در سایه امید به ظهور و دميده شدن روح عاشورا در جامعه تشيع، شیعه تبدیل شده است به تنها رقيب دنياي غرب و دستگاه ابليس. ما موظفیم با تمام وجود از این دو نقطه قوت محافظت نماییم. باید بکوشیم كه فرهنگ انتظار و فرهنگ شهادت را در جامعه تبيين نماییم. همچنین تلاش برای اشاعه آن در جامعه تشیع و بعد هم در كل دنياي اسلام و در بستر جامعه جهاني نیز از وظایف ماست.
در سوره مباركه آل عمران پس از بیان صحنه هاي سخت و سنگين جنگ احد كه به حسب ظاهر مسلمانان در اين جنگ شكست خوردند، خداي متعال مي فرمايد: «اين جنگ براي اين بود که خدا آنچه در قلب شماست را مورد ابتلا قرار دهد و خالصتان كند».[2] آنگاه که مسلمانان در مدينه دور حضرت جمع شدند، اين جنگ هاي سنگين پيش مي آيد تا مسلمانان خالص شوند.
هدف خداوند از ابتلای انسان ها
البته هدف پروردگار هم روشن است: الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً [5] خداي متعال مرگ و زندگي را آفريد. شما را از بستر عالم دنيا كه عالم مرگ و زندگيست، عبور داد. خداوند مستقيم شما را وارد بهشت نكرد بلکه شما را مورد ابتلا قرار داد تا انسان های نیک از پلید جدا شوند.
سپس حضرت فرمودند: خشیت عمل باید با نیت صادقه همراه باشد. وَالَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُونَ[8]، أَحْسَنَ عَمَلاً [9] آن عملي صادقانه است که پیش از آن خشيت الهي در قلب راه پيدا كرده باشد. مانند عمل وجود مقدس امير المومنين علیه السلام و اهل بيت علیهم السلام . در سوره هل اتي خداي متعال می فرماید: إِنمَّا نُطْعِمُكمُ ْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكمُ ْ جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا [10] و هم إِنَّا نخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا [11] در حالی که خالص ترين عمل را آوردند، خشيت الهي را هم به همراه دارند.
جهاد آزمایشی الهی برای مخلصین
الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً [13] اساس خلقت براي اين است که انسان با عبور از ابتلائات خالص شود. حضرت حق مي فرمايد وَ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لاَنْتَصَرَ مِنْهُمْ[14] خداي متعال اگر اراده مي كرد، خود بر دشمن غلبه مي كرد، وَلكِنْ لِيَبْلُوَا بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ[15] تا مبتلا شوید و رشد کنید. این میدان جهاد پیش از آنكه ميدان جهاد اصغر باشد، يك ميدان جهاد اكبر است. انسان بايد در آن ميدان بر خواسته هاي نفس غلبه پيدا كند.
جهاد فی سبیل الله، عاملی برای رشد معنویت در جهان
ولي يك چهره ديگر جهاد في سبيل آن است كه خداي متعال با همين مجاهدت جريان معنويت را در جهان رشد مي دهد و جريان باطل را محو مي كند. محو شدن جريان باطل، گسترش عبادت و بندگي، گسترش حيات طيبه است بلکه با همين جهاد در راه خدا عبودیت و حیات طیّبه محقّق مي شود.
خداي متعال، اين هدف حكيمانه را از اين راه محقق مي كند: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُون [20]بين حق و باطل برخوردي ايجاد مي شود كه در اين ميان حق، باطل را مي كوبد و از بين مي برد. بنابراين مي بينيد كه روي ديگر سكه اين درگيري، محو شدن باطل است. هم حق رشد مي كند و هم قلوب خالص مي شوند و هم انسان ها براي لقای خدا آماده مي شوند: وَلا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ، عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ [21].
درگیری حق و باطل، محکی برای خالص بودن افراد
خداي متعال مي توانست به گونه ديگري باطل را نابود كند. اما اين سيري است كه در آن مومنان رشد مي كنند. خداي متعال به وسيله ولي خود جريان را پيش مي برد. در ماجراي صفين، حضرت علي علیه السلام حكميت را نپذيرفت تا بر ايشان تحميل شد. ديديد كه از دل اين حكميت، خوارج بيرون آمدند. حضرت جريان را به اين سمت هدايت مي كنند تا صفوف جدا بشود. اگر حضرت، بر معاويه هم پيروز مي شدند و ماجراي حكميت پيش نمي آمد، باز در قدم بعد اينها با حضرت درگير بودند. خوارج كساني بودند كه از ولي خدا جلو افتادند. اين افراد جزو مارقينند. صف اين افراد بايد از انسان هاي پاك جدا شود.
