تاريخ پخش :: 1358/8/16 عوامل رشد و ركود-1
بايگاني سالانه - 1358
قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در این جلسه بحثی داریم تحت عنوان فكر باز و فكر بسته چون میگویند فلانی فكرش باز است و فلانی فكرش بسته است چه چیزی باعث میشود كه فكر باز بشود و چه عاملی باعث میشود كه فكر جامد و راكد باشد و چه چیزی فكر را باز میكند؟ این هم كه میگوئیم فكر باز و فكر بسته، تیتر آنرا از قرآن گرفته ایم.
«أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَام عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» محمد/24(قلوب جمع قلب است)(اقفال جمع قفل) یعنی بر دلها قفل هاست، اما دل چیست؟ در قرآن وقتی میگویند قلب یا دل، مراد این قلب صنوبری نیست كه در سمت چپ بدن ما هست دل یعنی روح، در فارسی هم كه میگوئیم دل خیلی وقتها مرادمان روح است میگوئیم دل فلانی از دست فلانی درد میكند، نه یعنی اینكه دلش درد میكند بلكه یعنی روحش درد میكند، دل به درس بده یعنی روح و فكرت متوجه درس باشد. پس خیلی جاها كه قرآن میگوید دل منظور قرآن روح و توجه و فكر است، فلانی دلگیر است، دل و دماغ ندارم، یعنی روحم آمادگی ندارم در قرآن هم وقتی میگوئیم قلب مراد غیر از این قلب صنوبری است.
قرآن میفرماید فكر و مغز بعضیها بسته شده است البته دل قفل بخورد معنایش این نیست كه آدم بی سواد باشد چون فرق است بین دانش و بینش، گاهی ممكن است آدم دانش داشته باشد ولی بینش نداشته باشد، دانش یعنی شناخت و یاد گرفتن اما بینش یعنی تفسیر كنیم و بفهمیم پس مانعی ندارد كه انسان دانش داشته باشد اما فكرش بسته باشد.
آدمهای ظاهر بین فكرشان بسته است، چی باعث میشود كه فكر انسان بسته باشد؟ عوامل ركود و بستگی فكر:
1- تقلید نابجا:
ما چهار رقم تقلید داریم كه اسلام میگوید سه رقم آن بد و یك رقم آن خوب است، یكوقت تقلید عالم از عالم است، یكوقت تقلید جاهل از جاهل است، سوم تقلید جاهل از عالم است، و عالم از جاهل است، این چهار رقم تقلید است. عالم از عالم تقلید كند یعنی اینكه تو میفهمی اما به فهم خودت بدبین هستی اعتماد به نفس نداری این خوب نیست، كسی كه مقدمات شناخت دارد و میتواند كه خوب بفهمد چرا به فهم خودش بی اعتنا باشد.
جاهل از جاهل هم خوب نیست، عالم از جاهل هم خوب نیست در قرآن آیاتی داریم كه پیامبران ما میآمدند میگفتند چرا از بت تقلید میكنید میگفتند «قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا» الأنبیاء/53 پدران ما بت میپرستیدند ما هم بت پرست شدیم كه قرآن میفرماید «أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» الأنبیاء/54 خودتان و پدرتان نمیفهمید. تقلید جاهل از جاهل یعنی پدر بت پرست پسر بت پرست، آن تقلیدی كه درست است تقلید جاهل از عالم است و این در تمام ملتها و كشورها هست كه اگر كسی نمیداند به كارشناس مراجعه میكنند «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» النحل/43 یعنی آن كسی كه نمیداند از كسی كه میداند بپرسد و این معنایش دیكتاتوری نیست و این یعنی اینكه انسان با اراده حس میكند كه نیاز دارد از كسی كه او را میپسندد نیازمندیهای علمیاش را فرا میگیرد اما اینكه گفتیم تقلید نابجا غرضام این سه رقم تقلید است تقلید نابجا این است كه خودش فكر نمیكند دربست در اختیار دیگران است. تقلید نابجا وقتی است كه انسان خودش فكر نداشته باشد ولذا یكی از علما در قم درس میداد شاگردها درساش را مینوشتند یك روز یكی از شاگردها درساش را داد به استاد گفت نگاه كن كه درسم چطوری است استاد بحث را كه مطالعه كرد گفت خوب بود اما دوست دارم كه یكی دو تا پاورقی به بحثهای من بزنی یكی دو تا اشكال به درسهای من بكنی تا فكرت باز بشود هر چه من گفتهام تو نوشتهای این دلیل بر این است كه تو درس را میفهمی اما دلیل بر این نیست كه فكر تو هم باز است.
