كه به اين دعوت پشت ميكنند، كساني هستند كه: أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ[9]آنها چهار پایان بلكه گمراهتر از چهار پاياناند. به تعبیر قرآن اگر تولد انسانی است، اگر مسلمان شدن است، اگر به وادی اسلام پا گذاشتن است، اگر از دل این روح سر چشمه های معرفت و توسل وتوجه و بندگی و عبودیت جاری میشود، همه در سایه ولایت و سر پرستی رسول گرامی اسلام و امیر المومنین علیه السلام است.
معنی «اباعبدالله»
پس بعضيها گفتهاند: معنی ابا عبدالله بودن این است که او پدر هر بنده خدایی است. هر کجا عبدی و عبودیتی هست زاده سیدالشهداست اوست که عبودیت را در سرزمین دلها رویانیده و به بار آورده است. اگر او نبود، تاريكيها، عالم را ميپوشاند.
در بعضی از روایات چیز عجیبی ديده ميشود: وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى[10]يعني بعضيها ميخواستند علو درخشش رسول الله را بگيرند. وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشي؛[11]سوگند به شب، هنگامی که این شب تاریک را تحت پوشش قرار ميدهد؛ یعنی این که ظلمت را در عالم پاشیده. وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّي؛[12]ناظر به ظهور حضرت است. اگر نبود حادثه عاشورا، کسی بندگی خدا را نمیکرد. آنها بناي برچيدن خدا پرستي را داشتند. السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ؛[13]
رابطه سیدالشهداء با رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا علیها سلام
یک مسئله این است که رابطه سید الشهدا با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امیر المومنین علیه السلام و فاطمه(س) رابطهاي عادی نیست. رابطه ای که بین ما و فرزندانمان وجود دارد رابطهای منقطع است که در روز قیامت قطع ميشود. حَسَبٍ وَ نَسَبٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا خَلَا حَسَبِي وَ نَسَبِي[14]يعني پیوندي عمیق ولي جداشدنی. لحمهم لحمی و دمهم دمی یؤلمهم ما یؤلمنی و یحزنهم ما یحزننی؛ خونشان خون من است، گوشتشان گوشت من است، آنچه عامل حزن آنهاست مرا محزون ميكند و آنچه آنها را رنج ميدهد، مرا ناراحت ميكند. این پیوند وسیع و محکم بین رسول اسلام و ذریه اش بر قرار است: حُسَيْنٌ مِنّى وَ انَا مِنْ حُسَيْنٍ، احَبَّ اللَّهُ مَنْ احَبَّ حُسَيْناً [15]این ارتباط به يك پیوند وسیع احتیاج دارد.
بنابراین، فرزندی که ما اینجا مطرح میکنیم، فرزند رسول خدا، فرزند سید الوصیین و فرزند سیدة نساء العالمین است. اين فرزندی ظاهری و معمولی نیست؛ يعني يك ارتباط عميقي بین سید الشهدا و این انوار پاک وجود دارد. آنها هم فرزند جسمانی و هم پدر و مادر جسمانی و هم پدر و مادر روحی سید الشهدا هستند. این روح در دامن اینها بالیده و بزرگ شده است.
پرورش سیدالشهدا علیه السلام در دامن ارواح پاک
نکته دوم مسئله، پرورش این روح به دست این انسانهاست. این درخت تنومند، در این خاک در دل این خاک پاک بالیده و در کویر گلستان سبز نمیشود؛ چون فرزند رسول الله است. به انسان ميگويند مراقب باشيد: عقدتان شرعي باشد و با آداب اسلام ازدواج كنيد. مراقب باشيد از ذكر خدا غافل نشويد. درباره حضرت مريم ميخوانيم كه مادرش به خدا ميگويد: خدایا! من آنچه که در بطنم دارم، نذر تو میکنم. آزاد شده در راه باشد. اصلاً گویا فرزند من نیست؛ صد در صد در اختیار تو آزادش کردم. فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا؛[16]خدا قبول میکند وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا، هم او را پرورش میدهد و هم پیامبر بزرگ را کفیل او ميكند. در دامن زکریا است كه او مريم صديق ميشود. در دامن پاک مریم صدیق هم این پیامبر اولوالعزم، يعني حضرت مسيح به دنيا ميآيد. مریمی که أَحْصَنَتْ فَرْجَها.
درباره صدیقه طاهره روایت عجیبی وجود دارد در اینکه چرا به حضرت صدیقه فاطمه، طاهره ميگويند. ميفرمايد: علتش این است که: أَحْصَنَتْ فَرْجَها؛ او خودش را پاک دامن نگه داشت. حالا خدا ميداند معنايش چيست؟ قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى النَّارِ[17]اثر این پاک دامني این شد که آتش بر ذریهاش تا قیامت حرام است.
[1] مفاتيحالجنان /شیخ عباس قمی/1/541/ امر چهارمدعاء براى امام زمان ..... ص : 541
[2] بحارالأنوار/مجلسی/ 98/293/باب 24- كيفية زيارته صلوات الله عليه...ص:292
[3] الأحزاب : 32
[4] بحارالأنوار، مجلسی، ج 98، ص 293، باب 24- كيفية زيارته صلوات الله عليه...ص 292.
[5]همان
[6]همان
[7] همان
[8] همان
[9] الأعراف : 179
[10] الضحى : 2
[11] الليل : 1
[12] الليل : 2
[13] بحارالأنوار/مجلسی/ 98/293/باب 24- كيفية زيارته صلوات الله عليه...ص:292
[14] مستدركالوسائل/محدث نوری/14/ 167/7- باب استحباب اختيار نساء قريش....ص:167
-وسائلالشيعة/شیخ حرعاملی/7 /207/42- باب وجوب الصلاة على النبي ص كلم...ص:201
[15] زمينههاى قيام امام حسين(ع)(ج2)/جمعی ازنویسندگان/180/حسين(ع) محبوب خدا و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ..... ص : 179
[16] آلعمران : 37
[17] بحارالأنوار/مجلسی/43/20/باب 3- مناقبها و فضائلها و بعض أحوالها...ص:19