خداي متعال به ابراهيم خليل علیه السلام فرمود: اي ابراهيم! خودت را بيشتر دوست داري يا وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم را؟ پاسخ داد: وجود مقدس رسول الله را از خودم بيشتر دوست دارم. بايد گفت حضرت ابراهيم به مقام خلت رسيده و شعله محبت، همه جان او را فرا گرفته بود. بايد بدانيد ميدان جهاد در راه خدا، تابع درجات صبر و استقامتي است كه اتفاق مي افتد. بنابراين، درجات خلوصي كه در پي دارد نيز متفاوت است. ممكن است انسان به جايي برسد كه جز به ولي خدا نيانديشد. مالك اشتر چنين بود. در ميدان كربلا هم حبيب بن مظاهر به اين مرتبه رسيد. بنابراين ميدان جهاد در سلوك انسان ها و آماده شدن قلوب آنها نقش مهمي دارد. البته اثر شهادت يكسان و يكنواخت نيست. هر انساني كه در راه خدا به شهادت مي رسد، هم خود سالك مي شود و هم نفوس مستعد ديگري را آماده مي كند.
در روايت نوراني فريقين مي خوانيم: ضربة علي يوم الخندق أفضل من عبادة الثقلين[22] يك ضربت شمشير بالاتر از همه مجاهده هاي في سبيل الله است. حقيقتا اين عمل بزرگتر است. حقيقتا شايد عمل جنگ يا شمشير زدن با ديگر موارد يكسان باشد ولي در اين جا انجام دهنده كار ولي الله الاعظم است. اگر عبادت همه مومنان را روي هم بريزي، با يك تسبيح آن روح نوراني قابل مقايسه نيست. همه عبادتي كه انبياء، اوليا و مومنين مي كنند، جلوه اي از عبادت اميرالمومنين علیه السلام است. ظرفيت عبادت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و امير المومنين علیه السلام به اندازه ظرفيت وجودي آنهاست. بِنَا عُبِدَ اللَّه؛ [23] به عبادت آنها همه عالم عبادت مي كنند. شعاع عبادت آنهاست كه در عبادت مومنين ظهور پيدا مي كند و در عالم جاری مي شود.
قیام عاشورا، ماندگار و جاویدان
ابتلاء ابراهيم خليل، از اعظم ابتلائات است كه ارباب معرفت در اين زمينه انگشت به دهان مانده اند. امتحان حضرت بعد از رسیدن به مقام خلت است، بعد از مقام خلت به حضرت ابراهيم وحی شد که جوانت را در مني قرباني كن.
نقش قیام عاشورا در تحقق عصرظهور
بايد دانست حكومتي كه بناست به وسيله امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر محوريت عاشورا تشكيل شود، بر پايه عبادت است. كاري كه سیدالشهدا علیه السلام از طريق شهادتشان انجام دادند دارای چنان ظرفيتی است كه مي تواند عالم را به سمت عصر ظهور هدايت كند. نفوس مؤمنين بر محور مصيبت سيدالشهدا علیه السلام براي تولي تام آماده مي شوند. اين روح تولي و تبريست كه عاشورا در عالم دميده و اين روح چه ما بخواهيم چه نخواهيم ظهور پيدا مي كند.
اتمام حجت ولی خدا با دستگاه باطل
جريان درگيري حضرت ولي عصر علیه السلام با دستگاه باطل، جريان عاشوراست. جريان حق و باطل است. يك جريان تاريخي است مقابل يك جريان تاريخي ديگر. حضرت با دشمنان اتمام حجت می کند. اگر بعد از اتمام حجت ها تسليم نشدند، همه را از دم تيغ قدرتشان مي گذرانند. در تاريخ، نمونه هاي زيادي ديده مي شود. مثلاً حجت بر فرعون، ابوسفيان و ابي لهب و امثال آنها تمام شد. اتمام حجت كار ولي خداست. امير المومنين علیه السلام هم با خوارج اتمام حجت كردند و پس از آن كار تمام شد.
عاشورا، بستر تحقق دولت کریمه
روزي كه مصيبت سيد الشهدا علیه السلام در جامعه شيعه و در دنيا تجلي پيدا مي كند، بستر انتقام گيري از باطل فراهم مي شود؛ يعني عالم آماده مي گردد. به ميزاني كه ما تلاش مي كنيم و فرهنگ عاشورا را در جامعه شيعه و در مقياس جهاني نشر مي دهيم، نفوس آماده درگيري پاياني حق و باطل و آماده همراهي با ولي خدا خواهد شد. اين فرهنگ، يعني فرهنگ عاشورا و فرهنگ شهادت امام حسين علیه السلام را بايد در دنياي شيعه زنده نگه داشت و روز به روز بر عمق و غناي آن افزود تا بستر تحقق دولت كريمه حضرت بقية الله الأعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف آماده بشود________________________________________
الكافي، شیخ کلینی،ج5،ص4،باب فضل الجهاد ..... ص 2[2] .
محمد : 4 [5]
الكافي ،شیخ کلینی،ج2،ص16،باب الإخلاص ..... ص 15[7] [8] [9]
[11] [12] .
الملك : 2
محمد : 4[15] همان
الكافي،شیخ کلینی،ج5،ص4،باب فضل الجهاد ..... ص 2[17] .
[18]انبیاء: 16
[20]
البقرة : 154-آل عمران : 169[22] .
الكافي، شیخ کلینی، ج 1، ص145، باب النوادر ..... ص 143[24] .
مع الركب الحسينى، ج 5، محمدجعفرطبرسی، ص 126، العقيلة زينب في مواجهة ابن زياد! ..... ص 124[26] [27] همان