صبرتاريخي نبي اكرم، مبدأ «رسوايي دستگاه باطل، ظهور نورانيت اولياي حق و بزرگترين شفاعت عالم»
در جلسات گذشته چند نكته در مورد شفاعت ذكر شد. نكته اول اين بود كه شفاعت يك امر جاري در همه زندگي ما است و اختصاص به قيامت ندارد. نكته دوم اين بود كه شفاعت نبي اكرم، يك شفاعت عامي است كه نسبت به همه مخلوقات وجود دارد و همه كساني كه در وادي درجات توحيد و ولايت وارد مي شوند؛ به شفاعت نبي اكرم نياز دارند. يعني فيض الهي بايد از طرف ايشان جاري شود و كار را تمام كند. همه خوبان در هر درجه اي كه باشند؛ نيازمند اين شفاعت هستند. موضوع اين شفاعت نيز هدايت، رفع حجاب و سير در درجات توحيد است كه همان نجات از دركات جهنم و سير در درجات رضوان و معرفت است. رفع اين حجب و سير در اين درجات با عبادت معصوم محقق مي شود.
بازگشت همه شفاعت هاي نبي اكرم به شفاعت براي نجات از شرك و سير در توحيد
خداي متعال در سوره هود مي فرمايد «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّني لَكُمْ مِنْهُ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ»(هود/1و2) قرآن مقام احكامي دارد كه توسط خداي متعال تفصيل داده شده است. خلاصه قرآن در مرحله احكام آن كه همه قرآن تفصيل اين مقام مي باشد؛ همين يك نكته است كه غير او را عبادت نكنيد . همه بشارت ها، بشارت به توحيد است و همه انذار ها انذار از شرك است. حضرت در همين دو مقام از ما دستگيري مي كنند. يعني اولا ما را وارد وادي توحيد مي كنند و از شرك نجات مي دهند و در قدم بعد ما را در وادي توحيد سير مي دهند. معناي شفاعت نبي اكرم نيز همين است. ممكن است به اشتباه تصور شود شفاعت فقط در عالم آخرت و به هنگام ورود به بهشت و نجات از آتش مي باشد، در حالي كه ورود به بهشت يا جهنم به وسيله حضرت امير عليه السلام، آخرين مرحله و تجلي اين سير است. البته لازمه چنين شفاعتي نيز اين است كه جنت، ذيل اختيار ايشان باشد و الا شفاعت و سير در اين جنت به وسيله ايشان بي معنا بود. فلذا وقتي در زيارت حضرت فاطمه معصومه عليها سلام مي خوانيم «يا فاطمه اشفعيني في الجنه» سخن از جنت تحت اختيار ايشان است. اين جنت، ظاهري و باطني دارد. باطن اين بهشت از همين دنيا شروع مي شود و باطن آن، درجات ولايت و توحيد است. بنابراين حضرت مي توانند ما را وارد حقيت اين بهشت نمايند. در حرم حضرت معصومه عليها سلام، درهاي ولايت ائمه عليهم السلام متناسب با ظرفيت ما گشوده مي شود و حضرت معصومه سلام الله عليها ما را وارد اين وادي مي كنند و به عبارت ديگر ولايت اهل بيت عليهم السلام در اين حرم مطهر، تجلي يافته است. اين شفاعت هم، يك شفاعت مستمر است كه حتي در بهشت نيز ادامه دارد .
جامعيت شفاعت نبي اكرم و نيازمندي «همه موحدين» و «در همه درجات» به اين شفاعت
پيامبري آمده كه از سوي خداي متعال، مأمور است و به اذن خداي متعال، داعي الي الله است. همه عظمت رسول خدا نيز همين است و مشركين نيز همين مطلب را انكار مي كردند. قرآن كتاب آسماني و حامل همه اخبار غيبي است كه اين پيامبر آن را با خود آورده است و اگر ايشان اين حقيقت را با خود نمي آوردند؛ اين حقايق براي هميشه در پرده غيب مي ماند. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْري مَا الْكِتابُ وَ لاَ الْإيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدي إِلى صِراطٍ مُسْتَقيم»(شوري/52) به اين وجود مقدس، كلمه روح وحي شده كه همه حقايق توحيد در آن است و خداي متعال هر كس را بخواهد هدايت كند، در هر درجه اي از درجات توحيد كه باشد؛ با اين نوري كه به رسول خدا اعطا شده هدايت مي شود. مقصود از آيه «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»(كهف/110) نيز همين نكته است كه حقيقت توحيدي كه هر موحدي (در هر درجه اي از توحيد كه باشد) مي خواهد به آن برسد؛ در اين كلمه هست. بنابراين موحد در همه درجات، نيازمند ايشان است. هر كس در جستجوي لقاء است بايد با ايشان برود؛ راه ديگري نيست . اين خبر، همان خبري است كه عالم را با خبر مي كند . همه باخبرهاي عالم، وقتي به اين وجود مقدس و خبري كه او آورده مي رسند؛ بي خبرند و بايد از خبر عظيمي كه ايشان از غيب آورده خبر بگيرند.