قرآن برای تقلید نابجا خیلی آیه داریم كه من بمناسبت بحث رهبری این آیهها را گفتهام اینجا هم میگویم قرآن خیلی آیه داریم كه میفرماید «وَلَا تُطِعْ» یعنی اطاعت نكن از گروههایی، آیاتی زیادی داریم «وَلَا تَتَّبِعْ» از گروههایی تبعیت نكن، قرآن فرموده است دربست در اختیار هیچكس نباشید و حتی در اسلام این تقلیدی را هم كه گفتهاند از مرجع تقلید كنید گفتهاند كه تحقیق كند آن رهبری را كه از او تقلید میكنید باید فقیه باشد تقوا داشته باشد مخالف هوی و هوس باشد جذب این و آن نباشد افكار غیر اسلامی در او رخنه نكند و اصولاً باید شناخت داشته باشیم.
2- كتمان و سانسور:
قرآن میفرماید بسیاری از بزرگان رسول الله را خوب میشناختند چطور بابا بچهاش را خوب میشناسد، پیغمبر را خوب میشناختند اما «یَكْتُمُونَ» كتمان میكردند یعنی به ملت نمیگفتند آن رهبر آسمانی كه تورات و انجیل گفتهاند این همان است میفهمیدند و میشناختند اما حق را كتمان میكردند بخاطر كتمان حق عدهای را بسته نگه داشتند، سانسور هم جنایت است.
سانسور در زمان ما هم هست، دانشجو را میفرستیم كشورهای غربی یكسری اطلاعات را به بچههای ما یاد نمیدهند یعنی یكسری مطالب را از نسل ما كتمان میكنند بعضی از پزشكها هستند كه مرض را نمیفهمند اما كتمان میكند سوال میكند بلد نیست ولی جواب میدهد در اسلام حدیث داریم اگر از تو سوالی كردند بلد نبودی با جان و دل بگو كه بلد نیستم یكی از مسائل كتمان است و هیچ گناهی را قرآن باندازه كتمان حق روی آن تكیه نكرده است میگوید «أُوْلَئِكَ یَلْعَنُهُمْ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمْ اللَّاعِنُونَ» البقرة/159این آیه و این تعبیر درباره هیچ گناهی نیست، كسانی كه حق را میفهمند ولی آنرا كتمان میكند خدا بر آنها لعنت میكند و تمام لعنت كنندگان برای او لعنت میفرستند آنوقت نه یك دفعه فعل مضارع آورده است یعنی همیشه لعنت خدا بر دانشمندانی كه حقیقت را میفهمند اما به ملت نمیگویند و چون كتمان میكنند مردم فكرشان بسته میماند.
البته ما كتمان مثبت هم داریم زمانهایی ممكن است تقیه كند یعنی ایمان دارد ولی ایمان خودش را كتمان كند در قرآن هم داریم كه شخصی ایمان داشت اما در دربار فرعون «یَكْتُمُ إِیمَانَهُ» غافر/28 یعنی ایمان خودش را كتمان میكرد پس گاهی باید ایمان را كتمان كنند این قانون كلی نیست كه كتمان همیشه بد است. البته تقیه هم مواردی دارد كه این مسئله فقهی است.
در مقابل كتمان افشاگری است، افشاگری هم گاهی واجب است و گاهی حرام افرادی را باید افشا كرد و مواردی هم حرام است افشا كنیم، افراد مهمی كه در پُست حساسی هستند كه اگر جنایات آنها افشا نشود برای جامعه خطرناك است اینها در مواردی باید افشا بشود اما یكوقت یك كسی در یك جایی گناهی انجام داده است كه مربوط به پُست اجتماعی نیست اینجا افشا كند غیبت است. غیبت یعنی اینكه شما یك عیبی داری و من بیایم عیب شما را فاش كنم.