گشايش درهاي غيب و حقيقت توحيد با صبر و عبادت نبي اكرم
اگر اين رسول خبري آورده است كه درهاي غيب را باز مي كند و همه عالم را با خودش سير مي دهد؛ با عبادت او، اين خبر آوردني شده است. در محشر هم، با سجده ايشان، باب الرحمن باز مي شود. حضرت با عبادت خوشان در هاي سير ديگران را گشوده اند كه اعظم اين عبادات و صبرها در عاشورا است. چنان كه در جلسات گذشته نيز بيان شد از اين عبادت حضرت نيز دو باب گشوده شده است، يكي باب زيارت و ديگري باب بكاء. كه اين دو باب، بالاترين درجات را براي ما فراهم مي كند و سير ما را ممكن مي سازد. يعني اگر شهادت سيد الشهداء نبود، درهاي غيب به روي احدي گشوده نمي شد . جناب ابراهيم هم كه خليل الرحمن است، پشت اين درب ايستاده و مي خواهد اين درب را با قرباني كردن اسماعيل باز كند؛ ولي اين درب، با اين قرباني باز نمي شود، ايشان را به گودي قتلگاه مي برند و زماني كه تحول حال براي ايشان حاصل شد؛ درب باز مي شود. شفاعت يعني بار امت را به دوش كشيدن . عصر عاشورا جن و ملك آمدند تا حضرت را ياري كنند ولي سيد الشهداء اجازه ندادند. چون مسأله، مسأله نابودي اين جماعتِ مقابل حضرت نبود و الا حضرت با اشاره اي كار تمام لشكر را يكسره مي كردند. حضرت به دنبال هدايت دوستانشان بودند و اين تنها با شهادت خود حضرت ممكن بود. حضرت معقل المؤمنين است و براي تك تك ما سرمايه گذاري و برنامه ريزي كرده اند. اين شفاعت مختص به انسان ها هم نيست بلكه همه جمادات و نباتات با حضرت رشد مي كنند.
آن حقيقتي كه در عاشورا از آن پرده برداشته شده همان «ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه» است. به اندازه اي كه انسان به اين دو بابِ شفاعت نبي اكرم ورود پيدا مي كند؛ آثار و بركات آن حاصل مي شود. سيد الشهداء، از وادي عاشورا تك تك ما را صدا مي زنند و هر كس به اندازه ظرفش و اجابتش با ايشان همراه مي شود.
تفسير حقيقت توحيد و شرك به تبعیت از ولات حق و باطل
نبي اكرم انذار هايي دارند و خودشان هم ضامن سير در اين درجات و وصول به اين بشارت ها هستند. آن بهشتي كه حضرت به آن بشارت مي دهند؛ كلمه توحيد است. كلمه توحيد چنان كه قرآن مي فرمايد شجره پاكي است كه فرع آن در آسمان است و البته اصل آن نيز فوق آسمان است. بر اساس روايات، اصل اين درخت، اهل بيت و فرع آن، ولايت ايشان است. ميوه اين درخت نيز علم اهل بيت است. اگر كسي سمائي و وارد محيط ولايت اهل بيت عليهم السلام شد؛ سير به سوي اصل، براي او ممكن مي شود. اصل اين شجره كنه نورانيت معصوم است كه همان حقيت معرفت الله است. اين اصل، همان كلمه لا اله الا الله است كه به اين شجره تفسير شده است . هم ورود به اين وادي با پيامبر ممكن است و هم سير در اين وادي با دو بابي است كه ايشان گشوده اند.
وادي شركي هم كه حضرت از آن انذار مي دهند؛ ولايت اهل باطل است. همه بت پرستي ها، اعم از بت پرستي هاي ظاهري كه پرستش چوب و سنگ است يا همانند تمدن مادي، كه دنيا پرستي است و يا تبعيت از هواي نفس، همه شيطان پرستي و پرستش اولياي طاغوت است و باطن همه آن ها نيز دركات جهنم است.
درجات بهشت هم چيزي جز ولايت امير المؤمنين نيست. باطن لذات ظاهري بهشت از خمر و شير و حور و ...، ولايت اهل بيت عليهم السلام است. همان طور كه باطن آتش، حميم، غسلين و زقوم و... هم ولايت اولياي طاغوت است. همه قرآن بيان شرك و توحيد است و همه شرك و رذالت ها برمحور اولياي طاغوت است و از طرف ديگر همه توحيد بر محور ولايت اولياي حق است. بنابراين همه شرك ها و توحيد ها، مربوط به اين دو وادي است. چنان كه روايت مي فرمايد: «ولايتنا قطب القران و قطب جميع الكتب»
صبر نبي اكرم، مبدأ رسوايي دستگاه باطل و ظهور نورانيت اولياي حق
همه اين مباحث مقدمه اي براي بيان صبر نبي اكرم است. صبر نبي اكرم موجب شده تا حقيقت نوراني صابرين عالم و حقيقت ظلماني كلمه كفر و اهل نفاقي كه ظواهر را رعايت مي كردند و حتي مدعي پرچمداري نيز بودند؛ آشكار شود. اوج صبر نبي اكرم نيز در كربلا ظاهر شده است. در مصباح الشريعه از امام صادق عليه السلام نقل شده است «الصَّبْرُ يُظْهِرُ مَا فِي بَوَاطِنِ الْعِبَادِ مِنَ النُّورِ وَ الصَّفَاءِ وَ الْجَزَعُ يُظْهِرُ مَا فِي بَوَاطِنِهِمْ مِنَ الظُّلْمَةِ وَ الْوَحْشَة» صبر رسول اكرم موجب شد تا هم نور حضرت در باطن عالم ظاهر شود و هم باطن ظلماني كساني كه خودشان را اهل ايمان و پرچمداران آن معرفي مي كردند؛ شناخته شود.