4- استعمار:
نقشههای استعماری برای اینكه فكر ملت را بسته نگه دارند، نامه سرگشاده مینویسند جنگ مصنوعی راه میاندازند كه فكر را از مسیر خودش منحرف كنند مثل اینكه شما داری مطالعه میكنی یك بچه كوچولو میآید جلو و نمیگذارد كه درس بخوانی شما یك پولی یا تسبیحای میاندازی آنطرف اتاق كه توجه بچه برود آنطرف اتاق تا میرود آنطرف شما مطالعه میكنی.
حدیث داریم پیغمبر وارد مسجد شد دید دور یك كسی شلوغ است گفتند این كیه؟ گفتند علامه است فرمود چه علمی دارد؟ گفتند فلان و فلان، فرمود اینها علم نیست اینها سرگرمی است. فرهنگ استعماری معنایش این است كه گاهی مطالبی را در كتابها میخوانیم كه هیچ نیازی به آن نداریم مثلاً یك دختر در دبیرستان میخواند كه كوه هیمالیا چند متر است و حال آنكه اطلاع از كوه هیمالیا ضرورت ندارد اما روانشناسی كودك برای دختری كه فردا مادر میشود ضرورت دارد روانشناسی كودك، چه كنیم بچه ترسو میشود، چه كنیم بچه عقدهای میشود، چه كنیم بچه شجاع بشود، روانشاسی كودك را بلد نیست اما كوه هیمالیا را بلد است.
غرور كاذب دادن از نقشههای استعمار است، اظهار محبت كردن، اینها یك چیزی است كه فكر انسان را بسته نگه میدارد. من وارد یك جایی میشوم میگویند برای سلامتی فلانی صلوات ختم كنید یك غرور تازهای كه من خیال میكنم به درجه نهایی معلومات رسیدهام همین تشویقهای نابجا فكر من را میبندد دیگر نمیگذارد من رشد كنم و لذا گفته اند(احْثُوا فِی وُجُوهِ الْمَدَّاحِینَ التُّرَابَ) منلایحضرهالفقیه ج 4 ص11 - كسی تعریف كسی را نكند من كه تعریف شما را میكنم به شما غرور میدهم به شما میقبولانم كه شما آدم خوبی هستید و شما خیال میكنی كه واقعاً خوب آدمی هستی و همینطور كه هستی باقی میمانی ولذا گفتهاند كه استاد به شاگرد نگوید آفرین خیلی خوب هستی بلكه باید بگوید آفرین خوب هستی اما بهتر هم میتوانی بشوی رهبر انقلاب به ما میگوید انقلاب ما به نهایت درجه نرسیده است تا یكوقت ما دچار غرور نشویم. یكسری بله قربانگو میآمدند دور فرعون را میگرفتند و میگفتند بله قربان، هر غلطی میكرد میگفتند بله قربان هر غرور كاذبی را به فرعون میدادند.
4- تعصب، این باعث میشود كه فكر انسان باز نباشد ما چند رقم تعصب داریم یكی تعصب مذهبی، یهودیها میگفتند مسیحیها كی هستند مسیحیها میگفتند یهویها كی هستند، البته تعصب داریم بمعنای استقامت بر حق، این تعصب خوب است انسان اگر حقی را فهیمد باید روی حق تعصب را داشته باشد «قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا» فصلت/30 قرآن تعریف میكند از كسانی كه از حق دفاع میكنند و تعصب دارند اما یكوقت تعصب بی جا است. یك جایی هم تعصب حزبی داریم و سازمانی این هم تعصبی است كه در هر زمانی و در زمان ما هم است سازمانی یك نفر را الگو میكند و تمام این سازمان به او عشق میورزند بدون اینكه بدانند علم او از همه بیشتر است؟ نه، تقوایش بیشتر است؟ نه، نه علم او بیشتر است و نه تقوایش خود آن سازمان هم قبول ندارند كه این دانشمندترین و باتقوا ترین افراد است فقط چون برخیزیده از این حزب و این سازمان است پای پرچم او سینه میزنند ولذا اگر گروههای دیگر افراد باتقواتر را علم كنند چون جزو این دارو دسته نیست به او اعتنایی نمیكنند.
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته